روانشناسی و روانپزشکی
سید محمد داود حسینی؛ شعله امیری؛ کوروش نامداری؛ حسین مولوی
دوره 28، شماره 5 ، آذر و دی 1400، ، صفحه 700-712
چکیده
زمینه و هدف: نگرانی یک مؤلفه بنیادین شناختی اختلال اضطراب منتشر (GAD) است. GAD اختلالی مزمن است اما مطالعات اندکی در خصوص متغیرهای سببشناختی این اختلال صورت گرفته است. پژوهش حاضر، در پی بررسی اثربخشی درمان شناختی داگاس بر تحمل نکردن بلاتکلیفی، اجتناب شناختی و باورهای مثبت در مورد نگرانی در GAD بود.
مواد و روشها: پژوهش حاضر، مطالعه ...
بیشتر
زمینه و هدف: نگرانی یک مؤلفه بنیادین شناختی اختلال اضطراب منتشر (GAD) است. GAD اختلالی مزمن است اما مطالعات اندکی در خصوص متغیرهای سببشناختی این اختلال صورت گرفته است. پژوهش حاضر، در پی بررسی اثربخشی درمان شناختی داگاس بر تحمل نکردن بلاتکلیفی، اجتناب شناختی و باورهای مثبت در مورد نگرانی در GAD بود.
مواد و روشها: پژوهش حاضر، مطالعه نیمهآزمایشی همراه با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه افراد مبتلا به GAD مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان بودند. نمونه آماری پژوهش ۳۰ نفر بودند که بهصورت نمونهگیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب و بهصورت تصادفی در گروه آزمایش (۱۵ نفر) و گروه کنترل (۱۵ نفر) قرار گرفتند. تأیید تشخیص GAD براساس مصاحبه بالینی ساختاریافته DSM-5(SCID-5-CV) و تشخیص بالینی انجام شد. برای سنجش در پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری از مقیاس نداشتن تحمل بلاتکلیفی، پرسشنامه اجتناب شناختی و پرسشنامه چرا نگرانی استفاده شد. مداخله در قالب ۱۲ جلسه ۹۰ دقیقهای انجام شد. بهمنظور تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر (مختلط) استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که درمان شناختی داگاس باعث کاهش معنادار نمرات میانگین علائم GAD گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شد.
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش نشان میدهند که شناختدرمانی داگاس بر تحمل نکردن بلاتکلیفی، اجتناب شناختی و باورهای مثبت در مورد نگرانی، تأثر مثبتی داشته و موجب کاهش علائم شده است (0/05>P). این درمان میتواند یکی از گزینههای مؤثر در کاهش علائم GAD در کنار سایر مداخلات دارویی باشد.
بیوتکنولوژی و نانوتکنولوژی
نعیمه خزلی؛ مریم صدرنیا؛ رضا حاجی حسینی
دوره 30، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1402، ، صفحه 704-717
چکیده
زمینه و هدف: لیپازهای میکروبی، گروه مهمی از آنزیمهای باارزش بیوتکنولوژی محسوب میشوند. در تحقیق حاضر تلاش شد تا سویههای میکروبی تولیدکننده لیپاز ازنمونههای پسابهای صنعتی جداسازی و شناسایی شوند.مواد و روشها: پس ازنمونهبرداری از فاضلاب و پساب محلهای مختلف، 16 کلونی از این نمونهها جداسازی شد. جدایهها برای بررسی توانایی ...
بیشتر
زمینه و هدف: لیپازهای میکروبی، گروه مهمی از آنزیمهای باارزش بیوتکنولوژی محسوب میشوند. در تحقیق حاضر تلاش شد تا سویههای میکروبی تولیدکننده لیپاز ازنمونههای پسابهای صنعتی جداسازی و شناسایی شوند.مواد و روشها: پس ازنمونهبرداری از فاضلاب و پساب محلهای مختلف، 16 کلونی از این نمونهها جداسازی شد. جدایهها برای بررسی توانایی تولید آنزیم لیپاز، همراه با یک سویه اکتینومیست بهعنوان کنترل مثبت، در محیط کشت اختصاصی حاوی تویین80، کشت داده شدند. فعالیت آنزیمی براساس نمودار استاندارد لیپاز، بررسی شد. بهمنظور تشخیص مولکولی جدایهها ریبوتایپینگ انجام شد. بدین منظور، DNA جدایهها با کمک کیت، استخراج شدند و با الکتروفورز و دستگاه نانودراپ ارزیابی گردید. سپس PCR با کمک پرایمرهای ژن 16SrRNA صورت گرفته و محصول PCR تعیین توالی شده و با استفاده از بلاست توالیها در پایگاه داده NCBI، سویهها شناسایی شدند.یافته ها: از مجموع 6 جدایه، ده سویه (62/5 درصد) قادر به تولید آنزیم لیپاز و در نتیجه ایجاد هاله شفاف در محیط کشت حاوی لیپید بودند. از این میان، دو جدایه با میزان تشکیل هاله و منبع جداسازی مشابه که بیشترین رشد و فعالیت را در 144 ساعت پس از کشت نشان داده بودند، انتخاب شدند. مقادیر فعالیت آنزیمی برای باکتری جداشده از پساب کشتارگاه و پساب مکانیکی بهترتیب در بازه بین 2/99 تا 22/65 و 3/73 تا39/2 واحد بر میلیلیتر بود.نتیجهگیری: باکتریهای آئروموناس ورونی و کوپریاویدوس متالیدورانس به دلیل فعالیت لیپازی بسیار بالا نسبت به سویه های معرفیشده در سایر تحقیقات، بهعنوان سویههای بسیارمناسب و کارآمد جهت تصفیه زیستی پسابها پیشنهاد میگردد.
میکروبیولوژی، ویروس، قارچ و انگل
حانیه بیات؛ رضا حبیبی پور؛ نرگس قبادی؛ فاطمه گلیپور
دوره 28، شماره 5 ، آذر و دی 1400، ، صفحه 713-727
چکیده
زمینه و هدف: استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس از پاتوژنهای فرصتطلب است که اخیراً از مهمترین عوامل ایجاد عفونتهای بیمارستانی است. شیوع این دسته از عفونتها در کنار افزایش گونههای مقاوم به آنتیبیوتیک به یک معضل نگرانکننده مبدل شده است. استفاده از نانوذرات برای مقابله با عفونتهای باکتریایی میتواند جایگزین آنتیبیوتیکها ...
بیشتر
زمینه و هدف: استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس از پاتوژنهای فرصتطلب است که اخیراً از مهمترین عوامل ایجاد عفونتهای بیمارستانی است. شیوع این دسته از عفونتها در کنار افزایش گونههای مقاوم به آنتیبیوتیک به یک معضل نگرانکننده مبدل شده است. استفاده از نانوذرات برای مقابله با عفونتهای باکتریایی میتواند جایگزین آنتیبیوتیکها باشد. در این تحقیق خواص ضدباکتریایی نانوذرات نقره داپ شده بر نانوکریستال اکسیدآهن بر باکتری استافیلوکوک اپیدرمیدیس جداشده از عفونتهای بیمارستانی بررسی گردید.
مواد و روشها: ابتدا نانوذرات به روش همرسوبی شیمیایی ساخته شدند، سپس برای بررسی خاصیت باکتریکشی، غلظتهای 0، 20، 40، 60،80 و100 ppm تهیه گردید و تأثیر نانوذرات بر باکتریهای ایزوله و استاندارد استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس در زمانهای 24، 48 و72 ساعت به روش میکروپلیت تیتر مطالعه شد و سپس دادهها با نرمافزار SPSS-18 در سطح خطای 0/01 بررسی گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد متغیرهای زمان، نوع باکتری و غلظت، تأثیر معنیدار بر مهار رشد باکتری استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس دارند که غلظت و نوع باکتری تأثیرات بهمراتب بیشتری از خود نشان دادند. بیشترین تأثیر ضدباکتری نانوذرات نقره داپ شده با نانوکریستال آهن مربوط به غلظت 100ppm در زمانماند 48 ساعت بر باکتری استاندارد بود.
نتیجهگیری: نانوذرات نقره داپ شده با نانوکریستال آهن بر رشد باکتری استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس مؤثرند و باعث کاهش رشد آن میشوند. این اثرگذاری نسبت به تأثیر نانوذرات نقره در حالت منفرد که قبلاً موردبررسی محققان قرار گرفته است بیشتر میباشد و ترکیب نانوذرات فلزی باهم باعث بهبود اثربخشی آنها شد.
