اکرم ملک خواهی؛ مریم جدید میلانی؛ پرستو امیری
دوره 23، شماره 2 ، خرداد و تیر 1395، ، صفحه 304-312
چکیده
زمینه و هدف: بیماران تحت درمان با همودیالیز دچار مشکلات جنسی فراوان میباشند. قرار گرفتن این بیماران در گروههای حمایتی همتایان و استفاده از تجارب مشابه افراد گروه میتواند منجر به بهبود آنان گردد. هدف پژوهش حاضرتعیین تاثیر شرکت در گروه حمایتی همتایان بر عملکرد جنسی بیماران تحت درمان با همودیالیز میباشد. مواد و روشها: ...
بیشتر
زمینه و هدف: بیماران تحت درمان با همودیالیز دچار مشکلات جنسی فراوان میباشند. قرار گرفتن این بیماران در گروههای حمایتی همتایان و استفاده از تجارب مشابه افراد گروه میتواند منجر به بهبود آنان گردد. هدف پژوهش حاضرتعیین تاثیر شرکت در گروه حمایتی همتایان بر عملکرد جنسی بیماران تحت درمان با همودیالیز میباشد. مواد و روشها: پژوهش حاضر به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی شده با دو گروه مداخله و کنترل بر روی 64 بیمار تحت همودیالیز در بیمارستان شهر سبزوار در سال 1392 انجام گرفت. روش نمونهگیری به صورت تصادفی ساده بود. و با استفاده از بلوک های جایگشتی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند.به مدّت 8 هفته جلسات حمایتی همتایان به مدت 2 ساعت در هفته جهت گروه مداخله برگزار شد و موضوع جلسات بر اساس مشکلات بهدست آمده از نیاز و علاقه بیماران بود. ابزار پژوهش پرسشنامه، اطّلاعات دموگرافیک ، بخش عملکرد جنسی پرسشنامه کیفیّت زندگی بیماران دیالیزی (KDQOL-SFTM) بود. جهت آنالیز دادهها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی زوجی و تی مستقل) با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 18 استفاده شد. سطح معنی داری با ضریب اطمینان 95 درصد، (05/0>p) بود. یافتهها: اختلاف معناداری بین دو گروه مداخله(77/33) و کنترل (67/32) بین امتیازهای وضعیت عملکرد جنسی بعد از اتمام مطالعه وجود نداشت (05/0<p). اختلاف معناداری در گروه مداخله بین امتیازهای وضعیّت عملکرد جنسی قبل(96/ 32) و بعد(77/33) از شرکت در گروه همتایان وجود نداشت (05/0<p). نتیجهگیری: براساس نتایج پژوهش شرکت در گروه همتایان در بیماران تحت همودیالیز باعث بهبود وضعیت عملکرد جنسی آنها گردید اما این تغییر معنادار نبود.
زهرا پشت چمن؛ مریم جدید میلانی؛ فروزان آتش زاده شوریده؛ علیرضا اکبرزاده باغبان
دوره 22، شماره 4 ، مهر و آبان 1394، ، صفحه 668-675
چکیده
زمینه و هدف: ازدیاد روز افزون بیماری های قلبی، افزایش میزانبستری ناشی از این بیماریها و هزینه بالای مراقبت و درمان، نظام سلامت را در قرن حاضر با چالش مهمی مواجهکرده است. به همین دلیل پیشگیری از عوارض بیماریهای قلبی و درمان موفّق آنها ضروری بوده است. از طرفی، این امر تنها با مشارکت فعّال بیماران در امور درمان و اجرای توصیّههای ...
