دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137517319700101THE EFFECT OF THE HYDRO ALCOHOLIC EXTRACT OF CERATONIA SILIQUA L. SEEDS ON BLOOD GLUCOSE AND LIPIDS OF MALE DIABETIC RATSتاثیر عصاره آبی-الکلی دانه خرنوب بر میزان گلوکز و لیپید های خون در موش صحرایی دیابتی نر14815751FAاسفندیارشریفیمریمشاه امیرطباطباییمختارمختاریکازرون، دانشگاه آزاد اسلامی کازرون، گروه زیست شناسیJournal Article20120309Background and Purpose: Diabetes Mellitus is the most important metabolic disease which can lead to hyperglycemia and hyperlipidemia. Since herbal medicines are rich in natural antioxidants and are associated with few complications, the effect of the hydroalcoholic extract of Ceratonia siliqua L. seeds on the blood glucose and lipids of male diabetic rats were investigated in this study. Methods and Materials: In this experimental study, 56 male mature Wistar rats weighing 210-250 gr were randomly allocated into 7 groups of 8: control group with no treatment, a group daily receiving distilled water, a control group treated with hydroalcoholic extract of Ceratonia siliqua L. seeds (600 mg/kg), a control diabetic group receiving only strptozetocin; and three experimental groups (groups 1, 2, and 3) receiving 600, 300 and 100 mg/kg of oral hydroalcoholic extract of Ceratonia siliqua L. seeds for 16 days respectively, in addition to becoming diabetic by strptozetocin. At the end of experiments, blood samples were prepared from all groups and their blood lipids and sugar were measured. The obtained data were analyzed in SPPS 18 using ANOVA, with Pزمینه و هدف: دیابت ملیتوس مهم ترین بیماری متابولیک انسان است که منجر به هیپرگلیسمی و هیپرلیپیدمی می شود. از آن جا که گیاهان دارویی منابع غنی از آنتی اکسیدان های طبیعی هستند و عوارض جانبی آن ها نیز کمتر است، تاثیر عصاره آبی-الکلی دانه خرنوب بر غلظت گلوکز و چربی خون در موش صحرایی دیابتی نر در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، 56 سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد ویستار و با وزن تقریبی 220-210 گرم به طور تصادفی در هفت گروه هشت تایی تقسیم شدند: گروه کنترل بدون تیمار دارویی، گروه دریافت کننده حلال عصاره که روزانه فقط آب مقطر دریافت نمودند، گروه کنترل تیمار شده با عصاره آبی-الکلی دانه خرنوب(600 mg/kg) ، گروه کنترل دیابتی که فقط استرپتوزتوسین دریافت کردند و گروه های تجربی 3 و 2 و 1 که علاوه بر دیابتی شدن یعنی دریافت استرپتوزتوسین به ترتیب روزانه مقادیر 600 (mg/kg) و 300 و 150 عصاره آبی الکلی دانه خرنوب را به صورت خوراکی و به مدت 16 روز دریافت کردند. در پایان دوره آزمایش، از همه گروه ها نمونه خونی تهیه گردید و میزان گلوکز و چربی خون آن ها اندازه گیری شد. نتایج با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس و نرم افزار SPSS 18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و مقادیرPدانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137517319700101THE ROLE OF ATPASE ON THE RAPID KINDLING OF PERFORANT PATH IN RATنقش آنزیم اکتو ATPase بر روند کیندلینگ سریع مسیر پرفورنت در موش صحرایی نر15816952FAمحمدجوان0000-0003-2045-6171سیدجوادمیرنجفی زادهتهران، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده علوم پزشکی، گروه فیزیولوژیمریمزراعتیسیمیننامورJournal Article20120309Background