Document Type : Original Article
Authors
1 M.Sc. Student in Nursing, School of Nursing and Midwifery, Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran
2 Assistant Professor, Department of Medical-Surgical, School of Nursing and Midwifery, Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran
3 B.Sc. in Nursing, Training Supervisor, Shahid Kamyab Hospital, Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran
Abstract
Background & Objectives: Unstable condition of clinical situation of patients in Intensive Care Unit requires made nurses be competent in decision making. Despite the importance of clinical decision making in nursing, yet this is not the appropriate place in the profession. This study was conducted to evaluate the clinical decision making of nurses in Intensive Care Units of educational hospitals in Mashhad.
Materials & method: This descriptive study was conducted through stratified random on 233 nurses employed in educational hospitals of Mashhad University of Medical Sciences. PDAQ questionnaire was used to collect data. Data analysis was done using descriptive and inferential statistics (t -test, correlation and ANOVA) in SPSS V.16.
Results: The results showed that nurses participation was in the average level at all phases of clinical decision making consist of identifying the problem (33.1±10.7), present of the solutions (34.1±10.3) and implement the solution (32.1±9.7). Nurses were acquired the highest score in the phase of present and evaluation of alternative solutions and lowest score in the phase of implement the solution.
Conclusion: According to results of this study, nurses’ participation was in the average level at all phases of clinical decision making. It seems that nursing education programs are not effective to enhance clinical decision making skills; therefore, the results of this study can be used to improve clinical decision making in nursing education and continuing education programs.
Keywords
مقدمه
بخشهای مراقبت ویژه بهدلیل پیچیدگی وضعیت بالینی بیماران و تغییرات سریع وضعیت همودینامیکی آنها نیازمند تصمیمگیری سریع پرستاران در مدت زمانی اندک است [1]. لذا، از نقشهای مهم پرستاران در بخشهای مراقبت ویژه حمایت صحیح از بیمار، و تصمیمگیری و قضاوت بالینی درست در مواقع بحرانی است [2]. پرستاران در مقایسه با سایر شاغلان مراقبتهای بهداشتی، مدت زمان بیشتری در تماس با بیماراناند و تصمیمگیری آنها نقش بسیار مهمی در سرنوشت بالینی بیماران دارد [3 و 4].
بر اساس نتایج مطالعة باکنال، پرستاران هر 30 ثانیه در یکی از حیطههای انجام مداخلات پرستاری، ارزیابی وضعیت بالینی بیماران و فرایندهای ارتباطی در حال تصمیمگیریاند [5]. تصمیمگیری بالینی را میتوان مداخلات و راهکارهایی دانست که به بهبود وضعیت بالینی بیمار از شرایط فعلی به شرایط مطلوب نهایی کمک میکند و دارای سه مرحلة اساسی است که بهترتیب شامل مطرح کردن- شناخت و تأیید مشکل، پیشنهاد و ارزیابی راهحلهای جایگزین و انتخاب و اجرای راهحل مناسب برای رفع مشکل میشود [6]. مراحل فرایند تصمیمگیری بالینی مانند مراحل فرایند پرستاری است؛ بدین صورت که مراحل تصمیمگیری نیز با بررسی و جمعآوری اطلاعات پیرامون مشکل آغاز میشود و با ارزشیابی به اتمام میرسد [7].
از جمله تصمیمهایی که پرستاران در آنها مشارکت میکنند میتوان به موارد زیر اشاره کرد: انتخاب طرح تهویة مکانیکی، اجرای دستورات در صورت لزوم آرامبخش، ضددرد و نیز دارو و مایعات [8]، ترخیص بیماران [9]، جداسازی بیمار از دستگاه تهویة مکانیکی [2 و 10]، و تصمیمگیریهای پایان عمر [11]. تأثیر مثبت تصمیمگیری صحیح و بهموقع پرستاران در تسریع فرایند درمان بیماران، رسیدگی بیشتر به آنان و کاهش هزینههای درمان به تأیید رسیده است [12 و 13]. همچنین، مطالعات نشان داده است که پرستاران فاقد مهارتهای لازم، در مراکز بهداشتی و درمانی سلامتی جامعه را به خطر میاندازد [14] و عدم تصمیمگیری بهموقع و صحیح آنها مراحل درمان و مراقبت بیماران را طولانی و آنها را با مشکلاتی مواجه میسازد [12و 13].
