مقاله پژوهشی
مهناز ترابی حکم آبادی؛ احمد اله آبادی؛ غلامرضا موسوی
دوره 26، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1398، صفحه 273-283
چکیده
علف کشها از جمله آترازین از مهمترین آلاینده های نوپدید هستندکه در پیکره آبهای سطحی و زیر زمینی پیدا می شوند و برای سلامتی انسان ومحیط خطرناکند. جذب یکی از بهترین تکنیکهایی است که برای حذف آنها از آبهای الوده استفاده می گردد. به همین دلیل در این پژوهش به بررسی حذف علف کش آترازین با استفاده از کربن اسکنبیل پرداخته شد. مواد وروشها: در این ...
بیشتر
علف کشها از جمله آترازین از مهمترین آلاینده های نوپدید هستندکه در پیکره آبهای سطحی و زیر زمینی پیدا می شوند و برای سلامتی انسان ومحیط خطرناکند. جذب یکی از بهترین تکنیکهایی است که برای حذف آنها از آبهای الوده استفاده می گردد. به همین دلیل در این پژوهش به بررسی حذف علف کش آترازین با استفاده از کربن اسکنبیل پرداخته شد. مواد وروشها: در این پژوهش از کربن حاصل از چوب انار واسکنبیل جهت حذف علف کش آترازین استفاده گردید بطوری که کربن های فوق با NH4CL و سپس در دمای 800درجه سانتیگراد به مدت 2 ساعت فعال سازی گردیده و سپس آزمایشات پارامتریک انجام و تاثیر pH ، غلظت جاذب ،غلظت آترازین و زمان تماس در حذف آترازین توسط دو کربن مورد بررسی قرار گرفت و سپس آزمایشات تعادل جذب انجام و ظرفیت جذب وایزوترم های آن محاسبه گردید. یافته ها نتایج نشان داد که کارایی کربن حاصل از چوب اسکنبیل در شرایط بهینه در7 pH= غلظت کربن 2/0 گرم بر لیتر ، مدت زمان اختلاط 50 دقیقه و غلظت 25 میلی گرم در لیتر 100%آترازین را حذف نماید. وکربن حاصل از چوب انار نیز در شرایط بهینه 6 pH= ، غلظت کربن 2/0 گرم بر لیتر و مدت زمان اختلاط 50 دقیقه توانست 5/91 درصد آترازین با غلظت 25 میلی گرم بر لیتر را حذف نماید. آزمایشات تعادل جذب نشان داد که کربن اسکنبیل دارای ظرفیت جذب 672 وکربن چوب انار645 میلی گرم بر گرم می باشد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که کربن فعال حاصل از چوب درخت اسکنبیل و انار دارای ظرفیت جذب بالایی در حذف علف کش آترازین می باشند و می توانند جاذب های اقتصادی و موثر در حذف این آلاینده از آبهای طبیعی باشند.
مقاله پژوهشی
ژنتیک و بیماری های آن
ریحانه روانبخش گاوگانی؛ اسماعیل بابائی؛ محمد علی حسینپور فیضی؛ وحید منتظری
دوره 26، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1398، صفحه 285-292
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان شایعترین بدخبمی در میان زنان جهان میباشد. مطالعات گروه جدیدی از RNAهای غیر کدکننده به نام RNAهای غیر کدکننده طویل را شناسایی کردهاند که نقش مهمی در ایجاد، گسترش و متاستاز سرطان ایفا میکنند. بنابراین هدف از مطالعه حاضر شناسایی و ارزیابی بیان RNAغیرکدکننده طویل جدید lncUSMycN در سرطان پستان میباشد.مواد و روشها: ...
