نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد نیشابور، ایران

2 استادیار، دانشگاه حکی سبزواری، سبزوار، ایران

3 کارشناسی ارشد تحقیقات آموزشی، مرکز مطالعات و توسعة آموزش دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، ایران

4 کارشناس ارشد کارآارینی، مرکز آموزش مداوم، دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، ایران

چکیده

اهداف این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش کارآفرینی بر قصد کارآفرینانة دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار انجام شد.
مواد و روش‌ها این پژوهش از نوع کاربردی است. از نظر ماهیت گردآوری داده‌ها، روش تحقیق تمام آزمایشی طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل و آزمایش است. جامعة آماری دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار بود که در کارگاه آموزش کارآفرینی ثبت‌نام کرده بودند. با استفاده از جدول کوهن و منابع موجود حجم هر گروه بیست نفر در نظر گرفته شد. روش نمونه‌گیری روش تصادفی طبقه‌ای بود. ابزار پژوهش پرسشنامة استاندارد قصد کارآفرینانة لینان و چن (2009) بود که قبلاً روا و پایا شده بود. در روز برگزاری کارگاه، قبل از شروع پیش‌آزمون و پس از برگزاری کارگاه پس‌آزمون، از هر دو گروه کنترل و آزمایش گرفته شد. پس از جمع‌آوری اطلاعات، داده‌های تحقیق با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخة 16 تحلیل شد.
یافته‌ها بر اساس نتایج آزمون تی مستقل برای نمرات تفاوت پس‌آزمون و پیش‌آزمون متغیرهای قصد کارآفرینانه، نگرش به کارآفرینی، هنجارهای ذهنی و تلقی از کنترل رفتاری، تنها متغیر تلقی از کنترل رفتاری بین دو گروه آزمایش و کنترل معنادار بود؛ یعنی، میانگین تلقی از کنترل رفتاری گروه آموزش‌دیده به‌طور معناداری بالاتر از میانگین تلقی از کنترل رفتاری گروه آموزش‌ندیده بود.
نتیجه‌گیری آموزش کارآفرینی در افزایش باور دانشجویان به کارآمدی خود در تبدیل‌شدن به کارآفرین تأثیر مثبتی داشته است. با درنظرگرفتن تأثیرات مثبت آموزش کارآفرینی و اهمیت این مقوله پیشنهاد می‌شود واحد درسی کارآفرینی در برنامة درسی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گنجانده شود.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Impact of Entrepreneurship Education on Entrepreneurial Intentions of Students Sabzevar University of Medical Sciences

نویسندگان [English]

  • Mehdi Ghanaati 1
  • Hasan Nodehi 2
  • Akram Ghodrati 3
  • Ali Jalalifar 4

چکیده [English]

Background and Purpose: This study examined the impact of entrepreneurship education on entrepreneurial intention.
Methods and Materials: Study approach was quantitative and research Method was experimental . Research design was design of two groups with pre-test and post-test. The statistical population was students of Sabzevar University of Medical Sciences that have been registered in entrepreneurship workshop. Using the Cohen tabel and available resources, 20 students were considered in each group. Sampling method was stratified random. Research Instrument was Standard questioneer of entrepreneurial intention from Linan and Chen (2009), which was previously valid and reliable. On the day of the workshop, the pre-test before the start and post-test have been conducted after the workshop on control and experimental groups. After collecting data, research data analyzed using spss 16 software. Results: According result of independent t-test , from variables of entrepreneurial intention, entrepreneurial attitude, subjective norms, and perceived behavioral control , the only variable of behavioral control between the experimental and control groups difference scores of post-test from pre-test was significant. The average perceived of behavioral control of students who have been seen entrepreneurship education had been significantly higher than the average perceived of behavioral control group of students who were not trained.Discussion: Entrepreneurship education has a positive impact on increasing the efficiency of the students to believe in becoming an entrepreneur.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Entrepreneurial intention
  • Entrepreneurship education
  • student

مقدمه

کارآفرینی فرایندی است که در آن فرد دارای ایده و فکر جدید با بسیج منابع از طریق فرایند ایجاد کسب‌وکار که توأم با مخاطرة مالی و اجتماعی و حیثیتی است، محصول و خدمت جدیدی به بازار عرضه می‌کند [1]. در گسترة هزارة جدید، آموزش کسب‌وکار و فرهنگ کارآفرینانه راهکار ارزش‌مندی برای ایجاد تفکر کارآفرینی و ایجاد اشتغال دانش‌آموختگان آموزش عالی است [2]. با این حال، ارتقای کارآفرینی با آموزش همواره با چالش همراه بوده و تحقیقات مرتبط به آن هنوز در مرحلة اکتشاف است. بیشتر محققان کارآفرینی توجه خود را به فرایند راه‌اندازی کسب‌وکار (مرحلة بعد از تصمیم گیری) معطوف ساخته‌اند و از مرحلة تصمیم‌گیری غفلت ورزیده‌اند، در حالی که قبل از مرحلة راه‌اندازی، مرحلة تصمیم‌گیری قراردارد. در مرحلة تصمیم‌گیری، به این نکته توجه می‌شود که چه عوامل و عناصری باعث می‌شود تا فرد تصمیم بگیرد که از میان گزینه‌های شغلی مختلف، راه‌اندازی کسب‌وکار را انتخاب کند [2].

