فیزیولوژی و فارماکولوژی
امیر رئوفی؛ مینا آبرودی؛ غزاله داداشی زاده؛ سعیده سادات شبیری؛ آذر حسینی؛ امید غلامی؛ رضا عطائی دیسفانی؛ داود مهدیان؛ مریم خسروجردی
چکیده
سابقه و هدف: سرطان به عنوان یک مشکل مهم بهداشت جهانی مطرح است. داروهای شیمی درمانی مورد استفاده در درمان سرطان عوارض جانبی نظیر سرکوب مغز استخوان، ریزش مو، ضایعات گوارشی، مقاومت دارویی، اختلال عملکرد عصبی و مسمومیت قلبی دارند. فلاونوئیدها ترکیبات فعال زیستی هستند که در اکثر گیاهان یافت می شوند و اثرات مفیدی در بافت های مختلف سرطانی ...
بیشتر
سابقه و هدف: سرطان به عنوان یک مشکل مهم بهداشت جهانی مطرح است. داروهای شیمی درمانی مورد استفاده در درمان سرطان عوارض جانبی نظیر سرکوب مغز استخوان، ریزش مو، ضایعات گوارشی، مقاومت دارویی، اختلال عملکرد عصبی و مسمومیت قلبی دارند. فلاونوئیدها ترکیبات فعال زیستی هستند که در اکثر گیاهان یافت می شوند و اثرات مفیدی در بافت های مختلف سرطانی دارند. هسپریدین به عنوان یک فلاونوئید در خانواده مرکبات یافت می شود. در این تحقیق اثرات ضد سرطانی هسپریدین بر روی رده های سلولی سرطانی مختلف از جمله تومور مدولاری آدرنال (فئوکروموسیتوم)(PC12)، آدنوکارسینوم کولون (SW48)، سرطان پروستات (DU145) و کارسینوم سلول سنگفرشی مری (KYSE30) بررسی شد.
مواد و روشها: سلولها با غلظتهای مختلف هسپریدین (100-0.75 میکرومولار) بهمدت 24، 48 یا 72 ساعت تیمار شدند و بقای سلولها با روش MTT ارزیابی شد. بعلاوه، بیان ژنهای Bax ،Bcl-2 و کاسپاز3 با استفاده از RT-PCR اندازهگیری شد. همچنین، ارزیابی آپوپتوز سلولی نیز با روش فلوسایتومتری انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که هسپریدین از تکثیر سلول های سرطانی مختلف جلوگیری می کند. همچنین نتایج فلوسایتومتری نشان داد که هسپریدین می تواند آپوپتوز سلولی را افزایش دهد که این موضوع با نتایج بیان ژن تایید شد. هسپریدین به طور معناداری بیان ژن bcl-2 را کاهش داد در حالی که موجب افزایش بیان Bax و Caspase-3 گردید.
نتیجه گیری: به نظر می رسد هسپریدین به عنوان یک فرآورده طبیعی می تواند در درمان انواع سرطان های انسانی در ترکیب با داروهای شیمیایی مورد استفاده قرار گیرد.
فیزیولوژی و فارماکولوژی
اکبر حاجی زاده مقدم؛ فاطمه زینی حمزه کلایی؛ صدیقه خانجانی جلودار
چکیده
زمینه و هدف: استرس اکسیداتیو بهعنوان یکی از عوامل اصلی بیماری آلزایمر، تعادل سیستم آنتیاکسیدانی را مختل میکند. مطالعات نشان میدهد برخی از میکروجلبکها دارای ترکیبات آنتیاکسیدانی قوی هستند که میتوانند از آسیب عصبی و پیشرفت بیماری آلزایمر جلوگیری کنند. این مطالعه با هدف بررسی پتانسیل عصارهها و ترکیبات فعال بیولوژیکی مشتقشده ...
بیشتر
زمینه و هدف: استرس اکسیداتیو بهعنوان یکی از عوامل اصلی بیماری آلزایمر، تعادل سیستم آنتیاکسیدانی را مختل میکند. مطالعات نشان میدهد برخی از میکروجلبکها دارای ترکیبات آنتیاکسیدانی قوی هستند که میتوانند از آسیب عصبی و پیشرفت بیماری آلزایمر جلوگیری کنند. این مطالعه با هدف بررسی پتانسیل عصارهها و ترکیبات فعال بیولوژیکی مشتقشده از ریزجلبکها برای مدیریت و درمان بیماری آلزایمر انحام شد.
مواد و روشها: خواص و ویژگیهای درمانی میکروجلبکها پس از جستجو در پایگاههای داده PubMed، ISI، SID، ScienceDirect و Google scholar در بازهی زمانی بین 1998 تا 2023 جمعآوری شد. از میان مقالات، مقالات مربوط به اثرات محافظتکننده عصبی میکروجلبکها در زمینه بیماریهای تخریبکننده عصبی جدا و در این مطالعه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: ریزجلبکها دارای مواد مغذی زیادی هستند و میتوانند آنتیاکسیدانهایی را در شرایط استرس تولید و از این طریق به دفاع از بدن کمک کنند. همچنین گزارششده که برخی از عصارههای جلبک سبز اثرات مهاری بر فعالیت کولیناستراز دارند و احتمالاً میتوانند کمبود کولینرژیک را در بیماران آلزایمر بهبود بخشند.
نتیجهگیری: ترکیبات بیوشیمیایی غنی ریزجلبکها دارای پتانسیلهای محافظتکننده عصبی هستند، بنابراین می-توان آنها را بهعنوان یک منبع تجدیدپذیر عالی برای تولید ترکیبات دارویی و مکملهای غذایی در پیشگیری و درمان بیماری آلزایمر در نظر گرفت.
فیزیولوژی و فارماکولوژی
منیژه السادات انصاری کرمانی؛ مهدی عباس نژاد؛ راضیه کوشکی؛ سعید اسماعیلی ماهانی؛ فاطمه شهسواری
چکیده
زمینه و هدف: مطالعه حاضر بهمنظور بررسی تأثیر تجویز هورمون متیل جاسمونات (MeJA) در هسته مرکزی آمیگدال (CeA) بر رفتارهای شبهاضطرابی و اجتماعی در موشهای صحرایی نر بالغ در معرض استرس حاد طراحی شد.مواد و روشها: موشهای صحرایی نر بالغ بهصورت دوطرفه در ناحیه CeA کانولگذاری شدند. پس از دوره بهبودی، حیوانات به مدت یک هفته روزانه ...
بیشتر
زمینه و هدف: مطالعه حاضر بهمنظور بررسی تأثیر تجویز هورمون متیل جاسمونات (MeJA) در هسته مرکزی آمیگدال (CeA) بر رفتارهای شبهاضطرابی و اجتماعی در موشهای صحرایی نر بالغ در معرض استرس حاد طراحی شد.مواد و روشها: موشهای صحرایی نر بالغ بهصورت دوطرفه در ناحیه CeA کانولگذاری شدند. پس از دوره بهبودی، حیوانات به مدت یک هفته روزانه 1 ساعت تحت استرس بیحرکتی قرار گرفتند. سپس درمان با تزریق دوطرفه MeJA در دوزهای 2/5، 5 و 10 میکروگرم به داخل CeA صورت گرفت. رفتار حیوانات بهترتیب در ماز بهعلاوه مرتفع (EPM)، میدان باز (OF) و آزمون تعامل اجتماعی بررسی گردید.یافتهها: حیوانات قرارگرفته در معرض استرس بیحرکتی، در مقایسه با موشهای کنترل افزایش رفتار اضطرابی در آزمونهای EPM و OFنشان دادند. با این حال، تزریقMeJA در دوزهای 5 و 10 میکروگرم در CeA باعث کاهش شاخصهای رفتار شبهاضطرابی ناشی از استرس در هر دو آزمون گردید (0/01>p). علاوه بر این، حیوانات تحت استرس در مقایسه با موشهای کنترل، اختلال رفتار اجتماعی را در آزمون تعامل اجتماعی نشان دادند. با این حال، تزریق MeJA در دوز 10 میکروگرم اختلال رفتار اجتماعی را در موشهای قرارگرفته در معرض استرس بیحرکتی بهبود داد (0/05<p).نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد MeJA میتواند در کاهش رفتارهای شبهاضطرابی و اختلال در تعامل اجتماعی در موشهای صحرایی قرارگرفته در معرض استرس بیحرکتی مؤثر باشد.
فیزیولوژی و فارماکولوژی
عزت نوری زاده
چکیده
زمینه و هدف: بعد از بیماریهای قلبی و عروقی، بیماری سرطان دومین علت مرگومیر افراد را در جهان است. در سراسر جهان سرطانهای متعددی درجات مختلفی از بیماریها را ایجاد کردهاند. در کنار داروهای شیمیایی که برای درمان سرطانهای مختلف بهکار میروند عوارض جانبی نیز گزارش شده است. با توجه به این مهم هدف از این تحقیق، بررسی تأثیرات ضدسرطانی ...
