بی هوشی و اتاق عمل
حسام الدین بابایی؛ مهتاب قاسمی؛ عارف آرمین فر؛ لیلا خجسته؛ شیوا شعبان زاده؛ سهیل شهرامی راد؛ آفاق ضامن قدیرلی؛ بهروز یحیایی
چکیده
مقدمه: یکی از دارو های شایع مورد استفاده در بیهوشی نوین بویژه در حین بارداری کتامین است که با مهار گیرنده N_متیل_D_آسپارتات (NMDA) برای درمان کنترل درد مزمن، استفاده می شود. لذا در این مطالعه به بررسی اثرات کتامین تزریقی بر تغییرات بافت شناسی قلب نوزادان موش های صحرایی مادران مواجهه قرار گرفته میپردازیم.روش کار: این مطالعه به صورت تجربی ...
بیشتر
مقدمه: یکی از دارو های شایع مورد استفاده در بیهوشی نوین بویژه در حین بارداری کتامین است که با مهار گیرنده N_متیل_D_آسپارتات (NMDA) برای درمان کنترل درد مزمن، استفاده می شود. لذا در این مطالعه به بررسی اثرات کتامین تزریقی بر تغییرات بافت شناسی قلب نوزادان موش های صحرایی مادران مواجهه قرار گرفته میپردازیم.روش کار: این مطالعه به صورت تجربی آزمایشگاهی بر روی 15 موش ماده نژاد ویستار صورت گرفت. این موش ها در سه گروه 5 تایی شامل گروه کنترل، کوتاه مدت و بلند مدت دسته بندی شده وپس از القای باروری از هر گروه 10 نوزاد موش تصادفی انتخاب شده و تحت تشریح و نمونه برداری بافت قلبی قرار گرفتند.نتایج: در گروه دوز کوتاه مدت مشخصات سلولی و بافت قلب نرمال بوده و تغییرات واضحی به نسبت گروه کنترل مشاهده نشد ولی در برخی نواحی اندکی فواصل بین سلولی همراه با کاهش تراکم بوده است. در گروه دوز بلند مدت، به میزان اندکی روند التهابی در برخی مناطق دیده شد ولی تغییرات در سلولها، سیتوپلاسم و هسته ها وجود نداشت.بحث: هرچند مواجهه ی بلند مدت موش مادر با کتامین، میتواند التهاب خفیف و نیز پرخونی متوسط در بافت قلبی موش نوزاد را در پی داشته باشد و مواجهه ی کوتاه مدت موش مادر با کتامین نیز تنها تغییرات خفیف بافت عضلانی قلب همانند مواجهه ی بلند مدت بوجود آورد اما این تغییرات بوجود آمده محسوس نبوده اند.
فیزیولوژی و فارماکولوژی
رویا کاوه؛ محمد امین عدالت منش
دوره 29، شماره 2 ، خرداد و تیر 1401، ، صفحه 268-280
چکیده
زمینه و هدف: سمیت تحریکی ناشی از مونوسدیم گلوتامات (MSG) منجر به استرس اکسیداتیو در نواحی مختلف مغز میگردد. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثر محافظت عصبی کوانزیم Q10 بر بهبود حافظه کوتاه مدت و بلند مدت و پارامترهای استرس اکسیداتیو در موشهای صحرایی تحت تیمار با MSG میباشد.مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، تعداد 40 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ...
بیشتر
زمینه و هدف: سمیت تحریکی ناشی از مونوسدیم گلوتامات (MSG) منجر به استرس اکسیداتیو در نواحی مختلف مغز میگردد. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثر محافظت عصبی کوانزیم Q10 بر بهبود حافظه کوتاه مدت و بلند مدت و پارامترهای استرس اکسیداتیو در موشهای صحرایی تحت تیمار با MSG میباشد.مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، تعداد 40 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به صورت تصادفی در 4 گروه شامل کنترل، MSG، MSG+Q10-10 و MSG+Q10-20 قرار گرفتند. گاواژ MSG (gr/kg 3) و تزریق کوآنزیم Q10 در دو دوز 10 و 20 میلی گرم بر کیلوگرم (درون صفاقی) به مدت 4 هفته صورت گرفت. سپس، ارزیابی حافظه کوتاه مدت کاری با استفاده از ماز Y و حافظه بلند مدت اجتنابی با شاتل باکس انجام شد. سطح هیپوکامپی کاتالاز (CAT) و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام (TAC) به روش الایزا و سطح مالون دیآلدهید (MDA) به روش تیوباربیتوریک اسید انجام شد. یافتهها: در گروه MSG کاهش معنیدار رفتار تناوبی، افزایش تاخیر در ورود به محفظه تاریک شاتل باکس، کاهش بیان CAT، TAC و افزایش MDA نسبت به گروه کنترل دیده شد (05/0>p). در حالی که در گروههای دریافت کننده Q10 افزایش حافظه کاری و اجتنابی، افزایش بیان CAT و TAC و کاهش میزان MDA در هیپوکامپ نسبت به گروه MSG دیده شد (05/0˂p). نتیجه گیری: به نظر میرسد کوانزیم Q10 از طریق مهار استرس اکسایشی در هیپوکامپ سبب بهبود علائم شناختی و سمیت عصبی MSG در موشهای صحرایی گردید.
فیزیولوژی و فارماکولوژی
نجمه فرهادی؛ داوود مهربانی؛ سیدابراهیم حسینی؛ سیده سارا هاشمی
دوره 28، شماره 5 ، آذر و دی 1400، ، صفحه 814-825
چکیده
زمینه و هدف: کانابیس، ماده روانگردانی است که مورد سوءمصرف میلیونها نفر در دنیا قرار میگیرد. با توجه به شیوع ناباروی و مصرف زیاد این ماده در بین جوانان، مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر عصاره کانابیس بر رشد سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از آندومتر موشهای صحرایی بالغ انجام گردید.مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، سلولهای بنیادی ...
بیشتر
زمینه و هدف: کانابیس، ماده روانگردانی است که مورد سوءمصرف میلیونها نفر در دنیا قرار میگیرد. با توجه به شیوع ناباروی و مصرف زیاد این ماده در بین جوانان، مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر عصاره کانابیس بر رشد سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از آندومتر موشهای صحرایی بالغ انجام گردید.مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، سلولهای بنیادی مزانشیمی از آندومتر رحم موشهای صحرایی استخراج گردید و پس از کشت و تأیید مزانشیمی بودن سلولها با روش فلوسایتومتری و براساس بیان مارکرهای CD34 و CD90و بیان نشدن مارکر CD105، در پاساژ سوم کشت سلولی، تأثیر کانابیس در غلظتهای ng/ml 1000 و 100 در طول مدت 1 الی 8 روز بر میزان رشد این سلولها محاسبه گردید و نتایج با استفاده از آزمونهای ANOVA و توکی آنالیز شدند.یافتهها: سلولهای جدا شده از آندومتر، 24 ساعت پس از انتقال، کاملاً به کف فلاسک کشت سلولی چسبیدند. مزانشیمی بودن این سلولها با بیان مارکرهای سطحی CD90، CD105 و بیان نشدن مارکر CD34 تأیید گردید. نتایج شمارش سلولی نیز حاکی از رشد سلولهای تیمار شده با کانابیس تا روز سوم تیمار مشابه با گروه کنترل بود و از روز چهارم درگروه تیمار با دوز ng/ml100کانابیس افزایش معناداری در سطح 0/05>p و در گروه تیمار با دوز ng/ml1000 در روز سوم نسبت به گروه کنترل کاهش معنادار و از روز چهارم افزایش معناداری در سطح 0/01>p مشاهده گردید.نتیجهگیری: نتایج نشان داد سلولهای جدا شده از آندومتر، از نوع بنیادی مزانشیمی بودند و عصاره کانابیس احتمالاً از طریق گیرندههای کانابینوئیدی باعث تحریک رشد این سلولها میگردد.
فیزیولوژی ورزشی
مهدی زارعی؛ رحیم گل محمدی؛ الهام ایزی؛ سیدمهدی بهشتی نصر
دوره 28، شماره 2 ، خرداد و تیر 1400، ، صفحه 165-172
چکیده
زمینه و هدف: در مورد ارزیابی تأثیر صرع بر لیپوپروتئینها و آنزیمهای کبدی و تغییرات آن به دنبال تمرینات ورزشی در موشهای صرعی شده گزارشی مشاهده نشده است. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی 70 سر موش صحرایی نر، بهصورت تصادفی در 7 گروه قرار گرفتند. یک گروه سالم، سه گروه کیندل و سه گروه غیرکیندل که تزریقات پنتلینتترازول یا نرمالسالین ...
