احمد دلبری؛ رضا سلمان روغنی؛ سیدشهاب الدین طباطبایی
دوره 19، شماره 2 ، خرداد و تیر 1391، صفحه 96-108
چکیده
سکته مغزی یکی از شایع ترین بیماری های نورولوژیک تهدید کننده حیات و یکی از علل اصلی ناتوانی های شدید و خانه نشین شدن افراد می باشد. بروز سالیانه آن در ایران 149-113 نفر در هر 100000 نفر جمعیت برآورد شده و با مسن تر شدن جمعیت در سالهای آینده بر میزان آن افزوده خواهد شد.
علیرغم پیشرفت های اخیر در علوم اعصاب و پاره ای از داروهای موثر در کاهش عواقب ...
بیشتر
سکته مغزی یکی از شایع ترین بیماری های نورولوژیک تهدید کننده حیات و یکی از علل اصلی ناتوانی های شدید و خانه نشین شدن افراد می باشد. بروز سالیانه آن در ایران 149-113 نفر در هر 100000 نفر جمعیت برآورد شده و با مسن تر شدن جمعیت در سالهای آینده بر میزان آن افزوده خواهد شد.
علیرغم پیشرفت های اخیر در علوم اعصاب و پاره ای از داروهای موثر در کاهش عواقب سکته مغزی هنوز هم توانبخشی از مهمترین و موثرترین راهکار درمانی در مبتلایان به سکته مغزی میباشد. در این نوشتار سعی کردهایم تا اصول کلی توانبخشی، تازه ها، تجارب خود و واقعیت های موجود در ایران را با هدف ارتقا سطح دانش و بهبود کیفیت ارایه خدمات را شرح دهیم.
محمد وفایی؛ سیدرضا محبی؛ سیدرضا فاطمی؛ محسن واحدی؛ خاتون کریمی؛ اکرم صفایی؛ مارال ارکانی؛ محمدرضا زالی
دوره 19، شماره 2 ، خرداد و تیر 1391، صفحه 109-115
چکیده
زمینه و هدف: فاکتور رشد شبه انسولین 1، نقش مهمی در تقسیم رشد سلولی و مرگ برنامهریزی شده سلول ایفا میکند. پلیمورفیسم در این ژن سطح این هورمون راتغییر می دهد. این تغییر در افزایش خطر ابتلا به سرطان روده بزرگ مؤثر است. هدف از این مطالعه، ارزیابی میزان شیوع پلیمورفیسم ژن فاکتور رشد شبه انسولین 5742612rs در جامعه ایران و بررسی نقش این پلیمورفیسم ...
بیشتر
زمینه و هدف: فاکتور رشد شبه انسولین 1، نقش مهمی در تقسیم رشد سلولی و مرگ برنامهریزی شده سلول ایفا میکند. پلیمورفیسم در این ژن سطح این هورمون راتغییر می دهد. این تغییر در افزایش خطر ابتلا به سرطان روده بزرگ مؤثر است. هدف از این مطالعه، ارزیابی میزان شیوع پلیمورفیسم ژن فاکتور رشد شبه انسولین 5742612rs در جامعه ایران و بررسی نقش این پلیمورفیسم در افزایش خطر ابتلا به سرطان روده بزرگ است. مواد و روشها: در این مطالعه موردی- شاهدی، بهصورت تصادفی 110 نمونه خون بیمار مبتلا به سرطان روده بزرگ و 110 نمونه خون گروه شاهد مورد تحقیق قرار گرفت؛ و با روش PCR-RFLP تعیین ژنوتیپ شد. جهت تحلیل آماری از آزمون کای دو و نرم افزار 16 SPSS استفاده شد. یافته ها: نسبت شانس برای ژنوتیپ هتروزیگوت CT در مقابل ژنوتیپ طبیعی CC، 3/1 (37/6-3/0= فاصله اطمینان 95 درصد؛ 0.99=P) و برای ژنوتیپ موتانت TT در مقابل ژنوتیپ طبیعی CC نسبت شانس صفر محاسبه گردید. شیوع آلل موتانت T، بهطور متوسط 5/2 درصد محاسبه گردید. ارتباط معنی داری بین پلی مورفیسم ژن فاکتور رشد شبه انسولین 1 (5742612 rs) و افزایش ریسک ابتلا به سرطان روده بزرگ یافت نشد. (0.92=P). نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان میدهد که واریانت ژن فاکتور رشد شبه انسولین1 (5742612 rs)، فاکتور مستعدکننده ای برای ابتلا به سرطان روده بزرگ نمی باشد.
