Document Type : Original Article
Authors
1 Professor, Cultures University Sabzevar
2 Correspornding Manager pezhvak rehabilitation Center
Abstract
Background & Aim: The model of Schema Therapy basically designed for the pathology of parenting and by focusing on the interpersonal relationships from childhood to adulthood has leaded to a decrease level in the early maladaptive schemas . Mothers of the children suffering deafness are pron to being depression and axiety.By studying schema modes and coping styles of these people and by identifying schemas type and presenting schema therapy techniques we can lower the level of their depression and anxity. The aim of present study was to the effectiveness of schema therapy (ST) on psychological well-being of Mothers of the children suffering deafness.
Methods & Materails: The present study is tentative type research with pre-test and a post-test with a control group. The statistical population of this study included the mothers that their children had gotten registered in of rehabilitation centers of deaf children. The statistical sample of this research consisted of 30 people that selected by the availability sampling and voluntary method. These people were randomly placed in control and experimental group,15 at each group. In pupose to determine the psychological well-being Ryff questionnaire was used respectively. Then , during 12 sessions lasted for 90 minutes of schema therapy was evaluated through the above mentioned above mentioned questionnaire.
Results: The results of statistical analysis by covariance of analysis showed that schema therapy significantly increased the psychological well-being(Fdf(1,27)=40/064 , p
Keywords
مقدمه
کمشنوایی از مهمترین علتهای ناتوانی در کودکان است. از دیدگاه خانواده، ناشنوایی پراسترسترین معلولیتهاست [1]. پس از اینکه در خانوادهای کودکی کمشنوا تشخیص داده شد، عموماً والدین وارد مرحلهای شبیه سوگواری و غم میشوند و کمشنوایی فرزندشان را بهمثابة ازدستدادن کودکی کامل و زندگیای هنجار برای او و کل خانواده در نظر میگیرد. البته، والدین با شنوایی هنجار که فرزند کمشنوا دارند استرس بسیار بیشتری نسبت به والدین کمشنوا دارند [2]. هر چه اضطراب والدین کودکان کمشنوا کمتر باشد، مشکلات هیجانی و اجتماعی فرزندانشان هم کمتر است [3].
بهزیستی روانشناختی اشاره به حسی از سلامتی دارد که آگاهی کامل از تمامیت و یکپارچگی در تمام جنبههای فردی را شامل میشود. بهزیستی روانی از سه مؤلفه تشکیل شده است: رضامندی، عاطفة منفی و عاطفة مثبت [4].
ریف و کِیِس [5] مقیاسهای سنجش بهزیستی روانشناختی را نکوهش کردهاند و دو مؤلفة دیگر به مقیاس بهزیستی جدای از رضایت از زندگی و تعادل عاطفی افزودهاند. این دو مؤلفه عبارت است از عزتنفس و خودمختاری. آنها ارزیابی واحد چند محوری را پیشنهاد میکنند، شامل مؤلفههای نگرش مثبت به خود شخص و زندگی گذشتهاش (خویشتنپذیری)، رضایت از ارتباط با دیگران (ارتباط مثبت با دیگران)، حس خودمختاری و استقلال و آزادی از هنجارها (خودپیروی)، هدفداشتن در زندگی و اعتقاد به اینکه زندگی هر فردی معنادار است (هدف در زندگی)، توانایی ادارة زندگی و محیط اطراف (تسلط محیطی) و آزاد بودن نسبت به تجربیات جدید بههمراه رشد شخصی.
بین ابعاد بهزیستی روانشناختی و روانرنجوری رابطة منفی و معناداری وجود دارد [6]. بین ابعاد بهزیستیروانشناختی و اضطراب، و افسردگی و خصومت رابطة معناداری وجود دارد [7].
طرحوارة یانگ و همکاران [8] که طرحوارة درمانی یا درمان طرحوارهمحور نیز خوانده میشود تلفیقی ابتکاری است از رفتار درمانی شناختی با گشتالتدرمانی و روابط موضوعی رویکردیهای روانکاوی محسوب میشود. در واقع، گسترش مدل سنتی رفتاردرمانی شناختی است که بیشتر بر رابطة درمانی، تجربة عاطفی و بحث از تجارب اولیة زندگی تأکید دارد. نقطة مرکزی این نظریه، طرحوارههای ناسازگار اولیه است.
