روانشناسی و روانپزشکی
مهدی معتکف فر؛ ابوالفضل بخشی پور؛ مهدی قاسمی مطلق
دوره 29، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1401، ، صفحه 131-141
چکیده
زمینه و هدف : هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان هیجان مدار بر خود مراقبتی، عملکرد جنسی در بیماران دیابتی نوع 2 بود. مواد و روش ها : تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی ، با طرح پیشآزمون – پسآزمون بود که از طرح پژوهشی نیمه آزمایشی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به دیابت ...
بیشتر
زمینه و هدف : هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان هیجان مدار بر خود مراقبتی، عملکرد جنسی در بیماران دیابتی نوع 2 بود. مواد و روش ها : تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی ، با طرح پیشآزمون – پسآزمون بود که از طرح پژوهشی نیمه آزمایشی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به دیابت نوع 2 که در سال 1398 به کلینیک دیابت شهر سبزوارمراجعه کرده اند بود. از جامعه آماری یاد شده 45 نفر به صورت در دسترس انتخاب و در 3 گروه 15 نفری (2 گروه آزمایش و یک گروه کنترل) به صورت تصادفی قرار گرفتند.آزمودنی های هر دو گروه در سه مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری به پرسشنامه های خود مراقبتی توبرت هامپسون و گلاسکو(2000) ، پرسشنامه ی عملکرد جنسی زنان (FSFI)و عملکرد جنسی مردان (MSHQ ) پاسخ دادند. در این تحقیق از تجزیه و تحلیل توصیفی دادهها، به منظور توصیف دادههای جمعآوری شده، استفاده شد و با استفاده از نرمافزار آماری Spss اطلاعات تجزیه و تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان هیجان مدار بر خود مراقبتی، عملکرد جنسی در بیماران دیابتی نوع 2 اثر بخش هستند و در اثر بخشی آنها تفاوت معناداری مشاهده نشد.نتیجه گیری: از درمانهای شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان هیجان مدار می توان در جهت تعدیل مشکلات روانشناختی بیماران دیابتی استفاده کرد.
سالمندان
آزاده حاجی پور؛ مریم جوادی؛ مهناز عباسی؛ عیسی محمدی زیدی
دوره 28، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1400، ، صفحه 923-935
چکیده
مقدمه و هدف: این مطالعه با هدف تعیین تاثیر آموزش بر کنترل قندخون در سالمندان مبتلا به دیابت نوع دو اجرا گردید. روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه مداخله ای شاهددار تصادفی شده با روش نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی بر روی 110 سالمند مبتلا به دیابت نوع دو در شهرستان ملارد انجام گردید (55 نفر در گروه مداخله و 55 نفر در گروه کنترل). ...
بیشتر
مقدمه و هدف: این مطالعه با هدف تعیین تاثیر آموزش بر کنترل قندخون در سالمندان مبتلا به دیابت نوع دو اجرا گردید. روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه مداخله ای شاهددار تصادفی شده با روش نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی بر روی 110 سالمند مبتلا به دیابت نوع دو در شهرستان ملارد انجام گردید (55 نفر در گروه مداخله و 55 نفر در گروه کنترل). افراد گروه مداخله تحت 2 جلسه آموزشی فشرده و سپس پیگیری آموزشی از طریق ارسال روزانه پیام کوتاه به تلفن همراه در طول مدت مدت سه ماه قرار گرفتند. داده های مربوطه به وضعیت دموگرافیک، شاخص های آنتروپومتریک، میزان خودمراقبتی و شاخص های پروفایل قندی بیماران قبل و بعد از مداخله جمع آوری و با نرم افزار SPSS ویرایش 22 و آزمون های تی مستقل، واریانس یک طرفه و ANOVA تحلیل شدند.نتایج: مقایسه پروفایل قندی بیماران گروه کنترل و مداخله قبل و پس از سه ماه مداخله آموزشی، نشان دهنده کاهش معنی دار میانگین FBS و HbA1c بود(001/0 ˂p). هم چنین یافته ها نشان داد میانگین تمام حیطه های خودمراقبتی به جز حیطه مرتبط به عدم مصرف سیگار در بیماران گروه مداخله افزایش معنی دار داشته است( 05/0˂p) و میانگین نمره کل خودمراقبتی آنان نیز از سطح نامطلوب و نیمه مطلوب به سطح مطلوب ارتقاء پیدا کرده است(001/0˂p).نتیجه گیری: رفتارهای خودمراقبتی و کنترل قندخون سالمندان دیابتی نوع 2 با برنامه آموزشی فشرده مبتنی بر تئوری مراحل تغییر به طور معناداری بهبود یافت، بنابراین توجه به متغیرهای مذکور در طراحی مداخلات آموزشی این گروه سنی ضروری به نظر می رسد.
آموزش بهداشت
محتشم غفاری؛ سکینه رخشنده رو؛ سید احمد احمدی نسب؛ حسن امامی
دوره 28، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1400، ، صفحه 321-329
چکیده
زمینه و هدف: سواد سلامت را میتوان بهصورت توانایی خواندن، درک و عمل کردن براساس توصیههای بهداشتی و خودمراقبتی به معنی پیروی از یک شیوه زندگی سالم بهمنظور پیشگیری از بیماریها تعریف کرد. سواد سلامت، یکی از اجزای مهم در خودمراقبتی محسوب میشود. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط بین سواد سلامت بر میزان خودمراقبتی و اتخاذ رفتارهای ...