مهوش رقیبی؛ حوریه پیشوا؛ اصغر اکبری؛ شیده نارویی
دوره 19، شماره 2 ، خرداد و تیر 1391، صفحه 116-126
چکیده
زمینه و هدف: استئوآرتروز یکی از شایع ترین بیماری های مفصلی در سنین سالمندی است. مطالعه حاضر به منظور مقایسه اثربخشی همانندسازی پتانسیل عمل با لیزر کم توان در کاهش درد و بهبود عملکرد بیماران مبتلا به استئوآرتروز زانو انجام شد. مواد و روش ها: این کارآزمایی بالینی تصادفی دو سوکور در سال 1388 در زاهدان انجام شد. سی زن با استئوآرتروز زانو پس ...
بیشتر
زمینه و هدف: استئوآرتروز یکی از شایع ترین بیماری های مفصلی در سنین سالمندی است. مطالعه حاضر به منظور مقایسه اثربخشی همانندسازی پتانسیل عمل با لیزر کم توان در کاهش درد و بهبود عملکرد بیماران مبتلا به استئوآرتروز زانو انجام شد. مواد و روش ها: این کارآزمایی بالینی تصادفی دو سوکور در سال 1388 در زاهدان انجام شد. سی زن با استئوآرتروز زانو پس از اخذ رضایتنامه کتبی آگاهانه به روش تصادفی از طریق قرعه کشی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. در گروه لیزر از لیزر کم توان گالیوم- آرسناید با انرژی 9 ژول به مدت 6 دقیقه و در گروه همانندسازی پتانسیل عمل (APS: Action Potential Simulation) از APS با جریان 1 میلی آمپر برای 16 دقیقه استفاده شد. درمان به مدت 16 جلسه انجام شد. درد با مقیاس دیداری، عملکرد با مقیاس کاوس، دامنه فلکسیون زانو با گونیامتر، عملکرد فیزیکی با مقیاسWOMAC و آتروفی عضلانی و تورم با متر نواری قبل و بعد از درمان اندازهگیری شدند. از آزمون های تی زوج ها و تی مستقل برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. یافتهها: درد زانو در گروه لیزر از 58/1±75/7 به 5/1±37/5 و گروه APS از 19/1±5/7 به 38/1±75/6 و نمره عملکرد در گروه لیزر از 54/6±42 به 53/6±12/39 و گروه APSاز 21/11±37/43 به 86/8±62/39 کاهش یافت (0.05>P). کاهش درد در گروه لیزر نسبت به گروه APS قابل توجه بود (0.05>P).نتیجه گیری: نتایج نشان داد که یک دوره لیزر کمتوان و APS سبب کاهش درد و بهبود عملکرد زانو می شوند. هر چند لیزر در کاهش درد نسبت به APS مؤثرتر بود.
طاهره وزیری؛ ابوالفضل رحمانی ثانی؛ احمد اله آبادی؛ محمدحسین ساقی؛ رضا حکمت شعار
دوره 19، شماره 2 ، خرداد و تیر 1391، صفحه 127-135
چکیده
زمینه و هدف: فرایند بیوجذب بهعلت هزینه کم، در دسترس بودن، قابلیت استفاده مجدد از بیوجاذب، مصرف لجن اضافی حاصل از تصفیه خانههای فاضلاب کاربرد زیادی یافته است.هدف از انجام این مطالعه بررسی کارآیی لجن فعال خشک شده در حذف رنگ راکتیو اورنج 3 آر میباشد. مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع تجربی و آزمایشگاهی میباشد. جهت انجام آزمایشات ...
