نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 مربی ارگونومی، گروه ارگونومی، دانشکدة بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی قم، ایران
2 دانشیار، دکترای مهندسی بهداشت حرفهای، مرکز تحقیقات سلامت کار، دانشگاه علوم پزشکی قم، ایران
3 دانشیار، دکترای بهداشت حرفهای، گروه علوم بهداشتی، دانشکدة سلامت، ایمنی و محیطزیست، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران
4 دانشجوی کارشناسیارشد مهندسی بهداشت حرفهای، دانشکدة بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، ایران
5 کارشناس بهداشت حرفهای، گروه مهندسی بهداشت حرفهای، دانشکدة بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی قم، ایران
6 دانشیار، دکترای اپیدمیولوژی، گروه اپیدمیولوژی و آمار زیستی، دانشکدة بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی قم، ایران
چکیده
اهداف: صنعت چاپ با گردش مالی بالا در دنیا یکی از صنایع زیربنایی است. عوامل زیانآور گوناگونی از جمله فاکتورهای ارگونومیکی در این صنعت وجود دارد. روشهای متعددی در ارزیابی این عامل در محیطهای کاری استفاده میشود. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت بدنی کارکنان عملیاتی شرکت چاپ و نشر در استان قم و با استفاده از دو روش و مقایسة نتایج حاصل، همچنین بررسی اعتبار روش لوبا از طریق مقایسه با روش رولا در سال 1393 صورت پذیرفت.
مواد و روشها: در این مطالعة مقطعی و توصیفی- تحلیلی هشتاد نفر از کارکنان عملیاتی شرکت چاپ و نشر در ده گروه شغلی بررسی شد. برای ارزیابی شرایط موجود از دو روش ارزیابی سریع اندام فوقانی (رولا) و ارزیابی بار وضعیتی وارد بر قسمت فوقانی بدن (لوبا)استفاده شد. دادههای حاصل، با استفاده از همبستگی اسپیرمن و ضریب توافق کاپا در سطح معناداری 05/0 به کمک نسخة 20 نرمافزار SPSS آنالیز شد.
یافتهها: تمام کارکنان سنی بیش از 36 سال و سابقة کاری 15-20 سال داشتند. نتایج دو روش نشان داد بیشترین وضعیتهای بدنی در سطح دوم اقدامات اصلاحی قراردارد و نیازمند مطالعة بیشتری است. همبستگی و توافق میان وضعیتهای مورد بررسی معنادار بود (05/0P<)، اما سطوح اقدامات اصلاحی در تحلیل ضریب کاپا معنادار نبود (05/0P>).
نتیجهگیری: نتایج حاکی از همبستگی مطلوب میان تمام اجزا و میزان توافق مناسب در وضعیت مچ دست، آرنج و شانه است، اما توافق در وضعیت گردن و سطح اقدام اصلاحی شرایط مطلوبی ندارد. بهعلاوه، نتایج نشان داد که اعتبار همزمان سطح اقدامات اصلاحی روش لوبا در این صنعت مطلوب نیست، هرچند مطالعات بیشتر پیشنهاد میشود.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Musculoskeletal Disorders’ Risk Factors Assessment by RULA and LUBA and Comparing Results in a Printing and Publication Company
نویسندگان [English]
- Mohammad Khandan 1
- Alireza Koohpaei 2
- Shahram Vosoughi 3
- Vajihe Mobinizade 4
- Fahimeh Hasseli 5
- Abolfazl Mohammadbeigi 6
1 Lecturer, Ergonomics, Faculty of Health, Qom University of Medical Sciences, Qom, Iran
2 Associate Professor, Occupational Health Engineering, Work Health Research Centre, Qom University of Medical Sciences, Qom, Iran
3 Associate Professor, Occupational Health Engineering, Health Sciences Department, Faculty of HSE, Shahid Beheshti University of Medical Sciences, Tehran, Iran
4 M.Sc. Student, Occupational Health Engineering Department, Faculty of Health, Isfahan University of Medical Sciences, Isfahan, Iran
5 Occupational Health Engineering Department, Faculty of Health, Isfahan University of Medical Sciences, Isfahan, Iran
6 Associate Professor, Epidemiology and Biostatistics Department, Faculty of Health, Qom University of Medical Sciences, Qom, Iran
چکیده [English]
Background & Objectives: Printing industry with a high level of financial turnover is known as a main industry all around the world. Different hazardous factors, such as ergonomics, can be found in this industry. On the other hand, there are a variety of methods to assess ergonomic issues at the workplaces. Present study is aimed to analysis operational workers’ postures and to compare the results and concurrent validity of LUBA based on RULA results, in a printing and publication company in Qom, 2014.
