فیزیولوژی ورزشی
نفیسه مفیدی صدر؛ رویا عسکری؛ امیر حسین حقیقی
دوره 26، شماره 2 ، خرداد و تیر 1398، ، صفحه 203-211
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر 12 هفته تمرین ترکیبی بر تراکم استخوان و برخی از شاخصهای خونی در زنان یائسه چاق و دارای اضافه وزن بود.مواد و روشها:29 زن یائسه غیرفعال با دامنه سنی 58 – 46 سال در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنیها در یکی از دو گروه تمرین ترکیبی (مقاومتی – هوازی) و کنترل (بدون تمرین) قرار گرفتند. قبل و بعد از دوره تمرینی، ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر 12 هفته تمرین ترکیبی بر تراکم استخوان و برخی از شاخصهای خونی در زنان یائسه چاق و دارای اضافه وزن بود.مواد و روشها:29 زن یائسه غیرفعال با دامنه سنی 58 – 46 سال در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنیها در یکی از دو گروه تمرین ترکیبی (مقاومتی – هوازی) و کنترل (بدون تمرین) قرار گرفتند. قبل و بعد از دوره تمرینی، وزن، شاخص توده بدن، درصد چربی، تراکم استخوان مهرههای کمری و سر استخوان ران (به شیوه دگزا)، کلسیم و فسفر سرم اندازه-گیری شدند. پروتکل تمرینی شامل تمرین مقاومتی بالاتنه و پایینتنه در 3 ست با 12 – 8 تکرار و نیز تمرین هوازی نیز شامل دویدن و طنابزنی به صورت متناوب ، به مدت 12 هفته و در هفته 3 جلسه بود. دادههای دارای توزیع طبیعی با استفاده از روشهای آماری آنوا و تی زوجی و دادههای بدون توزیع طبیعی با استفاده از کروسکال والیس و ویلکاگسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافتهها:گروه تجربی نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری را در کلسیم سرمی، تراکم استخوان مهرههای کمری و گردن ران نشان داد (05/0>P). کاهش معناداری در وزن، درصد چربی و شاخص توده بدن مشاهده شد (05/0>P). فسفر سرمی تغییر معناداری نداشت (05/0
سعید ناظری؛ مهدی هدایتی؛ آزاده توکلی دارستانی؛ حسن احمدوند
دوره 20، شماره 3 ، مهر و آبان 1392، ، صفحه 367-372
چکیده
زمینه و هدف: استروژن نقش مهمی در جمعآوری رادیکال آزاد دارد. قطع ترشح استروژن در یائسگی بهعنوان منبع افزایش گونههای فعال اکسیژن در نظر گرفته میشود. بهعلت کاهش استروژن، سیستم دفاع آنتیاکسیدانی در این فاز تحت تأثیر قرار میگیرد. هدف از این مطالعه بررسی ظرفیت آنتیاکسیدانی تام، فعالیت سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز در زنان یائسه ...
بیشتر
زمینه و هدف: استروژن نقش مهمی در جمعآوری رادیکال آزاد دارد. قطع ترشح استروژن در یائسگی بهعنوان منبع افزایش گونههای فعال اکسیژن در نظر گرفته میشود. بهعلت کاهش استروژن، سیستم دفاع آنتیاکسیدانی در این فاز تحت تأثیر قرار میگیرد. هدف از این مطالعه بررسی ظرفیت آنتیاکسیدانی تام، فعالیت سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز در زنان یائسه است.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع شاهد موردی روی 75 زن یائسه بهعنوان گروه آزمون و 74 زن غیریائسه بهعنوان گروه کنترل انجام شد. واحدهای پژوهش به روش نمونهگیری آسان انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. میزان فعالیت سرمی آنزیم کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز و ظرفیت آنتیاکسیدانی تام در حالت ناشتا سنجیده شد.
