فیزیولوژی ورزشی
سعید دانش یار
چکیده
زمینه و هدف: در شرایط چاقی، میزان سرمی آسپروسین افزایش مییابد که بهعنوان هدف درمانی درنظر گرفته میشود. در این پژوهش، تأثیر شش هفته تمرین ترکیبی (هوازی+مقامتی) همراه با مصرف مکمل کافئین بر میزان سرمی آسپروسین در مردان چاق بررسی شد.مواد و روشها: 38 مرد چاق با نمایه توده بدن بالای 28 و دامنه سنی 35 تا 50 سال در این پژوهش شرکت کردند که ...
بیشتر
زمینه و هدف: در شرایط چاقی، میزان سرمی آسپروسین افزایش مییابد که بهعنوان هدف درمانی درنظر گرفته میشود. در این پژوهش، تأثیر شش هفته تمرین ترکیبی (هوازی+مقامتی) همراه با مصرف مکمل کافئین بر میزان سرمی آسپروسین در مردان چاق بررسی شد.مواد و روشها: 38 مرد چاق با نمایه توده بدن بالای 28 و دامنه سنی 35 تا 50 سال در این پژوهش شرکت کردند که به روش تصادفیسازی طبقهبندی در چهار گروه 1- کنترل- دارونما (10 نفر)، 2- کافئین (10 نفر)، 3- تمرین ترکیبی- دارونما (9 نفر)، 4- تمرین ترکیبی- کافئین (9 نفر) قرار گرفتند. گروه کافئین، به مدت شش هفته، روزانه 5/4 میلیگرم بهازای هر کیلوگرم وزن بدن، مکمل کافئین مصرف کردند. گروه تمرین ترکیبی به مدت شش هفته (هفتهای سه جلسه) تمرین هوازی و مقاومتی داشتند. قبل و پس از پایان دوره مداخله، نمونهگیری خونی انجام شد. میزان آسپروسین پلاسما به روش الایزا اندازه گیری شد. یافتهها: بر اثر تمرین ترکیبی میزان آسپروسین کاهش یافت (0/01=p). مصرف کافئین بهتنهایی کاهش معنیداری در میزان آسپروسین پلاسما ایجاد نکرد (0/19=p). میزان آسپروسین در گروهی که علاوهبر انجام تمرین ترکیبی، کافئین مصرف کرده بودند، کاهش یافت (0/01=p).نتیجهگیری: بهمنظور کاهش میزان آسپروسین افزایشیافته در افراد چاق که بهعنوان عامل بیماریزا شناخته میشود، توصیه میشود تمرین ترکیبی (هوازی- مقاومی) انجام شود ولی لزومی ندارد در کنار آن از مکمل کافئین استفاده شود.
امیرعباس مینایی فر؛ محمد حسن دشتی خویدکی؛ فاطمه راسخ
دوره 28، شماره 5 ، آذر و دی 1400، ، صفحه 765-774
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه، بررسی تأثیرات عصاره گیاه سندانی و تمرین بر هورمونهای جنسی در موشهای صحرایی نر مبتلا به هیپرلیپیدمی بوده است.مواد و روشها: 35 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار بهصورت تصادفی به پنج گروه هفتتایی شامل گروه کنترل سالم (Con)، کنترل هیپرکلسترولمی (Hc)، دریافتکننده عصاره سندانی با دوز mg/kg100، (Ext)، گروه تمرین ...
