روانشناسی و روانپزشکی
مهدی معتکف فر؛ ابوالفضل بخشی پور؛ مهدی قاسمی مطلق
دوره 29، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1401، ، صفحه 131-141
چکیده
زمینه و هدف : هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان هیجان مدار بر خود مراقبتی، عملکرد جنسی در بیماران دیابتی نوع 2 بود. مواد و روش ها : تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی ، با طرح پیشآزمون – پسآزمون بود که از طرح پژوهشی نیمه آزمایشی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به دیابت ...
بیشتر
زمینه و هدف : هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان هیجان مدار بر خود مراقبتی، عملکرد جنسی در بیماران دیابتی نوع 2 بود. مواد و روش ها : تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی ، با طرح پیشآزمون – پسآزمون بود که از طرح پژوهشی نیمه آزمایشی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به دیابت نوع 2 که در سال 1398 به کلینیک دیابت شهر سبزوارمراجعه کرده اند بود. از جامعه آماری یاد شده 45 نفر به صورت در دسترس انتخاب و در 3 گروه 15 نفری (2 گروه آزمایش و یک گروه کنترل) به صورت تصادفی قرار گرفتند.آزمودنی های هر دو گروه در سه مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری به پرسشنامه های خود مراقبتی توبرت هامپسون و گلاسکو(2000) ، پرسشنامه ی عملکرد جنسی زنان (FSFI)و عملکرد جنسی مردان (MSHQ ) پاسخ دادند. در این تحقیق از تجزیه و تحلیل توصیفی دادهها، به منظور توصیف دادههای جمعآوری شده، استفاده شد و با استفاده از نرمافزار آماری Spss اطلاعات تجزیه و تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان هیجان مدار بر خود مراقبتی، عملکرد جنسی در بیماران دیابتی نوع 2 اثر بخش هستند و در اثر بخشی آنها تفاوت معناداری مشاهده نشد.نتیجه گیری: از درمانهای شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان هیجان مدار می توان در جهت تعدیل مشکلات روانشناختی بیماران دیابتی استفاده کرد.
روانشناسی و روانپزشکی
سعیده اصلاح کار؛ شهرام وزیری؛ فرح لطفی کاشانی
دوره 28، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1400، ، صفحه 826-837
چکیده
مقدمه: هدف این پژوهش تعیین سهم عوامل روانشناختی موثر بر تسهیل فرآیند سوگ در والدین دارای کودک مبتلا به سرطان بود.روش: پژوهش حاضر یک پژوهش آمیخته بود. جامعه مورد نظر را مادرانی که کودکان آنها بر اثر بیماری سرطان فوت شده بودند، تشکیل دادند. از این جامعه 54 نفر به صورت نمونه هدفمند انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده های کیفی از استخراج مفاهیم ...
بیشتر
مقدمه: هدف این پژوهش تعیین سهم عوامل روانشناختی موثر بر تسهیل فرآیند سوگ در والدین دارای کودک مبتلا به سرطان بود.روش: پژوهش حاضر یک پژوهش آمیخته بود. جامعه مورد نظر را مادرانی که کودکان آنها بر اثر بیماری سرطان فوت شده بودند، تشکیل دادند. از این جامعه 54 نفر به صورت نمونه هدفمند انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده های کیفی از استخراج مفاهیم از مصاحبه های انفرادی بود. جهت تجزیه و تحلیل داده های کمی از روش اجرای معادلات ساختاری اکتشافی مبتنی بر مولفه ها استفاده شد.یافته ها: متغیرهای خودکارآمدی، مقابله های غیر هیجانی، راهبرد کنار آمدن متمرکز بر معنی، دریافت خدمات مشاوره ای و روان شناختی،حمایت اجتماعی و حمایت خانوادگی، کیفیت روابط بین فردی، ویژگیهای شخصیتی (سر سختی)، خشم از خدا/ دنیا/ طبیعت،عدم اعتماد به استمرار زندگی پس از مرگ، احساس تنهایی، اجتناب، انزوا، مقابله های هیجانی، سرعت از دست دادن فرزند، تعارضات زناشویی، بی اعتمادی به کیفیت خدمات درمانی، احساس گناه، سابقه مراقبت از بیمار در حال مرگ و تحریف که در تسهیل فرایند سوگ در والدینی که کودک خود را با بیماری سرطان از دست داده اند، موثراند.نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش ، می توان از متغیرهای خودکارآمدی، مقابله های غیرهیجانی، راهبرد کنارآمدن متمرکز بر معنی، کیفیت روابط بین فردی، ویژگی های شخصیتی (سرسختی)، مقابله های هیجانی و نشانه های جسمانی در تسهیل فرایند سوگ در والدینی که کودک خود را با بیماری سرطان از دست داده اند ، استفاده کرد.
روانشناسی و روانپزشکی
محبوبه کشتکار؛ مریم هجری؛ امیرحسین شیرپور؛ سلیمان حجازی فر؛ زهرا نیکدل؛ مسلم اکبری
دوره 28، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1400، ، صفحه 850-861
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه سیستم های مغزی _ رفتاری در افراد قبل و بعد از عمل جراحی قلب باز میباشد.روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی با روش علی مقایسه ای و پس روی دادی با روش نمونه گیری هدفمند بود. جامعه آماری پژوهش شامل 210 نفر که 70 نفر تحت جراحی قلب باز قرار گرفته اند، 70 نفر داوطلب جراحی قلب باز و 70 نفر با سابقه بیماری قلبی بودند. ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه سیستم های مغزی _ رفتاری در افراد قبل و بعد از عمل جراحی قلب باز میباشد.روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی با روش علی مقایسه ای و پس روی دادی با روش نمونه گیری هدفمند بود. جامعه آماری پژوهش شامل 210 نفر که 70 نفر تحت جراحی قلب باز قرار گرفته اند، 70 نفر داوطلب جراحی قلب باز و 70 نفر با سابقه بیماری قلبی بودند. در این پژوهش علاوه بر پرسشنامه ی جمعیت شناختی، از طریق پرسشنامه شخصیتی گری – ویلسون داده ها جمع آوری شد. سپس به منظور تجزیه و تحلیل آنها از مدل های آماری تحلیل واریانس چند متغیری و تک متغیری استفاده شد.یافته ها: نتایج بیانگر این بود بیمارانی که داوطلب عمل جراحی قلب باز هستند نسبت به بیمارانی که جراحی شده اند و گروه کنترل، نمرات بالاتری در مقیاس فعال سازی رفتاری کسب کردند. با توجه به یافته ها در مولفه بازداری رفتاری ، میان سه گروه اختلاف معناداری وجود دارد. بیمارانی که عمل جراحی انجام داده اند، نمرات کمتری در اجتناب فعال داشتند و افرادی که عمل جراحی قلب بازشده اند نسبت به بیمارانی که داوطلب جراحی هستند و گروه کنترل نمرات بالاتری در خرده مقیاس خاموشی کسب کرده اند. نتیجه گیری: بنابراین با توجه به کاهش عملکرد سیستم فعالسازی رفتاری و افزایش عملکرد سیستم بازداری رفتاری مداخلات مبتنی بر فعالسازی رفتاری زیر نظر متخصصان بالینی برای این بیماران برنامه ریزی و اجرا شود
روانشناسی و روانپزشکی
حامد ملکی؛ فاطمه طباطبایی؛ مصیب باقری نیک؛ شیلا لکا؛ مژگان مهاجری ایروانی؛ محمد جواد نمازی
دوره 28، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1400، ، صفحه 885-896
چکیده
پاندمی ویروس کرونا کشنده ترین بحران سلامت بشریت دریک قرن اخیربوده است. دراین پژوهش رابطه میان معنویت کارکنان با نشاط سازمانی وتاثیرآن دربهبودعملکرد مراقبین سلامت دربیمارستان هاجرنیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران درتهران دراولین سال همه گیری Covid-19 مورد مطالعه قرار گرفت. هدف اصلی چگونگی رابطه میان معنویت کارکنان با نشاط سازمانی ...
