مقاله پژوهشی
روانشناسی و روانپزشکی
سجاد بشرپور؛ شیرین احمدی
دوره 30، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1402، صفحه 669-680
چکیده
زمینه و هدف: اعتیاد به بازیهای آنلاین یک نگرانی رو به رشد جهانی و مضر برای سلامت روان در بین نوجوانان است. پژوهش حاضر با هدف الگوی روابط ساختاری پیشبینی اعتیاد به بازیهای آنلاین بر اساس وابستگی به همسال منحرف با نقش میانجی شناختهای ناسازگار و نارساییهای مهارت اجتماعی انجام گرفت. مواد و روشها: پژوهش موردنظر همبستگی از ...
بیشتر
زمینه و هدف: اعتیاد به بازیهای آنلاین یک نگرانی رو به رشد جهانی و مضر برای سلامت روان در بین نوجوانان است. پژوهش حاضر با هدف الگوی روابط ساختاری پیشبینی اعتیاد به بازیهای آنلاین بر اساس وابستگی به همسال منحرف با نقش میانجی شناختهای ناسازگار و نارساییهای مهارت اجتماعی انجام گرفت. مواد و روشها: پژوهش موردنظر همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری آن شامل کلیه دانشآموزان پسر دوره دوم متوسطه مشغول به تحصیل در مدارس دولتی شهر اردبیل در سال تحصیلی 1402 بود. از این جامعه، نمونهای به حجم 208 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامههای اعتیاد به بازیهای آنلاین باشول و همکاران (2018)، شناختهای ناسازگار مای و همکاران (2012)، نارساییهای مهارت اجتماعی سیلورا و همکاران (2001) و وابستگی به همسال منحرف فرگوسن و همکاران (1999) پاسخ دادند. دادههای بهدستآمده با استفاده از نرمافزارهای smart pls4 تحلیل شد.یافتهها: نتایج نشان داد وابستگی به همسال منحرف بر اعتیاد به بازیهای آنلاین اثر مستقیم و معنیداری دارد، همچنین اثر غیرمستقیم وابستگی به همسال منحرف بر اعتیاد به بازیهای آنلاین با میانجیگری شناختهای ناسازگار و نارساییهای مهارت اجتماعی تأیید شد. مدل بر اساس شاخصهای نکویی برازش کفایت مناسبی داشت.نتیجهگیری: از لحاظ کاربردی برگزاری مداخلات مؤثر ازجمله تکنیکهای بازسازی شناختی شناختهای ناسازگار، آموزش مهارتهای اجتماعی توسط روانشناسان و مشاوران مدارس در راستای کاهش استفاده از بازیهای آنلاین اعتیادآور در نوجوانان توصیه میگردد.
مقاله پژوهشی
میکروبیولوژی، ویروس، قارچ و انگل
شهرام جلیلیان؛ ناهید امیدی؛ آذرخش آذران؛ منوچهر مکوندی؛ غلامرضا خاتمی نیا؛ کامبیز احمدی انگالی
دوره 30، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1402، صفحه 681-690
چکیده
زمینه و هدف: کراتوکونژونکتیویت اپیدمیک یک اختلال عفونی حاد چشمی است که اغلب با آدنوویروس انسانی نوع D8 (HAdV-D8) مرتبط میباشد. E1Aو E1B آدنوویروسی بهترتیب از پروتئینهای ضروری برای شروع عفونت آدنوویروسی و اتصال به p53 سلولی میباشند. این مطالعه با هدف تجزیهوتحلیل تنوع ژنومی در ژنهای E1A و HAdV-8 E1Bدر بیماران مبتلا به کراتوکونژونکتیویت ...