بیشتر
زمینه و هدف: بعد از بیماریهای قلبی و عروقی، بیماری سرطان دومین علت مرگومیر افراد را در جهان است. در سراسر جهان سرطانهای متعددی درجات مختلفی از بیماریها را ایجاد کردهاند. در کنار داروهای شیمیایی که برای درمان سرطانهای مختلف بهکار میروند عوارض جانبی نیز گزارش شده است. با توجه به این مهم هدف از این تحقیق، بررسی تأثیرات ضدسرطانی گونههای اسکوتلاریا است.مواد و روشها: این مطالعه یک پژوهش نظاممند میباشد که با جستجو در سایتها و بانکهای اطلاعاتی Magiran ,SID ,Pubmed ,Iranmed ,Scopus ,Google scholar و مجلات داروهای گیاهی با کلیدواژههای ترکیبات Anti-cancer ، گونه اسکوتلاریا، سلولهای سرطانی و معادلهای انگلیسی آنها بدون محدوده زمانی انجام شده است.یافته ها: از ترکیبات شیمیایی درجن،س اسکوتلاریا فلاونوئید از مهمترین این ترکیبات است که بهدلیل خصوصیات ردوکس دارای فعالیت آنتیاکسیدانی میباشد و از مهمترین انواع فلاونوئید در گونههای اسکوتلاریا اپیژنین، وگونین، بایکالئین، اسکوتلارین، گونوزید و بایکالین است. فلاونوئیدهای جداشده از این گیاه با فعالیتهای آنتیاکسیدانی، ضدجهشزایی و با توقف چرخه سلولی و القای آپوپتوزهمچنین با تنظیم مسیرهای سیگنالینگ به جلوگیری از پیشرفت سرطان و درمان آن کمک میکند.
فیزیولوژی و فارماکولوژی
سیدجواد ساغروانیان؛ علی اسداللهی
چکیده
زمینه و هدف: عملکرد مارموست معمولی در حرکات ساکادیک چشم، مشابه انسان و میمون ماکاک بهعنوان مدل مرسوم در تحقیقات بینایی میباشد و به لحاظ فیلوژنتیک، بهعنوان یک نخستی حد واسط در سیر تکاملی بین جوندگان و میمون ماکاک قرار دارد. بنابراین با توانمندیهای شناختی بالا و پتانسیل استفاده از روشهای مولکولی، گزینه مناسبی برای استفاده ...
بیشتر
زمینه و هدف: عملکرد مارموست معمولی در حرکات ساکادیک چشم، مشابه انسان و میمون ماکاک بهعنوان مدل مرسوم در تحقیقات بینایی میباشد و به لحاظ فیلوژنتیک، بهعنوان یک نخستی حد واسط در سیر تکاملی بین جوندگان و میمون ماکاک قرار دارد. بنابراین با توانمندیهای شناختی بالا و پتانسیل استفاده از روشهای مولکولی، گزینه مناسبی برای استفاده در تحقیقات میباشد. در این مطالعه، سنجش ویژگیهای حرکات ساکادیک چشم در دو گونه از خانواده مارموست بررسی شد.مواد و روشها: دو قلّاده مارموست معمولی و یک قلّاده مارموست گوشسیاه پس از جراحی کاشت قطعه نگهدارنده سر و آموزش در تکالیف رفتاری برای سنجش ویژگیهای حرکات ساکادیک چشم بررسی شدند. پس از استخراج ساکادها، شاخصهای بزرگی، سرعت، طول مدت و فاصله بین ساکادها برای مقایسه مورد استفاده قرار گرفت. برای مقایسه دادهها از میزان همپوشانی نمودارهای ستونی و جعبهای به همراه آزمونهای آماری استفاده گردید.یافتهها: در تمامی ویژگیهای موردسنجش، همپوشانی بسیاری بین نمودارهای ستونی و جعبهای بین پراکنش دادههای ساکاد در هر سه حیوان مشاهده شد اما مقایسه آماری دادهها نشاندهنده تفاوت معنیدار بین ویژگیهای ساکاد در آنها میباشد (P<0.001)..نتیجهگیری: علیرغم تفاوتهای فردی، مشابهت در ویژگیهای ساکادیک چشم در دو گونه مارموست معمولی و گوشسیاه، نشاندهنده امکان استفاده از هر دو گونه در تحقیقات بینایی است.
فیزیولوژی و فارماکولوژی
فاطمه برفرازی؛ مرضیه کفعمی...؛ اکبر پژهان
چکیده
زمینه و هدف: : پرفشاری خون به علت عوارض متعدد، سومین فاکتور مرگومیر در جهان شناخته شده و امروزه میلیونها انسان درگیر این بیماری هستند. سیستم رنین- آنژیوتانسین در ایجاد این بیماری نقش دارد. مهارکنندههای گیرنده یک آنژیوتانسین دو AT1)) در کاهش فشار خون مؤثر هستند. بیان آنژیوتانسین دو در هستههای سوپراکیاسماتیک دیده شده است. هدف مطالعه ...
بیشتر
زمینه و هدف: : پرفشاری خون به علت عوارض متعدد، سومین فاکتور مرگومیر در جهان شناخته شده و امروزه میلیونها انسان درگیر این بیماری هستند. سیستم رنین- آنژیوتانسین در ایجاد این بیماری نقش دارد. مهارکنندههای گیرنده یک آنژیوتانسین دو AT1)) در کاهش فشار خون مؤثر هستند. بیان آنژیوتانسین دو در هستههای سوپراکیاسماتیک دیده شده است. هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر تزریق آنژیوتانسین دو در هسته سوپراکیاسماتیک بر عملکرد قلبی- عروقی موشهای صحرایی نر است.مواد و روشها: 24 موشهای صحرایی نر نژاد ویستار به سه گروه تقسیم شدند: 1- کنترل 2- آنژیوتانسین دو 3- آنژیوتانسین دو + لوزارتانگروه 1 نرمال سالین با دوز nl 100، گروه 2 آنژیوتانسین دو با دوز Mm 100 و گروه 3 ابتدا آنژیوتانسین با دوز Mm 100 و بعد از 30 دقیقه، لوزارتان با دوز 100Mm و پس از 2 دقیقه، آنژیوتانسین با دوز 100Mm، به هسته سوپراکیاسماتیک میکرواینجکشن و فشار خون و ضربان قلب ثبت شد.یافتهها: میانگین فشار متوسط شریانی و ضربان قلب، قبل و پس از تزریق سالین، اختلاف معناداری نداشتند (P› 0.05)، در گروه آنژیوتانسین، ∆MAP و HR∆ نسبت به قبل تزریق این دوز آنژیوتانسین (بهترتیب P‹0.001و P‹0.05) و نسبت به گروه کنترل (بهترتیب P‹0.001 و P‹0.01 )، بهطور معنیداری افزایش داشت. در گروه لوزارتان، میکرواینجکشن لوزارتان پیش از تزریق دوم آنژیوتانسین دو، باعث کاهش معنیداری در ∆MAP نسبت به تزریق اول آنژیوتانسین دو گردید ((P‹0.001 اما در HR∆ معنیدار نبود.نتیجهگیری: میکرواینجکشن آنژیوتانسین دو در هسته سوپراکیاسماتیک از طریق اتصال به AT1 باعث افزایش فشارخون و ضربان قلب شد.
فیزیولوژی و فارماکولوژی
مژگان اصغری؛ گودرز صادقی هشجین؛ علی اکبر گلابچی فر؛ محمدکاظم کوهی؛ احد محمد نژاد؛ ساناز ریسمانچی؛ محمد طاهری
دوره 29، شماره 4 ، مهر و آبان 1401، ، صفحه 502-516
چکیده
زمینه و هدف: در این پژوهش، ارتباط بین سرطان و قرار گرفتن در معرض مواد سمی موجود در محیط زیست بررسی میشود. بدین منظور از دو ماده که میدانیم (بنزن) و احتمال میدهیم (ارگانوفسفاتها) باعث ایجاد سرطان شوند به علت کاربرد وسیع آنها در صنایع و مواجهه انسان با آنها استفاده گردید..مواد و روشها: در این مطالعه تجربی 60 سر موش سوری نر بالغ ...