بیشتر
پاندمی ویروس کرونا کشنده ترین بحران سلامت بشریت دریک قرن اخیربوده است. دراین پژوهش رابطه میان معنویت کارکنان با نشاط سازمانی وتاثیرآن دربهبودعملکرد مراقبین سلامت دربیمارستان هاجرنیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران درتهران دراولین سال همه گیری Covid-19 مورد مطالعه قرار گرفت. هدف اصلی چگونگی رابطه میان معنویت کارکنان با نشاط سازمانی دراین بیمارستان بود. مواد و روش ها: این پژوهش به شکل توصیفی – پیمایشی ازاسفند ۱۳۹۸تا بهمن ماه۱۳۹۹انجام شد. تعداد هفتاد و یک نفر به عنوان تعداد نمونه با استفاده از جدول مورگان در مطالعه شرکت داده شدند. شاخصهای تعریف شده معنویت دربین کارکنان ازطریق پرسشنامه کینجرسکی واسکرایپنک اندازه گیری شدند. متغیرهای نشاط سازمانی براساس مدل روجلف وهمچنین با پرسشنامه ای که پژوهشگرتهیه کرده وروایی و پایایی آن توسط متخصصین مربوطه تایید شده بود بود تعیین شدند. تحلیل آماری وتعیین معنی داربودن رابطه بین شاخصها با استفاده ازمدل معادلات ساختاری ونرم افزارلیزرل انجام شد.یافته ها : بیشترنمونه های مورد تحقیق در گروه سنی 21 تا 39 سال قرارداشتند. نتایج نشان دادند بین شاخصهای چهارگانه مطالعه شده معنویت کارکنان ونشاط سازمانی رابطه معنی داروجود دارد.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بین تمام مولفه های اشتیاق معنوی، پیوند معنوی، احساس یکپارچگی وتجربه عرفانی از یک طرف ومولفه های نشاط سازمانی شامل مثبت اندیشی، یادگیری سازمانی، مشارکت سازمانی، خودگشودگی سازمانی، معنادار بودن زندگی وعلاقه ارتباط معنی داری وجود داشته است. بنابراین شناسایی و اولویت بندی عوامل فوق و تاثیرات متقابل آنها شایسته توجه جدی برای تحقیقات بیشتر درتحقق مدیریت موفق و پیشرفته خواهد بود.
روانشناسی و روانپزشکی
تکتم دهقانی بیدگلی؛ حسین مهدیان؛ ابوالقاسم شکیبا
دوره 28، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1400، ، صفحه 936-949
چکیده
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری مزمن پیشرونده سیستم اعصاب مرکزی است و از علائم نشانههای آن درد و کاهش ظرفیت عملکردی میباشد. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نارسایی شناختی و اجتناب هیجانی در بیماران مبتلا به MS انجام گرفت.مواد وروشها: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح ...
بیشتر
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری مزمن پیشرونده سیستم اعصاب مرکزی است و از علائم نشانههای آن درد و کاهش ظرفیت عملکردی میباشد. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نارسایی شناختی و اجتناب هیجانی در بیماران مبتلا به MS انجام گرفت.مواد وروشها: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری بود. آزمودنیها با دامنه سنی 40-20 سال و با مقیاس ناتوانی جسمانی (EDSS) یک تا 5/5 و هدفمندانه و داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی به گروههای تجربی و کنترل تقسیم شدند. هر دو گروه در مرحله پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری 2 ماهه به پرسشنامههای نارسایی شناختی برادبنت و همکاران و اجتناب هیجانی کندی و همکاران پاسخ دادند. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 23 و روش تحلیل کوواریانس با اندازهگیری مکرر تحلیل شدند.یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیری با اندازهگیری مکرر نشان داد که آموزش راهبردهای تنظیم هیجانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش نارسایی شناختی و اجتناب هیجانی بیماران مولتیپل اسکلروزیس مؤثر است (001/0≥P). بازبینی دیداری نمودارهای اثربخشی و اندازهی ضریب تأثیر نیز بیانگر ثبات مداخلهها در مرحله پیگیری بودند.نتیجهگیری: براساس نتایج این پژوهش میتوان از آموزش راهبردهای تنظیم هیجانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کنار مداخلات دارویی برای کاهش نارسایی شناختی و اجتناب هیجانی بیماران مولتیپل اسکلروزیس در مراکز درمانی استفاده نمود.
روانشناسی و روانپزشکی
زهرا زارع؛ مینا قلعه نوئی؛ ندا مهدوی فر؛ نفیسه زارع؛ ساجده اعتمادی
دوره 28، شماره 5 ، آذر و دی 1400، ، صفحه 650-662
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به افزایش نگرانی در مورد بیماری همهگیر کووید 19، تعداد فزایندهای از دانشگاهها در سراسر جهان فعالیتهای آموزشی خود را به تعویق انداخته یا لغو کردهاند. اقدامات پیشگیرانه و سختگیرانه ناشی از کووید19 سلامت روان و عملکرد روانی- اجتماعی افراد را به خطر انداخته است. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط راهبردهای مقابلهای ...
بیشتر
زمینه و هدف: با توجه به افزایش نگرانی در مورد بیماری همهگیر کووید 19، تعداد فزایندهای از دانشگاهها در سراسر جهان فعالیتهای آموزشی خود را به تعویق انداخته یا لغو کردهاند. اقدامات پیشگیرانه و سختگیرانه ناشی از کووید19 سلامت روان و عملکرد روانی- اجتماعی افراد را به خطر انداخته است. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط راهبردهای مقابلهای و بهزیستی روانشناختی و دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار در دوران پاندمی کووید 19 انجام شد.مواد و روشها:این مطالعه توصیفی- تحلیلی در سال 1400-1399 روی 126 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار به روش نمونهگیری بهصورت در دسترس و آنلاین اجرا شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف و سبکهای مقابلهای بلینگز وموس بود. آنالیز دادهها با استفاده از نرمافزار spss (نسخه 24)، آزمونهای توصیفی، تیمستقل، آنالیز واریانس، پیرسون و رگرسیون خطی انجام شد.یافته ها: بین میانگین نمره راهبردهای مقابلهای و بهزیستی روانشناختی، ارتباط معناداری مشاهده نشد (0/05>p ). نتیجه مطالعه نشان داد دانشجویان با سن بالاتر، سال تحصیلی بالاتر و دانشجویان با واحد کارآموزی در مقابله با استرس ناشی از کووید19، بیشتر از سبک مقابلهای مسئلهمدار استفاده میکردند. نتایج آزمون تحلیل رگرسیون حاکی از آن بود که متغیرهای سن، سال و رشته تحصیلی از میان متغیرهای پیشبین دارای قدرت پیشبینی معناداری برای متغیر راهبرد مقابلهای هیجانمدار بودند.نتیجهگیری: به دلیل بحران ناشی از کووید 19 و تأثیر آن بر سلامت روانی پیشنهاد میشود مدیران و برنامهریزان آموزشی، با برگزاری کارگاهها و جلسات مشاوره برای دانشجویان باعث ارتقای راهبردهای مقابلهای مسئلهمدار در دانشجویان شوند.
روانشناسی و روانپزشکی
سید محمد داود حسینی؛ شعله امیری؛ کوروش نامداری؛ حسین مولوی
دوره 28، شماره 5 ، آذر و دی 1400، ، صفحه 700-712
چکیده
زمینه و هدف: نگرانی یک مؤلفه بنیادین شناختی اختلال اضطراب منتشر (GAD) است. GAD اختلالی مزمن است اما مطالعات اندکی در خصوص متغیرهای سببشناختی این اختلال صورت گرفته است. پژوهش حاضر، در پی بررسی اثربخشی درمان شناختی داگاس بر تحمل نکردن بلاتکلیفی، اجتناب شناختی و باورهای مثبت در مورد نگرانی در GAD بود.