بیشتر
زمینه و هدف: در مورد ارزیابی تأثیر صرع بر لیپوپروتئینها و آنزیمهای کبدی و تغییرات آن به دنبال تمرینات ورزشی در موشهای صرعی شده گزارشی مشاهده نشده است. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی 70 سر موش صحرایی نر، بهصورت تصادفی در 7 گروه قرار گرفتند. یک گروه سالم، سه گروه کیندل و سه گروه غیرکیندل که تزریقات پنتلینتترازول یا نرمالسالین را هر 48 ساعت یکبار تا کیندل شدن دریافت میکردند. 24 ساعت پس از کیندلینگ از حیوانات گروه سالم، یک گروه کیندل و یک گروه غیرکیندل خونگیری شد. یک گروه کیندل و یک گروه غیرکیندل از 4 گروه باقیمانده شش هفته تمرینات هوازی را اجرا کردند و دو گروه دیگر شش هفته بیتحرک بودند. بعد از دوره تمرین از چهار گروه خونگیری شد و پارامترهای خونی با گروههای کنترل مقایسه گردید. یافتهها: پس از 4 هفته دوره کیندلینگ، کلسترول تام، تریگلیسرید، لیپوپروتئین با چگالی پایین، آنزیمهای کبدی (0/001<p) و ضریب آنتروژنیک (0/01<p) در گروه صرعی بطور معنیداری افزایش یافت. پس از شش هفته تمرین هوازی در موشهای کیندل، تریگلیسرید (0/001<p)، آنزیمهای کبدی (0/01<p) و ضریب آنتروژنیک بهطور معناداری کاهش و لیپوپروتئین با چگالی بالا بهطور معناداری افزایش یافت (0/01<p). نتیجهگیری: نتایج نشان داد تمرینات هوازی در موشهای صرعی شده با پنتلینتترازول اختلال نیمرخ لیپیدی و افزایش آنزیمهای کبدی ناشی از صرع را بهبود میبخشد.
آناتومی، بافت و جنین
رحمت الله فتاحیان دهکردی؛ کاظم نوروزی؛ سعید حبیبیان دهکردی
دوره 28، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1400، ، صفحه 30-38
چکیده
زمینه و هدف دیابت با سطح بالای گلوکز خون و نقص در تولید و عملکرد انسولین شناخته میشود. آلودگی مواد غذایی و محیط با سرب، سبب وخامت حال دیابتیها میشود. این مطالعه، تأثیر تیامین بر هیستومورفولوژی روده کوچک موشهای دیابتی ناشی از آلوکسان را بررسی کرد. مواد و روشدر این پژوهش مداخلهای، تعداد 63 سر موش صحرایی نژاد ویستار، بهصورت ...
بیشتر
زمینه و هدف دیابت با سطح بالای گلوکز خون و نقص در تولید و عملکرد انسولین شناخته میشود. آلودگی مواد غذایی و محیط با سرب، سبب وخامت حال دیابتیها میشود. این مطالعه، تأثیر تیامین بر هیستومورفولوژی روده کوچک موشهای دیابتی ناشی از آلوکسان را بررسی کرد. مواد و روشدر این پژوهش مداخلهای، تعداد 63 سر موش صحرایی نژاد ویستار، بهصورت تصادفی در 9 گروه جای گرفتند. سه گروه از حیوانات بهعنوان گروه کنترل (A)، گروه تیامین+ سرب 200 (H) و تیامین+ سرب 1000 (I) درنظر گرفته شدند. سرب بر حسب ppm و بهصورت استات در آب مصرفی اضافه شد. سایر گروهها، از طریق آلوکسان با دوزmg/kg 200 دیابتی شدند. موشهای گروه B دیابتی تنها، گروه C موشهای دیابتی دریافتکننده تیامین، گروههای D و E موشهای دیابتی دریافت کننده سرب 200 و 1000 نامگذاری شدند. موشهای گروههای F و G، تیامین و سرب به میزان ppm 200 و 1000 دریافت کردند. تیامین، روزانه، صفاقی و mg/kg70 استفاده شد. روز 29 ام بر نمونههای روده کوچک، هیستوتکنیک انجام شد و هیستومورفومتری آنها بررسی شد. یافتههاهیستوموفومتری ساختار روده در موشهای گروه دیابتی دریافتکننده سرب درماننشده، در مقایسه با موشهای سالم، افزایش معنیدار نشان داد. اما این پارامترها در موشهای دیابتی دریافتکننده سرب که با تیامین درمان شدند نسبت به گروه کنترل، تفاوت معنیدار نشان نداد. نتیجهگیری احتمالاً ترکیب آنتیاکسیدانی موجود در تیامین میتواند برخی از عوارض استات سرب را در بیماران دیابتی کاهش دهد.
فیزیولوژی و فارماکولوژی
مرضیه فلاحی؛ سیدابراهیم حسینی
دوره 27، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1399، ، صفحه 348-353
چکیده
زمینه و هدف: از بخش های مختلف گیاه گردو در طب سنتی و در درمان بیماریهای مختلف از جمله دیابت استفاده می شود. با توجه به با توجه به نقش استرسهای مختلف در بروز بیماری دیابت و عوارض داروهای شیمیایی در درمان این بیماری، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر عصاره هیدروالکلی برگ گردو بر پروفایل لیپیدی در موشهای صحرایی نر بالغ دیابتی شده تحت استرس شنا ...
بیشتر
زمینه و هدف: از بخش های مختلف گیاه گردو در طب سنتی و در درمان بیماریهای مختلف از جمله دیابت استفاده می شود. با توجه به با توجه به نقش استرسهای مختلف در بروز بیماری دیابت و عوارض داروهای شیمیایی در درمان این بیماری، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر عصاره هیدروالکلی برگ گردو بر پروفایل لیپیدی در موشهای صحرایی نر بالغ دیابتی شده تحت استرس شنا انجام گرفت.روش بررسی: این مطالعه تجربی برروی50 سرموش صحرایی نر بالغ که به 5گروه ،کنترل،دیابتی ،دیابتی تیمار با عصاره برگ گردو (mg/kg200) ،دیابتی با استرس شنا درآب 15درجه سانتیگراد و دیابتی تیماربا استرس شنا و عصاره برگ گردوتقسیم گردیدند انجام گرفت.در پایان بعد از تجویز21روزه و اندازه گیری وزن و خونگیری از حیوانات، میزان سرمی تری گلیسیرید،کلسترول تام،LDL و HDLاندازه گیری شدودادهها با استفاده از نرم افزارSPSS-18 و آزمونهای ANOVA و توکی آنالیز و معناداری اختلاف داده ها در سطح05/0 P< در نظر گرفته شد.یافته ها: نتایج نشان دادکه دیابت و دیابت با استرس شنا باعث کاهش معنادار وزن و میزان سرمی HDL درسطح01/0P< و افزایش معنادار میزان سرمی تری گلیسیرید،کلسترول تام،LDL درسطح001/0P< نسبت به گروه کنترل می گردد درحالی که عصاره برگ گردو باعث افزایش معنادارHDL درسطح01/0P< درسطح01/0P< وکاهش معنادار میزان سرمی تری گلیسیرید،کلسترول تام وLDL درسطح001/0P< در حیوانات دیابتی و تحت استرس شنا می گردد.نتیجه گیری:نتایج نشان داد که استرس شنا و دیابت احتمالا به دلیل افزایش ترکیبات اکسیدانت باعث افزایش میزان سرمی تری گلیسیرید،کلسترول تام وLDL وکاهش HDLدرخون می شود و عصاره
فیزیولوژی ورزشی
قادر رحیم زاده؛ محمدعلی آذربایجانی؛ حسن متین همایی
دوره 26، شماره 2 ، خرداد و تیر 1398، ، صفحه 161-170
چکیده
چکیدهزمینه: امروزه استفاده از مکملها و عصارههای گیاهی مانند مرزنجوش برای مقابله با آپوپتوز ناشی از ورزش و بهبود سازگارهایهای تمرینی رواج بسیاری یافته است. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر همزمان تمرین هوازی و مکملسازی عصاره گیاهی مرزنجوش بر بیان ژنی پروتئینهای آپوپتوز میوکارد موشهای صحرایی انجام شد. روش کار: ...