یافتهها: میزان ظرفیت آنتیاکسیدانی تام در زنان بعد از یائسگی (میلی مولارترولوکس 4/4±4/11) که نسبت به قبل از یائسگی (میلی مولارترولوکس 2/1±3/10) بهطور معنیداری کاهش یافت. (05/0P
سیمین تعاونی؛ مینا امیری پبدنی؛ حمید حقانی
دوره 20، شماره 2 ، خرداد و تیر 1392، ، صفحه 204-212
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مهمترین ابعاد رضایت زناشویی، حیطه جنسی است. رضایت از رابطه جنسی در سلامت روحی افراد نقش بهسزایی دارد. تغییرات هورمونی که در دوران یائسگی اتفاق میافتد، میتواند منجر به کاهش رضایت جنسی گردد. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر کپسول جینکوبیلوبا بر رضایت جنسی زنان یائسه مراجعهکننده به مراکز بهداشتی - درمانی انجام ...
بیشتر
زمینه و هدف: یکی از مهمترین ابعاد رضایت زناشویی، حیطه جنسی است. رضایت از رابطه جنسی در سلامت روحی افراد نقش بهسزایی دارد. تغییرات هورمونی که در دوران یائسگی اتفاق میافتد، میتواند منجر به کاهش رضایت جنسی گردد. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر کپسول جینکوبیلوبا بر رضایت جنسی زنان یائسه مراجعهکننده به مراکز بهداشتی - درمانی انجام گردید.
مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی سه سویه کور کنترل شده به همراه گروه دارونما ، 80 زن داوطلب سالم 60ـ50 ساله به سه مرکز بهداشتی درمانی دانشگاه علوم پزشکی تهران مراجعه و در مطالعه شرکت کردند. شرکتکنندگان به مدت یک ماه 240-120 میلیگرم کپسول جینکوبیلوبا دریافت نمودند. ابزار اندازهگیری مطالعه، مقیاس اندازهگیری عملکرد جنسی ساباتسبرگ بود که بخشی از آن رضایت جنسی زنان را مورد سنجش قرار داد. سپس دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS ویرایش 16 و با آزمونهای دقیق فیشر، تی مستقل و من ویتنی آنالیز گردید.
یافتهها: پس از مداخله، بین دو گروه جینکو بیلوبا و دارونما از نظر میزان رضایت جنسی تفاوت آماری معناداری وجود نداشت (31/0P=). همچنین میزان رضایت جنسی زنان نسبت به قبل از یائسگی تفاوت آماری معناداری نداشت (96/0P=).
نتیجهگیری: در مطالعه حاضرمصرف جینکو بیلوبا به مدت 1 ماه تأثیری بر رضایت جنسی زنان یائسه نداشت. با توجه به اینکه عوامل متعددی میتواند روابط جنسی زنان یائسه را تحت تأثیر قرار دهند، عدم تأثیر جینکوبیلوبا بر رضایت جنسی میتواند به دلیل عدم تأثیر آن بر روی فاکتورهای از جمله عوامل روانی باشد.
حمید پیروی؛ لیلا جویباری؛ منصوره جمشیدی منش؛ اکرم ثناگو
دوره 16، شماره 4 ، آذر و دی 1388، ، صفحه 196-205
چکیده
زمینه و هدف: چگونگی درک زنان از یائسگی بستگی به هنجارهای فرهنگی، عوامل اجتماعی و دانش فردی درباره یائسگی دارد. با توجه به مشکلات عدیده این دوران، مطالعه حاضر با هدف کشف و تفسیر تجربه زنان ایرانی از یائسگی انجام شده است.
مواد و روش ها: چهارده زن یائسه که برای تفریح در پارک های عمومی حاضر بودند، بعد از آگاهی از هدف پژوهش و با امضای رضایت ...
بیشتر
زمینه و هدف: چگونگی درک زنان از یائسگی بستگی به هنجارهای فرهنگی، عوامل اجتماعی و دانش فردی درباره یائسگی دارد. با توجه به مشکلات عدیده این دوران، مطالعه حاضر با هدف کشف و تفسیر تجربه زنان ایرانی از یائسگی انجام شده است.
مواد و روش ها: چهارده زن یائسه که برای تفریح در پارک های عمومی حاضر بودند، بعد از آگاهی از هدف پژوهش و با امضای رضایت نامه درباره تجربه بالینی شان مورد مصاحبه قرار گرفتند. مصاحبه ها با سوالات نیمه ساختار یافته، ضبط و سپس به صورت مکتوب در آمد. داده ها با استفاده از روش پدیدارشناسی ون منن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بعد از اشباع یافته ها مطالعه خاتمه یافت.