طرحوارههای ناسازگار اولیه قدیمیترین مؤلفههای شناختی و باورها و احساسات غیرشرطی دربارة خودمان است و از تعامل خلقوخوی فطری کودک با تجارب ناکارآمد او با والدین، خواهر و برادرها و همسالان طی سالهای اولیة زندگی بهوجود میآید. این طرحوارههای غیرشرطی، آسیبپذیری و اشکال نوروتیکی اختلالات و مشکلات روانشناختی را افزایش میدهد [9].
طرحوارههای ناسازگار اولیه با عواطف مثبت، اعتماد به نفس و سازگار مشارکتی زوجین رابطة منفی دارد [10]. طرحوارههای ناسازگار اولیه اثر منفی بر رضایت زناشویی دارد [11]. بین طرحوارههای ناسازگار اولیه و ازهمپاشیدگی خانوادگی رابطة معنادار موجود دارد [12]. طرحوارة درمانی در بهبود ارتباط زناشویی بین زنان و همسران آنها کارآمد است و برای افزایش رضایت زناشویی، این رویکرد را میتوان همگام با سایر روشهای درمانی بهکار برد [13].
با توجه به بررسیهای صورتگرفته، تاکنون پژوهشی در زمینة اثربخشی طرحوارهدرمانی بر بهزیستی روانشناختی مادران کودکان مبتلا به ناشنوایی صورت نگرفته است. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که آیا طرحوارهدرمانی بر ابراز وجود و تمایزیافتگی مادران کودکان مبتلا به ناشنوایی مؤثر است؟
مواد و روشها
طرح پژوهش حاضر، تجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. متغیر مستقل طرحوارهدرمانی است که تنها در گروه آزمایش اعمال، تأثیر آن بر نمرات پسآزمون در بیماران گروه آزمایش بررسی و با گروه کنترل مقایسه شد.
جامعة آماری مورد بررسی در پژوهش حاضر، شامل 80 نفر از مادران کودکان ناشنوای زیر 6 سال شهرستان سبزوار است که در مراکز توانبخشی این شهر ثبتنام کرده بودند. از این تعداد، 30 نفر بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) انتخاب شدند. افراد نمونه با شیوة نمونهگیری در دسترس و داوطلبانه با گمارش تصادفی انتخاب شدند. به هر دو گروه قبل از اعمال متغیر مستقل، پرسشنامة بهزیستی روانشناختی داده شد. سپس، گروه آزمایش دوازده جلسه تحت طرحوارهدرمانی قرارگرفت. جلسات بهمدت 90 دقیقه و بهصورت یک جلسه در هفته تشکیل شد. پس از پایان جلسات درمانی، پرسشنامة مذکور به هر دو گروه داده شد تا دوباره تکمیل کنند. سپس، نمرات پیش و پسآزمون هر دو گروه با هم مقایسه شد. محتوای دوازده جلسه طرحوارهدرمانی، بهاختصار بهشرح زیر است:
جلسة نخست، خوشآمدگویی و آشنایی اعضای گروه با یکدیگر، ایجاد انگیزه برای درمان، مروری بر ساختار جلسات و قوانین و مقررات مربوط به گروهدرمانی، مرور اهداف و منطق کلی درمان، و اجرای پیشآزمون.
جلسة دوم، تعریف طرحوارهدرمانی، طرحوارههای ناسازگار اولیه، ویژگیهای طرحوارههای ناسازگار اولیه، و ریشههای تحولی طرحوارهها.
جلسة سوم، معرفی حوزههای طرحواره و طرحوارههای ناسازگار اولیه، شرح مختصر در مورد بیولوژی طرحوارههای ناسازگار اولیه، توضیح در مورد عملکردهای طرحواره، و شرح مختصر تداوم و بهبود طرحواره.
جلسة چهارم، معرفی سبکها و پاسخهای مقابلهای ناسازگار که موجب تداوم طرحوارهها میشود، بههمراه مثالهایی از زندگی روزمره، تعریف مفهوم ذهنیتهای طرحوارهای، وایجاد آمادگی در بین مادران برای سنجش و تغییر طرحوارهها.
