Document Type : Original Article
Authors
1 Assistant Professor, Faculty of Nursing and Midwifery, Gonabad University of Medical Sciences, Gonabad, Iran
2 Associate Professor, Faculty of Nursing and Midwifery, Gonabad University of Medical Sciences, Gonabad, Iran
3 M.Sc., in Education Nursing, Student Research Committee, Gonabad University of Medical Sciences, Gonabad, Iran
Abstract
Background: Some of the problems of patients with cancer are non-adhering to treatment and uncertainty in illness, which are affected by psychological issues and different patient characteristics. So by paying clinical attention to these factors, prognosis and ultimately the quality of life can be improved.This study was aimed to determine correlation between uncertainty in illness, demographic and clinical factors with adherence to treatment in patients with cancer.
Materials and Methods:This is a correlation study done on 150 patients with cancer referred to Qaem and Omid hospitals of Mashhad. Sampling was based on accessible model and according to criteria of study. The data were collected by using demographic, Michel 's uncertainty in illness and MARS adherence to treatment questionnaire, then analyzed by SPSS version 21,descriptive statistics and statistical tests of Pearson, Spearman and multiple regression with P value<0/05.
Results:The results showed there is a significant negative correlation between uncertainty in illness and adherence to treatment(r=-0 /367, p<0/001).The multiple regression analyzed uncertainty in illness, metastasis, location, age and income patients as predictors of adherence to treatment so that 46% of its variance is explained by these variables.
Conclusion: Because of significant correlation between uncertainty in illness and adherence to treatment with significant predictive capability of uncertainty in illness for adherence to treatment, nurses and health care providers with reducer strategies of uncertainty in illness can improve adherence to treatment and ultimately quality of care and life in these patients.
Keywords
Main Subjects
مقدمه
امروزه، سرطان یکی از علتهای اصلی مرگ است [1]. پیشبینی میشود در دهههای آینده با توجه به افزایش آلودگیهای محیطی، افزایش سالمندان (پیرترشدن جامعه) و رشد جمعیت، روند افزایشی نیز داشته باشد، بهطوری که سرطان، یکی از مشکلات عمده و مهم سلامت کشور خواهد بود [2 و 3].
مبتلایان به سرطان از زمان تشخیص بیماری و شروع درمان، با سطوح بالایی از تنشهای روانی [4] مواجه میشوند و به علت پیچیدگیهایی که در درمان و علایم بیماری دارند، سطوحی از عدم قطعیت در بیماری (uncertainty illness) نیز مطرح است که ناشی از مشکلات مربوط به ناتوانی در انجام فعالیتهای روزمره، عدم کفایت درمان و نگرانی در مورد عود بیماری است [5]. عدم قطعیت در بیماری، ناتوانی در تعیین معنای رویدادهای مربوط به بیماری یا ناتوانایی در پیشبینی رویدادهای بیماری تعریف میشود [6]. بنابراین، در اکثر موارد، عامل تنشزای مهمی است که بیشتر مردم بهدنبال کاهش آن یا یادگیری روشهایی برای کنار آمدن با آناند [7]. مطالعات بین عدمقطعیت در بیماری و کیفیت زندگی مبتلایان به بیماریهای مزمن رابطة معکوسی نشان میدهد [8]. در مطالعهای در ایران مشخص شد که میزان عدمقطعیت در بیماری در مبتلایان به سرطان در ایران بیش از مبتلایان به سرطان در جوامع غربی است [3].
در بیماری مزمن سرطان، به همان اندازه که تشخیص درست بیماری و تجویز درست دارو اهمیت دارد، مصرف صحیح داروها و همکاری با درمان نیز مهم است [9]. سازمان بهداشت جهانی (WHO)، با تأکید بر تبعیت از رژیم درمانی (adherence to treatment) و آموزش کارکنان مراقبتهای بهداشتی، آن را چنین تعریف میکند: اینکه تا چه حد رفتار شخص در مصرف دارو، پیروی از رژیم غذایی، یا اجرای تغییرات در شیوة زندگی منطبق بر توصیههای موافقتشده یا ارائهدهندة مراقبت سلامت است [10]. همة پرستاران احتمالاً بهطور مکرر ناتوانی یا امتناع بیمار در تبعیت از توصیههای پزشکی تجویزشده را شاهدند و اغلب از بیماران برای عدم تبعیت از رژیم دارویی و درمانی شکایت دارند [11].