بیشتر
زمینه و هدف: در این پژوهش، ارتباط بین سرطان و قرار گرفتن در معرض مواد سمی موجود در محیط زیست بررسی میشود. بدین منظور از دو ماده که میدانیم (بنزن) و احتمال میدهیم (ارگانوفسفاتها) باعث ایجاد سرطان شوند به علت کاربرد وسیع آنها در صنایع و مواجهه انسان با آنها استفاده گردید..مواد و روشها: در این مطالعه تجربی 60 سر موش سوری نر بالغ به چهار گروه شامل کنترل، مالاتیون، مالاتیون همراه بنزن و بنزن تقسیم شدند. گروه کنترل صرفاً با سرم فیزیولوژی آزمایش شدند. سایر گروهها بهجز گروه بنزن به مدت 45 روز در تماس جلدی با مالاتیون بودند. بعد از این دوره، بنزن به گروه مالاتیون همراه بنزن از طریق گاواژ (به مدت 17 هفته) به میزان 100 میلیگرم بر کیلوگرم در روغن ذرت (ml/kg 5) خورانیده شد. پس از کالبدگشایی، از ارگانهای موردنظر نمونههای بافتی برداشته شد، همچنین سمیت سلولی با آزمون MTT و میکرونوکلئوس بهصورت برونتنی سنجیده شد و درصد IC50 تعیین گردید.یافتهها: مشاهدات میکروسکوپی بافت کبد، مبین هپاتوتوکسیسیتی و بافت کلیه سمیت کلیوی در گروه مالاتیون همراه بنزن بود. درصد فراوانی میکرونوکلئوسها در غلظت µg/ml100 ، µg/ml 50 ، µg/ml 25 در تمام گروهها در مقایسه با گروه کنترل، معنیدار بود ( 0/05>p). در آزمون MTT درصد مهار رشد سلولی در غلظتهای µg/ml100، µg/ml 50، µg/ml 25، µg/ml 10 در تمام گروهها بهطور معنیداری با درصد مهار رشد سلولی با گروه کنترل متفاوت بود (0/05>p).نتیجهگیری: طبق یافتههای این مطالعه، دوزهای مشخصی از مالاتیون به تنهایی و همراه با بنزن سبب سمیت سلولی و پیشسرطانزایی در آزمونهای سمیت سلولی میشوند. مالاتیون تأثیرات سرطانزایی ناشی از بنزن را تشدید میکند.
فیزیولوژی و فارماکولوژی
ذوالفقار لطفی؛ عالیه صفامنش
دوره 29، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1401، ، صفحه 406-420
چکیده
زمینه و هدف: سبک نادرست تغذیه، از عوامل ابتلا به افزایش کلسترول و چربی خون است و در صورت رسیدگی نکردن، به دلیل التهاب بالای سلولهای کبدی منجر به بروز کبد چرب میگردد. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر آنتی هایپرلیپیدمی دمنوش Rosa damascena Mill و Cassia angustifolia Vahl بر پروفایل چربی رتهای نر میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 28 رأس رت نر ...
بیشتر
زمینه و هدف: سبک نادرست تغذیه، از عوامل ابتلا به افزایش کلسترول و چربی خون است و در صورت رسیدگی نکردن، به دلیل التهاب بالای سلولهای کبدی منجر به بروز کبد چرب میگردد. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر آنتی هایپرلیپیدمی دمنوش Rosa damascena Mill و Cassia angustifolia Vahl بر پروفایل چربی رتهای نر میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 28 رأس رت نر (20± 220 گرمی) بهطور تصادفی به چهار گروه (n=7) کنترل، شاهد تغذیهشده با رژیم پرچرب، تجربی تغذیهشده با رژیم پرچرب + دمنوش، تجربی تغذیهشده با رژیم عادی + دمنوش، تقسیم شدند. گروههای تحت تیمار با دمنوش طی سه دوره با فاصله دو روز در میان دمنوش برگ سنای مکی (0.4 گرم / کیلوگرم) به اضافه گل سرخ (0.2 گرم / کیلوگرم) را دریافت کردند. پس از 28 روز، حیوان بیهوش و پس از خونگیری از قلب، فاکتورهای خونی موردنظر سنجیده شدند.
یافتهها: براساس نتایج، پروفایل چربی، بهجز آنزیم AST، بهطور معنیداری (p ≤ 0.05) در گروه تجربی تغذیهشده با رژیم پرچرب + دمنوش، کاهش یافته بود. پروفایل چربی در گروه تجربی تغذیهشده با رژیم عادی + دمنوش، تفاوت معنیداری با گروه کنترل نشان نداد بهجز آنزیم AST که بهطور معنیداری (p ≤ 0.05) نسبت به گروه کنترل افزایش یافت.
نتیجهگیری: دمنوش ترکیبی Rosa damascena Mill و Cassia angustifolia Vahl میتواند بهعنوان دارویی با اثربخشی سریع بهخصوص در افراد مبتلا به هایپرلیپیدمی مطرح گردد
فیزیولوژی و فارماکولوژی
رویا کاوه؛ محمد امین عدالت منش
دوره 29، شماره 2 ، خرداد و تیر 1401، ، صفحه 268-280
چکیده
زمینه و هدف: سمیت تحریکی ناشی از مونوسدیم گلوتامات (MSG) منجر به استرس اکسیداتیو در نواحی مختلف مغز میگردد. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثر محافظت عصبی کوانزیم Q10 بر بهبود حافظه کوتاه مدت و بلند مدت و پارامترهای استرس اکسیداتیو در موشهای صحرایی تحت تیمار با MSG میباشد.مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، تعداد 40 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ...
بیشتر
زمینه و هدف: سمیت تحریکی ناشی از مونوسدیم گلوتامات (MSG) منجر به استرس اکسیداتیو در نواحی مختلف مغز میگردد. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثر محافظت عصبی کوانزیم Q10 بر بهبود حافظه کوتاه مدت و بلند مدت و پارامترهای استرس اکسیداتیو در موشهای صحرایی تحت تیمار با MSG میباشد.مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، تعداد 40 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به صورت تصادفی در 4 گروه شامل کنترل، MSG، MSG+Q10-10 و MSG+Q10-20 قرار گرفتند. گاواژ MSG (gr/kg 3) و تزریق کوآنزیم Q10 در دو دوز 10 و 20 میلی گرم بر کیلوگرم (درون صفاقی) به مدت 4 هفته صورت گرفت. سپس، ارزیابی حافظه کوتاه مدت کاری با استفاده از ماز Y و حافظه بلند مدت اجتنابی با شاتل باکس انجام شد. سطح هیپوکامپی کاتالاز (CAT) و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام (TAC) به روش الایزا و سطح مالون دیآلدهید (MDA) به روش تیوباربیتوریک اسید انجام شد. یافتهها: در گروه MSG کاهش معنیدار رفتار تناوبی، افزایش تاخیر در ورود به محفظه تاریک شاتل باکس، کاهش بیان CAT، TAC و افزایش MDA نسبت به گروه کنترل دیده شد (05/0>p). در حالی که در گروههای دریافت کننده Q10 افزایش حافظه کاری و اجتنابی، افزایش بیان CAT و TAC و کاهش میزان MDA در هیپوکامپ نسبت به گروه MSG دیده شد (05/0˂p). نتیجه گیری: به نظر میرسد کوانزیم Q10 از طریق مهار استرس اکسایشی در هیپوکامپ سبب بهبود علائم شناختی و سمیت عصبی MSG در موشهای صحرایی گردید.
فیزیولوژی و فارماکولوژی
سحر حیدری؛ بهاره امین؛ اکبر پژهان؛ سید جمال میرموسوی؛ محمد محمدزاده
دوره 28، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1400، ، صفحه 911-922
چکیده
زمینه: اختلال طیف اوتیسم (ASD) نوعی اختلال عصبی است که رفتار تکراری و اختلال ارتباط اجتماعی دو علائم اصلی آن است. شیر شتر به دلیل داشتن خواص آنتیاکسیدانی، تعدیلکننده سیستم ایمنی و ضدالتهاب ممکن است بتواند در درمان اوتیسم مؤثر واقع شود.مواد و روشها: موشهای باردار بهطور تصادفی بهصورت داخل صفاقی 500 میلیگرم در کیلوگرم والپروئیک ...
بیشتر
زمینه: اختلال طیف اوتیسم (ASD) نوعی اختلال عصبی است که رفتار تکراری و اختلال ارتباط اجتماعی دو علائم اصلی آن است. شیر شتر به دلیل داشتن خواص آنتیاکسیدانی، تعدیلکننده سیستم ایمنی و ضدالتهاب ممکن است بتواند در درمان اوتیسم مؤثر واقع شود.مواد و روشها: موشهای باردار بهطور تصادفی بهصورت داخل صفاقی 500 میلیگرم در کیلوگرم والپروئیک اسید (VPA) در روز5 /12 حاملگی تزریق شد. سپس نوزادهای نر به پنج گروه کنترل، گروه VPA، گروه شیر خام شتر + ریسپریدون و گروه شیر شتر پاستوریزه + ریسپریدون، و ریسپریدون تقسیم شدند. برای دوره درمان ریسپریدون (mg/kg 2/0) تزریق شد و شیر خام و پاستوریزه شده شتر روزانه (ml/kg 10) به مدت 42 روز به موشها داده شد. آزمایشهای تداخل رفتاری-اجتماعی و تکراری در ابتدا و انتهای دوره درمان سنجیده شد.نتایج: شاخصهای جامعهپذیری و ترجیح اجتماعی زادههای مادرانی که VPA دریافت کردند کاهش معناداری داشت. همچنین رفتارهای تکراری خود آراستگی در این حیوانات افزایش یافت. گروههای درمانی پس از دریافت رژیم شیر شتر و داروی ریسپریدون رفتارهای اجتماعی و تکراری در آنها بهبود یافت و نسبت به گروههای VPA و نیز قبل از درمان اختلاف معناداری داشتند؛ و شاخصهای اجتماعی افزایش نشان داد. شاخص جامعهپذیری، ترجیح اجتماعی، شاخص ترجیح اجتماعی و نیز رفتارهای تکراری در قبل و نیز در بعد درمان بین گروهها بهطور معنیداری (p <0.001) بعد از درمان بهبود یافت.نتیجهگیری: درمان با رژیم شیر شتر رفتارهای اصلی علائم اوتیسم مانند تعاملات اجتماعی و حرکات تکراری را بهبود بخشید.