بیشتر
چکیدهزمینه: امروزه استفاده از مکملها و عصارههای گیاهی مانند مرزنجوش برای مقابله با آپوپتوز ناشی از ورزش و بهبود سازگارهایهای تمرینی رواج بسیاری یافته است. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر همزمان تمرین هوازی و مکملسازی عصاره گیاهی مرزنجوش بر بیان ژنی پروتئینهای آپوپتوز میوکارد موشهای صحرایی انجام شد. روش کار: در این مطالعه تجربی، 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (8 هفتهای) با میانگین وزنی (86/17± 129 گرم) به صورت تصادفی در پنج گروه همگن، پایه (8n= )، کنترل(8n= )، عصاره(8n= )، تمرین(8n= ) و تمرین - عصاره (8n= ) قرار گرفتند. گروه تمرین و تمرین-عصاره در یک برنامه 12 هفتهای(هر هفته 5 جلسهی 60-10 دقیقهای با شدت80-75 درصد اکسیژن مصرفی بیشینه) دویدن روی نوارگردان حیوانی(شیب 15درصد و سرعت 33-24 متر بر دقیقه) شرکت کردند. همچنین، مکملسازی مرزنجوش شامل دریافت عصاره اتانولی مزرنجوش بود. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، بخشی از بافت بطن چپ قلب موشها برداشته شد و بیان پروتئینهایBax، Bcl-2 و کاسپاز-9 با استفاده از روش RT-PCR بررسی شد. دادهها، با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دوراهه تجزیه و تحلیل شد(P
فیزیولوژی و فارماکولوژی
رها زال خانی؛ احمدعلی معاضدی؛ حسین نجف زاده ورزی
دوره 26، شماره 2 ، خرداد و تیر 1398، ، صفحه 195-201
چکیده
زمینه و هدف: ویتامین ها با کاهش رادیکال های آزاد نقش موثری در بهبود بیماری های عصبی دارند، لذا در این تحقیق اثر ترکیبی والپروات سدیم با ویتامین C و E بر تشنج در موش صحرایی بررسی شد.مواد و روش: 49 سر موش صحرایی به 7 گروه تقسیم شدند: گروه کنترل (سالین: 1 میلی لیتر بر کیلوگرم)، گروه والپروات سدیم (100 یا 200 میلی گرم بر کیلوگرم)، گروه ویتامین C (250 ...
بیشتر
زمینه و هدف: ویتامین ها با کاهش رادیکال های آزاد نقش موثری در بهبود بیماری های عصبی دارند، لذا در این تحقیق اثر ترکیبی والپروات سدیم با ویتامین C و E بر تشنج در موش صحرایی بررسی شد.مواد و روش: 49 سر موش صحرایی به 7 گروه تقسیم شدند: گروه کنترل (سالین: 1 میلی لیتر بر کیلوگرم)، گروه والپروات سدیم (100 یا 200 میلی گرم بر کیلوگرم)، گروه ویتامین C (250 میلی گرم بر کیلوگرم)، گروه ویتامین E 100( میلی گرم بر کیلوگرم) و گروه ویتامین C یا ویتامین E با والپروات سدیم. استریکنین به صورت زیر پوستی 30 دقیقه بعد از دریافت درون صفاقی داروها یا سالین، تزریق شد. سپس مدت زمان شروع تشنج، مدت زمان مرگ و میزان زنده ماندن طی 30 دقیقه ثبت گردید.یافته ها: والپروات سدیم با دوز 100 و 200 میلی گرم بر کیلو گرم زمان شروع تشنج و مدت زمان تا مرگ را نسبت به گروه کنترل به صورت معنی داری به تاخیر انداخت و میزان زنده ماندن به ترتیب 36% و 100% بود.کاربرد توام والپروات سدیم و ویتامین C زمان شروع تشنج و مدت زمان مرگ را به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل افزایش داد و 57% موش ها زنده ماند. کاربرد توام ویتامین E با و والپروات سدیم زمان شروع تشنج و مدت زمان مرگ را به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل به تاخیر انداخت و 66% موش ها زنده ماندند. نتیجه گیری: کاربرد ویتامین C و E با والپروات سدیم تشنج القا شده توسط استریکنین در موش های صحرایی را کاهش داد.
فیزیولوژی و فارماکولوژی
فاطمه سیف؛ سیدابراهیم حسینی
دوره 26، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1398، ، صفحه 46-51
چکیده
اهداف: حافظه و یادگیری یکی از اعمال پیچیده مغزی و مکانیسمی برای کدبندی، ذخیره سازی و فراخوانی دوباره اطلاعات یادگرفته شده می باشد.با توجه شیوع اختلالات یادگیری به ویژه در سنین بالا این مطالعه با هدف بررسی اثر عصاره هیدروالکلی بابونه بر میزان حافظه اجتنابی موشهای صحرایی انجام گردید.مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی از 48 موش صحرایی ...
بیشتر
اهداف: حافظه و یادگیری یکی از اعمال پیچیده مغزی و مکانیسمی برای کدبندی، ذخیره سازی و فراخوانی دوباره اطلاعات یادگرفته شده می باشد.با توجه شیوع اختلالات یادگیری به ویژه در سنین بالا این مطالعه با هدف بررسی اثر عصاره هیدروالکلی بابونه بر میزان حافظه اجتنابی موشهای صحرایی انجام گردید.مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی از 48 موش صحرایی نر بالغ که به 6 گروه شامل کنترل، شاهد1(تیمار با سالین)، شاهد 2 (قرار گرفتن در شاتل باکس) و سه دسته تجربی دریافت کننده درون صفاقی دوزهای mg/kg100،200 و400 عصاره هیدروالکلی گیاه بابونه تقسیم شدند استفاده گردید. تجویزها برای 15روز انجام گردید و جهت سنجش میزان حافظه و یادگیری از دستگاه شاتل باکس استفاده شد و مدت زمان تاخیر در ورود و مدت زمان ماندن در اتاقک تاریک شاتل باکس ثبت گردید. نتایج با استفاده از نرم افزار22- SPSS و با کمک آزمونهای ANOVA و توکی آنالیز گردیدند. معناداری اختلاف دادهها در سطح05/0≥p در نظر گرفته شد.نتایج: نتایج حاصل از آنالیز دادهها نشان داد دوزهای mg/kg200 و400 عصاره بابونه باعث افزایش معنادار در مدت زمان تاخیر در ورود به بخش تاریک و دوزهای mg/kg100، 200و400 عصاره بابونه باعث کاهش معنادار در مدت زمان حضور در بخش تاریک شاتل باکس در مرحله به خاطرآوری در سطح 001/0P≤ نسبت به گروه کنترل می گرددنتیجه گیری : نتایج نشان داد عصاره بابونه باعث تقویت حافظه اجتنابی در موشهای صحرایی می شود که این اثر را احتمالا به دلیل داشتن ترکیبات فلاونوئیدی، آنتی اکسیدانی و فیتواستروژنیک اعمال می نماید.
ایمنی شناسی و بیوشیمی
فرنوش انوشا؛ باقر سید علیپور؛ علی طراوتی؛ منیره موحدی
دوره 25، شماره 5 ، آذر و دی 1397، ، صفحه 649-658
چکیده
اهداف: سمیت فلزات و ترکیبات آن توسط خواص فیزیکوشیمیایی تعیین می شود. بنابراین، فلزات ممکن است برای اتصال به سایت های بیولوژیکی به رقابت بپردازند و در نتیجه باعث عملکرد نادرست ماکرومولکول های بیوشیمیایی شوند. این مطالعه با هدف بررسی سمیت نانوذره نیکل در مقایسه با کلرید نیکل بر فعالیت آنزیم های کبدی و بررسی تغییرات هیستوپاتولوژی بافت ...