طول دورة درمان و وضعیت اقتصادی بیماران نیز از عوامل مؤثر بر پذیرش و تبعیت از رژیم درمانی است، زیرا که هزینههای درمانی بالا، بهویژه در بیماریهای مزمن همچون سرطان، اثر منفی بر تبعیت از رژیم درمانی دارد. علاوهبر این، وضعیت تأهل یا زندگیکردن به همراه افراد دیگر (تنهانبودن) تأثیر مثبتی بر تبعیت از رژیم درمانی بیماران دارد [12-16].
با توجه به اینکه عدم قطعیت در بیماری در مبتلایان به سرطان تجربة ناخوشایندی است که ممکن است آثار منفی گستردهای بر ابعاد مختلف زندگی آنها و توانایی سازگاری با بیماری و کاهش کیفیت زندگی آنان داشتهباشد و از سویی تبعیت از رژیم درمانی هم در مبتلایان به سرطان متأثر از عوامل متعدد جمعیتشناختی و بالینی است، مانند عوامل مربوط به بیماری، خود بیمار و ارائهدهندگان مراقبت و جزآن، بهنظر میرسد بین این دو متغیر رابطه وجود داشته باشد. نظر به نبود مطالعات در زمینة ارتباط عدمقطعیت در بیماری و تبعیت از رژیم درمانی در مبتلایان به سرطان، این مطالعه با هدف بررسی ارتباط عدمقطعیت در بیماری و برخی عوامل جمعیتشناختی و بالینی با تبعیت از رژیم درمانی در مبتلایان به سرطان انجام شده است.
مواد و روشها
مطالعة حاضر مطالعة همبستگی است که در مورد 150 بیماران مبتلا به سرطان انجام شده است. جامعة مطالعه عبارت بود از تمامی مبتلایان به سرطان مراجعهکننده به درمانگاهها و کلنیکهای سرطان بیمارستانهای قائم و امید مشهد. حجم نمونه با استفاده از مطالعة راهنما و مشخصشدن ضریب همبستگی بین عدمقطعیت در بیماری و تبعیت از رژیم درمانی (240/0r=) حدود 137 نفر بهدست آمد که در این مطالعه تعداد 150 نمونه انتخاب شد. دادههای مطالعه با استفاده از فرم مشخصات جمعیتشناختی و بالینی- شامل سن، جنس، میزان تحصیلات، وضعیت تأهل، نحوة زندگی، تعداد افراد خانواده، شغل، میزان درآمد، محل سکونت، نوع سرطان، مرحلة سرطان، متاستاز، مدت تشخیص سرطان و نوع درمانها- پرسشنامة عدمقطعیت در بیماری میشل و پرسشنامة تبعیت از رژیم درمانی (Medication Adherence Rating Scale (MARS)) گردآوری شد. پرسشنامة عدمقطعیت در بیماری ابزاری روا و پایاست مشتمل بر 32 گویه در طیف امتیازدهی لیکرت و از 1 (کاملاً مخالفم) تا 5 (کاملاً موافقم). دامنة امتیازات آن از 32 تا 160 است. کسب امتیاز بیشتر نشاندهندة عدمقطعیت در بیماری بیشتر است. در این پژوهش از نسخة فارسی آن استفاده شد که در مطالعة سجادی و همکاران [3] دربارة بیماران مبتلا به سرطان روانسنجی شده است.