بیشتر
زمینه و هدف: ازدیاد روز افزون بیماری های قلبی، افزایش میزانبستری ناشی از این بیماریها و هزینه بالای مراقبت و درمان، نظام سلامت را در قرن حاضر با چالش مهمی مواجهکرده است. به همین دلیل پیشگیری از عوارض بیماریهای قلبی و درمان موفّق آنها ضروری بوده است. از طرفی، این امر تنها با مشارکت فعّال بیماران در امور درمان و اجرای توصیّههای اعضای تیم درمان میسر است؛ که از آن تحت عنوان تبعیّت از درمان یاد شده است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین وضعیّت تبعیّت از درمان بیماران بعد از جراحی پیوند شریان کرونر در شهر تهران سال 1393 انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی مقطعی بوده که بر روی 70 بیمار تحت جراحی پیوند شریان کرونر که در بخشهای جراحی قلب بیمارستانهای شهر تهران بستری بودند، انجام شد. ابزار پژوهش شامل اطّلاعات دموگرافیک و پرسشنامه تبعیّت ازدرمان بود که حدود پنج روز بعد از عمل جراحی پیوند شریان کرونر و قبل از ترخیص، توسّط بیماران بستری در بخش جراحی قلب تکمیل گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون کای دو با استفاده از نرمافزار spss18 استفاده شد. یافتهها: یافته ها نشان داد میانگین امتیاز تبعیّت از درمان در بیماران 08/8 ±36/59میباشد.بیشترین امتیاز حیطهها مربوط به حیطه تلفیق درمان با زندگی 34/19±06/68و کم ترین امتیاز مربوط به حیطه تدبیر در اجرای درمان 62/25±52/44 میباشد. بین تمام حیطههای تبعیّت از درمان ارتباط معنیدار وجود داشت(0001/0= p ) جز بین حیطه اهتمام در درمان با حیطه تدبیر در اجرای درمان و حیطه تمایل به مشارکت در درمان با تعهّد به درمان که ارتباط معنیدار وجود نداشت. نتیجهگیری: نتایج نشان داد که در بیماران بعد از عمل جراحی پیوند شریان کرونر، هماهنگی درمان با شرایط زندگی و برخورداری از حمایت اجتماعی از جانب خانواده و دوستان با اطاعت و پایبندی بهتری به تبعیّت ازدرمان همراه میباشد و پیشنهاد می گردد تبعیّت از درمان به عنوان یک برنامه آموزشی در مراقبتپرستاری از این بیماران تبدیل گردد.
هاجر صادقی؛ زهرا طالبی؛ مریم جدید میلانی؛ سید جمال میرموسوی
دوره 22، شماره 2 ، خرداد و تیر 1394، ، صفحه 506-515
چکیده
زمینهوهدف: آموزش پرستاری و توجه به جنبههای کمّی و کیفی آن و ارتقای خودکارآمدی، از اهمّیّت ویژهای در آموزش پرستاری برخوردار است. شرایط محیط باید به گونهای باشد که دانشجو، مهارت حرفهای لازم را کسبنموده و به تفکر نقادانه از مفاهیم پرستاری برسد. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط کمّیت محیط بالینی و خودکارآمدی بالینی از دیدگاه ...
بیشتر
زمینهوهدف: آموزش پرستاری و توجه به جنبههای کمّی و کیفی آن و ارتقای خودکارآمدی، از اهمّیّت ویژهای در آموزش پرستاری برخوردار است. شرایط محیط باید به گونهای باشد که دانشجو، مهارت حرفهای لازم را کسبنموده و به تفکر نقادانه از مفاهیم پرستاری برسد. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط کمّیت محیط بالینی و خودکارآمدی بالینی از دیدگاه دانشجویان پرستاری بود.
موادّ و روش ها: این مطالعهی تحلیلی - همبستگی در سال تحصیلی 91- 92، به روش سرشماری و بر روی کلیهی دانشجویان سال سوم و چهارم پرستاری (103 نفر) در دانشگاه علومپزشکیسبزوار انجامگردید. ابزار پرسشنامه شامل سه قسمت: اطلاعات فردی،DREEM (ابزار تناسب محیط بالینی داندی) و خودکارآمدی بالینیبود. تجزیه و تحلیل دادهها ازطریق نرمافزار SPSS نسخه 18 و آمار توصیفی، همبستگی پیرسون و آزمون تی مستقل و با تعیین سطح معناداری 05/0 انجامگردید.