بیشتر
اهداف: سمیت فلزات و ترکیبات آن توسط خواص فیزیکوشیمیایی تعیین می شود. بنابراین، فلزات ممکن است برای اتصال به سایت های بیولوژیکی به رقابت بپردازند و در نتیجه باعث عملکرد نادرست ماکرومولکول های بیوشیمیایی شوند. این مطالعه با هدف بررسی سمیت نانوذره نیکل در مقایسه با کلرید نیکل بر فعالیت آنزیم های کبدی و بررسی تغییرات هیستوپاتولوژی بافت کبد در موش صحرایی نر انجام شد.مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، 48 سر موش صحرایی نر بالغ به 6 گروه تجربی، یک گروه کنترل ویک گروه شم تقسیم شدند. گروه های تجربی، نانوذرات نیکل و کلرید نیکل با غلظت 5 ، 15 و 25 میلی گرم بر کیلوگرم به صورت درون صفاقی دریافت کردند. پس از یک هفته تزریق، خون و نمونه بافتی جهت آنالیز جمع آوری شد. سنجش فعالیت آنزیم های کبدی و مطالعات هیستوپاتولوژی انجام شد. نتایج با استفاده از آنوا وتست تعقیبی توکی آنالیز شد.یافته ها: فعالیت آنزیم های ASTوALP در دوزهای مختلف نانوذره نیکل و کلرید نیکل و فعالیت LDH در دوزهای مختلف کلرید نیکل تغییرات معنی داری در گروه های مورد مطالعه نشان داد (05/0p
فیزیولوژی و فارماکولوژی
فرانک جعفری؛ امید غلامی؛ اکبر پژهان؛ بهاره امین؛ صمد ناظمی
دوره 25، شماره 4 ، مهر و آبان 1397، ، صفحه 546-554
چکیده
سابقه و هدف: دردهای مزمن و نوروپاتی که در اثر آسیب یا اختلال در عملکرد سیستم حسی پیکری ایجاد میشود، یکی از مشکلات بهداشتی مهم بوده و افراد زیادی از این بیماری رنج میبرند. هدف از این مطالعه بررسی اثر آمبلیپرنین بر علائم رفتاری درد نوروپاتی در مدل نوروپاتی بستن مزمن عصب سیاتیک (CCI) در موش صحرایی نر بالغ بود.مواد و روشها: تعداد 24 ...
بیشتر
سابقه و هدف: دردهای مزمن و نوروپاتی که در اثر آسیب یا اختلال در عملکرد سیستم حسی پیکری ایجاد میشود، یکی از مشکلات بهداشتی مهم بوده و افراد زیادی از این بیماری رنج میبرند. هدف از این مطالعه بررسی اثر آمبلیپرنین بر علائم رفتاری درد نوروپاتی در مدل نوروپاتی بستن مزمن عصب سیاتیک (CCI) در موش صحرایی نر بالغ بود.مواد و روشها: تعداد 24 موش صحرایی نر نژاد ویستار (250±20 گرم) به صورت تصادفی به 3 گروه تقسیم شدند: گروه شم، گروه CCI و گروه CCI + آمبلیپرنین (100µg/rat)؛ تزرق دارو و حامل از روز قبل از جراحی تا روزسوم بعد از عمل به مدت 4 روز و به روش تزریق مستقیم داخل نخاعی انجام گرفت. تستهای رفتاری فون فری و هات پلیت در روز قبل از جراحی و روزهای 2، 4، 7، 10 و 14 بعد از جراحی انجامگرفت. نتایج به صورت میانگین و SEM گزارش شدند (P
مریم عیدی؛ الهام حاجیان؛ حسین عباسپور
دوره 24، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1396، ، صفحه 63-69
چکیده
هدف:سنگ کلیه یک بیماری جهانی است. در طب سنتی ایران، گیاهان دارویی بسیاری برای درمان سنگهای کلیوی استفاده میشوند. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر عصاره هیدرومتانلیبذرتره خوراکی بر درمان سنگ کلیه القاء شده توسط اتیلن گلیکول در موشهای صحرایی نر نژاد ویستار است.
مواد و روشها:در پژوهش تجربی حاضر، نخست عصارة هیدرومتانولی (80 درصد) گیاه ...
بیشتر
هدف:سنگ کلیه یک بیماری جهانی است. در طب سنتی ایران، گیاهان دارویی بسیاری برای درمان سنگهای کلیوی استفاده میشوند. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر عصاره هیدرومتانلیبذرتره خوراکی بر درمان سنگ کلیه القاء شده توسط اتیلن گلیکول در موشهای صحرایی نر نژاد ویستار است.
مواد و روشها:در پژوهش تجربی حاضر، نخست عصارة هیدرومتانولی (80 درصد) گیاه در غلظتهای 100، 200 و 300 میلیگرم بر کیلوگرم تهیه شد. کریستالیزاسیوناگزالات کلسیم با اضافهکردن کلرید آمونیوم و اتیلن گلیکول در آب آشامیدنی بهترتیب بهمدت 3 و 35 روز القاء شد. گروه شاهد توسط آب آشامیدنی تیمار شدند. گروههای تجربی علاوه بر آب آشامیدنی حاوی کلرید آمونیوم و اتیلن گلیکول، توسط عصارة گیاه به روش خوراکی به مدت 38 روز تیمار شدند. سپس، حیوانات توزین و توسط اتر بیهوش شده و نمونهگیری خون از قلب انجام شد، کلیه و کبد خارج و توزین شدند. مقاطع بافتی نمونههای کلیه توسط هماتوکسیلین-ائوزین رنگآمیزی شدند. تعداد کریستالهای اگزالات کلسیم در مقاطع کلیه و پارامترهای سرم اندازه گیری شدند.
یافتهها:نتایج نشان داد که تیمار خوراکی عصاره گیاه موجب کاهش مؤثر ضریب کلیوی، تعداد کریستالهای اگزالات کلسیم در بافت کلیه، سطح سرمی آنزیمهای آسپارتات آمینوترانسفراز، آلانین آمینوترانسفراز و کراتینین و افزایش سطح پروتئین توتال سرم در حیوانات تجربی در مقایسه با گروه کنترل بیمار میشود.
نتیجهگیری:بنابراین، عصارة ترة خوراکی موجب بهبود علایم سنگ کلیه در موشهای صحرایی بیمار شده است. لذا، تحقیق حاضر کاربرد سنتی گیاه ترة خوراکی را برای درمان سنگ کلیه تأیید میکند.
فیزیولوژی ورزشی
مریم شعبانی؛ محمد شرافتی مقدم؛ فرهاد دریانوش؛ حامد علی زاده پهلوانی
دوره 24، شماره 5 ، آذر و دی 1396، ، صفحه 305-310
چکیده
اهدافتروپونین قلبی شاخصی قلبی است که در تشخیص بیماریهای قلبی نقش حیاتی دارد و نشان داده شده است که فعالیت ورزشی تأثیر بهسزایی بر سطوح این پروتئین دارد. هدف از مطالعة حاضر، مقایسة تأثیر چهار هفته تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) و تداومی بر سطوح تروپونین T بافت قلبی در موشهای صحرایی نر سالم است.
مواد و روشهادر این پژوهش، 36 سرموش صحرایی ...
بیشتر
اهدافتروپونین قلبی شاخصی قلبی است که در تشخیص بیماریهای قلبی نقش حیاتی دارد و نشان داده شده است که فعالیت ورزشی تأثیر بهسزایی بر سطوح این پروتئین دارد. هدف از مطالعة حاضر، مقایسة تأثیر چهار هفته تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) و تداومی بر سطوح تروپونین T بافت قلبی در موشهای صحرایی نر سالم است.
مواد و روشهادر این پژوهش، 36 سرموش صحرایی نر دو ماهه از نژاد ویستار با میانگین وزن 20±180 گرم انتخاب و بهروش تصادفی به سه گروه فعالیت هوازی (12 سر)، فعالیت تناوبی با شدت بالا (12 سر) و کنترل (12 سر) تقسیم شدند. گروه آزمایش پنج روز در هفته مطابق با برنامة تمرینی بهمدت چهار هفته به فعالیت ورزشی پرداختند. پس از چهار هفته تمرین، برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون آماری آنوای یکطرفه استفاده شد. سطح معناداری تحقیق حاضر 05/0 است.
یافتههابین میانگین تروپونین در گروههای کنترل، تمرین هوازی و تمرین تناوبی با شدت بالا تفاوت معناداری وجود نداشت.
نتیجهگیریبر اساس یافتههای این تحقیق، میزان تروپونین T در هیچکدام از گروهها تغییر معناداری نداشت. بهنظر میرسد فعالیت ورزشی HIIT و تمرینات هوازی با مدت زمان چهار هفته منجر به آسیب بافت قلبی نمیشود.