بی هوشی و اتاق عمل
ابراهیم نصیری فرمی؛ لیلا ساداتی؛ رعنا آب جار؛ هوشنگ اکبری
دوره 29، شماره 5 ، آذر و دی 1401، ، صفحه 718-729
چکیده
زمینه و هدف: به دلیل کار در شرایط اورژانسی، دارا بودن تکنیک کاری بالا و حجم زیاد کار، اتاق عمل، بخشی پرتنش شناخته میشود که میتواند باعث بروز مشکلاتی در افراد شاغل در آن شود. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تنفس عمیق بر اضطراب، خستگی و کیفیت خواب پرسنل اتاق عمل انجام شد..
مواد و روشها: این کارآزمایی بالینی به روش پیشآزمون- پسآزمون، ...
بیشتر
زمینه و هدف: به دلیل کار در شرایط اورژانسی، دارا بودن تکنیک کاری بالا و حجم زیاد کار، اتاق عمل، بخشی پرتنش شناخته میشود که میتواند باعث بروز مشکلاتی در افراد شاغل در آن شود. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تنفس عمیق بر اضطراب، خستگی و کیفیت خواب پرسنل اتاق عمل انجام شد..
مواد و روشها: این کارآزمایی بالینی به روش پیشآزمون- پسآزمون، در سال 1399 بر روی تکنولوژیستهای اتاق عمل و تکنسینهای بیهوشی انجام شد. 35 نفر از افرادی که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند بهصورت تصادفی ساده انتخاب شدند و به مدت چهار هفته تمرینات تنفس عمیق را انجام دادند. پرسشنامههای شدت خستگی چند بعدی، کیفیت خواب پیتزبورگ و اضطراب بک قبل، دو هفته و چهار هفته پس از مداخله، تکمیل و مقایسه گردید.
یافتهها: میانگین نمره اضطراب از 9.57±19.65 به 6.34±14.2 بعد از دو هفته و 5.67±10.68 بعد از چهار هفته رسید. میانگین نمرات خستگی، از 10.07±64.37 به 8.72±56.79 و سپس 8.76±52.75 رسید که در هر دو اثر زمان کاملاً معنیدار میباشد (0.001>P). میانگین نمره کیفیت خواب، از 3.41±9.89 به 2.7±8.92 و سپس 2.7±7.71 رسید. در زمان قبل تا 2 هفته بعد، اختلاف معنیداری وجود ندارد (0.57=P) ولیکن در زمان 2 تا 4 هفته بعد، شاهد اختلاف معنیدار بودیم (0.04=P).
نتیجهگیری: با توجه به تأثیرات مثبت تنفس عمیق بر پرسنل اتاق عمل، استفاده از این روش غیردارویی و بدون عارضه بهمنظور حفظ سلامت روانی و جسمی پرسنل و افزایش ایمنی و کیفیت کار پیشنهاد میگردد
فیزیولوژی ورزشی
سعید دانش یار
دوره 30، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1402، ، صفحه 718-731
چکیده
زمینه و هدف: در شرایط چاقی، میزان سرمی آسپروسین افزایش مییابد که بهعنوان هدف درمانی درنظر گرفته میشود. در این پژوهش، تأثیر شش هفته تمرین ترکیبی (هوازی+مقامتی) همراه با مصرف مکمل کافئین بر میزان سرمی آسپروسین در مردان چاق بررسی شد.مواد و روشها: 38 مرد چاق با نمایه توده بدن بالای 28 و دامنه سنی 35 تا 50 سال در این پژوهش شرکت کردند که ...
بیشتر
زمینه و هدف: در شرایط چاقی، میزان سرمی آسپروسین افزایش مییابد که بهعنوان هدف درمانی درنظر گرفته میشود. در این پژوهش، تأثیر شش هفته تمرین ترکیبی (هوازی+مقامتی) همراه با مصرف مکمل کافئین بر میزان سرمی آسپروسین در مردان چاق بررسی شد.مواد و روشها: 38 مرد چاق با نمایه توده بدن بالای 28 و دامنه سنی 35 تا 50 سال در این پژوهش شرکت کردند که به روش تصادفیسازی طبقهبندی در چهار گروه 1- کنترل- دارونما (10 نفر)، 2- کافئین (10 نفر)، 3- تمرین ترکیبی- دارونما (9 نفر)، 4- تمرین ترکیبی- کافئین (9 نفر) قرار گرفتند. گروه کافئین، به مدت شش هفته، روزانه 5/4 میلیگرم بهازای هر کیلوگرم وزن بدن، مکمل کافئین مصرف کردند. گروه تمرین ترکیبی به مدت شش هفته (هفتهای سه جلسه) تمرین هوازی و مقاومتی داشتند. قبل و پس از پایان دوره مداخله، نمونهگیری خونی انجام شد. میزان آسپروسین پلاسما به روش الایزا اندازه گیری شد. یافتهها: بر اثر تمرین ترکیبی میزان آسپروسین کاهش یافت (0/01=p). مصرف کافئین بهتنهایی کاهش معنیداری در میزان آسپروسین پلاسما ایجاد نکرد (0/19=p). میزان آسپروسین در گروهی که علاوهبر انجام تمرین ترکیبی، کافئین مصرف کرده بودند، کاهش یافت (0/01=p).نتیجهگیری: بهمنظور کاهش میزان آسپروسین افزایشیافته در افراد چاق که بهعنوان عامل بیماریزا شناخته میشود، توصیه میشود تمرین ترکیبی (هوازی- مقاومی) انجام شود ولی لزومی ندارد در کنار آن از مکمل کافئین استفاده شود.
روانشناسی و روانپزشکی
نیلوفر میکائیلی؛ شیرین احمدی
دوره 28، شماره 5 ، آذر و دی 1400، ، صفحه 728-739
چکیده
زمینه و هدف: میگرن در زنان یک مسئله مهم سلامتی بهشمار میرود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اضطراب مرتبط با درد، خودکارآمدی درد و راهبردهای مقابلهای در زنان دارای سردرد میگرن و عادی انجام گرفت.
مواد و روشها: این پژوهش علی مقایسهای بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان مبتلا به سردرد میگرن و کلیه زنان سالم استان کرمانشاه تشکیل میدادند. ...
بیشتر
زمینه و هدف: میگرن در زنان یک مسئله مهم سلامتی بهشمار میرود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اضطراب مرتبط با درد، خودکارآمدی درد و راهبردهای مقابلهای در زنان دارای سردرد میگرن و عادی انجام گرفت.
مواد و روشها: این پژوهش علی مقایسهای بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان مبتلا به سردرد میگرن و کلیه زنان سالم استان کرمانشاه تشکیل میدادند. آزمودنیهای پژوهش 30 نفر از زنان مبتلا به سردرد میگرنی مراجعهکننده به کلینیکهای روانپزشکی و مغز و اعصاب استان کرمانشاه بود که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و 30 فرد سالم بود که به شیوه همتاسازی (براساس سن، سطح تحصیلات وضعیت اجتماعی اقتصادی) انتخاب و به پرسشنامههای اضطراب مرتبط با درد، خودکارآمدی درد و راهبردهای مقابلهای پاسخ دادند. دادههای جمعآوری شده نیز با استفاده از ابزارهای آمار توصیفی میانگین و انحراف معیار و آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که زنان دارای سردرد میگرن در میانگین نمرات شناختی، فرار- اجتناب، ترس، فیزیولوژیکی و مقابله هیجانمدار بالاتر از گروه عادی و در متغیرهای خودکارآمدی، مقابله مسئلهمدار پایینتر از گروه عادی بودند (0/001>P).
نتیجهگیری: با توجه به تفاوت زنان دارای سردرد میگرنی در میانگین نمرات شناختی، فرار- اجتناب، ترس و فیزیولوژیکی خودکارآمدی، مقابله مسئلهمدار و مقابله هیجانمدار، بهکارگیری درمان شناختی رفتاری و آموزش راهبردهای مقابلهای و مدیریت استرس در قالب کارگاههای آموزشی بهعنوان درمانهای تکمیلی پیشنهاد میشود.