بیشتر
زمینه و هدف: فرایند بیوجذب بهعلت هزینه کم، در دسترس بودن، قابلیت استفاده مجدد از بیوجاذب، مصرف لجن اضافی حاصل از تصفیه خانههای فاضلاب کاربرد زیادی یافته است.هدف از انجام این مطالعه بررسی کارآیی لجن فعال خشک شده در حذف رنگ راکتیو اورنج 3 آر میباشد. مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع تجربی و آزمایشگاهی میباشد. جهت انجام آزمایشات محلول رنگی در سه غلظت 50 ، 100 ، 150 میلیگرم در لیتر تهیه شد. سپس محلولهای مورد نظر در تماس با غلظتهای 2/0، 4/0، 6/0، 8/0، 1 گرم از جاذب در زمانهای تماسهای مختلف (5/0، 1، 5/1، 2، 5/2 ،3 ساعت)، در( pH 12,7,4) قرار داده و از نرمافزار Excel برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد.یافته ها: با افزایش زمان ماند از نیم ساعت به سه ساعت کارآیی حذف از 56 درصد به 76 درصد افزایش یافت. بهطوریکه با افزایش وزن جاذب از 2/0 گرم به 8/0 گرم درصد حذف از 58 درصد به 72 درصد افزایش پیدا کرد. با افزایش غلظت رنگ اولیه از 50 تا 150 میلیگرم بر لیتر کارآیی حذف از 71 درصد به 62 درصد کاهش پیدا کرد. با افزایش pH میزان حذف رنگ کاهش نیز یافت. فرایند جذب از ایزوترم جذب مدل فروندلیخ با ضریب تعیین 0.952=R2 و از مدل سینتیکی درجه دو با ضریب تعیین 0.979=R2 تبعیت میکند. نتیجه گیری: با استفاده از این فنآوری جهت حذف رنگ از پسابهای صنایع ضمن استفاده بهینه از بیومس حاصل از تصفیه خانههای فاضلاب، به رفع مشکل رنگ دفعی به محیط زیست نیز کمک خواهد شد.
محمد سیداحمدی؛ حمید اراضی؛ مرجان کاری؛ احسان اصغری؛ رامبد خواجه ای
دوره 19، شماره 2 ، خرداد و تیر 1391، صفحه 136-145
چکیده
زمینه و هدف: تمرینات ویژه آماده سازی که با شدتهای بالا در فصل پیش از مسابقات انجام میشوند، ممکن است با اثر گذاری بر متغیرهای خونی، اثرات متفاوتی را بر عملکرد ورزشکار داشته باشند. هدف پژوهش حاضر، توصیف اثرات یک جلسه تمرینات ویژه آمادهسازی و مهارتی بر ایمنی هومورال و گلبولهای سفید خون بلافاصله و پس از یک فاصله استراحتی 24 ساعته ...
بیشتر
زمینه و هدف: تمرینات ویژه آماده سازی که با شدتهای بالا در فصل پیش از مسابقات انجام میشوند، ممکن است با اثر گذاری بر متغیرهای خونی، اثرات متفاوتی را بر عملکرد ورزشکار داشته باشند. هدف پژوهش حاضر، توصیف اثرات یک جلسه تمرینات ویژه آمادهسازی و مهارتی بر ایمنی هومورال و گلبولهای سفید خون بلافاصله و پس از یک فاصله استراحتی 24 ساعته طی تمرینات صخرهنوردی بوده است. مواد و روش ها: 10 ورزشکار صخرهنورد نخبه در این مطالعه نیمهتجربی شرکت کردند. آزمودنیها 95 دقیقه تمرینات ویژه آمادهسازی و مهارتی را انجام دادند. نمونهگیری خون وریدی قبل، بلافاصله و 24 ساعت پس از تمرین صورت گرفت. تجزیه و تحلیل آماری دادهها با کمک آزمون آماری تی همبسته و آزمون مدل خطی و با استفاده از نرم افزار SPSS (نسخه 18) صورت گرفت.یافتهها: نتایج نشان داد که بلافاصله پس از پایان جلسه فعالیت مقدار تمامی ایمونوگلوبینها کاهش یافت که این کاهش تنها در مورد ایمونوگلوبین G (0.05>P) معنادار بود. مقدار گلبولهای سفید خون نیز افزایش معناداری داشت (0.05>P). اما پس از یک دوره بازیافت 24 ساعته مقادیر IgG باز هم کاهش یافته به طوریکه نسبت به پیش و بلافاصله پس از فعالیت معنادار گردید (0.05>P). همچنین مقادیر ایمونوگلوبین M و ایمونوگلوبین A پس از این دوره استراحتی به طور معناداری نسبت به پیش و بلافاصله پس از فعالیت افزایش پیدا کرد(0.05>P) و مقدار گلبول سفید خون نیز پس از 24 ساعت تفاوت معناداری با مقدار قبل از فعالیت نداشتند (0.05<P) . نتیجهگیری: نتایج نشان داد که بلافاصله پس از جلسه فعالیت صخره نوردی، دوره استراحتی 24 ساعته میتواند در بازگرداندن متغیرهای ایمنی به مقدار پایه مؤثر باشد.