عوامل داخلی و خارجی متعددی بر فرایند تصمیمگیری تأثیر میگذارد [15]. بر اساس نتایج حاج باقری و همکاران، برخورداری از کفایت بالینی و اعتمادبهنفس مهمترین عوامل درونی مؤثر بر تصمیمگیری بالینی و فرهنگ سازمان، دسترسی به ساختارهای حمایتی و آموزش پرستاری مهمترین عوامل خارجی مؤثر بر تصمیمگیری است [3]. بر اساس نتایج مطالعات، حدود 34 درصد اتفاقاتی که برای بیماران در بیمارستانهای انگلستان رخ میدهد بهدلیل تصمیمگیری نادرست پرستاران است که از این بین 6 درصد بیماران دچار ناتوانی دائمی و 8 درصد آنها دچار مرگ میشوند؛ در حالیکه نیمی از این مرگها با تصمیمگیریهای بهموقع پرستاران قابلپیشگیری بوده است [16]. علیرغم رشد گستردة توجه به تصمیمگیری بالینی در برنامة آموزشیپرستاری، هنوز بررسیهای چندانی دربارة وضعیت تصمیمگیری بالینی پرستاران انجام نشده است [17]. همچنین، با وجود اهمیت تصمیمگیری بالینی در حرفة پرستاری، هنوز این موضوع در این حرفه جایگاه مناسبی ندارد [18]. بر اساس نتایج چند مطالعه در ایران، تصمیمگیری بالینی پرستاران در حد ضعیف تا متوسط است [12، 19-21].
لذا، با توجه به اهمیت مهارت تصمیمگیری صحیح پرستاران در بخشهای مراقبت ویژه در پیشگیری از وخامت وضعیت بالینی بیماران و تحمیل هزینههای اضافی بر سیستم درمان و خانوادهها، همچنین تأثیر محیط و فرهنگ بیمارستانی متفاوت بر تصمیمگیری بالینی پرستاران، این پژوهش با هدف بررسی مهارت تصمیمگیری بالینی پرستاران شاغل در بخشهای مراقبت ویژة بیمارستانهای آموزشی شهر مشهد انجام شد.
مواد و روشها
پژوهش حاضر مطالعهای توصیفی- مقطعی است که در سال 1393 در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد. جامعة آماری این پژوهش را پرستاران شاغل در بخشهای مراقبت ویژة بیمارستانهای آموزشی قائم، امام رضا (ع)، شهید کامیاب، شریعتی و منتصریه تشکیل دادند. برای بررسی تصمیمگیری بالینی پرستاران بخش مراقبت ویژه، به 250 نفر از پرستارانشاغل در بخش مراقبت ویژه پرسشنامه داده شد که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شده بودند. برای نمونهگیری، نخست کل بیمارستانهای آموزشی مشهد و دارای بخش مراقبت ویژة بزرگسالان انتخاب شد. سپس، با توجه به تعداد پرستاران بخشهای مراقبت ویژة هر بیمارستان، 250 پرستار بهصورت تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه در اختیار آنها قرارگرفت. ولی، با توجه به عدم برگشت تعدادی از پرسشنامهها، تعداد 233 پرسشنامه بررسی شد. معیارهای ورود به مطالعه عبارت بود از رضایت برای شرکت در مطالعه، داشتن حداقل مدرک کارشناسی، دارابودن سمتهایی چون پرستار بالینی، پرستار مسئول شیفت و سرپرستار، و داشتن حداقل شش ماه سابقة کار در بخش مراقبت ویژه.