بیشتر
زمینه و هدف: کراتوکونژونکتیویت اپیدمیک یک اختلال عفونی حاد چشمی است که اغلب با آدنوویروس انسانی نوع D8 (HAdV-D8) مرتبط میباشد. E1Aو E1B آدنوویروسی بهترتیب از پروتئینهای ضروری برای شروع عفونت آدنوویروسی و اتصال به p53 سلولی میباشند. این مطالعه با هدف تجزیهوتحلیل تنوع ژنومی در ژنهای E1A و HAdV-8 E1Bدر بیماران مبتلا به کراتوکونژونکتیویت آدنوویروسی انجام شده است.مواد و روشها: : نمونه 5 بیمار مبتلا به کراتوکونژونکتیویت آدنوویروسی بر روی رده سلولی A549 به مدت 48 تا 72 ساعت تا ظهور CPE ، کشت داده شد. ناحیه ژنی E1با روش PCR تکثیر شد و برای بررسی های موتاسیون ها توالی یابی شدند.یافتهها: سویه اهواز در ژنهای E1A و E1B بیشترین شباهت را به سویههای ژاپنی و آمریکایی HAdV-D8 و HAdV-D54 دارد. در ژن E1A، جهش مؤثری یافت نشد اما در ژن E1B، جابهجایی اسید آمینه سرین به فنیل آلانین رخ داد. موتاسیون دیگری که باعث تبدیل CTG به GTG در E1B 55KD شد، فقط در دو نمونه مشاهده گردید. تحلیل با ماتریکس BLOSUM62 مؤید آن بود که جابهجایی والین و لوسین محتملتر از جابهجایی سرین و فنیل آلانینِ دارای خاصیت هیدروفوبیکی و وزن مولکولی بالاتر میباشد.نتیجهگیری: در این مطالعه، توالی ژنهای E1A و E1B سویه HAdV-D8 حفاظت بالایی داشتند. بررسی این سویهها و موتاسیونهای در گردش آنها در جامعه بشری میتواند برای تعیین ظرفیت تکاملی ویروس و بیماریزایی آن مفید باشد.
مقاله پژوهشی
روانشناسی و روانپزشکی
رقیه چراغپور؛ رمضان حسن زاده؛ قدرت الله عباسی
دوره 30، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1402، صفحه 691-703
چکیده
زمینه و هدف: بیماری دیسپپسی موجب بروز مشکلات روانشناختی و کاهش سلامت روانشناختی در افراد میشود. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر آشفتگی روانشناختی و سرمایه روانشناختی بیماران مبتلا به سوءهاضمه بدون زخم انجام شد.مواد و روشها: روش پژوهش نیمهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه ...
بیشتر
زمینه و هدف: بیماری دیسپپسی موجب بروز مشکلات روانشناختی و کاهش سلامت روانشناختی در افراد میشود. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر آشفتگی روانشناختی و سرمایه روانشناختی بیماران مبتلا به سوءهاضمه بدون زخم انجام شد.مواد و روشها: روش پژوهش نیمهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل بیماران با سوءهاضمه بدون زخم در کلینیک فوق تخصصی گوارش طوبی در شهرستان ساری و قائمشهر در سال ۱۴۰۱ بود. از بین آنها تعداد 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) جایگزین شدند. افراد حاضر در گروه آزمایش شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی (8 جلسه) و هر هفته یک جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. پرسشنامه های پژوهش آشفتگی روانشناختی و سرمایه های روانشناختی بود.یافته ها: نتایج نشان داد قبل از مداخله تفاوت معنیداری بین میانگین نمرات آشفتگی روانشناختی و سرمایههای روانشناختی گروه مداخله و کنترل وجود ندارد ولی بین میانگین این نمرات در گروه مداخله و کنترل بعد از مداخله، تفاوت معنیدار آماری وجود داشت. میانگین و انحراف معیار آشفتگی روانشناختی در پس آزمون 35/40±3/33و سرمایه روانشناختی 81/33±5/96بهدست آمد (0/001>P). نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی موجب کاهش علائم آشفتگی روانشناختی و افزایش سرمایه روانشناختی در بیماران مبتلا به سوءهاضمه بدون زخم شده بود. بنابراین استفاده از این روش به عنوان یک استراتژی اثربخش برای کاهش مشکلات روانشناختی بیماران توصیه میشود.
مقاله پژوهشی
بیوتکنولوژی و نانوتکنولوژی
نعیمه خزلی؛ مریم صدرنیا؛ رضا حاجی حسینی
دوره 30، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1402، صفحه 704-717
چکیده
زمینه و هدف: لیپازهای میکروبی، گروه مهمی از آنزیمهای باارزش بیوتکنولوژی محسوب میشوند. در تحقیق حاضر تلاش شد تا سویههای میکروبی تولیدکننده لیپاز ازنمونههای پسابهای صنعتی جداسازی و شناسایی شوند.مواد و روشها: پس ازنمونهبرداری از فاضلاب و پساب محلهای مختلف، 16 کلونی از این نمونهها جداسازی شد. جدایهها برای بررسی توانایی ...