بیشتر
زمینه و هدف: سرطان پستان شایعترین بدخبمی در میان زنان جهان میباشد. مطالعات گروه جدیدی از RNAهای غیر کدکننده به نام RNAهای غیر کدکننده طویل را شناسایی کردهاند که نقش مهمی در ایجاد، گسترش و متاستاز سرطان ایفا میکنند. بنابراین هدف از مطالعه حاضر شناسایی و ارزیابی بیان RNAغیرکدکننده طویل جدید lncUSMycN در سرطان پستان میباشد.مواد و روشها: در این مطالعه 40 بافت توموری کارسینومای تهاجمی مجاری پستان و 40 بافت سالم اطراف تومور جمع آوری شد و پس از استخراج RNA تام با استفاده از کیت ترایزول، سنتز cDNA صورت گرفت. با استفاده از روش qRT-PCR سطح بیان lncUSMycN در نمونهها بدست آمد. برای برررسی ارتباط بیان در بافتهای توموری نسبت به اطراف سالم آنها، از نرم افزار REST استفاده شد. توان بیومارکری آن نیز با استفاده از نرم افزار SigmaPlot و با رسم منحنی ROC ارزیابی شد. علاوه براین، ارتباط بیان lncUSMycN با ویژگیهای کلینیکوپاتولوژیکی نیز مورد بررسی قرار گرفت.یافتهها: نتایج حاصل از نرم افزار REST افزایش معنی دار بیان lncUSMycN را در بافتهای توموری نسبت به حاشیه سالم مجاور آنها نشان داد (001/0 =p، CI 95%(. آنالیز منحنی ROC توان بیومارکری lncUSMycN را ثابت کرد (001/0 =p، 72/0= ROCAUC). نتایج بررسی بیان lncUSMycN با ویژگیهای کلینیکوپاتولوژیکی نشان داد که بین بیان این lncRNA با مراحل اولیه تومور (005/0 =p، CI 95%( و تومورهای با درجه تمایز بهتر (046/0 =p، CI 95%( ارتباط معنیداری وجود دارد.نتیجهگیری: با توجه به افزایش بیان lncUSMycN در کارسینومای تهاجمی مجاری پستان، بیان این RNA غیرکدکننده طویل میتواند به عنوان یک بیومارکر تشخیصی بالقوه جدید در سرطان پستان مطرح شود.
مقاله پژوهشی
بهداشت محیط و محیط زیست
امیر حسین بقائی؛ مهران کشاورزی
دوره 26، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1398، صفحه 293-302
چکیده
اهداف: آلودگی خاکها به فلزات سنگین دائماً در حال گسترش است که میتواند سلامت انسان را به خطر بیندازد. در این میان برداشت از معادن حاوی فلزات سنگین از جمله سرب و کادمیوم میتواند به افزایش آلودگی خاک کمک کند. بنابراین این تحقیق با هدف ارزیابی خطر سلامتی فلزات سنگین (کادمیوم و سرب) در محصولات گلخانهای برداشت شده از گلخانههای اطراف ...
بیشتر
اهداف: آلودگی خاکها به فلزات سنگین دائماً در حال گسترش است که میتواند سلامت انسان را به خطر بیندازد. در این میان برداشت از معادن حاوی فلزات سنگین از جمله سرب و کادمیوم میتواند به افزایش آلودگی خاک کمک کند. بنابراین این تحقیق با هدف ارزیابی خطر سلامتی فلزات سنگین (کادمیوم و سرب) در محصولات گلخانهای برداشت شده از گلخانههای اطراف معدن ایرانکوه صورت پذیرفت. موادو روشها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی 10 گلخانه خیار، گوجه فرنگی و فلفل دلمه ای در اطراف مجتمع ایرانکوه به طور تصادفی انتخاب گردید، به نحوی که بتواند نشانگر الگوی پراکنش کادمیوم و سرب موجود در منطقه باشد. در زمان برداشت محصول نمونه برداری از میوه و خاک گلخانه صورت پذیرفت. در هر نمونه برداری 10 نمونه از هر محصول و همچنین خاک سطحی هر گلخانه برای آزمایش انتخاب شد. غلظت سرب و کادمیوم با استفاده از دستگاه جذب اتمی تعیین شد و ارزیابی خطر سلامتی این فلزات بر اساس مدل پیشنهادی توسط آژانس محیط زیست آمریکا تعیین شد.یافتهها: بیشترین و کمترین میزان جذب کادمیوم و سرب روزانه بدن انسان در گروه سنی 3 تا 6 سال به ترتیب مربوط به مصرف 55 و 100گرم در روز فلفل دلمهای و خیار بود. در گروه بزرگسال 18 تا 35 سال نیز نتایج مشابهی مشاهده شد. ضریب خطرپذیری کادمیوم برای کلیه گروههای سنی بیشتر از سرب بود. بیشترین ضریب خطرپذیری سرب و کادمیوم مربوط به ورود آنها از طریق تماس پوستی با خاک بوده و کمترین آن از طریق ورود از طریق بلع بوده است. نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد که غلظت بالای سرب و کادمیم در محصولات گلخانهای تولید شده در اطراف معدن ایرانکوه مساله مهمی برای سلامت مصرف کنندگان این محصولات محسوب می شود که باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
پرستاری
فاطمه بیابانی؛ منیژه نصیری زاده؛ مرضیه مقرب
دوره 26، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1398، صفحه 303-309
چکیده
زمینه وهدف :تهوع یکی از عوارض شایع همودیالیز است تهوع، اثرات نامطلوبی بر سطح کفایت همودیالیز که شاخص مهم مرگ ومیر در این بیماران به شمار میرود، دارد. در بیماران همودیالیزی یکی از عللی که بیماران دیالیزی تهوع را تجربه می کنند سطح کفایت دیالیز انجام شده برای آنان است. لذا این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تکنیک آرام سازی عضلانی بر تهوع و ...
