روانشناسی و روانپزشکی
الهام توسلی؛ طیبه شریفی؛ رضا احمدی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 05 مهر 1402
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش مهارتهای خودتعیینگری و آموزش کیفیت زندگی اسلامی بر تابآوری و بهزیستی روانشناختی مراقبین اصلی بیماران روانی مزمن شهرستان بروجن بود.
مواد و روشها: مطالعۀ حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون-پیگیری و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه مراقبین اصلی بیماران مزمن روانی ...
بیشتر
زمینه و هدف: پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش مهارتهای خودتعیینگری و آموزش کیفیت زندگی اسلامی بر تابآوری و بهزیستی روانشناختی مراقبین اصلی بیماران روانی مزمن شهرستان بروجن بود.
مواد و روشها: مطالعۀ حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون-پیگیری و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه مراقبین اصلی بیماران مزمن روانی در شهرستان بروجن، تحتنظر مراکز بهزیستی و توانبخشی شهرستان بروجن به تعداد 550 نفر بود. 60 مراقب اصلی بیماران مزمن روانی با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و سپس از طریق جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش (آموزش مهارتهای خودتعیینگری و آموزش کیفیت زندگی اسلامی) و یک گروه گواه گمارده شدند و در طول زمان سه ماهه به مدت 19 جلسه 90 دقیقهای مورد آموزش قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش، شامل پرسشنامههای تابآوری (کانر و دیویدسون، 2003) و بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989) بود.
یافتهها: نتایج نشان داد اثربخشی آموزش مهارتهای خودتعیینگری و آموزش گروهی کیفیت زندگی اسلامی بر افزایش تابآوری (05/0> P) معنادار و اندازه اثر بهترتیب،41/0و 69/0 بوده و میزان اثربخشی آموزش گروهی کیفیت زندگی اسلامی بیشتر از آموزش مهارتهای خودتعیینگری بود. همچنین، اثربخشی آموزش مهارتهای خودتعیینگری و آموزش کیفیت اسلامی بر افزایش بهزیستی روانشناختی (05/0> P) معنادار و اندازه اثر بهترتیب، 45/0و 66/0 بوده و میزان اثربخشی آموزش کیفیت زندگی اسلامی بیشتر از آموزش مهارتهای خودتعیینگری بود.
نتیجهگیری: بنابراین، میتوان گفت آموزش مهارتهای خودتعیینگری و آموزش کیفیت زندگی اسلامی میتوانند میزان تابآوری و بهزیستی روانشناختی مراقبین اصلی بیماران روانی مزمن را بهبود بخشند.
روانشناسی و روانپزشکی
جعفر اسودی قوشه گنبدی؛ ابوالفضل بخشی پور؛ حسین اکبری امرغان
دوره 30، شماره 4 ، مهر و آبان 1402، ، صفحه 428-441
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان فعالسازی رفتاری بر اجتناب شناختی و تنظیم هیجان در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود.
مواد و روشها: پژوهش از نوع کاربردی، با روش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون بود با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مبتلا به اختلال ...
بیشتر
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان فعالسازی رفتاری بر اجتناب شناختی و تنظیم هیجان در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود.
مواد و روشها: پژوهش از نوع کاربردی، با روش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون بود با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر شهر مشهد در سال 1399بود که از بین آنها 45 نفر نمونه به شیوه در دسترس از کلینیک رواندرمانی نبض زندگی انتخاب و در 3 گروه 15 نفره (2 گروه آزمایش و 1 گروه کنترل) بهصورت تصادفی جایگزین میشود و در سه مرحله پیشآزمون و پسآزمون و پیگیری به مقیاس اختلال اضطراب فراگیر اسپیتزر و همکاران (2006)، اجتناب شناختی سکستون و داگاس (2008) و دشواری تنظیم هیجانی گرتز و رومز (2004) پاسخ دادند. گروه اول 8 جلسه شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی کابات زین و همکاران (1992) و گروه دوم 8 جلسه درمان فعالسازی رفتاری دیمیجیان و همکاران (2008) را دریافت کردند و گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکرد. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری Spss تجزیهوتحلیل شد.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر نشان داد هر دو درمان بر اجتناب شناختی و تنظیم هیجان افراد نمونه اثربخش بودند . p<0/05
اما در میزان تأثیر دو روش، اختلاف معناداری وجود ندارد .p<0/227
نتیجهگیری: میتوان از هر دو درمان در کاهش مشکلات روانشناختی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر استفاده کرد.
روانشناسی و روانپزشکی
جواد تقوی خیابانی؛ فاطمه شهامت ده سرخ؛ عظا طهرانچی
دوره 30، شماره 4 ، مهر و آبان 1402، ، صفحه 475-489
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ﺍﺛﺮﺑﺨﺸﯽ دﺭﻣﺎﻥ ﻣﺒﺘﻨﯽ بر ذهنآﮔﺎﻫﯽ ﻭ طرحوارهدرمانی بر تحمل پریشانی دﺭ دﺍﻧﺶآﻣﻮزﺍﻥ با سابقه ﺍﻗﺪﺍم ﺑﻪ ﺧﻮدﮐﺸﯽ صورت پذیرفت.مواد و روشها: روش پژوهش نیمهآزمایشی طرح پیشآزمون- پسآزمون با مرحله پیگیری، با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل و جامعه آماری شامل دانشآموزان مقطع ...
بیشتر
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ﺍﺛﺮﺑﺨﺸﯽ دﺭﻣﺎﻥ ﻣﺒﺘﻨﯽ بر ذهنآﮔﺎﻫﯽ ﻭ طرحوارهدرمانی بر تحمل پریشانی دﺭ دﺍﻧﺶآﻣﻮزﺍﻥ با سابقه ﺍﻗﺪﺍم ﺑﻪ ﺧﻮدﮐﺸﯽ صورت پذیرفت.مواد و روشها: روش پژوهش نیمهآزمایشی طرح پیشآزمون- پسآزمون با مرحله پیگیری، با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل و جامعه آماری شامل دانشآموزان مقطع متوسطه شهر شیروان و حومه که در سال 1400 سابقه اقدام به خودکشی داشتهاند، بود. با روش نمونهگیری در دسترس تعداد 45 نفر انتخاب و بهطور تصادفی درگروه کنترل و گروههای آزمایش قرار گرفتند. هر سه گروه مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) را تکمیل کردند. سپس یک گروه آزمایش در معرض طرحوارهدرمانی و گروه دوم آزمایش تحت درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی قرار گرفت. پس از اجرای جلسات درمانی برای گروههای آزمایش، هر سه گروه، مقیاس تحمل پریشانی را تکمیل کردند. پس از یک ماه از اجرای پسآزمون، مرحله پیگیری صورت پذیرفت و درنهایت دادههای بهدستآمده با استفاده از نرمافزار SPSS.21 و شاخصهای آمار توصیفی و تحلیل واریانس اندازههای مکرر چندمتغیره تجزیهوتحلیل شدند.یافته ها: نتایج حاکی از اثربخشی دو مداخله بر تحمل پریشانی بود اما با توجه به مقادیر اختلاف میانگین نمرات در مراحل مختلف اندازه گیری در گروهها، درمان مبتنی بر ذهن آگاهی نسبت به طرح واره درمانی، برای مؤلفه تنظیم تلاشها برای تسکین پریشانی و اما برای سه مؤلفه دیگر، طرح واره درمانی اثربخشی بیشتری در دانش آموزان با سابقه اقدام به خودکشی داشته است. نتیجه گیری :با توجه به یافته های حاصل، میتوان برای افزایش تحمل پریشانی در نوجوانان با سابقه خودکشی از ترکیب دو مداخله ذهن آگاهی و طرح واره درمانی سود جست.