اسکندر رحیمی؛ مهدی مقرنسی؛ محسن پذیرایی
دوره 19، شماره 2 ، خرداد و تیر 1391، صفحه 146-155
چکیده
زمینه و هدف: افزایش هموسیستئین اخیراً بهعنوان یکی از عوامل خطر بیماریهای قلبی عروقی مطرح شده است. همچنین تمرینات ورزشی منظم و مصرف مکمل اسیدهای چرب امگا 3 در کاهش این بیماریها مؤثر دیده شده است. هدف این پژوهش، مطالعه اثر تعاملی 8 هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل اسیدهای چرب امگا 3 بر غلظت هموسیستئین پلاسما در مردان سالمند بود. مواد و ...
بیشتر
زمینه و هدف: افزایش هموسیستئین اخیراً بهعنوان یکی از عوامل خطر بیماریهای قلبی عروقی مطرح شده است. همچنین تمرینات ورزشی منظم و مصرف مکمل اسیدهای چرب امگا 3 در کاهش این بیماریها مؤثر دیده شده است. هدف این پژوهش، مطالعه اثر تعاملی 8 هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل اسیدهای چرب امگا 3 بر غلظت هموسیستئین پلاسما در مردان سالمند بود. مواد و روشها: این پژوهش از نوع تجربی و نمونه آماری آن 36 مرد سالمند غیر ورزشکار با دامنه سنی 37/3±37/57 سال بود. این مردان از بین سالمندان شهرستان گناوه بهصورت در دسترس انتخاب و بهطور تصادفی ساده به 4 گروه 9 نفری (تمرین با مصرف مکمل امگا 3، تمرین با مصرف دارونما، مصرف مکمل امگا 3 و مصرف دارونما) تقسیم شدند. پس از اخذ رضایتنامه آگاهانه کتبی برنامه تمرینی شامل 8 هفته تمرین هوازی و هر هفته 3 جلسه، به مدت (30 تا 45 دقیقه) و شدت مشخص (55 تا 70 درصد HRmax) اجرا شد. مقدار مصرف روزانه مکمل اسیدهای چرب امگا 3 ، 2000 میلیگرم بود. خونگیری پس از 14 ساعت ناشتایی قبل از شروع تحقیق و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی انجام شد. دادهها با آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، تی وابسته، آنالیز واریانس یک طرفه با نرمافزار 17 SPSS تحلیل شد. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد تمرینات هوازی با شدت متوسط و مصرف مکمل اسید چرب امگا 3، نتوانست کاهش معناداری در غلظت هموسیستئین پلاسمای گروهها بهوجود آورد، اگرچه کاهش 6/3 درصدی در گروه تمرین با مصرف مکمل امگا 3 و کاهش 4/12 درصدی در گروه تمرین با مصرف دارونما (بهدلیل مقادیر پایه بیشتر این گروه) و کاهش 8/2 درصدی در گروه مصرف مکمل امگا 3 مشاهده شد (0.05≤p). نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد تمرین هوازی و مصرف همزمان مکمل اسیدهای چرب امگا 3 با کاهش غیر معنادار، اما محسوس در غلظت هموسیستئین پلاسما بهعنوان عامل خطرزای جدید بیماریهای قلبی-عروقی همراه بود.
مهرداد شهرانی؛ محمدرضا حجتی؛ مهرنوش صدیقی هفشجانی
دوره 19، شماره 2 ، خرداد و تیر 1391، صفحه 156-163
چکیده
زمینه و هدف: کرفس کوهی از خانواده چتریان و دارای خواص غذایی و دارویی است. در طب سنتی ایران به خاصیت ضد اسپاسم آن اشاره شده و برای درمان ناراحتی های گوارشی استفاده می شود. در این تحقیق اثر عصاره الکلی برگ این گیاه بر انقباضات ایلئوم موش های صحرایی بررسی شد. مواد و روش ها: در این پژوهش تجربی، تعداد 48 سر موش صحرایی (200 تا 250 گرم) به سه گروه تصادفی ...