مواد و روشها: پژوهش حاضر، مطالعه ...
بیشتر
زمینه و هدف: نگرانی یک مؤلفه بنیادین شناختی اختلال اضطراب منتشر (GAD) است. GAD اختلالی مزمن است اما مطالعات اندکی در خصوص متغیرهای سببشناختی این اختلال صورت گرفته است. پژوهش حاضر، در پی بررسی اثربخشی درمان شناختی داگاس بر تحمل نکردن بلاتکلیفی، اجتناب شناختی و باورهای مثبت در مورد نگرانی در GAD بود.
مواد و روشها: پژوهش حاضر، مطالعه نیمهآزمایشی همراه با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه افراد مبتلا به GAD مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان بودند. نمونه آماری پژوهش ۳۰ نفر بودند که بهصورت نمونهگیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب و بهصورت تصادفی در گروه آزمایش (۱۵ نفر) و گروه کنترل (۱۵ نفر) قرار گرفتند. تأیید تشخیص GAD براساس مصاحبه بالینی ساختاریافته DSM-5(SCID-5-CV) و تشخیص بالینی انجام شد. برای سنجش در پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری از مقیاس نداشتن تحمل بلاتکلیفی، پرسشنامه اجتناب شناختی و پرسشنامه چرا نگرانی استفاده شد. مداخله در قالب ۱۲ جلسه ۹۰ دقیقهای انجام شد. بهمنظور تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر (مختلط) استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که درمان شناختی داگاس باعث کاهش معنادار نمرات میانگین علائم GAD گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شد.
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش نشان میدهند که شناختدرمانی داگاس بر تحمل نکردن بلاتکلیفی، اجتناب شناختی و باورهای مثبت در مورد نگرانی، تأثر مثبتی داشته و موجب کاهش علائم شده است (0/05>P). این درمان میتواند یکی از گزینههای مؤثر در کاهش علائم GAD در کنار سایر مداخلات دارویی باشد.
روانشناسی و روانپزشکی
نیلوفر میکائیلی؛ شیرین احمدی
دوره 28، شماره 5 ، آذر و دی 1400، ، صفحه 728-739
چکیده
زمینه و هدف: میگرن در زنان یک مسئله مهم سلامتی بهشمار میرود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اضطراب مرتبط با درد، خودکارآمدی درد و راهبردهای مقابلهای در زنان دارای سردرد میگرن و عادی انجام گرفت.
مواد و روشها: این پژوهش علی مقایسهای بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان مبتلا به سردرد میگرن و کلیه زنان سالم استان کرمانشاه تشکیل میدادند. ...
بیشتر
زمینه و هدف: میگرن در زنان یک مسئله مهم سلامتی بهشمار میرود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اضطراب مرتبط با درد، خودکارآمدی درد و راهبردهای مقابلهای در زنان دارای سردرد میگرن و عادی انجام گرفت.
مواد و روشها: این پژوهش علی مقایسهای بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان مبتلا به سردرد میگرن و کلیه زنان سالم استان کرمانشاه تشکیل میدادند. آزمودنیهای پژوهش 30 نفر از زنان مبتلا به سردرد میگرنی مراجعهکننده به کلینیکهای روانپزشکی و مغز و اعصاب استان کرمانشاه بود که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و 30 فرد سالم بود که به شیوه همتاسازی (براساس سن، سطح تحصیلات وضعیت اجتماعی اقتصادی) انتخاب و به پرسشنامههای اضطراب مرتبط با درد، خودکارآمدی درد و راهبردهای مقابلهای پاسخ دادند. دادههای جمعآوری شده نیز با استفاده از ابزارهای آمار توصیفی میانگین و انحراف معیار و آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که زنان دارای سردرد میگرن در میانگین نمرات شناختی، فرار- اجتناب، ترس، فیزیولوژیکی و مقابله هیجانمدار بالاتر از گروه عادی و در متغیرهای خودکارآمدی، مقابله مسئلهمدار پایینتر از گروه عادی بودند (0/001>P).
نتیجهگیری: با توجه به تفاوت زنان دارای سردرد میگرنی در میانگین نمرات شناختی، فرار- اجتناب، ترس و فیزیولوژیکی خودکارآمدی، مقابله مسئلهمدار و مقابله هیجانمدار، بهکارگیری درمان شناختی رفتاری و آموزش راهبردهای مقابلهای و مدیریت استرس در قالب کارگاههای آموزشی بهعنوان درمانهای تکمیلی پیشنهاد میشود.
روانشناسی و روانپزشکی
نسرین میرچولی؛ علی محمد ناعمی
دوره 28، شماره 5 ، آذر و دی 1400، ، صفحه 790-800
چکیده
زمینه و هدف: تفکر انتقادی، زمینه ایجاد مهارت فهم و ارزیابی دانش جدید را برای فراگیران فراهم میکند که با عوامل گوناگونی از جمله خودپنداره تحصیلی و ساختار کلاس ارتباط پیدا میکند. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه خودپنداره تحصیلی و ساختار کلاس با تفکر انتقادی در دانشجویان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار انجام شد.
مواد ...
بیشتر
زمینه و هدف: تفکر انتقادی، زمینه ایجاد مهارت فهم و ارزیابی دانش جدید را برای فراگیران فراهم میکند که با عوامل گوناگونی از جمله خودپنداره تحصیلی و ساختار کلاس ارتباط پیدا میکند. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه خودپنداره تحصیلی و ساختار کلاس با تفکر انتقادی در دانشجویان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار انجام شد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری را تمامی دانشجویان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار به تعداد 250 نفر تشکیل دادند که تعداد 148 نفر براساس فرمول کوکران و به روش تصادفی نظامدار بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادههای موردنیاز با استفاده از پرسشنامههای استاندارد تفکر انتقادی، خودپنداره تحصیلی و ساختار کلاس جمعآوری شد و با روشهای آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با کمک نرمافزار SPSS20 تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین متغیرهای خودپندارة تحصیلی و تفکر انتقادی رابطة مثبت و معنادار وجود دارد ( p≤0 /001و r=0/519) و این متغیر 25/4 درصد تغییرات تفکر انتقادی دانشجویان را تبیین میکند. همچنین یافتهها حاکی از آن است که متغیرهای ساختار کلاس و تفکر انتقادی رابطه مثبت و معنادار دارند
(r=0/628 ;p≤0 /001)و توانسته است 22/4 درصد تغییرات تفکر انتقادی دانشجویان را تبیین کند.
نتیجهگیری: خودپنداره تحصیلی و ساختار کلاس، در رشد تفکر انتقادی دانشجویان نقش دارد و این امر میتواند موفقیت تحصیلی دانشجویان را سبب شود؛ بنابراین، با افزایش سطح خودپنداره تحصیلی و بهبود ساختار کلاس میتوان زمینه رشد تفکر انتقادی دانشجویان را فراهم ساخت.
روانشناسی و روانپزشکی
سارا جوادی؛ محسن گل پرور؛ راضیه ایزدی
دوره 28، شماره 5 ، آذر و دی 1400، ، صفحه 800-813
چکیده
زمینه و هدف: تکانشگری هیجانی از مشکلاتی است که میتواند مشکلات رفتاری نوجوانان را با وخامت بیشتری مواجه کند. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان غیرفعالسازی حالت خانوادهمحور، درمان شناختی- رفتاری و درمان پذیرش و تعهد بر تکانشگری هیجانی نوجوانان دختر دارای مشکلات رفتاری اجرا شد.
مواد و روشها: روش پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با ...
بیشتر
زمینه و هدف: تکانشگری هیجانی از مشکلاتی است که میتواند مشکلات رفتاری نوجوانان را با وخامت بیشتری مواجه کند. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان غیرفعالسازی حالت خانوادهمحور، درمان شناختی- رفتاری و درمان پذیرش و تعهد بر تکانشگری هیجانی نوجوانان دختر دارای مشکلات رفتاری اجرا شد.