بیشتر
زمینه وهدف :تهوع یکی از عوارض شایع همودیالیز است تهوع، اثرات نامطلوبی بر سطح کفایت همودیالیز که شاخص مهم مرگ ومیر در این بیماران به شمار میرود، دارد. در بیماران همودیالیزی یکی از عللی که بیماران دیالیزی تهوع را تجربه می کنند سطح کفایت دیالیز انجام شده برای آنان است. لذا این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تکنیک آرام سازی عضلانی بر تهوع و کفایت دیالیز بیماران تحت درمان با همودیالیز انجام شد.روش: این مطالعه یک مطالعه تجربی که45 بیمار همودیالیزی درگروه کنترل و 44 بیمار درگروه مداخله از بیمارستان های گناباد و زاهدان در سال های 94-1393درآن شرکت داشتند. نمونه ها به صورت تخصیص تصادفی در دو گروه کنترل و مداخله قرار گرفتند.تکنیک آرام سازی عضلانی به گروه آزمون آموزش داده واجرا شد. نتایج حاصل با نرم افزار SPSS نسخه 21 و با استفاده از آزمون های آماری کای اسکوئر، تی مستقل و من ویتنی در سطح معنی داری کمتر از 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: اختلاف میانگین بین کفایت دیالیز بعداز مداخله در گروه آزمون،با توجه به آزمون آماری تی زوجی معناداربود(009/0=p).:سطح کفایت دیالیز در گروه آزمون قبل مداخله 39/0±35/1 و بعدمداخله0 و 43/0±50/1 بود. وامانتیجه آزمون آماری ویلکاکسون درخصوص مقایسه شدت تهوع قبل(04/1±22/0)و بعد از مداخله در گروه آزمون تفاوت)15/0±02/( آماری معناداری نشان نداد (65/0=p)، نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، میتوان بیان کرد که آموزش و اجرای تکنیک آرامسازی عضلانی بنسون باعث کاهش میزان تهوع و افزایش کفایت دیالیز بیماران تحت درمان با همودیالیز میشود.
مروری
آمار و اپیدمیولوژی
مسعود حاجیا
دوره 26، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1398، صفحه 311-318
چکیده
امروزه روشهای تایپینگ ملکولی نقش اساسی در بسیاری از معضلات حوزه پزشکی ایفا می نمایند. این تکنیکها که هر روزه با معرفی روشهای جدید سبب افزایش دقت نتایج حاصله خود شده اند. همچنین توانسته اند ما را به فهم بهتری در تحلیل وضع موجود قادر نموده، در معظلات سیستم بهداشتی راهنمایی نمایند تا با اتخاذ اقدامات پیشگیرانه از وقوع همه گیری های بعدی ...
بیشتر
امروزه روشهای تایپینگ ملکولی نقش اساسی در بسیاری از معضلات حوزه پزشکی ایفا می نمایند. این تکنیکها که هر روزه با معرفی روشهای جدید سبب افزایش دقت نتایج حاصله خود شده اند. همچنین توانسته اند ما را به فهم بهتری در تحلیل وضع موجود قادر نموده، در معظلات سیستم بهداشتی راهنمایی نمایند تا با اتخاذ اقدامات پیشگیرانه از وقوع همه گیری های بعدی جلوگیری شود.هدف این روشها پی بردن به منشا کانون انتشار با مطالعه عوامل عفونی شناسایی شده میباشد هدف این روشهای با مطالعه ارتباط عفونت ایزوله شده و مقایسه نتایج به منشاء کلونیزه هست. همچنین کمک به تمایز آلودگی های محیطی از گونه های عفونی زا نموده و ردیابی عفونتهای بیمارستانی از منشا انتشار میباشد. هم اکنون این روشها در مراکز و سیستم های بهداشتی و بیمارستانی بکار گرفته شده اند و توانسته اند سهم بسزایی در کاهش هزینه های درمانی ایفا نمایند. یکی از این روشها روش پالس فیلد ژل الکتروفورز هست. استقرار این سیستم با توجه به ویژگی های فنی آن در کل کشور جهت دست یابی به اهداف فوق نیازمند بودجه سنگینی هست تا با تشکیل یک شبکه کشوری تمامی رخداد ها قابل ثبت و پیگیری باشند. انجام این مهم بدون حمایت سازمان مسئول در سیستم بهداشتی و مراکز تحقیقاتی بر نمی آید. در این مقاله سعی شده تا با بررسی ویژگی ها و محدودیت های روش پالس فیلد ژل الکتروفورز، و بررسی توانمندی موجود در کشور توانمندی موجود کشور آشنا شده و نیز مدلی کاربردی ارائه شود که کمک کننده سیستم بهداشتی دراعلام هشدارهای لازم باشد. امید است تا با نظرات اصلاحی صاحب نظران عزیز بتوان سیستم مناسب جهت تحقق این هدف دست یافت.
