میکروبیولوژی، ویروس، قارچ و انگل
بهناز جلالیزادگان؛ فاطمه غفاری فر؛ سودابه فلاح؛ طاهر علمی؛ محمد جواد نمازی؛ فاطمه وفا شعار؛ فاطمه طباطبایی
دوره 26، شماره 4 ، مهر و آبان 1398، ، صفحه 515-525
چکیده
مقدمه: توکسوپلاسما گوندی یک انگل داخل سلولی اجباری و عامل عفونت توکسوپلاسموزیس و دارای دو فرم غیر مهاجم برادی زوئیت و مهاجم تاکی زوئیت می باشد . هدف این تحقیق برای اولین باربررسی تاثیر ویتامینهای Cو Eدربالا بردن سطح سرمی نیتریک اکساید و نقش فزاینده آن درکشتن تاکی زوئیتهای مهاجم انگل درموشهای حساسBALB/c می باشد. روش کار: چهارده 14 گروه 5 ...
بیشتر
مقدمه: توکسوپلاسما گوندی یک انگل داخل سلولی اجباری و عامل عفونت توکسوپلاسموزیس و دارای دو فرم غیر مهاجم برادی زوئیت و مهاجم تاکی زوئیت می باشد . هدف این تحقیق برای اولین باربررسی تاثیر ویتامینهای Cو Eدربالا بردن سطح سرمی نیتریک اکساید و نقش فزاینده آن درکشتن تاکی زوئیتهای مهاجم انگل درموشهای حساسBALB/c می باشد. روش کار: چهارده 14 گروه 5 تایی (70سر) موش BALB/cبطور تصادفی به دو گروه کنترل ومورد تقسیم شدند. هشت گروه کنترل عبات بودند از: یک گروه کنترل منفی که هیچ ویتامین ویا انگلی دریافت نکردند. سه گروه شامل دریافت فقط ویتامین C ، یا ویتامین E و یاهر دو ویتامین بودند. دوگروه کنترل مثبت که با دودوز مختلف 5×104 یا104 انگل آلوده شدندو دوگروه دیگر یکی سالین ودیگری متانول دریافت کردند. شش گروه مورد شامل : سه گروه دریافت کننده 5×104 انگل و سه گروه دریافت کننده 104انگل بودند. به هرکدام از موشها یکی ازویتامینها به تنهایی ویا همراه باهم تجویز شد. میزان ویتامین Eبه مقدار 100 میکرو لیتریک روز درمیان یا ویتامین C به مقدار 200 میکرو لیتر روزانه بصورت داخل صفاقی به مدت 5 روز تجویزشد. همین رژیم برای موشهائی که هردوویتامین را دریافت کردند اجرا شد. درروز ششم موشها با تاکی زوئیتهای انگل بصورت داخل صفاقی عفونی شدند. سه روز بعد ازتلقیح عفونت ، نمونه گیری انجام شد. سرمها درºC 20 – تا زمان انجام تستها ذخیره شدند. پس از جداسازی ماکروفاژهای صفاقی موشها ، تاکی زوئیتها شمارش شدند وسنجش نیتریک اکسایدنیزصورت گرفت .
فیزیولوژی و فارماکولوژی
رها زال خانی؛ احمدعلی معاضدی؛ حسین نجف زاده ورزی
دوره 26، شماره 2 ، خرداد و تیر 1398، ، صفحه 195-201
چکیده
زمینه و هدف: ویتامین ها با کاهش رادیکال های آزاد نقش موثری در بهبود بیماری های عصبی دارند، لذا در این تحقیق اثر ترکیبی والپروات سدیم با ویتامین C و E بر تشنج در موش صحرایی بررسی شد.مواد و روش: 49 سر موش صحرایی به 7 گروه تقسیم شدند: گروه کنترل (سالین: 1 میلی لیتر بر کیلوگرم)، گروه والپروات سدیم (100 یا 200 میلی گرم بر کیلوگرم)، گروه ویتامین C (250 ...