فیزیولوژی و فارماکولوژی
سودابه الیاسی؛ جینا خیاط زاده؛ سعیده ظفربالانژاد؛ سپیده الیاسی؛ محمد علیزاده
دوره 28، شماره 5 ، آذر و دی 1400، ، صفحه 675-687
چکیده
زمینه و هدف: فیبروبلاستها در تمام دوران زندگی قدرت ترمیم را حفظ میکنند، در تولید عوامل رشد دخالت دارند و در بین سلولهای بافت همبند، ظرفیت تمایز به دیگر اعضا خانواده را دارا میباشند. فاکتور رشد شبهانسولین-1 (IGF-1)[1] در تمایز و رشد ردههای سلولی مختلف، نقش مهمی دارد. سیلی بینین، فعالترین ترکیب دانههای گیاه خار مریم است که تأثیر ...
بیشتر
زمینه و هدف: فیبروبلاستها در تمام دوران زندگی قدرت ترمیم را حفظ میکنند، در تولید عوامل رشد دخالت دارند و در بین سلولهای بافت همبند، ظرفیت تمایز به دیگر اعضا خانواده را دارا میباشند. فاکتور رشد شبهانسولین-1 (IGF-1)[1] در تمایز و رشد ردههای سلولی مختلف، نقش مهمی دارد. سیلی بینین، فعالترین ترکیب دانههای گیاه خار مریم است که تأثیر آن بر سلول سرطانی مطالعه شده است. در این مطالعه تأثیر سیلیبینین بر بقای سلولی و بیان ژن IGF-1 در سلولهای فیبروبلاست ختنهگاه انسانی (HFF) بررسی شد.روش کار: میزان سمیت محلول سیلیبینین در غلظتهای 10، 20، 40 و 60 میکرومولار با آزمون MTT بر سلولهای فیبروبلاست انسانی پس از 24 و 48 ساعت و ارزیابی میزان بیان ژن IGF-1، با آزمون Real time -PCR انجام گردید. یافتهها: نیمار سیلیبینین پس از 24 ساعت در مقایسه با کنترل دارای تأثیرات سمی بر فیبروبلاستها بود. اما پس از 48 ساعت، تفاوت نسبت به کنترل معنادار نبود. پس از 24 ساعت تیمار، در غلظتهای 20 تا60 میکرومولار سیلیبینین، بهطور معناداری بیان ژن IGF-1 سلولهای فیبروبلاست نسبت به گروه کنترل افزایش داشت.نتیجهگیری: سیلیبینین احتمالاً بهصورت وابسته به غلظت باعث القای بیان ژن IGF-1 پس از تیمار 24 ساعته در سلولهای فیبروبلاست میشود. در بررسی سمیت سلولی در غلظت 60 میکرومولار بیشترین مرگ سلولی بعد از 24 ساعت مشاهده شد؛ از این رو برای معرفی سیلیبینین بهعنوان محرک تکثیر فیبروبلاستها نیاز به انجام مطالعات گستردهتر میباشد.
فیزیولوژی و فارماکولوژی
نجمه فرهادی؛ داوود مهربانی؛ سیدابراهیم حسینی؛ سیده سارا هاشمی
دوره 28، شماره 5 ، آذر و دی 1400، ، صفحه 814-825
چکیده
زمینه و هدف: کانابیس، ماده روانگردانی است که مورد سوءمصرف میلیونها نفر در دنیا قرار میگیرد. با توجه به شیوع ناباروی و مصرف زیاد این ماده در بین جوانان، مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر عصاره کانابیس بر رشد سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از آندومتر موشهای صحرایی بالغ انجام گردید.مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، سلولهای بنیادی ...
بیشتر
زمینه و هدف: کانابیس، ماده روانگردانی است که مورد سوءمصرف میلیونها نفر در دنیا قرار میگیرد. با توجه به شیوع ناباروی و مصرف زیاد این ماده در بین جوانان، مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر عصاره کانابیس بر رشد سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از آندومتر موشهای صحرایی بالغ انجام گردید.مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، سلولهای بنیادی مزانشیمی از آندومتر رحم موشهای صحرایی استخراج گردید و پس از کشت و تأیید مزانشیمی بودن سلولها با روش فلوسایتومتری و براساس بیان مارکرهای CD34 و CD90و بیان نشدن مارکر CD105، در پاساژ سوم کشت سلولی، تأثیر کانابیس در غلظتهای ng/ml 1000 و 100 در طول مدت 1 الی 8 روز بر میزان رشد این سلولها محاسبه گردید و نتایج با استفاده از آزمونهای ANOVA و توکی آنالیز شدند.یافتهها: سلولهای جدا شده از آندومتر، 24 ساعت پس از انتقال، کاملاً به کف فلاسک کشت سلولی چسبیدند. مزانشیمی بودن این سلولها با بیان مارکرهای سطحی CD90، CD105 و بیان نشدن مارکر CD34 تأیید گردید. نتایج شمارش سلولی نیز حاکی از رشد سلولهای تیمار شده با کانابیس تا روز سوم تیمار مشابه با گروه کنترل بود و از روز چهارم درگروه تیمار با دوز ng/ml100کانابیس افزایش معناداری در سطح 0/05>p و در گروه تیمار با دوز ng/ml1000 در روز سوم نسبت به گروه کنترل کاهش معنادار و از روز چهارم افزایش معناداری در سطح 0/01>p مشاهده گردید.نتیجهگیری: نتایج نشان داد سلولهای جدا شده از آندومتر، از نوع بنیادی مزانشیمی بودند و عصاره کانابیس احتمالاً از طریق گیرندههای کانابینوئیدی باعث تحریک رشد این سلولها میگردد.
فیزیولوژی و فارماکولوژی
مهدی گودرزی؛ حمید رضا خلیلی؛ محمدرضا رشیدی نوش آبادی؛ علیرضا ملایری
دوره 28، شماره 4 ، مهر و آبان 1400، ، صفحه 621-633
چکیده
زمینه و هدف: دیابت یک بیماری متابولیک است که میتواند نوروپاتی، رتینوپاتی و نفروپاتی ایجاد کند. با توجه به نقش حیاتی میتوکندری در متابولیسم هوازی، عملکرد این ارگانل بهصورت قابلتوجهی به پاتوفیزیولوژی دیابت مربوط میباشد. علاوه بر این، میتوکندری گونههای فعال اکسیژن را بهعنوان یک نتیجه از اکسیداسیون سوخت تولید میکند که ...
بیشتر
زمینه و هدف: دیابت یک بیماری متابولیک است که میتواند نوروپاتی، رتینوپاتی و نفروپاتی ایجاد کند. با توجه به نقش حیاتی میتوکندری در متابولیسم هوازی، عملکرد این ارگانل بهصورت قابلتوجهی به پاتوفیزیولوژی دیابت مربوط میباشد. علاوه بر این، میتوکندری گونههای فعال اکسیژن را بهعنوان یک نتیجه از اکسیداسیون سوخت تولید میکند که شواهد نشان میدهند این رادیکالها و استرس اکسیداتیو ناشی از آنها در پاتوفیزیولوژی دیابت و عوارض آن بسیار مهم هستند. محصولات نهایی گلیکاسیون پیشرفته علاوه بر ایجاد استرس اکسیداتیو، عملکرد میتوکندری را نیز مختل میسازند و میتوان گفت که مسئول عمده عوارض دیابت مانند نفروپاتی، رتینوپاتی میباشند.
مواد و روشها: این مقاله مروری براساس یافتههای حاصل از جستجو در پایگاه دادههای Web of Science، Pubmed و Google Scholar بین سالهای 1974 تا 2019 تهیه شد.
یافتهها: میتوکندری به دلیل نقش اساسی که در تولید انرژی و بقای سلول دارد، مختل شدن عملکرد صحیح آن سلول را به سمت استرس اکسیداتیو و آپوپتوزیس میکشاند. از طرفی رادیکالهای آزاد و محصولات نهایی گلیکاسیون پیشرفته علاوه بر این که باعث اختلال در عملکرد میتوکندری میشود، بهواسطه خصوصیات عملکردی مشخص خود، در دیابت و پاتوفیزیولوژی دیابت نقش مؤثری دارند.