جلسة پنجم، آموزش طرحوارههای شرطی و غیرشرطی، تصویرسازی هیجانی خلقوخوی هیجانی و دادن بازخورد برای شناسایی بیشتر طرحواره، و ایجاد آمادگی برای تغییر.
جلسة ششم، آزمون اعتبار طرحوارهها توسط مادران، به چالشگرفتن طرحواره (قداستزدایی)، تکنیک پیوستارنگری، و نامة معرفی خود.
جلسة هفتم، بررسی شواهد تأییدکننده و ردکنندة طرحواره، بهچالشگرفتن شواهد تأییدکنندة طرحواره توسط مادران، و ارزیابی مزایا و معایب سبکهای مقابلهای مادران.
جلسة هشتم، برقراری گفتگو بین جنبة سالم و جنبة طرحواره در میان مادران، تدوین و ساخت کارتهای آموزشی به کمک مادران، و آموزش تکمیل فرم ثبت طرحواره توسط مادران
جلسة نهم، ارائة منطق استفاده از چنین تکنیکهایی در درمان، انجام گفتگوهای خیالی، بازوالدینی در حین کار با تصاویر ذهنی، نوشتن نامه به والدین، و گفتگوی خیالی با والدین.
جلسة دهم، معرفی مجدد سبکهای مقابلهای بهعنوان آماجهای مهم تغییر، آمادگی برای انجام الگوشکنی رفتار، تعیین رفتارهای خاص بهعنوان آماجهای احتمالی تغییر، و اولویتبندی رفتارها برای الگوشکنی.
جلسة یازدهم، فهرستکردن مصادیق پاسخهای مقابلهای مراجع، تأیید ناهمخوانی خواستههای مراجع با رفتارهایش (رفتار متناقض)، آموزش متناسب با خواستههای مراجع، و شیوة صحیح رسیدن به خواستهها.
جلسة دوازدهم، افزایش انگیزه برای تغییر،آموزش تمرین رفتارهای سالم از طریق تصویرسازی ذهنی و ایفای نقش، آموزش غلبه بر موانع تغییر رفتار و ایجاد تغییرات مهم در زندگی، شناسایی مادرانی که نیاز به مداخلة فردی دارند و برنامهریزی برای جلسة مشاورة انفرادی با آنها، غلبه بر موانع تغییر رفتار، و اجرای پسآزمون.
برای جمعآوری دادهها از ابزار پرسشنامة بهزیستی روانشناختی ریف استفاده شد. این پرسشنامه را ریف (1995) برای سنجش شش جنبه از بهزیستی روانشناختی طراحی کرد. در این پرسشنامه برای هر جنبه سه سؤال در نظر گرفته شد. پاسخ به هر یک از هجده سؤال این پرسشنامه روی طیفی شش درجهای از کاملاً مخالفم تا کاملاً موافقم درجهبندی میشود. همبستگی این پرسشنامه با فرم اصلی آن از 70/0 تا 89/0 در نوسان بوده است [14]. در نمونهای 330 نفری از دانشجویان، روایی و اعتبار این پرسشنامه بررسی شد. در این پژوهش برای محاسبة اعتبار از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب پایایی کل مقیاس برابر با 73/0 و عامل پذیرش خود 67/0، تسلط محیطی 72/0، رابطة مثبت با دیگران 65/0، داشتن هدف در زندگی 75/0، رشد فردی 77/0 و عامل تسلط بر محیط 60/0 بهدست آمد. همچنین، همبستگی این پرسشنامه با فرم 84 سؤالی نیز بیانگر روایی مطلوب این پرسشنامه بود. این پرسشنامه برای ابعاد ششگانة بهزیستی روانشناختی بهکار گرفته شد [15].
در مرحلة بعد، دادههای بهدست آمده از این پرسشنامه با نرمافزار SPSS تجزیهوتحلیل شد. از سویی، برای تحلیل دادهها از روشهای آماری توصیفی و آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد.
