نسرین فاضل؛ حمیده یزدیمقدم؛ فاطمه الحانی؛ اکبر پژهان؛ محسن کوشان؛ محمدرضا قاسمی؛ فهیمه ریواده
دوره 24، شماره 2 ، خرداد و تیر 1396، ، صفحه 97-106
چکیده
اهداف: آموزش بالینی پرهزینهترین عنصر برنامة پرستاری و یکی از ارکان مهم آموزش پرستاری است. دورة آموزش بالینی از مقاطع مهم آموزش پرستاری است که طی آن توانمندیهای اولیه و حرفهای دانشجویان پایهریزی میشود. لذا، این پژوهش کیفی با هدف تبیین تجارب پرستاران از آموزش بالینی در بخش اورژانس انجام شد. مواد و روشها: این تحقیق مطالعهای ...
بیشتر
اهداف: آموزش بالینی پرهزینهترین عنصر برنامة پرستاری و یکی از ارکان مهم آموزش پرستاری است. دورة آموزش بالینی از مقاطع مهم آموزش پرستاری است که طی آن توانمندیهای اولیه و حرفهای دانشجویان پایهریزی میشود. لذا، این پژوهش کیفی با هدف تبیین تجارب پرستاران از آموزش بالینی در بخش اورژانس انجام شد. مواد و روشها: این تحقیق مطالعهای کیفی با رویکرد تحلیل محتواست. فرایند جمعآوری دادهها مشتمل بر بیست مصاحبة نیمهساختاریافته و عمیقباپرستاران در بخش اورژانس (شش دانشجوی پرستاری، دو پرستار مسئول بخش، چهار مربی پرستاری و هشت پرسنل پرستاری) همراه با یادداشتهای عرصه است. مصاحبة عمیق براساس تجربههایواقعیپرستاراندرمحیطبالینیباپاسخبهسؤالهایباز و در موارد لزوم سؤالهایکاووشی جمعآوری شد. تحلیل دادهها به روش آنالیزمحتوی کیفی انجامگرفت. یافتهها:تحلیل دادهها منجر به استخراج نه طبقه وسه درونمایه شد که بیانگر تجربه و درک پرستاران اورژانس از آموزش بالینی است، شامل محیط (ارتباطات، امنیت محیط و تجهیزات محیط) آموزش (آموزش به بیمار، آموزش پرسنل و آموزش دانشجو) و عملکرد مسئول بخش نقش مدیریت بخش اورژانس در آموزش، نقش و عملکرد متون در آموزش، و نقش و عملکرد پرسنل عرضهکنندة خدمات. نتیجهگیری: یافتههای پژوهش بیانگر وجود برخی فاکتورهای مؤثر در کسب تجربههای مثبت بود، مثل آموزش چهرهبهچهره به بیمار، حضور مؤثر مربی در بخش و برخی تجربههای منفی مانند عدم بهکارگیری فنهای آموختهشدة دانشجویان در محیط آموزشی با کیفیت بالا در شرایط بالینی، و کمبود تجهیزات و حجم کار زیاد کارکنان. با درنظرگرفتن مجموع نظرات چنین برداشت میشود که با شناخت نارساییهای آموزش بالینی مسئولان قادر خواهند بود که برنامههای آموزشی مطلوب را طرحریزی کنند و سبب ارتقای کیفیت آموزش بالینی خواهد شد.
معصومه شریفزاده؛ مریم نقیبینسب؛ اعظم کیوانلو شهرستانکی؛ نسرین فاضل؛ یاسر تبرائی
چکیده
اهداف کیفیت ارائه خدمات مامایی به دو گروه حساس جامعه، یعنی مادران و کودکان، بهطور درخورتوجهی به عملکرد ماما بستگی دارد. در سالهای اخیر، کیفیت زندگی کاری بهعنوان شاخصی اثرگذار بر رضایت و عملکرد شغلی کارکنان و تغییرهای سازمانی، مدنظر مدیران قرار گرفته است. هدف از این مطالعه، بررسی کیفیت زندگی کاری ماماهای شاغل در شهرستان سبزوار ...
بیشتر
اهداف کیفیت ارائه خدمات مامایی به دو گروه حساس جامعه، یعنی مادران و کودکان، بهطور درخورتوجهی به عملکرد ماما بستگی دارد. در سالهای اخیر، کیفیت زندگی کاری بهعنوان شاخصی اثرگذار بر رضایت و عملکرد شغلی کارکنان و تغییرهای سازمانی، مدنظر مدیران قرار گرفته است. هدف از این مطالعه، بررسی کیفیت زندگی کاری ماماهای شاغل در شهرستان سبزوار است. مواد و روش ها این مطالعه توصیفیمقطعی به روش سرشماری روی تمامی ماماهای شاغل در سال 1389 در بیمارستانها و مراکز بهداشتی درمانی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار انجام شد. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامههای جمعیتشناختی و روا و پایای کیفیت زندگی کاری است. دادهها با کمک نسخه هجدهم نرمافزار SPSS، شاخصهای آمار توصیفی و تحلیلی، آزمون تی، ANOVA و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شد. یافته ها میانگین سنی افراد 6/6±5/31 بوده است. میانگین نمره کل کیفیت زندگی کاری کارکنان از مجموع 60 نمره، 1/7± 4/10 شد که نشاندهنده پایینبودن کیفیت زندگی کاری تمام شرکتکنندگان است. بین نمره کیفیت زندگی کاری با متوسط ساعتهای کار در هفته (0۲1/0=P) و رضایت از حجم کاری خود در هر نوبت (002/0=P)، ارتباط معناداری وجود دارد. بااینحال بین سن افراد (30/0=P)، وضعیت تأهل (27/0=P)، تعداد فرزند (95/0=P)، حقوق ماهیانه (37/0=P) و مدرک تحصیلی (42/0=P) با کیفیت زندگی کاری ازنظر آماری رابطه معناداری دیده نشد. نتیجه گیری امید است مسئولان گامهای مؤثری برای بهبود شرایط کار و ارتقای امنیت شغلی و نیز استفاده از تواناییهای حرفهای ماماها در حیطه شرحِ وظایف بردارند.