Materials & Methods: This study considered all operational workers in a printing industry (n=80) in ten various jobs. Rapid upper limb assessment and postural loading on the upper body assessmenthave been applied to assess conditions. Gathered data was analyzed by Spearman and Kappa (P<0.05) using SPSS V20.
Results: All workers were aged more than 36 years old and had 15-20 years’ work experience. Results of both methods depicted that most of postures were at the second action category and needed more studies. Correlation and agreements between postures were significant (P<0.05). Also, action levels of both methods were not significantly agreed (P>0.05).
Conclusion: Results illustrated acceptable correlation between different parts and reasonable agreement between wrists, elbow and shoulder’s postures, but neck’s posture and action categories agreements were not good. In addition, analyses illustrated that concurrent validity of LUBA is not acceptable in this industry. However, more researches are recommended.
کلیدواژهها [English]
- concurrent validity
- LUBA
- printing and publication industry
- RULA
مقدمه
بیگمان رشد فرهنگ زیربنای توسعة جوامع است. عوامل متعددی در این فرایند نقشآفرین است. یکی از مهمترین عوامل مؤثر در ارتقای فرهنگ جامعه صنعت چاپ و نشر است. این صنعت نهفقط عرصهای فرهنگی است، بلکه زیربنای تحول اقتصادی کشور است. لذا، لزوم توجه به محیط کار در این صنعت مهم و تأثیرگذار کاملاً نمایان است تا بتوان از یکسو ایمنی و سلامت نیروی کار را، بهعنوان مهمترین عنصر هر صنعتی، ارتقا بخشید؛ و از سوی دیگر افزایش بهرهوری را در سازمان تسهیل ساخت.
عوامل خطرزای گوناگونی، مانند مواد شیمیایی و سروصدا، در صنعت چاپ مطرح است. بیشک یکی از مهمترین این عوامل خطرزا، عامل ارگونومیکی است. در حرفة چاپ، کارکنان حرکات تکراری با وضعیتهای بدنی نامناسب و نامتقارنی بهویژه در نیمتنة بالایی مانند آرنج، شانه و مچ دست دارند [1]. اگر این وضعیت روزانه مدتی طولانی تکرار شود، منجر به وارد آمدن فشار بیشازحد به عضلات و مفاصل درگیر بهویژه در نواحی گردن، شانهها، مچ دست و کمر میشود و علایمی نظیر احساس درد و ناراحتی را در پی دارد.
از طرف دیگر، اختلالات اسکلتی- عضلانی مرتبط با کار (WRMSDs) از عمدهترین عوامل ازدسترفتن زمان کار، افزایش هزینهها و آسیبهای انسانی نیروی کار به شمار میآید [2]. اختلالات اسکلتی- عضلانی شامل اختلالات ماهیچهها، مفاصل، اعصاب و رگهای خونی است که مشاغل خاص یا عوامل مرتبط با کار باعث افزایش احتمال خطر ابتلا به این اختلالات میشود [3]. وضعیت نامناسب بدن و ضعیفبودن طراحی ارگونومیکی ایستگاههای کار از جمله عوامل ایجادکنندة این اختلالات بهشمار میرود [4]. برخلاف بسیاری از بیماریهای ناشی از کار، اغلب اختلالات اسکلتی- عضلانی چند علتی است. مهمترین فاکتورهای احتمال خطر تأثیرگذار، وضعیت بدنی نامناسب، کارهای تکراری و اعمال نیرو، بلند کردن و حمل بار است [6 و 5]. در بین فاکتورهای احتمال خطر، وضعیت بدنی نامطلوب از مهمترین آنها محسوب میشود [2]. بالاتنه، بهویژه ستون فقرات و دستها، حساسترین اندامها در برابر فاکتورهای احتمال خطر است. دیانی و همکاران بیان داشتهاند در بریتانیا در سال 2005، حدود یکمیلیون نفر از اختلالات اسکلتی- عضلانی ناشی از کار رنج میبرند. این رقم معادل 4/2 درصد کل نیروی کار است [5].
نسلسراجی و همکاران به نقل از ادارة آمار کار آمریکا اعلام کردهاند که در ایالات متحدة آمریکا، 44 درصد از کل بیماریهای شغلی گزارششده مربوط به اختلالات اسکلتی- عضلانی است [7]. کی و کارووسکی بر اساس آمار منتشرشدة ادارة ایمنی و بهداشت آمریکا اعلام داشتند، بیماریها و مشکلات اسکلتی- عضلانی ناشی از کارهای فیزیکی در آمریکا 34 درصد مشکلات را موجب میشود و در نهایت کارفرمایان مجبور به پرداخت هزینهای معادل 15-20 میلیارد دلار میشوند [8]. در ایران نیز، بر اساس گزارش کمیسیون پزشکی سازمان تأمین اجتماعی تهران در سال 1377، 4/14 درصد شیوع بیماریهای مختلف منجر به ازکارافتادگی به بیماریهای اسکلتی- عضلانی اختصاص دارد [9]. امروزه و با توجه به شرایط موجود، به نظر میرسد پیشگیری از اختلالات اسکلتی- عضلانی باید اولویتی ملی باشد.