یافتهها
در جدول 1، یافتهها نشان میدهد که بیشترین فراوانی در هر دو گروه در فاصلة سنی 25-30 سال و کمترین فراوانی مربوط به گروه سنی 40-45 سال است. بیشترین فراوانی در هر دو گروه مربوط به مادران خانهدار و کمترین فراوانی مربوط به مادران شاغل است. بیشترین فراوانی در هر دو گروه مربوط به قشر با درآمد متوسط و کمترین فراوانی مربوط به قشر با درآمد بالاست. بیشترین فراوانی در هر دو گروه در مورد سطح تحصیلات در مقاطع ابتدایی و دیپلم و کمترین فراوانی در مقطع فوقدیپلم است.
در جدول 2، از مقایسة نمرات بهدستآمده در مرحلة پیشآزمون و پسآزمون گروه کنترل و آزمایش متغیرها، به این نتیجه دست مییابیم که نمرات گروه کنترل تغییر اندکی دارد که این موضوع در گروه آزمایش میزان و افزایش بالاتری داشت. این تغییر و افزایش مورد انتظار بوده است.
در جدول 3، در بررسی نرمالبودن متغیرها در جامعه، از آزمون کالموگروف- اسمیرنوف یکطرفه استفاده شد. در تفسیر این آزمون باید گفت، با توجه به سطح معناداری که بیشتر از آلفای 05/0 است، میتوان چنین استنباط کرد که توزیع متغیرهای تحقیق در جامعه نرمال است و فرض H0پذیرفته میشود و میتوان از آزمونهای پارامتریکی استفاده کرد.
نتایج جدول 4 نشان میدهد با توجه به بالابودن سطح معناداری از آلفای 05/0 واریانسها همگن و فرض همگنی واریانسها در مورد تمامی متغیرها محقق شده است و میتوان از آزمون تحلیل کواریانس استفاده کرد.
بر اساس نتایج بهدستآمده از جدول 5 و با توجه به Fهای محاسبهشدة 802/21، 503/33، 533/15، 024/31، 038/17، 077/21، 064/40= (27و1Fdf(، و 001/0، 000/0sig=، چون سطح معناداری از سطح 05/0p< است و با توجه به معنادارشدن Fهای محاسبهشده نتیجه میگیریم که بین میانگین تعدیلشدة نمرات متغیر بهزیستی روانشناختی و مؤلفههای آن در گروههای آزمایش و کنترل تفاوت معناداری مشاهده میشود (01/0>p) و میتوان گفت که فرایند درمان بر بهزیستی روانشناختی و مؤلفههای مادران کودکان مبتلا به ناشنوایی در گروه آزمایش تأثیر معناداری داشته است.
جدول 1. توزیع فراوانی واحدهای پژوهش بر اساس متغیرهای دموگرافیکی
کل 30 N= |
گروه کنترل 15N= |
گروه آزمایش 15 N= |
سطوح |
متغیرها |
|||
درصد |
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
||
73 |
22 |
67 |
10 |
80 |
12 |
خانهدار |
وضعیت شغلی |
27 |
8 |
33 |
5 |
20 |
3 |
شاغل |
|
37 |
11 |
40 |
6 |
33 |
5 |
درآمد پایین |
وضعیت اقتصادی |
53 |
16 |
47 |
7 |
60 |
9 |
درآمد متوسط |
|
10 |
3 |
13 |
2 |
7 |
1 |
درآمد بالا |
|
30 |
9 |
13 |
2 |
47 |
7 |
ابتدایی |
وضعیت تحصیلی |
13 |
4 |
13 |
2 |
13 |
2 |
سیکل |
|
30 |
9 |
40 |
6 |
20 |
3 |
دیپلم |
|
7 |
2 |
13 |
2 |
0 |
0 |
فوقدیپلم |
|
20 |
6 |
20 |
3 |
20 |
3 |
کارشناسی |
|
20 |
6 |
27 |
4 |
13 |
2 |
25-20 |
وضعیت سنی |
30 |
9 |
33 |
5 |
27 |
4 |
30- 25 |
|
27 |
8 |
27 |
4 |
27 |
4 |
35-30 |