روانشناسی و روانپزشکی
علیرضا صالح پور؛ زهرا یوسفی؛ محسن گل پرور
دوره 30، شماره 4 ، مهر و آبان 1402، ، صفحه 513-524
چکیده
زمینه و هدف: لکنت یک اختلال پیچیده و چندبعدی گفتاری است که اغلب واکنشهای منفی شنوندگان و نگرش بسیار منفی نسبت به گفتار را برای فرد ایجاد میکند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر اضطراب اجتماعی و خودشفقتی بزرگسالان دارای لکنت انجام شد.
مواد و روشها: طرح پژوهش حاضر، نیمهآزمایشی با پیشآزمون، ...
بیشتر
زمینه و هدف: لکنت یک اختلال پیچیده و چندبعدی گفتاری است که اغلب واکنشهای منفی شنوندگان و نگرش بسیار منفی نسبت به گفتار را برای فرد ایجاد میکند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر اضطراب اجتماعی و خودشفقتی بزرگسالان دارای لکنت انجام شد.
مواد و روشها: طرح پژوهش حاضر، نیمهآزمایشی با پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده تمامی بزرگسالان 18 تا 40 سال دارای لکنت مراجعهکننده به کلینیکهای گفتاردرمانی و روانشناسی شهر اصفهان در سال 1401 بود. حجم نمونه 30 نفر بود که بهصورت هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند.گروه آزمایش آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس را دریافت کردند و گروه گواه هیچگونه آموزشی را دریافت نکردند. در هر گروه 15 آزمودنی قرار گرفت که در سه مرحله پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانور و مقیاس خودشفقتی نف را تکمیل کردند. دادهها با استفاده تحلیل واریانس آمیخته در نرمافزار آماری 23SPSS- مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس آمیخته نشان داد که ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس تغییرات معناداری (p<0/001)، در گروه آزمایش در متغیرهای اضطراب اجتماعی و خودشفقتی در تمام مراحل ارزیابی ایجاد کرده است.
نتیجه گیری : با توجه به این نتایج میتوان گفت روش مذکور برای بهبود اضطراب اجتماعی و خودشفقتی افراد دارای لکنت توسط درمانگران قابل کاربرد است.
روانشناسی و روانپزشکی
حسین علمداریان؛ محمداسماعیل ابراهیمی؛ آریا حدادی؛ امیرحسین قاسمی
دوره 30، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1402، ، صفحه 301-311
چکیده
زمینه و هدف: بیماری ام.اس. ﻳﻚ ﺑﻴﻤﺎری ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻋﺼﺒﻲ ﻣﺮﻛﺰی اﺳﺖ که بیماران مبتلا به آن با مشکلات مختلفی مانند ناتوانی، کاهش امید به زندگی و مشکلات عاطفی و اقتصادی درگیر هستند. به همین منظور، مطالعه حاضر با هدف پیشبینی گرایش به خودکشی بر اساس خودشفقتورزی و انعطافپذیری روانشناختی در زنان متأهل مبتلا به اماس شهر همدان انجام ...
بیشتر
زمینه و هدف: بیماری ام.اس. ﻳﻚ ﺑﻴﻤﺎری ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻋﺼﺒﻲ ﻣﺮﻛﺰی اﺳﺖ که بیماران مبتلا به آن با مشکلات مختلفی مانند ناتوانی، کاهش امید به زندگی و مشکلات عاطفی و اقتصادی درگیر هستند. به همین منظور، مطالعه حاضر با هدف پیشبینی گرایش به خودکشی بر اساس خودشفقتورزی و انعطافپذیری روانشناختی در زنان متأهل مبتلا به اماس شهر همدان انجام شد.
مواد و روشها: مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری آن زنان مبتلا به اماس شهر همدان با تعداد 153 نفر بودند که به روش نمونهگیری در دسترس و بر اساس جدول نمونهگیری کرجسی و مورگان تعداد 110نفر انتخاب و مطالعه شدند. میزان گرایش به خودکشی، خودشفقتورزی و انعطافپذیری روانشناختی آنان توسط پرسشنامههای گرایش به خودکشی بک (۱۹۷۹)، خودشفقتورزی نف (۲۰۰۳) و انعطافپذیری روانشناختی بوند و همکاران (2011) اندازهگیری شد و دادههای بهدستآمده با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون با کمک نرمافزار spss ویراست 25 تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: مقدار r بهدستآمده 0/385- در سطح اطمینان بیشتر از 0/95 بوده است و این بدان معناست که با افزایش خودشفقتورزی و انعطافپذیری روانشناختی زنان، میزان گرایش به خودکشی در آنان کاهش مییابد.
نتیجهگیری: خودشفقتورزی و انعطافپذیری روانشناختی تأثیر منفی بر گرایش به خودکشی زنان مبتلا به اماس داشت از این رو تدوین برنامههای روانشناختی مناسب در راستای افزایش انعطافپذیری روانشناختی با محوریت خودشفقتورزی برای این بیماران میتواند مفید باشد.
روانشناسی و روانپزشکی
زینب بهرام بیگی؛ فرح لطفی کاشانی؛ شهرام وزیری
دوره 30، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1402، ، صفحه 312-324
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای قلبی یکی از شایعترین بیماریها در جهان است که هرساله عامل بسیاری از مرگومیر افراد است از این رو هدف از پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش بیان هیجانی نوشتاری بر تبعیت از درمان در بیماران قلبی بود.
مواد و روشها: پژوهش حاضر کاربردی و از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری دوماهه با گروه کنترل بود. ...
بیشتر
زمینه و هدف: بیماریهای قلبی یکی از شایعترین بیماریها در جهان است که هرساله عامل بسیاری از مرگومیر افراد است از این رو هدف از پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش بیان هیجانی نوشتاری بر تبعیت از درمان در بیماران قلبی بود.
مواد و روشها: پژوهش حاضر کاربردی و از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری دوماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل بیماران دارای مشکلات قلبی غرب شهر تهران بود که تعداد 40 نفر از آنها به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه تبعیت از درمان مدانلو (1392) را در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری تکمیل کردند. در نهایت دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر به کمک نرمافزار SPSSV19 تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد پس از اجرای مداخله بیان هیجانی نوشتاری در متغیرهای اهتمام در درمان (7/694=F و 0/01>P)، تمایل به مشارکت (6/959=F و 0/01>P)، توانایی تطابق (14/113=F و 0/01>P)، تلفیق درمان با زندگی (9/953=F و 01/0>P)، چسبیدن به درمان (6/891=F و 0/01>P)، تعهد به درمان (6/892=F و 0/01>P)، تردید در اجرای درمان (19/877=F و 0/01>P) و تبعیت از درمان (43/134=F و 0/01>P) گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل نمرات بیشتری کسب کردند و این اثربخشی در آزمون پیگیری، ماندگاری داشته است.
نتیجهگیری: در نهایت میتوان گفت استفاده از آموزش بیان هیجانی نوشتاری باعث ارتقای تبعیت از درمان و مؤلفههای آن در بیماران قلبی میشود و از این رو روانشناسان، مشاوران، پزشکان قلب و متخصصان بالینی و سلامت میتوانند از این آموزش در راستای ارتقای تبیعت از درمان بیماران قلبی بهره ببرند.