کارآفرینی از نوع رفتار برنامه‌ریزی‌شده است که مدل‌های قصدی برای تبیین آن مناسب است. قصدکارآفرینانه وضعیتی ذهنی است که فرد قصد و نیت دارد تا شرکتی جدید یا ارزشی جدیدی در سازمان موجود ایجاد کند. این قصد و نیت، نیروی محرکه برای فعالیت کارآفرینی است [3]. برای قصد کارآفرینانه مدل‌های مختلفی ارائه شده است. مهم‌ترین این مدل‌ها مدل‌های رخداد کارآفرینانة شاپیرو، نظریة رفتار برنامه‌ریزی‌شدة آژن، گرایش نگرش کارآفرینانه، مدل مبنایی قصدی، مدل پتانسیل کارآفرینانه و مدل دیویدسون است [3].

نظریة رفتار برنامه‌ریزی‌شده مدل مبتنی بر قصد است که برای پیش‌بینی قصد کارآفرینانه‌ به‌کارمی‌رود. این نظریه برای پیش‌بینی و تبیین رفتار انسان در زمینه‌های ویژه طراحی شده است، با این فرض که هر رفتاری نیازمند مقدار معینی برنامه‌ریزی است و این با قصد فرد برای اتخاذ کنش پیش‌بینی می‌شود. خود قصد دارای مقدمه‌هایی است که پیش‌بینی‌کننده‌های آن محسوب می‌شود. سه عامل مستقل تعیین‌کنندة قصد بدین‌صورت است: نگرش‌ها به رفتار، که بیانگر ارزیابی مطلوب یا نامطلوب فرد نسبت به رفتار است؛ عاملی اجتماعی که هنجار ذهنی نامیده می‌شود و به فشار اجتماعی ادراک‌شده برای انجام یا عدم‌انجام رفتار اشاره دارد؛ کنترل رفتاری ادراک‌شده که به آسانی یا مشکل‌بودن ادراک‌شده از انجام رفتار اشاره دارد و فرض می‌شود که منعکس‌کنندة تجارب گذشته، همچنین موانع پیش‌بینی‌شده است [4].

چارچوب مفهومی این مطالعه نیز بر مبنای نظریة رفتار برنامه‌ریزی‌شدة آژن (1991) قرار داده شد. مطالعات زیادی در حوزة قصد کارآفرینی و آموزش کارآفرینی انجام شده است. در بیشتر مطالعات قصد کارآفرینی از الگوی مشهور قصد آژن استفاده شده است و افزون بر آن نتایج ارزیابی نظریة رفتار برنامه‌ریزی‌شده برای پیش‌بینی قصد کارآفرینی در پژوهشی که در دوازده کشور انجام شد، همگی گواهی بر تأیید توانایی این الگو در پیش‌بینی قصد کارآفرینی است [5].

زاپکو و همکاران [6] اثر دوره‌های کارآفرینی قبلی بر قصد کارآفرینانه را با توجه به انواع متفاوت دوره‌ها و کیفیت متفاوت آن‌ها بررسی کردند. بر مبنای نظریة رفتار برنامه‌ریزی‌شده بررسی کردند که آیا نگرش هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری ادراک‌شده اثر مدل‌های نقش (والدینی) کارآفرینی و سابقة کار در شرکت‌های کوچک و تازه‌تأسیس را روی قصد کارآفرینانه تعدیل می‌کنند. پژوهش روی 374 دانشجو و متخصص انجام شد. نتایج نشان داد سه متغیر نگرش، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری ادراک‌شده اثر دوره‌های کارآفرینی قبلی و تجربة کار قبلی را بر قصد کارآفرینانه تعدیل می‌کند [6]. در پژوهش‌های دیگر نیز آموزش کارآفرینی بر قصد کارآفرینانه [7 و 8]، نگرش کارآفرینانه [8 و 9]، هنجارهای ذهنی [8 و 10] و درک کنترل رفتاری [8] آثار مثبتی داشته است.