بیشتر
زمینه و هدف: کرفس کوهی از خانواده چتریان و دارای خواص غذایی و دارویی است. در طب سنتی ایران به خاصیت ضد اسپاسم آن اشاره شده و برای درمان ناراحتی های گوارشی استفاده می شود. در این تحقیق اثر عصاره الکلی برگ این گیاه بر انقباضات ایلئوم موش های صحرایی بررسی شد. مواد و روش ها: در این پژوهش تجربی، تعداد 48 سر موش صحرایی (200 تا 250 گرم) به سه گروه تصادفی شانزده تایی تقسیم شدند. یک گروه به عنوان گروه کنترل و دو گروه بهعنوان گروههای آزمایشی دریافتکننده دوز 10 یا 20 درصد عصاره در نظر گرفته شدند. عصاره گیری به روش خیساندن پودر برگ گیاه در الکل 70 درصد انجام شد. سپس از انتهای ایلئوم هر حیوان، قطعاتی به طول 5/1 الی 2 سانتی متری تهیه و در حمام بافتی حاوی محلول تایرود، تحت یک گرم کشش قرار می گرفت و قبل از شروع آزمایشات اصلی به مدت یک ساعت در شرایط استراحت قرار گرفت. انقباضات ایزوتونیک با اضافه کردن کلرور پتاسیم ثبت گردید و پس از رسیدن به حالت تعادل، سالین و یا غلظتهای 10 و 20 درصد عصاره به حمام بافت اضافه شد و پاسخ های مربوطه ثبت و با هم مقایسه گردید. نتایج با استفاده از آزمونهای آماری آنالیز واریانس و توکی مقایسه شدند.یافته ها: میانگین میزان رفع انقباضات ایلئوم در گروه سالین 27/1±31/15 درصد به دست آمد، در حالی که این میزان در گروه 10 درصد عصاره 31/3 ±83/89 درصد و در گروه 20 درصد عصاره 46/4±48/90 درصد بهدست آمد (0.001>P). تفاوت معناداری بین گروه 10 درصد و 20 درصد مشاهده نشد (0.05<P). نتیجه گیری: عصاره الکلی برگ کرفس کوهی انقباضات ایلئوم موش صحرایی را مهار میکند و میتوان از آن برای رفع اسپاسم های روده ای استفاده کرد.
قادر نجفی؛ سعید عباسی ملکی؛ سیدکامل افتخاری
دوره 19، شماره 2 ، خرداد و تیر 1391، صفحه 164-172
چکیده
زمینه وهدف: سیستم های دوپامینرژیک و گلوتاماترژیک نقش مهمی در بیان ترجیح مکان شرطی مورفین دارند. از طرفی ویتامین C (اسید اسکوربیک) از انتهای نورونهای گلوتاماترژیک آزاد شده و فعالیت دو سیستم دوپامینرژیک و گلوتاماترژیک را تنظیم میکند. هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر ویتامین C بر بیان ترجیح مکان شرطی مورفین در موش سوری نر می باشد.مواد و ...
بیشتر
زمینه وهدف: سیستم های دوپامینرژیک و گلوتاماترژیک نقش مهمی در بیان ترجیح مکان شرطی مورفین دارند. از طرفی ویتامین C (اسید اسکوربیک) از انتهای نورونهای گلوتاماترژیک آزاد شده و فعالیت دو سیستم دوپامینرژیک و گلوتاماترژیک را تنظیم میکند. هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر ویتامین C بر بیان ترجیح مکان شرطی مورفین در موش سوری نر می باشد.مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، 96 سر موش سوری نر (20 الی 30 گرم) انتخاب شدند. آنها بهطور تصادفی به 12 گروه 8 تایی تقسیم شدند: گروه های کنترل نرمال سالین (ml/kg 10) را دریافت نموده و گروه های تحت درمان دوزهای مختلف مورفین (mg/kg 10 و 5 و 5/2) و ویتامین C (mg/kg 30 و 5 و 1) را به تنهایی و همراه با مورفین دریافت کردند. در این آزمایش از روش 6 روزه متوالی؛ شامل سه مرحله جداگانه پیششرطی، شرطی شدن و بعد شرطی شدن استفاده شد. در بخش اول ،جهت تعیین القای ترجیح مکان شرطی (CPP: Conditioned Place Preference) یا تنفر مکان شرطی (Conditioned Place Aversion CPA:) موش ها در مرحله شرطی سازی و بعد شرطی شدن، دوزهای مختلف ویتامین C را دریافت نمودند. در بخش دوم، موش ها بعد شرطی سازی با مورفین (mg/kg 5) دوزهای مشابه ویتامین C را جهت تعیین تأثیر آنها روی بیان ترجیح مکان شرطی مورفین دریافت نمودند. نتایج با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه و نرمافزار 15 SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: تزریق داخل صفاقی دوزهای مختلف مورفین ( mg/kg10 و 5) سبب القای CPP (به ترتیب برابر با 44/14±06/112 و 12/16±65/128 ثانیه) در مقایسه با گروه کنترل (04/2±34/9- ثانیه) می شود (0.001>P). تزریق داخل صفاقی دوزهای مختلف ویتامین C به تنهایی CPP یا CPA معناداری ایجاد نکرده، ولی این ویتامین (mg/kg و 30 و 5)، به ترتیب 0.001>P و 0.01>P) در مصرف توام با مورفین سبب القاء CPP شبه مورفینی (به ترتیب برابر با 9.61 ± 80.04 و 13.52 ± 56.45 ثانیه) می شود.نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که دوزهای پایین ویتامینC احتمالاً با اثر آگونیستی روی سیستم های دوپامینرژیک و گلوتاماترژیک سبب القای CPP شبه مورفینی میشود.