پرسشنامة تبعیت از رژیم درمانی نیز پرسشنامهای تأییدشده و معتبر است، مشتمل بر ده سؤال با پاسخهای بلی/ خیر که براساس اطلاعات بهدستآمده از تفکر و رفتار فرد طی یک هفتة گذشته تکمیل میشود. به پاسخهای مثبت امتیاز مثبت یک (1+) و به پاسخهای منفی امتیاز منفی یک (1-) داده میشود، با تفسیر اینکه امتیاز منفی به معنای عدمتبعیت و امتیاز مثبت به معنای تبعیت از رژیم درمانی است. بهمنظور حذف اعداد منفی امتیاز بهدستآمده را میتوان با 10 جمع کرد. در این صورت دامنة امتیازهای پرسشنامه بین 0 تا 10 میشود. کسب امتیاز بیشتر به معنای تبعیت از رژیم درمانی بیشتر است. پایایی این پرسشنامه در مطالعة حاضر با استفاده از ضریب کودر- ریچادسون 81/0 بهدست آمد و تأیید شد.
پس از ارائة مجوز کسبشده برای ورود به محیط پژوهش، بیماران مبتلا به سرطان بر اساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب و توضیح کامل در مورد اهداف پژوهش داده شد. همچنین، از آنان رضایتنامة کتبی گرفته شد. معیارهای ورود عبارت بود از سن بین 20 تا 70 سال، تشخیص قطعی سرطان بر اساس نظر متخصص انکولوژی، داشتن رضایت آگاهانه و تمایل به شرکت در مطالعه، گذشت حداقل شش ماه از زمان تشخیص سرطان، نداشتن سرطان درجة 4، نداشتن بیماری مهم جسمی و روانی همراه، نداشتن عارضة ناتوانکنندة جدی و مانع تبعیت از درمان سرطان، و توانایی درک و صحبتکردن به زبان فارسی.
سپس ابزارهای پژوهش در اختیار آنان قرارگرفت تا تکمیل کنند. در موارد خاص مانند ناتوانی در نوشتن (مانند داشتن سرم و مشکلات بینایی) پرسشنامهها را پژوهشگر قرائت میکرد و پاسخ مورد نظر بیماران را علامت میزد. اطلاعات بهدستآمده با دقت وارد رایانه شد و با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخة 21 و آزمونهای آماری پیرسون، اسپیرمن، آنالیز واریانس و رگرسیون متعدد در سطح معناداری 5 درصد وتوان آماری 80 درصد تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها
در کل، 150 پرسشنامه ارزیابی و تحلیل شد. مشخصات جمعیتشناسی و بالینی نمونههای پژوهش در جدول 1 بیان شده است (جدول 1).
نتایج پژوهش نشان داد تبعیت از رژیم درمانی دارای میانگین 62/7 و انحراف معیار 4/3 است. دامنة تغییرات تبعیت از رژیم درمانی در واحدهای پژوهش بین 0 تا 16 بوده است. همچنین، عدمقطعیت در بیماری دارای میانگین 60/115 و انحراف معیار 70/9 است. دامنة تغییرات عدم قطعیت در بیماری 85 تا 133 بوده است (جدول 2).
نتایج پژوهش نشان داد تبعیت از رژیم درمانی با عدمقطعیت در بیماری رابطة معنادار و معکوسی دارد (001/0P<، 367/0-r= ). همچنین، بین سن، تحصیلات، درآمد و متاستاز نیز با تبعیت از رژیم درمانی ارتباط معناداری وجود داشت (جدول 3). بین تبعیت از رژیم درمانی با سایر متغیرها مانند نحوة زندگی، محل زندگی و سابقة بیماری ارتباط معناداری وجود نداشت.
طبق آنالیز رگرسیون متعدد مشخص شد که پیشبینیکنندهای تبعیت از رژیم درمانی عبارت است از عدم قطعیت در بیماری، متاستاز، محل زندگی، سن و درآمد، بهطوری که 46 درصد از واریانس تبعیت از رژیم درمانی را این متغیرها بیان میکند (جدول 4).