یکی از صنایع مهم کشور صنعت چاپ است. در این میان استان قم، بهعنوان دومین قطب صنعت چاپ و نشر کشور، پس از تهران، با انتشار سالیانه بیش از 14000 عنوان کتاب در شمارگان 56 میلیون جلد و دارا بودن 120 چاپخانه، 100 واحد صحافی، 30 واحد لیتوگرافی و 70 کانون تبلیغاتی، فعالیت قابلتوجهی در این بخش دارد. کارگران شاغل در این صنعت علاوهبر رویارویی با مواد شیمیایی و حلالها، بهدلیل نوع فرایند و وظایف خود، درگیر وضعیتهای بدنی نامناسب و حملونقل دستی گستردهاند [10]. میزان حوادث و بیماریهای شغلی در صنعت چاپ به محصول نهایی آن بستگی دارد، چنانکه سهم میزان اختلالات شغلی در صنعت چاپ روزنامه 13 درصد، و در صنعت چاپ کتاب و صحافی 40 درصد از کل صنعت چاپ است [10]. تمیز و آمادهکردن دستگاه چاپ، جاسازی کاغذ، رفع گیر ماشین چاپ، نگهداری دستگاهها، نظارت بر فرایند چاپ، جابهجایی کاغذهای چاپشده، برش کاغذها و صحافی از جمله وظایف مهم تعریفشده در صنعت چاپ است که معمولاً فرد را در وضعیتهای دشوار قرارمیدهد و باعث ایجاد آسیبهای اسکتی و عضلانی میشود [10]. با وجود این، تاکنون مطالعة قابلتوجهی در زمینة اختلالات اسکلتی- عضلانی در حرفة پرخطر چاپ و نشر انجام نگرفته است.
این تحقیق فاکتورهای احتمال خطر عمده در شرکت چاپ را نشان میدهد و ممکن است راهگشای اقدامات اصلاحی ارگونومی بعدی باشد. همچنین، با توجه به نقصان مطالعات در این زمینه، نتایج این تحقیق برای کارشناسان ارگونومی و بهداشت حرفهای، و متخصصان طب کار در ارزیابی مشاغل مفید خواهد بود.
روشهای متعددی در بررسی خطر ابتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی وجود دارد، مانند ارزیابی سریع اندام فوقانی (رولا)، ارزیابی بار وضعیتی وارد بر قسمت فوقانی بدن (لوبا)، بررسی مواجهة سریع، ارزیابی سریع کل بدن (ربا) و روش تحلیل کار اواکو [11]. این روشها شیوههای مشاهدهای و بر پایة ارزیابی وضعیت بدن هنگام کار استوار است. با استفاده از این روشها میزان پتانسیل بروز اختلالات اسکلتی- عضلانی اندامهای فوقانی و انتهای بدن ارزیابی میشود [11 و 12]. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت بدنی کارکنان عملیاتی شرکت چاپ و نشر در استان قم با استفاده از دو روش لوبا و رولا و مقایسة نتایج حاصل، همچنین بررسی اعتبار روش لوبا از طریق مقایسه با روش رولا در سال 1393 صورت پذیرفت.
مواد و روشها
این مطالعة مقطعی روی تمامی کارکنان عملیاتی (80 نفر) در ده شغل و 32 وظیفة کاری یکی از شرکتهای صنعت چاپ و نشر قم، و در سال 1393 اجرا شد. برخی وظایف کاری این افراد ایستاده و برخی بهصورت نشسته انجام میشود. در این مطالعه وظایف شغلی نشسته بررسی شد.
بهمنظور بررسی وضعیت ارگونومیکی مشاغل از روشهای رولا و لوبااستفاده شد که از روشهای مشاهدهای قلم- کاغذی است. نخست از چند دورة کاری کارکنان تصویربرداری شد. تصاویر بازبینی شد. با کمک تصاویر موجود، حرکاتی که بیشترین تواتر یا زمان را در دورة کاری داشت برای ارزیابی با استفاده از این روشها انتخاب شد.برای تجزیهوتحلیل آماری دادههای بهدستآمده از نسخة 20 نرمافزار SPSS استفاده شد. نتیجة آزمون آماری کولموگروف- اسمیرنوف نرمالبودن توزیع دادهها را نشان داد. بر این مبنا از آزمونهای ضریب همبستگی اسپیرمن و ضریب توافق کاپا در سطح معناداری 05/0 استفاده شد.