بیشتر
زمینه و هدف: لیپازهای میکروبی، گروه مهمی از آنزیمهای باارزش بیوتکنولوژی محسوب میشوند. در تحقیق حاضر تلاش شد تا سویههای میکروبی تولیدکننده لیپاز ازنمونههای پسابهای صنعتی جداسازی و شناسایی شوند.مواد و روشها: پس ازنمونهبرداری از فاضلاب و پساب محلهای مختلف، 16 کلونی از این نمونهها جداسازی شد. جدایهها برای بررسی توانایی تولید آنزیم لیپاز، همراه با یک سویه اکتینومیست بهعنوان کنترل مثبت، در محیط کشت اختصاصی حاوی تویین80، کشت داده شدند. فعالیت آنزیمی براساس نمودار استاندارد لیپاز، بررسی شد. بهمنظور تشخیص مولکولی جدایهها ریبوتایپینگ انجام شد. بدین منظور، DNA جدایهها با کمک کیت، استخراج شدند و با الکتروفورز و دستگاه نانودراپ ارزیابی گردید. سپس PCR با کمک پرایمرهای ژن 16SrRNA صورت گرفته و محصول PCR تعیین توالی شده و با استفاده از بلاست توالیها در پایگاه داده NCBI، سویهها شناسایی شدند.یافته ها: از مجموع 6 جدایه، ده سویه (62/5 درصد) قادر به تولید آنزیم لیپاز و در نتیجه ایجاد هاله شفاف در محیط کشت حاوی لیپید بودند. از این میان، دو جدایه با میزان تشکیل هاله و منبع جداسازی مشابه که بیشترین رشد و فعالیت را در 144 ساعت پس از کشت نشان داده بودند، انتخاب شدند. مقادیر فعالیت آنزیمی برای باکتری جداشده از پساب کشتارگاه و پساب مکانیکی بهترتیب در بازه بین 2/99 تا 22/65 و 3/73 تا39/2 واحد بر میلیلیتر بود.نتیجهگیری: باکتریهای آئروموناس ورونی و کوپریاویدوس متالیدورانس به دلیل فعالیت لیپازی بسیار بالا نسبت به سویه های معرفیشده در سایر تحقیقات، بهعنوان سویههای بسیارمناسب و کارآمد جهت تصفیه زیستی پسابها پیشنهاد میگردد.
مقاله پژوهشی
فیزیولوژی ورزشی
سعید دانش یار
دوره 30، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1402، صفحه 718-731
چکیده
زمینه و هدف: در شرایط چاقی، میزان سرمی آسپروسین افزایش مییابد که بهعنوان هدف درمانی درنظر گرفته میشود. در این پژوهش، تأثیر شش هفته تمرین ترکیبی (هوازی+مقامتی) همراه با مصرف مکمل کافئین بر میزان سرمی آسپروسین در مردان چاق بررسی شد.مواد و روشها: 38 مرد چاق با نمایه توده بدن بالای 28 و دامنه سنی 35 تا 50 سال در این پژوهش شرکت کردند که ...
بیشتر
زمینه و هدف: در شرایط چاقی، میزان سرمی آسپروسین افزایش مییابد که بهعنوان هدف درمانی درنظر گرفته میشود. در این پژوهش، تأثیر شش هفته تمرین ترکیبی (هوازی+مقامتی) همراه با مصرف مکمل کافئین بر میزان سرمی آسپروسین در مردان چاق بررسی شد.مواد و روشها: 38 مرد چاق با نمایه توده بدن بالای 28 و دامنه سنی 35 تا 50 سال در این پژوهش شرکت کردند که به روش تصادفیسازی طبقهبندی در چهار گروه 1- کنترل- دارونما (10 نفر)، 2- کافئین (10 نفر)، 3- تمرین ترکیبی- دارونما (9 نفر)، 4- تمرین ترکیبی- کافئین (9 نفر) قرار گرفتند. گروه کافئین، به مدت شش هفته، روزانه 5/4 میلیگرم بهازای هر کیلوگرم وزن بدن، مکمل کافئین مصرف کردند. گروه تمرین ترکیبی به مدت شش هفته (هفتهای سه جلسه) تمرین هوازی و مقاومتی داشتند. قبل و پس از پایان دوره مداخله، نمونهگیری خونی انجام شد. میزان آسپروسین پلاسما به روش الایزا اندازه گیری شد. یافتهها: بر اثر تمرین ترکیبی میزان آسپروسین کاهش یافت (0/01=p). مصرف کافئین بهتنهایی کاهش معنیداری در میزان آسپروسین پلاسما ایجاد نکرد (0/19=p). میزان آسپروسین در گروهی که علاوهبر انجام تمرین ترکیبی، کافئین مصرف کرده بودند، کاهش یافت (0/01=p).نتیجهگیری: بهمنظور کاهش میزان آسپروسین افزایشیافته در افراد چاق که بهعنوان عامل بیماریزا شناخته میشود، توصیه میشود تمرین ترکیبی (هوازی- مقاومی) انجام شود ولی لزومی ندارد در کنار آن از مکمل کافئین استفاده شود.