مطالعات کارآفرینی و آموزش کارآفرینی در حوزة علوم پزشکی بسیار محدود و کم است. شاید علت آن ماهیت این رشته‌ها یا ناآگاهی بخشی در این حوزه باشد. آنچه آمارها نشان می‌دهد حاکی از بیکاری فارغ‌التحصیلان گروه‌های علوم پزشکی نیز هست [11 و 12]. با توجه به اهمیت خدمات حوزة سلامت و رسالت دانشگاه‌های علوم پزشکی در جهت تربیت نیروی انسانی متعهد و کارآمد بر اساس نیازهای در حال تغییر جامعه در علوم پزشکی، ضرورت آموزش و توسعة کارآفرینی در این دانشگاه‌ها نیز بیش از پیش احساس می‌شود. بنابراین، این پژوهش با هدف بررسی تأثیر این آموزش‌ها بر قصد کارآفرینانة دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار انجام شد.

مواد و روش‌ها

این پژوهش از نوع کاربردی است. از نظر ماهیت گردآوری داده‌ها روش تحقیق تمام آزمایشی طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل و آزمایش است [13]. جامعة آماری این پژوهش به تعداد 64 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار بود که در کارگاه آموزش کارآفرینی ثبت‌نام کرده بودند. حجم نمونه برای آزمون فرض آماری یا انجام پژوهش‌های آزمایشی تحت تأثیر چهار عامل قرارمی‌گیرد:

1. سطح معناداری

2. واریانس جامعه

3. توان آزمون

4. میزانی از تفاوت که پژوهشگر مایل است به آن پی ببرد.

 

این تفاوت اگر بر انحراف معیار جامعه تقسیم شود حجم اثر نامیده می‌شود. بنابراین، با اختیارکردن سطح معناداری (آلفا) و میزان اشتباه نوع دوم (بتا)، همچنین تصمیم‌گیری دربارة حجم اثر (d)، حجم نمونة مورد نیاز برای آزمون فرض آماری مربوط به نمونه در پژوهش‌های علوم رفتاری مشخص می‌شود [13]. حجم نمونه در این پژوهش با درنظرگرفتن آلفا=05/0 و حجم اثر متوسط مساوی 5/0 حجم هر گروه بیست آزمودنی انتخاب می‌شود (با استفاده از جدول کوهن). از آنجا که آزمودنی‌ها در دو گروه قرارگرفتند، در کل حجم نمونه چهل نفر برآورد شد. روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای بود.

ابزار پژوهش

ابزار مورداستفاده برای اندازه‌گیری متغیرها پرسشنامة سنجش قصدکارآفرینانة (EIQ) لینانوچن [14] بود. روایی و پایایی ابزار سنجش را لینانوچن [14] و محققان دیگر سنجیده و تأیید کرده‌اند. ضریب پایایی ابزار برای متغیرهای آن از 88/0 تا 94/0 گزارش شده است. نسخة فارسی این ابزار از پایان‌نامه مرادی [10] اقتباس شده است که در آن مطالعة ابزار را اساتید دانشکدة کارآفرینی دانشگاه تهران و چندین مترجم رواسازی سنجش و پایایی و روایی آن را تأیید کرده بودند. در این مطالعه، برای تأیید مجدد پایایی ابزار آلفای کرونباخ محاسبه شد که نتایج آن برای همة متغیرها در حد بالاتر از 7/0 به‌دست آمد و قابل‌قبول بود.

روش اجرا

پس از اخذ مجوزهای لازم، مقدمات برگزاری کارگاه آموزش کارآفرینی با همکاری دفتر کارآفرینی دانشگاه و دعوت از اساتید مرتبط انجام شد. پس از فراخوان، تعداد 64 نفر از دانشجویان در کارگاه آموزش کارآفرینی ثبت‌نام شدند. متأسفانه تعداد کمی از دانشجویان به شرکت در کارگاه تمایل نشان دادند. از دلایل این عدم‌تمایل می‌توان از زمان برگزاری کارگاه (آخر ترم، روز پنج‌شنبه و هم‌زمانی کارگاه با ساعت کارآموزی دانشجویان) و نا‌آشنایی حتی جزئی دانشجویان با مقولة کارآفرینی نام برد. از بین دانشجویان ثبت‌نامی، با توجه به آمار هر دانشکده، تعداد 40 نفر به‌صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه به‌صورت تصادفی تخصیص داده شدند. به گروه کنترل در مورد برگزاری کارگاهی مشابه در آینده اطلاع داده شد و از آن‌ها خواسته شد که در روز برگزاری کارگاه حضور داشته باشند. کارگاه آموزشی به مدت شش ساعت برگزار شد. سؤال‌های پیش‌آزمون قبل از شروع کارگاه در اختیار دانشجویان گروه آزمایش و کنترل قرارگرفت. بعد از کارگاه نیز پس‌آزمون برای هر دو گروه اجرا شد.

به پاسخ‌دهندگان در مورد سؤال‌ها توضیح مختصری داده شد. به آن‌ها اطمینان داده شد که پاسخ‌هایشان محرمانه باقی خواهد ماند. همچنین، پژوهشگر اطمینان حاصل کرده بود که گروه کنترل و آزمایش با هم در ارتباط نیستند و در خصوص مفاد کارگاه و پرسشنامه با هم صحبت نکرده‌اند. پس از گردآوری داده‌ها، اطلاعات کدگذاری و با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخة 16 و روش‌های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی مستقل و همبسته) تجزیه‌وتحلیل شد.