روش ارزیابی بار وضعیتی وارد بر قسمت فوقانی بدن (LUBA)
در اینروش،فشار واردبهبدنفرددراثر وضعیتبدنیحینکاربهطورکمّیارزیابیمیشود، اما در بسیاری از روشهایمشاهدهایدیگر بررسیهایکیفیبیانکنندة وضعیتبدنفرداست.دراینروش، وضعیت بدنبراساسزوایایی ارزیابی میشودکهاندامهایگردن،شانه،کمر، دستوآرنجدردستهای از حرکات مفصلی حینفعالیت به خودمیگیرندباشاخصیبهنام شاخصفشاروضعیتی(PLI) [8]. این شاخص بار اسکلتی- عضلانی وضعیت بدنی فرد را نشان میدهد [13].معادلة (1) نحوة محاسبة این شاخص را نشان میدهد.
(1) PS=
در این معادله PS امتیاز وضعیت بدنی و n تعداد مفاصلی است که به آنها امتیاز تعلق گرفته است.
بر اساسشاخصفشاروضعیتی،سطحاقداماتاصلاحی،از نظرارگونومیکی،در چهاردستهتقسیممیشود [14]. وضعیتهای بدنی با نمرة کوچکتر و برابر با 5 وضعیتهای قابلقبول است. نمرههای میان 5 تا 10 نیاز به مطالعةبیشتر، تغییراتومداخلة ارگونومیکیدرآینده دارد. نمرههای میان 11 تا 15 نیازمنداقدامات اصلاحیومداخلاتارگونومیکیازقبیل طراحیمجدد محیطکاریاتغییردر روشکار است. در نهایت، وضعیت بدنی با نمرة بیش از 15 در چهارمین دسته قرارمیگیرد و به معنای نیازبه بررسیهایفوریوانجاماقداماتاصلاحیآنی است.
روش ارزیابی سریع اندام فوقانی (RULA)
سیستم ارزیابی سریع اندام فوقانی یا روش رولا [12] نخستینبار در سال 1993 ارائه شد. این روش وضعیت بدنی، نیروی کاری بهکار رفته و فعالیتهای ماهیچهای استاتیکی افراد را ارزیابی میکند. لازم به ذکر است در این روش هر سمت بدن که وضعیت بدتری داشته باشد ارزیابی میشود [11] و وضعیتی تحلیل میگردد که بیشترین زمان یا بیشترین تکرار را داشته باشد [13].
در این روش برای بیان وضعیتهای بدنی از سیستم امتیازبندی استفاده و وضعیتهای بدنی با عدد گزارش میشود. اگر امتیاز نهایی وضعیت بدن 1-2 باشد، در سطح اقدام اصلاحی یک قرار میگیرد و قابلقبول است. نمرههای 3-4 نشانگر سطح دو است و مطالعة افزونتر نیاز دارد. نمرههای 5-6 نیز نشاندهندة سطح سه اصلاحی و به مفهوم مطالعة بیشتر، ایجاد تغییرات و مداخلة ارگونومیکی در آیندة نزدیک است. در نهایت، نمرة 7 بیانگر بدترین سطح یعنی سطح چهارم است و به مطالعة بیشتر، و ایجاد تغییرات و مداخلة ارگونومیکی سریع نیاز دارد. لازم به ذکر است محققان زیادی اعتبار و پایایی روش رولا را تأیید کردهاند [15-17].
یافتهها
در این مطالعه 4/84 درصد از کارگران در محدودة سنی 36-50 سال و 6/15 درصد از ایشان نیز در محدودة سنی بالاتر از 50 سال قرارداشتند. تمام افراد مورد مطالعه سابقة کار 15-20 سال داشتند. این سابقة کار نشاندهندة حضور طولانیمدت افراد در محیط مورد بررسی است. وظایف مورد بررسی افراد با سطح اقدام اصلاحی محاسبهشده در جدول 1 آمده است. از منظر گروه شغلی، بیشترین درصد وظایف در گروه جلدگذاری دستی با 4/34 درصد و خط کامل (6/15 درصد) وجود داشت. لازم به ذکر است منظور از خط کامل انجام وظایفی شامل تغذیة دستگاه، کنترل کتاب، حمل و بارگیری بار کف و تمیزکاری منطقة عملیاتی است. از سوی دیگر برش، طلاکوبی، و توزیع (شیرینگ) فقط با 1/3 درصد کمترین وظایف را داشت.
نتایج حاصل از آنالیز آماری بین ارزیابیهای انجامگرفته روی وضعیتهای مچ دست، گردن، شانه و آرنج در دو روش رولا و لوبا با ضریب همبستگی اسپیرمن و ضریب توافق کاپا ارتباط معناداری را میان وضعیت هر چهار عضو در دو روش نشان داد (05/0P<). این نتایج در جدول 2 ارائه شده است. از همبستگی بین سطوح اقدام اصلاحی در دو روش تحلیل نیز ضریبی برابر با 53/0 حاصل شد. از نظر آماری ارتباط معنادار بود (002/0P=). در این میان فقط توافق سطح اقدام اصلاحی دو روش معنادار نبود (108/0=P).