مقاله پژوهشی
فیزیولوژی ورزشی
مریم خالصی؛ اسماعیل نصیری؛ علی صمدی
دوره 30، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1402، صفحه 732-741
چکیده
زمینه و هدف: ادراک نادرست وزن و تشخیصندادن اضافه وزن/چاقی با تضعیف مدیریت رفتارهای مرتبط باکنترل وزن همراه است. مطالعه حاضر با هدف سنجش دقت وزن ادراکشده با وزن واقعی و ارتباط آن با شاخصهای آنتروپومتریک منتخب در دانشجویان دختر انجام شد.مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، تعداد 350 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه شاهد به شیوه ...
بیشتر
زمینه و هدف: ادراک نادرست وزن و تشخیصندادن اضافه وزن/چاقی با تضعیف مدیریت رفتارهای مرتبط باکنترل وزن همراه است. مطالعه حاضر با هدف سنجش دقت وزن ادراکشده با وزن واقعی و ارتباط آن با شاخصهای آنتروپومتریک منتخب در دانشجویان دختر انجام شد.مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، تعداد 350 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه شاهد به شیوه در دسترس و از طریق فراخوان بهعنوان نمونه انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق سنجشهای آنتروپومتریک به همراه پاسخگویی به چند سؤال درمورد نحوه ادراک و سطح دل مشغولی نسبت به وزن بدن انجام شد. برای تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد.یافتهها: نتایج نشان داد 51/43 درصد آزمودنیها ادراک نادرستی از وزنشان داشتند. بیشتر این افراد (92/22 درصد) وزنشان را کمتر از حدواقعی برآورد کرده بودند. میزان 17/14 درصد افراد مبتلا به اضافهوزن/چاقی، وزن خود را در محدوده طبیعی و 6/29 درصد آزمودنیها با وجود چاقی، تصور میکردند اندکی اضافهوزن دارند. همچنین، بین ادراک افراد از وزن بدن خود با شاخصهای تنسنجی ارتباط معناداری وجود داشت (0/01˂p) و شاخص توده بدنی (739/ 0=r)، شاخص چاقی مرکزی (0/648=r)، شاخص چاقی بدن (0/620 =r)، شاخص حجم شکمی (0/552=r)، شاخص دورکمر به قد (0/537=r) و شاخص دورکمر (0/533=r) بهترتیب بیشترین ارتباط را با ادراک وزن بدن داشتند.نتیجهگیری: میزان ناآگاهی از وزن واقعی بدن در بین دانشجویان دختر نگرانکننده است. تدوین برنامه هایی برای آگاهیبخشی در مورد وزن طبیعی و اهمیت شاخصهای آنتروپومتریک با هدف مدیریت وزن، ضروری است.
مقاله پژوهشی
روانشناسی و روانپزشکی
سید مجتبی عقیلی؛ مرجان کلته؛ انسیه بابائی
دوره 30، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1402، صفحه 742-755
چکیده
زمینه و هدف: یکی از رفتارهای ناسالم خطرزا که در دوران نوجوانی بیشتر از سایر دورههای زندگی شایع است، رفتارهای خودجرحی میباشد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودنهانسازی، شفقت به خود و رفتارهای خودجرحی دانشآموزان دختر انجام شد.مواد و روشها: روش پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه ...
بیشتر
زمینه و هدف: یکی از رفتارهای ناسالم خطرزا که در دوران نوجوانی بیشتر از سایر دورههای زندگی شایع است، رفتارهای خودجرحی میباشد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودنهانسازی، شفقت به خود و رفتارهای خودجرحی دانشآموزان دختر انجام شد.مواد و روشها: روش پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، دانشآموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان بندرترکمن در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که تعداد 30 دانشآموز به روش نمونهگیری خوشهای به عنوان نمونه انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش، رفتار درمانی دیالکتیک را دریافت کرد و گروه گواه تا پایان پژوهش مداخلهای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامههای خودنهانسازی لارسون و جاستین، شفقتورزی به خود نف و سیاهه رفتارها و کارکردهای خودجرحی کلونسکی و گلن بود.یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودنهانسازی، شفقت به خود و رفتارهای خودجرحی دانشآموزان دختر اثربخش است (0/05>P).نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که رفتار درمانی دیالکتیک با داشتن حالتی پذیرا و غیرقضاوتی از ذهن و همدلی، منجر به کاهش خودنهانسازی، رفتارهای خودجرحی و افزایش شفقت به خود در دانشآموزان دختر میشود.