مواد و روشها: روش پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل مادران 120 نوجوان دختر 14 تا 18 سال دارای مشکلات رفتاری در شهر اصفهان در سال 1398 بود. از بین آنها 60 نفر با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و سپس بهصورت تصادفی و در سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه تکانشگری هیجانی بارت بود. شرکتکنندگان گروههای آزمایش در 10 جلسه 90 دقیقهای، بهصورت گروهی تحت آموزش قرار گرفتند. دادهها از طریق تحلیل واریانس اندازههای تکرار شده و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که در تکانشگری، درمانهای غیرفعالسازی حالت خانوادهمحور، شناختی- رفتاری و پذیرش و تعهد با گروه کنترل، تفاوت معنادار دارند (0/01>p)، ولی بین سه درمان با یکدیگر در کاهش تکانشگری، تفاوت معناداری وجود ندارد (0/05>p).
نتیجهگیری: در مجموع، یافتههای این پژوهش نشان داد درمانهای غیرفعالسازی حالت خانوادهمحور، شناختی- رفتاری و پذیرش و تعهد از زمره درمانهایی هستند که میتوانند تکانشگری نوجوانان دختر دارای مشکلات رفتاری را کاهش دهند.
روانشناسی و روانپزشکی
سیف اله آقاجانی؛ شیرین احمدی؛ وحید فلاحی
دوره 28، شماره 4 ، مهر و آبان 1400، ، صفحه 477-488
چکیده
زمینه و هدف: افزایش مصرف مواد مخدر در میان نوجوانان تبدیل به یک بیماری همهگیر شده است. پژوهش حاضر با هدف مدلیابی علی گرایش به اعتیاد براساس حساسیت اضطرابی با میانجیگری دشواری در تنظیم هیجان در نوجوانان پسر انجام گرفت.
مواد و روشها: پژوهش حاضر به روش همبستگی انجام شد. کلیه دانشآموزان مشغول به تحصیل در سال 1398 شهرستان پارسآباد ...
بیشتر
زمینه و هدف: افزایش مصرف مواد مخدر در میان نوجوانان تبدیل به یک بیماری همهگیر شده است. پژوهش حاضر با هدف مدلیابی علی گرایش به اعتیاد براساس حساسیت اضطرابی با میانجیگری دشواری در تنظیم هیجان در نوجوانان پسر انجام گرفت.
مواد و روشها: پژوهش حاضر به روش همبستگی انجام شد. کلیه دانشآموزان مشغول به تحصیل در سال 1398 شهرستان پارسآباد جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل دادند. تعداد 231 نفر از این افراد به شیوه نمونهگیری تصادفی خوشهای از بین جامعه آماری فوق انتخاب شدند و به پرسشنامههای حساسیت اضطرابی، گرایش به اعتیاد و دشواری در تنظیم هیجان پاسخ دادند. دادهها نیز بهوسیله شاخصهای آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و مدلیابی علی تحلیل مسیر با استفاده از نرمافزارهای SPSS 25 و 8.8 Lisrel تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که حساسیت اضطرابی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم (با میانجیگری دشواری در تنظیم هیجان) با گرایش به اعتیاد، رابطه داشت. مدل پژوهش با میانجیگری دشواری در تنظیم هیجان، از برازش مناسبی برخوردار است. شاخصهای برازش مدل نیز ارتباط حساسیت اضطرابی به گرایش به اعتیاد را با دشواری در تنظیم هیجان تأیید کردند.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد حساسیت اضطرابی بهعنوان متغیر مستقل و دشواری در تنظیم هیجان بهعنوان متغیر میانجی، عامل مهمی در پیشبینی گرایش به اعتیاد میباشند که میتوانند در برنامهریزی مداخلات پیشگیری و کارگاههای آموزشی در زمینه مدیریت و کنترل راهبردهای تنظیم هیجان و اضطراب مفید واقع گردند.
روانشناسی و روانپزشکی
سید ولی کاظمی رضایی؛ کیوان کاکابرایی
دوره 28، شماره 4 ، مهر و آبان 1400، ، صفحه 581-595
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به نتایج پژوهشهای مختلف در زمینه نقش تجارب هیجانی در بیماریهای قلبی و عروقی، به نظر میرسد بدتنظیمی هیجانی میتواند بهعنوان عاملی مهم در بروز یا تشدید این بیماریها مطرح باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش تنظیم هیجان بر راهبردهای ارزیابی مجدد و فرونشانی تجارب هیجانی بیماران قلبی و عروقی بود. مواد ...
بیشتر
زمینه و هدف: با توجه به نتایج پژوهشهای مختلف در زمینه نقش تجارب هیجانی در بیماریهای قلبی و عروقی، به نظر میرسد بدتنظیمی هیجانی میتواند بهعنوان عاملی مهم در بروز یا تشدید این بیماریها مطرح باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش تنظیم هیجان بر راهبردهای ارزیابی مجدد و فرونشانی تجارب هیجانی بیماران قلبی و عروقی بود. مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع طرحهای نیمهتجربی با پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران قلبی و عروقی شهر کرمانشاه در سال 1397 بودند که از بین آنها 30 نفر بهعنوان شرکتکننده به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل انتخاب شدند (هر گروه 15 نفر). مداخله آموزش تنظیم هیجان برای گروه آزمایش در 8 جلسه نود دقیقهای اجرا شد در حالی که گروه کنترل در این مدت هیچگونه مداخلهای دریافت نکرد. بهمنظور جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه تنظیم هیجانی (ERQ) استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده گردید. یافتهها: تحلیل دادهها نشان داد که بین میانگین نمرههای پسآزمون گروه آزمایش و کنترل، تفاوت معنیداری وجود دارد (0/01>P)؛ بدین معنی که آموزش تنظیم هیجان باعث افزایش راهبرد ارزیابی مجدد و کاهش راهبرد فرونشانی تجارب هیجانی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شد. نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که آموزش تنظیم هیجان میتواند بهعنوان یک مداخله اثربخش با افزیش راهبرد ارزیابی مجدد و کاهش راهبرد فرونشانی تجارب هیجانی زمینه را برای بهبود بیماریهای قلبی و عروقی فراهم سازد.
روانشناسی و روانپزشکی
سعیده صادقی راد؛ پریسا پیوندی؛ فاطمه محمدی شیرمحله؛ مرجان حسینزاده تقوایی؛ احمد برجعلی
دوره 28، شماره 4 ، مهر و آبان 1400، ، صفحه 596-607
چکیده
زمینه و هدف: اختلال افسردگی پساز زایمان، مسئلهای بهداشتی با شیوع بالا میباشد. هدف پژوهش، مقایسه اثربخشی درمانهای شناختی رفتاری و مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خشم در زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان بود.مواد و روشها: روش پژوهش، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون-و پیگیری 3 ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری، زنان ...
بیشتر
زمینه و هدف: اختلال افسردگی پساز زایمان، مسئلهای بهداشتی با شیوع بالا میباشد. هدف پژوهش، مقایسه اثربخشی درمانهای شناختی رفتاری و مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خشم در زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان بود.مواد و روشها: روش پژوهش، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون-و پیگیری 3 ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری، زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان مراجعهکننده به مراکز سلامت غرب استان البرز، در سال 1398 بود. 45 نفر از این بیماران با مقیاس افسردگی پس از زایمان ادینبورگ، افسردگی آنها تأیید شد و با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و با روش نمونهگیریتصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروهها بهمنظور پیشآزمون به نسخه فارسی سیاهه ابراز خشم صفت-حالت-2 اسپیلبرگر، پاسخ دادند. اعضای گروه آزمایش 1 درمان شناختیرفتاری، و گروه آزمایش 2 درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، دریافت کردند. گروه کنترل هیچ نوع مداخلهای را دریافت نکردند. در پسآزمون، اجرای این پرسشنامه مجدد انجامگردید.یافتهها: میانگین و انحرافمعیار خشم، در پیش آزمون 21/76±182/ 96، پسآزمون 40/07±143/13و پیگیری 40/55±142/31بود. تفاوت میانگین بین گروههای آزمایش شناختیرفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با گروه کنترل، معنادار بود (0/000=P). تفاوت میانگین بین گروههای آزمایش شناختیرفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، معنادار نبود (1/000=P).در پیگیری، تفاوت میانگین بین گروههای آزمایش شناختیرفتاری و کنترل، معنادار نبود (0/054=p)، تفاوت میانگین بین گروههای آزمایش درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد با کنترل، معنادار بود (0/018=p).نتیجهگیری: با توجه به اثربخشی پایدارتر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، پیشنهاد میگردد که برای کاهش خشم در زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان، درمان ترجیحی درنظر گرفته شود.