جدول 1. وظایف مورد بررسی در مطالعه به همراه سطوح اقدام اصلاحی منتج از دو روش رولا و لوبا
ردیف |
شغل (تعداد نفرات) |
وظایف (32 مورد) |
سطح اقدام اصلاحی |
|
رولا |
لوبا |
|||
1 |
جلدگذاری دستی (15) |
زدنقلمداخلظرف |
2 |
2 |
برداشتنجلد |
2 |
2 |
||
چسبزدنجلد |
2 |
3 |
||
حرکتدادنجلدهابهجلو |
2 |
1 |
||
گذاشتنکتابداخلجلد- برداشتنجلد |
2 |
1 |
||
گذاشتنکتابداخلجلد- برداشتنکتاب |
2 |
2 |
||
گذاشتنکتابرویسایرکتب |
2 |
2 |
||
گذاشتنکتابداخلجلد |
2 |
2 |
||
پرس- برداشتنکتابازمیز |
2 |
3 |
||
پرس- قراردادن کتاب بیندستگاه |
2 |
2 |
||
پرس- قراردادن کتابروی بارکف |
4 |
2 |
||
2 |
مقوابری (3) |
برداشتنوگذاشتنمقوا |
2 |
2 |
جمعآوریمقواهای بریدهشده |
2 |
2 |
||
چیدنمقواهارویبارکف |
3 |
2 |
||
3 |
خط کامل (8) |
تغذیةدستگاه |
3 |
2 |
کنترلکتاب |
2 |
2 |
||
کشیدنبارکف |
3 |
2 |
||
گذاشتنکتابرویبارکف |
3 |
2 |
||
تمیزکردن منطقة عملیاتی |
3 |
2 |
||
4 |
شومیز (10) |
قراردادنجلدرویدستگاه |
2 |
2 |
ریختنچسبداخلشومیز |
3 |
2 |
||
قراردادنکاغذداخلدستگاه |
2 |
2 |
||
جمعکردن کتابازکنارشومیز |
2 |
2 |
||
5 |
ترتیب (10) |
قراردادنکاغذداخلدستگاه |
1 |
2 |
جمعکردن کتابازکنارترتیب |
2 |
2 |
||
6 |
برش (7) |
برداشتنازروی بارکف |
2 |
2 |
7 |
تاکن (15) |
برداشتنکاغذازرویبارکف |
3 |
2 |
جمعکردنکاغذهایتاشده |
2 |
2 |
||
8 |
طلاکوب (5) |
قراردادنجلدداخلدستگاه |
1 |
2 |
9 |
شیرینگ (3) |
پایینآوردنجلد |
2 |
2 |
10 |
جلدگذاری (4) |
قراردادنمقواداخلدستگاه |
3 |
2 |
دستهبندیکردنمقواها |
2 |
2 |
جدول 2. ضرایب حاصل از تحلیل آماری نواحی چهارگانه و سطح اقدام اصلاحی با استفاده از دو آزمون
وضعیت بدنی ضریب |
مچ |
آرنج |
شانه |
گردن |
سطح اقدام اصلاحی |
اسپیرمن |
1* |
93/0* |
96/0* |
57/0* |
53/0* |
کاپا |
1* |
68/0* |
6/0* |
26/0* |
18/0 |
* P<05/0
جزییات حاصل از ارزیابی وضعیت آرنج در دو روش مورد استفاده در این تحقیق، در جدول 3 آمده است. همانطور که در جدول 3 مشخص است، هفده مورد از ارزیابیهای وضعیت آرنج در روش رولا در اولین سطح یعنی تا نود درجه بود. تمام این موارد در روش دوم نیز در سطح نخست، یعنی تا 45 درجه، قرار داشت، در حالی که دوازده مورد در سطح دوم از روش رولا بود (زاویهای بیش از 90 درجه داشت)، هشت مورد در سطح دوم لوبا و چهار مورد دیگر با بیش از 120 درجه در سطح سوم قرارگرفت. سه مورد آخر وضعیتهای بررسیشده بهدلیل انحرافهای بهجانبی که داشت در رولا نمرة اضافه دریافت کرد و در سومین سطح این روش قرارگرفت، این درحالی است که دو مورد از آنها در سطح دوم و یکی در سطح سوم روش لوبا قرارگرفت.