بیشتر
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه، بررسی تأثیرات عصاره گیاه سندانی و تمرین بر هورمونهای جنسی در موشهای صحرایی نر مبتلا به هیپرلیپیدمی بوده است.مواد و روشها: 35 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار بهصورت تصادفی به پنج گروه هفتتایی شامل گروه کنترل سالم (Con)، کنترل هیپرکلسترولمی (Hc)، دریافتکننده عصاره سندانی با دوز mg/kg100، (Ext)، گروه تمرین (E)، دریافتکننده عصاره و تمرین (E- Ext) تقسیم شدند. تمرین به مدت هشت هفته برای 30 دقیقه و سه جلسه در هفته معادل سرعت 17-14 متر بر دقیقه انجام شد. سپس میزان هورمونهای تستوسترون، هورمون لوتئینی (LH)، هورمون محرک فولیکی (FSH) و پرولاکتین به روش رادیوایمنواسی و کیتهای هورمونی مورد سنجش قرار گرفت. از آزمون آماری ANOVA برای تعیین تفاوت بین گروهها استفاده شد.یافتهها: نتایج نشان داد اختلاف معنیداری بین میزان FSH (p=0/001)، LH (p=0/000)، پرولاکتین (0/000=) و تستوسترون (0/000=) در بین گروهها بود. نتایج آزمون تعقیبی توکی نشان داد میزان FSH ،LH و تستوسترون بین گروههای E- Ext با Hc(p=0/000) (p=0/001) (p=0/001) ، Ext (p=0/000) (p=0/000)(p=0/008) و E (p=0/000)(p=0/011) (p=0/015) و میزان پرولاکتین در بین گروههای E- Ext با Hc (p=0/015) ، Ext (p=0/046) و E (p=0/012) تفاوت معنیداری وجود داشت. نتایج نشان داد که FSH، LH و تستوسترون در گروه E- Ext نسبت به گروه Hc ، افزایش و پرولاکتین، کاهش داشت.نتیجهگیری: بهنظر میرسد که مصرف عصاره گیاه سندانی همراه با تمرین میتواند تأثیرات مثبتی روی هورمونهای جنسی در موشهای مبتلا به هیپرکلسترومی داشته باشد.
فیزیولوژی ورزشی
بنت الهدی اسدی؛ ماندانا غلامی؛ حسین عابد نطنزی؛ نادر شاکری
دوره 27، شماره 5 ، آذر و دی 1399، ، صفحه 664-671
چکیده
زمینه و هدف آیریزین، یک میوکین مترشحه از عضله اسکلتی است که میتواند رشد سلولهای سرطانی را تحت تأثیر قرار دهد و بر تغییرات توده عضلانی تأثیرگذار باشد. در پژوهش حاضر، تأثیر چهار هفته تمرین ورزشی تداومی و تناوبی بر سطوح سرمی و عضلانی آیریزین در موشهای ماده مبتلا به سرطان پستان، بررسی شده است.
مواد و روشها تعداد 32 سر موش ماده ...
بیشتر
زمینه و هدف آیریزین، یک میوکین مترشحه از عضله اسکلتی است که میتواند رشد سلولهای سرطانی را تحت تأثیر قرار دهد و بر تغییرات توده عضلانی تأثیرگذار باشد. در پژوهش حاضر، تأثیر چهار هفته تمرین ورزشی تداومی و تناوبی بر سطوح سرمی و عضلانی آیریزین در موشهای ماده مبتلا به سرطان پستان، بررسی شده است.
مواد و روشها تعداد 32 سر موش ماده Balb/c در چهار گروه هشتتایی شامل گروههای کنترل سالم، کنترل توموری، تمرین تناوبی+تومور و تمرین تداومی+تومور قرار گرفتند. به منظور القای سرطان پستان از رده سلولی MC4-L2 استفاده شد. برنامه تمرین ورزشی (تناوبی و تداومی) به مدت چهار هفته و پنج جلسه در هفته اجرا شد. 48 ساعت بعد از جلسه آخر تمرین، نمونههای خونی و بافت عضله دوقلو گرفته شد و به منظور اندازهگیری سطوح آیریزین به روش الایزا استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی صورت گرفت و معناداری 0/05≥p در نظر گرفته شد.
یافتهها افزایش معنادار سطوح سرمی آیریزین در گروههای تمرین تداومی (0/002=p) و تناوبی (0/011=p) در مقایسه با گروه کنترل توموری مشاهده شد. حجم تومور نیز در گروه تداومی و تناوبی در مقایسه با گروه کنترل توموری به صورت معناداری کاهش یافت (0/05≥p)، اما تغییر معناداری در وزن عضله دوقلو بعد از تمرین تداومی و تناوبی مشاهده نشد (0/05<p).