روانشناسی و روانپزشکی
ابراهیم نامنی؛ محمود جاجرمی؛ علی اکبر سلیمانیان
دوره 28، شماره 4 ، مهر و آبان 1400، ، صفحه 608-620
چکیده
زمینه و هدف: درمان وجودی به بررسی آگاهی انسان از خود و توانایی او در نگریستن به ماورای مشکلات خویش و مسائل وجودی میپردازد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی درمان وجودی و درمان مبتنی بر شفقت بر بهزیستی روانشناختی و آشفتگی زناشویی زنان متعارض انجام گرفت. مواد و روشها: طرح پژوهش نیمهآزمایشی و از نوع پیشآزمون، پسآزمون و ...
بیشتر
زمینه و هدف: درمان وجودی به بررسی آگاهی انسان از خود و توانایی او در نگریستن به ماورای مشکلات خویش و مسائل وجودی میپردازد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی درمان وجودی و درمان مبتنی بر شفقت بر بهزیستی روانشناختی و آشفتگی زناشویی زنان متعارض انجام گرفت. مواد و روشها: طرح پژوهش نیمهآزمایشی و از نوع پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل تمام زنان متأهلی بود که به دلیل اختلافات زناشویی در ششماهه اول سال 1398 به مراکز مشاوره شهرستان سبزوار مراجعه کرده بودند و از میان آنها 45 زن بهصورت دردسترس انتخاب شدند. گروه آزمایشی بهمدت 8 جلسه درمان هفتگی 90 دقیقهای تحت درمان قرار گرفت و گروه گواه طی این مدت هیچ مداخلهای دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسشنامه، آشفتگی زناشویی اشنایدر (1997) و مقیاس بهزیستی روانشناختی (1989) بود. برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی استفاده شد. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد تأثیر درمان وجودی بر بهزیستی روانشناختی بیشتر از درمان مبتنی بر شفقت میباشد و بالعکس تأثیر درمان مبتنی بر شفقت بر آشفتگی زناشویی بیشتر از درمان وجودی میباشد. شایان ذکر است ماندگاری اثر درمان پس از دو ماه حفظ شده است (0/05›p). نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش میتوان برای افزایش بهزیستی روانشناختی و کاهش آشفتگی زناشویی از درمان وجودی و درمان مبتنی بر شفقت استفاده کرد.
روانشناسی و روانپزشکی
محمد جواد اصغری ابراهیم آباد؛ محمدرضا مظلومزاده؛ میلاد شیرخانی؛ کیمیا صباغ؛ فائزه صلایانی
دوره 28، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1400، ، صفحه 311-319
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به افزایش شیوع بیماری کووید-19، تجربه بالای ترس و اضطراب، قابل پیشبینی است. در همین راستا، هدف از مطالعه حاضر، بررسی رابطه ترس از کووید-19 با اضطراب سلامتی از طریق نقش میانجیگری سیستم فعالسازی و بازداری رفتاری بود. مواد و روشها: طرح پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی و از نوع تحلیل مسیر بود.جامعه آماری این پژوهش، شامل ...
بیشتر
زمینه و هدف: با توجه به افزایش شیوع بیماری کووید-19، تجربه بالای ترس و اضطراب، قابل پیشبینی است. در همین راستا، هدف از مطالعه حاضر، بررسی رابطه ترس از کووید-19 با اضطراب سلامتی از طریق نقش میانجیگری سیستم فعالسازی و بازداری رفتاری بود. مواد و روشها: طرح پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی و از نوع تحلیل مسیر بود.جامعه آماری این پژوهش، شامل بزرگسالان ایرانی بود که از این میان 605 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامههای اضطراب سلامتی (HAI-18)،ترس از کووید-19 (FCV-19S) و مقیاس سیستمهای فعالسازی و بازداری رفتاری (BAS/BIS Scale) جمعآوری شدند. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از روش همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر انجام شد. یافتهها: یافتههای تحقیق نشان داد که بین ترس از کووید-19، سیستم بازداری رفتاری و سیستم فعالسازی پاسخدهی به پاداش با اضطراب سلامتی، همبستگی معناداری (p <0.01) وجود دارد. علاوه بر این، نتایج بوت استراپ نیز بیانگر این است که نقش میانجیگری سیستم بازداری رفتاری (0.001) و سیستم فعالسازی پاسخدهی به پاداش (0.006) معنادار بود. نتیجهگیری: براساس یافتههای این پژوهش، ترس از کووید-19 میتواند از طریق تعامل با سیستم بازداری رفتاری و سیستم فعالسازی پاسخدهی به پاداش، اضطراب سلامتی را پیشبینی کند و در آن تأثیرگذار باشد. بنابراین، مداخلاتی مبتنیبر معرفی پیشگیریهایی در رابطه با ابتلا به کووید-19 در راستای کاهش ترس و اضطراب افراد از مبتلا شدن به آن، نتایج مثبتی با خود در پی دارد و میتواند بهعنوان برنامههای پیشگیری در نظر گرفته شود تا به افراد در غلبه بر اضطراب سلامتی تجربهشده کمک کند.
روانشناسی و روانپزشکی
علی صداقتی راد؛ محمد محمدی پور؛ علی اصغر سرایی
دوره 28، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1400، ، صفحه 439-447
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به آثار زیانبار و جبرانناپذیر اعتیادپذیری برای پیشگیری از آسیبهای جدی بر قشر دانشجویان، به نظر میرسد باید اقداماتی در این زمینه صورت گیرد. هدف از مطالعه حاضر، مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی گروهی و آموزش رفتار برنامهریزیشده بر اعتیادپذیری دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان مشهد بود. مواد و روشها: طرح ...
بیشتر
زمینه و هدف: با توجه به آثار زیانبار و جبرانناپذیر اعتیادپذیری برای پیشگیری از آسیبهای جدی بر قشر دانشجویان، به نظر میرسد باید اقداماتی در این زمینه صورت گیرد. هدف از مطالعه حاضر، مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی گروهی و آموزش رفتار برنامهریزیشده بر اعتیادپذیری دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان مشهد بود. مواد و روشها: طرح پژوهش حاضر، نیمهتجربی سه گروهی با پیشآزمون و پسآزمون میباشد. جامعه پژوهش، کلیه دانشجومعلمان پردیسهای استان خراسان رضوی در سال تحصیلی 99-1398 بود که نمونهای 45 نفره از بین داوطلبانی که آزمون پژوهش را داده و نمرات بالایی بهدست آورده بودند بهصورت تصادفی ساده انتخاب شدند. 45 نفر از دانشجومعلمان در سه گروه طرحوارهدرمانی (15 نفر)، آموزش رفتار برنامهریزیشده (15 نفر) و کنترل (15 نفر) بهصورت کاملاً تصادفی جایگزین شدند. گروههای مداخله بهترتیب تحت 11 جلسه طرحوارهدرمانی 60 دقیقهای و 8 جلسه آموزش رفتار برنامهریزیشده 90 دقیقهای قرار گرفتند و گروه کنترل درمانی را دریافت نکردند. دادهها با مقیاس اعتیادپذیری زرگر (1385) طی سه مرحله جمعآوری و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر تحلیل شد. یافتهها: طرحواره درمانی گروهی و آموزش رفتار برنامهریزیشده، بر کاهش اعتیادپذیری دانشجومعلمان تأثیر معنیداری دارد که این تأثیر پس از یک ماه پیگیری در هر دو گروه بادوام بود (0/01>P). همچنین تفاوت معناداری بین دو شیوه مداخله وجود نداشت (0/01<P). نتیجهگیری: هر دو روش طرحوارهدرمانی و آموزش رفتار برنامهریزیشده میتواند بر پیشگیری از اعتیاد جوانان مؤثر باشد.