یافته‌ها

در این پژوهش در مجموع 40 نفر شرکت داشتند که از این میان 14 نفر زن (35 درصد) و 26 نفر مرد (65 درصد) بودند. 25 نفر (5/62 درصد) دانشجویان بومی و 15 نفر (5/37 درصد) غیربومی بودند. 10 نفر (25 درصد) از دانشجویان قبلاً کار کرده بودند و 30 نفر (75 درصد) آنان سابقة کار قبلی نداشتند. هیچ‌یک از دانشجویان در هر دو گروه آزمایش و کنترل در گذشته دوره‌های آموزش کارآفرینی نگذرانده بودند. در جمع‌آوری اطلاعات اولیه قبل از برگزاری کارگاه یک مورد مشاهده شد که از نمونه حذف گردید و فرد دیگری جایگزین شد. جدول 1 میانگین و انحراف استاندارد متغیرهای قصد کارآفرینانه، نگرش به کارآفرینی، هنجارهای ذهنی و تلقی از کنترل رفتاری در مرحلة پیش‌آزمون را برای هر دو گروه کنترل و آزمایش نشان می‌دهد. همان‌گونه که نتایج نشان می‌دهد میانگین‌های متغیرها در هر دو گروه در مرحلة پیش‌آزمون تقریباً نزدیک به هم است. همچنین، در مقایسة میانگین نمرات پیش‌آزمون در تمام متغیرهای مطالعه از آزمون تی مستقل نیز استفاده شد. این کار به‌منظور مشخص‌کردن تفاوت‌های موجود بین میانگین‌های مورد نظر انجام گرفت و اینکه آیا این تفاوت‌ها حاصل اشتباه‌های محاسبه‌ای و تصادفی است. نتایج نشان داد که در همة متغیرهای مورد نظر آزمون تی معنادار نبود.

 

 

 

جدول 1. میانگین و انحراف استاندارد متغیرهای قصدکارآفرینانه، نگرش به کارآفرینی، هنجارهای ذهنی و تلقی از کنترل رفتاری در مرحلة پیش‌آزمون برای هر دو گروه کنترل و آزمایش

متغیرها

گروه کنترل

گروه آزمایش

نتایج آزمون تی

میانگین

انحراف استاندارد

میانگین

انحراف استاندارد

نگرش به کارآفرینی

82/3

527/0

00/4

531/0

076/1=T، 38=df، 289/0=sig

هنجارهای ذهنی

28/3

790/0

716/3

521/0

040/2=T، 38=df، 051/0=sig

تلقی از کنترل رفتاری

41/3

494/0

433/3

771/0

081/0=T، 38=df، 936/0=sig

قصد کارآفرینانه

26/3

792/0

33/3

723/0

292/0=T، 38=df، 772/0=sig

 

 

 

 

 

 

جدول 2 نتایج آزمون تی مستقل برای تفاوت میانگین‌های پیش‌آزمون و پس‌آزمون متغیرهای قصد کارآفرینانه، نگرش به کارآفرینی، هنجارهای ذهنی و تلقی از کنترل رفتاری در دو گروه آزمایش و کنترل را نشان می‌دهد. پس از آنکه تفاوت نمرات پس‌آزمون از پیش‌آزمون در هر دو گروه کنترل و آزمایش برای هر چهار متغیر با عنوان نمرة تفاوت محاسبه شد، آزمون تی مستقل بین دو گروه کنترل و آزمایش روی نمرة تفاوت انجام شد. همان‌گونه که نتایج جدول 2 نشان می‌دهد، بین گروه کنترل و آزمایش، از نظر نگرش به کارآفرینی، هنجارهای ذهنی و قصد کارآفرینانه تفاوت معناداری وجود ندارد. بین تلقی از کنترل رفتاری در گروه کنترل و آزمایش تفاوت معناداری در سطح 5 درصد وجود دارد. با توجه به میانگین بالاتر (383/0) در گروه آزمایش نسبت به کنترل و سطح معناداری (008/0)، آموزش کارآفرینی بر تلقی از کنترل رفتاری دانشجویان در نمونة حاضر تأثیر مثبت و معناداری دارد.