مقاله پژوهشی
رستم گلمحمدی؛ نسترن خائفی؛ محسن علی آبادی
دوره 26، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1398، صفحه 319-327
چکیده
زمینه و هدف: تاسیسات تقلیل فشار گازدرون شهری با افزایش مصرف گاز و کشش بار بیش از ظرفیت یکی از منابع آلودگی صدا محسوب میگردند هدف از این مطالعه ارزیابی و ارائه طرح کنترل مواجهه با صدا شغلی ایستگاههای تقلیل فشار گاز شهری بوده است.روش کار: ارزیابی محیطی صدا به همراه تجزیه فرکانسی آن بر اساس استاندارد(2009)9612 ISO صورت گرفت. پس ازتعیین محدوده ...
بیشتر
زمینه و هدف: تاسیسات تقلیل فشار گازدرون شهری با افزایش مصرف گاز و کشش بار بیش از ظرفیت یکی از منابع آلودگی صدا محسوب میگردند هدف از این مطالعه ارزیابی و ارائه طرح کنترل مواجهه با صدا شغلی ایستگاههای تقلیل فشار گاز شهری بوده است.روش کار: ارزیابی محیطی صدا به همراه تجزیه فرکانسی آن بر اساس استاندارد(2009)9612 ISO صورت گرفت. پس ازتعیین محدوده تراز فشار صوت منبع اصلى صدا شناسایى گردید. همچنین به منظور تعیین مواجهه فردی در طول یک شیفت کاری دزیمتری انجام شد. در مرحله بعد تحلیل آکوستیکی بنا بر مبنای ویژگی های جذب صوتی صورت گرفت. نصب مواد جاذب صوت پیشنهاد و میزان تأثیر مداخلات برآورد گردید. یافتهها: در ایستگاهای تقلیل فشار گاز میانگین تراز کلی فشار صوت در محدودهdB(A) 68/64-95/30 تعیین شد. حداقل و حداکثر سطح جذب مؤثر صوتی سطوح داخلی به ترتیب برابر با 27/64 -3/61 سابین مترمربع برآورد گردید. میانگین دز دریافتی کارگران مورد نظر نیز 121% بوده است. با نصب جاذب در سقف و سطوح دیوارها، سطح جذب مؤثر صوتی سطوح با بیشترین مقدار برابر با210/35 سابین متر مربع و کمترین مقدار آن 40/35 سابین متر مربع برآورد گردید که با این طرح کنترل، تراز فشار صوت در داخل بنا بین 11/64 -8/69 دسیبل کاهش خواهد یافت.نتیجه گیری: عامل اصلی ایجاد صدا در ایستگاه تقلیل فشار گاز شهری عبور و اغتشاش جریان گاز از تاسیسات واحد مکانیکال و سطوح انعکاسی بناهای ساختمانی محدود کننده تاسیسات بود. راهکار کنترلی شامل استفاده از جاذبهای صدا در دیوار و سقف تعیین گردید تا تراز فشار صوت به حدود مواجهه شغلی کاهش یابد.
مقاله پژوهشی
بهداشت محیط و محیط زیست
زهرا اردودری؛ فرزانه فدایی
دوره 26، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1398، صفحه 329-335
چکیده
زمینه و هدف: برخی افراد فعالیت روزانه و برخی دیگر، فعالیت شبانه را ترجیح میدهند. طبق مطالعات سطح عملکرد، ممکن است تحت تاثیر ریتمهای شبانه روزی قرار گیرد. بارکاری فکری بالا زمانی اتفاق می افتد که وظیفه خواسته شده بیش از ظرفیت فرد باشد. با توجه به احتمال وجود ارتباط بین تیپهای شبانه روزی با بار کاری فکری، در مطالعه پیشرو رابطه بین ...