بحث
یافتههای پژوهش نشان داد که میزان عدمقطعیت در بیماری در واحدهای پژوهش میانگین 60/115 و انحراف معیار 70/9 دارد. این یافته نشاندهندة این است که عدمقطعیت در بیماری در مبتلایان به سرطان در ایران در حد بالایی است. نتایج مطالعة سجادی و همکاران در مورد عدمقطعیت در بیماری در مبتلایان به سرطان، نشان داد که در ایران در سطوح بالایی است، بهطوری که میانگین کلی عدمقطعیت (8/16) 1/90 بوده است [3].
جدول 1. مشخصات جمعیتشناختی و بالینی واحدهای پژوهش
متغیر طبقات |
تعداد |
درصد |
|
جنس |
مونث مذکر |
60 90 |
40 60 |
سن(به سال) |
20-35 35-50 50-70 |
53 34 63 |
3/35 7/22 42 |
تحصیلات |
خواندن و نوشتن زیر دیپلم دیپلم دانشگاهی |
23 24 45 58 |
3/15 16 30 7/38 |
تأهل |
مجرد متأهل مطلقه بیوه |
28 105 2 15 |
7/18 70 3/1 10 |
وضعیت اقتصادی |
کمتر از حد کفاف در حد کفاف بیش از حد کفاف |
44 97 9 |
3/29 7/64 6 |
محل زندگی |
شهر روستا |
100 50 |
7/66 3/33 |
مرحلة سرطان |
یک دو سه |
44 75 31 |
3/29 50 7/20 |
نوع سرطان |
گوارش پستان خون پوست مغز استخوان سایر |
32 36 16 11 14 12 29 |
3/21 24 7/10 3/7 3/9 8 4/19 |
متاستاز |
دارد ندارد |
43 107 |
7/28 3/71 |
درمانهای انجامشده |
شیمیدرمانی اشعهدرمانی جراحی همة موارد سایر موارد |
16 5 28 97 4 |
7/10 3/3 7/18 7/64 6/2 |
جدول 2. میانگین عدمقطعیت در بیماری و تبعیت از رژیم درمانی در واحدهای پژوهش
شاخص/ متغیر |
میانگین |
انحراف معیار |
تبعیت از رژیم درمانی |
62/7 |
4/3 |
عدمقطعیت در بیماری |
60/115 |
70/9 |
جدول 3. ارتباط عدمقطعیت در بیماری، عوامل جمعیتشناختی و بالینی با تبعیت از رژیم درمانی
متغیر |
سن |
تحصیلات |
درآمد |
متاستاز |
نحوة زندگی |
عدمقطعیت در بیماری |
تبعیت از رژیم درمانی |
r=237/0- 004/0P= |
188/0r = 021/0P= |
399/0r = 001/0P< |
r=244/0- 003/0P= |
r=033/0 686/0P= |
367/0-r= 001/0P< |
جدول 4. پیشبینیکنندگی عدمقطعیت در بیماری، و عوامل جمعیتشناختی و بالینی بر تبعیت از رژیم درمانی در واحدهای پژوهش
شاخص متغیرها |
B |
T |
P |
Adjusted R2 |
عدمقطعیت |
089/0- |
120/4- |
001/0P< |
460/0 |
متاستاز |
196/1- |
619/2- |
010/0 |
|
محل زندگی |
604/2 |
974/6 |
001/0P< |
|
سن |
046/0- |
475/3- |
001/0 |
|
درآمد |
772/1 |
566/4 |
001/0P< |
یافتههای مطالعة حاضر هر چند نزدیک به مطالعة سجادی و همکاران [3] است، میزان عدمقطعیت کمی بیش از مطالعة ایشان است. شاید دلیل آن، متفاوتبودن جامعة پژوهش باشد، چرا که مطالعة ایشان در تهران انجام شد و میزان دانش و آگاهی و دسترسی به منابع ساکنان تهران نسبت به سایر شهرها بیشتر است. بنابراین، انتظار میرود عدمقطعیت در آنها کمتر باشد.