روانشناسی و روانپزشکی
سیما برون؛ محبوبه فولاد چنگ
دوره 30، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1402، ، صفحه 374-383
چکیده
زمینه و هدف: تصمیمگیری اخلاقی و رفتار اخلاقی از فعالیتهای مهم و تأثیرگذار بر زندگی نوجوانان میباشد. هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر مداخله خودارزیابی مرکزی بر تصمیمگیری اخلاقی و رفتار اخلاقی نوجوانان میباشد
مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون – پسآزمون همراه با گروه کنترل است. جامعه این ...
بیشتر
زمینه و هدف: تصمیمگیری اخلاقی و رفتار اخلاقی از فعالیتهای مهم و تأثیرگذار بر زندگی نوجوانان میباشد. هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر مداخله خودارزیابی مرکزی بر تصمیمگیری اخلاقی و رفتار اخلاقی نوجوانان میباشد
مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون – پسآزمون همراه با گروه کنترل است. جامعه این پژوهش دانشآموزان دختر دوره متوسطه اول شهرستان تهران بودند که از بین آنها تعداد 32 نفر به روش تصادفی هدفمند انتخاب و به دو گروه 16 نفره بهصورت تصادفی تقسیم شدند. هر دو گروه توسط مقیاس تصمیمگیری اخلاقی و مقیاس رفتار اخلاقی ارزیابی شدند. شرکتکنندگان گروه تجربی به مدت 6 جلسه تحت مداخله رویکرد خودارزیابی مرکزی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس (آنکووا) تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که در میانگین نمرات تصمیمگیری اخلاقی و رفتار اخلاقی بین گروه خودارزیابی مرکزی و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (0/0001>P). با توجه به اختلاف میانگینها، گروه خودارزیابی مرکزی نسبت به گروه کنترل عملکرد بهتری داشت.
نتیجهگیری: با توجه به تأیید تأثیر خودارزیابی مرکزی بر تصمیمگیری و رفتار اخلاقی میتوان بیان کرد که آموزش خودارزیابی مرکزی بهعنوان یک مداخله مستقیم روانشناختی میتواند بر کارکرد شناختی تصمیمگیری و رفتار اخلاقی نوجوانان دختر پایه نهم تأثیرگذار باشد و بر کیفیت تصمیمگیری و رفتار اخلاقی آنان بیفزاید.
روانشناسی و روانپزشکی
علی رضایی شریف؛ سارا تقی زاده هیر؛ قاسم فتاح زاده اردلانی
دوره 30، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1402، ، صفحه 384-392
چکیده
زمینه و هدف: از آنجا که اضطراب از جمله عوامل مؤثر بر عملکرد ورزشکاران بهشمار میرود، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی فراجمجمهای مغز در کاهش اضطراب ورزشکاران رزمیکار انجام شد
مواد و روشها: این پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، دربرگیرنده کلیه ...
بیشتر
زمینه و هدف: از آنجا که اضطراب از جمله عوامل مؤثر بر عملکرد ورزشکاران بهشمار میرود، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی فراجمجمهای مغز در کاهش اضطراب ورزشکاران رزمیکار انجام شد
مواد و روشها: این پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، دربرگیرنده کلیه ورزشکاران رزمیکار شهر اردبیل در سال 1401 بود که با روش نمونهگیری در دسترس از ورزشکاران رزمیکار شهر اردبیل 30 نفر انتخاب شد. آزمودنیها بهصورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر در هر گروه) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت 10 جلسه 20 دقیقهای تحریک الکتریکی فراجمجمهای مغز قرار گرفت. گروه کنترل مداخلهای را دریافت نکرد. از پرسشنامه اضطراب حالت- صفت (مارتیز، 1990) در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون بهمنظور جمعآوری اطلاعات استفاده شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS و تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیهوتحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد بین نمرات پسآزمون گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل، تفاوت معنیداری وجود داشت. به عبارت دیگر، تحریک الکتریکی فراجمجمهای مغز منجر به افزایش معنیدار نمرات اعتمادبهنفس و کاهش معنیدار نمرات اضطراب جسمانی و شناختی ورزشکاران شد (0/05>P).
نتیجهگیری: براساس نتایج این پژوهش، درمان تحریک الکتریکی مستقیم مغز، مداخله مؤثری در کاهش اضطراب ورزشکاران رزمیکار است و راهی مناسب، کمهزینه و در دسترس است که ورزشکاران میتوانند از آن استفاده کنند.
روانشناسی و روانپزشکی
سمیرا صفری دیزج؛ امیر علی پناه
دوره 30، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1402، ، صفحه 393-403
چکیده
زمینه و هدف: بیماران مبتلا به وسواس فکری- عملی با مشکلات عدیده روانشناختی روبهرو هستند. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر تحمل پریشانی و نشانههای وسواس فکری عملی در مبتلایان به اختلال وسواسی- جبری بود.
مواد و روشها: طرح تحقیق نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه آزمایشی و کنترل بود. جامعه ...
بیشتر
زمینه و هدف: بیماران مبتلا به وسواس فکری- عملی با مشکلات عدیده روانشناختی روبهرو هستند. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر تحمل پریشانی و نشانههای وسواس فکری عملی در مبتلایان به اختلال وسواسی- جبری بود.
مواد و روشها: طرح تحقیق نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه آزمایشی و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان 20 تا 30 ساله مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر تبریز در سال 1399 بود. از میان جامعه آماری با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و براساس نمره پرسشنامه وسواس فکری- عملی مادزلی (هاجسون و راچمن، 1977) و پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) در پیشآزمون، 24 نفر که دارای ملاکهای ورود بودند بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گماشته شدند. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش از تحلیل کوواریانس به کمک نرمافزار SPSS-22 استفاده شد.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که طرحواره درمانی گروهی بهطور معناداری منجر به افزایش نمرات توانایی تحمل پریشانی و کاهش نمرات نشانههای وسواس فکری عملی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل میشود.
نتیجهگیری: در نتیجه میتوان گفت طرحواره درمانی گروهی، رویکرد مناسبی برای افزایش تحمل پریشانی و کاهش نشانههای وسواس فکری عملی در مبتلایان به اختلال وسواسی- جبری میباشد.
روانشناسی و روانپزشکی
مسعود رضایی کوچکسرایی؛ عبدالله مفاخری؛ محمود جاجرمی
دوره 30، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1402، ، صفحه 414-427
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه و درمان شناختی رفتاری بر کارکردهای شناختی و بهزیستی روانشناختی بیماران وابسته به مت آمفتامین بود.
مواد و روشها: پژوهش نیمهتجربی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را بیماران مرد وابسته به متآمفتامین مراجعهکننده ...
بیشتر
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه و درمان شناختی رفتاری بر کارکردهای شناختی و بهزیستی روانشناختی بیماران وابسته به مت آمفتامین بود.
مواد و روشها: پژوهش نیمهتجربی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را بیماران مرد وابسته به متآمفتامین مراجعهکننده به کلینیک ترک اعتیاد گام شهرستان قائمشهر در سال 1399 تشکیل دادند که از بین آنها 45 نفر به شیوه نمونهگیری در دسترس بهعنوان نمونه انتخاب شدند و بهصورت تصادفی ساده به 3 گروه 15 نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) تقسیم شدند. برای گروه آزمایش اول از تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه و برای گروه آزمایش دوم نیز درمان شناختی رفتاری به مدت 12 جلسه انجام شد و گروه کنترل نیز هیچ درمانی دریافت نکرد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزارSPSS24 و از روشهای آمار توصیفی و تحلیلی (تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی) استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه و درمان شناختی رفتاری باعث افزایش کارکردهای شناختی و بهزیستی روانشناختی بیماران وابسته به متآمفتامین میشود (0/05> P). همچنین درمان شناختی رفتاری نسبت به تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه بر کارکردهای شناختی و بهزیستی روانشناختی بیماران وابسته به متآمفتامین اثربخشتر است.