بیشتر
زمینه و هدف: برخی افراد فعالیت روزانه و برخی دیگر، فعالیت شبانه را ترجیح میدهند. طبق مطالعات سطح عملکرد، ممکن است تحت تاثیر ریتمهای شبانه روزی قرار گیرد. بارکاری فکری بالا زمانی اتفاق می افتد که وظیفه خواسته شده بیش از ظرفیت فرد باشد. با توجه به احتمال وجود ارتباط بین تیپهای شبانه روزی با بار کاری فکری، در مطالعه پیشرو رابطه بین تیپهای شبانه روزی با بار کاری فکری در کارگران مونتاژ یک صنعت تولیدی بررسی شد. مواد و روش ها: این پژوهش یک مطالعه مقطعی است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده روی 120 نفر خانم مونتاژکار شاغل در یک صنعت تولیدی انجام شد. برای بررسی تیپهای شبانه روزی و بارکاری فکری بهترتیب از نمونه نسخه ایرانی پرسشنامه صبحگاهی-شامگاهی هورن-استبرگ (Moring- Evening Questionnaire (MEQ)) و NASA-TLX (Task Load Index) استفاده گردید. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار20 SPSS، ضریب همبستگی پیرسون، اسپیرمن و آزمون کای دو انجام و 05/0 P value
مقاله پژوهشی
زنان و زایمان
اشرف صابر مشهدطرقی؛ نجمه تهرانیان؛ سمیه یوسفی؛ انوشیروان کاظم نژاد
دوره 26، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1398، صفحه 337-343
چکیده
سابقه و هدف: یکی از هورمونهایی که به نظر میرسد نقش مهمی در تنظیم رشد بدن ایفا میکند، گرلین است. هدف تحقیق حاضر بررسی ارتباط سطح سرمی گرلین مادر با شاخص های آنتروپومتریک بدو تولد نوزاد بود.مواد و روش ها: در این مطالعه کوهورت، 35 نفر خانم باردار سه ماههی اول دارای معیار ورود به مطالعه که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شده بودند، ...
بیشتر
سابقه و هدف: یکی از هورمونهایی که به نظر میرسد نقش مهمی در تنظیم رشد بدن ایفا میکند، گرلین است. هدف تحقیق حاضر بررسی ارتباط سطح سرمی گرلین مادر با شاخص های آنتروپومتریک بدو تولد نوزاد بود.مواد و روش ها: در این مطالعه کوهورت، 35 نفر خانم باردار سه ماههی اول دارای معیار ورود به مطالعه که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شده بودند، از نظر BMI قبل از بارداری به دو گروه A و B، به ترتیب شامل BMI طبیعی (14 n=) و BMI بالاتر از طبیعی (21 n=) تقسیمبندی و همگن شدند. سطح سرمی گرلین در هفته های 12-6 و 20-15 بارداری به روش ELISA سنجش شد. یافته ها: میانگین سطح سرمی غیرناشتای گرلین ( سه ماهه اول و دوم بارداری) دو گروه تفاوت معناداری نداشت (به ترتیب سه ماهه اول و دوم بارداری ، 93/0P1= و 76/0P2=). سطح گرلین به موازات افزایش سن حاملگی از سه ماهه اول به دوم بارداری در هر دو گروه افزایش یافته بود (به ترتیب گروه A وB، 15/0PA= و 24/0PB=) اما هیچ کدام از این مقادیر معنادار نبود. ارتباط معنادار ی بین شاخص های آنتروپومتریک بدو تولد نوزاد با سطح سرمی گرلین سه ماهه اول و دوم بارداری مشخص نشد (05/0P>). نتیجه گیری: فقدان ارتباط مستقیم مشخص بین سطح سرمی گرلین مادر و شاخص های آنتروپومتریک نوزاد از این فرضیه که گرلین نقش اساسی در رشد جنین دارد، حمایت نمی کند.
مقاله پژوهشی
روانشناسی و روانپزشکی
سارا نامجو؛ محمدرضا صیرفی؛ فرهاد عصارزادگان؛ احمد برجعلی
دوره 26، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1398، صفحه 345-354
چکیده
اهداف: تداخل درد یکی از ویژگیهای مهم درد مزمن است که تعیین کننده نوع و مسیر درمان است. با اینحال دربارة تاثیر مداخلات بر تداخل درد اطلاعات محدودی موجود است. ذا هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن (MBCT) بر تداخل درد در بیماران مبتلا به سردرد اولیه بود.مواد و روشها: در پژوهش آزمایشی حاضر در سال 1396 الی 97 در بیمارستان ...