یافته ها: مهم ترین تجربه بالینی زنان از یائسگی که در این مطالعه ظهور یافت، مضمون رویداد فیزیولوژیک و محرومیت بود. همچنین زیر مضمون های حاصل از آن شامل پیمودن روند طبیعی خلقت، آمادگی رویارویی، شفابخشی قاعدگی، زنانگی و جوانی، و نیز افق روشن به آینده است که توصیف کننده و بسط دهنده مضمون های اصلی می باشند.
نتیجه گیری: زنان با توجه به نگرش متفاوت شان از یائسگی در نهایت، بروز این پدیده را طبیعی تلقی می کنند اما نگرانی از وقوع عوارض آن، کیفیت زندگی شان را تحت تاثیر قرار می دهد.
فرشاد نقش وار؛ سپیده پیوندی؛ علیرضا خلیلیان؛ ژیلا ترابی زاده؛ سعیده صباغ سجادیه
دوره 13، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1385، ، صفحه 27-32
چکیده
زمینه و هدف: FSH (هورمون محرک فولیکولی) هورمون گلیکوپپتیدی مترشحه از هیپوفیز قدامی است که با عملکرد تخمدان در ارتباط می باشد. به دلیل ترشح دوره ای این هورمون در طول یک شبانه روز و در طول یک سیکل ماهیانه، جهت اندازه گیری آن از نمونه های متوالی سرم استفاده می شود. در این مطالعه با توجه به اثر کلیه در دفع تدریجی این هورمون، از نمونه ادرار صبحگاهی ...
بیشتر
زمینه و هدف: FSH (هورمون محرک فولیکولی) هورمون گلیکوپپتیدی مترشحه از هیپوفیز قدامی است که با عملکرد تخمدان در ارتباط می باشد. به دلیل ترشح دوره ای این هورمون در طول یک شبانه روز و در طول یک سیکل ماهیانه، جهت اندازه گیری آن از نمونه های متوالی سرم استفاده می شود. در این مطالعه با توجه به اثر کلیه در دفع تدریجی این هورمون، از نمونه ادرار صبحگاهی و اتفاقی به جای نمونه های متوالی سرم در افراد یائسه و غیر یائسه استفاده شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه 50 خانم 60- 35 ساله که از قرص های ضد بارداری خوراکی استفاده نکرده و دارای عملکرد کلیوی نرمال داشتند و جهت عمل جراحی هیسترکتومی (برداشتن رحم) به دلیل بیماری های خوش خیم به بیمارستان امام خمینی ساری مراجعه نموده بودند، نمونه مورد مطالعه را تشکیل می دادند. روز قبل از جراحی بدون آگاهی (blind) از وضعیت یائسه بودن یا نبودن آن ها، تحت خونگیری مکرر قرار گرفته و همزمان نمونه ادرار به صورت اتفاقی و فردا صبح یک نمونه ادرار صبحگاهی گرفته شد. میزان FSH به روش رادیوایمونواسی (RIA) در هر کدام از نمونه ها اندازه گیری شده و ارتباط بین FSH سرم (استاندارد طلایی) با هر کدام ازنمونه های ادراری و در خانم های یائسه و غیر یائسه به طور جداگانه به دست آمد. سپس حساسیت و ویژگی تست بررسی شد.
یافته ها: از 47 بیمار پذیرفته شده در طرح، 37 نفر غیر یائسه با FSH کمتر از 20mIu/ml و 10 نفر یائسه با FSH بیش از 40mIu/ml بودند. 3 نفر از بیماران به دلیل تعریف نشده بودن میزانFSH از مطالعه حذف گردیدند. سپس همبستگی بین سطح FSH سرم در افراد گروه اول با ادرار اتفاقی و ادرار صبحگاهی به ترتیب 31 درصد و 84 درصد و در گروه دوم 68 درصد و 77 درصد به دست آمد. حساسیت و ویژگی تست در مورد ادرار اتفاقی 100 درصد و 97 درصد و در مورد ادرار صبحگاهی 100 درصد و 100 درصد محاسبه شد.