نتیجهگیری باتوجه به یافتههای حاضر میتوان بخشی از تأثیرات ضدتوموری مشاهده شده به دنبال تمرینات تداومی و تناوبی را با افزایش سطوح آیریزین مرتبط دانست و اینکه تفاوت معناداری بین دو نوع برنامه تمرین ورزشی تداومی و تناوبی وجود ندارد.
فیزیولوژی ورزشی
مژگان زمین افشان؛ امین عیسی نژاد؛ محمود نیک سرشت؛ فاطمه ایزددوست
دوره 27، شماره 2 ، خرداد و تیر 1399، ، صفحه 237-244
چکیده
زمینه و هدف لپتین به طور خاص در بافت چربی تولید میشود و نقشی اساسی را در تنظیم متابولیسم گلوکز ایفا میکند. به نظر میرسد که فعالیت بدنی میتواند موجب بهبود هموستاز گلوکز و سطوح لپتین در انسان گردد. لذا، هدف از این مطالعه بررسی اثر تمرین هوازی متناوب، مقاومتی و موازی بر سطح سرمی لپتین و مقاومت به انسولین زنان دارای اضافه وزن بود. ...
بیشتر
زمینه و هدف لپتین به طور خاص در بافت چربی تولید میشود و نقشی اساسی را در تنظیم متابولیسم گلوکز ایفا میکند. به نظر میرسد که فعالیت بدنی میتواند موجب بهبود هموستاز گلوکز و سطوح لپتین در انسان گردد. لذا، هدف از این مطالعه بررسی اثر تمرین هوازی متناوب، مقاومتی و موازی بر سطح سرمی لپتین و مقاومت به انسولین زنان دارای اضافه وزن بود. مواد و روشها در این پژوهش نیمه تجربی، 40 زن داوطلب به صورت تصادفی به گروههای (در هر گروه 10 نفر) کنترل بدون تمرین، تمرین هوازی متناوب، تمرین مقاومتی، یا موازی تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه تمرینی 12 هفته تمرین نظارت شده را سه بار در هفته انجام دادند، در حالی که گروه کنترل سبک زندگی بیتحرک خود را حفظ کرد. مقاومت به انسولین و لپتین توسط ارزیابی نمونه خون ناشتا قبل و بعد از 12 هفته مداخله ارزیابی شدند. تمامی دادهها توسط نرم افزار SPSS نسخه 24 ارزیابی و سطح معنی داری کمتر از 05/0p< تنظیم شد. یافته ها در ابتدا، قند خون ناشتا، انسولین، HOMA-IR و لپتین تفاوت معنیداری را بین گروهها نداشتند. قند خون ناشتا در گروه موازی بهبود یافت (005/0=p)، اما در سایر گروه ها این تغییرات دیده نشد. از جهتی دیگر، انسولین، HOMA-IR و لپتین در طول مطالعه تغییر نکردند. بحث و نتیجه گیری به طور خلاصه، برای بهبود قند خون ناشتا، تمرین موازی موثر تر از تمرین هوازی یا مقاومتی بود.
حسین طاهری چادرنشین؛ محمداسماعیل افضل پور؛ محسن فوادالدینی؛ حسین ابطحی
دوره 22، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1394، ، صفحه 180-188
چکیده
زمینه و هدف: تحقیقات نشان دادهاند که تمرین ورزشی عامل نروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) و عامل نروتروفیک مشتق از سلول گلیال (GDNF) را افزایش میدهند. همچنین، پراکسید هیدروژن (2O2H) و عامل نکروزیس تومور آلفا (TNF-α) در حالت in vitro محتوای پروتئینی BDNF و GDNF را افزایش میدهند. با وجود این، اطلاعات کافی در مورد اثر تعاملی تمرینات شدید ورزشی، 2O2H و TNF-α ...