|
17 |
5 |
0 |
0 |
33 |
5 |
40- 35 |
|
2 |
2 |
13 |
2 |
0 |
0 |
45-40 |
شکل 1. نمودار میلهای درصد فراوانی متغیر سن در افراد نمونة مورد مطالعه
شکل 2. نمودار میلهای درصد فراوانی متغیر وضعیت شغلی در افراد نمونة مورد مطالعه
شکل 3. نمودار میلهای درصد فراوانی متغیر وضعیت اقتصادی در افراد نمونة مورد مطالعه
شکل 4. نمودار میلهای درصد فراوانی متغیر سطح تحصیلات در افراد نمونة مورد مطالعه
جدول 2. نمرات میانگین و انحراف استاندارد متغیرهای پژوهش
گروه کنترل |
گروه آزمایش |
مرحله |
شاخص |
|||
انحراف استاندارد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
میانگین |
|||
29 |
335 |
30 |
331 |
پیشآزمون |
نمرة کل بهزیستی روانشناختی |
بهزیستی روانشناختی |
41 |
325 |
34 |
383 |
پسآزمون |
||
7 |
57 |
7 |
54 |
پیشآزمون |
تسلط بر محیط |
|
7 |
56 |
7 |
64 |
پسآزمون |
||
6 |
58 |
8 |
57 |
پیشآزمون |
زندگی هدفمند |
|
6 |
59 |
9 |
66 |
پسآزمون |
||
7 |
54 |
8 |
52 |
پیشآزمون |
پذیرش خود |
|
7 |
53 |
7 |
62 |
پسآزمون |
||
6 |
55 |
6 |
59 |
پیشآزمون |
روابط مثبت با دیگران |
|
5 |
55 |
6 |
66 |
پسآزمون |
||
6 |
53 |
5 |
50 |
پیشآزمون |
خود مختاری |
|
5 |
51 |
7 |
59 |
پسآزمون |
||
5 |
57 |
6 |
58 |
پیشآزمون |
رشد فردی |
|
6 |
57 |
6 |
67 |
پسآزمون |
جدول 3. خلاصة نتایج آزمون کالموگروف- اسمیرنوف(K-S) در بررسی فرض نرمالبودن توزیع متغیرهای تحقیق
سطح معناداری Sig)) |
کالموگروف- اسمیرنوف |
متغیر |
92/0 |
54/0 |
بهزیستیروانشناختی |
64/0 |
74/0 |
پذیرش خود |
98/0 |
44/0 |
خودمختاری |
96/0 |
49/0 |
روابط مثبت با دیگران |
63/0 |
74/0 |
هدفمندی در زندگی |
73/0 |
68/0 |
رشد فردی |
77/0 |
66/0 |
تسلط بر محیط |
جدول 4. خلاصة نتایج آزمون همگنی رگرسیون در متغیرهای تحقیق
سطح معناداری Sig)) |
Df2 |
Df1 |
متغیر |
72/0 |
28 |
1 |
بهزیستی روانشناختی |
51/0 |
28 |
1 |
پذیرش خود |
17/0 |
28 |
1 |
خودمختاری |
11/0 |
28 |
1 |
روابطمثبت با دیگران |
78/0 |
28 |
1 |
هدفمندی در زندگی |
80/0 |
28 |
1 |
رشد فردی |
26/0 |
28 |
1 |
تسلط بر محیط |
جدول 5. خلاصة نتایج تحلیل کواریانس نمرات پیشآزمون متغیر بهزیستی روانشناختی و مؤلفههای آن
سطح معناداری (sig) |
نسبت F |
مجذور میانگین |
درجة آزادی |
جمع مجذورات |
||
000/0 |
988/32 |
839/23126 |
2 |
679/46253 |
مدل تصحیحشده |
بهزیستی روانشناختی |
000/0 |
318/30 |
146/21255 |
1 |
146/21255 |
پیشآزمون بهزیستی روانشناختی |
|
000/0 |
064/40 |
692/28087 |
1 |
692/28087 |
گروه |
|
|
|
079/701 |
27 |
121/18929 |
خطا |
|
|
|
|
30 |
000/3820416 |
کل |
|
|
|
|
29 |
800/65182 |
کل تصحیحشده |
|
000/0 |
617/18 |
694/551 |
2 |
388/1103 |
مدل تصحیحشده |
پذیرش خود |
000/0 |
765/20 |
355/615 |
1 |
355/615 |
پیشآزمون پذیرش خود |
|
000/0 |
077/21 |
593/624 |