روانشناسی و روانپزشکی
محبوبه امیربیک؛ حسین اکبری امرغان؛ الهام فریبرزی؛ حمید نجات
دوره 28، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1400، ، صفحه 467-475
چکیده
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس، یک بیماری نورودژنراتیو پیشرونده است. برخورداری از رضایت زناشویی، شاخصی مهم در پیشآگهی مطلوب درمانی در اختلالات عصب روانشناختی پیشرونده میباشد. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی زوج درمانی رفتاری التقاطی و درمان تلفیقی طرحواره مبتنیبر پذیرش و تعهد بر رضایت زناشویی زنان مبتلا به مولتیپل ...
بیشتر
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس، یک بیماری نورودژنراتیو پیشرونده است. برخورداری از رضایت زناشویی، شاخصی مهم در پیشآگهی مطلوب درمانی در اختلالات عصب روانشناختی پیشرونده میباشد. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی زوج درمانی رفتاری التقاطی و درمان تلفیقی طرحواره مبتنیبر پذیرش و تعهد بر رضایت زناشویی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود. مواد و روشها: در یک کارآزمایی مقدماتی تصادفی، طی نیمه دوم سال 1398، 42 بیمار زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس و همسرانشان، با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و با استفاده از روش تصادفیسازی بلوکی در قالب دو گروه درمانی و یک گروه کنترل تخصیص یافتند. دو گروه درمانی به مدت 10 جلسه 90 دقیقهای هفتهای یک بار تحت یکی از درمانهای زوج درمانی رفتاری التقاطی و تلفیقی طرحواره مبتنیبر پذیرش و تعهد قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (1998) در سه برهه زمانی پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری توسط شرکتکنندگان تکمیل شد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس و اندازهگیریهای مکرر تحلیل شد. یافتهها: نتایج اولیه نشان داد که هر دو درمان نسبت به گروه کنترل، اثربخشی معناداری بر شاخص رضایت زناشویی بیماران ایفا کردند که تا مرحله پیگیری سه ماهه پایدار ماند (0/05> p ). علاوه براین، نتایج ثانویه نشان داد که تفاوت معناداری بین اثربخشی دو درمان وجود ندارد (0/05<p). نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه میتواند در طرحریزی چشمانداز مداخلات درمانی در بیماران مبتلا به اختلالات نورودژنراتیو با کاربستهای بالینی همراه باشد.
روانشناسی و روانپزشکی
مجید صفاری نیا؛ فاطمه عیسی زاده؛ زهرا حمزئی
دوره 28، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1400، ، صفحه 2-9
چکیده
زمینه و هدف بیماری کووید-19 با شیوع روزافزون خود و آسیبهایی که بر منابع جانی، مالی و روانشناختی وارد میکند، بسیار مورد بحث است؛ لذا، هدف پژوهش حاضر، پیشبینی امید به زندگی بر اساس حمایت اجتماعی ادراکشده و سلامت روان در میان بهبودیافتگان بیماری کووید- 19 بود. مواد و روش جامعه آماری پژوهش حاضر، 117 فرد بهبودیافته از بیماری کووید- ...
بیشتر
زمینه و هدف بیماری کووید-19 با شیوع روزافزون خود و آسیبهایی که بر منابع جانی، مالی و روانشناختی وارد میکند، بسیار مورد بحث است؛ لذا، هدف پژوهش حاضر، پیشبینی امید به زندگی بر اساس حمایت اجتماعی ادراکشده و سلامت روان در میان بهبودیافتگان بیماری کووید- 19 بود. مواد و روش جامعه آماری پژوهش حاضر، 117 فرد بهبودیافته از بیماری کووید- 19 بود که بر اساس جدول مورگان 90 نفر از آنها حجم نمونه آماری پژوهش حاضر را تشکیل دادند. پژوهش حاضر در سال 1399 و در استان بوشهر انجام گرفت و نمونهگیری، بر اساس روش نمونهگیری در دسترس انجام گرفت. ابزار این پژوهش شامل سه پرسشنامه کتبی حمایت اجتماعی ادراکشده زیمت (1988) (MSPSS)، سلامت روان گلدبرگ (1972) (GHQ-12)و پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر (1991) بود. پژوهش حاضر، مطالعهای توصیفی است و برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافتهها نتایج حاصل نشان داد که حمایت اجتماعی ادراک شده و سلامت روان با امید به زندگی همبستگی دارند. همچنین مشخص شد که حمایت اجتماعی ادراک شده و سلامت روان به ترتیب 49 (0/000=P) و 36 درصد (0/006 =P) از تغییرات امید به زندگی را پیشبینی میکنند. نتیجهگیری یافتههای مطالعه حاضر، حاکی از آن است که با فراهم آوردن زمینههای مناسب برای بهبود کیفیت، تقویت و ایجاد شاخصههای حمایت اجتماعی ادراکشده و سلامت روان در بهبودیافتگان از بیماری کووید- 19 میتوان امید به زندگی را در آنها بهبود بخشید.
روانشناسی و روانپزشکی
مژده رباطی؛ ابراهیم نامنی
دوره 27، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1399، ، صفحه 744-751
چکیده
زمینه و هدف کیفیت بالای زندگی کاری، از عوامل اساسی توانمندسازی منابع انسانی موردنیاز سیستم مراقبت بهداشتی شناخته شده است و بهبود رضایت شغلی کارکنان را نیز به دنبال دارد. پرستاران، عضو بسیار مهم سیستم مراقبت درمانی کشور محسوب میشوند؛ از این رو این مطالعه با هدف تعیین رابطه سرزندگی و احساس انسجام روانی با کیفیت زندگی کاری پرستاران ...
بیشتر
زمینه و هدف کیفیت بالای زندگی کاری، از عوامل اساسی توانمندسازی منابع انسانی موردنیاز سیستم مراقبت بهداشتی شناخته شده است و بهبود رضایت شغلی کارکنان را نیز به دنبال دارد. پرستاران، عضو بسیار مهم سیستم مراقبت درمانی کشور محسوب میشوند؛ از این رو این مطالعه با هدف تعیین رابطه سرزندگی و احساس انسجام روانی با کیفیت زندگی کاری پرستاران با نقش واسطهای خودتمایزیافتگی انجام گرفت. مواد و روشها روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه پرستاران زن بیمارستان امام رضا مشهد هستند که 155 پرستار به عنوان نمونه پژوهش به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای اندازهگیری متغیرها از پرسشنامههای کیفیت زندگی کاری والتون (1999)، پرسشنامه خودتمایزیافتگی اسکورن و فرایدلندر (1999) و انسجام روانی آنتووسکی (1992) بهره گرفته شده است. برای تجزیهوتحلیل دادهها نیز از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرمافزار Amos وSPSS22 استفاده شد. یافتهها نتایج نشان داد که سرزندگی به صورت مستقیم بر کیفیت زندگی کاری (0/48) و به صورت غیرمستقیم یعنی از طریق خودتمایزیافتگی بر کیفیت زندگی کاری (0/12) تأثیرگذار است (p>0.05) باید اضافه کرد، انسجام روانی به صورت مستقیم بر کیفیت زندگی کاری (0/07) تأثیرگذار نیست، همچنین به صورت غیرمستقیم یعنی از طریق خودتمایزیافتگی بر کیفیت زندگی کاری (0/02) تأثیرگذار نبود (p>0.05). نتیجهگیری بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که رابطه سرزندگی با کیفیت زندگی کاری پرستاران، یک رابطه خطی ساده نیست و خودتمایزیافتگی میتواند رابطه سرزندگی با کیفیت زندگی کاری پرستاران را میانجیگری کند.