بیشتر
اهداف: تداخل درد یکی از ویژگیهای مهم درد مزمن است که تعیین کننده نوع و مسیر درمان است. با اینحال دربارة تاثیر مداخلات بر تداخل درد اطلاعات محدودی موجود است. ذا هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن (MBCT) بر تداخل درد در بیماران مبتلا به سردرد اولیه بود.مواد و روشها: در پژوهش آزمایشی حاضر در سال 1396 الی 97 در بیمارستان امام حسین (ع) در استان تهران انجام شد. از بین 94 بیمار مبتلا به سردرد مزمن اولیه 85 نفر با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و به دو گروه درمان MBCT (43 نفر) و گروه کنترل (42 نفر) به صورت تصادفی جایگماری شده و در دو مرحله ارزیابی شدند. گروه آزمایش در هشت جلسة 120 دقیقهای و در هفتههای متوالی در جلسات درمانی MBCT شرکت کردند و گروه کنترل از گفتوگوی معمول با درمانگر برخوردار شدند. از مقیاس پیوستة بصری(NRS)، و پرسشنامه مختصر درد (BPI) استفاده شد. دادهها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج در دو سطح «تحلیل به قصد درمان» و نمونه افراد تکمیل کننده پژوهش گزارش شدند.یافتهها: نتایج «تحلیل به قصد درمان» نشان داد که در مقایسه با گروه کنترل، تفاوت نمره پیش آزمون-پس آزمون در حیطه تداخل عاطفی درد( 001< P و 81/39=F) معنادار است. نتایج افراد تکمیل کننده پژوهش نیز مشابه و حاکی از کاهش معنادار در دو حیطه شدت درد (001< P و 75/10=F)، تداخل عاطفی درد (001< P و 69/81=F) میباشد.نتیجهگیری: درمان MBCT یک روش بالقوه موثر برای کاهش شدت و تداخل درد عاطفی در افراد مبتلا به سردردهای مزمن است.
مقاله پژوهشی
روانشناسی و روانپزشکی
مژگان لطفی؛ یوسف اعظمی؛ شیوا دانایی؛ مهدی امینی
دوره 26، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1398، صفحه 355-363
چکیده
زمینه و هدف: خودکارآمدی یکی از منابع فردی است که نقش مهمی در ارزیابی اجتماعی و منابع مقابله ایفاء میکند. بنابراین، پژوهش حاضر بهمنظور بررسی رابطه بازداری هیجانی و ترس ناشی از ارزیابی اجتماعی با خودکارآمدی در زنان و مردان انجام شد.مواد و روشها: روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری را کلیه زنان و مردان منطقه 6 شهر تهران در سال ...
بیشتر
زمینه و هدف: خودکارآمدی یکی از منابع فردی است که نقش مهمی در ارزیابی اجتماعی و منابع مقابله ایفاء میکند. بنابراین، پژوهش حاضر بهمنظور بررسی رابطه بازداری هیجانی و ترس ناشی از ارزیابی اجتماعی با خودکارآمدی در زنان و مردان انجام شد.مواد و روشها: روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری را کلیه زنان و مردان منطقه 6 شهر تهران در سال 1396 تشکیل دادند. حجم نمونه در این پژوهش شامل 200 نفر (100 زن و 100 مرد) است که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها، از پرسشنامه مهار هیجانی راجر و نشوور، فرم کوتاه پرسشنامه ترس از ارزیابی منفی (FNES-B) و پرسشنامه خودکارآمدی عمومی (GSE-17) استفاده شد. دادهها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تیمستقل و با نرمافزار SPSS20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافتهها: نتایج نشان داد که بین بازداری هیجانی و خودکارآمدی در مردان، زنان و بهصورت کلی رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین مشخص شد که بین متغیر ترس از ارزیابی منفی دیگران و خودکارآمدی در مردان (54/0-)، زنان (43/0-) و به صورت کل (49/0-) رابطه منفی و معناداری وجود دارد. نتایج آزمون تی بیانگر عدم تفاوت معنادار بین دو جنس در متغیرهای بازداری هیجانی و ترس از ارزیابی دیگران و تفاوت در خودکارآمدی در زنان و مردان است.نتیجهگیری: براساس نتایج میتوان گفت یکی از متغیرهای تأثیرگذار بر خودکارآمدی ترس از ارزیابی منفی دیگران است و همچنین میزان خودکارآمدی با توجه به جنسیت متفاوت است و میزان آن در مردان بهدلیل عوامل تربیتی و فرهنگی بیشتر از زنان است.
مقاله پژوهشی
آموزش بهداشت
فاطمه مسعودی؛ علی مهری؛ حبیب اله اسماعیلی؛ معصومه هاشمیان
دوره 26، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1398، صفحه 365-372
چکیده
زمینه و هدف: بارداری با تغییرات فیزیولوژیک و بیومکانیک زیادی همراه است که باعث بروز شکایات شایع میشود. آموزش به مادر میتواند او را در به حداقل رساندن این شکایات توانمند کند. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش غیرحضوری با آموزش حضوری بر کاهش شکایات شایع دوران بارداری انجام شد.مواد و روشها: این یک مطالعه نیمه تجربی قبل و بعد می ...