لعیا ضرابی؛ علیرضا اسدی؛ فرشته قراط؛ سیدعبدالله بنی هاشم؛ محمد غروی؛ محمدتقی شاکری
دوره 19، شماره 2 ، خرداد و تیر 1391، صفحه 173-180
چکیده
زمینه و هدف: در سال های اخیر لزوم تسکین درد و اضطراب بیماران مبتلا به لوسمی حاد حین اقدامات تهاجمی تشخیصی و درمانی مورد تأکید قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسهای شدت درد و ناراحتی ناشی از نمونه برداری مغز استخوان تحت بیهوشی عمومی در مقایسه با بیحسی موضعی انجام گرفت. مواد و روش ها: این مطالعه هم گروهی روی 239 بیمار با لوسمی ...
بیشتر
زمینه و هدف: در سال های اخیر لزوم تسکین درد و اضطراب بیماران مبتلا به لوسمی حاد حین اقدامات تهاجمی تشخیصی و درمانی مورد تأکید قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسهای شدت درد و ناراحتی ناشی از نمونه برداری مغز استخوان تحت بیهوشی عمومی در مقایسه با بیحسی موضعی انجام گرفت. مواد و روش ها: این مطالعه هم گروهی روی 239 بیمار با لوسمی حاد زیر 18 سال مراجعه کننده به بیمارستان دکتر شیخ مشهد طی دو سال صورت گرفت. کودکانی که طی مراحل درمان، با دو روش بیهوشی عمومی با پروپوفول و تسکین موضعی با لیدوکائین تحت نمونه گیری مغز استخوان قرار گرفته بودند، از لحاظ شدت درد (Visual Analoge Scale)، میزان مقاومت حین انجام عمل، و میزان ترس و اضطراب حین نمونه گیری (مقیاس لیکرت) مقایسه شدند. نتایج با کمک نرم افزار SPSS نسخه 16 و با استفاده از آزمون تی و کای دو بررسی شد. یافته ها: از میان 135 بیمار که تحت بیهوشی عمومی قرار گرفتند 1/20 درصد مقاومت خفیف به گذاشتن ماسک بیهوشی نشان دادند. در بررسی 104 بیمار تحت تسکین موضعی 2/80 درصد مقاومت فیزیکی نشان دادند. 4/44 درصد درد شدید و بسیار شدید و 1/86 ترس و اضطراب شدید نشان دادند. در گروه بیهوشی عمومی میزان مقاومت فیزیکی(0.01=P)، درد (0.01=P) و ترس و اضطراب (0.05>P) نسبت به گروه بی حسی موضعی به طور معناداری پایین تر بود.نتیجه گیری: جهت نمونهگیری مغز استخوان، روش بیهوشی عمومی نسبت به تسکین موضعی از طرف کودکان و والدین آنها بیشتر مورد پذیرش قرار می گیرد. این روش تا حد زیادی می تواند درد زیاد ناشی از اقدامات تهاجمی را کاهش داده و از مقاومت و ترس کودکان حین انجام نمونه گیری بکاهد.