یافتهها: میانگین و انحراف معیارخودکارآمدی بالینی 19/16±42/50 بود. بیشترین امتیاز حیطهی "بررسی بیمار( 97/16±59/53)» بود و حیطهی «برنامهریزی مراقبتی» دارای کمترین امتیاز(90/20±05/46) بود. با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون بین خودکارآمدی و حیطههای محیط آموزشیارتباط معناداری وجودنداشت، اما همبستگی مستقیم و معنادار بین تمامی حیطههای کمّیت محیط آموزشی وجود داشت (0001/0>p).
نتیجهگیری: بین خودکارآمدی و محیط آموزشی و حیطههای آن ارتباط معناداری وجود ندارد، اما باتوجه به اینکه محیط آموزشی در ایجاد انگیزش تحصیلی دانشجویان که آغاز فعالیت اجتماعی آنها در محیط دانشگاه میباشد، نقش مهمی دارد و انگیزش تحصیلی میتواند سبب خودکارآمدی دانشجو گردد، بنابراین باید مسؤولین پرستاری در حوزههای آموزش، پژوهش و مدیریت پرستاری به کمّیت محیط آموزشی و جوّ روانی و تأثیر آن در انگیزش پرستاری توجهنمایند.
مریم جدید میلانی؛ اکرم ملک خواهی؛ مهدی جعفرزاده؛ محمدحسن رخشانی
دوره 21، شماره 6 ، آذر و دی 1393، ، صفحه 993-1000
چکیده
مقدمه: بیماران تحت درمان با همودیالیز دچار عوارض جسمانی فراوان و در نتیجه کاهش کیفیّت زندگی میباشند. گروههای حمایتی همتایان ازجمله حمایتهای اجتماعی است تا افرادی که تجربههای مشابهی دارند راهبردهایی را به یکدیگر ارایه دهند که منجر به بهبود کیفیّت زندگی آنان گردد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی ...
بیشتر
مقدمه: بیماران تحت درمان با همودیالیز دچار عوارض جسمانی فراوان و در نتیجه کاهش کیفیّت زندگی میباشند. گروههای حمایتی همتایان ازجمله حمایتهای اجتماعی است تا افرادی که تجربههای مشابهی دارند راهبردهایی را به یکدیگر ارایه دهند که منجر به بهبود کیفیّت زندگی آنان گردد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی شده با دو گروه مداخله و کنترل بر روی 55 بیمار تحت همودیالیز در بیمارستان واسعی سبزوار سال 1392 انجام گرفت. روش نمونهگیری به صورت تصادفی ساده بود. به مدّت 8 هفته جلسات 2 ساعته جهت گروه مداخله برگزار شد. موضوع جلسات بر اساس مشکلات جسمی بهدست آمده از نیاز و علاقه بیماران بود. ابزار پژوهش پرسشنامه، اطّلاعات دموگرافیک و بخش عملکرد جسمی پرسشنامه کیفیّت زندگی بیماران دیالیزی (KDQOL-SFTM) بود. جهت آنالیز دادهها از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 18 استفاده شد. سطح معنی داری با ضریب اطمینان 95درصد (05/0>p) بود.
یافتهها: شرکت در گروه همتایان باعث ارتقای سطح عملکرد جسمی بین دو گروه مداخله و کنترل در بیماران تحت همودیالیز شده است (0001/0>p) و اختلاف معناداری در گروه مداخله بین امتیازهای وضعیّت سلامت جسمی قبل و بعد از شرکت در گروه همتایان وجود داشت (0001/0>p).
بحث و نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش می توان با تشکیل گروه همتایان در بیماران تحت همودیالیز، وضعیت سلامت جسمی آنها را نیز ارتقا دهیم که در نهایت ارتقا کیفیت زندگی بیماران را بهدنبال دارد.