بیشتر
زمینه و هدف: بارداری با تغییرات فیزیولوژیک و بیومکانیک زیادی همراه است که باعث بروز شکایات شایع میشود. آموزش به مادر میتواند او را در به حداقل رساندن این شکایات توانمند کند. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش غیرحضوری با آموزش حضوری بر کاهش شکایات شایع دوران بارداری انجام شد.مواد و روشها: این یک مطالعه نیمه تجربی قبل و بعد می باشد که در سال 1396، روی 100 نفر از زنان باردار تحت پوشش 3 مراکز خدمات جامع سلامت شهر مشهد، که به روش تصادفی انتخاب شده بودند، انجام شد. پس از انجام پیش آزمون مداخله بصورت آموزش با پیامک، تلگرام و آموزش حضوری صورت گرفت. یک هفته و دو ماه بعد از مداخله، پرسشنامه پس آزمون تکمیل شد. دادهها با استفاده از نرمافزار spss20 و آزمونهای آماری فریدمن، کروسکال والیس، کای اسکوئر و آنوا تجزیهوتحلیل شد.یافتهها: «نمره شکایات شایع بارداری»، یک هفته و دو ماه بعد از مداخله نسبت به قبل از مداخله در هر سه روش آموزشی استفاده از تلگرام(001/0p
مقاله پژوهشی
پرستاری
علی صانعی پور؛ مجتبی راد؛ یاسر تبرایی؛ مصطفی راد
دوره 26، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1398، صفحه 373-381
چکیده
سابقه و هدف: بیماری ایسکمیک قلبی در اکثر مناطق جهان اولین علت مرگ زودرس به شمار میرود. یکی از درمانهای اصلی بیماران با سندرم کرونری حاد استفاده از داروهای ضد انعقاد می باشد. هدف این مطالعه مقایسه تاثیر دو روش تزریق وریدی متناوب و انفوزیون مداوم بر APTT بیماران سندرم کرونری حاد میباشد.مواد و روشها: کارآزمایی بالینی روی 60 نفر از بیماران ...
بیشتر
سابقه و هدف: بیماری ایسکمیک قلبی در اکثر مناطق جهان اولین علت مرگ زودرس به شمار میرود. یکی از درمانهای اصلی بیماران با سندرم کرونری حاد استفاده از داروهای ضد انعقاد می باشد. هدف این مطالعه مقایسه تاثیر دو روش تزریق وریدی متناوب و انفوزیون مداوم بر APTT بیماران سندرم کرونری حاد میباشد.مواد و روشها: کارآزمایی بالینی روی 60 نفر از بیماران انتخاب شده به روش تصادفی در بیمارستان نیشابور سال 1396 انجام شد. به منظور جمع اوری داده ها پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، چک لیست ثبت APTT استفاده شد. گروه تزریق وریدی متناوب، هر 3 ساعت هپارین به میزان 2500 واحد و گروه انفوزیون، 1000 واحد بر ساعت انفوزیون مداوم هپارین دریافت کردند و APTT کنترل شد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS -16 انجام شد و سطح معنی-داری کمتر از پنج صدم در نظر گرفته شد.یافتهها: میانگین APTT در مرحله اول گروه تزریق وریدی متناوب 17/11±8/40 و در گروه انفوزیون مداوم 86/8±87/38 بود. در مرحله هشتم گروه تزریق وریدی متناوب 14/8±03/55 و در گروه انفوزیون مداوم 09/14±7/55 بود. آزمون t مستقل اختلاف معنی داری را بین دو گروه نشان نداد (P> 0.05)نتیجهگیری: با توجه به همسانی نتایج در دو روش، میتوان از روش تزریق متناوب به جای انفوزیون مداوم وریدی استفاده کرد. این روش محدودیت کمتری برای بیمار ایجاد کرده و بارکاری پرستاران بدلیل عدم نیاز به ست کردن پمپ سرنگ، آماده کردن سرم هپارینه و خاموش کردن آلارم ها کمتر میشود.
مقاله پژوهشی
میکروبیولوژی، ویروس، قارچ و انگل
امیر هادی چگنی؛ فرانک هادی؛ مژگان کوثری؛ مریم زارع؛ عبدالناصر غلامی محمدی
دوره 26، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1398، صفحه 383-391
چکیده
زمینه و هدف: ظهور گونههای مقاوم به داروها و همچنین محدودیت استفاده از داروهای ضد قارچی به دلیل اثرات سمی احتمالی در انسان، هزینه بالای تولید آنها و آلودگی محیطزیست ناشی از مصرف این داروها تحقیقات موردنیاز برای یافتن ترکیبات ضد قارچی جدید را ضروری دانسته است. میکروارگانیسمها بهویژه باکتریهای خاک طیف گستردهای از مواد ضد ...