نتیجه گیری: طبق نتیجه به دست آمده در این مقاله، رابطه بالایی بین FSH سرم با ادرار صبحگاهی در افراد یائسه و غیر یائسه و همچنین با ادرار اتفاقی در گروه افراد یائسه وجود دارد. همچنین با توجه به حساسیت و ویژگی بسیار خوبی که اندازه گیری FSH در یک نمونه ادرار صبحگاهی در مقایسه با سرم دارد، می توان یک نمونه ادراری خصوصاٌ صبحگاهی را در موارد فیزیولوژیک یا پاتولوژیک و در هر سطحی از FSH جایگزین چند نمونه متوالی سرم نمود. این روش بسیار بی خطرتر، آسان تر و مقرون به صرفه می باشد.
نیره اعظم حاجی خانی؛ زهرا عباس پور؛ پوراندخت افشاری
دوره 12، شماره 2 ، خرداد و تیر 1384، ، صفحه 26-30
چکیده
زمینه و اهداف: امروزه به دلیل افزایش امید به زندگی، هر زنی حداقل 3/1 طول زندگی خود را در دوران یائسگی به سر می برد. یائسگی با عوارض زودرس و دیررس متعددی همراه می باشد که منجر به مختل شدن کیفیت زندگی زنان می شود. لذا با در نظر گرفتن افزایش دوره سالمندی بخصوص در کشور ما، پیشگیری و درمان عوارض یائسگی با استفاده از عوامل درمانی طبیعی از اهمیت ...
بیشتر
زمینه و اهداف: امروزه به دلیل افزایش امید به زندگی، هر زنی حداقل 3/1 طول زندگی خود را در دوران یائسگی به سر می برد. یائسگی با عوارض زودرس و دیررس متعددی همراه می باشد که منجر به مختل شدن کیفیت زندگی زنان می شود. لذا با در نظر گرفتن افزایش دوره سالمندی بخصوص در کشور ما، پیشگیری و درمان عوارض یائسگی با استفاده از عوامل درمانی طبیعی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر ویتاگنوس بر برخی از عوارض زودرس یائسگی، شاخص کاپرمن و میزان عوارض جانبی آن در دو گروه ویتاگنوس و پلاسبو می باشد.
روش بررسی: این پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی یک سوکور بر روی تعداد 100 نفر از دبیران یائسه مدارس دخترانه شهر ساری انجام شد که 45-60 سال سن داشته، واجد شرایط شرکت در مطالعه بوده و مایل به درمان گر گرفتگی و سایر عوارض زودرس یائسگی بودند. روش نمونه گیری غیرتصادفی بوده و افراد در دو گروه مساوی شاهد و تجربی تقسیم شدند و به مدت 2 سیکل پشت سر هم 40 قطره ویتاگنوس یا دارونما یکبار در روز دریافت کردند. اطلاعات از طریق مصاحبه و پرسشنامه ویژگی های فردی و پرسشنامه ثبت علائم شاخص کاپرمن در دو مرحله قبل از درمان و 8 مرحله بعد از درمان جمع آوری شد. در انتهای مطالعه 25 نفر در گروه تجربی و 16 نفر در گروه شاهد در بررسی آماری شرکت کردند و بقیه به علت تلخی دارو و مسائل دیگر از مطالعه خارج شدند.