فیزیولوژی و فارماکولوژی
فرشته ایرانمنش؛ امیر موساییامین؛ امیر رهنما؛ علی اکبر ملکی راد؛ علی شمسی زاده
دوره 24، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1396، ، صفحه 149-156
چکیده
اهداف: علل برخی بیماریهای کبدی ناشناخته است، ولی بیشک عوامل اکسیدکننده نقش مهمی در ایجاد تغییرات پاتولوژیکی کبد دارد. پسته با نام علمی Pistacia Vera دارای ترکیباتی با خواص آنتیاکسیدانی مثل کوآنزیم 10، ویتامین E و بتاکاروتن است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثر عصارة هیدروالکلی پسته بر میزان آنزیمهای کبدی متعاقب القای مسمومیت کبدی طراحی ...
بیشتر
اهداف: علل برخی بیماریهای کبدی ناشناخته است، ولی بیشک عوامل اکسیدکننده نقش مهمی در ایجاد تغییرات پاتولوژیکی کبد دارد. پسته با نام علمی Pistacia Vera دارای ترکیباتی با خواص آنتیاکسیدانی مثل کوآنزیم 10، ویتامین E و بتاکاروتن است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثر عصارة هیدروالکلی پسته بر میزان آنزیمهای کبدی متعاقب القای مسمومیت کبدی طراحی شده است.
مواد و روشها: این مطالعة تجربی، با تعداد 40 سرموش صحرایی نر (وزن 200-250 گرم) در پنج گروه انجام شد. برای القای مسمومیت کبدی از تتراکلریدکربن (Ccl4) استفاده شد. در گروه سالم هیچ مداخلهای انجام نشد. در گروه حلال، تتراکلرید کربن 50 درصد بهصورت داخل صفاقی تزریق شد. گروههای درمان عصارة هیدروالکلی پسته با دوزهای 10، 50 و 100 میلیگرم بر کیلوگرم را به مدت 28 روز دریافت کردند. میزان فعالیت پلاسمایی آنزیمهای آلانین آمینو ترانسفراز، آسپارتات آمینو ترانسفراز و آلکالین فسفاتاز و غلظت پلاسمایی پروتئین توتال و لیپوپروتئین با چگالی کم و چگالی زیاد اندازهگیری شد.
یافتهها: گاواژ دوزهای مختلف عصارة پسته در موشهای مسمومشده با تتراکلرید کربن، باعث کاهش میزان فعالیت پلاسمایی آنزیمهای آلانین آمینو ترانسفراز، آسپارتات آمینو ترانسفراز، همچنین کاهش غلظت پلاسمایی لیپوپروتئین با چگالی کم شد، اما بر غلظت پروتئین توتال و لیپوپروتئین با چگالی زیاد و فعالیت پلاسمایی آلکالین فسفاتاز تأثیری نداشت.
نتیجهگیری: مطالعة حاضر نشان داد که تجویز عصارة هیدروالکلی پسته مسمومیت کبدی ناشی از تتراکلرید کربن را بهبود میبخشد. البته، کاربرد درمانی آن برای نارساییهای کبدی نیاز به تحقیقات بیشتری دارد.
فیزیولوژی و فارماکولوژی
ندا مولائی؛ مهدی صادق؛ محمدرضا پالیزوان؛ مهدیه موندنی زاده؛ نرگس السادات حائری
دوره 24، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1396، ، صفحه 17-27
چکیده
اهداف با توجه به افزایش سوءمصرف اپیوئیدها در بین زنان و آثار پاتوفیزیولوژیکی مواجهة مزمن اپیوئیدها بر مادران که ممکن است غیرمستقیم فرزندان آنها را تحت تأثیر قراردهد، در این مطالعه پیامدهای مصرف مزمن مرفین و ترک آن پیش از شروع بارداری بر حافظة فضایی، حافظة جتنابی و تمایل به مصرف مرفین فرزندان نسل اول بررسی شده است.
مواد و روشها ...
بیشتر
اهداف با توجه به افزایش سوءمصرف اپیوئیدها در بین زنان و آثار پاتوفیزیولوژیکی مواجهة مزمن اپیوئیدها بر مادران که ممکن است غیرمستقیم فرزندان آنها را تحت تأثیر قراردهد، در این مطالعه پیامدهای مصرف مزمن مرفین و ترک آن پیش از شروع بارداری بر حافظة فضایی، حافظة جتنابی و تمایل به مصرف مرفین فرزندان نسل اول بررسی شده است.
مواد و روشها دوازده سر موش صحرایی مادة ویستار بهصورت تصادفی به دو گروه تقسیم شد. گروه مادران مرفینی دو ماه محلول مرفین (mg/ml 4/0) و گروه مادران کنترل آب معمولی دریافت کردند. یک ماه پس از قطع مصرف مرفین جفتگیری مادهها انجام شد. بعد از زایمان، فرزندان بهصورت مجزا در گروههای نر و ماده تقسیم و بهعنوان گروههای هدف مطالعه استفاده شد. حافظة فضایی با ماز آبی موریس، حافظة جتنابی با شاتل باکس و تمایل به مصرف مرفین با اندازهگیری مصرف اختیاری محلول مرفین بررسی شد.
یافتهها میانگین مصرف روزانة محلول مرفین در فرزندان نر و مادة مادران مرفینی بهصورت معناداری بالاتر از فرزندان نر و مادة مادران کنترل بود (05/0 <P). نتایج یادگیری در ماز آبی نشان داد که فرزندان نر مادران مرفینی بهطور معناداری نسبت به فرزندان نر گروه کنترل مسافت و زمان بیشتری را برای رسیدن به سکو صرف میکنند (01/0 <P). همچنین، در آزمون بهخاطرآوری نیز فرزندان نر مادران مرفینی در مقایسه با فرزندان نر مادران کنترل دفعات کمتری از محل سکو عبور کردهاند (001/0 <P). تفاوت معناداری بین گروههای آزمایشی در میزان یادگیری اجتنابی وجود نداشت (05/0 >P).
نتیجهگیری مطالعة حاضر نشان داد مصرف مزمن مرفین پیش از بارداری، سبب اختلال در حافظة فضایی فرزندان نر شد. همچنین، تمایل به مصرف مرفین در فرزندان نر و ماده را افزایش داد.
حمید محمد صادقی؛ علیرضا وحیدی؛ محمدابراهیم رضوانی؛ منصور اسمعیلی دهج؛ علی علی آبادی
دوره 23، شماره 2 ، خرداد و تیر 1395، ، صفحه 281-289
چکیده
زمینه و هدف:بخشی از اثر ضد دیابتی گیاهان داروئی به فلاوونوئید های موجود در آنها مرتبط است. از آنجاییکه فلاوونوئید های متفاوتی در گیاهان دیده شده است، اثر سالویجنین که یک فلاوونوئید موجود در این گیاه است را مورد بررسی قرار دادیم. مواد و روش ها:پس از عصاره گیری از گیاه با روش کروماتوگرافی ستونی سالویجنین استخراج گردید. با تزریق استرپتوزوتوسین ...
بیشتر
زمینه و هدف:بخشی از اثر ضد دیابتی گیاهان داروئی به فلاوونوئید های موجود در آنها مرتبط است. از آنجاییکه فلاوونوئید های متفاوتی در گیاهان دیده شده است، اثر سالویجنین که یک فلاوونوئید موجود در این گیاه است را مورد بررسی قرار دادیم. مواد و روش ها:پس از عصاره گیری از گیاه با روش کروماتوگرافی ستونی سالویجنین استخراج گردید. با تزریق استرپتوزوتوسین (mg/kg70)، موش های صحرایی دیابتی شدند. حیوانات گروه کنترل، حلال سالویجنین و گروه های تیمار دوزهای 5، 10 و 25 میلی گرم بر کیلوگرم سالویجنین را به مدت یک ماه دریافت نمودند. پس از پایان تیمار از حیوانات خونگیری و کمیت های قند خون ناشتا، پروفایل چربی و میزان انسولین خون اندازه گیری شد. برای اندازه گیری ها از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و پس آزمون اختصاصی آن استفاده شد. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که تیمار با سالویجنین، قند خون ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله و سطح چربی های خون را به شکل معنی داری کاهش می دهد. از طرف دیگر سطح انسولین و HDL در خون این حیوانات نسبت به گروه کنترل افزایش یافت.
سپیده تربالی؛ شیوا خضری
دوره 22، شماره 5 ، آذر و دی 1394، ، صفحه 815-822
چکیده
زمینه و هدف: افسردگی از شایعترین علایم روان شناختی در بیماران مالتیپل اسکلروزیس (MS) میباشد. علّت دقیق میزان بالای افسردگی در این بیماران ناشناخته است و ترکیبی از فاکتورهای نورولوژیکی ازجمله از بین رفتن پوشش عصب وعوامل روانی-اجتماعی دخیل هستند. هیپوکمپ از جمله بخشهای مغز است که به بیماریهای نورولوژیکی حسّاس بوده و در اختلالات ...