نتیجهگیری: میتوان از درمان شناختی رفتاری در راستای کاهش مشکلات روانشناختی و بهبود کارکرد شناختی بیماران وابسته به مت آمفتامین استفاده کرد.
روانشناسی و روانپزشکی
جمال سوره؛ نادر حاجلو؛ اکبر عطادخت؛ سجاد بشرپور
دوره 30، شماره 2 ، خرداد و تیر 1402، ، صفحه 193-207
چکیده
زمینه و هدف: سرطان ازجمله بیماریهایی است که به درمان پیچیده و چندرشتهای نیاز دارد بنابراین هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش تفکر مثبت و درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی در ارتقای روحیه و سازگاری روانی- اجتماعی در بیماران مبتلا به سرطان پستان بود.
مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون ...
بیشتر
زمینه و هدف: سرطان ازجمله بیماریهایی است که به درمان پیچیده و چندرشتهای نیاز دارد بنابراین هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش تفکر مثبت و درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی در ارتقای روحیه و سازگاری روانی- اجتماعی در بیماران مبتلا به سرطان پستان بود.
مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه بیماران مبتلا به سرطان پستان در انجمن بیماران سرطانی شهرستان بوکان بودند که بهصورت در دسترس 45 نفر انتخاب و بهصورت تصادفی جایگزینی در سه گروه آموزش تفکر مثبت، درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی و گروه کنترل قرار گرفتند. گروههای آزمایشی به مدت 8 هفته و هر هفته یک جلسه 60 دقیقهای، تحت آموزش تفکر مثبت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی گروهی قرار گرفتند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرمافزار SPSS- 25 استفاده شد.
یافته ها: هر دو درمان بر متغیرهای تضعیف روحیه و سازگاری روانی- اجتماعی اثربخشی معناداری در بیماران مبتلا به سرطان پستان داشتند. همچنین بررسی نشان داد درمان آموزش تفکر مثبت اثربخشی بیشتری نسبت به شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی در متغیر تضعیف روحیه داشت. همچنین نتایج نشان داد شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی در متغیر سازگاری روانی اجتماعی نسبت به آموزش تفکر مثبت، اثربخشتر بود.
نتیجهگیری: برای کمک به بیماران مبتلا به سرطان سینه درمانهای روانشناختی میتوانند تأثیرات مثبتی داشته باشند تا با غلبه بر بحران وجودی، از عادات و قالبهای فکری منفی خود بیرون بیایند و آگاهانه و معنیدار زندگی کنند.
روانشناسی و روانپزشکی
سیف الله آقاجانی؛ محسن خسروی؛ علی کرمانی؛ متینه عبادی؛ سجاد قبادزاده
دوره 30، شماره 2 ، خرداد و تیر 1402، ، صفحه 243-255
چکیده
زمینه و هدف: اضافهوزن و چاقی به یک نگرانی جدی برای سلامت عمومی تبدیل شده است از این رو هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل وسوسه مصرف غذا براساس الگوی ارتباطی خانواده با میانجیگری تنظیم رفتاری هیجان در دانشآموزان با اضافهوزن در شهر مشهد بود.
مواد و روشها: روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشآموزان ...
بیشتر
زمینه و هدف: اضافهوزن و چاقی به یک نگرانی جدی برای سلامت عمومی تبدیل شده است از این رو هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل وسوسه مصرف غذا براساس الگوی ارتباطی خانواده با میانجیگری تنظیم رفتاری هیجان در دانشآموزان با اضافهوزن در شهر مشهد بود.
مواد و روشها: روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشآموزان پسر متوسطه اول و دوم شهر مشهد در سال تحصیلی 1401-1400 بود و 320 نفر به صورت نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه ولع به مصرف غذا سپدا بنیتو و همکاران، پرسشنامه الگوی ارتباطی خانواده ریچی و فیتزپاتریک و پرسشنامه تنظیم رفتاری هیجان گارنفسکی و کرایج استفاده شد و برای تجزیهوتحلیل دادهها، از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافتهها: نتایج بهدستآمده نشان داد که جهتگیری همنوایی (0/25=β) و تنظیم رفتاری هیجان (0/29=β) تأثیر مستقیم و مثبت بر وسوسه مصرف غذا دارند، همچنین با توجه به میزان بهدستآمده برای آماره VAF مشاهده میشود که 26/2 درصد تأثیر جهتگیری گفتوشنود و 34/8 درصد تأثیر جهتگیری همنوایی بر وسوسه مصرف غذا از طریق تنظیم رفتاری هیجان میتواند تبیین گردد.
نتیجهگیری: بنابراین مسائل خانوادگی و هیجانی میتوانند سهم قابلتوجهی در کاهش وسوسه مصرف غذا دانشآموزان دارای اضافهوزن داشته باشد.
روانشناسی و روانپزشکی
آزاده مجردی؛ محمد یمینی؛ عبدالله مفاخری
دوره 30، شماره 2 ، خرداد و تیر 1402، ، صفحه 270-283
چکیده
زمینه و هدف: : هدف از پژوهش حاضر، بررسی مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به شیوه اینترنتی و درمان فعالسازی رفتاری بر کمالگرایی در بیماران وسواس بود.
مواد و روشها: پژوهش کاربردی از نوع نیمهآزمایشی بهصورت پیشآزمون و پسآزمون با 2 گروه آزمایش و یک گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری، کلیه افراد مبتلا به وسواس ...
بیشتر
زمینه و هدف: : هدف از پژوهش حاضر، بررسی مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به شیوه اینترنتی و درمان فعالسازی رفتاری بر کمالگرایی در بیماران وسواس بود.
مواد و روشها: پژوهش کاربردی از نوع نیمهآزمایشی بهصورت پیشآزمون و پسآزمون با 2 گروه آزمایش و یک گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری، کلیه افراد مبتلا به وسواس بود که در سال 1399 به کلینیکهای رواندرمانی سطح شهر مشهد مراجعه کردهاند. طبق فرمول کوهن 45 نفر بر اساس معیارهای ورد و خروج، انتخاب و در 3 گروه 15 نفری (2 گروه آزمایش و یک گروه کنترل) بهصورت تصادفی قرار گرفتند و در سه مرحله پیشآزمون و پسآزمون و پیگیری به پرسشنامه کمالگرایی هیل (2004) پاسخ دادند. گروه آزمایش اول تحت 8 جلسه درمان پذیرش و تعهد هیز (2006) بهصورت اینترنتی و گروه دوم آزمایش تحت 8 جلسه درمان فعالسازی رفتاری گروهی BA گالن، اتلیس و مارلواوکانر (2003) قرار گرفت و گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکرد. نتایج بهوسیله نرمافزارSPSS تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: تحلیل واریانس با اندازههای مکرر نشان داد که مداخله اکت بهصورت اینترنتی بر بهبود کمالگرایی بهطور معنیداری مؤثرتر از درمان فعالسازی رفتاری بوده است. این نتیجه در مرحله پیگیری نیز دوام داشت (0/05>p).
نتیجهگیری: میتوان از درمان اکت بهصورت اینترنتی بهعنوان روشی در زمینه کاهش کمالگرایی در افراد وسواسی بهصورت گستردهتر استفاده کرد.