یافته ها: نتایج آزمون من ویتنی نشان داد که شدت گر گرفتگی بین دو گروه در هفته دوم پس از درمان اختلاف آماری معنی داری دارد (p=0.015). در مورد تعداد گر گرفتگی نیز بین دو گروه در هفته دوم بعد از درمان با استفاده از آزمون تی مستقل اختلاف آماری معنی داری به دست آمد (p=0.015). در مورد طول مدت گر گرفتگی بین دو گروه در هفته دوم بعد از درمان با استفاده از آزمون تی مستقل اختلاف آماری معنی داری مشاهده شد (p=0.004). در مورد شاخص کاپرمن نیز بین دو گروه در هفته سوم بعد از درمان با استفاده از آزمون تی مستقل اختلاف آماری معنی دار وجود داشت (p=0.001). همچنین نتایج نشان داد که میزان بهبودی کامل از نظر گر گرفتگی بعد از هفته هشتم در گروه دارو 80 درصد و در گروه دارونما 12.5 درصد بود. از نظر عارضه جانبی بین دو گروه اختلاف معنی دار آماری دیده شد (p=0.012).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، می توان نتیجه گیری کرد که ویتاگنوس مدت و شدت گر گرفتگی و سایر عوارض گر گرفتگی را کاهش می دهد ولی عوارضی مانند تهوع و نفخ را نیز به دنبال دارد. لذا با توجه به کم اهمیت بودن این عوارض، می توان این دارو را برای درمان عوارض زودرس یائسگی در کسانی به کار برد که قادر به هورمون درمانی نیستند.
زهرا عابدیان؛ سیدرضا مظلوم؛ زهرا شجاعیان؛ نغمه مخبر
دوره 12، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1384، ، صفحه 37-43
چکیده
زمینه و هدف: تغییرات هورمونی، گر گرفتگی و بحران های حین یائسگی از عوامل موثر بر سلامت روان زنان یائسه بوده و می تواند فرد را مستعد افسردگی سازد. هورمون درمانی جایگزینی جهت درمان علایم یائسگی استفاده می شود ولی تاثیر آن بر افسردگی زنان یائسه مورد سوال است. از این رو پژوهشی با هدف تعیین تاثیر هورمون درمانی جایگزینی بر افسردگی زنان یائسه ...
بیشتر
زمینه و هدف: تغییرات هورمونی، گر گرفتگی و بحران های حین یائسگی از عوامل موثر بر سلامت روان زنان یائسه بوده و می تواند فرد را مستعد افسردگی سازد. هورمون درمانی جایگزینی جهت درمان علایم یائسگی استفاده می شود ولی تاثیر آن بر افسردگی زنان یائسه مورد سوال است. از این رو پژوهشی با هدف تعیین تاثیر هورمون درمانی جایگزینی بر افسردگی زنان یائسه انجام گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی 40 زن یائسه مراجعه کننده به کلینیک های یائسگی و زنان شهر مشهد که سابقه هورمون درمانی و بیماری روانی در زمان حال و گذشته و کنتراندیکاسیون جهت هورمون درمانی نداشتند، انتخاب و بر حسب تمایل در دو گروه قرار گرفتند. پس ازارزیابی افسردگی اولیه، گروه هورمون درمانی 625 هزار میلی گرم استروژن کونژوگه و 2.5 میلی گرم مدروکسی پروژسترون استات روزانه و به مدت 6 هفته دریافت کرده و گروه کنترل هیچ هورمونی دریافت نمی کردند. جهت گردآوری داده ها از فرم انتخاب نمونه مشخصات دموگرافیک، آزمون افسردگی یک مقیاس سندرم پیش از قاعدگی، مقیاس حمایت اجتماعی کاسدی، عزت نفس آیزنگ، نگرش نسبت به هورمون درمانی و یائسگی استفاده گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های مستقل تی مزدوج و آنالیز واریانس دو طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین نمره افسردگی ابتدای مطالعه در دو گروه هورمون درمانی و کنترل به ترتیب ?.? ± ??.?? و ?.? ± ??.?? و در انتهای مطالعه ?.? ± ??.?? و ?.? ± ??.?بود که مقایسه میانگین نمره افسردگی ابتدا و انتهای مطالعه در هر دو گروه اختلاف معنی دار داشت (?.??>P) اما مقایسه میانگین تفاوت نمره افسردگی ابتدا و انتهای مطالعه در دو گروه هورمون درمانی و کنترل اختلاف معنی دار نداشت.
نتیجه گیری: مصرف و عدم مصرف هورمون درمانی جایگزینی اثری بر میزان افسردگی زنان یائسه ندارد. لذا پیشنهاد می گردد مطالعات درسطح وسیع تر، با روش های هورمونی متفاوت و طول مدت بیشتر مدنظر قرار گیرد.