and Purpose: Despite widespread research on epilepsy, the mechanism of its insidnece is still unknown. Since the activity of ATPase plays a vital role in changing ATP into AMP, and this substance can later turn into adenosine which is the most important endogenous anticonvulsant agent in brain, the effect of inhibition of ATPase on perforant path kindling was investigated in the present study. Methods and Materials: In this experimental study, animals were kindled by electrical stimulations of the perforant path (12 times a day with a frequency of 50 Hz and pulse duration of 1 millisecond). Upon kindling, behavioral and electrophysiologic measures of convulsions and filed potentials were recorded. For investigating the role of ATPase in animal groups, FPL 67156 was injected as the inhibitor of the ATPase after kindling stimulations ended each day. Kindled animals were 6, and there were 4 rats in other groups. Repeated measures ANOVA and Bonferoni test were used to compare the statistical quantities of fEPSP and PS of epilepsy creation in different groups of the study. Comparing the difference of paired pulses between groups was conducted by Bonferoni test. The five-stage convulsion of the groups was compared through Kruskall Wallis and Mann Whitney U tests. Statistical analyses were conducted in Prism 5. Results: The results indicated that ATPase inhibition (by injecting FPL 67156) causes no change in various behavioral stages of convulsion and daily afterdischarge duration following kindling (P>0.05); however, it affects synapsis formation, so that PS increases in comparison with the kindled group (Pزمینه و هدف: علیرغم تحقیقات گسترده در زمینه صرع، هنوز مکانیسم اصلی ایجاد این اختلال ناشناخته است. با توجه به این که فعالیت آنزیم اکتو ATPase نقش مهمی در تبدیل ATP به AMP داشته و این ماده متعاقبا می تواند به آدنوزین تبدیل شود و نیز با در نظر گرفتن نقش آدنوزین به عنوان مهم ترین عامل ضد تشنج درون زا در مغز، در این تحقیق تاثیر مهار فعالیت اکتو ATPase بر روند کیندلینگ مسیر پرفورنت مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، تعداد 6 سر موش صحرایی نر در هر گروه بر اساس روش کیندلینگ سریع با تحریکات الکتریکی مسیر پرفورنت (12 بار در روز با فرکانس 50 هرتز و مدت هر پالس 1 میلی ثانیه) کیندل شدند. در طی روند کیندلینگ، کمیت های رفتاری و الکتروفیزیولوژیک تشنج و نیز پتانسیل های میدانی ثبت می شد. برای بررسی نقش آنزیم اکتو ATPase در گروهی از حیوانات، هر روز پس از پایان تحریکات کیندلینگ FPL 67156 به عنوان مهارگر این آنزیم به صورت داخل بطن مغزی به حیوانات تزریق گردید. حیوانات در گروه کیندل 6 سر و در سایر گروه ها 4 سر بودند مقایسه آماری کمیت های مدت زمان امواج تخلیه متعاقب، شیب fEPSP و دامنه PS در طی روند صرع زایی در بین گروه های مختلف آزمایشی توسط آزمون تجزیه و تحلیل واریانس دو طرفه از نوع Repeated Measures و آزمون متعاقب Bonferoni صورت گرفت. اختلاف شاخص زوج پالس در هر فاصله زوج پالسی بین گروه ها توسط آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون متعاقب Bonferoni صورت گرفت. وقوع مراحل پنج گانه تشنجی بین گروه های آزمایشی نیز با استفاده از آزمون کروسکال والیس و آزمون متعاقب من ویتنی یو مقایسه گردید. در محاسبات آماری از نرم افزار Prism نسخه شماره 5 استفاده شد.