نتیجهگیری: کاهش رادیکالهای آزاد، مهار محصولات نهایی گلیکاسیون پیشرفته و محافظت از عملکرد درست میتوکندری را میتوان بهعنوان یک استراتژی برای درمان و بهبود عوارض بیماری دیابت مورد توجه بیشتری قرار داد.
فیزیولوژی و فارماکولوژی
سید آرمان رضوی؛ امین بیغم صادق؛ ایرج کریمی؛ سیاوش شریفی؛ ایمان حفار
دوره 28، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1400، ، صفحه 387-395
چکیده
زمینه و هدف: از فنیتوئین سدیم به شکل معمول در درمان زخم استفاده میشود. تأثیرات ترمیمی آلوورا هم با افزایش ماکروفاژها و فیبروبلاستها با افزایش تولید کلاژن و پروتئوگلیکانها باعث تسریع بهبودی زخم میشود. این مطالعه با هدف بررسی اثرات پماد فنیتوئین 1%، ژل آلوئهورا، ژل رویال و عسل بر ترمیم زخم پوستی در مدل حیوانی خرگوش صورت گرفت. ...
بیشتر
زمینه و هدف: از فنیتوئین سدیم به شکل معمول در درمان زخم استفاده میشود. تأثیرات ترمیمی آلوورا هم با افزایش ماکروفاژها و فیبروبلاستها با افزایش تولید کلاژن و پروتئوگلیکانها باعث تسریع بهبودی زخم میشود. این مطالعه با هدف بررسی اثرات پماد فنیتوئین 1%، ژل آلوئهورا، ژل رویال و عسل بر ترمیم زخم پوستی در مدل حیوانی خرگوش صورت گرفت. مواد و روشها: این مطالعه روی 5 خرگوش با 50 زخم پوستی صورت گرفت. پماد فنیتوئین 1%، ژل آلوئهورا، ژل رویال و عسل در چهار زخم استفاده شد و یک زخم دیگر بهعنوان شاهد بدون دارو در نظر گرفته شد. محل پانسمان مواد به شکل مربع کای عوض میشد. مطالعه ماکروسکوپی در روزهای 4، 8، 12، 16 و 20 پس از ایجاد زخم و مطالعه هیستوپاتولوژی در روزهای 10 و 21 از محل زخمها صورت گرفت. یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که در روز 8 و 12 در گروههای ژل آلوئهورا، ژل رویال و عسل مساحت زخم نسبت به گروه فنیتوئین دارای اختلاف معناداری (0/05 ˂p) بودند که نشاندهنده کاهش سریعتر سطح زخم نسبت به گروه فنیتوئین بوده است. در روز 16 پس از جراحی سطح زخم گروه عسل بهصورت کامل بستهشد و در روز 21 تمامی زخمها در تمامی گروهها به صورت کامل ترمیم شدند. همچنین بررسیهای هیستوپاتولوژیکی در روزهای 10 و 21 هیچگونه اختلاف معناداری بین گروههای موردمطالعه نشان ندادند و تمامی زخمها در روز بیستم بهصورت کامل ترمیم شدند. نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که پماد فنیتوئین 1%، ژل آلوئهورا، ژل رویال و عسل همگی تأثیر خوبی در ترمیم زخم داشتهاند.
فیزیولوژی و فارماکولوژی
ادریس شریفی؛ حسین خواستار؛ بهزاد گرمابی؛ ویدا حجتی؛ مهدی خاکساری
دوره 28، شماره 2 ، خرداد و تیر 1400، ، صفحه 222-231
چکیده
زمینه و هدف متآمفتامین، یک محرک قدرتمند سیستم عصبی مرکزی است. سوءمصرف متآمفتامین میتواند باعث اختلال در عملکردهای شناختی و آسیب به سیستم عصبی گردد. همچنین، بررسیها و شواهد بسیاری مبنی بر تأثیرات ضدالتهابی، ضدآپوپتوزی و آنتیاکسیدانی پالماتین در انواع بیماریهای عصبی وجود دارد. از این رو این مطالعه در راستای کمک به اثبات ...
بیشتر
زمینه و هدف متآمفتامین، یک محرک قدرتمند سیستم عصبی مرکزی است. سوءمصرف متآمفتامین میتواند باعث اختلال در عملکردهای شناختی و آسیب به سیستم عصبی گردد. همچنین، بررسیها و شواهد بسیاری مبنی بر تأثیرات ضدالتهابی، ضدآپوپتوزی و آنتیاکسیدانی پالماتین در انواع بیماریهای عصبی وجود دارد. از این رو این مطالعه در راستای کمک به اثبات عملکرد محافظت نورونی پالماتین در برابر فعالیت نوروتوکسیک متآمفتامین انجام گرفته است. مواد و روشها سمیت عصبی بهوسیله تزریق متآمفتامین با دوز 40 میلیگرم/کیلوگرم در چهار نوبت با فاصله زمانی دو ساعت هر بار به مقدار 10 میلیگرم/کیلوگرم ایجاد شد. سپس در گروههای تیمار تزریق پالماتین با دوز 50 و 100 میلیگرم/کیلوگرم وزن بدن درون صفاقی انجام گرفت؛ به این صورت که نوبتهای تزریق 30 دقیقه، 24 ساعت و 48 ساعت پس از آخرین تزریق متآمفتامین انجام شدند. برای بررسی حافظه فضایی تست ماز آبی موریس انجام گرفت، سپس مغزها برای رنگآمیزی نیسل خارج گردیدند. یافتهها دادههای رفتاری نشان داد که در گروههای تیمار شده با پالماتین میزان یادگیری نسبت به گروه متآمفتامین افزایش مییابد و در آزمون پروب، درصد حضور حیوانات در ربع دایره هدف در گروههای تیمار شده، بهطور معناداری از گروه متآمفتامین بیشتر بود که نشاندهنده بهبود عملکرد حافظه میباشد (p <0.05)، بهعلاوه در گروه متآمفتامین، افزایش مرگ سلولی نکروز در ناحیه CA1 هیپوکامپ مشاهده گردید که تیمار با پالماتین، کاهش معناداری در میزان سلولهای نکروتیک نشان داد (p <0.05). نتیجهگیری براساس یافتهها پالماتین احتمالاً با کاهش مرگ سلولی در برابر سمیت عصبی ناشی از متآمفتامین باعث بهبود عملکرد حافظه و یادگیری در رتها گردد.
فیزیولوژی و فارماکولوژی
شهرام کمالی؛ سهراب بوذرپور؛ مجید مومنی مقدم
دوره 28، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1400، ، صفحه 93-98
چکیده
زمینه و هدف ایجاد زخم؛ از ساده تا پیشرفته و از حاد تا مزمن، یکی از مشکلاتی است که بشر از دیرباز با آن مواجه بوده است. در نیمه قرن گذشته و با کشف آنتیبیوتیکها، توانایی بشر در مدیریت زخم، بسیار بهتر از گذشته شد اما مقاومت آنتیبیوتیکی در دهههای اخیر به مشکلی جدی برای کنترل زخم بهویژه زخمهای مزمن تبدیل شده و لذا روشهای درمانی ...
بیشتر
زمینه و هدف ایجاد زخم؛ از ساده تا پیشرفته و از حاد تا مزمن، یکی از مشکلاتی است که بشر از دیرباز با آن مواجه بوده است. در نیمه قرن گذشته و با کشف آنتیبیوتیکها، توانایی بشر در مدیریت زخم، بسیار بهتر از گذشته شد اما مقاومت آنتیبیوتیکی در دهههای اخیر به مشکلی جدی برای کنترل زخم بهویژه زخمهای مزمن تبدیل شده و لذا روشهای درمانی متفاوت مورد نیاز میباشند. لارو درمانی، یک روش قدیمی است که نیازمند بررسی و شناخت سلولی مولکولی است و تأیید عملکرد آن میتواند به تهیه داروهای جدید منجر شود. مواد و روشها در این مطالعه، ابتدا لارو مگس لوسیلیا سریکاتا تهیه و عصاره آن تهیه شد و در مرحله بعد این عصاره بر سلولهای فیبروبلاستی تأثیر داده شد و بررسی سلولی مولکولی در مورد نحوه تأثیر انجام گردید. یافتهها سلولها در تست MTT همانطور که طبق مقالات قبلی، قابل پیشبینی بود رشد معنیداری را نسبت به نمونه کنترل از خود نشان دادند. نتیجهگیری نتایج نشاندهنده این موضوع میباشند که بیان ژن TNF-α در نمونه تیمار 8 برابر نمونه کنترل بود. بیان ژن SMAD-2 در نمونه تیمار 6 برابر نمونه کنترل بود. بیان ژن TGF-β در نمونه تیمار 4 برابر نمونه کنترل بود. با توجه به اثر افزایشی بر رشد فیبروبلاست و تأیید مولکولی ژنهای فوق پیشنهاد میشود این عصاره دارای توانایی برای درمان زخم میباشد.