روانشناسی و روانپزشکی
منصوره خلیلی؛ شهرام وزیری؛ فرح لطفی کاشانی
دوره 29، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1401، ، صفحه 730-743
چکیده
زمینه و هدف: افراد تراجنسیتی در معرض خطر بالایی از ابتلا به مشکلات سلامت روان هستند. این افراد برای دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی با مشکلات زیادی مواجه هستند. اطلاعات بسیار کمی از نیاز افراد تراجنسیتی به خدمات درمانی و نگرانیهای این افراد در این زمینه وجود دارد. هدف از این پژوهش بررسی خدمات سلامت روان و نیاز افراد تراجنسیتی میباشد ...
بیشتر
زمینه و هدف: افراد تراجنسیتی در معرض خطر بالایی از ابتلا به مشکلات سلامت روان هستند. این افراد برای دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی با مشکلات زیادی مواجه هستند. اطلاعات بسیار کمی از نیاز افراد تراجنسیتی به خدمات درمانی و نگرانیهای این افراد در این زمینه وجود دارد. هدف از این پژوهش بررسی خدمات سلامت روان و نیاز افراد تراجنسیتی میباشد که در آن نگرش و تجربیات افراد تراجنسیتی بررسی شده است.
مواد و روشها: بهمنظور انتخاب مطالعات مرتبط به زبان انگلیسی در پایگاههای Science Direct , Google Scholar ,Web of Science , PubMed ، Scopus، Psych Info، Psych Lit وSociological Abstracts در محدوده زمانی 2010 تا 2022، کلیدواژههای انگلیسی Trans، Transgender،Trans phobia، Gender Dysphoria، Mental health، Mental health service و همچنین در پایگاههای داخلی از جمله پایگاههای اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID)، پرتال جامع علوم انسانی و سیویلیکا، کلیدواژههای ترنس، تراجنسیتی، ترنسهراسی، نارضایتی جنسیتی، سلامت روان و خدمات سلامت روان جستجو شد که از میان 231 مطالعه، در نهایت تعداد 12 مقاله برای بررسی انتخاب شدند.
یافتهها: در این پژوهش معضلات کلیدی در خصوص افراد تراجنسیتی برجسته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که از جمله این معضلات میتوان به دسترسی به خدمات درمانی متناسب با نیاز افراد تراجنسیتی و ضرورت توسعه خدمات سلامت روان برای این افراد اشاره کرد.
نتیجهگیری: می توان گفت خدمات درمانی متناسب با نیاز افراد تراجنسیتی وجود ندارد و بهمنظور بهبود کیفیت زندگی این افراد نیاز به توسعه خدمات سلامت روان و آموزش متخصصان وجود دارد.
فیزیولوژی ورزشی
مریم خالصی؛ اسماعیل نصیری؛ علی صمدی
دوره 30، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1402، ، صفحه 732-741
چکیده
زمینه و هدف: ادراک نادرست وزن و تشخیصندادن اضافه وزن/چاقی با تضعیف مدیریت رفتارهای مرتبط باکنترل وزن همراه است. مطالعه حاضر با هدف سنجش دقت وزن ادراکشده با وزن واقعی و ارتباط آن با شاخصهای آنتروپومتریک منتخب در دانشجویان دختر انجام شد.مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، تعداد 350 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه شاهد به شیوه ...
بیشتر
زمینه و هدف: ادراک نادرست وزن و تشخیصندادن اضافه وزن/چاقی با تضعیف مدیریت رفتارهای مرتبط باکنترل وزن همراه است. مطالعه حاضر با هدف سنجش دقت وزن ادراکشده با وزن واقعی و ارتباط آن با شاخصهای آنتروپومتریک منتخب در دانشجویان دختر انجام شد.مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، تعداد 350 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه شاهد به شیوه در دسترس و از طریق فراخوان بهعنوان نمونه انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق سنجشهای آنتروپومتریک به همراه پاسخگویی به چند سؤال درمورد نحوه ادراک و سطح دل مشغولی نسبت به وزن بدن انجام شد. برای تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد.یافتهها: نتایج نشان داد 51/43 درصد آزمودنیها ادراک نادرستی از وزنشان داشتند. بیشتر این افراد (92/22 درصد) وزنشان را کمتر از حدواقعی برآورد کرده بودند. میزان 17/14 درصد افراد مبتلا به اضافهوزن/چاقی، وزن خود را در محدوده طبیعی و 6/29 درصد آزمودنیها با وجود چاقی، تصور میکردند اندکی اضافهوزن دارند. همچنین، بین ادراک افراد از وزن بدن خود با شاخصهای تنسنجی ارتباط معناداری وجود داشت (0/01˂p) و شاخص توده بدنی (739/ 0=r)، شاخص چاقی مرکزی (0/648=r)، شاخص چاقی بدن (0/620 =r)، شاخص حجم شکمی (0/552=r)، شاخص دورکمر به قد (0/537=r) و شاخص دورکمر (0/533=r) بهترتیب بیشترین ارتباط را با ادراک وزن بدن داشتند.نتیجهگیری: میزان ناآگاهی از وزن واقعی بدن در بین دانشجویان دختر نگرانکننده است. تدوین برنامه هایی برای آگاهیبخشی در مورد وزن طبیعی و اهمیت شاخصهای آنتروپومتریک با هدف مدیریت وزن، ضروری است.
علوم تغذیه
پروانه سارانی علی آبادی؛ علیرضا داشی پور؛ حامد سارانی؛ افسانه سرابندی نو
دوره 28، شماره 5 ، آذر و دی 1400، ، صفحه 740-751
چکیده
زمینه و هدف: دیابت، یک سندرم متابولیکی است که بهطور فزایندهای درحال جهانی شدن است. امروزه مطالعات زیادی برای تعیین اثرات ضدهایپرگلایسمیک محصولات گیاهی ایمن و ارزان از جمله دارچین متمرکز شده است. این پژوهش به دلیل تناقض در نتایج مطالعات گذشته، با هدف بررسی تأثیر دارچین در دوزهای مختلف بر گلوکز خون ، HbA1C و مقاومت انسولین در افراد ...
بیشتر
زمینه و هدف: دیابت، یک سندرم متابولیکی است که بهطور فزایندهای درحال جهانی شدن است. امروزه مطالعات زیادی برای تعیین اثرات ضدهایپرگلایسمیک محصولات گیاهی ایمن و ارزان از جمله دارچین متمرکز شده است. این پژوهش به دلیل تناقض در نتایج مطالعات گذشته، با هدف بررسی تأثیر دارچین در دوزهای مختلف بر گلوکز خون ، HbA1C و مقاومت انسولین در افراد دیابتی نوع 2 انجام شد.
مواد و روشها: این کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور، بر روی 69 بیمار دیابتی مرد و زن، با میانگین گلوکز خون ناشتا 30/44 ± 16/202، درشهر زاهدان انجام شد. آزمودنیهای موردپژوهش به سه گروه (دو گروه مداخله دریافتکننده دارچین با دوزهای 2 و 4 گرم و گروه کنترل) تقسیم شدند. آزمودنیها روزانه 4 کپسول به مدت 12 هفته دریافت میکردند. پس از 8 ساعت ناشتایی، نمونه خون وریدی در شروع مداخله و هفتههای 4، 8 و 12 برای اندازه گیری شاخصهای گلوکز خون ناشتا، مقاومت انسولین و HbA1C گرفته شد. از آزمونهای ANOVA یکطرفه وRepeated Measurement و نرمافزار SPSS برای تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: در پایان هفتههای 8 و 12، کاهش آماری معناداری در میانگین گلوکز خون ناشتا، HbA1C و مقاومت انسولینی در گروههای تجربی (دریافتکننده دارچین 2 و 4 گرم در روز) در مقایسه با گروه کنترل دیده شد (0/001 > P). همچنین در پایان هفته 12 نیز در متغیرهای گلوکز و HbA1Cبین دو گروه تجربی دریافتکننده دارچین نیز اختلاف آماری معنادار مشاهده گردید (0/001 > P).
نتیجهگیری: مصرف طولانیمدت دارچین با دوز بالا بهعنوان یک مکمل درمانی کمخطر، برای کنترل قند خون و ارتقای سلامت افراد مبتلا به دیابت، مؤثر میباشد.
روانشناسی و روانپزشکی
سید مجتبی عقیلی؛ مرجان کلته؛ انسیه بابائی
دوره 30، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1402، ، صفحه 742-755
چکیده
زمینه و هدف: یکی از رفتارهای ناسالم خطرزا که در دوران نوجوانی بیشتر از سایر دورههای زندگی شایع است، رفتارهای خودجرحی میباشد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودنهانسازی، شفقت به خود و رفتارهای خودجرحی دانشآموزان دختر انجام شد.مواد و روشها: روش پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه ...