یافته ها: نتایج این تحقیق نشان داد که مهار آنزیم اکتو ATPase (با تزریق FPL67156) باعث تغییری در احتمال بروز مراحل مختلف رفتاری تشنج و مدت زمان امواج تحلیه متعاقب در طی روند کیندلینگ نسبت به گروه کیندل نمی شود(P>0.05) اما شکل پذیری سیناپسی را تحت تاثیر قرار می دهد، به گونه ای که دامنه PS را نسبت به گروه کیندل افزایش داده(Pدانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137517319700101LEARNING CRITICAL THINKING IN VIRTUAL MEDICAL EDUCATION: A QUALITATIVE STUDY OF FACULTY MEMBERS\' AND STUDENTS\' EXPERIENCESنحوه یادگیری تفکر انتقادی در آموزش پزشکی مجازی: مطالعه کیفی تجارب اساتید و دانشجویان16917953FAمحمدرضاسرمدیعیسیابراهیم زادهحسینزارعمیتراقریبدانشگاه علوم پزشکی تهران، دانشکده پیراپزشکی، گروه کتابداری و اطلاع رسانی پزشکیامیرحسینامامیآتوساقریبJournal Article20120309Background and Purpose: Critical thinking is a high priority outcome of higher education. With the ever-increasing spread of virtual courses, enhancement in the critical thinking in distance learning has become the center of attention for the stakeholders. The present study was conducted to qualitatively examine the experiences of teachers and students in teaching and learning critical thinking in medical education. Methods and Materials: In this qualitative study, 7 E-teachers and 11 postgraduate E-students of medical education were interviewed using a semi-structured method. All interviews were tape-recorded, transcribed and then analyzed through constant comparison based on Strauss and Corbin's method. Results: Three themes were identified in this study; nature of critical thinking, critical thinking within the framework of medical education discipline; and the teaching-learning process of critical thinking in the virtual environment. Conclusion: The participants’ experiences indicated that the learning-teaching of critical thinking in virtual education is affected by teaching strategies, the features of course management software, creation of a learner-centered environment and the role of critical thinking as one of the objectives of curriculum and evaluation.زمینه و هدف: تفکر انتقادی از جمله برون دادهای اصلی آموزش عالی است و با گسترش روز افزون اشتغال به تحصیل در دوره های مجازی، ارتقا تفکر انتقادی در نظام آموزش از دور، مد نظر دست اندرکاران می باشد. این مطالعه به منظور بررسی کیفی تجارب اساتید و دانشجویان از یاددهی-یادگیری تفکر انتقادی در آموزش پزشکی انجام گردید.
مواد و روش ها: در این مطالعه کیفی، 7 نفر از اساتید و 11 نفر از دانشجویان نظام آموزش از دور رشته آموزش پزشکی مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته قرار گرفتند. کلیه مصاحبه ها ضبط و به صورت مکتوب پیاده شد و با استفاده از روش تحلیل مقایسه ای اشتراوس و کوربین، تحلیل گردیدند.
یافته ها: مشارکت کنندگان در این پژوهش سه درون مایه اصلی «ماهیت تفکر انتقادی»، «تفکر انتقادی در چارچوب رشته آموزش پزشکی» و «فرایند یاددهی یادگیری تفکر انتقادی در آموزش پزشکی مجازی» را مطرح نمودند.
نتیجه گیری: تجربه شرکت کنندگان نشان می دهد که یاددهی یادگیری تفکر انتقادی در آموزش مجازی تحت تاثیر راهبردهای تدریس، خصوصیات نرم افزار سیستم مدیریت یادگیری، ایجاد محیط مناسب فراگیر محور و مد نظر قرار دادن تفکر انتقادی به عنوان یکی از اهداف درسی و ارزیابی قرار دارد.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137517319700101NURSING STUDENTS’ EXPERIENCES OF THE MODIFIED PROBLEM BASED LEARNING (MPBL) AND SMALL GROUP WORK: A QUALITATIVE STUDYتجارب دانشجویان از تلفیق روش یادگیری مبتنی بر حل مساله و کار در گروه های کوچک: یک مطالعه کیفی18018854FAکبریآخوند زادهزهراعابدینیقم، خیابان شهید لواسانی، دانشکده پرستاری و مامایی0000-0001-9783-9678هدیاحمری طهرانJournal Article20120309Background and Purpose: Despite the known effect of problem-based learning, there are still many challenges against its being replaced with the conventional methods. This research was conducted to find out the students’ experiences of the modified problem-based learning (MPBL) combined with working in small groups. Methods and Materials: In this qualitative study, 35 nursing students participated. The course of Pediatric Nursing was instructed to the students by the modified problem-based learning method and working in small groups. There were 35 semi-structured and 6 group-oriented interviews, which were analyzed by content analysis method. Results: Findings demonstrated that MPBL was associated with experiences of thinking, research, self–regulation, motivation and barriers. Barriers were its being time-consuming, difference of attitudes among group members and their resistance against change. Conclusion: Based on the results, MPBL is effective in reinforcing the learning mechanisms.