روانشناسی و روانپزشکی
حمید یاقوتی مقدم؛ فرشاد جابری کوشکی؛ مهناز حق نظر؛ حمید صادقی؛ محمد حسین زاده حصاری
دوره 27، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1399، ، صفحه 788-794
چکیده
زمینه و هدف اعتیاد به کار میتواند لذتبخش ولی خستهکننده و مشکلساز باشد. این حالت، پیامدهای مثبت و منفی به دنبال دارد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسیرابطه اعتیاد به کار با میزان افسردگی و اضطراب در پزشکان متخصص بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی سبزوار انجام شد.
مواد و روشهااین پژوهش، از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش ...
بیشتر
زمینه و هدف اعتیاد به کار میتواند لذتبخش ولی خستهکننده و مشکلساز باشد. این حالت، پیامدهای مثبت و منفی به دنبال دارد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسیرابطه اعتیاد به کار با میزان افسردگی و اضطراب در پزشکان متخصص بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی سبزوار انجام شد.
مواد و روشهااین پژوهش، از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را تمامی پزشکان متخصص بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی سبزوار به تعداد 58 نفر تشکیل دادند که تمامی بهعنوان نمونه، انتخاب و به صورت سرشماری، بررسیشدند. برای جمعآوری اطلاعات، از پرسشنامههای اعتیاد به کار اسپنس و رابینز، افسردگی بک و اضطراب اشپیلبرگر استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزارSPSS20و از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی (ضریب همبستگی و رگرسیون) استفاده شد.
یافتهها نتایج نشان داد که ارتباط معناداری بین اعتیاد به کار و اضطراب و افسردگی (0/05>p) وجود دارد؛ همچنین اعتیاد به کار، قابلیت پیشبینی افسردگی و اضطراب را داشته است (0/05>p).
نتیجهگیریاعتیاد به کار میتواند باعث افزایش اضطراب و افسردگی گردد. بنابراین سازمانها باید در نظر داشته باشند که اعتیاد به کار همیشه نمیتواند برای کارکنان و سازمانها مفید باشد و لذا مدیران باید به راهکارهایی بیندیشند که از بروز چنین مسائلی که میتواند برای سلامتی مضر باشد، پیشگیری کنند.
روانشناسی و روانپزشکی
محمد طحان؛ الهه آهنگری
دوره 27، شماره 5 ، آذر و دی 1399، ، صفحه 656-662
چکیده
زمینه و هدف یکی از جدیترین اختلالات روانی فیزیولوژیایی و مهمترین عوامل خطرزا برای بیماری قلبی- عروقی، پرفشاری خون مراجعهکننده به مراکز بهداشت شهر قاینات است. در ایجاد فشار خون بالا، عوامل مختلفی مانند راهبردهای کنترل فکر و استرس ادراک شده نقش دارند؛ از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش راهبردهای کنترل فکر بر استرس ادراک ...
بیشتر
زمینه و هدف یکی از جدیترین اختلالات روانی فیزیولوژیایی و مهمترین عوامل خطرزا برای بیماری قلبی- عروقی، پرفشاری خون مراجعهکننده به مراکز بهداشت شهر قاینات است. در ایجاد فشار خون بالا، عوامل مختلفی مانند راهبردهای کنترل فکر و استرس ادراک شده نقش دارند؛ از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش راهبردهای کنترل فکر بر استرس ادراک شده بیماران پرفشاری خون انجام شد. مواد و روشها روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. برای انتخاب نمونه پژوهش، از بین کلیه بیماران (زن و مرد) مبتلا به پرفشاری خون مراجعهکننده به مراکز بهداشت شهر قاینات (جمعاً 200 نفر) در سال 1397، تعداد 180 نفر به طور در دسترس انتخاب شدند. سپس شرکتکنندگان، به پرسشنامه کنترل افکار ولز و دیویس (1994)، پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن (1983) پاسخ دادند. دادههای بهدست آمده، با نرمافزار SPSS نسخه 22 تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها نتایج، نشان داد بین مؤلفههای کنترل فکر، مؤلفه پرت کردن حواس، ارزیابی دوباره، نگرانی و تنبیه با استرس ادراک شده، رابطه معنیدار وجود دارد (0/05>p). به طوری که مؤلفه پرت کردن حواس و ارزیابی دوباره، رابطه منفی و مؤلفههای نگرانی و تنبیه، رابطه مثبت با استرس ادراک شده دارند (0/05>p). نتیجهگیری راهبردهای کنترل فکر، بر استرس ادراک شده بیماران فشار خون نقش دارد که استرس، موجب بسیاری از اختلالات و بیماریهای روانتنی؛ از جمله فشار خون میگردد. حال آن که اگر انسان با کنترل افکار، از نظر روانی، سالم و سلامت باشد، دچار استرس نمیشود و از بیماری فشار خون در امان خواهد بود.
روانشناسی و روانپزشکی
سعیده آذرآیین؛ روشنک خدابخش؛ زهره خسروی؛ مسعود فضیلت پور
دوره 27، شماره 4 ، مهر و آبان 1399، ، صفحه 494-501
چکیده
زمینه و هدف سطح فعالیت سیستمهای مغزی رفتاری با طیف وسیعی از اختلالهای هیجانی، از جمله اضطراب و افسردگی مرتبط است. هدف مطالعه حاضر، مقایسه سیستمهای مغزی رفتاری در افراد مبتلا به اضطراب، افراد مبتلا به افسردگی و افراد سالم بود.
مواد و روشها این پژوهش، یک مطالعه مقطعی بود. 45 فرد مبتلا به اضطراب (نمره متوسط به بالا در پرسشنامه ...
بیشتر
زمینه و هدف سطح فعالیت سیستمهای مغزی رفتاری با طیف وسیعی از اختلالهای هیجانی، از جمله اضطراب و افسردگی مرتبط است. هدف مطالعه حاضر، مقایسه سیستمهای مغزی رفتاری در افراد مبتلا به اضطراب، افراد مبتلا به افسردگی و افراد سالم بود.
مواد و روشها این پژوهش، یک مطالعه مقطعی بود. 45 فرد مبتلا به اضطراب (نمره متوسط به بالا در پرسشنامه اضطراب و نمره کم در پرسشنامه افسردگی بک) و 45 فرد مبتلا به افسردگی (نمره متوسط به بالا در پرسشنامه افسردگی و نمره کم در پرسشنامه اضطراب بک) که به مراکز خصوصی و دولتی سلامت شهر جیرفت مراجعه کرده بودند از طریق نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و با 45 فرد سالم (نمره پایین در پرسشنامههای اضطراب و افسردگی بک) براساس متغیرهای سن و جنسیت همتا شدند. بعد از جلب رضایت آگاهانه، شرکتکنندگان به پرسشنامههای افسردگی بک، اضطراب بک و پنج عاملی جکسون، پاسخ دادند و براساس نمره پرسشنامهها، در گروههای مورد نظر قرار گرفتند. دادهها با استفاده از نرمافزار spss21 از طریق آزمون تحلیل واریانس یکراهه، تحلیل شد.
یافتهها تحلیل دادهها نشان داد که بین گروهها در سیستمهای بازداری رفتاری، جنگ، گریز و وقفه، تفاوتهای معناداری وجود دارد. همچنین تفاوت گروهها در سیستم فعالساز رفتاری، معنادار نبود.