بیشتر
زمینه و هدف: یکی از رفتارهای ناسالم خطرزا که در دوران نوجوانی بیشتر از سایر دورههای زندگی شایع است، رفتارهای خودجرحی میباشد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودنهانسازی، شفقت به خود و رفتارهای خودجرحی دانشآموزان دختر انجام شد.مواد و روشها: روش پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، دانشآموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان بندرترکمن در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که تعداد 30 دانشآموز به روش نمونهگیری خوشهای به عنوان نمونه انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش، رفتار درمانی دیالکتیک را دریافت کرد و گروه گواه تا پایان پژوهش مداخلهای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامههای خودنهانسازی لارسون و جاستین، شفقتورزی به خود نف و سیاهه رفتارها و کارکردهای خودجرحی کلونسکی و گلن بود.یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودنهانسازی، شفقت به خود و رفتارهای خودجرحی دانشآموزان دختر اثربخش است (0/05>P).نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که رفتار درمانی دیالکتیک با داشتن حالتی پذیرا و غیرقضاوتی از ذهن و همدلی، منجر به کاهش خودنهانسازی، رفتارهای خودجرحی و افزایش شفقت به خود در دانشآموزان دختر میشود.
پرستاری
فاطمه شیرازی؛ شیوا حیدری؛ پویا حسین زاده؛ هادی ذوالفقارزاده
دوره 29، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1401، ، صفحه 744-755
چکیده
زمینه و هدف: امروزه رفتار تبعیضآمیز کارکنان درمانی نسبت به افراد مبتلا به ایدز به وفور مشاهده میشود. این مطالعه با هدف مقایسه اثربخشی روشهای تدریس آنلاین به شیوه میکرولرنینگ و بارش فکری بر آگاهی دانشجویان پرستاری نسبت به سوءرفتار با بیماران مبتلا به ایدز انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه نیمهتجربی، 90 دانشجوی پرستاری به ...
بیشتر
زمینه و هدف: امروزه رفتار تبعیضآمیز کارکنان درمانی نسبت به افراد مبتلا به ایدز به وفور مشاهده میشود. این مطالعه با هدف مقایسه اثربخشی روشهای تدریس آنلاین به شیوه میکرولرنینگ و بارش فکری بر آگاهی دانشجویان پرستاری نسبت به سوءرفتار با بیماران مبتلا به ایدز انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه نیمهتجربی، 90 دانشجوی پرستاری به روش تصادفی ساده به سه گروه تقسیم شدند و پس از انجام پیشآزمون آگاهی از سوءرفتار با بیماران مبتلا به ایدز، گروه اول به روش میکرولرنینگ آنلاین،گروه دوم به روش بارش فکری آنلاین آموزش دیدند و گروه کنترل آموزشی ندیدند. پس از مداخله مجدداً آگاهی دانشجویان مورد سنجش و مقایسه قرار گرفت.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که اختلاف معناداری بین نمرات پیشآزمون و پسآزمون در هر دو گروه مداخله وجود داشت در حالی که این تغییرات در گروه کنترل مشاهده نشد. همچنین پس از مداخله، اختلاف معناداری در میانگین نمره سه گروه مشاهده شد و آزمونهای تعقیبی نشان داد هر دو گروه بارش فکری و میکرولنینگ با گروه کنترل تفاوت معناداری داشتند اما بین میانگین نمره آگاهی از سوءرفتار در دو گروه بارش فکری و میکرولرنینگ تفاوتی مشاهده نشد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد هر دو شیوه آموزش به روش میکرولرنینگ و بارش فکری آنلاین توانستهاند در افزایش آگاهی دانشجویان پرستاری نسبت به سوءرفتار با بیماران نقش داشته باشند. با توجه به شرایط فعلی کشور و لزوم استفاده از روشهای آموزش مجازی پیشنهاد میگردد که از این دو روش آموزشی برای ارتقای بنیه علمی دانشجویان استفاده گردد
آمار و اپیدمیولوژی
بهناز بیگی؛ حمید رضا بهرامی؛ رضا افتخاری گل؛ احسان موسی فرخانی
دوره 28، شماره 5 ، آذر و دی 1400، ، صفحه 751-764
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای قلبی- عروقی، اصلیترین عامل مرگومیر در سراسر جهان هستند. ارزیابی خطر 10 ساله این بیماری گامی مهم در راستای مدیریت بیماری در آینده میباشد. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه مدلهای فرامینگهام و گلوبوریسک در ارزیابی خطر حوادث قلبی عروقی در 10 سال آینده است.
مواد و روشها: مطالعه توصیفی- مقطعی با استفاده از دادههای ...
بیشتر
زمینه و هدف: بیماریهای قلبی- عروقی، اصلیترین عامل مرگومیر در سراسر جهان هستند. ارزیابی خطر 10 ساله این بیماری گامی مهم در راستای مدیریت بیماری در آینده میباشد. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه مدلهای فرامینگهام و گلوبوریسک در ارزیابی خطر حوادث قلبی عروقی در 10 سال آینده است.
مواد و روشها: مطالعه توصیفی- مقطعی با استفاده از دادههای پرونده الکترونیک سلامت دانشگاه مشهد با متغیرهای کلسترول کل، لیپوپروتئین با چگالی بالا، فشار خون و دیابت بررسی شد. جامعه آماری افراد با سن 30 سال و بالاتر با حجم نمونه 161828 نفر بود. برای تعیین میزان ارتباط یا وابستگی بین متغیرها از آزمونهای t-test و chi-square استفاده شد و سطح معناداری کمتر از 0/05 در نظر گرفته شد.
یافتهها: در این بررسی 74/1 درصد افراد زن بودند. طبق مدل گلوبوریسک 67/2 درصد از زنان و 79/9 درصد از مردان در گروه کمخطر قرار داشتند درصورتیکه طبق مدل فرامینگهام این میزان در زنان و مردان بهترتیب 5/48 و 9/54 درصد بود. براساس مدل گلوبوریسک و فرامینگهام بهترتیب 66/2 و 34/1 درصد افراد 70 سال و بالاتر در گروه پرخطر بودند. همچنین هر دو مدل نشان دادند افراد مبتلا به دیابت و افراد سیگاری در معرض خطر بیشتر CVD در 10 سال آینده میباشند.
نتیجهگیری: با توجه به افزایش بیماریهای قلبی- عروقی لازم است از تواناییهای این مدلها در ارزیابی خطر حوادث قلبی- عروقی در 10 سال آینده استفاده شود و اقداماتی در راستای سلامت عمومی جامعه و پیشگیری از حوادث قلبی عروقی صورت گیرد.
پرستاری
نرجس حشمتی فر؛ حسین کریمی مونقی؛ سارا احمدی
دوره 29، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1401، ، صفحه 756-768
چکیده
زمینه و هدف: برای دستیابی به توسعه در آموزش، پژوهش و تحقیق سنگبنای اولیه به شمار میرود؛ از این رو مطالعه روشهای پژوهشی برای شناخت علمی و بهبود کیفیت پژوهش اهمیت دارد. تحلیل محتوا یکی از مهمترین انواع پژوهش است که علیرغم کاربردهای گوناگون آن هنوز تعریف روشنی از آن در زمینه روش تحقیق یا تکنیک بودن نشده است. در این نوشتار سعی ...
بیشتر
زمینه و هدف: برای دستیابی به توسعه در آموزش، پژوهش و تحقیق سنگبنای اولیه به شمار میرود؛ از این رو مطالعه روشهای پژوهشی برای شناخت علمی و بهبود کیفیت پژوهش اهمیت دارد. تحلیل محتوا یکی از مهمترین انواع پژوهش است که علیرغم کاربردهای گوناگون آن هنوز تعریف روشنی از آن در زمینه روش تحقیق یا تکنیک بودن نشده است. در این نوشتار سعی بر آن است با استفاده از نظر صاحبنظران به این موضوع پرداخته شود..
مواد و روشها: این مطالعه مروری، روایتی نظاممند است. بهمنظور انجام این مطالعه با استفاده از کتب و جستجو در پایگاههای PubMed, Scopus Web of Science, Science Direct, Google scholar, بین سالهای 1940-2022 با کلیدواژههایContent ,Analysis Qualitative content analysis, Quantitative content analysis و کلیدواژه تحلیل محتوا، روش کیفی، تحلیل محتوی کیفی، تحلیل محتوی کمی در پایگاههای MagIran, SID ,Iranmedex, Irandoc جستجو شد و در نهایت 21 مقاله بررسی شدند.