زمینه و هدف: با وجود شناخت تاثیر روش آموزش مبتنی بر حل مساله هنوز چالش های زیادی در جایگزینی آن با شیوه سنتی رایج وجود دارد. هدف از این مطالعه بررسی تجارب دانشجویان از شکل تغییر یافته یادگیری بر اساس حل مساله با تلفیق کار در گروه های کوچک بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه کیفی، 35 دانشجوی پرستاری شرکت داشتند. درس پرستاری کودکان با روش تلفیق شده یادگیری مبتنی بر حل مساله و کار در گروه های کوچک آموزش داده شد. در مجموع، 35 مصاحبه نیمه ساختار یافته حضوری و 6 مصاحبه گروه مدار با دانشجویان پرستاری صورت گرفت. تحلیل داده های پژوهش با روش تحلیل محتوا انجام شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که تلفیق روش یادگیری مبتنی بر حل مساله و کار در گروه های کوچک با تجربه تفکر، پژوهش، خود تنظیمی، انگیزش و موانع همراه است. موانع این روش زمان بر بودن، اختلاف اعضا گروه و مقاومت در برابر تغییر بود. نتیجه گیری: نتیجه این مطالعه نشان می دهد که روش تعدیل شده حل مساله در تقویت مکانیزم های یادگیری تاثیر دارد.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137517319700101THE COMPARISON OF RUMINATION IN PATIENTS WITH MAJOR DEPRESSION DISORDER, OBSESSIVE-COMPULSIVE DISORDER, GENERALIZED ANXIETY DISORDER AND NORMAL INDIVIDUALSمقایسه نشخوار فکری در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی عمده، اختلال وسواس-اجبار، اختلال اضطراب فراگیر و افراد بهنجار18919555FAعلیرضافرنامعباسبخشی پوررودسریاحمدمنصوریخراسان رضوی، بردسکن، دانشگاه آزاد اسلامی، گروه علوم تربیتیمجیدمحمودعلیلوJournal Article20120309Background and Purpose: Rumination is one of the effective factors on the onset and maintenance Major Depression Disorder (MDD). Thus, the present study was conducted to compare the rumination and its components in normal subjects and patients with Major Depression Disorder (MDD), Obsessive-Compulsive Disorder (OCD) and Generalized Anxiety Disorder (GAD). Methods and Materials: In this cross-sectional, descriptive analytical study, 28 patients with GAD, 28 patients with OCD, 28 patients with MDD and 28 normal individuals were selected through convenient sampling method. The participants completed Rumination Responses Scale (RRS). Data were analyzed by SPSS-16 using Multivariate Analysis of Variance (MANOVA). Results: Mean rumination score in MDD, OCD, GAD and normal subjects were 62.36±13.38, 63.50±12.76, 54.79±15.60 and 44.57±15.25 respectively. The result showed that there are significant differences in the mean rumination scores and its components across the four groups (Pزمینه و هدف: نشخوار فکری به عنوان یکی از عوامل موثر در ایجاد و تداوم اختلال افسردگی عمده مطرح شده است. از این رو، این مطالعه با هدف مقایسه نشخوار فکری و مولفه های آن در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی عمده، اختلال وسواس-اجبار، اختلال اضطراب فراگیر و افراد بهنجار انجام گردید.
مواد و روش ها: در این پژوهش توصیفی-تحلیلی مقطعی، تعداد 28 بیمار مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، 28 بیمار مبتلا به اختلال وسواس-اجبار، 28 بیمار مبتلا به اختلال افسردگی عمده و 28 فرد بهنجار به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. مقیاس پاسخ نشخواری (RRS) در مورد افراد شرکت کننده اجرا گردید. داده های پژوهش به کمک نرم افزار آماری SPSS 16 و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین نمره نشخوار فکری افراد مبتلا به اختلال افسردگی عمده، وسواس-اجبار، اضطراب فراگیر و بهنجار به ترتیب برابر با 13.38±62.36، 12.76±63.50، 15.60±54.79 و 15.25±44.57 بود. نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات نشخوار فکری و مولفه های آن در چهار گروه تفاوت معنادار وجود دارد (Pدانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137517319700101FREQUENCY OF PXO1 GENE IN BACILLUS CEREUS, BACILLUS THURINGIENSIS AND BACILLUS SUBTILIS BY SDS-PAGE TECHNIQUEفراوانی ژنpxo1 در باسیلوس سرئوس، باسیلوس تورنجینزیس و باسیلوس سوبتیلیس با استفاده از تکنیک SDS-PAGE19620656FAمحمدجوادنمازی0000-0001-5680-3919غلام رضاجوادیمحمدحسنشاه