بیشتر
زمینه و هدف: ویتامین ها با کاهش رادیکال های آزاد نقش موثری در بهبود بیماری های عصبی دارند، لذا در این تحقیق اثر ترکیبی والپروات سدیم با ویتامین C و E بر تشنج در موش صحرایی بررسی شد.مواد و روش: 49 سر موش صحرایی به 7 گروه تقسیم شدند: گروه کنترل (سالین: 1 میلی لیتر بر کیلوگرم)، گروه والپروات سدیم (100 یا 200 میلی گرم بر کیلوگرم)، گروه ویتامین C (250 میلی گرم بر کیلوگرم)، گروه ویتامین E 100( میلی گرم بر کیلوگرم) و گروه ویتامین C یا ویتامین E با والپروات سدیم. استریکنین به صورت زیر پوستی 30 دقیقه بعد از دریافت درون صفاقی داروها یا سالین، تزریق شد. سپس مدت زمان شروع تشنج، مدت زمان مرگ و میزان زنده ماندن طی 30 دقیقه ثبت گردید.یافته ها: والپروات سدیم با دوز 100 و 200 میلی گرم بر کیلو گرم زمان شروع تشنج و مدت زمان تا مرگ را نسبت به گروه کنترل به صورت معنی داری به تاخیر انداخت و میزان زنده ماندن به ترتیب 36% و 100% بود.کاربرد توام والپروات سدیم و ویتامین C زمان شروع تشنج و مدت زمان مرگ را به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل افزایش داد و 57% موش ها زنده ماند. کاربرد توام ویتامین E با و والپروات سدیم زمان شروع تشنج و مدت زمان مرگ را به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل به تاخیر انداخت و 66% موش ها زنده ماندند. نتیجه گیری: کاربرد ویتامین C و E با والپروات سدیم تشنج القا شده توسط استریکنین در موش های صحرایی را کاهش داد.
فیزیولوژی ورزشی
محمد فتحی؛ مریم اسدی؛ امیدعلی عادلی
دوره 25، شماره 2 ، خرداد و تیر 1397، ، صفحه 2017-227
چکیده
با توجه به جلوگیری از افت سیستم ایمنی پس از فعالیتهای ورزشی واماندهساز و نقش ریزمغذیها در این زمینه، هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر مکمل ویتامین C بر غلظت ایمونوگلوبولینA، کورتیزول و پروتئین تام بزاقی دختران فعال دانشگاهی به دنبال برنامه فعالیت بدنی واماندهساز بود. در این پژوهش نیمهتجربی 17دختر فعال، با میانگین سن 36/2±11/22 ...
بیشتر
با توجه به جلوگیری از افت سیستم ایمنی پس از فعالیتهای ورزشی واماندهساز و نقش ریزمغذیها در این زمینه، هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر مکمل ویتامین C بر غلظت ایمونوگلوبولینA، کورتیزول و پروتئین تام بزاقی دختران فعال دانشگاهی به دنبال برنامه فعالیت بدنی واماندهساز بود. در این پژوهش نیمهتجربی 17دختر فعال، با میانگین سن 36/2±11/22 سال، وزن 81/6±70/55 کیلوگرم، نمایه تودهی بدن 25/2±88/20 کیلوگرم بر مترمربع به صورت داوطلبانه حضور داشتند که به طور تصادفی به سه گروه تمرین- مکمل ویتامین C (شش نفر)، گروه تمرین (پنج نفر) و گروه کنترل (شش نفر) تقسیم شدند. گروه تمرین- مکمل ویتامین C به مدت هفت روز برنامه فعالیت بدنی پژوهش را در دو نوبت صبح و عصر با دریافت روزانه یک عدد قرص 500 میلیگرمی ویتامین C در وعدهی ناهار اجرا کردند، گروه تمرین، تمرینات را بدون دریافت مکمل انجام دادند و گروه کنترل در تمرینات شرکت نداشتند و مکمل نیز دریافت نکردند. نمونههای بزاقی یک روز قبل از شروع برنامه تمرینی، 24 و 72 ساعت بعد از آخرین جلسهی تمرین، ساعت 30/9 صبح جمعآوری شد. آزمون آماری تحلیل واریانس یکطرفه (ANOVA) برای مقایسهی میانگینهای گروهها استفاده شد. نتایج نشان داد غلظت IgA بزاقی بین گروهها 24 ساعت (9/0=P و 4/0=F)، 72 ساعت بعد از تمرین (1/0=P و 8/0=F) و غلظت کورتیزول 24 ساعت (7/0=P و 2/0=F) و 72 ساعت بعد از تمرین (5/0=P و 6/0=F) به طور معنیداری تغییر نکرد. اما غلظت پروتئین تام در 24 ساعت بعد از تمرین (03/0=P و 3/4=F) به طور معنی-داری تغییر کرد که تفاوت بین گروه تمرین و کنترل بود. 72 ساعت بعد از تمرین (1/0=P و 1/2=F) تفاوت معنیداری بین گروهها مشاهده نشد. مطابق با یافتههای تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که مصرف مکمل ویتامینC به -دنبال یک برنامهی تمرینی واماندهساز یک هفتهایی بر ایمنی مخاطی دختران فعال تأثیر ندارد.