سایر جزییات حاصل از ارزیابی وضعیت مچ دست، شانه و گردن در دو روش مورد استفاده در این تحقیق، در جدولهای 4 تا 6 بیان شده است. بر اساس جدول 4، بیشترین وظایف زاویه تا 20 درجة مچ مشاهده شده است که مطلوب ارزیابی میشود. در جدول 5، وضعیت نشاندهندة فشار واردة زیاد بر شانههاست (در بیش از نیمی از وظایف)، اما فشار وارده بر گردن در هر دو روش در حد متعادلتری مشاهده شده است (جدول 6).
جدول 3. نتایج ارزیابی وضعیتآرنج در دو روش رولا و لوبا
تعداد (درصد) |
لوبا |
وضعیت بدنی |
|||
بیش از 120 درجه |
120-45 درجه |
45-0 درجه |
|||
17 (1/53) |
0 |
0 |
17 |
تا 90 درجه |
رولا |
12 (5/37) |
4 |
8 |
0 |
بیش از 90 درجه |
|
3 (4/9) |
1 |
2 |
0 |
با نمرة اضافه |
|
32 (100) |
5 (6/15) |
10 (3/31) |
17 (1/53) |
تعداد (درصد) |
جدول 4. نتایج ارزیابی وضعیتمچ دست در دو روش رولا و لوبا
تعداد (درصد) |
لوبا |
وضعیت بدنی |
|||
بیش از 45 |
20-45 درجه |
0-20 درجه |
|||
23 (8/71) |
0 |
0 |
23 |
نرمال |
رولا |
0 |
0 |
0 |
0 |
15-0 درجه |
|
9 (2/28) |
0 |
9 |
0 |
بیش از 15 درجه |
|
32 (100) |
0 |
9 (2/28) |
23 (8/71) |
تعداد (درصد) |
جدول 5. نتایج ارزیابی وضعیتشانه در دو روش رولا و لوبا
تعداد (درصد) |
لوبا |
وضعیت بدنی |
||||
درجه |
||||||
بیش از 150 |
150-90 |
90-45 |
45-0 |
|||
11 (4/34) |
0 |
0 |
0 |
11 |
تا 15 درجه رو به جلو یا عقب |
رولا |
4 (5/12) |
0 |
0 |
0 |
4 |
15-45 درجه رو به جلو یا بیش از 15 درجه رو به عقب |
|
12 (5/37) |
0 |
0 |
12 |
0 |
45-90 درجه |
|
4 (5/12) |
0 |
4 |
0 |
0 |
بیش از 90 درجه |
|
1 (1/3) |
0 |
1 |
0 |
0 |
نمرة اضافه |
|
32 (100) |
0 |
5 (6/15) |
12 (5/37) |
15 (9/46) |
تعداد (درصد) |
جدول 6. نتایج ارزیابی وضعیتگردن در دو روش رولا و لوبا
تعداد (درصد) |
لوبا |
وضعیت بدنی |
|||
بیش از 60 درجه |
20-60 درجه |
0-20 درجه |
|||
17 (1/53) |
0 |
0 |
17 |
0-10 درجه |
رولا |
12 (5/37) |
0 |
0 |
12 |
10-20 درجه |
|
3 (4/9) |
0 |
3 |
0 |
بیش از 20 درجه |
|
0 |
0 |
0 |
0 |
رو به عقب |
|
32 (100) |
0 |
3 (4/9) |
29 (6/90) |
تعداد (درصد) |
بحث
بهنظر میرسد اختلالات اسکلتی و عضلانی، امروزه چالشی جهانی برای متخصصان بهداشت شغلی و ارگونومی محسوب میشود و مرزهای جغرافیایی را درنوردیده و به موضوعی جهانی تبدیل شده است. بیش از یکسوم کل بیماریهای شغلی ثبتشده در کشورهای توسعهیافته به این دسته از اختلالات مربوط است [18]. با توجه به چالش ثبت و مستندسازی در کشورهای درحالتوسعه، بدیهی است که این آمار در این کشورها فراتر از این مقدار است. تحقیقات زیادی در مشاغل مختلف با استفاده از روشهای ارزیابی مشاهدهای در منابع علمی یافت میشود، اما هیچکدام از این روشها بهتنهایی جامعیت لازم را ندارد و فقط پیشبینی و توصیفی از اختلالات اسکلتی و عضلانی در آینده و با توجه به شرایط شغلی ارائه میکند [19]. کاربرد همزمان و مقایسهای روشهای مشاهدهای به افزایش درجة اعتبار ارزیابی اختلالات میانجامد [20].