روانشناسی و روانپزشکی
زهرا کریمیان؛ سید عباس حقایق؛ سید محمد حسن امامی نجفی دهکردی؛ مصطفی رئیسی
دوره 30، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1402، ، صفحه 22-34
چکیده
زمینه و هدف: بهرهگیری از رویکردهای نوین روانشناسی در کنار درمانهای زیستی، اقدامی مؤثر در راستای کاهش نشانگان ثانوی روانی ناشی از بیماریهای زیستی است. هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سندروم روده تحریکپذیر است.
مواد و روشها: پژوهش حاضر شبهتجربی ...
بیشتر
زمینه و هدف: بهرهگیری از رویکردهای نوین روانشناسی در کنار درمانهای زیستی، اقدامی مؤثر در راستای کاهش نشانگان ثانوی روانی ناشی از بیماریهای زیستی است. هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سندروم روده تحریکپذیر است.
مواد و روشها: پژوهش حاضر شبهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه بیماران مبتلا به سندروم روده تحریکپذیر مراجعهکننده به مرکز پورسینای حکیم شهر اصفهان در سال 1399-1398 بود که از بین آنها 45 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهطور تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل (15 نفر) گمارده شدند و از پرسشنامه کیفیت زندگی پاتریک و همکاران (1998) استفاده شد. برای آزمودنیهای گروههای آزمایش، بستههای درمانی فراتشخیصی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در هشت جلسه 90 دقیقهای ارائه شد. دادهها با روش تحلیل کواریانس تکمتغیره به کمک نرمافزار SPSS19 تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها: هر دو مداخله فراتشخیصی و پذیرش و تعهد، بر بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سندروم روده تحریکپذیر مؤثر بوده است (05/0>p)، ضمن اینکه بررسی تفاوت میانگینها در آزمون تعقیبی بیانگر اثربخشی بالاتر درمان فراتشخیصی بر کیفیت زندگی بوده است.
نتیجهگیری: اثربخش بودن هر دو رویکرد مورداستفاده نشان میدهد که پزشکان و تیم درمانی با بهرهگیری از رویکردهای درمان روانی در کنار درمانهای زیستی میتوانند از شدت نشانگان ثانوی ناشی از بیماریهای مزمن جلوگیری کنند و با این کار فرایند درمان را تسهیل نمایند.
روانشناسی و روانپزشکی
کیمیا صباغ؛ محمدرضا مظلوم زاده؛ عالیه زمانی طاوسی؛ علی مشهدی
دوره 30، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1402، ، صفحه 64-77
چکیده
زمینه و هدف: اپیدمی کووید-19 سطح بالایی از ترس و اضطراب را با خود به همراه آورد. همچنین نتایج پژوهشهای پیشین نشان دادهاند که هریک از متغیرهای ترس از کووید-19، نظام بازداری رفتاری و راهبردهای منفی نظمجویی هیجان در پیشبینی بهزیستی روانشناختی نقش تعیینکنندهای دارند؛ بنابراین هدف مطالعه حاضر، بررسی رابطه ترس از کووید-19 با بهزیستی ...
بیشتر
زمینه و هدف: اپیدمی کووید-19 سطح بالایی از ترس و اضطراب را با خود به همراه آورد. همچنین نتایج پژوهشهای پیشین نشان دادهاند که هریک از متغیرهای ترس از کووید-19، نظام بازداری رفتاری و راهبردهای منفی نظمجویی هیجان در پیشبینی بهزیستی روانشناختی نقش تعیینکنندهای دارند؛ بنابراین هدف مطالعه حاضر، بررسی رابطه ترس از کووید-19 با بهزیستی روانشناختی و همچنین نقش میانجیگری نظام بازداری رفتاری و راهبردهای منفی نظمجویی هیجان در این رابطه بود.
مواد و روشها: طرح پژوهش حاضر، توصیفی- همبستگی و از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل بزرگسالان ایرانی بود که از این میان 450 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامههای فرم کوتاه بهزیستی روانشناختی ریف ترس از کووید-19 (FCV-19S)، مقیاس نظامهای فعالسازی و بازداری رفتاری (BAS/BIS Scale) و فرم کوتاه پرسشنامه نظمجویی شناختی- هیجانی (CERQ-P-short) جمعآوری شدند. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از روش همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر انجام شد.
یافتهها: یافتههای تحقیق نشان داد که بین ترس از کووید-19، سیستم بازداری رفتاری و راهبردهای منفی نظمجویی هیجان با بهزیستی روانشناختی همبستگی معناداری (P<0.01) وجود دارد. علاوه براین، نتایج بوت استراپ نیز بیانگر این است که نقش میانجیگری سیستم بازداری رفتاری (0.001) و راهبردهای منفی نظمجویی هیجان (0.006) معنادار بود.
نتیجهگیری: براساس یافتههای این پژوهش، بهزیستی روانشناختی از طریق مسیر ترس از کووید-19، نظام بازداری رفتاری و راهبردهای منفی نظمجویی هیجان پیشبینی میشود.
روانشناسی و روانپزشکی
مرضیه بابایی حیدر آبادی؛ محمد قمری؛ سیمین حسینیان
دوره 30، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1402، ، صفحه 102-116
چکیده
زمینه و هدف: اختلالات بیاشتهایی عصبی یکی از شایعترین اختلالات خوردن در میان نوجوانان است. پژوهش حاضر با هـدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تصویر بدنی و سبکهای هویت دانشآموزان دختر مبتلا به بیاشتهایی عصبی انجـام گرفـت.
مواد و روشها: پـژوهش حاضر از نـوع نیمـهتجربـی، با طرح پیشآزمـون و پسآزمون و پیگیری ...
بیشتر
زمینه و هدف: اختلالات بیاشتهایی عصبی یکی از شایعترین اختلالات خوردن در میان نوجوانان است. پژوهش حاضر با هـدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تصویر بدنی و سبکهای هویت دانشآموزان دختر مبتلا به بیاشتهایی عصبی انجـام گرفـت.
مواد و روشها: پـژوهش حاضر از نـوع نیمـهتجربـی، با طرح پیشآزمـون و پسآزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری، شامل نوجوانان دختر مبتلا به بیاشتهایی در سال تحصیلی 99-1400 شهر کرج بودند. بهمنظور انجام پژوهش، 30 نفر از دانشآموزان با نمونهگیری تصـادفی در گروه آزمـایشی و گروه کنتـرل قرار گرفتند. گروه آزمایش در 10 جلسه مداخله درمان مبتنی بر خانواده را دریافـت کردند و گروه کنترل مداخلهای دریافت نکردند. ابزارهای مورداستفاده، پرسشنامه نگرشهای خوردن گارنر و گرفینگل (1982)، پرسشنامه سبکهای هویت برزونسکی (1989) و پرسشنامه تصویر بدنی (کش و پروزینسکی، 1990) بـود. دادههـا بـا تحلیل کواریانس چندمتغیره و تحلیل واریانس آمیخته بررسی شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، منجر به پیدایش تصویر بدنی مثبت و کسب هویت متعهدانه در دانشآموزان میشود (0/01<p ). همچنین نتایج مرحله پیگیری نشان داد که اثربخشی مداخله، ماندگار است. نتیجهگیری: با توجه به یافتهها میتوان گفت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، منجر به پیدایش تصویر بدنی مثبت و سبک هویت متعهدانه در نوجوانان دختر میشود. بنابراین روانشناسان و مشاوران میتوانند از این درمان در دانشآموزان دختر مبتلا به بیاشتهایی عصبی استفاده کنند.