یافتهها: براساس یافتههای پژوهش، روشهای خاصی برای انجام پژوهش تحلیل محتوا وجود دارد که آن را از سایر روشهای تحقیق متمایز میکند. همچنین، اختلافنظر در بین صاحبنظران در خصوص روش پژوهش یا تکنیک بودن تحلیل محتوا به تاریخچه و سیر تکاملی آن مربوط میشود، به بیانی دیگر انعطافپذیری بسیار بالای که برای تحقیق در روش تحلیل محتوا وجود دارد، مرهون تغییراتی است که این روش در طول زمان پذیرفته است
نتیجهگیری: تحلیل محتوا بهعنوان یک روش علمی مستقل است که از ابتدا تا انتهای تحقیق با پژوهشگر میباشد که هم بهتنهایی و هم همراه با فرایندهای کیفی دیگر در راستای رسیدن به الگو یـا چـارچوبی مفهـومی، توصـیف و تلخیص دادهها، استنباط از آنها و تدوین نظریه بهکار رود
فیزیولوژی و فارماکولوژی
منیژه السادات انصاری کرمانی؛ مهدی عباس نژاد؛ راضیه کوشکی؛ سعید اسماعیلی ماهانی؛ فاطمه شهسواری
دوره 30، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1402، ، صفحه 756-767
چکیده
زمینه و هدف: مطالعه حاضر بهمنظور بررسی تأثیر تجویز هورمون متیل جاسمونات (MeJA) در هسته مرکزی آمیگدال (CeA) بر رفتارهای شبهاضطرابی و اجتماعی در موشهای صحرایی نر بالغ در معرض استرس حاد طراحی شد.مواد و روشها: موشهای صحرایی نر بالغ بهصورت دوطرفه در ناحیه CeA کانولگذاری شدند. پس از دوره بهبودی، حیوانات به مدت یک هفته روزانه ...
بیشتر
زمینه و هدف: مطالعه حاضر بهمنظور بررسی تأثیر تجویز هورمون متیل جاسمونات (MeJA) در هسته مرکزی آمیگدال (CeA) بر رفتارهای شبهاضطرابی و اجتماعی در موشهای صحرایی نر بالغ در معرض استرس حاد طراحی شد.مواد و روشها: موشهای صحرایی نر بالغ بهصورت دوطرفه در ناحیه CeA کانولگذاری شدند. پس از دوره بهبودی، حیوانات به مدت یک هفته روزانه 1 ساعت تحت استرس بیحرکتی قرار گرفتند. سپس درمان با تزریق دوطرفه MeJA در دوزهای 2/5، 5 و 10 میکروگرم به داخل CeA صورت گرفت. رفتار حیوانات بهترتیب در ماز بهعلاوه مرتفع (EPM)، میدان باز (OF) و آزمون تعامل اجتماعی بررسی گردید.یافتهها: حیوانات قرارگرفته در معرض استرس بیحرکتی، در مقایسه با موشهای کنترل افزایش رفتار اضطرابی در آزمونهای EPM و OFنشان دادند. با این حال، تزریقMeJA در دوزهای 5 و 10 میکروگرم در CeA باعث کاهش شاخصهای رفتار شبهاضطرابی ناشی از استرس در هر دو آزمون گردید (0/01>p). علاوه بر این، حیوانات تحت استرس در مقایسه با موشهای کنترل، اختلال رفتار اجتماعی را در آزمون تعامل اجتماعی نشان دادند. با این حال، تزریق MeJA در دوز 10 میکروگرم اختلال رفتار اجتماعی را در موشهای قرارگرفته در معرض استرس بیحرکتی بهبود داد (0/05<p).نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد MeJA میتواند در کاهش رفتارهای شبهاضطرابی و اختلال در تعامل اجتماعی در موشهای صحرایی قرارگرفته در معرض استرس بیحرکتی مؤثر باشد.
امیرعباس مینایی فر؛ محمد حسن دشتی خویدکی؛ فاطمه راسخ
دوره 28، شماره 5 ، آذر و دی 1400، ، صفحه 765-774
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه، بررسی تأثیرات عصاره گیاه سندانی و تمرین بر هورمونهای جنسی در موشهای صحرایی نر مبتلا به هیپرلیپیدمی بوده است.مواد و روشها: 35 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار بهصورت تصادفی به پنج گروه هفتتایی شامل گروه کنترل سالم (Con)، کنترل هیپرکلسترولمی (Hc)، دریافتکننده عصاره سندانی با دوز mg/kg100، (Ext)، گروه تمرین ...
بیشتر
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه، بررسی تأثیرات عصاره گیاه سندانی و تمرین بر هورمونهای جنسی در موشهای صحرایی نر مبتلا به هیپرلیپیدمی بوده است.مواد و روشها: 35 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار بهصورت تصادفی به پنج گروه هفتتایی شامل گروه کنترل سالم (Con)، کنترل هیپرکلسترولمی (Hc)، دریافتکننده عصاره سندانی با دوز mg/kg100، (Ext)، گروه تمرین (E)، دریافتکننده عصاره و تمرین (E- Ext) تقسیم شدند. تمرین به مدت هشت هفته برای 30 دقیقه و سه جلسه در هفته معادل سرعت 17-14 متر بر دقیقه انجام شد. سپس میزان هورمونهای تستوسترون، هورمون لوتئینی (LH)، هورمون محرک فولیکی (FSH) و پرولاکتین به روش رادیوایمنواسی و کیتهای هورمونی مورد سنجش قرار گرفت. از آزمون آماری ANOVA برای تعیین تفاوت بین گروهها استفاده شد.یافتهها: نتایج نشان داد اختلاف معنیداری بین میزان FSH (p=0/001)، LH (p=0/000)، پرولاکتین (0/000=) و تستوسترون (0/000=) در بین گروهها بود. نتایج آزمون تعقیبی توکی نشان داد میزان FSH ،LH و تستوسترون بین گروههای E- Ext با Hc(p=0/000) (p=0/001) (p=0/001) ، Ext (p=0/000) (p=0/000)(p=0/008) و E (p=0/000)(p=0/011) (p=0/015) و میزان پرولاکتین در بین گروههای E- Ext با Hc (p=0/015) ، Ext (p=0/046) و E (p=0/012) تفاوت معنیداری وجود داشت. نتایج نشان داد که FSH، LH و تستوسترون در گروه E- Ext نسبت به گروه Hc ، افزایش و پرولاکتین، کاهش داشت.نتیجهگیری: بهنظر میرسد که مصرف عصاره گیاه سندانی همراه با تمرین میتواند تأثیرات مثبتی روی هورمونهای جنسی در موشهای مبتلا به هیپرکلسترومی داشته باشد.
ایمنی شناسی و بیوشیمی
نفیسه عنابستانی؛ حمید ملانیا؛ نسرین ملانیا
دوره 30، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1402، ، صفحه 768-784
چکیده
زمینه و هدف: داروهای گیاهی، عوارض جانبی کمتری نسبت به داروهای شیمیایی دارند و در درمان دیابت که یک بیماری متابولیک مزمن است، محبوبیت بیشتری پیدا کردهاند.مواد و روشها: پس از اندازهگیری خواص آنتیاکسیدانی، الگوی بازداری بین عصارهها و آنزیم آلفا- آمیلاز پانکراسی تعیین شد. موشهای دیابتی با عصارههای گیاهی و آکاربوز تحت درمان ...