بیشتر
زمینه و هدف: سواد سلامت را میتوان بهصورت توانایی خواندن، درک و عمل کردن براساس توصیههای بهداشتی و خودمراقبتی به معنی پیروی از یک شیوه زندگی سالم بهمنظور پیشگیری از بیماریها تعریف کرد. سواد سلامت، یکی از اجزای مهم در خودمراقبتی محسوب میشود. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط بین سواد سلامت بر میزان خودمراقبتی و اتخاذ رفتارهای پیشگیرانه توسط مردم میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه بهصورت توصیفی- تحلیلی روی 359 نفر ساکن در حاشیه شهر سبزوار انجام شد. دادهها به روش پرسشگری با پرسشنامه جمعآوری گردید. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS16 (آمار توصیفی و تحلیلی) و با آزمونهای همبستگی، T test و ANOVA تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: بیش از نیمی از افراد موردمطالعه، از سطح سواد سلامت کافی با 54/9 درصد برخوردار بودند و فقط 5 /7درصد افراد سطح سواد سلامت ناکافی داشتند. ضمن اینکه 37/6 درصد افراد نیز دارای سطح سواد سلامت مرزی بودند. میانگین سواد سلامت در مردان 13/6± 84/49و میانگین سواد سلامت در زنان 14/02±86/67و در دو جنس، تفاوت معنیداری نداشت. از مجموع 359 نفر مشارکتکننده، امتیاز خودمراقبتی 206 نفر (57/4درصد) از مشارکتکنندگان در حد متوسط بود و بقیه افراد با تعداد 153 نفر (42/6درصد) در حد ضعیف بودند و هیچکدام از مشارکتکنندگان، امتیاز در حد قوی را کسب نکردند. بین سواد سلامت کل و خودمراقبتی کل، ارتباط معنیداری وجود نداشت ولی بین سواد سلامت کل با ابعادی از خودمراقبتی شامل تحرک/ خستگی، احساس خوشحالی، عملکرد اجتماعی و درد، ارتباط معنیداری وجود داشت. همچنین خودمراقبتی کل فقط با بعد مهارت انجام فعالیت از ابعاد سواد سلامت، ارتباط معنیداری داشت و با سایر ابعاد آن، ارتباط معنیداری نداشت.
نتیجهگیری: هر چند بین سواد سلامت کل و خودمراقبتی کل، ارتباط معنیداری وجود نداشت ولی بین سواد سلامت کل با ابعادی از خودمراقبتی؛ شامل تحرک/ خستگی، احساس خوشحالی، عملکرد اجتماعی و درد، ارتباط معنیداری وجود داشت. با توجه به اینکه تنها نیمی از افراد سواد سلامت کافی داشتند و هیچیک از افراد از وضعیت خودمراقبتی مطلوبی برخوردار نبودند؛ انجام اقدامات مؤثر برای افزایش میزان سواد سلامت افراد و به دنبال آن، ارتقای خودمراقبتی بهطور جدی توصیه میگردد.
منصوره فتحانی؛ منور افضل آقایی؛ موسی الرضا تدین فر
دوره 22، شماره 5 ، آذر و دی 1394، ، صفحه 893-902
چکیده
زمینه و هدف: نارسایی قلبی به عنوان یکی از بیماریهای مزمن و پیشرونده، برای بیمار چالش جدّی ایجاد کرده و کیفیّت زندگی آنان را تحت تأثیّر قرار میدهد.آموزش مبتنی بر نیازهای خود مراقبتی، سبب موفّقیّت در خود مراقبتی شده و تأثیّر مثبت بر کیفیّت زندگیآنان دارد.مطالعهی حاضر باهدف بررسیتأثیّر آموزش مبتنی بر نیازهای خود مراقبتی بر کیفیّت ...
بیشتر
زمینه و هدف: نارسایی قلبی به عنوان یکی از بیماریهای مزمن و پیشرونده، برای بیمار چالش جدّی ایجاد کرده و کیفیّت زندگی آنان را تحت تأثیّر قرار میدهد.آموزش مبتنی بر نیازهای خود مراقبتی، سبب موفّقیّت در خود مراقبتی شده و تأثیّر مثبت بر کیفیّت زندگیآنان دارد.مطالعهی حاضر باهدف بررسیتأثیّر آموزش مبتنی بر نیازهای خود مراقبتی بر کیفیّت زندگی بیماران مبتلا به نارسایی قلب انجام گرفته است. موادّ و روش ها:در این مطالعهی تجربی 120 بیمار مبتلا به نارسایی قلب در بخش قلب بیمارستان قایم (عج) مشهد در سال 93به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه مساوی کنترل (60 n=) و مداخله (60 n=) تقسیم شدند. در گروه مداخله برنامهی آموزشی مبتنی بر نیازهای خود مراقبتیبرگزار گردید. هر دو گروه قبل و یک ماه پس از اجرای مداخله،پرسشنامهی کیفیّت زندگیSF-36را تکمیل کردند. در نهایت اطّلاعات با استفاده از آزمون های آماری و نرم افزار spss (نسخه 16) در سطح معنی داری 05/0 p< تجزیه، تحلیل و تفسیر گردید. یافته ها:نتایج نشان داد بین نمرهی کیفیّت زندگی دو گروه قبل از مداخله اختلاف آماری معنی دار نبود(61/0 p=). امّا، پس از مداخله میانگین و انحراف معیار نمرهی کلّی کیفیّت زندگی در گروه کنترل و مداخله به ترتیب 93/3 ±62/63 و51/3 ± 62/72 بود و آزمون تی مستقل بین دو گروه اختلاف آماری معنی داری نشان داد (001/0p<). نتیجهگیری:آموزش مبتنی بر نیازهای خود مراقبتی سبب بهبود کیفیّت زندگی بیماران مبتلا بهنارسایی قلب می گردد.