در جدول 3، آزمون تی همبسته برای گروه آزمایش بین پیش‌آزمون و پس‌آزمون انجام شده است. نتایج این آزمون نشان می‌دهد در گروه آزمایش قبل و بعد از آموزش کارآفرینی، وضعیت متغیرهای قصد کارآفرینانه، نگرش به کارآفرینی، هنجارهای ذهنی و تلقی از کنترل رفتاری به چه صورت است. همان‌گونه که نتایج نشان می‌دهد، در دو متغیر قصد کارآفرینانه و تلقی از کنترل رفتاری نتایج معنادار شده است. این بدان معناست که در دانشجویان آموزش‌دیده میانگین نمرات متغیر قصد کارآفرینانه و تلقی از کنترل رفتاری بعد از آموزش نسبت به قبل از آموزش به‌طور معناداری بالاتر بوده است (سطوح معناداری در متغیرهای قصد کارآفرینانه و تلقی از کنترل رفتاری به‌ترتیب 050/0 و 007/0 است).

 

 

جدول 2. آزمون تی مستقل برای تفاوت میانگین‌های پیش‌آزمون و پس‌آزمون متغیرهای قصد کارآفرینانه، نگرش به کارآفرینی، هنجارهای ذهنی و تلقی از کنترل رفتاری در دو گروه آزمایش و کنترل

 

 

تعداد

میانگین

انحراف معیار

درجة آزادی

T

sig

نگرش به کارآفرینی

گروه آزمایش

20

24/0

611/0

38

802/1

08/0

گروه کنترل

20

06/0-

426/0

هنجارهای ذهنی

گروه آزمایش

20

10/0

631/0

38

516/0-

609/0

گروه کنترل

20

18/0

35/0

تلقی از کنترل رفتاری

گروه آزمایش

20

383/0

564/0

38

792/2

*008/0

گروه کنترل

20

016/0

161/0

قصد کارآفرینانه

گروه آزمایش

20

32/0

709/0

38

923/1

062/0

گروه کنترل

20

01/0-

294/0

05/0*p<

 

جدول 3. آزمون تی همبسته در گروه آزمایش برای متغیرهای قصدکارآفرینانه، نگرش به کارآفرینی، هنجارهای ذهنی و تلقی از کنترل رفتاری بین پیش‌آزمون و پس‌آزمون

 

میانگین

انحراف معیار

خطای استاندارد میانگین

T

درجة آزادی

sig

نگرش به کارآفرینی

240/0

311/0

137/0

757/1

19

095/0

هنجارهای ذهنی

100/0

631/0

141/0

708/0

19

487/0

تلقی از کنترل رفتاری

383/0

564/0

127/0

035/3

19

*007/0

قصد کارآفرینانه

320/0

709/0

158/0

018/2

19

*050/0

05/0*p<

 

 

بحث و نتیجه‌گیری

این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش کارآفرینی بر قصد کارآفرینانة دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار انجام شد. نخست، میانگین و انحراف استاندارد متغیرهای مطالعه در مرحلة پیش‌آزمون محاسبه شد. میانگین و انحراف استاندارد متغیرهای مطالعه در مرحلة پیش‌آزمون از دو جهت اهمیت دارد: نخست، برابری یا نزدیکی واریانس‌ها و میانگین‌ها در دو گروه که نشان‌دهندة همسانی تقریبی دو گروه آزمایش و کنترل است؛ و دوم، میانگین مرحلة پیش‌آزمون برای متغیرهای وابسته نشان می‌دهد که این میانگین به‌خصوص در گروه آزمایش کمتر از میزان حداکثر قابل‌اکتساب است و ظرفیت افزایش آن طی فرایند دستکاری متغیر مستقل وجود دارد. نتایج آزمون تی مستقل نیز در اینجا نشان داد که تفاوت میانگین‌های دو گروه آزمایش و کنترل در مرحلة پیش‌آزمون معنادار نیست و گروه‌ها تقریباً همسان است.

در ادامه، آزمون فرضیه‌های پژوهشی انجام شد. آزمون تی مستقل برای نمرات تفاوت پیش‌آزمون و پس‌آزمون متغیرهای قصد کارآفرینانه، نگرش به کارآفرینی، هنجارهای ذهنی و تلقی از کنترل رفتاری اجرا شد. نتایج نشان داد میانگین نمرات متغیر تلقی از کنترل رفتاری بین دو گروه آزمایش و کنترل معنادار بود؛ یعنی، میانگین تلقی از کنترل رفتاری گروه آموزش‌دیده به‌طور معناداری بالاتر از میانگین تلقی از کنترل رفتاری گروه آموزش‌ندیده بود. در سایر متغیرهای قصد کارآفرینانه، نگرش به کارآفرینی، و هنجارهای ذهنی تفاوت بین گروه آموزش‌دیده و گروه آموزش‌ندیده معنادار نبود. تلقی از کنترل رفتاری به‌معنای ادراک فرد از سهل یا دشواربودن تبدیل‌شدن به کارآفرین است. نتایج بدان معناست که آموزش کارآفرینی در افزایش ادراک دانشجویان گروه آزمایش از خود در تبدیل‌شدن به کارآفرین نسبت به دانشجویان گروه کنترل تأثیر معنادار و مثبتی داشته است.

