زهرا جعفری؛ ریحانه توفان؛ مریم آقاملایی؛ شادی رحیم زاده؛ مهدیه اسماعیلی
دوره 20، شماره 3 ، مهر و آبان 1392، ، صفحه 259-269
چکیده
زمینه و هدف: کمشنوایی و وزوز گوش دو تأثیر شنیداری آسیب دستگاه شنوایی در اثر نویز محیط کار هستند که می توانند توأم یا جدای از هم ایجاد شوند. در مطالعه حاضر، تأثیر کمشنوایی و وزوز گوش ناشی از نویز صنعتی بر شناخت و حافظه شنوایی-کلامی مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: مطالعه حاضر روی 42 کارگر مرد، در محدوده سنی 40 تا 56 سال در سه گروه: ...
بیشتر
زمینه و هدف: کمشنوایی و وزوز گوش دو تأثیر شنیداری آسیب دستگاه شنوایی در اثر نویز محیط کار هستند که می توانند توأم یا جدای از هم ایجاد شوند. در مطالعه حاضر، تأثیر کمشنوایی و وزوز گوش ناشی از نویز صنعتی بر شناخت و حافظه شنوایی-کلامی مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: مطالعه حاضر روی 42 کارگر مرد، در محدوده سنی 40 تا 56 سال در سه گروه: 1) دچار کمشنوایی، 2) دچار وزوز و کمشنوایی و 3) با شنوایی هنجار انجام شد. دو گروه اول و دوم، افراد با سابقه طولانی کار در محیط با نویز بیش از حد مجاز و گروه سوم، افراد شاهد همگن با شنوایی هنجار بودند. کمشنوایی افراد از نوع حسی-عصبی نزولی در حد متوسط و متقارن در دو گوش بود. برای کلیه افراد، آزمون معاینه مختصر وضعیت شناختی و آزمون یادگیری شنوایی-کلامی ری در شرایط یکسان انجام شد.
یافتهها: گروه با شنوایی هنجار در کلیه مراحل آزمون یادگیری شنوایی-کلامی ری نسبت به دو گروه دیگر، امتیاز بالاتری را نشان داد، و اختلاف امتیازات 3 گروه در سه مرحله A1، Sum و بازشناسی، معنادار بود (034/0≥p). در آزمون معاینه مختصر وضعیت شناختی نیز یافته مشابهی مشاهده گردید (025/0≥p).
نتیجهگیری: مطالعه حاضر تأثیر کمشنوایی و وزوز گوش ناشی از مواجهه با نویز بیش از حد مجاز، بر توانایی شناختی کلی و حافظه شنوایی-کلامی را نشان داد. با توجه به قابل پیشگیری بودن تأثیرات شنوایی و غیرشنوایی نویز صنعتی، اجرا و پایش برنامههای حفاظت شنوایی و آموزش کارگران، راهکار مناسب و پیشنهادی است.
محمودرضا آذرپژوه؛ نغمه مخبر؛ نگار اصغری پور
دوره 20، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1392، ، صفحه 6-14
چکیده
زمینه و هدف: افسردگی یکی از عوارض شایع به دنبال سکته های مغزی است. این امر باعث ناتوانی و اختلال در سیر بهبود و وضعیت شناختی بیماران می شود. هدف این مطالعه تأثیر درمان ضد افسردگی سیتالوپرام بر عملکردهای ویژه شناختی در فاز حاد سکته مغزی است . مواد و روشها: در یک کارآزمایی بالینی، کلیه بیماران مبتلا به سکته ایسکمیک حاد که در طی یک سال ...
بیشتر
زمینه و هدف: افسردگی یکی از عوارض شایع به دنبال سکته های مغزی است. این امر باعث ناتوانی و اختلال در سیر بهبود و وضعیت شناختی بیماران می شود. هدف این مطالعه تأثیر درمان ضد افسردگی سیتالوپرام بر عملکردهای ویژه شناختی در فاز حاد سکته مغزی است . مواد و روشها: در یک کارآزمایی بالینی، کلیه بیماران مبتلا به سکته ایسکمیک حاد که در طی یک سال (اردیبهشت 1389-1388اردیبهشت) به بیمارستان قائم مشهد مراجعه نموده بودند مورد ارزیابی قرار گرفتند (218 نفر). در نخستین ملاقات (هفته 4 پس از سکته) ارزیابی های نرولوژی و همچنین سنجش میزان افسردگی بر اساس آزمون افسردگی هامیلتون انجام شد.در نهایت تعداد 89 نفر بهعنوان نمونه وارد مطالعه شدند. سطح توانمندیهای شناختی بر اساس آزمون Dementia Rating Scale (DRS) و همچنین آزمون مختصر وضعیت روانی مورد ارزیابی قرار گرفت. بیماران بر اساس ارزیابی بالینی و نمره آزمون ها میلتون افسردگی به 3 دسته تقسیم شدند: بیمارانی که نمره آزمون هامیلتون آنها بیشتر یا مساوی 20 ( 18 نفر ) و بیمارانی که نمره آزمون آنها بین 19-12 بود (39 نفر). بیمارانی که نمره آزمون آنها کمتر از 12 ارزیابی شد (32 نفر). بیماران گروه اول تحت درمان با سیتالوپرام قرار گرفتند. در ملاقات هفته 14 (ملاقات چهارم) مجدداً آزمون افسردگیها میلتون و بررسی وضعیت شناختی صورت گرفت. اطلاعات بهدست آمده توسط نرمافزار کامپیوتر 11SPSS مورد تحلیل آماری قرار گرفت. یافتهها: تغییر نمره افسردگی در ابتدای مطالعه و انتهای هفته هشتم و همچنین نمره کل دمانس و آزمون مختصر وضعیت روانی در گروه تحت درمان با سیتالوپرام از نظر آماری معنادار بود. نمره آزمون دمانس در بعد توجه در ابتدا و انتهای مطالعه، هم در گروه تحت درمان با سیتالوپرام و هم گروه فاقد افسردگی تفاوت آماری معناداری داشت. نتیجهگیری: با توجه به همراهی افسردگی و اختلالات شناختی پس از سکتههای مغزی، شروع درمانهای ضد افسردگی از جمله سیتالوپرام میتواند پیشنهاد درمانی مناسبی برای بهبود وضعیت خلقی و شناختی و در نتیجه ارتقاء سلامت بیماران مبتلا به سکتههای مغزی باشد.