روانشناسی و روانپزشکی
شیرین احمدی؛ سجاد بشرپور؛ اکبر عطادخت؛ محمد نریمانی
دوره 30، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1402، ، صفحه 130-143
چکیده
زمینه و هدف: وابستگی به مواد یک بیماری مزمن مغزی است که با مصرف مواد مخدر اجباری و تکانشی مشخص میشود. پژوهش حاضر با هدف مدلسازی ساختاری شدت وابستگی به مواد براساس سرشت عاطفی با نقش میانجیگری کنترل بازداری انجام گرفت.
مواد و روشها: پژوهش موردنظر همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد وابسته به مواد مراجعهکننده ...
بیشتر
زمینه و هدف: وابستگی به مواد یک بیماری مزمن مغزی است که با مصرف مواد مخدر اجباری و تکانشی مشخص میشود. پژوهش حاضر با هدف مدلسازی ساختاری شدت وابستگی به مواد براساس سرشت عاطفی با نقش میانجیگری کنترل بازداری انجام گرفت.
مواد و روشها: پژوهش موردنظر همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد وابسته به مواد مراجعهکننده به کمپهای ترک اعتیاد اردبیل در سال 1400 بود. تعداد 200 نفر از این افراد به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و به پرسشنامههای شدت وابستگی به مواد، سرشت عاطفی و همچنین آزمون کنترل بازداری (go/nogo) پاسخ دادند. دادههای بهدستآمده با استفاده از نرمافزارهای smart pls3 تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد سرشت عاطفی بر شدت وابستگی به مواد اثر مستقیم و معنیداری دارد، همچنین اثر غیرمستقیم سرشت عاطفی بر شدت وابستگی به مواد با میانجیگری کنترل بازداری تائید شد. مدل براساس شاخصهای نکویی برازش کفایت مناسبی داشت.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر مطالعه سرشت عاطفی و کنترل بازداری گامی ضروری و حیاتی در مدیریت، پیشآگهی و پیشگیری از وابستگی و مصرف مواد است.
روانشناسی و روانپزشکی
منصوره خلیلی؛ شهرام وزیری؛ فرح لطفی کاشانی
دوره 29، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1401، ، صفحه 730-743
چکیده
زمینه و هدف: افراد تراجنسیتی در معرض خطر بالایی از ابتلا به مشکلات سلامت روان هستند. این افراد برای دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی با مشکلات زیادی مواجه هستند. اطلاعات بسیار کمی از نیاز افراد تراجنسیتی به خدمات درمانی و نگرانیهای این افراد در این زمینه وجود دارد. هدف از این پژوهش بررسی خدمات سلامت روان و نیاز افراد تراجنسیتی میباشد ...
بیشتر
زمینه و هدف: افراد تراجنسیتی در معرض خطر بالایی از ابتلا به مشکلات سلامت روان هستند. این افراد برای دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی با مشکلات زیادی مواجه هستند. اطلاعات بسیار کمی از نیاز افراد تراجنسیتی به خدمات درمانی و نگرانیهای این افراد در این زمینه وجود دارد. هدف از این پژوهش بررسی خدمات سلامت روان و نیاز افراد تراجنسیتی میباشد که در آن نگرش و تجربیات افراد تراجنسیتی بررسی شده است.
مواد و روشها: بهمنظور انتخاب مطالعات مرتبط به زبان انگلیسی در پایگاههای Science Direct , Google Scholar ,Web of Science , PubMed ، Scopus، Psych Info، Psych Lit وSociological Abstracts در محدوده زمانی 2010 تا 2022، کلیدواژههای انگلیسی Trans، Transgender،Trans phobia، Gender Dysphoria، Mental health، Mental health service و همچنین در پایگاههای داخلی از جمله پایگاههای اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID)، پرتال جامع علوم انسانی و سیویلیکا، کلیدواژههای ترنس، تراجنسیتی، ترنسهراسی، نارضایتی جنسیتی، سلامت روان و خدمات سلامت روان جستجو شد که از میان 231 مطالعه، در نهایت تعداد 12 مقاله برای بررسی انتخاب شدند.
یافتهها: در این پژوهش معضلات کلیدی در خصوص افراد تراجنسیتی برجسته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که از جمله این معضلات میتوان به دسترسی به خدمات درمانی متناسب با نیاز افراد تراجنسیتی و ضرورت توسعه خدمات سلامت روان برای این افراد اشاره کرد.
نتیجهگیری: می توان گفت خدمات درمانی متناسب با نیاز افراد تراجنسیتی وجود ندارد و بهمنظور بهبود کیفیت زندگی این افراد نیاز به توسعه خدمات سلامت روان و آموزش متخصصان وجود دارد.
روانشناسی و روانپزشکی
مریم معتکف فر؛ شیدا سوداگر؛ مریم بهرامی هیدجی؛ نجمه رحیمی
دوره 29، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1401، ، صفحه 822-832
چکیده
زمینه و هدف: طبق پیشبینی سازمان بهداشت جهانی شیوع دیابت نوع 2 در جهان و کشور ما تا سال 2030 به شدت رو به افزایش خواهد بود. از آنجا که کنترل قند خون موجب تأخیر در شروع و پیشرفت عوارض دیابت میشود؛ پژوهش حاضر با هدف اثربخشی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان هیجانمدار بر کنترل قند خون بیماران دیابتی نوع 2 انجام شد.
مواد و روشها: ...
بیشتر
زمینه و هدف: طبق پیشبینی سازمان بهداشت جهانی شیوع دیابت نوع 2 در جهان و کشور ما تا سال 2030 به شدت رو به افزایش خواهد بود. از آنجا که کنترل قند خون موجب تأخیر در شروع و پیشرفت عوارض دیابت میشود؛ پژوهش حاضر با هدف اثربخشی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان هیجانمدار بر کنترل قند خون بیماران دیابتی نوع 2 انجام شد.
مواد و روشها: این پژوهش نیمهتجربی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را افراد مبتلا به دیابت نوع 2 که در سال 1398 به کلینیک دیابت شهر سبزوار مراجعه کردهاند تشکیل دادند که تعداد 45 نفر براساس فرمول کوهن انتخاب شدند و بهصورت گمارش تصادفی در سه گروه آزمایش شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی، گروه آزمایش هیجانمدار و گروه کنترل جای گرفتند. قند خون بیماران با استفاده از آزمایش قند خون ناشتا اندازهگیری و برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزارSPSS24 و از روشهای آمار توصیفی و تحلیلی (تحلیل کوواریانس) استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر کنترل قند خون بیماران دیابتی نوع 2 مؤثر است (0/05> P). روش درمانی هیجانمدار بر کنترل قند خون بیماران دیابتی نوع 2 مؤثر است (0/05> P) و بین اثربخشی روش شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و روش درمانی هیجانمدار بر کنترل قند خون بیماران دیابتی نوع 2 تفاوت معناداری وجود ندارد (0/05< P).
نتیجهگیری: با توجه به تأثیر معنادار روش شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و روش درمانی هیجانمدار بر کنترل قند خون بیماران دیابتی نوع 2 پیشنهاد میشود از این دو روش در راستای بهبود کنترل قند خون بیماران دیابتی نوع 2 بهره برده شود.
روانشناسی و روانپزشکی
آیت اله یوسفی؛ محبوبه طاهر؛ حکیمه آقایی؛ حسن باقری نیا
دوره 29، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1401، ، صفحه 833-846
چکیده
زمینه و هدف: توجه گزینشی و درک نادرست از تصویر بدنی میتواند به اضطراب منجر شود. هدف پژوهش، مقایسه اثربخشی روان-درمانی بینفردی و درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب ناشی از تصویر بدنی در زنان مراجعهکننده به مراکز جراحی زیبایی بود
مواد و روشها: پژوهش حاضر نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش ...