ابزار گردآوری دادهها متشکل از دو بخش بود: نخست، خصوصیات دموگرافیکی و دوم پرسشنامة مشارکت در تصمیمگیری بالینی (Participation in Decision Activities Questionnaire (PDAQ)). در این پرسشنامه نحوة شرکت پرستاران در تصمیمگیری بالینی در سه مرحله بررسی شد: میزان مشارکت در شناسایی علت مشکل، پیشنهاد و ارزیابی راهحلهای پیشنهادی، و انتخاب بهترین راهحل برای حل مشکل. پرسشنامة PDAQ از دوازده سؤال یا موقعیت تشکیل شده است که بعد از مطرحشدن هر موقعیت، سؤالی پرسیده میشود. در صورتی که پاسخ، گزینة «بلی» باشد، پاسخ به گزینه تمامشده تلقی میشود و امتیاز صفر به آن گزینه تعلق میگیرد. اما در صورتی که پاسخ، گزینة «خیر» باشد، پرستار باید به جدول مربوط به مراحل تصمیمگیری بالینی هر سؤال مراجعه کند. این جدول، حاوی سه عکسالعمل احتمالی پرستار در مواجهه با موقعیتهای شبیهسازی شده و دارای شش حالت یا گزینه از «هرگز» تا «همیشه» است. نحوة نمرهدهی در جدول 1 بهطور مختصر مشخص شده است. در واقع، نمرة صفر عدم مشارکت و نمرة ۵ بالاترین سطح مشارکت را نشان میدهد. نمرات حاصلجمع و بهصورت جداگانه برای هر یک از سه مرحلة تصمیمگیری مشخص میشود. مجموع امتیاز هر مرحلة تصمیمگیری صفر تا 60 است.
جدول 1. نحوة نمرهدهی به گویههای پرسشنامة مشارکت در تصمیمگیری بالینی
گزینه |
هرگز |
بهندرت |
گاهی |
معمولاً |
اغلب |
همیشه |
نمره |
0 |
1 |
2 |
3 |
4 |
5 |
برای توصیف بهتر سطح مشارکت پرستاران در تصمیمگیری بالینی، همانند سایر مطالعات، از جمله مطالعة لکدیزجی و همکاران [12]، نمرة هر مرحله از تصمیمگیری به سه طبقة مساوی طبقهبندی شد: امتیاز 0-20 مشارکت ضعیف، 21-40 مشارکت متوسط و 41-60 مشارکت خوب پرستار در تصمیمگیری بالینی. هر کدام از سؤالها میزان مشارکت پرستاران در حیطهای خاص را میسنجد. نمرة کل هر سؤال 15 و در مجموع نمرة کل پرسشنامه 180 است.
پرسشنامة مشارکت در تصمیمگیری بالینی در مطالعة کرایریکش [6]، لکدیزجی و همکاران [12] و میرسعیدی و همکاران [15] نیز استفاده شده است.
بهمنظور تأیید روایی، این پرسشنامه در اختیار 10 نفر از اساتید هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد قرارگرفت و پس از انجام اصلاحات لازم، ابزار نهایی در پژوهش حاضر بهکار گرفته شد. بهمنظور کسب اعتماد علمی پرسشنامة مشارکت در تصمیمگیری بالینی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد؛ بدین صورت که طی مطالعهای پایلوت، پرسشنامه را 10 نفر از پرستاران بخش مراقبت ویژه تکمیل کردند. سپس، همبستگی بین سؤالهای پرسشنامة تصمیمگیری بالینی در تعیین پایایی محاسبه شد (89/0=r).
پژوهشگر پس از اخذ مجوز از کمیتة اخلاق دانشگاه و دریافت معرفینامة کتبی از معاونت آموزشی دانشکدة پرستاری و مامایی مشهد، به بخشهای مراقبت ویژة بیمارستانهای مذکور مراجعه کرد و پس از هماهنگی با سرپرستاران هر بخش، متناسب با تعداد هر بخش، پرستاران بهصورت تصادفی انتخاب شدند. سپس، پژوهشگر در شیفتهای مختلف به واحدهای پژوهش مراجعه کرد و پس از توضیح کامل اهداف پژوهش، این اطمینان به پرستاران داده شد که اطلاعات موجود در پرسشنامه محفوظ میماند. همچنین، پس از کسب رضایت آگاهانه و بررسی معیارهای ورودی، پرسشنامه بین واحدهای پژوهش مایل به شرکت در مطالعه توزیع شد. تجزیهوتحلیل آماری دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخة 16 انجام شد. نخست، برای بررسی متغیرهای کمّی از توزیع طبیعی از آزمونهای شاپیروویلک و کولموگروف- اسمیرونوف استفاده شد. سپس، برای تجزیهوتحلیل دادهها، آمار توصیفی و استنباطی (تی مستقل، ضریب همبستگی اسپیرمن و آنالیز واریانس یکطرفه) بهکار رفت.