حسینیجمیلهنوروزیسیدحسینشاه چراغییزد، شهرستان طبس، خیابان 12 متری بازک، پلاک 244حسینصمدی0000-0002-1073-3393سیدهادیشاه چراغیJournal Article20120309Background and Purpose: Among Bacilli, Bacillus cereus, Bacillus thuringiensis and Bacillus anthracis are important and the latter causes anthrax. Toxin production in this bacillus is carried out by pxo1 gene and associated plasmid. Research has recently shown that this gene can transfer to other bacilli too. The present study was conducted to determine the frequency of pxo1 gene in bacilli other than Bacillus anthracis, so that they can be safely used in producing vaccines against anthrax. Methods and Materials: In this cross-sectional descriptive analytical study, 65 soil samples were collected from different geographical regions in Iran, and the organisms were isolated from the soil. Proteins isolated from bacilli were examined by SDS-PAGE technique, and the limits of coded proteins by pxo1 gene were specifically located. The data were summarized in Excel using figures and tables. Results: Based on the results, 13 out of 38 bacilli showed protein bands in the proteins coded by pxo1 gene, and all were from cereus family. Conclusion: In Iran, pxo1 plasmid has transferred from Bacillus anthracis to 13 bacilli isolated from Bacillus cereus.زمینه و هدف: در بین باسیلوس ها، باسیلوس سرئوس، باسیلوس تورنجینزیس و باسیلوس آنتراسیس دارای اهمیت زیادی می باشند که از میان آن ها باسیلوس آنتراسیس عامل بیماری سیاه زخم می باشد. تولید توکسین در باسیلوس آنتراسیس توسط ژن pxo1 و پلاسمید مربوط به آن صورت می گیرد. اخیرا در تحقیقات نشان داده شده است که این ژن به سایر باسیلوس های یاد شده در فوق نیز انتقال یافته است. هدف این مطالعه جستجو و تعیین فراوانی ژن pxo1 در باسیلوس هایی به جزء باسیلوس آنتراسیس می باشد تا در صورت وجود ژن pxo1 در آن ها بتوان از آن ها بدون خطر بیماریزایی در ساخت واکسن علیه سیاه زخم استفاده کرد.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی-مقطعی، 65 نمونه خاک از مناطق مختلف ایران جمع آوری شد و ارگانیسم های مورد نظر از آن نمونه ها جدا شدند. پس از جداسازی ارگانیسم ها از خاک، پروتئین های جدا شده از باسیلوس های یافت شده با استفاده از تکنیک SDS-PAGE مورد ارزیابی قرار گرفته و محدوده پروتئین های کد شده توسط ژن pxo1 در هر یک از آن ها بررسی و مشخص شد. داده ها به صورت جداول و نمودار با استفاده از نرم افزار Exell تلخیص شد.
یافته ها: بر اساس نتایج، 13 باسیلوس از 38 باسیلوس مطالعه شده دارای باندهای پروتئینی در ناحیه پروتئین های کد شده توسط ژن pxo1 می باشند که همگی این نمونه ها از گروه باسیلوس سرئوس بودند.
نتیجه گیری: در ایران پلاسمید pXO1 از باسیلوس آنتراسیس، به 13 باسیلوس جدا شده از گروه باسیلوس سرئوس انتقال یافته است.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137517319700101THYROID AUTOIMMUNE MARKERS IN PATIENTS WITH HYPOTHYROIDISMمارکرهای اتوایمیون تیروئیدی در بیماران مبتلا به هیپوتیروئیدی20721257FAحسنروان سالارسیدمهدیزرگریانمحمدرضابهروزی خواهسبزوار، دانشگاه علوم پزشکی، دانشکده پزشکی، گروه بیوشیمی و تغذیهآرشاکابریJournal Article20120309Background and Purpose: Thyroid autoimmune disease is the most common thyroid disorder in low-iodine intake areas; evaluation of thyroid peroxidase antibodies (TPOAb), anti-Thyoglubolin (TGAb) and anti-microsomal (TMAb) in most patients with hypothyroidism is of significant importance. Therefore, the present study was conducted to determine the role of anti-thyroid antibodies in patients with hypothyroidism in Sabzevar, Iran. Methods and Materials: This is a cross-sectional descriptive analytical study where 382 subjects with TSH above normal and T3 and T4 below normal were selected through non-probability convenient sampling. Their TSH, TPOAb, TGAb and TMSb were measured through Eliza method. The obtained data were analyzed in SPSS 15 using chi-square, independent t-test and Pearson correlation coefficient, where Pزمینه و هدف: بیماری اتوایمیون تیروئیدی از شایع ترین اختلالات تیروئیدی در مناطق با دریافت کافی ید می باشد و ارزیابی آنتی بادی های تیروئید پراکسیداز (TPO Ab) و آنتی تیروگلوبولین (TG Ab) و آنتی میکروزومال (TM Ab) در اغلب بیماران هیپوتیروئیدی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. لذا مطالعه حاضر جهت تعیین فراوانی نقش آنتی تیروئید آنتی بادی ها در افراد هیپوتیروئیدی شهرستان سبزوار طراحی و اجرا گردید.