در ادامه، آزمون تی هم‌بسته برای قصد کارآفرینانه، نگرش به کارآفرینی، هنجارهای ذهنی و تلقی از کنترل رفتاری در گروه آزمایش بین نتایج پیش‌آزمون و پس‌آزمون انجام شد. نتایج نشان داد که آزمون تی هم‌بسته برای متغیر نگرش به کارآفرینی و هنجارهای ذهنی معنادار نشده است. در متغیرهای قصد کارآفرینانه و تلقی از کنترل رفتاری بین نمرات پیش‌آزمون و پس‌آزمون تفاوت معناداری وجود داشت. این بدان معناست که در گروه آزمایش، میانگین قصد کارآفرینانة دانشجویان بعد از گذراندن آموزش کارآفرینی به‌طور معناداری بالاتر از میانگین قصد کارآفرینانة آنان قبل از گذراندن دورة آموزش کارآفرینی است؛ یعنی، دانشجویان گروه آزمایش بعد از آموزش برای راه‌اندازی کسب‌وکار و خوداشتغالی نسبت به قبل از آموزش به‌طور معناداری قصد بالاتری داشتند. همچنین، در گروه آزمایش، میانگین تلقی از کنترل رفتاری دانشجویان بعد از گذراندن آموزش کارآفرینی به‌طور معناداری بالاتر از میانگین تلقی از کنترل رفتاری آنان قبل از گذراندن دورة آموزش کارآفرینی است.

در پاسخ به سؤال‌های پژوهشی در مورد متغیر تلقی از کنترل رفتاری همین نتایج به‌دست آمد؛ یعنی، در مقایسة گروه‌های آزمایش و کنترل، آموزش کارآفرینی بر تلقی از کنترل رفتاری تأثیر معناداری نشان داد. ولی، تأثیر آموزش بر متغیر قصد کارآفرینانه در نتایج قبلی معنادار نشد. لازم به ذکر است اعتبار نتایج قبلی بیشتر است، چرا که گروه آزمایش در آنجا با گروه دیگری مقایسه شده و تأثیر پیش‌آزمون تا حدودی مرتفع شده است، ولی در آزمون تی هم‌بسته گروه آزمایش با خود مقایسه شده است.

از آنجا که پژوهش حاضر روی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی انجام شد، به‌دلیل ماهیت رشته‌های تحصیلی آنان مقایسه با رشته‌های مهندسی که اکثر مطالعات روی آن‌ها صورت گرفته است، منطقی به‌نظر نمی‌رسد. در بین مطالعات بررسی‌شده، تنها مطالعة مرادی [10] بود که روی دانشجویان پرستاری انجام شده بود. مرادی به بررسی تأثیر آموزش‌های تشخیص فرصت‌های کارآفرینی بر قصد کارآفرینی دانشجویان رشتة یپرستاری پرداخت. روش تحقیق وی تمام‌آزمایشی دو گروهی با پیش‌آزمون و پس‌آزمون بود. در هر دو گروه آزمایش و کنترل 26 نفر از طریق همتاسازی تصادفی همسان شد. نتایج پژوهش وی نشان داد که قصد کارآفرینی بعد از برنامة آموزش تشخیص فرصت‌ها با قبل از اجرای برنامة آموزشی تفاوت معناداری نداشت. از میان سه عامل اصلی پیش‌بینی‌کنندة قصد، تنها هنجارهای ذهنی بود که تفاوت معناداری نسبت به پیش‌ از اجرای برنامة آموزشی نشان داد.

همچنین، برخی مطالعات به قابلیت‌ها و ویژگی‌های کارآفرینانه در دانشجویان و برخی دیگر به عوامل مؤثر بر قصد کارآفرینی پرداخته بودند. مطالعات کمتری تأثیر آموزش بر قصد کارآفرینانه را بررسی کرده‌اند. در عین حال، در خصوص مقایسة نتایج پژوهش حاضر با مطالعات قبلی، می‌توان مطالب ذیل را بیان کرد.

در نتایج مطالعة حاضر، آموزش کارآفرینی بر تلقی از کنترل رفتاری تأثیر معناداری داشت. این نتیجه با برخی مطالعات همخوان است [2، 8، 9، 15 و 16]. تلقی از کنترل رفتاری، یعنی تلقی شخصی فرد از امکان‌پذیربودن رفتار. مطالعة سانچز [16] نشان داد که قصد خودکارآمدی که از مقدمات درک امکان‌پذیری است، در دانشجویان بعد از برنامه‌های آموزش کارآفرینی افزایش یافته است. درک امکان‌پذیری نشان‌دهندة سطح یا میزان درک قابلیت فردی برای راه‌اندازی کسب‌وکار است و این ادراک با متغیر کنترل رفتاری اژن در ارتباط است. ویلسون و مارینو نیز اظهار داشتند که آموزش کارآفرینی نقش مهمی در بالابردن سطح خودکارآمدی دانشجویان دارد. درمطالعة فایول نیز اثر مثبت برنامه‌های آموزش کارآفرینی بر درک کنترل رفتاری در گروه‌هایی دیده شد که قبلاً دردوره‌های آموزش کارآفرینی شرکت نکرده بودند [8].