یافتهها
در این مطالعه، میانگین سنی پرستاران 3/5±2/31 و میانگین سابقة کار کلی بهعنوان پرستار 1/5±7/6 سال بود. مدرک تحصیلی 225 نفر(6/96 درصد) از پرستاران کارشناسی و 8 نفر (4/3 درصد ) کارشناسیارشد بود. میانگین سابقة کار پرستاران در بخش مراقبت ویژه 8/3±4/4 سال بود. از نظر بخش مراقبت ویژة محل کار، 6/35 درصد پرستاران در بخش ICU جراحی، 7/19 درصد در ICUقلب باز، 9/18 درصد در ICU داخلی، 2/20 درصد در ICUعمومی و 6/5 درصد در ICU پیوند مشغول به کار بودند. همچنین، یافتهها نشان داد که بین مشارکت پرستاران در تصمیمگیری بالینی با سن(001/0>P)، سابقة کار کلی به عنوان پرستار(001/0>P)، سابقة کار در بخش مراقبت ویژه (006/0>P)، سمت سازمانی(001/0>P)، نوع استخدام(017/0>P) و شیفت کاری (038/0>P) رابطة آماری معناداری وجود داشت (جدول 2).
میزان مشارکت پرستاران در هر سه مرحلة تصمیمگیری بالینی در سطح «متوسط» بود. پرستاران مورد مطالعه، در مرحلة ارائه و ارزیابی راهحلهای جایگزین در حل مشکل بیشترین امتیاز و در مرحلة اجرای راهحل مناسب کمترین امتیاز را کسب کردند (جدول 3).
مطابق نتایج این مطالعه، اکثر پرستاران در تصمیمگیری برای کنترل درد بیماران و پیشگیری از ایجاد آسیبهای پوستی مشارکت خوبی داشتند. از طرفی، در حیطة گفتگو با خانوادة بیمار در مورد اهداف درمانی و نیز حمایت از تصمیم بیمار یا خانوادة بیمار، اکثر پرستاران عملکرد متوسطی داشتند (جدول 4).
جدول 2. توزیع فراوانی واحدهای پژوهش بر حسب متغیرهای دموگرافیکی و همبستگی این متغیرها با نمرة تصمیمگیری بالینی
متغیرهای دموگرافیکی |
تعداد |
درصد |
P |
|
سن |
25-22 |
32 |
7/13 |
P<001/0 r=2/0 |
30-1/25 |
91 |
1/39 |
||
35-1/30 |
63 |
0/27 |
||
40-1/35 |
36 |
5/15 |
||
40< |
11 |
7/4 |
||
جنسیت |
مرد |
61 |
2/26 |
P=688/0 |
زن |
172 |
8/73 |
||
تأهل |
مجرد |
79 |
9/33 |
P=110/0 |
متأهل |
154 |
٩/66 |
||
سمت سازمانی |
سرپرستار |
7 |
0/3 |
P<001/0 |
استاف |
16 |
9/6 |
||
پرستار بالین |
210 |
٩/90 |
||
نوع استخدام |
رسمی |
21 |
9/0 |
P<017/0 |
پیمانی |
86 |
9/36 |
||
طرحی |
46 |
7/19 |
||
تبصره |
71 |
5/30 |
||
قراردادی |
9 |
9/3 |
||
شیفت کاری |
صبح |
38 |
3/16 |
P<038/0 |
عصر |
16 |
9/6 |
||
شب |
54 |
2/23 |
||
در گردش |
125 |
6/53 |
||
5-5/0 |
113 |
5/48 |
||
سابقة کار کلی به عنوان پرستار |
10-1/5 |
68 |
2/29 |
P<001/0 r=3/0 |
15-1/10 |
36 |
5/15 |
||
15< |
16 |
9/6 |
||
سابقة کار در بخشICU |
5-5/0 |
160 |
7/68 |
P<006/0 r=1/0 |
10-٩/5 |
49 |
0/21 |
||
15-٩/10 |
20 |
6/8 |
||
15< |
3 |
3/1 |
||
تجربة مؤاخذهشدن |
بله |
144 |
8/61 |
P=465/0 |
خیر |
89 |
2/38 |
||
علاقه به ادامة کار در ICU |
بله |
178 |
4/76 |
P=265/0 |
خیر |
55 |
6/23 |
جدول 3. توزیع فراوانی پرستاران شاغل در بخش مراقبت ویژه بر حسب مراحل تصمیمگیری بالینی
مراحل تصمیمگیری بالینی |