مقاله پژوهشی
فیزیولوژی و فارماکولوژی
منیژه السادات انصاری کرمانی؛ مهدی عباس نژاد؛ راضیه کوشکی؛ سعید اسماعیلی ماهانی؛ فاطمه شهسواری
دوره 30، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1402، صفحه 756-767
چکیده
زمینه و هدف: مطالعه حاضر بهمنظور بررسی تأثیر تجویز هورمون متیل جاسمونات (MeJA) در هسته مرکزی آمیگدال (CeA) بر رفتارهای شبهاضطرابی و اجتماعی در موشهای صحرایی نر بالغ در معرض استرس حاد طراحی شد.مواد و روشها: موشهای صحرایی نر بالغ بهصورت دوطرفه در ناحیه CeA کانولگذاری شدند. پس از دوره بهبودی، حیوانات به مدت یک هفته روزانه ...
بیشتر
زمینه و هدف: مطالعه حاضر بهمنظور بررسی تأثیر تجویز هورمون متیل جاسمونات (MeJA) در هسته مرکزی آمیگدال (CeA) بر رفتارهای شبهاضطرابی و اجتماعی در موشهای صحرایی نر بالغ در معرض استرس حاد طراحی شد.مواد و روشها: موشهای صحرایی نر بالغ بهصورت دوطرفه در ناحیه CeA کانولگذاری شدند. پس از دوره بهبودی، حیوانات به مدت یک هفته روزانه 1 ساعت تحت استرس بیحرکتی قرار گرفتند. سپس درمان با تزریق دوطرفه MeJA در دوزهای 2/5، 5 و 10 میکروگرم به داخل CeA صورت گرفت. رفتار حیوانات بهترتیب در ماز بهعلاوه مرتفع (EPM)، میدان باز (OF) و آزمون تعامل اجتماعی بررسی گردید.یافتهها: حیوانات قرارگرفته در معرض استرس بیحرکتی، در مقایسه با موشهای کنترل افزایش رفتار اضطرابی در آزمونهای EPM و OFنشان دادند. با این حال، تزریقMeJA در دوزهای 5 و 10 میکروگرم در CeA باعث کاهش شاخصهای رفتار شبهاضطرابی ناشی از استرس در هر دو آزمون گردید (0/01>p). علاوه بر این، حیوانات تحت استرس در مقایسه با موشهای کنترل، اختلال رفتار اجتماعی را در آزمون تعامل اجتماعی نشان دادند. با این حال، تزریق MeJA در دوز 10 میکروگرم اختلال رفتار اجتماعی را در موشهای قرارگرفته در معرض استرس بیحرکتی بهبود داد (0/05<p).نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد MeJA میتواند در کاهش رفتارهای شبهاضطرابی و اختلال در تعامل اجتماعی در موشهای صحرایی قرارگرفته در معرض استرس بیحرکتی مؤثر باشد.
مقاله پژوهشی
ایمنی شناسی و بیوشیمی
نفیسه عنابستانی؛ حمید ملانیا؛ نسرین ملانیا
دوره 30، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1402، صفحه 768-784
چکیده
زمینه و هدف: داروهای گیاهی، عوارض جانبی کمتری نسبت به داروهای شیمیایی دارند و در درمان دیابت که یک بیماری متابولیک مزمن است، محبوبیت بیشتری پیدا کردهاند.مواد و روشها: پس از اندازهگیری خواص آنتیاکسیدانی، الگوی بازداری بین عصارهها و آنزیم آلفا- آمیلاز پانکراسی تعیین شد. موشهای دیابتی با عصارههای گیاهی و آکاربوز تحت درمان ...