در مطالعة حاضر، آموزش کارآفرینی بر قصد کارآفرینانه، نگرش به کارآفرینی، و هنجارهای ذهنی تأثیر معناداری نداشت. این نتیجه با برخی پژوهش‌ها همخوانی ندارد [2، 8، 8، 10 و 17]. در خصوص عدم تأثیر معنادار آموزش بر هنجارهای ذهنی می‌توان گفت این نتیجه دور از انتظار نبود. هنجارهای ذهنی در حقیقت ادراک فرد از فشارهای اجتماعی در انجام‌دادن یا انجام‌ندادن رفتار کارآفرینانه (راه‌اندازی کسب‌وکار) است [10]. در الگوی آژن، هنجارهای ذهنی ضعیف‌ترین جزء الگو شناخته شد. تغییر هنجارهای ذهنی، یعنی تغییر ادراک فرد از بایدها و نبایدهای اجتماعی، به‌راحتی میسر نیست و به آموزش‌های بیشتر و حتی آموزش به والدین و اطرافیان فرد و تغییر نگرش آنان نیاز دارد. در خصوص عدم‌تأثیر آموزش بر نگرش کارآفرینی می‌توان بالابودن میانگین اولیة نگرش به کارآفرینی در دانشجویان (گروه کنترل 82/3، گروه آزمایش 00/4) را در نتیجه مؤثر دانست. در خصوص قصد کارآفرینانه در آزمون تی هم‌بسته آموزش بر قصد کارآفرینانة دانشجویان گروه آزمایش تأثیر معناداری داشت، اما در آزمون تی مستقل نتیجه معنادار نبود. این نتیجه بدان معناست که تغییر در قصد کارآفرینانة دانشجویان تفاوت زیادی قبل و بعد از آموزش نداشته است. شاید اگر طول دورة آموزش بیشتر می‌بود، این تفاوت در قصد کارآفرینانه بیشتر و معنادار می‌شد.

برای ناهمخوانی نتایج می‌توان دلایل زیادی برشمرد. تفاوت در کیفیت و کمیت متغیر مستقل، یعنی نحوة آموزش کارآفرینی، ممکن است یکی از دلایل ناهمخوانی نتایج باشد. توان و بیان مدرس آموزشی و محتوای مطالبی که عنوان می‌کند، مدت زمان آموزش، مکان و زمان برگزاری دورة آموزشی همه در نتایج تأثیرگذار است. یکی دیگر از دلایل ناهمخوانی تفاوت جامعة هدف مطالعه است. اکثر مطالعات انجام‌شده روی دانشجویان غیرعلوم پزشکی انجام شده است. شاید نمونة حاضر که بخشی از جامعة دانشجویان علوم پزشکی بوده است، به‌دلیل نگرش مثبت از پیداکردن کار در آینده و وضعیت نسبتاً خوب استخدامی در فارغ‌التحصیلان رشته‌های علوم پزشکی، انگیزة پایینی نسبت به کارآفرینی داشته‌اند.

با توجه به نتایج و با درنظرگرفتن تأثیرات مثبت آموزش کارآفرینی و اهمیت این مقوله پیشنهاد می‌شود یک واحد درسی کارآفرینی در برنامة درسی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گنجانده شود. علاوه‌بر آموزش‌های کارآفرینی که به‌صورت برگزاری کارگاه، دوره‌های آموزشی یا سمینار انجام می‌شود، از روش‌های دیگر آموزش بهره گرفته شود که هم‌گام با فناوری‌های روز جهان است، همانند شبکه‌های اجتماعی و نرم‌افزارهای قابل‌نصب در تلفن همراه.

در خصوص پیشنهادهای پژوهشی می‌توان گفت در کنار پژوهش‌هایی که به بررسی تأثیر آموزش کارآفرینی بر قصد کارآفرینانه می‌پردازد، به مطالعاتی نیز پرداخته شود که نیازهای آموزشی دانشجویان، به‌خصوص دانشجویان علوم پزشکی در خصوص کارآفرینی را بررسی و تحلیل می‌کند. در صورت امکان، قصد کارآفرینانه در رشته‌های مختلف علوم پزشکی مقایسه و قابلیت مطرح‌شدن مقولة کارآفرینی با توجه به نوع رشته‌های علوم پزشکی مشخص شود. مطالعات تطبیقی در این خصوص راه‌گشاست. در صورت امکان، از طرح‌های پژوهشی قوی‌تر با انتخاب تصادفی کامل (طرح چهار گروهی سالمون، طرح‌های چند عاملی و جزآن) استفاده شود.