نحوة مشارکت در تصمیمگیری بالینی |
تعداد (درصد) |
انحراف معیار±میانگین |
شناسایی و تعریف مشکل |
ضعیف |
25 (7/10) |
7/10±1/33 |
متوسط |
155 (5/66) |
||
خوب |
53 (7/22) |
||
ارائة راهحلهای جایگزین |
ضعیف |
15 (4/6) |
3/10±1/34 |
متوسط |
159 (2/68) |
||
خوب |
59 (3/25) |
||
انتخاب و اجرای راهحل مناسب |
ضعیف |
19 (2/8) |
7/9±1/32 |
متوسط |
172 (8/73) |
||
خوب |
42 (0/18) |
جدول 4. توزیع فراوانی نحوة مشارکت در حیطههای مختلف پرسشنامة تصمیمگیری بالینی
سؤالهای پرسشنامة تصمیمگیری بالینی |
نحوة مشارکت در تصمیمگیری بالینی |
انحراف معیار±میانگین |
||
ضعیف |
متوسط |
خوب |
||
تعداد (درصد) |
تعداد (درصد) |
تعداد (درصد) |
||
کنترل درد |
32 (7/13) |
70 (0/30) |
131 (2/56) |
4/4±1/10 |
پیشگیری از آسیبهای پوستی |
21 (9) |
89 (2/38) |
123 (8/52) |
9/3±2/10 |
تستهای آزمایشی و تشخیصی |
64 (5/27) |
87 (3/37) |
82 (2/35) |
1/5±6/7 |
امتناع از اجرای دستور پزشک |
96 (2/41) |
76 (6/32) |
61 (2/26) |
2/5±1/6 |
آموزش به بیمار یا خانوادة وی در مورد نحوة مصرف دارو |
43 (5/18) |
113 (5/48) |
77 (0/33) |
3/4±3/8 |
آگاهسازی بیمار یا خانوادة وی از پیامدهای منفی ناشی از جراحی |
59 (3/25) |
110 (2/47) |
64 (5/27) |
6/4±5/7 |
مشاوره با پزشکان، متخصصان و مددکاران اجتماعی |
73 (3/31) |
113 (5/48) |
47 (2/20) |
4/4±7/6 |
کمک به تسهیل ترخیص بیمار از بخش |
50 (5/21) |
102 (8/43) |
81 (8/34) |
5/4±5/8 |
حمایت از تصمیم بیمار یا خانوادة وی مبنی بر امتناع از ادامة درمان |
60 (8/25) |
139 (7/59) |
34 (6/14) |
9/3±9/6 |
گفتگو با بیمار یا خانوادة وی در مورد اهداف مراقبتی- درمانی |
63 (27) |
113 (5/48) |
57 (5/24) |
6/4±2/7 |
شروع رژیم غذایی و انجام فعالیتهای حرکتی در حد تحمل بیمار |
18 (7/7) |
106 (5/45) |
109 (8/46) |
7/3±7/9 |
رسیدگی به شکایات پزشک در رابطه با مراقبت از بیمار |
18 (7/7) |
98 (1/42) |
117 (2/50) |
5/3±1/10 |
بحث
بر اساس یافتههای مطالعة حاضر، میزان مشارکت پرستاران در هر سه مرحلة شناسایی و تعریف مشکل، ارائة راهحلهای جایگزین در حل مشکل و اجرای بهترین راهحل در سطح متوسط قرارداشت. همچنین، پرستاران مورد مطالعه، در مرحلة ارائه و ارزیابی راهحلهای جایگزین در حل مشکل بیشترین امتیاز و در مرحلة اجرای راهحل مناسب کمترین امتیاز را کسب کردند.
در مطالعة لکدیزجی و همکاران با هدف بررسی نحوة تصمیمگیری بالینی پرستاران شاغل در بیمارستانهای آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تبریز مشخص شد که میزان مشارکت پرستاران در هر سه مرحلة تصمیمگیری بالینی در سطح متوسط قرارداشت، ولی برخلاف مطالعة حاضر، پرستاران در مرحلة شناسایی مشکل بیشترین امتیاز را کسب کردند. در مطالعة لکدیزجی و همکاران نیز مانند مطالعة حاضر پرستاران در مرحلة اجرای راهحل مناسب برای حل مشکل، کمترین امتیاز را کسب کردند [12].