نتیجهگیری با توجه به متفاوت بودن عملکرد سیستمهای مغزی رفتاری افراد مبتلا به اضطراب و افراد مبتلا به افسردگی با افراد سالم، شاید این تئوری به توضیح سببشناسی اضطراب و افسردگی کمک کند.
روانشناسی و روانپزشکی
مهشید طاهرزاده؛ ماه گل توکلی
دوره 27، شماره 4 ، مهر و آبان 1399، ، صفحه 560-567
چکیده
زمینه و هدف لوپوس اریتماتوی سیستمیک، یک بیماری خودایمن مزمن با علتشناسی ناشناخته میباشد. این بیماری، ارگانهای متعددی؛ از جمله سیستم اعصاب مرکزی را درگیر میکند. هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت نیمرخ حافظه (فعال، دیداری و شنیداری) در افراد مبتلا به لوپوس اریتماتوی سیستمیک و افراد سالم بود.
مواد و روشها بدین منظور 30 بیمار مبتلا ...
بیشتر
زمینه و هدف لوپوس اریتماتوی سیستمیک، یک بیماری خودایمن مزمن با علتشناسی ناشناخته میباشد. این بیماری، ارگانهای متعددی؛ از جمله سیستم اعصاب مرکزی را درگیر میکند. هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت نیمرخ حافظه (فعال، دیداری و شنیداری) در افراد مبتلا به لوپوس اریتماتوی سیستمیک و افراد سالم بود.
مواد و روشها بدین منظور 30 بیمار مبتلا به لوپوس اریتماتوی سیستمیک و 30 فرد سالم به روش نمونهگیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. این افراد با استفاده از آزمون توالی حروف- ارقام، آزمون یادگیری کلامی- شنیداری ری (RAVLT) و آزمون حافظه دیداری (زیرمقیاس حافظه وکسلر III) ارزیابی شدند. دادههای حاصل، با استفاده از تحلیل واریانس یکمتغیره، چندمتغیره و آزمون یو- مان ویتنی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها نتایج پژوهش نشان داد که نمرات حافظه فعال در بین دو گروه، معنادار بود (005/0>p). بین دو گروه در حافظه دیداری فوری و حافظه شنیداری فوری، تفاوت معناداری وجود ندارد. در حافظه دیداری تأخیری (یادآوری و بازشناسی) (02/0p<) و حافظه شنیداری تأخیری (یادآوری و بازشناسی) (04/0p<) تفاوت معنادار وجود دارد.
نتیجهگیری حافظه بیماران مبتلا به لوپوس اریتماتوی سیستمیک به ویژه در ابعاد حافظه فعال، دیداری و شنیداری تحت تأثیر آسیبهای نورولوژیک مرتبط با این بیماری قرار میگیردکه نیاز به ارزیابیهای نوروپسیکولوژیک زودهنگام و برنامههای توانبخشی مرتبط را جدیتر میکند.
روانشناسی و روانپزشکی
بهمن اکبری؛ لیلا مقتدر؛ کتایون خاکبیز
دوره 27، شماره 4 ، مهر و آبان 1399، ، صفحه 606-612
چکیده
زمینه و هدف ارتباط مؤثر و کارآمد میان زوجین، مهمترین جنبه خانوادههای دارای عملکرد مطلوب میباشد. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی و درمانشناختی رفتاری در ارتقای رضایت زناشویی و شادکامی زوجین دارای اختلالات میل جنسی بود.
مواد و روشها پژوهش با روش نیمهتجربی با طرح تحقیق پیشآزمون- پسآزمون با ...
بیشتر
زمینه و هدف ارتباط مؤثر و کارآمد میان زوجین، مهمترین جنبه خانوادههای دارای عملکرد مطلوب میباشد. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی و درمانشناختی رفتاری در ارتقای رضایت زناشویی و شادکامی زوجین دارای اختلالات میل جنسی بود.
مواد و روشها پژوهش با روش نیمهتجربی با طرح تحقیق پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل، در 6 ماهه اول سال 1396 انجام شد. از مراجعین مراکز درمانی باروری شهر تهران 60 نفر از زوجینی که مطابق با ملاکهایDSM -V حداقل یکی از آنها دارای اختلال میل جنسی بودند به طور هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه آموزش مهارتهای ارتباطی و درمان شناختی رفتاری و کنترل، جایگزین شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامههای شادکامی آکسفورد و رضایت زناشویی انریچ بودند. برای تحلیل دادهها، از روش تحلیل کواریانس و تصحیح بن فرنی استفاده شد.
یافتهها نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارتهای ارتباطی و درمانشناختی رفتاری به طور معناداری موجب افزایش شادکامی و رضایت زناشویی زوجین شد (05/0>P) و بین اثربخشی دو روش در افزایش شادکامی و رضایت زناشویی، تفاوتی وجود نداشت.
نتیجهگیری با استفاده از آموزش مهارتهای ارتباطی و درمانشناختی رفتاری میتوان موجبات افزایش شادکامی و رضایت زناشویی را در زوجین فراهم آورد. مراکز بهداشتی درمانی و مشاوره میتوانند با تشکیل کارگاههای هفتگی آموزشی در زمینه افزایش آگاهی جنسی خانوادهها، موجبات سلامت روانی جامعه را فراهم آورند.
روانشناسی و روانپزشکی
حدیث محمودصالحی؛ ایران داودی؛ عبدالکاظم نیسی؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند
دوره 27، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1399، ، صفحه 330-337
چکیده
چکیده:زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش رویکرد ارتقای بهبودی ذهنآگاه محور به شیوةگروهی بر کاهش واکنشپذیری شناختی نسبت به خلق غمگین و اضطراب مرتبط با درد در بیماران مبتلا به درد مزمن انجام گرفت.روش کار: این پژوهش بهصورت نیمهآزمایشی با پیشآزمون_پسآزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعهآماری مورد مطالعه شامل همة ...
بیشتر
چکیده:زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش رویکرد ارتقای بهبودی ذهنآگاه محور به شیوةگروهی بر کاهش واکنشپذیری شناختی نسبت به خلق غمگین و اضطراب مرتبط با درد در بیماران مبتلا به درد مزمن انجام گرفت.روش کار: این پژوهش بهصورت نیمهآزمایشی با پیشآزمون_پسآزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعهآماری مورد مطالعه شامل همة بیماران مبتلا به درد مزمن مراجعه کننده به مراکز درمانی (بیمارستانهای دارای درمانگاههای تخصصی طب فیزیکی، و ارتوپدی) شهر اهواز در تابستان 1397 است. 30 فرد مبتلا به درد مزمن از طریق فراخوان و به شیوه داوطلبانه بر اساس تشخیص پزشک متخصص انتخاب شدند و به دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15 نفر) بهصورت تصادفی گمارش شدند. از هر دو گروه پیشآزمون گرفته شد. اعضای گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 120 دقیقهای تحت آموزش گروهی مبتنی بر رویکرد ارتقای بهبودی ذهنآگاه محور قرار گرفتند واعضای گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکردند. ابزارهای پژوهش شامل شاخص تجدیدنظر شده حساسیت در برابر افسردگی لیدن_تجدیدنظر شده(LEIDS_R) و مقیاس نشانگان اضطراب مرتبط با درد(PASS) بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چندمتغیره (با نرم افزار SPSS 21) استفاده گردید. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری با سطح معناداری (0001/0≥P) نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه در مرحلة پسآزمون وجود دارد که نشاندهندة اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر ارتقای بهبودی ذهنآگاه محور بر واکنشپذیری شناختی نسبت به خلق غمگین و اضطراب مرتبط با درد در بیماران مبتلا به درد مزمن است. نتیجه گیری: از این مطالعه میتوان نتیجه گرفت که آموزش گروهی مبتنی بر ارتقای بهبودی ذهنآگاه محور میتواند رویکردی مناسب برای کاهش واکنشپذیری شناختی نسبت به خلق غمگین و اضطراب مرتبط با درد در بیماران مبتلا به درد مزمن باشد.