فیزیولوژی و فارماکولوژی
بهرام فرهادی مقدم؛ مسعود فریدونی
دوره 28، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1400، ، صفحه 116-122
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات فراوانی نشان داده است که فرایندهای التهابی ناشی از ایسکمی/ ریپرفیوژن مغزی، منجر به ایجاد آسیبهای مغزی و اختلالات شناختی میگردد. از سوی دیگر، مناکوئینون-4 (MK-4)، یکی از مهمترین انواع ویتامین کا (K2)، دارای تأثیرات ضدالتهابی است؛ لذا در این مطالعه، تأثیرات تجویز MK-4 بر میزان بیان ژنهای عوامل پیشبرنده التهاب ...
بیشتر
زمینه و هدف: مطالعات فراوانی نشان داده است که فرایندهای التهابی ناشی از ایسکمی/ ریپرفیوژن مغزی، منجر به ایجاد آسیبهای مغزی و اختلالات شناختی میگردد. از سوی دیگر، مناکوئینون-4 (MK-4)، یکی از مهمترین انواع ویتامین کا (K2)، دارای تأثیرات ضدالتهابی است؛ لذا در این مطالعه، تأثیرات تجویز MK-4 بر میزان بیان ژنهای عوامل پیشبرنده التهاب به دنبال ایسکمی/ ریپرفیوژن مغزی سرتاسری در هیپوکامپ موشهای صحرایی نر بررسی گردید. مواد و روشها: در این تحقیق، 20 موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار با وزن تقریبی 300 تا 250 گرم بهطور تصادفی، انتخاب و در ۵ گروه آزمایشی بررسی شدند: گروه کنترل (سالم)، شم (جراحی، بدون بستن شریانهای کاروتید)، ایسکمی/ ریپرفیوژن، ایسکمی/ ریپرفیوژن + تزریق درونصفاقی DMSO بهعنوان حلال MK-4، درمان (ایسکمی/ ریپرفیوژن + تزریق درونصفاقی MK-4). بهمنظور ایجاد مدل ایسکمی هر دو شریان کاروتید مشترک به مدت 20 دقیقه مسدود شدند. در گروه درمانی، تجویز درونصفاقی MK-4 (mg/kg200) ۲۰ دقیقه پس از ایسکمی (بلافاصله و 2 ساعت پس از ریپرفیوژن) انجام شد. 24 ساعت پس از ریپرفیوژن، میزان mRNA ژنهای TNF-α، IL-1β و IL-6 بررسی گردید. یافتهها: تجویز درونصفاقی MK-4 بهطور معنیداری میزان بیان mRNA ژنهای عوامل پیشبرنده التهابی شامل TNF-α (p <0.05)، IL-1β و IL-6 (p <0.001) به دنبال ایسکمی/ ریپرفیوژن را کاهش داد. نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان میدهد که تجویز MK-4 پس از القای ایسکمی/ ریپرفیوژن مغزی توانسته است موجب کاهش بیان عوامل پیشبرنده التهاب در هیپوکامپ شود و احتمالاً از این طریق منجر به بروز اثرات حفاظت نورونی میشود.
فیزیولوژی و فارماکولوژی
معصومه حبیبیان؛ سعید امیرنیاشوبی؛ امام علی ذاکری خطیر
دوره 28، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1400، ، صفحه 134-142
چکیده
زمینه و هدف چاقی دوران کودکی با افزایش خطر عوارض بیماریهای قلبی- عروقی و متابولیکی از جمله هایپرلیپیدیما همراه است و بهعنوان یک وضعیت التهابی مزمن با درجه کم در نظر گرفته میشود؛ از این رو هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر 8 هفته تمرین هوازی منظم بر سطوح فاکتور نکروزدهنده تومور آلفا (TNF-α) و نیمرخ لیپیدی دختران چاق بود. مواد و ...
بیشتر
زمینه و هدف چاقی دوران کودکی با افزایش خطر عوارض بیماریهای قلبی- عروقی و متابولیکی از جمله هایپرلیپیدیما همراه است و بهعنوان یک وضعیت التهابی مزمن با درجه کم در نظر گرفته میشود؛ از این رو هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر 8 هفته تمرین هوازی منظم بر سطوح فاکتور نکروزدهنده تومور آلفا (TNF-α) و نیمرخ لیپیدی دختران چاق بود. مواد و روشها در این مطالعه نیمهتحربی، 14 دختر چاق با میانگین سنی 1/18± 9/9 سال و شاخص توده بدن 95 درصد یا بیشتر، انتخاب و بهطور تصادفی به گروههای تمرین و کنترل تقسیم شدند. تمرین هوازی شامل حرکات ورزشی با شدت 50 تا 70 درصد ضربان قلب حداکثر، 3 جلسه در هفته و به مدت 8 هفته بود. نمونههای خونی ناشتا قبل و 48 ساعت پس از آخرین مداخله جمعآوری شد. سطوح سرمی TNF-α، تریگلیسیرید، کلسترول تام، لیپوپروتئین با چگالی بالا (HDL-C) و لیپوپروتئین با چگالی کم (LDL-C) اندازهگیری شد. از آزمونهای t مستقل و زوجی برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد (0/05>p). یافتهها 8 هفته تمرین هوازی منجر به کاهش سطوح TNF-α، تریگلیسرید، کلسترول تام، LDL-C و افزایش سطوح HDL-C در دختران چاق شد (0/05>p). در مقایسه با گروه کنترل درصد تعییرات متغیرها در گروه تمرین بالاتر بود (0/05>p). نتیجهگیری فعالیت ورزشی هوازی بهعنوان یک مداخله درمانی غیردارویی برای کودکان چاق میتواند منجر به کاهش عوامل خطرزای بیماریهای قلبی- عروقی و متابولیکی از طریق بهبود نیمرخ لیپیدی و کاهش التهاب سیستماتیک شود.
فیزیولوژی و فارماکولوژی
مهناز داودی؛ حسین عزیزی؛ سید جواد میرنجفی زاده؛ سعید سمنانیان
دوره 27، شماره 5 ، آذر و دی 1399، ، صفحه 630-639
چکیده
زمینه و هدف نوروپپتید اورکسین در هیپوتالاموس جانبی ساخته میشود و از طریق گیرنده نوع 1 اورکسین (OX1R) در سندرم محرومیت از مورفین القایی با نالوکسان درگیر است. هسته لوکوس سرولئوس (LC) یک ناحیه حساس مغزی برای بروز جنبههای حرکتی سندرم محرومیت از مورفین است. سیستم گاباارژیک و اورکسینرژیک در ایجاد وابستگی فیزیکی ناشی از مصرف مورفین درگیر ...
بیشتر
زمینه و هدف نوروپپتید اورکسین در هیپوتالاموس جانبی ساخته میشود و از طریق گیرنده نوع 1 اورکسین (OX1R) در سندرم محرومیت از مورفین القایی با نالوکسان درگیر است. هسته لوکوس سرولئوس (LC) یک ناحیه حساس مغزی برای بروز جنبههای حرکتی سندرم محرومیت از مورفین است. سیستم گاباارژیک و اورکسینرژیک در ایجاد وابستگی فیزیکی ناشی از مصرف مورفین درگیر هستند. در این مطالعه اثر اورکسینA بر عملکرد سیستم مهاری گاباارژیک در نورونهای هسته LC در بروز علائم سندرم محرومیت، ارزیابی شد.
مواد و روشها در این مطالعه از موشهای صحرایی نر (14-21 روزه )استفاده شد. برای ایجاد وابستگی در حیوانات از مورفین (ml; i.p. 1/0 mg/kg, 20) روزانه به مدت هفت روز انجام گرفت، سپس با استفاده از تکنیک ثبتwhole-cell patch clamp اثر اورکسین بر جریانهای مهاری پسسیناپسی (IPSCs) خودبهخودی و برانگیخته گابا A در نورونهای هسته LC بررسی گردید.
یافتهها دادهها نشان دادند که اورکسینA از طریق گیرندههای نوع 1، در حضور نالوکسان، نوعی اثر مهاری بر عملکرد سیستم گاباارژیک دارد. تجویز اورکسینA باعث کاهش دامنه جریانهای پسسیناپسی مهاری برانگیخته (eISPCs) شد. همچنین اورکسین A در حضور نالوکسان اثری بر دامنه جریانهای پسسیناپسی مهاری خودبهخودی (sIPSCs) اعمال نکرد در حالی که موجب کاهش فرکانس این جریانها گردید.
نتیجهگیری این یافتهها نشان دادند که ممکن است اورکسین A از طریق گیرندههای نوع 1، در حضور نالوکسان اثر مهاری بر فعالیت سیستم گابارژیک در نورونهای LC داشته باشد. به نظر میرسد اورکسین A، به عنوان فاکتوری خارجی عمل میکند یا میتواند با اثر بر دیگر فاکتورهای خارجی مانند جریان های گاباارژیک نقش مهمی را در محرومیت از مورفین القایی با نالوکسان را ایفا کند. همچنین این یافتهها نشان دادند که ممکن است اورکسین A از طریق گیرندههای نوع 1، در کاهش فعالیت گیرنده گابا A در بروز سندرم محرومیت از مورفین القایی با نالوکسان سهیم باشد.