بیشتر
زمینه و هدف: توجه گزینشی و درک نادرست از تصویر بدنی میتواند به اضطراب منجر شود. هدف پژوهش، مقایسه اثربخشی روان-درمانی بینفردی و درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب ناشی از تصویر بدنی در زنان مراجعهکننده به مراکز جراحی زیبایی بود
مواد و روشها: پژوهش حاضر نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان 40- 23 سال مراجعهکننده به مراکز زیبایی شهر مشهد بودند که تعداد 45 نفر از آنان با روش در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در سه گروه 15 نفره که دو گروه آن آزمایش و یک گروه گواه بود، گمارده شدند. سپس پرسشنامه اضطراب اجرا و سپس جلسات دو روش درمانی اجرا شد. در پایان جلسات، پسآزمون به عمل آمد. دادهها با نرمافزار spss نسخه 22 تجزیهوتحلیل شدند
یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که روش درمان شناختی- رفتاری نسبت به روش رواندرمانی بین فردی بر اضطراب زنان مراجعهکننده به مراکز جراحی زیبایی مؤثرتر است. همچنین نتایج آزمون تعقیبی بنفرنی نشان میدهد که درمان شناختی رفتاری و رواندرمانی بینفردی در کاهش اضطراب مؤثرند (0.01> P)؛ همچنین بین دو گروه آزمایش تفاوت وجود دارد و گروه درمانی شناختی- رفتاری نسبت به گروه رواندرمانی بینفردی در کاهش اضطراب مؤثرتر است (0.01> P).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد بهترین نشانه برای اقدام به جراحی زیبایی نداشتن اعتمادبهنفس همراه با تمایل به تعامل اجتماعی و تمرکز افراطی بر یک ویژگی فیزیکی خاص باشد. اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر کاهش اضطراب تصویر بدنی میتواند ناشی از نقش مهم تفسیرهای ذهنی و عادات رفتاری بر اضطراب باشد. بهبود در وضعیت ادراک از بدن در فرد مبتلا به اضطراب باعث کاستن از توجه انتخابی به نقطهای از بدن میشود و در نتیجه آن اضطراب کاهش مییابد.
روانشناسی و روانپزشکی
مهسا حیدری؛ سید وحیده حسینی؛ اعظم روشندل
دوره 29، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1401، ، صفحه 847-857
چکیده
زمینه و هدف: تجربه فرسودگی شغلی در کارکنان بیمارستانها، علاوه بر تهدید سلامت کارکنان، موجب کاهش کیفیت خدمات آنان به بیماران و جامعه میشود. هدف از تحقیق حاضر، پیشبینی فرسودگی شغلی براساس معنای زندگی و تنظیم هیجان در کارکنان یکی از بیمارستانهای شهر زنجان است.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی- همبستگی در سال 1401 بر روی110 نفر از ...
بیشتر
زمینه و هدف: تجربه فرسودگی شغلی در کارکنان بیمارستانها، علاوه بر تهدید سلامت کارکنان، موجب کاهش کیفیت خدمات آنان به بیماران و جامعه میشود. هدف از تحقیق حاضر، پیشبینی فرسودگی شغلی براساس معنای زندگی و تنظیم هیجان در کارکنان یکی از بیمارستانهای شهر زنجان است.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی- همبستگی در سال 1401 بر روی110 نفر از کارکنان یکی از بیمارستانهای زنجان انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامههای فرسودگی شغلی مسلش، تنظیم هیجان گراس و معنای زندگی استگر بود. تجزیهوتحلیل آماری دادهها با آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد بین فرسودگی شغلی، معنای زندگی و تنظیم هیجان ارتباط معنادار وجود دارد (p<0.01). ضمن اینکه معنای زندگی، پیشبین قویتری (با ضریب تعیین 0/537-) برای فرسودگی شغلی است. این متغیر بهتنهایی 28 درصد واریانس فرسودگی شغلی را پیشبینی میکند (0/001>p). در گام دوم تحلیل با اضافه شدن متغیر تنظیم هیجان، قدرت پیشبینی به 32/6 درصد افزایش یافت (0/001>p).
نتیجهگیری: طبق یافتههای پژوهش، اثر معنای زندگی بر فرسودگی شغلی بیشتر از تنظیم هیجان میباشد. این مطلب حاکی از آن است که معنای زندگی، یکی از مفاهیم مهم در فرسودگی شغلی است اما در تحقیقات کمتر به آن توجه شده است درحالی که شاید بتوان با بهرهگیری از پیامدهای مطلوب حضور یا جستجوی معنا در زندگی به پیشگیری از فرسودگی یا کاهش آن پرداخت.
روانشناسی و روانپزشکی
فرشاد جابری کوشکی؛ کیومرث فرحبخش؛ علیرضا کیامنش؛ علیمحمد نظری
دوره 29، شماره 5 ، آذر و دی 1401، ، صفحه 602-615
چکیده
زمینه و هدف: تعارض کار- خانواده و اختلالات روانی وابسته به کار و نحوه برخورد با مسائل مرتبط با آنها از جمله معضلات جامعه کاری امروز است. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی روشهای روایتی و راهحلمحور در کاهش اختلالات روانی و تعارض کار- خانواده در بین شاغلین درگیر با این مشکلات بود.
مواد و روشها: تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی، با ...
بیشتر
زمینه و هدف: تعارض کار- خانواده و اختلالات روانی وابسته به کار و نحوه برخورد با مسائل مرتبط با آنها از جمله معضلات جامعه کاری امروز است. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی روشهای روایتی و راهحلمحور در کاهش اختلالات روانی و تعارض کار- خانواده در بین شاغلین درگیر با این مشکلات بود.
مواد و روشها: تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی، با طرح نیمهتجربی با دو گروه پیشآزمون- پسآزمون بود. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، از میان مراجعهکنندگان داوطلب واجد معیارهای ورود و خروج به پژوهش، 36 نفر انتخاب و بهصورت تصادفی در سه گروه (آزمایش و کنترل) جایگزین شدند؛ کلیه آزمودنیها در ابتدا با توجه به مصاحبه بالینی از نظر وضعیت اختلالات روانی و مسائل مرتبط با کار و خانواده مورد مصاحبه قرار گرفتند؛ سپس تمامی آزمودنیها به پرسشنامههای SCL 90 و تعارض کار- خانواده پاسخ دادند..
یافتهها: تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS و با استفاده از آزمون کواریانس انجام گرفت. در نهایت دادههای بهدستآمده بر اساس موضوع، بررسی اثربخشی هر یک از روشهای مشاورهای روایتی (لامبدای ویلکس= 0/73، p<0.05) و راهحلمحور (لامبدای ویلکس= 0/36، p<0.05). در مقایسه با گروه گواه در کاهش تعارض کار- خانواده تفاوت معناداری نشان داد؛ همچنین، در ارتباط با میزان اثربخشی روش روایتی بر اختلالات روانی وابسته به کار تنها در یکی از مؤلفهها (افسردگی) تفاوت معنادار مشاهده گردید (لامبدای ویلکس= 0/08، p<0.05). ضمن آنکه بر اساس روش راهحلمحور تفاوت معنیداری در هیچیک از مؤلفههای آسیبهای روانی مشاهده نگردید (لامبدای ویلکس= 0/17، p>0.05) و فرضیه پژوهشی تأیید نگردید
نتیجهگیری: از هر دو مدل درمان میتوان در زمینه اختلالات روانی وابسته به کار و تعارض کار- خانواده استفاده کرد.