مواد و روش ها: این یک مطالعه توصیفی-تحلیلی و مقطعی است که در آن 382 نفر از افراد بالای 20 سال با TSH بالاتر از نرمال و T3 و T4 پایین تر از نرمال، به روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس انتخاب گردیدند. میزان TGAb ,TPOAb ,TSH و TMAb آن ها به روش الیزا اندازه گیری شد. داده ها توسط روش های آماری مجذور کای، تی مستقل و ضریب همبستگی پیرسون به وسیله نرم افزارSPSS 15 مورد بررسی قرار گرفت وPدانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137517319700101THE QUALITY OF LIFE OF THE ELDERLY IN SABZEVAR, IRANکیفیت زندگی سالمندان شهر سبزوار21321758FAحمیدرضابهنام وشانیمحمدواحدیان شاهرودیمهدیجعفرزاده فخاریسبزوار، دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، دانشکده پرستاری و ماماییJournal Article20120309Background and Purpose: Geriatric age is a course in life where the elderly are subject to potential threats such as chronic diseases, isolation and seclusion, lack of social support, and accordingly mental and physical disabilities threaten their personal independence. These factors can lead to diminish the quality of life. Therefore, the quality of life of the elderly people in Sabzevar was investigated in this study. Methods and Materials: In this cross-sectional descriptive analytical study, 304 elderly of above 60 years dwelling in Sabzevar, Iran in 2010 were selected through systematic cluster sampling. The study data were collected through standardized SF-36 Health Status Questionnaire. They were analyzed through frequency tables and mean ± SD, using independent t-test, one-way ANOVA and chi-square in SPSS 15. Level of significance was considered 0.05. Results: The mean quality of life was 44.9±8.7. The highest mean was associated with energy and vigor (50.6±0.5) and the lowest with general health (39.2±19.7). In general, 38.7% had a good life quality and 23.3% did not. Also, 44.4% of elderly men had unsuitable quality of life as far as pain was concerned, and 44.3% were affected with limited physical movement. No significant differences were observed between men and women as regards their limited activity, as well as social, mental and physical problems. However, there was a significant difference as to their pain. Conclusion: Since all dimensions of life quality were below 50 in the present study, the life quality of elderly people in Sabzevar, Iran can be considered unsatisfactory.زمینه و هدف: سالمندی دوره ای از تجربه سفر زندگی است که طی آن سالمندان در معرض تهدیدات بالقوه ای نظیر افزایش ابتلا به بیماری های مزمن، تنهایی و انزوا، عدم برخورداری از حمایت اجتماعی بوده و به دلیل ناتوانی های جسمی و ذهنی در موارد زیادی نیز استقلال فردی آنان مورد تهدید قرار می گیرد. این عوامل می تواند منجر به اُفت کیفیت زندگی در سالمندان شود. از این رو، در این مطالعه کیفیت زندگی سالمندان ساکن شهر سبزوار مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی و مقطعی، تعداد 304 نفر از افراد بالاتر از سن 60 سالگی ساکن شهر سبزوار در سال 1388به روش نمونه گیری خوشه ای سیستماتیک انتخاب شدند. اطلاعات مورد نظر از طریق فرم پرسشنامه استاندارد شده The sf-36 Health status مربوط به کیفیت زندگی جمع آوری گردید. داده ها توسط جداول فراوانی و مقادیر میانگین و انحراف معیار خلاصه و با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون مجذور کای توسط نرم افزار SPSS 15 مورد پردازش قرار گرفت. سطح معناداری 0.05 در نظر گرفته شد.