بیشتر
زمینه و هدف: داروهای گیاهی، عوارض جانبی کمتری نسبت به داروهای شیمیایی دارند و در درمان دیابت که یک بیماری متابولیک مزمن است، محبوبیت بیشتری پیدا کردهاند.مواد و روشها: پس از اندازهگیری خواص آنتیاکسیدانی، الگوی بازداری بین عصارهها و آنزیم آلفا- آمیلاز پانکراسی تعیین شد. موشهای دیابتی با عصارههای گیاهی و آکاربوز تحت درمان قرار گرفتند. سپس فاکتورهای بیوشیمیایی خون اندازهگیری شد. سنتز نانوذرات نقره (Ag-NPs) توسط بهترین عصاره گیاهی بررسی شدند.یافتهها: عصاره گلبرگ زعفران و بابونه اثر مهاری بر آنزیم α-آمیلاز با الگوی رقابتی و مخلوط نشان داد. FBS در تمامی گروههای تیمار کاهش داشت و تنها در گروه تیمارشده با عصاره آبی التراسونیک گلبرگ زعفران، انسولین به میزان معناداری افزایش مییابد. آنزیم ALT در حضور عصاره زعفران و فاکتور AST تنها در حضور عصاره بابونه، کاهش معناداری داشت. نتایج نشان داد که برای سنتز بهینه نانوذرات نقره، دما، pH، زمان و غلظت نمک نیترات نقره بهترتیب C55 ، pH=10، 4 ساعت و 1.2 میلیمولار میباشد.نتیجهگیری: عصارههای گیاهی پیشنهادی میتوانند سطح قند خون را کاهش دهند، تولید انسولین را افزایش دهند، آنزیمهای کبدی را در خون تنظیم کنند و در درمان دیابت مؤثر باشند. این عصارهها از نظر اثربخشی، بهتر از داروی شیمیایی آکاربوز هستند و تأثیر منفی بر کبد ندارند. عصاره زعفران، توانایی سنتز Ag-NP را نشان میدهد که اغلب در کاربردهای زیست پزشکی استفاده میشود.
پرستاری
فاطمه بیابانی؛ غلامحسین محمودیراد؛ هادی حسنخانی؛ آزاد رحمانی
دوره 29، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1401، ، صفحه 769-784
چکیده
زمینه و هدف: دیالیز صفاقی روشی مناسب و مقرونبهصرفه برای جایگزینی عملکرد کلیه در بیماران مبتلا به نارسایی کلیه است. با این وجود، در کشور ایران درصد بسیار کمی از بیماران مبتلا به نارسایی کلیه از دیالیز صفاقی استفاده میکنند که دلایل آن کمتر شناخته شده است. از این رو هدف این مطالعه تبیین تجارب بیماران ایرانی تحت دیالیز صفاقی در خصوص ...
بیشتر
زمینه و هدف: دیالیز صفاقی روشی مناسب و مقرونبهصرفه برای جایگزینی عملکرد کلیه در بیماران مبتلا به نارسایی کلیه است. با این وجود، در کشور ایران درصد بسیار کمی از بیماران مبتلا به نارسایی کلیه از دیالیز صفاقی استفاده میکنند که دلایل آن کمتر شناخته شده است. از این رو هدف این مطالعه تبیین تجارب بیماران ایرانی تحت دیالیز صفاقی در خصوص تصمیمگیری برای انتخاب روش درمان جایگزینی کلیه میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه کیفی 18 بیمار تحت دیالیز صفاقی ساکن در چهار استان کشور ایران مشارکت کردند. روش نمونهگیری از نوع هدفمند بود و دادهها با مصاحبه نیمهساختاریافته انفرادی جمعآوری شد. روش تحلیل کیفی از نوع محتوای مرسوم و با کمک نرمافزار 10MAXQDA بود.
یافتهها: تحلیل متن مصاحبهها منجر به ظهور سه طبقه اصلی شد: طبقه اول که تحت عنوان «استقلال تهدیدشده» شامل دو زیرطبقه وابستگی و فشار برای تصمیمگیری که خود زیرطبقه وابستگی نیز شامل سه زیرطبقه دیگر وابستگی در انجام امورات روزانه، وابستگی به خانواده، حیات وابسته به دیالیزبود. فشار برای تصمیمگیری نیز خود شامل دو زیرطبقه دیگر تحت عناوین تهدید جایگاه شغلی و اجتماعی و فقدان راه جایگزین بود. طبقه بعدی با عنوان فرهنگ نامطلوب حاکم بر سیستم درمان که تحت زیرطبقه اصلی فقدان تصمیمگیری مشارکتی که این نیز به نوبه خود به دو زیرطبقه ارجحیت نظر پزشک و بی-توجهی به منشور حقوق بیمار تقسیمبندی گردید.
نتیجهگیری: باید تمام عوامل، یعنی عوامل و شرایط بیمار به همراه فرهنگ منطقه و توجیه بیمار و درصورت نیاز خانواده وی با توجه به ماهیت مزمن بیماری و درگیر بودن همیشگی اعضای خانواده بیمار در این فرایند، دادن اطلاعات کافی و موثق و ایجاد دسترسی باز به این اطلاعات برای بیمار و خانواده در نظر گرفتنه شود. در این راستا، تصمیمگیری مشارکتی بهترین، مؤثرترین و رضایت بخشترین حالت ممکن از انواع تصمیمگیری برای بیمار خواهد بود.
بیوتکنولوژی و نانوتکنولوژی
عزت نوری زاده
دوره 28، شماره 5 ، آذر و دی 1400، ، صفحه 775-789
چکیده
زمینه و هدف: لیشمانیا اینفانتوم، عامل اتیولوژیک لیشمانیوز احشایی در ایران است. واکسنهای مؤثر و روشهای تشخیصی برای کنترل لیشمانیوز لازم است. آنتیبادیهای مونوکلونال ابزاری باارزش برای تشخیص، درمان و تعیین ویژگی آنتیژنی انگلها مورد استفاده قرار گرفتهاند. هدف از این مطالعه، بهینهسازی شرایط رشد هیبریدهای مولد آنتیبادی ...
بیشتر
زمینه و هدف: لیشمانیا اینفانتوم، عامل اتیولوژیک لیشمانیوز احشایی در ایران است. واکسنهای مؤثر و روشهای تشخیصی برای کنترل لیشمانیوز لازم است. آنتیبادیهای مونوکلونال ابزاری باارزش برای تشخیص، درمان و تعیین ویژگی آنتیژنی انگلها مورد استفاده قرار گرفتهاند. هدف از این مطالعه، بهینهسازی شرایط رشد هیبریدهای مولد آنتیبادی مونوکلنال علیه آنتیژن پروماستیگوت لیشمانیا اینفنتوم است.
مواد و روشها: موشها توسط آنتیژن لیشمانیا اینفنتوم واکسینه شدند و تیتر آنتیبادیهای آنان توسط روش الایزا تعیین شدند. سلولهای طحال موشهایی که بهخوبی توسط آنتیژن لیشمانیا اینفنتوم ایمن شده بودند با سلولهای SP2/0 در حضور پلیاتیلن گلیکول ادغام شدند. تأثیر سوپرناتانت سلولهای SP2/0 و سلولهای ماکروفاژ صفاقی موشها بر تکثیر سلولهای هیبریدوما بررسی شدند.
یافتهها: در میان 12 فیوژن درمجموع 26 مونوکلون مثبت بودند که 12 مونوکلون جذب نوری (OD) قابلقبولی داشتند. 4 کلون بهعنوان D2 FVI6 8، 8D2 FVI3 ، 6G2 FV4 و 6G2 FV3 تعیین شدند. از این هیبریدها، مونوکلونال آنتیبادیها علیه لیشمانیا اینفانتوم بهدست آمد. همچنین این مطالعه نشان داد که مایع رویی (سلولهایSP2/0 و سلولهای ماکروفاژ صفاقی) نقش کلیدی در تکثیر هیبریدوما و تولید آنتیبادیهای مونوکلونال دارد که سرشار از فاکتورهای رشد است.
نتیجهگیری: به نظر میرسد در آینده نزدیک مایع رویی مذکور میتواند بهعنوان یک فاکتور رشد برای سلولهای سرطانی و غیرسرطانی در مراکز تحقیقاتی در سطح وسیعتری مورد استفاده قرار گیرد.
زنان و زایمان
زهره محمدزاده تبریزی؛ مژده ناوی نژاد؛ معصومه شریف زاده؛ آرزو داوری نیا مطلق قوچان
دوره 29، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1401، ، صفحه 785-798
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به بالا بودن میزان استرس دوره بارداری و از طرفی همهگیری بیماری کووید 19 که به مخاطره افتادن سلامت عمومی زنان باردار میشود این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش خودمراقبتی در مورد بیماری کووید 19 بر سلامت عمومی زنان باردار انجام گردید
مواد و روشها: این مطالعه بهصورت کارآزمایی بالینی بر روی 84 نفر از بانوان باردار ...