در نهایت، می‌توان گفت حوزة سلامت به نیروهایی نوآور، خلاق، با‌انگیزه، پرانرژی و سخت‌کوشی با روابط اجتماعی قوی نیاز دارد. نیروهایی که با کشف فرصت‌ها، نوآوری، برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری، مدیریت زمان و خودتنظیمی به انجام امور در حوزة سلامت بپردازند. این مهم در سایة نظام آموزشی تحقق می‌یابد که دانشجویانی خلاق با روحیه و فرهنگ کارآفرینی پرورش می‌دهد. این مسئله به عزم جدی مسئولان و تغییر نگرش و حمایت آن‌ها در خصوص اهمیت از مقولة کارآفرینی برای دانشجویان علوم پزشکی نیاز دارد و نیازمند انجام پژوهش‌های بیشتری است.

 

تشکر و قدردانی

این مقاله منتج از طرح پژوهشی با کد اخلاق Medsab.Rec.93.115 است. بدین‌وسیله از دانشگاه علوم پزشکی سبزوار برای حمایت مالی این پژوهش تشکر و قدردانی می‌شود.

[1] Ahmad poor D. Basics of entrepreneurship .Tehran, Farandish, 2006. [in Persian]
[2] Barani S, Zarafshani K, Delangizan S, Hosseini Largani M. The influence of entrepreneurship education on entrepreneurial behavior of college students in Kermanshah’s Payam-Noor University: structural equation modeling approach. Quarterly Journal of Research and Planning in Higher Education, 2010; 16(3): 85-105. [in Persian]
[3] Ahmadi Kafeshani A, Nazemi A. An investigation of the relationship between emotional intelligence and entrepreneurial intention (Case study: Physical education undergraduate students of University of Tehran). Sport Management, 2014; 6(3). [in Persian]
[4] Ajzen I. The theory of planned behavior. Organizational Behavior and Human Decision Processes, 1991; 50: 179-211.
[5] Engle RL, Dimitriadi N, Gavidia JV, Schlaegel C, Delanoe S, Alvarado I, He X, Buame S, Wolff B. Entrepreneurial intent: A twelve-country evaluation of Ajzen's model of planned behavior. Team Performance Management, 2010; 16(1): 35-57.
[6] Zapkau FB, Schwens C, Steinmetz H, Kabst R. Disentangling the effect of prior entrepreneurial exposure on entrepreneurial intention. Journal of Business Research, 2015; 68: 639-653.
[7] Küttim M, Kallaste M, Venesaar U, Kiis A. Entrepreneurship education at university level and students’ entrepreneurial intentions. Procedia-Social and Behavioral Sciences, 2014; 110: 658-668.
[8] Arasti Z, Saeed Bonadaki S, Emanpoor N. Impress of basics of entrepreneurship education on students entrepreneurial intention in non management majors. Journal of Entrepreneurship Development, 2013; 4(14): 204-7. [in Persian]
[9] Mohseni A, Mousavi S, Jamali M. The role of entrepreneurship training on students’ entrepreneurial attitude and general self-efficiency beliefs. Quarterly Journal of Research and Planning in Higher Education, 2013; 19(3): 63-80. [in Persian]
[10] Moradi, M. The impact of opportunity recognition skills on entrepreneurial intentions of nursing students[dissertation]. University of Tehran, 2011. [in Persian]
[11] Malakoutian M, Parvaresh A. The employment situation of environmental health graduates in Iran between 1996-2002. Iranian Journal of Medical Education, 2003; 3(2): 65-71. [in Persian]
[12] Hamdi M, Soleimani B, Nasr Isfahani B, Mandegar, HA. Studying the status of independence and continuing education of graduates of Isfahan School of Public Health in 1989-1993. Journal of Research in Medical Sciences, 1998, 3(1): 6-32. [in Persian]
[13] Sarmad Z, Bazargan A, Hejazi E. Research methods in behavioral science. Tehran, Agah, 2009. [in Persian]
[14] Linan F, Chen YW. Development and cross-cultural application of a specific instrument to measure entrepreneurial intentions. Enterpreneurship Theory and Practice Journal, 2009; 33(3).
[15] Wilson F, Kickul J, Marlino D. Gender, entrepreneurial self efficacy, and entrepreneurial career intentions: Implications of entrepreneurship education. Entrepreneurship Theory and Practice Journal, 2007; 31(3): 387-406.
[16] Sánchez JC. University training for entrepreneurial competencies: Its impact on intention of venture creation. International Entrepreneurship and Management Journal, 2011; 7(3): 239-254.
[17] Souitaris V, Zerbinati S, Al-Laham A. Do entrepreneurship programs raise entrepreneurial intention of science and engineering students? The effect of learning, inspiration and resources. Journal of Business Venturing, 2007; 22(4): 566-591.