یافته ها: میانگین نمره کل کیفیت زندگی 8.7±44.9 بود. بیشترین میزان میانگین کیفیت زندگی در داشتن نیرو و انرژی با میانگین 0.5±50.6 و کمترین مقدار کیفیت زندگی در سلامت عمومی 19.7±39.2 بود. در مجموع 38.7 درصد افراد زندگی خوبی داشتند و 23.3 درصد از کیفیت زندگی نامناسبی برخوردار بودند. 44.4 درصد مردان از نظر درد وضعیت مناسبی نداشتند و در مجموع 44.3 درصد محدودیت فعالیت داشتند. بین مردان و زنان سالمند از نظر محدودیت فعالیت، مشکلات سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی اختلاف معناداری وجود نداشت. در حالی که از نظر درد بدنی، بین زنان و مردان سالمند اختلاف معنادار آماری دیده شد.
نتیجه گیری: با عنایت به این که همه ابعاد کیفیت زندگی سالمندان کمتر از 50 بود، می توان کیفیت زندگی سالمندان شهرستان سبزوار را نامطلوب ارزیابی نمود.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137517319700101THE PREVALENCE OF MUSCULOSKELETAL DISORDERS IN HEALTH- TREATMENT EMPLOYEES AT SABZEVAR UNIVERSITY OF MEDICAL SCIENCES, IRAN IN 2008شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی در کارکنان بهداشتی-درمانی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار در سال 138621822359FAمجیدفلاحیسیدمهدیرضویسبزوار. مرکز بهداشت، واحد بهداشت حرفه ای0000-0002-0568-3715علی اصغرخسروآبادیآرشاکابریJournal Article20120309Background and Purpose: Musculoskeletal disorders among the most important occupational health issues nowadays. As the ministry of health is responsible for the community health and providing better services requires healthy workforce, the present study was conducted to determine the prevalence of musculoskeletal disorders in health-treatment employees at Sabzevar University of Medical Sciences, Iran in 2008. Methods and Materials: This cross-sectional descriptive analytical study was conducted on 364 personnel of health-treatment employees at Sabzevar University of Medical Sciences, Iran in 2008, who were selected through convenient sampling. The disorders were investigated through Nordik Questionnaire including those in 9 body parts within the past week, past year, and falling behind work due to disorders. The obtained data were analyzed in SPSS 13 using independent t-test and correlation coefficient. Results: Mean ± SD and employment period of the participants were 31.81±6.88 and 9.36±7 respectively. The highest prevalence of the past year in all participants was related to their waist (57.8%), knee (44%) and (42.6%). However, in participants working for treatment centers, the figures were 61.6%, 46.9% and 48.6% respectively. In the paramedical employees, disorders of was 29.7% and in health center employees, wrist disorders were 28.4%. Conclusion: The prevalence of disorders in university employees is high and the highest rates are related to waist and knee. Disorders of back, waist, and knee in the treatment center employees, and neck disorders in health center employees were higher.زمینه و هدف: اختلالات اسکلتی-عضلانی یکی از مهم ترین موضوع های سلامت شغلی در دنیای امروز می باشد. با توجه به این که وزارت بهداشت متولی امر سلامت جامعه است و ارایه هر چه بهتر خدمات سلامت نیازمند نیروی کار سالم می باشد، تحقیق حاضر با هدف تعیین شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی در کارکنان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار در سال 1386 انجام گردید.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی-تحلیلی و مقطعی به صورت نمونه گیری در دسترس بر روی 364 نفر از پرسنل گروه های پیراپزشکی، بهداشت و درمان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار در سال 1386 انجام شده است. در این مطالعه اختلالات اسکلتی-عضلانی از طریق پرسشنامه نوردیک که شامل بررسی اختلالات در 9 عضو بدن در یک هفته گذشته، یک سال گذشته و بازماندگی از کار به علت اختلالات می باشد، بررسی گردید. داده های جمع آوری شده با آزمون های تی مستقل و ضریب همبستگی در نرم افزار SPSS 13 تحلیل گردید.