ژانگ و همکاران نیز میانگین70/76 را برای عدمقطعیت در مبتلایان به سرطان پستان بهدست آوردند [18]، که نشاندهندة پایینتر بودن عدمقطعیت نسبت به مطالعة حاضر است. شاید دلیل آن تفاوت در نوع سرطان و مشخصات بالینی و جمعیتشناختی نمونهها باشد، زیرا در مطالعة حاضر در نوع سرطان و مرحلة آن، بازة سنی و شغلی و سطح تحصیلات و فرهنگ جامعة پژوهش تنوع زیادی وجود داشت که تأثیر هر کدام بر عدمقطعیت مشخص است، در حالی که شرکتکنندگان پژوهش ایشان فقط زنان مبتلا به سرطان پستان بودند.
همچنین، در این پژوهش مشخص شد که 7/70 درصد از نمونههای پژوهش تبعیت از رژیم درمانی نداشتند. در راهنمای پرستاران به نقل از سازمان بهداشت جهانی آمده است که مبتلایان به انواع بیماری تا حدود 50 درصد از رژیم درمانی خود تبعیت میکنند که البته بر اساس نوع درمان و بیماری این میزان متفاوت است. برای مثال، مبتلایان به ایدز، مشکلات گوارشی، التهاب مفاصل و سرطان میزان تبعیت بیشتری دارند، در حالی که مبتلایان به دیابت و اختلالات خواب میزان تبعیت کمتری دارند. پیشبینی میشود که مبتلایان به سرطان بهعلت جدیبودن تشخیص بیماری تبعیت بیشتری داشته باشند، در حالی که مطالعات میزان تبعیت از رژیم درمانی را در این مبتلایان 20 درصد گزارش میکند [18] که با یافتههای بهدستآمده از نتایج مطالعة حاضر منطبق است و از آن حمایت میکند.
در پژوهشی مشخص شد که طبق آمار بهدستآمده از راههای مختلفی همچون خودگزارشی بیماران، تعداد داروهای مصرفشده و نتایج آزمایشگاهی، میزان تبعیت از رژیم درمانی در مبتلایان به سرطان بین 50 تا 100 درصد متغیر است [19].
در مطالعهای دیگر روی بیماران مبتلا به بیماری مزمنی مثل پرفشاری خون، میزان تبعیت از رژیم درمانی 82 درصد بهدست آمد [20].
شاید دلیل تفاوتها بین پژوهش حاضر و سایر منابع، این است که مبتلایان به سرطان دانش و اطلاعات لازم را در مورد ماهیت سرطان ندارند و از اهمیت و نقش مؤثر تبعیت از رژیم درمانی در اثربخشی روند درمان آگاهی نداشتند. همچنین، درمانهای سرطان نسبت به سایر بیماریهای مزمن پیچیدهتر و بر کیفیت زندگی مبتلایان بسیار تأثیرگذار است و از آنجا که در پژوهش حاضر میزان نیاز آموزشی در واحدهای پژوهش خیلی زیاد بوده است، بر درک و شناخت کمتر ماهیت سرطان و ابعاد آن تأثیرگذار است.
بر اساس نتایج آزمونهای پیرسون و اسپیرمن، تبعیت از رژیم درمانی با برخی متغیرهای جمعیتشناختی و بالینی از جمله سن، تحصیلات، درآمد، متاستاز و عدمقطعیت در بیماری ارتباط معناداری دارد، اما با سایر متغیرها مانند نحوة زندگی و محل زندگی ارتباط معناداری وجود نداشت؛ با تفسیر اینکه تبعیت از رژیم درمانی بیشتر با کمشدن سن، افزایش سطح تحصیلات، افزایش درآمد و نداشتن متاستاز همراه است.
در مطالعة مروری نظاممند نیز عوامل تأثیرگذار بر تبعیت از رژیم درمانی در مبتلایان به سرطان بررسی شده است؛ از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- سن. در بعضی از تحقیقات بیش از 75 سال را سن عدمتبعیت گزارش کردهاند، اما برخی هیچ نوع ارتباطی را بین سن و تبعیت از رژیم درمانی نیافتهاند.