فیزیولوژی و فارماکولوژی
رضا مقدسی؛ احمدعلی معاضدی؛ زهره قطب الدین؛ محمدرضا آخوند
دوره 27، شماره 4 ، مهر و آبان 1399، ، صفحه 594-603
چکیده
زمینه و هدف صرع، نوعی بیماری مزمن و چندعاملی همراه با تشنجهای ناگهانی تکراری است. کاربامازپین، معمولترین دارو برای درمان صرع میباشد. امروزه، استفاده از LFS نیز، به عنوان درمان جایگزین، در بیماران مقاوم به دارو مورد توجه میباشد؛ لذا در این کار تحقیقاتی، به مقایسه اثر LFS و کاربامازپین، طی صرعزایی هیپوکامپ پشتی با روش کیندلینگ ...
بیشتر
زمینه و هدف صرع، نوعی بیماری مزمن و چندعاملی همراه با تشنجهای ناگهانی تکراری است. کاربامازپین، معمولترین دارو برای درمان صرع میباشد. امروزه، استفاده از LFS نیز، به عنوان درمان جایگزین، در بیماران مقاوم به دارو مورد توجه میباشد؛ لذا در این کار تحقیقاتی، به مقایسه اثر LFS و کاربامازپین، طی صرعزایی هیپوکامپ پشتی با روش کیندلینگ الکتریکی، بر شاخصهای تشنجی در موش صحرایی نر بالغ پرداخته می شود.
مواد و روشها در این مطالعه، تعداد پنجاه سر موش صحرایی نر بالغ، به طور تصادفی، به پنج گروه تقسیم شدند: کیندل (KND)، KLFS، MCK، CBZ20K و CBZ40K. گروه کیندل، تحریک روزانه کیندلینگ را به روش سریع، در ناحیه CA1 هیپوکامپ پشتی دریافت میکردند. در سایر گروهها نیز تحریکات روزانه کیندلینگ، مشابه گروه کیندل اعمال میشد. در گروه کیندل+LFS (KLFS )، بلافاصله پس از پایان تحریکات کیندلینگ، تحریکات LFS اجرا میشد. در گروه متیلسلولز+کیندلینگ (MCK)، قبل از دریافت تحریکات کیندلینگ، مقدار 2/0 میلیلیتر محلول 5/. درصد متیلسلولز به صورت درون صفاقی دریافت میشد. گروههای دارو+کیندلینگ (CBZ20K و CBZ40K) قبل از دریافت تحریکات کیندلینگ، به ترتیب مقادیر mg/kg 20 یا mg/kg 40 داروی کاربامازپین، به صورت درون صفاقی، دریافت میکردند.
یافتهها نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان میدهند که استفاده از LFS یا کاربامازپین، باعث کاهش معنیدار میانگین شدت تشنج، مدتزمان کل تشنج و مدتزمان امواج تخلیه متعاقب در گروههای KLFS و CBZ40K نسبت به گروه KND میشود (p < 0.05). نکته حائز اهمیت این است که مقدار مؤثر CBZ نسبت به LFS اثر کاهشی بیشتری بر شاخصهای تشنجی دارد.
نتیجهگیری با توجه به نتایج حاصل بهدست آمده، به نظر میرسد مقدار مؤثر CBZ نسبت به اعمال LFS به دنبال کیندلینگ هیپوکامپ، در کاهش شاخصهای تشنجی، مؤثرتر است.
فیزیولوژی و فارماکولوژی
مرضیه فلاحی؛ سیدابراهیم حسینی
دوره 27، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1399، ، صفحه 348-353
چکیده
زمینه و هدف: از بخش های مختلف گیاه گردو در طب سنتی و در درمان بیماریهای مختلف از جمله دیابت استفاده می شود. با توجه به با توجه به نقش استرسهای مختلف در بروز بیماری دیابت و عوارض داروهای شیمیایی در درمان این بیماری، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر عصاره هیدروالکلی برگ گردو بر پروفایل لیپیدی در موشهای صحرایی نر بالغ دیابتی شده تحت استرس شنا ...
بیشتر
زمینه و هدف: از بخش های مختلف گیاه گردو در طب سنتی و در درمان بیماریهای مختلف از جمله دیابت استفاده می شود. با توجه به با توجه به نقش استرسهای مختلف در بروز بیماری دیابت و عوارض داروهای شیمیایی در درمان این بیماری، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر عصاره هیدروالکلی برگ گردو بر پروفایل لیپیدی در موشهای صحرایی نر بالغ دیابتی شده تحت استرس شنا انجام گرفت.روش بررسی: این مطالعه تجربی برروی50 سرموش صحرایی نر بالغ که به 5گروه ،کنترل،دیابتی ،دیابتی تیمار با عصاره برگ گردو (mg/kg200) ،دیابتی با استرس شنا درآب 15درجه سانتیگراد و دیابتی تیماربا استرس شنا و عصاره برگ گردوتقسیم گردیدند انجام گرفت.در پایان بعد از تجویز21روزه و اندازه گیری وزن و خونگیری از حیوانات، میزان سرمی تری گلیسیرید،کلسترول تام،LDL و HDLاندازه گیری شدودادهها با استفاده از نرم افزارSPSS-18 و آزمونهای ANOVA و توکی آنالیز و معناداری اختلاف داده ها در سطح05/0 P< در نظر گرفته شد.یافته ها: نتایج نشان دادکه دیابت و دیابت با استرس شنا باعث کاهش معنادار وزن و میزان سرمی HDL درسطح01/0P< و افزایش معنادار میزان سرمی تری گلیسیرید،کلسترول تام،LDL درسطح001/0P< نسبت به گروه کنترل می گردد درحالی که عصاره برگ گردو باعث افزایش معنادارHDL درسطح01/0P< درسطح01/0P< وکاهش معنادار میزان سرمی تری گلیسیرید،کلسترول تام وLDL درسطح001/0P< در حیوانات دیابتی و تحت استرس شنا می گردد.نتیجه گیری:نتایج نشان داد که استرس شنا و دیابت احتمالا به دلیل افزایش ترکیبات اکسیدانت باعث افزایش میزان سرمی تری گلیسیرید،کلسترول تام وLDL وکاهش HDLدرخون می شود و عصاره
فیزیولوژی و فارماکولوژی
فاطمه ذوالفقاری؛ امیرحسین حقیقی؛ محمدرضا حامدی نیا
دوره 27، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1399، ، صفحه 356-361
چکیده
چکیدهزمینه و هدف: تمرینات مقاومتی با تحریک هورمونها و آنزیمهای درگیر در فرآیند لیپولیز میتوانند باعث افزایش لیپولیز شوند. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر ورزش مقاومتی دایرهای قبل از دویدن واماندهساز بر روی نوارگردان بر متابولیسم چربی، کربوهیدرات و هزینه انرژی در دختران دارای اضافه وزن و چاق بود.مواد و روشها: 10 دختر دارای اضافه ...
بیشتر
چکیدهزمینه و هدف: تمرینات مقاومتی با تحریک هورمونها و آنزیمهای درگیر در فرآیند لیپولیز میتوانند باعث افزایش لیپولیز شوند. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر ورزش مقاومتی دایرهای قبل از دویدن واماندهساز بر روی نوارگردان بر متابولیسم چربی، کربوهیدرات و هزینه انرژی در دختران دارای اضافه وزن و چاق بود.مواد و روشها: 10 دختر دارای اضافه وزن و چاق (وزن 18/10 02/78 کیلوگرم) در دو جلسه فعالیت 1) ورزش مقاومتی و سپس دویدن بر روی نوارگردان و 2) فقط دویدن بر روی نوارگردان شرکت کردند. دویدن بر روی نوارگردان با شدت 75 درصد ضربان قلب بیشینه تا رسیدن به واماندگی و ورزش مقاومتی دایرهای شامل 5 ایستگاه، 3 نوبت با شدت ۵5 درصد یک تکرار بیشینه (1RM) انجام شد. گازهای تنفسی آزمودنیها با استفاده از دستگاه گاز آنالایزور در حالت پایه به مدت 30 دقیقه و در حین فعالیت بر روی نوارگردان تا رسیدن به واماندگی جمعآوری شد. دادهها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس چند متغیره تحلیل شد (05/0 = α).یافتهها: نتایج نشان داد که متابولیسم چربی حین فعالیت در گروهی که ورزش مقاومتی را قبل از دویدن بر روی نوار گردان انجام دادند به طور معناداری بیشتر از گروهی بود که فقط دویدن بر روی نوارگردان را انجام داده بودند. هزینه انرژی و متابولیسم کربوهیدرات بین دو گروه تفاوت معناداری نشان نداد. نتیجهگیری: دختران دارای اضافه وزن و چاق میتوانند برای افزایش متابولیسم چربی و کاهش احتمالی در درصد چربی بدن خود قبل از انجام دویدن بر روی نوارگردان از فعالیت مقاومتی استفاده کنند.