بیشتر
زمینه و هدف: با توجه به بالا بودن میزان استرس دوره بارداری و از طرفی همهگیری بیماری کووید 19 که به مخاطره افتادن سلامت عمومی زنان باردار میشود این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش خودمراقبتی در مورد بیماری کووید 19 بر سلامت عمومی زنان باردار انجام گردید
مواد و روشها: این مطالعه بهصورت کارآزمایی بالینی بر روی 84 نفر از بانوان باردار با حاملگی بالای 20 هفته در بازه زمانی خرداد تا شهریور سال ١٣٩٩ در بیمارستان شهیدان مبینی سبزوار انجام شد. با استفاده از تخصیص تصادفی بلوکهای متغیر (بلوکهای ۴تایی) افراد در دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. برای گردآوری اطلاعات، فرم مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه استاندارد سلامت عمومی استفاده شد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمونهای من ویتنی و مجذور کای انجام شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد میانگین سنی افراد شرکتکننده در گروه کنترل 5.88±27.36 و در گروه مداخله 5.71±27.20 بود. میانگین نمره کل سلامت عمومی قبل از مداخله در گروه کنترل 8.12±21.68 و در گروه مداخله 7.71±20.32 بود. نتایج آزمون منویتنی نشان داد نمره سلامت عمومی در ابتدای مطالعه از نظر آماری تفاوت معنادار ندارد (0.50=p). میانگین نمره سلامت کل بعد از مداخله در گروه کنترل 12.26±20.31 و در گروه مداخله 7.15±12.65 شد. آزمون منویتنی نشان داد این اختلاف از نظر آماری معنادار میباشد (0.001≥p).
نتیجهگیری: آموزش خودمراقبتی مرتبط با بیماری کووید- ١٩، منجر به ارتقای سطح سلامت عمومی مادران باردار میشود
پرستاری
اکرم همتی پور؛ زهرا صفری ده کهنه؛ اعظم جهانگیری مهر؛ محمد نیکزادیان؛ رضوان فیضی
دوره 30، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1402، ، صفحه 785-795
چکیده
زمینه و هدف: بیماریها یا آسیبهای تهدیدکننده حیات ممکن است در مکانهایی رخ دهند که هیچ ارائهدهنده خدمات بهداشتی وجود ندارد بنابراین ضروری است که افراد عادی به تمام دانش و مهارتهای لازم برای ارائه BLS مجهز باشند. این مطالعه با هدف میزان آگاهی و عملکرد کارکنان غیردرمانی دانشکده علوم پزشکی شوشتر در مورد احیای قلبی ریوی پایه انجام ...
بیشتر
زمینه و هدف: بیماریها یا آسیبهای تهدیدکننده حیات ممکن است در مکانهایی رخ دهند که هیچ ارائهدهنده خدمات بهداشتی وجود ندارد بنابراین ضروری است که افراد عادی به تمام دانش و مهارتهای لازم برای ارائه BLS مجهز باشند. این مطالعه با هدف میزان آگاهی و عملکرد کارکنان غیردرمانی دانشکده علوم پزشکی شوشتر در مورد احیای قلبی ریوی پایه انجام شد.مواد و روشها: مطالعه از نوع توصیفی میباشد. 119نفر بهصورت سرشماری از کارکنان غیردرمانی دانشکده علوم پزشکی شوشتر با رضایت آگاهانه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محققساخته آگاهی و عملکرد درزمینه احیای قلبی ریوی بود. این پرسشنامه شامل 21 سؤال چهارگزینهای بود. به پاسخ صحیح نمره 1 و به پاسخ غلط نمره صفر تعلق گرفت. اطلاعات با آزمونهای آماری و نرمافزار SPSS نسخه 21 تجزیهوتحلیل شدند. یافتهها: از 119 نفر شرکتکننده در این پژوهش، جنس 76 نفر (55/4درصد) زن و میانگین سنی افراد 8/86 ±32/63سال بود. میانگین سطح آگاهی شرکت کنندگان (3/40±6/68) از 11و سطح عملکرد (1/25±3/54) از 10بود که نشاندهنده سطح آگاهی خوب و عملکرد ضعیف کارکنان میباشد. در این مطالعه افرادی که تحصیلات کارشناسی ارشد و بالاتر داشتند و آموزش رسمی دیدهاند از سطح آگاهی و عملکرد بالاتری برخوردار بودند (0/05 >P). همچنین میانگین نمره عملکرد زنان، بیشتر از مردان بهدست آمده است (0/001 >P).نتیجهگیری: نتایج مطالعه مؤید آن است که میزان آگاهی کارکنان در سطح خوب و عملکرد آنها در مواجهه با بیمار دچار ایست قلبی در محیط خارج بیمارستان، مناسب نیست.
روانشناسی و روانپزشکی
نسرین میرچولی؛ علی محمد ناعمی
دوره 28، شماره 5 ، آذر و دی 1400، ، صفحه 790-800
چکیده
زمینه و هدف: تفکر انتقادی، زمینه ایجاد مهارت فهم و ارزیابی دانش جدید را برای فراگیران فراهم میکند که با عوامل گوناگونی از جمله خودپنداره تحصیلی و ساختار کلاس ارتباط پیدا میکند. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه خودپنداره تحصیلی و ساختار کلاس با تفکر انتقادی در دانشجویان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار انجام شد.
مواد ...
بیشتر
زمینه و هدف: تفکر انتقادی، زمینه ایجاد مهارت فهم و ارزیابی دانش جدید را برای فراگیران فراهم میکند که با عوامل گوناگونی از جمله خودپنداره تحصیلی و ساختار کلاس ارتباط پیدا میکند. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه خودپنداره تحصیلی و ساختار کلاس با تفکر انتقادی در دانشجویان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار انجام شد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری را تمامی دانشجویان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار به تعداد 250 نفر تشکیل دادند که تعداد 148 نفر براساس فرمول کوکران و به روش تصادفی نظامدار بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادههای موردنیاز با استفاده از پرسشنامههای استاندارد تفکر انتقادی، خودپنداره تحصیلی و ساختار کلاس جمعآوری شد و با روشهای آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با کمک نرمافزار SPSS20 تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین متغیرهای خودپندارة تحصیلی و تفکر انتقادی رابطة مثبت و معنادار وجود دارد ( p≤0 /001و r=0/519) و این متغیر 25/4 درصد تغییرات تفکر انتقادی دانشجویان را تبیین میکند. همچنین یافتهها حاکی از آن است که متغیرهای ساختار کلاس و تفکر انتقادی رابطه مثبت و معنادار دارند
(r=0/628 ;p≤0 /001)و توانسته است 22/4 درصد تغییرات تفکر انتقادی دانشجویان را تبیین کند.
نتیجهگیری: خودپنداره تحصیلی و ساختار کلاس، در رشد تفکر انتقادی دانشجویان نقش دارد و این امر میتواند موفقیت تحصیلی دانشجویان را سبب شود؛ بنابراین، با افزایش سطح خودپنداره تحصیلی و بهبود ساختار کلاس میتوان زمینه رشد تفکر انتقادی دانشجویان را فراهم ساخت.
فاطمه عدالت طلب؛ نوشین عباسی؛ سهیلا مشعوف
دوره 29، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1401، ، صفحه 799-810
چکیده
زمینه و هدف: امروزه آموزش به دانشجویان علوم پزشکی نیازمند بهرهگیری از روشهای نوین آموزشی مانند نقشههای مفهومی، در کنار روشهای تدریس سنتی است که باعث افزایش تمایل فراگیران به یادگیری، تمرکز بر نکات کلیدی و سازماندهی مطالب میشود بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر نقشه مفهومی بر میزان یادگیری دانشجویان کارشناسی هوشبری ...
بیشتر
زمینه و هدف: امروزه آموزش به دانشجویان علوم پزشکی نیازمند بهرهگیری از روشهای نوین آموزشی مانند نقشههای مفهومی، در کنار روشهای تدریس سنتی است که باعث افزایش تمایل فراگیران به یادگیری، تمرکز بر نکات کلیدی و سازماندهی مطالب میشود بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر نقشه مفهومی بر میزان یادگیری دانشجویان کارشناسی هوشبری انجام شد..
مواد و روشها: این مطالعه شبهتجربى با طرح پیشآزمون- پسآزمون بر روی دانشجویان ترم 6 کارشناسی هوشبری دانشگاه علوم پزشکی البرز در سال1400 انجام شد. 40 نفر از دانشجویان به روش سرشماری و براساس معیارهای ورود انتخاب، سپس بهصورت تصادفی ساده در دو گروه قرار گرفتند. در گروه کنترل از روش سخنرانی و در گروه مداخله از روش سخنرانی همراه با ابزار نقشه مفهومی برای آموزش تفسیر گازهای خون شریانی استفاده شد. میزان یادگیری دانشجویان قبل و یک ماه پس از مداخله با استفاده از آزمون چهارگزینهای سنجیده شد.