نتایج حاصل از ارزیابی سطح خطر ابتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی در کارگران مورد مطالعه به روش لوبا نشان داد در 9/21 درصد از وضعیتهای مورد بررسی سطح احتمال خطر محاسبهشده کمتر از 5 است. این امر نشاندهندة سطح احتمال خطر قابلقبول است. سایر وضعیتهای بدنی مورد تحلیل در این مطالعه با استفاده از روش لوبا، در سطوح دو (9/71%) و سه (3/6%) اقدام اصلاحی قرارگرفت و هیچ وضعیتی نیاز به اصلاحات آنی نداشت. بیشترین سطح احتمال خطر در روش لوبا، برای مشاغل جلدگذاری دستی وشیرینگ(سطح اقدام اصلاحی سه) وکمترین سطح احتمال خطر برای مشاغل شومیز، ترتیب و طلاکوب (سطح اقدام اصلاحی یک) بهدست آمد.
نتایج حاصل از ارزیابی سطح خطرابتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی در کارگران مورد مطالعه به روش رولانیز مشخص ساخت که بیشترین میزان وضعیتهای مورد بررسی (6/65%) در سطح دوی اقدامات اصلاحی قراردارد؛ یعنی، سطح احتمال خطر محاسبهشده بین 3-4. همچنین، در مجموع 1/25 درصد از وضعیتهای بدنی نیز در دو سطح سه و چهار اقدام اصلاحی است. درصد یادشده به این معناست که سطح احتمال خطر محاسبهشده بیش از 5 است. در این میان، 4/9 درصد نیز در سطح اول یعنی قابلقبول، است.
بیشترین سطح احتمال خطر در روش رولا، برای مشاغل جلدگذاری دستی و برش (سطح اقدام اصلاحی چهار) و کمترین سطح احتمال خطر برای مشاغل شومیز، ترتیب و طلاکوب (سطح اقدام اصلاحی یک) بهدست آمد. بر این اساس در بین مشاغل مورد بررسی در این مطالعه، بیشترین سطح احتمال خطر مشاهدهشده، بر اساس تحلیلهای صورتگرفته از طریق هر دو روش رولا و لوبا، مربوط به جلدگذاری دستی، شیرینگ و برش است. این موضوع مشخص میسازد که در برنامة مداخلة ارگونومی در محیط کار انجام اقدامات اصلاحی در این مشاغل باید در اولویت قرارگیرد.
بر پایة ارزیابی انجامشده به روش رولا و لوبا، بهترتیب در 9/71 و 4/65 درصد از گروههای کاری مورد مطالعه، سطح احتمال خطر متوسط، 3/6 و 8/18 درصد در معرض سطح احتمال خطر بالا و فقط 3/6 درصد در معرض سطح احتمال خطر بسیار بالا قرارداشتند. این موضوع، گویای آن است که درصد کمی از افراد در معرض احتمال خطر در این سطح قرارمیگیرند و برای بهبود شرایط کاری نیاز به مطالعات بیشتری است. نکتة قابلتوجه آن است که اختلالات ارگونومیکی حتی در سطح متوسط نیز نیازمند توجه ویژه است. در همین راستا، مطالعة تراسک و همکاران در سال 2010 نشان داد با استفاده از روشهای مستقیم میزان تشخیص اختلالات 10 درصد بیشتر میشود. بر این اساس میتوان اینگونه نتیجه گرفت که شرایط نسبت به آنچه با روشهای مشاهدهای حاصل میآید بدتر است [21]. همچنین، ارجمند و همکاران در سال 2015 نشان دادند که رعایت حدود استاندارد معادلة بلندکردن بار معرفیشدة مؤسسة ملی ایمنی و بهداشت شغلی (نایوش) به اعمال فشار بیشازحد به ستون فقرات میانجامد. این مطالعه نشان داد که دو برابر شدن وزن فرد از 56 به 110 کیلوگرم، بسته به نوع فعالیت، بین 20 تا 120 درصد بر فشار به ستون فقرات میافزاید [22]. در تحقیق کوکولاکی مشخص شد روشهای چابکسازی تولید (lean) همچون روش حذف انبارداری (JIT)، شش سیگما و مدیریت کیفیت جامع، خود به دلیل افزایش فعالیت کارگران و کاهش استراحت (فشار زمان) موجب بروز اختلالات اسکلتی و عضلانی و سایر اختلالات روانی و جسمی میشود [23]. بر این مبنا، لزوم ارائة راهکارهای مداخلهای و دقت نظر بیشتر در ارزیابی حجم و گسترة فاکتورهای احتمال خطر بیشازپیش نمایان میشود.
نتایج ارزیابی وضعیت بدنی در هر دو روش نشان داد که کارگران صنعت چاپ فشار زیادی بر آرنج و شانة خود احساس میکنند (جدولهای 3 و 5). سایر مطالعات نیز در ارتباط با بروز فشار و درد در ناحیة شانه به نتایج مشابهی دست یافتند [24-26]. بهنظر میرسد در هر دو مورد گرفتن وضعیت ناهنجار با زاویة زیاد علت این شرایط باشد، هر چند حمل بارهای سنگین را نیز نباید از نظر دور داشت.