بیشتر
زمینه و هدف: تحقیقات نشان دادهاند که تمرین ورزشی عامل نروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) و عامل نروتروفیک مشتق از سلول گلیال (GDNF) را افزایش میدهند. همچنین، پراکسید هیدروژن (2O2H) و عامل نکروزیس تومور آلفا (TNF-α) در حالت in vitro محتوای پروتئینی BDNF و GDNF را افزایش میدهند. با وجود این، اطلاعات کافی در مورد اثر تعاملی تمرینات شدید ورزشی، 2O2H و TNF-α روی نروتروفینها وجود ندارد. از این رو، در تحقیق حاضر اثر تمرین تناوبی شدید روی محتوای BDNF، GDNF، 2O2H و TNF-α در مغز موشهای صحرایی آلبینو ویستار بررسیگردید.
موادّ و روشها: شانزده سر موش صحرایی نر به دو گروه تمرین تناوبی شدید و کنترل تقسیم شدند. تمرین تناوبی شدید برای 6 هفته و با شدت 95 تا 100 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی روی نوارگردان انجام شد. محتوای BDNF، GDNF و TNF-α به روش ساندویچ الایزا و غلظت 2O2H به روش اسیکالیمتریک توسط کیتهای تجاری اندازهگیری شدند. دادهها با استفاده از آزمون تی مستقل درسطح 05/0≥p به عنوان معناداری آماری ارزیابی شدند.
یافتهها: تمرین تناوبی شدید سطوح 2O2H (0001/0>p) و TNF-α (0001/0>p) را به ترتیب 75 و 143 درصد افزایش داد که همسو با افزایش 149 و 170 درصدی محتوای BDNF (0001/0>p) و GDNF (0001/0>p) مغز است.
نتیجهگیری: به طور کلی، اجرای جلسات تمرینی به صورت تناوبی با حداکثر توانایی موجب افزایش محتوای BDNF و GDNF بافت مغز موشهای صحرایی میشود و به نظر میرسد که 2O2H و TNF-α روی سازگاری نروتروفینی ناشی از تمرین تناوبی شدید نقش داشته -باشند.
محمد سیداحمدی؛ حمید اراضی؛ مرجان کاری؛ احسان اصغری؛ رامبد خواجه ای
دوره 19، شماره 2 ، خرداد و تیر 1391، ، صفحه 136-145
چکیده
زمینه و هدف: تمرینات ویژه آماده سازی که با شدتهای بالا در فصل پیش از مسابقات انجام میشوند، ممکن است با اثر گذاری بر متغیرهای خونی، اثرات متفاوتی را بر عملکرد ورزشکار داشته باشند. هدف پژوهش حاضر، توصیف اثرات یک جلسه تمرینات ویژه آمادهسازی و مهارتی بر ایمنی هومورال و گلبولهای سفید خون بلافاصله و پس از یک فاصله استراحتی 24 ساعته ...
بیشتر
زمینه و هدف: تمرینات ویژه آماده سازی که با شدتهای بالا در فصل پیش از مسابقات انجام میشوند، ممکن است با اثر گذاری بر متغیرهای خونی، اثرات متفاوتی را بر عملکرد ورزشکار داشته باشند. هدف پژوهش حاضر، توصیف اثرات یک جلسه تمرینات ویژه آمادهسازی و مهارتی بر ایمنی هومورال و گلبولهای سفید خون بلافاصله و پس از یک فاصله استراحتی 24 ساعته طی تمرینات صخرهنوردی بوده است. مواد و روش ها: 10 ورزشکار صخرهنورد نخبه در این مطالعه نیمهتجربی شرکت کردند. آزمودنیها 95 دقیقه تمرینات ویژه آمادهسازی و مهارتی را انجام دادند. نمونهگیری خون وریدی قبل، بلافاصله و 24 ساعت پس از تمرین صورت گرفت. تجزیه و تحلیل آماری دادهها با کمک آزمون آماری تی همبسته و آزمون مدل خطی و با استفاده از نرم افزار SPSS (نسخه 18) صورت گرفت.یافتهها: نتایج نشان داد که بلافاصله پس از پایان جلسه فعالیت مقدار تمامی ایمونوگلوبینها کاهش یافت که این کاهش تنها در مورد ایمونوگلوبین G (0.05>P) معنادار بود. مقدار گلبولهای سفید خون نیز افزایش معناداری داشت (0.05>P). اما پس از یک دوره بازیافت 24 ساعته مقادیر IgG باز هم کاهش یافته به طوریکه نسبت به پیش و بلافاصله پس از فعالیت معنادار گردید (0.05>P). همچنین مقادیر ایمونوگلوبین M و ایمونوگلوبین A پس از این دوره استراحتی به طور معناداری نسبت به پیش و بلافاصله پس از فعالیت افزایش پیدا کرد(0.05>P) و مقدار گلبول سفید خون نیز پس از 24 ساعت تفاوت معناداری با مقدار قبل از فعالیت نداشتند (0.05<P) . نتیجهگیری: نتایج نشان داد که بلافاصله پس از جلسه فعالیت صخره نوردی، دوره استراحتی 24 ساعته میتواند در بازگرداندن متغیرهای ایمنی به مقدار پایه مؤثر باشد.