فهیمه کیوانلو؛ شهین جلالی؛ محسن کوشان؛ محمد سیداحمدی؛ محسن غفرانی؛ معصومه شجاعی؛ نعیمه طاهری
دوره 19، شماره 2 ، خرداد و تیر 1391، صفحه 181-189
چکیده
زمینه و هدف: تأثیرات روانی- فیزیولوژیکی موسیقی در دهه اخیر به یک حوزه جذاب پژوهشی ورزشی تبدیل شده است، لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی اثرگذاری موسیقی مهیج، آرامبخش و دلخواه بر ویژگیهای خُلقی و دقت پرتاب ورزشکاران بسکتبالیست بود. مواد و روش ها: جامعه آماری این تحقیق نیمه تجربی را بازیکنان ماهر و نیمه ماهر تشکیل دادند. بدین منظور، 72 بسکتبالیست ...
بیشتر
زمینه و هدف: تأثیرات روانی- فیزیولوژیکی موسیقی در دهه اخیر به یک حوزه جذاب پژوهشی ورزشی تبدیل شده است، لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی اثرگذاری موسیقی مهیج، آرامبخش و دلخواه بر ویژگیهای خُلقی و دقت پرتاب ورزشکاران بسکتبالیست بود. مواد و روش ها: جامعه آماری این تحقیق نیمه تجربی را بازیکنان ماهر و نیمه ماهر تشکیل دادند. بدین منظور، 72 بسکتبالیست دختر (36 بازیکن ماهر و 36 بازیکن نیمهماهر) بهعنوان نمونه انتخاب و به طور تصادفی در گروه های 24 نفری (موسیقی مهیج، موسیقی آرامبخش و موسیقی دلخواه) جای گرفتند. روز اول پس از 10 دقیقه گرم کردن ویژگیهای خُلقی (توسط مقیاس خُلقی برونل با اعتبار 712/0 و روایی 89/0) و دقت پرتاب (توسط مقیاس پنج ارزشی زاچری با اعتبار 85/0 و روایی 91/0) مورد ارزیابی قرار گرفت. در روز دوم در حین 10 دقیقه گرم کردن موسیقی مربوط به هر گروه پخش و سپس اندازهگیریهای موردنظر صورت گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با سنجشهای مکرر و آزمون تعقیبی (LSD) توسط نرمافزار آماری 15 SPSS صورت گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس بیانگر آن است که ویژگی های خُلقی شرکت کننده ها در اثر گوش دادن به موسیقی بهطور معناداری بهبود یافته است (0.012=P و2.845=F). از طرفی موسیقی دلخواه نسبت به موسیقی مهیج و آرامبخش تأثیر بیشتری بر بهبود ویژگیهای خُلقی داشته است (0.05>P). به علاوه، دقت پرتاپ افراد صرف نظر از سطح مهارت و نوع موسیقی تجویز شده، در اثر موسیقی بهبود یافت.(پیش آزمون 0.93±2.58 در مقایسه با پس آژمون 0.77±2.88).نتیجه گیری: نتایج در مجموع نشاندهنده بهبود وضعیت خُلقی در اثر موسیقی است. همچنین دقت پرتاب بازیکنان در اثر موسیقی بهبود می یابد.
ابراهیم حاجی زاده؛ علیرضا حیدرنیا؛ شمس الدین نیکنامی؛ محمود کریمی
دوره 19، شماره 2 ، خرداد و تیر 1391، صفحه 190-197
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات زیادی در سراسر دنیا، از تئوری رفتار برنامهریزی شده بهعنوان یک تئوری مناسب در پیشگویی رفتار سیگار کشیدن حمایت کردهاند. با توجه به فقدان ابزار مناسب بر اساس این مدل برای توضیح مصرف سیگار در ایران، پژوهش حاضر با هدف طراحی و روانسنجی پرسشنامه تئوری رفتار برنامهریزی شده در رابطه با مصرف دخانیات در نوجوانان ...