همچنین، در مطالعة کرایریکش [6] و آنتونی [22] در مرحلة شناسایی مشکل بیشترین و در مرحلة اجرا کمترین امتیاز کسب شد. بر اساس مطالعة نکویی و همکاران با هدف بررسی وضعیت تصمیمگیری بالینی دانشجویان مامایی، تصمیمگیری بالینی دانشجویان در سطح متوسط قرارداشت و در مرحلة اجرای راهحل، کمترین امتیاز را کسب کردند [19]. کریمی نقندر و همکاران در مطالعهای که با عنوان «مقایسة توانایی تفکر انتقادی و تصمیمگیری بالینی دانشجویان سال آخر پرستاری با پرستاران» نشان دادند مهارت تصمیمگیری بالینی دانشجویان پرستاری و پرستاران در سطح پایینی است [21]. همچنین، بر اساس نتایج مطالعة مارتین با عنوان «نظریة تفکر انتقادی در پرستاری» دانشجویان پرستاری از مهارت ضعیفی در تصمیمگیری بالینی برخوردار بودند [23].
بر اساس نتایج مطالعة حاضر، پرستاران در پیشگیری از ایجاد آسیبهای پوستی مشارکت بالایی داشتند که با مطالعة لکدیزجی و همکاران [12] همخوانی دارد. در حیطة گفتگو با خانوادة بیمار در مورد اهداف درمانی و نیز حمایت تصمیم بیمار یا خانوادة وی، عملکرد متوسطی داشتند. به این نقش پرستاران، نقش مربیگری تصمیم گفته میشود و نیز در مطالعات استیسی و همکاران [24]، ارنس و همکاران [25] و دیویدسون و همکاران [26] ایفای نقش پرستاران در مربیگری در سطح نامناسبی گزارش شده است.
بر اساس نتایج مطالعة رمضانیبدر و شعبان، مهارت تصمیمگیری دانشجویان پرستاری در سطح متوسط قرارداشت و نیز ارتباط آماری معناداری بین متغیرهای دموگرافیکی و مهارت تصمیمگیری مشاهده شد [20].
در مطالعة حاضر، بین نمرة تصمیمگیری بالینی پرستاران با سن، سابقة کار کلی به عنوان پرستار، سابقة کار در بخش مراقبت ویژه، سمت سازمانی، نوع استخدام و شیفت کاری رابطة آماری معناداری مشاهده شد. بر اساس نتایج مطالعة میرسعیدی و همکاران با عنوان «عوامل فردی- اجتماعی مؤثر بر تصمیمگیری بالینی پرستاران»، بین نمرة تصمیمگیری بالینی پرستاران با سن، بخش کاری، نوع استخدام، سابقة کاری و جنسیت رابطة آماری معناداری وجود داشت [15]. در مطالعة حاضر، بین جنسیت و مهارت تصمیمگیری رابطة آماری معناداری مشاهده نشد که با مطالعة اسکات و همکاران همخوانی دارد [27].
دانش و تجربه از مهمترین عوامل مؤثر بر تصمیمگیری بالینی است [28]. نتایج مطالعة حاضر نیز نشان داد که بین میزان نمرة تصمیمگیری و سن رابطة آماری معناداری وجود دارد، بهگونهای که با افزایش سن، میزان مشارکت پرستاران در تصمیمگیری افزایش مییابد. این امر ممکن است ناشی از افزایش تجربة کاری و مهارت پرستاران باشد و با نتایج مطالعة رستمنیا و همکاران همخوانی دارد [29].
در مورد متغیر سابقة کار کلی بهعنوان پرستار، بر اساس نتایج مطالعة گریفیتس [30]، با افزایش سابقة کار، بهدلیل افزایش تجربة کاری، پرستاران تمایل بیشتری برای مشارکت در تصمیمگیریهای بالینی دارند که با مطالعة حاضر همخوانی دارد.