یافته ها: میانگین و انحراف معیار سن و سابقه کارکنان به ترتیب 6.88±32.81 سال و 7±9.36 سال می باشد. بیشترین شیوع اختلالات در یک سال گذشته در کل افراد مورد بررسی در نواحی کمر، زانو و پشت به ترتیب 57.8 درصد، 44 درصد و 42.6 درصد بود ولی در گروه درمان به ترتیب 61.6 درصد، 9/46 درصد و 48.6 درصد بود. در گروه پیراپزشکی، شیوع اختلالات در ناحیه شانه 29.7 درصد و در گروه بهداشت در ناحیه مچ دست 28.4 درصد بوده است.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه شیوع اختلالات کارکنان دانشگاه بالا بوده و بیشترین شیوع اختلال در نواحی کمر و زانو می باشد. اختلال در ناحیه پشت، کمر و زانو در گروه درمان و اختلال ناحیه گردن در گروه بهداشت بیشتر بود.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137517319700101A CASE REPORT OF AN ACUTE MYOCARDIAL INFARCTION FOLLOWING EXTRACORPOREAL LITHOTRIPSYگزارش یک مورد انفارکتوس حاد قلبی بدنبال سنگ شکنی برون اندامی22422860FAمجیدجلال یزدیعزتصمدی پورسبزوار، دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، دانشکده پرستاری و ماماییJournal Article20120309Background and Purpose: Extracorporeal lithotripsy is one of the low risk treatments of renal stones. Its severe complication is hematoma and the most common complication is hematuria. Its cardiovascular effects include diastolic BP increase and ventricular arrhythmias, aggravation of heart failure and disturbance in cardiac pacemaker. The use of extracorporeal lithotripsy is nowadays on the rise in metropolitans. Prevention of life-threatening complications and the adoption of the best treatment procedure are essential for such patients. The Patient: A 48-year-old man underwent extracorporeal lithotripsy due to renal stone, and experienced chest pain two hours later. Diagnosed as the lower cardiac infarction, he received aspirin, streptokinase and heparin at the emergency department. Six hours later, he experienced severs hematuria and renal hematoma; anticoagulants was cut down; he was rescued by appropriate hydrotherapy, and drugs such as vasoconstrictives and aprotinin. He was discharged later. Conclusion: The occurrence of acute myocardial infarction due to extracorporeal lithotripsy must be considered; in order to prevent infarction, patients must be examined for cardiovascular conditions before and after extracorporeal lithotripsy.زمینه و هدف: سنگ شکنی برون اندامی یکی از شیوه های درمانی کم عارضه سنگ های کلیه است. هماتوم از عوارض خطرناک و هماچوری، عارضه شایع این روش درمانی است. اثرات قلبی عروقی این روش شامل، افزایش فشار خون دیاستولیک و ایجاد آریتمی های دهلیزی، تشدید نارسایی قلبی و اختلال در پیس میکر قلبی است. امروزه استفاده از سنگ شکنی برون اندامی در اکثر شهر های بزرگ رواج یافته است. پیش گیری از عوارض تحریک کننده حیات و نیز اتخاذ مطلوب ترین روش برای درمان چنین بیمارانی ضروری است معرفی بیمار: بیمار مردی 48 ساله است که به علت سنگ کلیه تحت درمان سنگ شکنی برون اندامی قرار گرفته و دو ساعت پس از آن دچار درد قفسه سینه شده است. وی پس از مراجعه به اورژانس با تشخیص انفارکتوس قسمت تحتانی قلب تحت درمان با آسپرین، استرپتوکیناز و هپارین قرار گرفت. شش ساعت بعد دچار هماچوری شدید و هماتوم کلیه شد که با قطع داروهای ضد انعقاد و مایع درمانی مناسب و استفاده از داروهای وازوکنسترکتیو و آپروتینین بیمار نجات یافت و با حال عمومی خوب از بیمارستان مرخص شد.
نتیجه گیری: احتمال وقوع انفارکتوس میوکارد حاد به دنبال سنگ شکنی برون اندامی مساله ای است که باید مورد توجه قرار گرفته و برای پیش گیری از آن باید بررسی دقیق تر بیماران از نظر قلبی عروقی، قبل و بعد از سنگ شکنی انجام شود.