عفت مسکنی؛ حسن عبداله زاده؛ بتول کلاته میمری؛ فرزانه سعادت طلب
دوره 22، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1394، ، صفحه 213-219
چکیده
هدف: این مطالعه برای ارایه وضعیّت تأثیر شروع تغذیه تکمیلی بر روند رشد در کودکان زیر یک سال سبزوار و به منظور جهت دهی به سیاستگزاری بهداشتی منطقه انجام شد.
روش کار: روش بررسی، مقطعی می باشد . 400 نمونه به روش طبقه بندی مبتنی بر حجم نمونه ، از مراکز بهداشتی درمانی انتخاب گردید. معیار ورود به مطالعه، شروع تغذیه تکمیلی کودک در هنگام ارزیابی، ...
بیشتر
هدف: این مطالعه برای ارایه وضعیّت تأثیر شروع تغذیه تکمیلی بر روند رشد در کودکان زیر یک سال سبزوار و به منظور جهت دهی به سیاستگزاری بهداشتی منطقه انجام شد.
روش کار: روش بررسی، مقطعی می باشد . 400 نمونه به روش طبقه بندی مبتنی بر حجم نمونه ، از مراکز بهداشتی درمانی انتخاب گردید. معیار ورود به مطالعه، شروع تغذیه تکمیلی کودک در هنگام ارزیابی، به مدّت حدّاقل یک ماه بود. یافته ها در دو مقطع قبل و بعد از شروع تغذیه تکمیلی از طریق بررسی اطّلاعات پرونده خانوار، تکمیل پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون مک نمار و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد .
یافته ها: در 75/80%، سنّ شروع تغذیه تکمیلی بالای 6 ماهگی بود. روند مطلوب رشد قبل از شروع تغذیه تکمیلی 87% و بعد از آن 3/81% بود. بین روند رشد قبل و بعد از شروع تغذیه تکمیلی ارتباط آماری معنی دار وجود داشت (001/0P< و 595/0r=). بین شیردهی و روند رشد قبل از شروع تغذیه تکمیلی ارتباط معنی داری مشاهده گردید (021/0P= و 115/0r=). آزمون مک نمار به طور مستقل، بین جنسیّت کودک، شغل پدر و تحصیلات مادر با روند رشد ، قبل و بعد از شروع تغذیه تکمیلی ارتباط آماری معنی دار نشان داد (001/0P< ). در سایر موارد ارتباط معنی دار آماری مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: شروع تغذیه تکمیلی می تواند به عنوان یک عامل بالقوّه مثبت (595/0r=) در روند مطلوب رشد کودک تأثیرگذار باشد؛ ولی، متغیّرهایی مانند جنس کودک ، شغل پدر و سطح تحصیلات مادر ، این وضعیّت را به صورت مستقل مورد تأثیر قرار می دهند که در فرآیند مشاوره تغذیه باید به آنها دقت نمود.