1 |
593/624 |
گروه |
|
|
|
634/29 |
27 |
112/800 |
خطا |
|
|
|
|
30 |
000/101091 |
کل |
|
|
|
|
29 |
500/1903 |
کل تصحیحشده |
|
001/0 |
781/9 |
377/301 |
2 |
753/602 |
مدل تصحیحشده |
خودمختاری |
015/0 |
709/6 |
720/206 |
1 |
720/206 |
پیشآزمون خودمختاری |
|
000/0 |
038/17 |
983/524 |
1 |
983/524 |
گروه |
|
|
|
813/30 |
27 |
947/831 |
خطا |
|
|
|
|
30 |
000/92515 |
کل |
|
|
|
|
29 |
700/1434 |
کل تصحیحشده |
|
000/0 |
523/36 |
150/672 |
2 |
301/1344 |
مدل تصحیحشده |
روابطمثبت با دیگران |
000/0 |
701/20 |
967/380 |
1 |
967/380 |
پیشآزمون روابط مثبت با دیگران |
|
000/0 |
024/31 |
955/570 |
1 |
955/570 |
گروه |
|
|
|
404/18 |
27 |
899/496 |
خطا |
|
|
|
|
30 |
000/112012 |
کل |
|
|
|
|
29 |
200/1841 |
کل تصحیحشده |
|
000/0 |
314/20 |
381/650 |
2 |
762/1300 |
مدل تصحیحشده |
هدفمندی در زندگی |
000/0 |
098/27 |
562/867 |
1 |
562/867 |
پیشآزمون هدفمندی در زندگی |
|
001/0 |
533/15 |
293/497 |
1 |
293/497 |
گروه |
|
|
|
016/32 |
27 |
438/864 |
خطا |
|
|
|
|
30 |
000/119728 |
کل |
|
|
|
|
29 |
200/2165 |
کل تصحیحشده |
|
000/0 |
307/27 |
147/546 |
2 |
294/1092 |
مدل تصحیحشده |
رشد فردی |
000/0 |
599/18 |
994/371 |
1 |
994/371 |
پیشآزمون رشد فردی |
|
000/0 |
503/33 |
069/670 |
1 |
069/670 |
گروه |
|
|
|
000/20 |
27 |
006/540 |
خطا |
|
|
|
|
30 |
000/115839 |
کل |
|
|
|
|
29 |
300/1632 |
کل تصحیحشده |
|
000/0 |
944/15 |
196/453 |
2 |
393/906 |
مدل تصحیحشده |
تسلط بر محیط |
000/0 |
647/16 |
193/473 |
1 |
193/473 |
پیشآزمون تسلط بر محیط |
|
000/0 |
802/21 |
732/619 |
1 |
732/619 |
گروه |
|
|
|
425/28 |
27 |
474/767 |
خطا |
|
|
|
|
30 |
000/109434 |
کل |
|
|
|
|
29 |
867/1673 |
کل تصحیحشده |
بحث
پژوهش حاضر، بهمنظور بررسی اثربخشی طرحوارهدرمانی بر بهزیستی روانشناختی مادران کودکان مبتلا به ناشنوایی انجام شد. نتایج بهدستآمده از پژوهش حاضر نشان داد که طرحوارهدرمانی بر بهزیستی روانشناختی و مؤلفههای آن تأثیر معناداری دارد. نتایج پژوهش حاضر با پژوهشهای اسماعیلی [16]، سلگی [17]، کارمن و ونگیروس [18]، ریان و دسی [19]، و سلیگمن و همکاران [20] همسوست.
نبود حمایتهای عاطفی اطرافیان، خدمات اجتماعی نامناسب و استرس مهمترین عوامل مؤثر بر اضطراب و کاهش بهزیستی روانی مادران کودکان ناشنواست [21]. مهمترین مسئله و شاید از مشکلترین مسائل مربوط به کودکی ناشنوا در خانواده، بعد تربیتی اوست. از آنجا که بیشترین بار تربیتی بر عهدة مادر است، وجود کودک ناشنوا موجب سنگینی این بار بر دوش مادر میشود، بهویژه که در فرهنگ ما مادر وقت بیشتری را در خانه سپری میکند. بنابراین، این بار تربیتی و ناکامیهای پیدرپی مادر در تربیت کودک ناشنوا ممکن است به کاهش بهزیستی روانی وی منجر شود [22].