بیشتر
زمینه و هدف: مطالعات زیادی در سراسر دنیا، از تئوری رفتار برنامهریزی شده بهعنوان یک تئوری مناسب در پیشگویی رفتار سیگار کشیدن حمایت کردهاند. با توجه به فقدان ابزار مناسب بر اساس این مدل برای توضیح مصرف سیگار در ایران، پژوهش حاضر با هدف طراحی و روانسنجی پرسشنامه تئوری رفتار برنامهریزی شده در رابطه با مصرف دخانیات در نوجوانان ایرانی انجام شده است. مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی نمونه پژوهش شامل 365 دانش آموز 19- 14 سال بود که با روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند. پرسشنامه پس از طراحی بر اساس روش توصیه شده آجزن، پایایی آن با استفاده از روشهای آزمون- بازآزمون و آلفای کرونباخ و روایی آن با استفاده از روشهای روایی صوری، محتوا و سازه تعیین شد. یافته ها: تحلیل عاملی پرسشنامه، به استخراج چهار عامل (نگرش، نرم های انتزاعی، کنترل رفتاری درک شده و قصد) انجامید؛ که 61 درصد واریانس مشترک را تبیین می کرد. نتایج نشان داد که پایایی بازآزمایی و همسانی درونی کل پرسشنامه به ترتیب برابر با 0.84 و 0.86 است. همچنین نتایج تحلیل عامل تأییدی نشان داد که مدل چهار عاملی پرسشنامه تئوری رفتار برنامه ریزی شده در جامعه ایران برازش دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر، نسخه فارسی پرسشنامه تئوری رفتار برنامه ریزی شده در رابطه با مصرف دخانیات دارای روایی و پایایی مناسب بوده و قابل استفاده در فعالیت های پژوهشی می باشد.
مهدی احمدی؛ سیدعلی اکبر هاشمی جواهری؛ حسن کوشکی؛ احمد ابراهیمی عطری؛ آرش محمودی
دوره 19، شماره 2 ، خرداد و تیر 1391، صفحه 198-205
چکیده
زمینه و هدف: آشنایی بیشتر با علل بروز آسیب در ورزشکاران، بخصوص ورزشکاران جوان به دلیل ویژگی های جسمانی، حرکتی و روانی آنان، ضرورتی در محافل پزشکی ورزشی به شمار می آید. هدف تحقیق حاضر بررسی فراوانی آسیبهای ورزشی و عوامل مرتبط با آن در بین دانشآموزان پسر ورزشکار شرکت کننده در المپیاد ورزشی سال 1389 استان خراسان رضوی در شهرستان سبزوار ...
بیشتر
زمینه و هدف: آشنایی بیشتر با علل بروز آسیب در ورزشکاران، بخصوص ورزشکاران جوان به دلیل ویژگی های جسمانی، حرکتی و روانی آنان، ضرورتی در محافل پزشکی ورزشی به شمار می آید. هدف تحقیق حاضر بررسی فراوانی آسیبهای ورزشی و عوامل مرتبط با آن در بین دانشآموزان پسر ورزشکار شرکت کننده در المپیاد ورزشی سال 1389 استان خراسان رضوی در شهرستان سبزوار بود.مواد و روشها: جامعه مورد بررسی 1020 نفر دانش آموز پسر ورزشکار نخبه بودند. این تحقیق به صورت توصیفی-مقطعی در دو سطح مدارس راهنمایی و دبیرستان انجام گرفت. برای جمعآوری اطلاعات آسیبها، از فرم گزارش آسیب فولر و همکاران از مجله طب ورزش انگلستان استفاده شد که شامل محل آسیب، نوع آسیب، علت و شدت آن بود. اطلاعات با بهرهگیری از آمار توصیفی مورد توصیف و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: در طول برگزاری مسابقات، 122 نفر (حدود 14 درصد) آسیب دیدگی داشتند که بیشترین آن ها به ترتیب در فوتسال 53 نفر (44 درصد)، هندبال 44 نفر (36 درصد)، بسکتبال 18 نفر (14 درصد) و والیبال 7 نفر (6 درصد) بود. بیشترین آسیبدیدگیها به ترتیب در اندام تحتانی (51 درصد)، اندام فوقانی (22 درصد) رخ داد. آسیبهای عضلانی-وتری (81 درصد) بیشترین نوع آسیب بودند. بیشترین علل آسیب، برخورد بین دو بازیکن (86/59 درصد) و سپس عدم گرم کردن صحیح قبل از مسابقه (42/16 درصد) را شامل میشد. نتیجهگیری: نتایج تحقیق نشان داد که رشته فوتسال و هندبال بیشترین آسیب، بسکتبال و والیبال کمترین آسیبدیدگی را داشتند. در بخشهای آسیب دیده، اندام تحتانی بیشترین آسیب و سر و صورت کمترین آسیب دیدگی، و آسیبهای عضلانی- وتری بیشترین نوع آسیبها بودند. برخورد بین بازیکنان و عدم گرم کردن اندامها، بیشترین علل آسیبها بودند.