بیشتر
زمینه و هدف: ظهور گونههای مقاوم به داروها و همچنین محدودیت استفاده از داروهای ضد قارچی به دلیل اثرات سمی احتمالی در انسان، هزینه بالای تولید آنها و آلودگی محیطزیست ناشی از مصرف این داروها تحقیقات موردنیاز برای یافتن ترکیبات ضد قارچی جدید را ضروری دانسته است. میکروارگانیسمها بهویژه باکتریهای خاک طیف گستردهای از مواد ضد میکروبی و فعال را تولید میکنند که برخی از آنها خاصیت ضد قارچی دارند. هدف از این مطالعه جداسازی باکتریهای مؤثر بر رشد قارچها، از خاک کشاورزی شهرستان خرمآباد است.مواد و روشها: نمونهبرداری از خاک کشاورزی مناطق مختلف شهرستان انجام شد. سپس جداسازی باکتریهای خاک با استفاده از محیط نوترینت براث و نوترینت آگار انجام و به دنبال آن اثر ضد قارچی مایع رویی و همچنین عصاره آنها به روش انتشار دیسک در محیط SCA بر روی چندین گونه قارچ مورد بررسی قرار گرفت.یافتهها: در کل چهار جدایه، دارای اثرات ضد قارچی قابلملاحظهای بر روی برخی قارچها شامل Aspergillus niger،Aspergillus flavus،Aspergillus fumigatus و Candida albicans بودند. این جدایهها با استفاده از آزمونهای بیوشیمیایی و تعیین توالی ژن SrRNA16 شناسایی شدند. پس از جستجوی توالی آنها از طریق BLAST در بانک اطلاعاتی NCBI جنس باکتریها متعلق به دو جنس Pseudomonas و Acinetobacter بودند.نتیجهگیری: این اولین گزارش از بررسی فعالیت ضد قارچی، باکتریهای جداشده از خاک کشاورزی خرمآباد است. این باکتریها میتوانند کاندید مناسبی برای کنترل زیستی قارچهای بیماریزا باشند. استخراج، شناسایی و بهکارگیری متابولیتهای مهاری آنها میتواند در طراحی و تولید داروهای ضد قارچی استفاده شود.
مقاله پژوهشی
فیزیولوژی ورزشی
مهدی یادگاری؛ سیمین ریاحی؛ شادمهر میردار؛ غلامرضا حمیدیان
دوره 26، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1398، صفحه 393-402
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر 3 هفته کاهش بار تمرین در محیط هایپوکسی بر نسبت Bax/Bcl2 و جمعیت سلول های اپیتلیالی حبابچه های ریوی بود.مواد و روش ها: 35 سر موش صحرائی (سن 4 هفته، وزن 8± 72 گرم) به 5 گروه کنترل (6 هفته)، تمرین (6 هفته)، هایپوکسی (3 هفته)، هایپوکسی کاهش بار (3 هفته) و کنترل (9 هفته) تقسیم شدند. نمونه ها پس از 6 هفته تمرین تناوبی ...
بیشتر
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر 3 هفته کاهش بار تمرین در محیط هایپوکسی بر نسبت Bax/Bcl2 و جمعیت سلول های اپیتلیالی حبابچه های ریوی بود.مواد و روش ها: 35 سر موش صحرائی (سن 4 هفته، وزن 8± 72 گرم) به 5 گروه کنترل (6 هفته)، تمرین (6 هفته)، هایپوکسی (3 هفته)، هایپوکسی کاهش بار (3 هفته) و کنترل (9 هفته) تقسیم شدند. نمونه ها پس از 6 هفته تمرین تناوبی وارد هایپوکسی شده و 3 هفته در آنجا زندگی کردند. گروه دیگری همزمان با قرارگیری در محیط هایپوکسی، به اجرای تمرینات تناوبی با شدت کمتر( کاهش بار) پرداختند. نسبت Bax/Bcl2 حبابچه های ریه با روش ایمونوهیستوشیمی و جمعیت نموسیت-1 و نموسیت-2 حبابچه های ریوی با روش استریولوژی اندازه گیری شد.یافته ها: پس از 6 هفته تمرین تناوبی، نسبت Bax/Bcl2 و جمعیت نموسیت-2 افزایش و جمعیت نموسیت-1 کاهش یافت(05/0≥P). 3 هفته هایپوکسی سبب کاهش نسبت Bax/Bcl2 و کاهش جمعیت نموسیت-1 در مقایسه با گروه تمرین 6 هفته شد(05/0≥P). 3 هفته کاهش بار تمرین در گروه هایپوکسی، سبب کاهش نسبت Bax/Bcl2، کاهش نموسیت-2 و افزایش نموسیت-1 در مقایسه با گروه هایپوکسی شد (05/0≥P).نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرین تناوبی شدید و هایپوکسی متعاقب آن می تواند آپوپتوز حبابچه های ریوی را افزایش دهد. همچنین به نظر می رسد تکنیک کاهش بار تمرین ابزاری کارآمد جهت کاهش آپوپتوز در ریه است.