- تأهل. برخی مطالعات در بررسی ارتباط مجردبودن یا داشتن چند همراه اختلافنظر دارند.
شاید دلیل این تفاوتها مربوط به روشهای مختلف نمونهگیری یا تفاوت بین جامعة مورد مطالعه در کارآزمایی بالینی با جمعیت عمومی سرطان موجود در پایگاههای اداری باشد. از سوی دیگر، تأثیر منفی بستریشدن در بیمارستان، عوارض جانبی مربوط به درمان و عدمملاقات متخصص سرطانشناسی تأیید شده است [17].
در بررسی میزان پیشبینیکنندگی عدمقطعیت در بیماری و عوامل جمعیتشناختی و بالینی بر تبعیت از رژیم درمانی، طبق آنالیز رگرسیون متعدد مشخص شد که پیشبینیکنندهای تبعیت از رژیم درمانی شامل عدم قطعیت در بیماری، متاستاز، محل زندگی، سن و درآمد است، بهطوری که 46 درصد از واریانس تبعیت از رژیم درمانی با این متغیرها بیان میشود. بهنظر میرسد ارتباط تبعیت از رژیم درمانی با متغیر متاستاز بهدلیل این باشد که سرطان با متاستاز در مرحلة پیشرفته با عوارض و علایم ناتوانکنندهای همراه است که به سهم خود میزان عدم قطعیت را افزایش و کیفیت زندگی را کاهش داده است. همچنین، مبتلایانی که محل زندگی آنها دور از مراکز درمانی است، بهتنهایی زندگی میکردند یا خانوادة پرجمعیت و بهدنبال مسئولیتهای بیشتری داشتهاند. وضعیت اقتصادی آنان کمتر از حد کفاف بوده است و میزان عدمقطعیت بیشتر و تبعیت از رژیم درمانی کمتری داشتند.
نتیجهگیری
بهطور کلی، نتایج پژوهش حاضر نشان داد، بیماران مبتلا به سرطان در حد قابلتوجهی عدمقطعیت در بیماری را تجربه میکنند و میزان تبعیت از رژیم درمانی در بین آنها وضعیت رضایتبخشی را نشان نمیدهد. هچنین، نتایج پژوهش نشان داد عدم قطعیت در بیماری و برخی عوامل جمعیتشناختی و بالینی بر تبعیت از رژیم درمانی در مبتلایان به سرطان تأثیرگذاراست، بهطوری که جزو پیشبینیکنندههای آن محسوب میشود. بهبیان دیگر، در مبتلایان به سرطان هر چه میزان عدمقطعیت در بیماری بیشتر باشد، عدمتبعیت از رژیم درمانی نیز بیشتر است. لذا، با توجه به اینکه این متغیرها تا حد قابلتوجهی قابلیت پیشبینیکنندگی برای تبعیت از رژیم درمانی دارد، لازم است پرستاران و ارائهکنندگان مراقبت سلامت به راهبردهایی بیشتر توجه کنند که به نحو مؤثری به کاهش عدمقطعیت در این بیماران منجر میشود تا از این طریق بتوانند میزان تبعیت از رژیم درمانی را در بیماران ارتقا دهند و مراقبت مؤثرتری از بیماران بهعمل آورند و به بهبود اثربخشی درمان و کاهش عوارض جانبی آن کمک کند.
تشکر و قدردانی
مطالعة حاضر پروژة تحقیقاتی مصوب دانشگاه علوم پزشکی گناباد و بخشی از رسالة کارشناسیارشد پرستاری (با شمارة ثبت 71/94 و کد اخلاق GMU.REC.1393.140) بود که با حمایتهای مالی مرکز تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی گناباد به انجام رسید. بدینوسیله مراتب سپاس و قدردانی خود را از مسئولان دانشکدة پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی گناباد و پرسنل بخشها و کلنیکهای سرطان بیمارستانهای قائم و امید مشهد ابراز میداریم. در پایان از تمام مبتلایان به سرطانی که در این راه ما را یاری کردند، تشکر ویژهای داریم.