بیشتر
زمینه و هدف: افسردگی از شایعترین علایم روان شناختی در بیماران مالتیپل اسکلروزیس (MS) میباشد. علّت دقیق میزان بالای افسردگی در این بیماران ناشناخته است و ترکیبی از فاکتورهای نورولوژیکی ازجمله از بین رفتن پوشش عصب وعوامل روانی-اجتماعی دخیل هستند. هیپوکمپ از جمله بخشهای مغز است که به بیماریهای نورولوژیکی حسّاس بوده و در اختلالات خلقی از جمله افسردگی نقش بسزایی دارد. لذا، مطالعهی حاضر با هدف تعیین اثرات ویتامین 3Dبر بهبود افسردگی در مدل تجربی بیماری MS انجام گردید.
مواد و روش ها: برای ایجاد دمیلیناسیون، 2 میکرولیتر لیزولسیتین به کمک استرئوتاکس در ناحیهی هیپوکمپ پشتی موش صحرایی تزریق شد. حیوانات تحت درمان با ویتامین، به مدّت7، 14 و 21 روزμg/kg5 ویتامین 3Dرا به صورت داخل صفاقی دریافت نمودند. جهت بررسی افسردگی از آزمون تست شنای اجباری استفاده گردید.
یافتهها: تجویز لیزولسیتین به عنوان القا کنندهی بیماری MS سبب دمیلیناسیون و افسردگی گردید. به طوری که زمان بیحرکتی به عنوان شاخص افسردگی در تست شنای اجباری در روزهای 14 و 21 روز پس از ضایعه افزایش معناداری را نسبت به گروه کنترل نشان داد. مصرف ویتامین 3 Dبه مدّت 14 و 21 روز منجر به کاهش معنادار زمان بیحرکتی در مقایسه با گروه دریافت کنندهی لیزولسیتین گردید.
نتیجهگیری: به نظر میرسد که تجویز ویتامین 3Dبا دوز μg/kg5 میتواند اختلال افسردگی را در مدل تجربی بیماری MSبهبود بخشد. با این حال، ارزیابی اثرات ویتامین 3Dبر روی افسردگی در بیماران مبتلا بهMS، نیازمند مطالعات گستردهتری میباشد.
سید ابراهیم حسینی؛ سارا حمزوی؛ حیدر آقا بابا
دوره 22، شماره 4 ، مهر و آبان 1394، ، صفحه 557-564
چکیده
زمینه وهدف: استرس واضطراب که از اختلالات مهم و شایع در جوامع انسانی می باشند، زمینه ساز بسیاری از بیماریهای دیگر به حساب می آیند. با توجه به عوارض نسبتا زیاد داروهای آرامبخش و ضد اضطراب شیمیایی، تمایل به استفاده از داروهای گیاهی در درمان اختلالات اضطرابی رو به افزایش است و این مطالعه نیز با هدف بررسی اثر عصارهی الکلی ...
بیشتر
زمینه وهدف: استرس واضطراب که از اختلالات مهم و شایع در جوامع انسانی می باشند، زمینه ساز بسیاری از بیماریهای دیگر به حساب می آیند. با توجه به عوارض نسبتا زیاد داروهای آرامبخش و ضد اضطراب شیمیایی، تمایل به استفاده از داروهای گیاهی در درمان اختلالات اضطرابی رو به افزایش است و این مطالعه نیز با هدف بررسی اثر عصارهی الکلی شقایق وحشی بر میزان اضطراب در مدل ماز صلیبی، سطح پلاسمایی کورتیکوسترون و وزن در موشهای صحرایی انجام گرفت. مواد و روشها: دراین مطالعه ی تجربی از 56 سرموش صحرایی نر بالغ استفاده شد که به صورت تصادفی به 7گروه 8 تایی شامل گروه های کنترل (فاقد تیمار)، شاهد1 (دریافت کننده آب مقطر)، شاهد2(قرارگیری در مازصلیبی) و سه دسته ی تجربی دریافت کننده ی درون صفاقی دوزهای 100،200 و 400 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره ی الکلی شقایق وحشی تقسیم شدند. جهت سنجش اضطراب از تست ماز صلیبی استفاده شد و تعداد دفعات حضور موش ها در بازوهای باز و بسته ی ماز، مشخص و میزان پلاسمایی و وزن حیوانات اندازه گیری گردید و نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 18 و با کمک آزمونهای آماری تجزیه واریانس یکطرفه و تست پیگیری توکی و در سطح معناداری 5 صدم مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند . یافته ها: داده های این بررسی نشان داد که عصارهی الکلی در تمام دوزهای مصرفی باعث افزایش تعداد دفعات ورود به بازوی باز و ماز و افزایش وزن حیوانات در سطح 5 صدم میگردد و تنها دردوزهایmg/kg 200 و 400 باعث کاهش سطح پلاسمایی کورتیکوسترون در سطح 05/ می شود. نتیجه گیری: عصارهی الکلی گیاه شقایق وحشی احتمالا باعث کاهش سطح اضطراب و کورتیکوسترون و افزایش وزن حیوانات میگردد.
مریم صالحی؛ مهوش جعفری؛ علیرضا عسگری
دوره 21، شماره 6 ، آذر و دی 1393، ، صفحه 1081-1089
چکیده
زمینه و هدف: دیازینون یکی از مهم ترین ارگانوفسفره هایی است که به طور وسیع در کشاورزی استفاده می شود. ویتامین های Eو C به عنوان آنتی اکسیدان های بالقوه، سلول ها را از استرس اکسیداتیو محافظت می کنند. هدف از این مطالعه بررسی نقش ویتامین های EوC درکاهش استرس اکسیداتیو ناشی از دیازینون در کبد موش صحرایی است.
مواد و روش ها: در مطالعه تجربی ...
بیشتر
زمینه و هدف: دیازینون یکی از مهم ترین ارگانوفسفره هایی است که به طور وسیع در کشاورزی استفاده می شود. ویتامین های Eو C به عنوان آنتی اکسیدان های بالقوه، سلول ها را از استرس اکسیداتیو محافظت می کنند. هدف از این مطالعه بررسی نقش ویتامین های EوC درکاهش استرس اکسیداتیو ناشی از دیازینون در کبد موش صحرایی است.
مواد و روش ها: در مطالعه تجربی حاضر، موش های صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به 6 گروه تقسیم شدند. گروه کنترل (روغن ذرّت به عنوان حلاّل دیازینون)، گروه دیازینون (mg/kg 100)، گروه ویتامین E (mg/kg 150)، گروه ویتامین C (mg/kg 200) و گروه دیازینون- ویتامین E و گروه دیازینون- ویتامین C را به صورت تزریق داخل صفاقی دریافت کردند. 24 ساعت بعد از تزریق، موش ها توسّط اتر بیهوش و بافت کبد به سرعت جدا شد. پس از هموژنه کردن بافت ها، فعّالیّت آنزیم های سوپراکسیددیسموتاز (SOD)، کاتالاز (CAT)، گلوتاتیون S- ترانسفراز (GST) و لاکتات دهیدروژناز (LDH) و غلظت های گلوتاتیون (GSH) و مالون دی آلدئید (MDA) از طریق روش های بیوشیمیایی تعیین شدند. معنی دار بودن نتایج توسّط آنالیز واریانس (ANOVA) به همراه تست توکی تعیین شد.
یافته ها: دیازینون باعث افزایش فعّالیّت آنزیم های SOD،CAT ، LDHوGST ، افزایش غلظت MDA و کاهش غلظت GSH در کبد می شود. تجویز ویتامین هایE وC مانع تغییرات این پارامترها می شود.
نتیجه گیری: ویتامین هایE وC به عنوان آنتی اکسیدان از طریق پاکسازی رادیکال های آزاد در کبد باعث کاهش استرس اکسیداتیو ناشی از دیازینون به طور ناقص می شود.
مریم نورشاهی؛ سمانه کنشلو؛ مهدی هدایتی؛ مصطفی بارانچی؛ نفیسه امین الاسلام؛ جواد نعمتی
دوره 21، شماره 6 ، آذر و دی 1393، ، صفحه 1113-1122
چکیده
زمینه و هدف: کشش مکانیکی حاصل از فعّالیّت مقاومتی، میتواند موجب تحریک پروتئینهای اسکلت سلولی حسّاس به کشش شود. همچنین فعّالیّت مقاومتی سبب تحریک فاکتورهای التهابی میشود. ازاینرو، هدف از پژوهش حاضر بررسی تغییرات و ارتباط بین شاخصهای التهابی و هایپرتروفیک به یک جلسه فعّالیّت مقاومتی در موشهای صحرایی نر بود.