نتایج مطالعة ساوهیک و پاگن با عنوان «مشارکت بین پزشک و پرستار بر حسب فرهنگ سازمانی» نشان داد که پزشکان و پرستاران با سابقة کاری بالاتر در بخش فعلی، میزان مشارکت در تصمیمگیری بالاتری داشتند [31]. در مطالعة حاضر نیز پرستاران با سابقة کاری بیشتر در بخش فعلی، مشارکت بالاتری در تصمیمگیری داشتند.
در مطالعة نوروزینژاد و همکاران [32] ارتباط آماری معناداری بین وضعیت تأهل سرپرستاران و مشارکت آنها در تصمیمگیری مشاهده شد، اما در مطالعة رستمنیا و همکاران با عنوان «بررسی میزان مشارکت پرستاران در حیطة مطرحکردن موضوع در تصمیمگیری بالینی»، ارتباط معناداری بین میزان مشارکت در تصمیمگیری با وضعیت تأهل مشاهده نشد [29] که با مطالعة حاضر همخوانی دارد.
مطابق نتایج مطالعة حاضر، بین علاقه به ادامة کار در بخش فعلی و تجربة کسبشده هنگام اخذ تصمیم در مورد شرایط بالینی بیماران و نمرة تصمیمگیری بالینی ارتباط آماری معناداری مشاهده نشد، ولی در مطالعة رستمنیا و همکاران [29] افراد علاقهمند به ادامة کار در بخش فعلی، مشارکت بیشتری در فرایند تصمیمگیری بالینی داشتند.
همچنین، بر اساس نتایج مطالعة رستمنیا و همکاران [29]، پرستاران دارای نوبت کاری ثابت، مشارکت بیشتری در تصمیمگیریهای بالینی داشتند که با نتایج مطالعة حاضر همسوست. بر اساس نتایج مطالعة هافمن و همکاران با هدف بررسی تصمیمگیری بالینی پرستاران و فاکتورهای مؤثر بر تصمیمگیری، بین سمت بالینی و مشارکت پرستاران در تصمیمگیری ارتباط آماری معناداری وجود داشت که با مطالعة حاضر همخوانی دارد [33].
فرهنگ و ساختار حاکم بر بیمارستانها پزشکمحور و مبتنی بر روتین است [3]. بر اساس نتایج مطالعة حاضر، پرستاران در مرحلة اجرای راهحلهای مناسب برای حل مشکلات بیماران، کمترین امتیاز را کسب کردند. لذا، باید محیط بالینی بهگونهای فراهم شود تا پرستاران بتوانند با استقلال عمل بیشتر، راهحلهایی که برای حل مشکل بیماران به ذهنشان میآید بهراحتی اجرا کنند. پرستاران در دوران تحصیل واحدهای نظری زیادی میگذرانند، با وجود این، در محیط بالینی قادر به استفاده از اندوختههای علمی خویش نیستند. بنابراین، تقویت تفکر انتقادی و حل مسئله در پرستاری شکاف بین مباحث نظری و محیط بالینی را از بین میبرد [34].
با توجه به نتایج مطالعة حاضر، استفاده از روشهای آموزشی مناسب در ارتقای مهارت تصمیمگیری بالینی حیطة باارزشی برای انجام تحقیقات بیشتر در آینده است و پژوهش در زمینة روشهای تعاملی، نظیر استفاده از انواع روشهای شبیهسازی میتواند نقش قابلتوجهی در توسعة مهارتهای استدلالی، حل مسئله و تصمیمگیری بالینی داشته باشد. با توجه به نتایج این پژوهش و سایر مطالعات، بهنظر میرسد که برنامههای آموزش پرستاری دانشگاهها و بیمارستانها در ارتقای مهارت تصمیمگیری بالینی مؤثر نبوده است. بنابراین، از یافتههای این تحقیق میتوان در برنامهریزی آموزش پرستاری و برنامههای آموزش مداوم بیمارستانها در بهبود این مهارت بالینی استفاده کرد.
تشکر و قدردانی
این پژوهش استخراجشده از پایاننامة مقطع کارشناسیارشد با کد 922191 است که هزینههای آن را دانشگاه علوم پزشکی مشهد تأمین کرده است. پژوهشگران بر خود لازم میدانند از همکاری تمام پرستاران شرکتکننده در این مطالعه تشکر و قدردانی کنند.