یافتهها: میانگین نمرات دانشجویان، پیش از مداخله در گروه آزمون 3/95 ± 12/95 و در گروه کنترل 3/82 ± 13/10 بود (0/09=P). پس از مداخله در گروه آزمون به 4/28 ± 18/95 و در گروه کنترل به 2/83 ± 14/05رسید که این تفاوت در گروه مداخله بهطور معنیدار بیشتر بود (0/001>P).
نتیجهگیری: تدوین نقشه مفهومی بهعنوان یک استراتژی تحلیلگر در آموزش، در کنار استفاده از روش سخنرانی میتواند در ارتقای میزان یادگیری دانشجویان مؤثر باشد.
روانشناسی و روانپزشکی
سارا جوادی؛ محسن گل پرور؛ راضیه ایزدی
دوره 28، شماره 5 ، آذر و دی 1400، ، صفحه 800-813
چکیده
زمینه و هدف: تکانشگری هیجانی از مشکلاتی است که میتواند مشکلات رفتاری نوجوانان را با وخامت بیشتری مواجه کند. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان غیرفعالسازی حالت خانوادهمحور، درمان شناختی- رفتاری و درمان پذیرش و تعهد بر تکانشگری هیجانی نوجوانان دختر دارای مشکلات رفتاری اجرا شد.
مواد و روشها: روش پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با ...
بیشتر
زمینه و هدف: تکانشگری هیجانی از مشکلاتی است که میتواند مشکلات رفتاری نوجوانان را با وخامت بیشتری مواجه کند. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان غیرفعالسازی حالت خانوادهمحور، درمان شناختی- رفتاری و درمان پذیرش و تعهد بر تکانشگری هیجانی نوجوانان دختر دارای مشکلات رفتاری اجرا شد.
مواد و روشها: روش پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل مادران 120 نوجوان دختر 14 تا 18 سال دارای مشکلات رفتاری در شهر اصفهان در سال 1398 بود. از بین آنها 60 نفر با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و سپس بهصورت تصادفی و در سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه تکانشگری هیجانی بارت بود. شرکتکنندگان گروههای آزمایش در 10 جلسه 90 دقیقهای، بهصورت گروهی تحت آموزش قرار گرفتند. دادهها از طریق تحلیل واریانس اندازههای تکرار شده و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که در تکانشگری، درمانهای غیرفعالسازی حالت خانوادهمحور، شناختی- رفتاری و پذیرش و تعهد با گروه کنترل، تفاوت معنادار دارند (0/01>p)، ولی بین سه درمان با یکدیگر در کاهش تکانشگری، تفاوت معناداری وجود ندارد (0/05>p).
نتیجهگیری: در مجموع، یافتههای این پژوهش نشان داد درمانهای غیرفعالسازی حالت خانوادهمحور، شناختی- رفتاری و پذیرش و تعهد از زمره درمانهایی هستند که میتوانند تکانشگری نوجوانان دختر دارای مشکلات رفتاری را کاهش دهند.
پرستاری
لیلا قنبری افرا؛ فریده یوسفیزاده؛ منیره قنبری افرا
دوره 29، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1401، ، صفحه 811-821
چکیده
زمینه و هدف: مشکلات سلامت جسمی و روانی، کیفیت زندگی بیماران را کاهش میدهد و توانایی آنها را برای سازگاری با بیماری محدود میکند. ارتقای رفتارهای سازگار براساس مدل روی، موجب تأمین، حفظ و ارتقای سلامتی افراد میشود. از این رو مطالعه حاضر با هدف مروری یکپارچه بر کاربرد مدل سازگاری روی بر کیفیت زندگی انجام شد..
مواد و روشها: مطالعه ...
بیشتر
زمینه و هدف: مشکلات سلامت جسمی و روانی، کیفیت زندگی بیماران را کاهش میدهد و توانایی آنها را برای سازگاری با بیماری محدود میکند. ارتقای رفتارهای سازگار براساس مدل روی، موجب تأمین، حفظ و ارتقای سلامتی افراد میشود. از این رو مطالعه حاضر با هدف مروری یکپارچه بر کاربرد مدل سازگاری روی بر کیفیت زندگی انجام شد..
مواد و روشها: مطالعه حاضر مرور نظاممندی است که در اردیبهشت ماه سال 1401 با جستجوی مقالات به دو زبان فارسی و انگلیسی در پایگاه-های اطلاعاتیWeb of Science,magiran, irandoc, IranMedex, ، Scientific Information Database (SID) ،Scopus, Cochran, Google Scholar و PubMed بدون محدودیت زمانی انجام شد. برای جستجو از کلیدواژههای مدل روی، سازگاری، کیفیت زندگی در منابع فارسی addaptation, Roy model و quality of lifeدر منابع انگلیسی و استفاده از عملگرهای AND و OR استفاده شد. بهمنظور بررسی کیفیت مقالات از ابزارهای CASP استفاده شد. در نهایت از 3400 مقاله یافتشده، 9 مقاله بررسی شدند.
یافتهها: از میان 9 مطالعه حاضر 7 مورد به زبان انگلیسی بودند. 5 مورد از مطالعات از سال 2019 و پس از آن، 5 مورد از مطالعات نیمهتجربی و 3 مورد کارآزمایی بالینی و یک مورد توصیفی تحلیلی بود. مطالعات در کشورهای مصر، ترکیه، پاکستان، چین و ایران انجام شده بود. روشهای نمونهگیری تصادفی، در دسترس و هدفمند بودند. یافتههای مطالعه نشان میدهد در تمام مطالعات سطح کیفیت زندگی بیماران پس از مداخله افزایش یافت.
نتیجهگیری: مداخله براساس مدل سازگاری روی موجب ارتقای کیفیت زندگی در بیماریهای مختلف میگردد
فیزیولوژی و فارماکولوژی
نجمه فرهادی؛ داوود مهربانی؛ سیدابراهیم حسینی؛ سیده سارا هاشمی
دوره 28، شماره 5 ، آذر و دی 1400، ، صفحه 814-825
چکیده
زمینه و هدف: کانابیس، ماده روانگردانی است که مورد سوءمصرف میلیونها نفر در دنیا قرار میگیرد. با توجه به شیوع ناباروی و مصرف زیاد این ماده در بین جوانان، مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر عصاره کانابیس بر رشد سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از آندومتر موشهای صحرایی بالغ انجام گردید.مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، سلولهای بنیادی ...
بیشتر
زمینه و هدف: کانابیس، ماده روانگردانی است که مورد سوءمصرف میلیونها نفر در دنیا قرار میگیرد. با توجه به شیوع ناباروی و مصرف زیاد این ماده در بین جوانان، مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر عصاره کانابیس بر رشد سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از آندومتر موشهای صحرایی بالغ انجام گردید.مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، سلولهای بنیادی مزانشیمی از آندومتر رحم موشهای صحرایی استخراج گردید و پس از کشت و تأیید مزانشیمی بودن سلولها با روش فلوسایتومتری و براساس بیان مارکرهای CD34 و CD90و بیان نشدن مارکر CD105، در پاساژ سوم کشت سلولی، تأثیر کانابیس در غلظتهای ng/ml 1000 و 100 در طول مدت 1 الی 8 روز بر میزان رشد این سلولها محاسبه گردید و نتایج با استفاده از آزمونهای ANOVA و توکی آنالیز شدند.یافتهها: سلولهای جدا شده از آندومتر، 24 ساعت پس از انتقال، کاملاً به کف فلاسک کشت سلولی چسبیدند. مزانشیمی بودن این سلولها با بیان مارکرهای سطحی CD90، CD105 و بیان نشدن مارکر CD34 تأیید گردید. نتایج شمارش سلولی نیز حاکی از رشد سلولهای تیمار شده با کانابیس تا روز سوم تیمار مشابه با گروه کنترل بود و از روز چهارم درگروه تیمار با دوز ng/ml100کانابیس افزایش معناداری در سطح 0/05>p و در گروه تیمار با دوز ng/ml1000 در روز سوم نسبت به گروه کنترل کاهش معنادار و از روز چهارم افزایش معناداری در سطح 0/01>p مشاهده گردید.نتیجهگیری: نتایج نشان داد سلولهای جدا شده از آندومتر، از نوع بنیادی مزانشیمی بودند و عصاره کانابیس احتمالاً از طریق گیرندههای کانابینوئیدی باعث تحریک رشد این سلولها میگردد.