مواد و روشها: ...
بیشتر
زمینه و هدف: کشش مکانیکی حاصل از فعّالیّت مقاومتی، میتواند موجب تحریک پروتئینهای اسکلت سلولی حسّاس به کشش شود. همچنین فعّالیّت مقاومتی سبب تحریک فاکتورهای التهابی میشود. ازاینرو، هدف از پژوهش حاضر بررسی تغییرات و ارتباط بین شاخصهای التهابی و هایپرتروفیک به یک جلسه فعّالیّت مقاومتی در موشهای صحرایی نر بود.
مواد و روشها: دوازده سر موش نر نژاد ویستار سه ماهه بهطور تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. گروه تجربی پروتکل فعّالیّت مقاومتی شامل بالا رفتن از نردبان ۱ متری، سه ست و در هر ست سه تکرار (با وزنههایی معادل 50%، 75% و 100% وزن بدن خود موش) را اجرا کردند. گروه کنترل در آزمایشگاه بدون انجام ورزش نگهداری شدند. دوازده ساعت پس از پایان جلسه فعّالیّت، موشها با ترکیبی از کتامین/زایلوزین بیهوش شدند. خونگیری به طور مستقیم از قلب انجام شد و همچنین عضله نعلی تشریح و خارج گردید. میزان وینکولین در نمونه بافت عضله پس از هوموژناسیون و میزان اینترلوکین-17 در نمونههای سرم با روش الایزا سنجش شدند. کراتین کیناز سرمی با روش رنگ سنجی آنزیمی اندازهگیری شد. از آزمون تی مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. سطح معنیداری 05/0=α درنظرگرفته شد.
یافتهها: تفاوت معنیداری بین گروه کنترل و تجربی در میزان وینکولین، IL-17 و کراتین کیناز دیده نشد (05/0
سید ابراهیم حسینی
دوره 21، شماره 4 ، مهر و آبان 1393، ، صفحه 613-620
چکیده
زمینه و هدف: درد، احساس نا مطلوبی است که همراه با آسیب بافتی بهوجودمیآید ، باتوجه به عوارض داروهای ضد درد ، این مطالعه با هدف بررسی اثر موسیقی بر میزان درد صورتگرفت.
مواد و روشها: این یک مطالعهی تجربی است که در سال 1393 در دانشگاه علوم و تحقیقات فارس بر روی 24 سر موش نر صحرایی در گروههای شاهد و 2 دستهی تجربی انجامگرفت. دراین ...
بیشتر
زمینه و هدف: درد، احساس نا مطلوبی است که همراه با آسیب بافتی بهوجودمیآید ، باتوجه به عوارض داروهای ضد درد ، این مطالعه با هدف بررسی اثر موسیقی بر میزان درد صورتگرفت.
مواد و روشها: این یک مطالعهی تجربی است که در سال 1393 در دانشگاه علوم و تحقیقات فارس بر روی 24 سر موش نر صحرایی در گروههای شاهد و 2 دستهی تجربی انجامگرفت. دراین بررسی، گروه شاهد تحت تزریق فرمالین 5/2 درصد به کف پای راست و گروههای تجربی نیز از20 دقیقه قبل از تزریق فرمالین تا پایان زمان آزمایش تحت تاثیر موسیقیهای آرام بیشتاب و تندِ دوان قرارگرفتند. میزان درد در مدت زمان یک ساعت و درفواصل 5 دقیقهای اندازهگیریگردید و دادهها با استفاده ازآزمونهای ANOVA و Tukey و با کمک نرمافزار 18SPSS ارزیابیشدند.
یافتهها: نتایج نشانداد که موسیقی آرام، باعث کاهش معنادار درد حاد(05/0≥p ) و مزمن (001/0≥p) و موسیقی تند موجب کاهش درد در مرحلهی مزمن(001/0≥p) میشود.
نتیجهگیری: موسیقی احتمالاً از طریق سیستمهای اوپیوئیدی و دوپامینی مغز باعث کاهش میزان درد میشود.
تهمینه پیروی؛ شیوا روشن میلانی؛ سیامک سلامی؛ محمد قادری؛ علیرضا شمس
دوره 21، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1393، ، صفحه 461-476
چکیده
زمینه و هدف: هورمون آزادکننده گنادوتروپین (GnRH) علاوه بر هیپوتالاموس، در تخمدان هم تولید می شود و روی تمایز سلولی و ایجاد فولیکول های آترتیک تاثیر می گذارد. با توجه به این که مرگ سلول های گرانولوزا طی روند آترزی فولیکولی به واسطه پدیده آپوپتوز صورت می گیرد.ما در این مطالعه وقوع آپوپتوز در سلول های گرانولوزای فولیکول های تخمدان موش صحرایی ...
بیشتر
زمینه و هدف: هورمون آزادکننده گنادوتروپین (GnRH) علاوه بر هیپوتالاموس، در تخمدان هم تولید می شود و روی تمایز سلولی و ایجاد فولیکول های آترتیک تاثیر می گذارد. با توجه به این که مرگ سلول های گرانولوزا طی روند آترزی فولیکولی به واسطه پدیده آپوپتوز صورت می گیرد.ما در این مطالعه وقوع آپوپتوز در سلول های گرانولوزای فولیکول های تخمدان موش صحرایی را تحت تاثیر یکی از آگونیست هایGnRH یعنی بوسرلین استات مورد بررسی قرار می دهیم.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی موردی ـ شاهدی دوازده سر موش صحرایی نژاد ویستار ماده 25 روزه از خانه حیوانات به صورت غیر تصادفی و در دسترس تهیه و به دو گروه آزمایش و کنترل (6 n=) تقسیم شدند. موش های صحرایی گروه آزمایش و کنترل به ترتیب روزانه به مقدار mg/kg 2/0 بوسرلین و سرم فیزیولوژیک به مدت چهار روز دریافت کردند. 24 ساعت بعد از آخرین تزریق ، موش ها با دوز کشنده کلروفرم بیهوش ، سپس تخمدان ها خارج شدند .نمونه ها ابتدا در فرمالین 10% فیکس و پس از پاساژ با استفاده از میکروتوم دوار از آنها مقاطع پنج میکرونی تهیه شد. برای بررسی آپوپتوز در برش های بافتی از روش تانل پی او دی استفاده شد. سپس داده ها با استفاده از نرم افزار Graphpad instant و آزمون independent t-test آنالیز شدند و سطح معنی داری 05/0p≤ در نظر گرفته شد.
نتایج: نتایج به دست آمده نشان داد میانگین درصد سلول های آپوپتوتیک در گروه کنترل (52/0 ±14/2 ) و در گروه آزمایش (71/1± 75/3) و (0001/0 ≥P) بود. از نظر آماری این اختلاف افزایش معنی دار بود.
نتیجه گیری: این یافته ها بیانگر این مطلبند که بوسرلین ، آپوپتوز را در سلول های گرانولوزای فولیکول های تخمدان افزایش می دهد .
سید ابراهیم حسینی
دوره 20، شماره 3 ، مهر و آبان 1392، ، صفحه 359-366
چکیده
زمینه و هدف: نیکوتین آلکالوئیدی است که از طریق مصرف سیگار مورد استفاده میلیونها نفر در دنیا میباشد، این افراد همزمان در معرض انواعی از استرسزاها قرار دارند که اثراتی را بر بدن، از جمله سیستمهای اندوکرین دارد. لذا این مطالعه به بررسی اثرات تداخل عمل مصرف نیکوتین با استرس بیحرکتی بر میزان پلاسمایی کورتیکوسترون و ACTH در موشهای ...