فیزیولوژی و فارماکولوژی
جعفر احمدپوری؛ سعید ولی پور چهارده چریک؛ محبوبه سترکی
دوره 27، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1399، ، صفحه 475-482
چکیده
زمینه وقوع حوادت استرسزای شدید، با خطر ابتلا به اختلالات روحی و روانی از قبیل افسردگی و اضطراب همراه است. با توجه به عوارض منفی داروهای ضدافسردگی و ضداضطراب، توجه محققان به ترکیبات طبیعی، معطوف شده است. هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر عصاره پرسیاوشان بر افسردگی و اضطراب ناشی از استرس حاد در موشهای سوری نر بود.
روش کار در مطالعه ...
بیشتر
زمینه وقوع حوادت استرسزای شدید، با خطر ابتلا به اختلالات روحی و روانی از قبیل افسردگی و اضطراب همراه است. با توجه به عوارض منفی داروهای ضدافسردگی و ضداضطراب، توجه محققان به ترکیبات طبیعی، معطوف شده است. هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر عصاره پرسیاوشان بر افسردگی و اضطراب ناشی از استرس حاد در موشهای سوری نر بود.
روش کار در مطالعه تجربی حاضر 40 موش سوری نر نژاد Balb/C به صورت تصادفی در پنج گروه شامل: کنترل (تحت استرس حاد دریافتکننده نرمالسالین)، مداخله (تحت استرس حاد دریافتکننده عصاره پرسیاوشان در دوزهای 100، 200 و 400 (mg/kg)) و کنترل مثبت (تحت استرس حاد دریافتکننده دیازپام) قرار گرفتند. استرس حاد، از طریق شوک الکتریکی (5/0 میلیآمپر، 2 دقیقه) و بیحرکتی در دستگاه محدودکننده (2 ساعت) برای یکبار ایجاد شد. عصاره و دارو به مدت 21 روز و بهصورت درون صفاقی تجویز شد و سپس میزان فعالیت حرکتی، اضطراب و افسردگی توسط آزمونهای شنای اجباری، ماز به علاوهای مرتفع (EPM) و صفحه باز ارزیابی گردید.
یافتهها در موشهای تحت استرس حاد، دوزهای مختلف عصاره پرسیاوشان، سبب کاهش معنیدار در مدت زمان بیحرکتی نسبت به گروه کنترل در آزمون شنای اجباری شد (05/0P<). همچنین دوز mg/kg 400 عصاره پرسیاوشان، سبب افزایش معنیدار در درصد ورود به بازوهای باز و کاهش معنیدار تعداد دفعات ورود به بازوهای بسته در EPM نسبت به کنترل گردید (05/0P<). دوزهای مختلف عصاره پرسیاوشان بر تعداد دفعات عبور از خطوط صفحه باز نسبت به گروه کنترل اثر معنیدار نداشت.
نتیجهگیری عصاره پرسیاوشان اثرات ضدافسردگی و ضداضطرابی را در موشهای تحت استرس حاد نشان میدهد.
فیزیولوژی و فارماکولوژی
محمد صوفی آبادی؛ محمدحسین اسماعیلی؛ امیررضا مافی
دوره 27، شماره 2 ، خرداد و تیر 1399، ، صفحه 143-153
چکیده
تجمع آمیلوئیدهای بتا در مغز یکی از ویژگی های پاتولوژیک بیماری الزایمر است. دوزهای پایین مرفین، می تواند حافظه را افزایش دهد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثربخشی درمان مرفین بر حافظه در موش های سالم و الزایمری است.روش بررسی: در مرحله اول موش ها به دو گروه سالین و مرفین (5 میلی گرم بر کیلوگرم، داخل صفاقی تقسیم شدند . در مرحله دوم موش ها به ...
بیشتر
تجمع آمیلوئیدهای بتا در مغز یکی از ویژگی های پاتولوژیک بیماری الزایمر است. دوزهای پایین مرفین، می تواند حافظه را افزایش دهد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثربخشی درمان مرفین بر حافظه در موش های سالم و الزایمری است.روش بررسی: در مرحله اول موش ها به دو گروه سالین و مرفین (5 میلی گرم بر کیلوگرم، داخل صفاقی تقسیم شدند . در مرحله دوم موش ها به 5 گروه تقسیم شدند کنترل و شم و گروه های درمان شده با استرپتوزوسین و استرپتوزوسین به همراه سالین یا مرفین. برای ایجاد الزایمر استرپتوزوسین (3میلی گرم برکیلوگرم ، 10میکرولیتر در هر طرف ) به داخل بطن های مغز تزریق شد. مرفین(2 میلی گرم بر کیلوگرم ) یا سالین برای مدت 10 روز تزریق شد. تمام موش در ماز ابی آموزش داده شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که تزریق مرفین در دوز بالا (5 میلی گرم بر کیلوگرم) به موش های نرمال ، یادگیری را مختل وحافظه را بهبود می بخشد. تزریق استرپتوزوسین زمان و مسافت طی شده تا رسیدن به سکو را در مقایسه با گروه کنترل افزایش داد. زمان و مسافت طی شده برای پیدا کردن سکو در گروه های استرپتوزوسین + مورفین کمتر از گروه استرپتوزوسین بود (0.05 ›P) برعکس، درصد زمان سپری شده و مسافت طی شده در ربع هدف در در تست پروب بیشتر از گروه استرپتوزوسین بود.نتیجه گیری: دوز بالای مرفین در موش های نرمال یادگیری را مختل کرد. دوز پایین مرفین یادگیری و حافظه موش های الزایمری را بهبود بخشید. نتایج نشان می دهد که درمان با دوز کم مرفین برای درمان اختلالات شناختی در بیماران الزایمری مفید است
فیزیولوژی و فارماکولوژی
حامد کرد ورکانه؛ عمار صالحی؛ وحید خانی؛ میثم زارع زاده؛ مسعود خورشیدی؛ جمال رحمانی؛ محمد موسوی؛ سمیه فتاحی
دوره 27، شماره 2 ، خرداد و تیر 1399، ، صفحه 246-255
چکیده
سابقه و هدف:. تاکنون مطالعه ای میزان اثربخشی فرم های تزریقی وخوراکی داروی گلوکوزآمین را نسبت به داروهای کندرویتین سولفات وهیالورونیک بر عملکرد فیزیکی و درد بیمارن مبتلا به استئو آرتربت را تعیین نموده است. هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی بالینی داروی گلوکوزآمین در مقایسه با داروهای کندرویتین سولفات وهیالورونیک در تسکین درد وعملکرد ...
بیشتر
سابقه و هدف:. تاکنون مطالعه ای میزان اثربخشی فرم های تزریقی وخوراکی داروی گلوکوزآمین را نسبت به داروهای کندرویتین سولفات وهیالورونیک بر عملکرد فیزیکی و درد بیمارن مبتلا به استئو آرتربت را تعیین نموده است. هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی بالینی داروی گلوکوزآمین در مقایسه با داروهای کندرویتین سولفات وهیالورونیک در تسکین درد وعملکرد افراد مبتلا به استئوآرتریت می باشد.روشها: پایگاههای اطلاعاتی پابمد، اسکوپوس، گوگل اسکولار و کاکرن تا تاریخ آبان ماه 1397 سرچ گردید. از روش pairwise برای مقایسه اختلاف میانگین امتیاز فرم های ارزیابی قبل و بعد از مداخله داروها در دو روش مستقیم (مقایسه داروها با گروه کنترل ) وغیر مستقیم (مقایسه داروها با یکدیگر) استفاده شد..یافته ها: مطالعه حاضر نشان داد که در بهبود عملکرد بیماران مبتلا به استئوآرتریت در امتیاز فرم WOMAC ابتدا فرم دهانی کندرویتین سولفات با 90/3- امتیاز و بعد از آن به ترتیب فرم تزریقی کندرویتین سولفات و فرم تزریقی گلوکزآمین دارد. در مورد ارزیابی درد بیماران مبتلا به استئو آرتریت بیشترین کاهش درد را در ابتدا فرم تزریقی هیالورونیک اسید و بعد فرم دهانی کندرویتین سولفات نشان دادند. ارزیابی درد با استفاده از فرم VAS فرم دهانی گلوکزآمین دارای کاهش بود.نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که در مقایسه با گرو دارونما بهبود در عملکرد فیزیکی با مصرف فرم دهانی کندرویتین سولفات بیشترین تاثیررا داشت. همچنین در ارزیابی درد تو سط فرم WOMAC و VAS به ترتیب فرم تزریقی هیالورونیک اسید و فرم دهانی گلوکزآمین بیشترین بهبود را نسبت به داروههای دیگر نشان دادند.