بر اساس تجزیهوتحلیلهای آماری ضریب اسپیرمن مشخص شد که در این صنعت، بهلحاظ همبستگی بین نتایج حاصل از ارزیابی وضعیت چهار قسمت مختلف بدن، تمام اعضا ارتباطی مناسب (با ضریبی بیش از 5/0) دارند که در این میان، مچ دست با ضریب 1 کاملاً منطبق است. شانه و آرنج نیز با ضرایبی بیش از 9/0 شرایط بسیار مطلوبی دارد. وضعیت گردن با 57/0 همبستگی هر چند مناسب در نظر گرفته میشود، در مقایسه با سایر اعضا در سطح پایینتری قراردارد.
حاصل تحلیل توافق میان نتایج ارزیابی وضعیت قرارگیری هر یک از چهار عضو در دو روش مورد کاربرد با استفاده از ضریب کاپا، حاکی از این است که نتایج دو روش در خصوص مچ دست کاملاً موافق هم است (با ضریب یک) و آرنج و شانه نیز به ترتیب در رتبههای دوم و سوم قراردارد. وضعیت گردن همانند همبستگی، در پایینترین سطح است.
در خصوص سطحهای اقدام اصلاحی ارائهشده در دو روش ارتباطی معنادار مستقیم وجود دارد. البته، بهلحاظ میزان توافق موجود بین سطحهای اقدامات اصلاحی این دو روش، ضریب کاپا با میزان 18/0 سطح بالایی از توافق را نشان نداده است، هرچند این میزان نیز به لحاظ آماری معنادار نیست (05/0P>).
در مطالعة محمدفام و همکاران در شرکت صنعتی ایرانی از دو روش ارزیابی سریع مواجهه و لوبا در ارزیابی وضعیت بدنی کارکنان استفاده شد [11]. نتایج این تحقیق نشان داد میزان مطابقت یافتههای پرسشنامة نوردیک با سطح اولویت تعیینشده با ارزیابی سریع مواجهه نسبت به لوبا بیشتر است. بر این مبنا گزارش شد که روش لوبا برای استفاده در صنایعی که حمل دستی بار وجود دارد روش مناسبی نیست. دیگر پژوهش انجامشده به کمک روش لوبا مطالعة کمالینیا و همکاران در صنعت مونتاژ بود که نشان داد درصد بالایی از کارکنان مورد مطالعه دارای شاخص فشار وضعیتی بیش از 5 بودند [14]. با بررسی نتایج درد در اندامهای فوقانی و شاخص فشار وضعیتی مشخص شد بین درد در اندامهای فوقانی و شاخص فشار وضعیتی رابطة معناداری وجود دارد (05/0>P).
در ارتباط با مقایسة روشهای رولا و لوبا میتوان چنین استنباط کرد که هر چند میزان همبستگی بین نتایج آنها در ارزیابی وضعیت چهار عضو بدن و سطح اقدام اصلاحی، همچنین میزان توافق بین وضعیت مچ دست، آرنج و شانه قابلپذیرش و مطلوب است، اما توافق در وضعیت گردن و سطح اقدام اصلاحی شرایط مطلوبی ندارد. در نتیجه، اعتبار همزمان (concurrent validity) روش لوبا در مقایسه با نتایج حاصل از رولا، بهعنوان روشی پرکاربرد، جای تردید دارد. همچنین، سطح خطر ابتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی بر اساس روشهای رولا و لوبا گویای سطح احتمال خطر متوسط در این صنعت است. بهعبارت دیگر، نیازمند مطالعات بیشتر و دقیقتر یامداخلاتارگونومیکیازقبیلطراحی مجدد ایستگاههایکارییاتغییردر روشاجرای کار است. اهمیت این موضوع با توجه به اینکه تمام کارکنان مورد مطالعه سابقة کار بالا داشتند، مشخص میشود و چون سابقة کار از فاکتورهای احتمال خطر اصلی در بروز و شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی است، لزوم توجه هر چه بیشتر و سریعتر به شرایط موجود نمایان میشود.
نتیجهگیری
نتایج این تحقیق نشان داد که انجام اقدام اصلاحی در مشاغل جلدگذاری دستی، شیرینگ و برش باید در اولویت قرارگیرد. همچنین، بر اساس نتایج حاصل از این بررسی، بهکارگیری این دو روش رولا و لوبا بهجای یکدیگر در صنعت چاپ و نشر نیازمند مطالعات بیشتر است. با توجه به ارزیابیهای انجامشده، تدوین و اجرای برنامههای آموزشی جهت بهبود رفتارهای ارگونومیکی افراد و اصلاح روش انجام کار پیشنهاد میشود.
تشکر و قدردانی
نویسندگان بر خود لازم میدانند از همکاری تمامی شرکتکنندگان در این تحقیق تشکر و قدردانی کنند.