روانشناسی و روانپزشکی
الهام اسلامیان؛ مرجان کاربخش داوری؛ الهه صادقی؛ الهام شمسی زاده؛ مینا دایم امید؛ مسلم اکبری؛ زهرا افتخار صعادی
دوره 29، شماره 5 ، آذر و دی 1401، ، صفحه 627-640
چکیده
زمینه و هدف:. اعتیاد به اینترنت یکی از عوامل مؤثر در کاهش رشد تحصیلی و ارتباطی در دانشآموزان است. هدف از پژوهش حاضر پیشبینی قربانی سایبری براساس خودآگاهی هیجانی بهواسطه اعتیاد به تلفن هوشمند در دانشآموزان تیزهوش مقطع متوسط بود.مواد و روشها: جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان تیزهوش استان البرز در سال تحصیلی 1400- 1399 بود. 253 ...
بیشتر
زمینه و هدف:. اعتیاد به اینترنت یکی از عوامل مؤثر در کاهش رشد تحصیلی و ارتباطی در دانشآموزان است. هدف از پژوهش حاضر پیشبینی قربانی سایبری براساس خودآگاهی هیجانی بهواسطه اعتیاد به تلفن هوشمند در دانشآموزان تیزهوش مقطع متوسط بود.مواد و روشها: جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان تیزهوش استان البرز در سال تحصیلی 1400- 1399 بود. 253 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و سپس پرسشنامههای استاندارد خودآگاهی هیجانی گرنت و همکاران، پرسشنامه اعتیاد به تلفن هوشمند کوان و همکاران، پرسشنامه قلدری- قربانی سایبری آنتیادو و همکاران پاسخ دادند. دادهها با روش تحلیل مسیر با استفاده از نرمافزارAmos نسخه 23 تحلیل شدند.یافتهها: نتایج نشان داد که رابطه مستقیم بین خودآگاهی هیجانی با قربانی سایبری در دانشآموزان تیزهوش معنیدار نمیباشد (0/05< p)، اما رابطه مستقیم بین اعتیاد به تلفن هوشمند با قربانی سایبری در دانشآموزان تیزهوش، منفی و معنیدار میباشد (0/01 ≤ p و 0/29 = β). در خصوص نقش میانجیگری اعتیاد به تلفن هوشمند در رابطه بین خودآگاهی هیجانی با قربانی سایبری نشان میدهد که این مسیر معنیدار است (0/01≤ p 0/09= β ). نتیجهگیری: میتوان گفت که میان خودآگاهی هیجانی و اعتیاد به تلفن همراه ارتباط وجود دارد. در نتیجه میتوان با افزایش خودآگاهی هیجانی دانشآموزان میزان اعتیاد به تلفن هوشمند را کاهش داد و به رشد تحصیلی آنان کمک کرد.
روانشناسی و روانپزشکی
حمیده صمدی؛ حسین مهدیان؛ مهدی قاسمی مطلق
دوره 29، شماره 5 ، آذر و دی 1401، ، صفحه 641-654
چکیده
زمینه و هدف: اختلال اضطراب اجتماعی یکی از علل افت کارکردهای اجتماعی و تحصیلی دانشجویان است. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی تئاتردرمانی و گروهدرمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب اجتماعی دانشجویان بود.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع نیمهتجربی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان مراجعهکننده به مرکز مشاوره دانشجویی دانشگاه ...
بیشتر
زمینه و هدف: اختلال اضطراب اجتماعی یکی از علل افت کارکردهای اجتماعی و تحصیلی دانشجویان است. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی تئاتردرمانی و گروهدرمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب اجتماعی دانشجویان بود.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع نیمهتجربی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان مراجعهکننده به مرکز مشاوره دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود که از میان آنها تعداد 60 دانشجو به شیوه هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه تئاتردرمانی (20 نفر)، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. هر سه گروه قبل و بعد از مداخلات و سه ماه پس از پایان دوره درمانی با پرسشنامه هراس اجتماعی (2000) (SPIN) ارزیابی شدند. دادهها با نرمافزار Spss-21 با روش واریانس آمیخته و در سطح معنیداری (0/05<P) تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که هر دو رویکرد تئاتردرمانی و گروهدرمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با گروه کنترل در کاهش اضطراب اجتماعی تفاوت معناداری داشتهاند. میزان اثربخشی و تداوم تأثیرات درمانی تئاتردرمانی و درمان پذیرش و تعهد بر اضطراب اجتماعی یکسان بودهاست.
نتیجهگیری: هر دو درمان از طریق حذف چرخه معیوب اضطراب اجتماعی توانستند موجب کاهش تمامی نشانههای اضطراب اجتماعی پس از درمان و سه ماه پیگیری شوند. بنابراین این دو رویکرد درمانی میتوانند در قالب برنامههای مهارتهای زندگی در دانشگاهها مورد استفاده قرار گیرند.
روانشناسی و روانپزشکی
حوا سام خانیان؛ آمنه معاضدیان؛ نعمت ستوده اصل؛ راهب قربانی
دوره 29، شماره 5 ، آذر و دی 1401، ، صفحه 669-682
چکیده
زمینه و هدف: فشار خون بالا که از آن به عنوان مرگ خاموش یاد میشود از عوامل بسیار مهم بیماریهای قلبی- عروقی بهشمار میرود؛ از این رو هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی (MBSR) بر پریشانی روانشناختی، همجوشیشناختی و خوددلسوزی افراد مبتلا به فشار خون بالا بود.
مواد و روشها: روش پژوهش، نیمهآزمایشی از نوع ...
بیشتر
زمینه و هدف: فشار خون بالا که از آن به عنوان مرگ خاموش یاد میشود از عوامل بسیار مهم بیماریهای قلبی- عروقی بهشمار میرود؛ از این رو هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی (MBSR) بر پریشانی روانشناختی، همجوشیشناختی و خوددلسوزی افراد مبتلا به فشار خون بالا بود.
مواد و روشها: روش پژوهش، نیمهآزمایشی از نوع طرح پیشآزمون- پسآزمون بود. جامعه آماری پژوهش همه بیماران مبتلا به فشار خون شهرستان مهدیشهر در سال 1399 بودند. نمونه این پژوهش شامل 48 نفرمبتلا به فشار خون بودند که بهصورت در دسترس و غیرتصادفی از میان زنانی که به مراکز خدمات جامع سلامت شهرستان مهدیشهر مراجعه کرده بودند، با توجه به معیارهای ورود انتخاب شدند و بهصورت تصادفی ساده درگروه گواه و آزمایش جایگزین گشتند. ابزارهای مورداستفاده شامل مقیاس تشخیصی همجوشیشناختی گیلاندرز، پرسشنامه پریشانی روانشناختی فرم 10 کسلر و پرسشنامه خوددلسوزی بود. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 23 و با استفاده از آزمونهای تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) و تکمتغیره (ANCOVA) تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیشآزمون، تفاوت معناداری بین گروههای موردمطالعه در متغیر پریشانی روانشناختی (شامل افسردگی، اضطراب و استرس)، همچنین همجوشیشناختی، بهغیر از گسلش شناختی و خوددلسوزی وجود داشت.
نتیجهگیری: درمجموع میتوان گفت که آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی بر پریشانی روانشناختی، همجوشیشناختی و ابعاد خوددلسوزی افراد مبتلا به فشارخون بالا تأثیرداشت.