بیشتر
زمینه و هدف: داروهای گیاهی، عوارض جانبی کمتری نسبت به داروهای شیمیایی دارند و در درمان دیابت که یک بیماری متابولیک مزمن است، محبوبیت بیشتری پیدا کردهاند.مواد و روشها: پس از اندازهگیری خواص آنتیاکسیدانی، الگوی بازداری بین عصارهها و آنزیم آلفا- آمیلاز پانکراسی تعیین شد. موشهای دیابتی با عصارههای گیاهی و آکاربوز تحت درمان قرار گرفتند. سپس فاکتورهای بیوشیمیایی خون اندازهگیری شد. سنتز نانوذرات نقره (Ag-NPs) توسط بهترین عصاره گیاهی بررسی شدند.یافتهها: عصاره گلبرگ زعفران و بابونه اثر مهاری بر آنزیم α-آمیلاز با الگوی رقابتی و مخلوط نشان داد. FBS در تمامی گروههای تیمار کاهش داشت و تنها در گروه تیمارشده با عصاره آبی التراسونیک گلبرگ زعفران، انسولین به میزان معناداری افزایش مییابد. آنزیم ALT در حضور عصاره زعفران و فاکتور AST تنها در حضور عصاره بابونه، کاهش معناداری داشت. نتایج نشان داد که برای سنتز بهینه نانوذرات نقره، دما، pH، زمان و غلظت نمک نیترات نقره بهترتیب C55 ، pH=10، 4 ساعت و 1.2 میلیمولار میباشد.نتیجهگیری: عصارههای گیاهی پیشنهادی میتوانند سطح قند خون را کاهش دهند، تولید انسولین را افزایش دهند، آنزیمهای کبدی را در خون تنظیم کنند و در درمان دیابت مؤثر باشند. این عصارهها از نظر اثربخشی، بهتر از داروی شیمیایی آکاربوز هستند و تأثیر منفی بر کبد ندارند. عصاره زعفران، توانایی سنتز Ag-NP را نشان میدهد که اغلب در کاربردهای زیست پزشکی استفاده میشود.
مقاله پژوهشی
پرستاری
اکرم همتی پور؛ زهرا صفری ده کهنه؛ اعظم جهانگیری مهر؛ محمد نیکزادیان؛ رضوان فیضی
دوره 30، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1402، صفحه 785-795
چکیده
زمینه و هدف: بیماریها یا آسیبهای تهدیدکننده حیات ممکن است در مکانهایی رخ دهند که هیچ ارائهدهنده خدمات بهداشتی وجود ندارد بنابراین ضروری است که افراد عادی به تمام دانش و مهارتهای لازم برای ارائه BLS مجهز باشند. این مطالعه با هدف میزان آگاهی و عملکرد کارکنان غیردرمانی دانشکده علوم پزشکی شوشتر در مورد احیای قلبی ریوی پایه انجام ...
بیشتر
زمینه و هدف: بیماریها یا آسیبهای تهدیدکننده حیات ممکن است در مکانهایی رخ دهند که هیچ ارائهدهنده خدمات بهداشتی وجود ندارد بنابراین ضروری است که افراد عادی به تمام دانش و مهارتهای لازم برای ارائه BLS مجهز باشند. این مطالعه با هدف میزان آگاهی و عملکرد کارکنان غیردرمانی دانشکده علوم پزشکی شوشتر در مورد احیای قلبی ریوی پایه انجام شد.مواد و روشها: مطالعه از نوع توصیفی میباشد. 119نفر بهصورت سرشماری از کارکنان غیردرمانی دانشکده علوم پزشکی شوشتر با رضایت آگاهانه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محققساخته آگاهی و عملکرد درزمینه احیای قلبی ریوی بود. این پرسشنامه شامل 21 سؤال چهارگزینهای بود. به پاسخ صحیح نمره 1 و به پاسخ غلط نمره صفر تعلق گرفت. اطلاعات با آزمونهای آماری و نرمافزار SPSS نسخه 21 تجزیهوتحلیل شدند. یافتهها: از 119 نفر شرکتکننده در این پژوهش، جنس 76 نفر (55/4درصد) زن و میانگین سنی افراد 8/86 ±32/63سال بود. میانگین سطح آگاهی شرکت کنندگان (3/40±6/68) از 11و سطح عملکرد (1/25±3/54) از 10بود که نشاندهنده سطح آگاهی خوب و عملکرد ضعیف کارکنان میباشد. در این مطالعه افرادی که تحصیلات کارشناسی ارشد و بالاتر داشتند و آموزش رسمی دیدهاند از سطح آگاهی و عملکرد بالاتری برخوردار بودند (0/05 >P). همچنین میانگین نمره عملکرد زنان، بیشتر از مردان بهدست آمده است (0/001 >P).نتیجهگیری: نتایج مطالعه مؤید آن است که میزان آگاهی کارکنان در سطح خوب و عملکرد آنها در مواجهه با بیمار دچار ایست قلبی در محیط خارج بیمارستان، مناسب نیست.