سیدرضا عطارزاده حسینی؛ زهرا حجتی اشتوانی؛ حسین سلطانی؛ سیدعلیرضا حسینی کاخک
دوره 19، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1391، ، صفحه 42-51
چکیده
زمینه و هدف: ارتباط نزدیک و معناداری بین عملکرد ریوی با سلامتی و میزان کلی مرگ و میر وجود دارد. هماهنگی جریان خون و تهویه از عوامل مؤثر بر عملکرد ریوی است. به همین لحاظ تقویت همزمان هر دو دستگاه تنفس و قلب باید مورد تأکید قرار گیرد. هدف از این پژوهش، مطالعه تأثیر 24 جلسه برنامه تمرین هوازی تناوبی بر حجم و ظرفیت ریوی و اوج اکسیژن مصرفی ...
بیشتر
زمینه و هدف: ارتباط نزدیک و معناداری بین عملکرد ریوی با سلامتی و میزان کلی مرگ و میر وجود دارد. هماهنگی جریان خون و تهویه از عوامل مؤثر بر عملکرد ریوی است. به همین لحاظ تقویت همزمان هر دو دستگاه تنفس و قلب باید مورد تأکید قرار گیرد. هدف از این پژوهش، مطالعه تأثیر 24 جلسه برنامه تمرین هوازی تناوبی بر حجم و ظرفیت ریوی و اوج اکسیژن مصرفی دختران غیر فعال میباشد.
مواد و روشها: این تحقیق نیمهتجربی با طرح پیش و پسآزمون برروی 30 دانشجوی دختر غیر فعال سالم انجام شد که به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفره تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت شش هفته در 24 جلسه 45 دقیقهای تمرین دوی هوازی تناوبی شرکت کردند. طی همین مدت، گروه کنترل در هیچ برنامه تمرینی مشارکت نداشتند. قبل و بعد از برنامه تمرینی توسط اسپیرومتر و پروتکل بروس به ترتیب حجمها، ظرفیتهای ریوی و اوج اکسیژن مصرفی افراد اندازهگیری شد.
یافتهها: تمرین باعث افزایش62 درصدی حجم ذخیره بازدمی (004/0=P)، 65 درصدی اوج جریان بازدمی (03/0=P)، 35 درصدی حداکثر تهویه ارادی (03/0=P) و 23 درصدی اوج اکسیژن مصرفی (001/0=P) شد. همچنین تمرین بر حجم جاری (14/0=P)، حجم ذخیره دمی (29/0=P)، ظرفیت حیاتی با فشار (13/0=P)، اوج جریان دمی (75/0=P) و نسبت حجم بازدمی با فشار در ثانیه اول به ظرفیت حیاتی (93/0=P) تأثیر معنادار نداشت.
نتیجهگیری: تمرینات استقامتی در دختران جوان باعث افزایش توانمندی و هماهنگی عضلات تنفسی به ویژه عضلات بازدمی شده و از طریق افزایش برخی ظرفیتها و حجمهای ریوی باعث بهبود عملکرد ریه میشود.