بیشتر
زمینه و هدف: نیکوتین آلکالوئیدی است که از طریق مصرف سیگار مورد استفاده میلیونها نفر در دنیا میباشد، این افراد همزمان در معرض انواعی از استرسزاها قرار دارند که اثراتی را بر بدن، از جمله سیستمهای اندوکرین دارد. لذا این مطالعه به بررسی اثرات تداخل عمل مصرف نیکوتین با استرس بیحرکتی بر میزان پلاسمایی کورتیکوسترون و ACTH در موشهای صحرایی نر بالغ، پرداخته است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 70 سر موش صحرایی نر بالغ در گروههای کنترل، شم و تجربی مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه کنترل تحت هیچ تیماری قرار نگرفت. گروه شم فقط ml1 سرم فیزیولوژیک بهصورت درون صفاقی روزانه به مدت 5 روز دریافت داشت. 5 گروه تجربی در دستههای مختلف، روزانه به مدت 5 روز تحت تیمارهای نیکوتین به میزان 3/0، 5/0 و 1 میلیگرم بر کیلوگرم، بهصورت درون صفاقی، استرس بیحرکتی به مدت 2 ساعت، استرس بیحرکتی + نیکوتین به میزان mg/kg3/0، قرار گرفتند. در پایان روز ششم از ناحیه بطن قلب موشها، خونگیری به عمل آمد و میزان کورتیکوسترون و ACTH توسط روش رادیوایمونواسی اندازهگیری شد. دادهها با کمک برنامه آماری SPSS 18 آزمونهای تجزیه واریانس و توکی مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج بهدست آمده از این تحقیق نشان داد که، نیکوتین در دوزهای مختلف، استرس بیحرکتی و استرس بیحرکتی به همراه نیکوتین، باعث افزایش معنیدار کورتیکوسترون و ACTH در سطح 05/0P< میشوند.
نتیجهگیری: باتوجهبه نتایج این تحقیق میتوان نتیجه گرفت که، تأثیر همزمان استرس بیحرکتی با مصرف نیکوتین، باعث تقویت اثرات تحریکی نیکوتین و استرس بهتنهایی بر میزان کورتیکوسترون و ACTH میگردد.
درنا اژدری؛ مهرداد شریعتی؛ مختار مختاری
دوره 20، شماره 2 ، خرداد و تیر 1392، ، صفحه 133-141
چکیده
زمینه و هدف: امروزه مصرف ویتامین A برای رفع کمبود آن در بدن و یا رفع عارضههای پوستی بدون در نظر گرفتن اثرات جانبی آن رایج است. در این تحقیق تأثیر عصاره آبی - الکلی زعفران بر میزان آنزیمهای کبدی بهدنبال مسمومیت با ویتامین A مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: تحقیق حاصل یک مطالعه تجربی است: در این تحقیق حیوانات مورد آزمایش 48 سر ...
بیشتر
زمینه و هدف: امروزه مصرف ویتامین A برای رفع کمبود آن در بدن و یا رفع عارضههای پوستی بدون در نظر گرفتن اثرات جانبی آن رایج است. در این تحقیق تأثیر عصاره آبی - الکلی زعفران بر میزان آنزیمهای کبدی بهدنبال مسمومیت با ویتامین A مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: تحقیق حاصل یک مطالعه تجربی است: در این تحقیق حیوانات مورد آزمایش 48 سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد ویستار بود که به 6 گروه 8 تایی در قالب گروههای تجربی، کنترل و شاهد تزریق تقسیم شدند. حیوانات گروه کنترل هیچ تیمار دارویی دریافت نکرد. گروه شاهد فقط حلال عصاره دریافت کرد. گروه تجربی 1 عصاره آبی الکلی زعفران را به تنهایی با مقدار mg/kg50 به مدت 15 روز دریافت کرد. گروه تجربی 2 ویتامین A به میزان IU) 50000) بهمدت 15 روز دریافت کرد و گروههای تجربی 3 و 4 ابتدا ویتامین Aرا با مقدار روزانه IU) 50000) بهمدت 15 روز دریافت کردند. بعد از 15 روز ایجاد مسمومیت با ویتامین A، این گروهها عصاره آبی- الکلی زعفران را بهترتیب با مقادیر (mg/kg) 80 و 50 و بهمدت 21 روز دریافت کردند. پس از پایان دوره آزمایش از نمونههای خونی آماده شده برای اندازهگیری غلظت سرمی آنزیمهای کبدی، AST,ALT,ALP استفاده شد و نتایج بهدست آمده با استفاده از تستهای آماری آزمونهای آماری آنالیز واریانس یک طرفه به همراه آزمون تعقیبی توکی ارزیابی شدند. مرز استنتاج آماری 05/0>P در نظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج حاصله نشان داد میزان آنزیم AST، ALT، ALP درگروه تجربی 1 (دریافتکننده عصاره زعفران به تنهایی) نسبت به گروه کنترل و شاهد تفاوت معناداری را نشان نمیدهد. در گروههای تجربی2 (دریافتکننده ویتامین A به تنهایی) نسبت به گروه کنترل و شاهد تفاوت معناداری در مقدار آنزیمها در سطح 05/0>P مشاهده شد. در گروه تجربی 3 (دریافت کننده ویتامین A به همراه عصاره زعفران با مقدار mg/kg50) تفاوت معناداری نسبت به گروه تجربی 2 (دریافت کننده ی ویتامین A به تنهایی) در سطح 05/0P≤ مشاهده نشد. میزان آنزیم AST، ALT، ALP در گروه تجربی 4 (دریافت کننده ویتامین A به همراه عصاره زعفران با مقدار (mg/kg) 80 نسبت به گروه تجربی 2 (دریافت کننده ویتامین A به تنهایی) تفاوت معناداری در سطح 05/0>P نشان داد.
نتیجهگیری: احتمالاً عصاره آبی الکلی زعفران بهعلت دارا بودن ترکیبات آنتیاکسیدان باعث محافظت سلولهای کبدی در مقابل استرس اکسیداتیو وارده ناشی از اضافه بار ویتامین A شده و در نتیجه سطح آنزیمهای کبدی به حد طبیعی برمیگردد.
سهراب حاجی زاده؛ محمد جوان؛ محمدرضا بیگدلی؛ فیروزه علویان
دوره 19، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1391، ، صفحه 287-295
چکیده
زمینه و هدف: اخیراً نشان داده شده هیپراکسی نورموباریک اثر درمانی قابل ملاحظهای در درمان ایسکمی حاد دارد که اصطلاحاً پیش شرطیسازی نامیده میشود. به هر حال به خوبی مشخص نیست این پیششرطی در محیط زنده چگونه عمل میکند. در مطالعه حاضر اثر هیپراکسی نورموباریک متناوب بر بیان HIF1α در مدل سکته مغزی مورد مطالعه قرار گرفت.
مواد و روشها: ...
بیشتر
زمینه و هدف: اخیراً نشان داده شده هیپراکسی نورموباریک اثر درمانی قابل ملاحظهای در درمان ایسکمی حاد دارد که اصطلاحاً پیش شرطیسازی نامیده میشود. به هر حال به خوبی مشخص نیست این پیششرطی در محیط زنده چگونه عمل میکند. در مطالعه حاضر اثر هیپراکسی نورموباریک متناوب بر بیان HIF1α در مدل سکته مغزی مورد مطالعه قرار گرفت.
مواد و روشها: مطالعه از نوع تجربی بوده و حیوانات شامل4 گروه، هر گروه شامل 6 موش صحرایی بودند. غلظت اکسیژن استنشاقی اعمال شده در گروههای هیپراکسی 95 درصد روزانه 4 ساعت و به مدت 6 روز متوالی و در گروه کنترل با همان شرایط با غلظت اکسیژن 21 درصد (نورموکسی) بود. 24 ساعت بعد موشهای صحرایی گروه سکته به مدت 60 دقیقه تحت انسداد شریان کاروتید راست قرار گرفتند. پس از 24 ساعت از جریان خون مجدد، اسکور نقایص نورولوژیک مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتهها:نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که در گروه سکته نسبت به نورموکسی میزان پروتئین HIF1α افزایش مییافت؛ در حالیکه در گروه هیپراکسی نسبت به نورموکسی میزان این پروتئین تفاوت معناداری نداشت. در گروه هیپراکسی سکته افزایش معناداری در میزان HIF1α مشاهده شد. همچنین هیپراکسی امتیاز نقایص نورولوژی را از 83/8 درصد به 46/3 درصد کاهش داد.
نتیجهگیری: هیپراکسی به واسطه هیدروکسیلاسیون HIF1α موجب ناپایداری آن میشود. در گروه سکته با نرسیدن اکسیژن به سلولها، ازهیدروکسیله شدن و تخریب HIF1α جلوگیری میگردد. در گروه هیپراکسی سکته، سیتوکینهای التهابی با همکاری گونههای آزاد اکسیژن باعت القای افزایش بیان HIF1α میشوند.