مادران کودکان استثنایی، از جمله مادران کودکان ناشنوا، بهدلیل فرزند ناشنوای خود با چالشهای جدیدی مواجه میشوند که نحوة واکنش اطرافیان و بستگان یکی از آنهاست. آشنایان درک کمتری از موضوع دارند و واکنشهای آنها عمدتاً بهصورت دلسوزی و ترحم است. از اینرو، مادران معمولاً بهنوعی انزوا و کنارهگیری اجتماعی روی میآورند که سطح روابط صمیمانه و اجتماعی را کاهش میدهد، ضمن اینکه هر قدر ناشنوایی کودک آشکارتر و مشکلات رفتاری وی بیشتر باشد، این انزوا و کنارهگیری افزایش خواهد یافت. خانوادههای کودکان ناشنوا، بهطور کلی، شبکة اجتماعی کوچکتری دارند [23].
مادران کودکان ناشنوا بهدلیل شرایط خاص فرزندشان، وقت کمتری برای برقراری روابط اجتماعی دارند. بههمین سبب میتوان علت پایینبودن سطح مؤلفههای بهزیستی روانی در مادران کودکان ناشنوا را در محدودیت شبکة اجتماعی آنها، ارتباطات اجتماعی اندک و مشکلات فرزندشان جستجو کرد. علاوهبر این، میتوان گفت وضعیت خاص کودکان ناشنوا موجب میشود مادران آنها بسیار بیش از کودکان عادی برایشان وقت اختصاص دهند. بههمین دلیل، فرصت کمتری برای پرداختن به علایق شخصی، فعالیتهای اجتماعی و افزایش مهارتها دارند. بنابراین، وضعیت بهزیستی روانی و مؤلفههای آن در مادران کودکان ناشنوا در مقایسه با مادران کودکان عادی پایینتر است [22].
نتیجهگیری
در مجموع، نتایج کلی این پژوهش از ارزشمندی و اثربخشی طرحوارهدرمانی بر افزایش بهزیستی روانشناختی مادران کودکان مبتلا به ناشنوایی حمایت میکند.باتوجه به اینکه جامعة تحقیق حاضر مادران کودکان مبتلا به ناشنوایی بودند و در مصاحبة تشخیصی که بهصورت انفرادی از آنها بهعمل آمد، حدود 90 درصد مادران تلخترین رویداد منفی طرحوارة برانگیزان را شنیدن خبر ناشنوایی فرزنداشان ذکر کردند و نوع سبک مقابلهای اکثر مادران جبران افراطی و نوع ذهنیت طرحوارهای اکثر آنها کودک آسیبپذیر بود.
مادران کودکان مبتلا به ناشنوایی بهعلت اطلاع پیداکردن غیرمنتظره از ناشنوایی کودکشان دچار شوک میشوند و سلامت روان آنها دچار اختلال میگردد و در معرض افسردگی و اضطراب قرارمیگیرند. لذا، نیاز مبرم است که طرحوارهدرمانی بهصورت فردی برای همة مادران جهت درمان افسردگی و اضطرابشان برنامهریزی شود و پیگیری لازم بهعمل آید. انجام این پژوهش (طرحوارهدرمانی) در آینده برای پدران این کودکان لازم و ضروری است.
تشکر و قدردانی
با تقدیر و تشکر از مدیر محترم مرکز توانبخشی پژواک (ویژة خانواده و کودک کمشنوا و ناشنوای زیر 6 سال) شهر سبزوار که از این پژوهش حمایت مالی کردند و همکاری صمیمانهای در اجرای جلسات درمان گروهی (طرحوارة درمانی) داشتند. این مقاله حاصل بخشی از پایاننامة کارشناسیارشد روانشناسی بالینی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات خراسان رضوی است. بدین وسیله از زحمات استاد راهنمای گرانقدر جناب آقای دکتر حسین ماهور سپاسگزاری میشود.