دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137520319700101Effect of citalopram on depression and cognitive functions of stroke patientsبررسی شیوع اختلالات شخصیت در بیماران مبتلا به صرع موضعی پیچیده242248335FAنغمهمخبرمحمودرضاآذرپژوهنگاراصغری پورJournal Article20131019Aim: In this study, we evaluated personality traits and disorders among patients with CPS using Millon Test.
Material and Method:This survey was a descriptive analytic study. We evaluated all of the patients with CPS in outpatients clinic of Avesina and Ghaem Hospital, Mashhad University of medical Sciences. Finally, 74 patients with CPS and 100 normal volunteers were recruited and Millon test was performed by a psychiatrist who was blind to the diagnosis.
Finding:In this study, 74.2% of the patients and 31.5% of control group had at least one pathological personality trait (Pهدف: با توجه به شیوع ناهنجاریهای شخصیتی در بیماران مصروع خصوصا صرع موضعی پیچیده، در این مقاله هدف، بررسی اختلالات و صفات شخصیتی بر اساس پرسشنامه میلون بر روی بیماران مبتلا به صرع قطعه گیجگاهی بوده است.
روش کار: برای کلیه مراجعین به کلینیک سرپایی روانپزشکی و اعصاب بیمارستان ابن سینا و قائم که مبتلا به صرع قطعه گیجگاهی بودند (74 بیمار) وافراد سالم داوطلب(100 نفر) تست میلون توسط روانپزشک اجرا شد.
یافته ها:74 درصد بیماران مبتلا به صرع قطعه گیجگاهی حداقل یک نوع صفت شخصیتی بیمار گونه داشتند . این میـزان در گـروه شاهد 5/31 % بر آوردشـد. شیـوع اختلالات شخصیتی بارز در 2/27 % بیماران مصروع در مقایسه با 4/8% گروه شاهد بود که کلیه این تفاوتها از نظر آماری معنا دار بودند. شایعترین اختلالات شخصیت در این افراد مرزی و ضد اجتماع بود که به شکل معنا داری از گروه شاهد بیشتر ارزیابی شد (05/0pدانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137520319700101The effect of cryopreservation and lyophilization on histological and mechanical properties of human amniotic membraneتأثیر کرایوپرزرویشن و انجماد خشک بر ساختار بافتی و استحکام مکانیکی پرده آمنیون249258336FAحسننیک نژادقاسمیزدان پناهفاطمهعاصی طهرانیقدسیهپایینی وایقانJournal Article20131019Introduction & Objective: The amniotic membrane (AM) has distinctive characteristics and potentials that make it a proper biomaterial for tissue engineering. There are varieties of methods for preserving the AM. In this study, the AM was preserved using different methods. The effect of preservation on tissue composition and physical and mechanical properties was compared between preserved and fresh samples of the AM.
Materials & Methods: The human AM was preserved after being detached from the placenta. It was preserved using either cryopreservation methods (in temperature of -80 ºC, for 6 months) or lyophilization. The preserved AM was histologically assessed using light and electronic microscopy. Mechanical tolerance of the preserved AM was also measured using uniaxial tension test, suture retention test and thickness calculation.
Results: This study showed that the value of Fmax and elongation at break in the cryopreserved and lyophilaized AM was smaller than the same value in the fresh AM samples. All of the samples had same tolerance in suture retention test, although lyophilaized samples of the AM were thinner than other types of the samples. Tissue composition (histological properties) regarding epithelial cells and tissue layers of the AM were not the same in different samples.
Conclusion: Cryopreservation and lyophilization as two preservation methods of the AM, can affect the tissue composition and physical and mechanical features of the AM. Thus the preservation method for the AM can be chosen regarding the final usage of the AM as a biomaterial.زمینه و هدف: پرده آمنیون با داشتن خصوصیات منحصربه فرد و پتانسیل های بالقوه و بالفعل، بیومتریال مناسبی جهت استفاده در مهندسی بافت می باشد. روش های مختلفی برای نگهداری پرده آمنیون وجود دارد. در این مطالعه، پرده آمنیون با روش های مختلف نگهداری شد و اثرات روش های نگهداری بر روی ساختار بافتی و خواص فیزیکی و مکانیکی آن با نمونه های تازه تهیه شده مقایسه گردید.
مواد و روشها: پرده آمنیون انسانی پس از جداسازی از جفت با روش های کرایوپرزرویشن (در دمای C°80- به مدت 6 ماه) یا انجماد خشک (لیوفلیزاسیون) نگهداری شد و مورد ارزیابی بافت شناسی توسط میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی قرار گرفت. استحکام مکانیکی پرده نیز با استفاده از آزمون های مقاومت کششی یک جهته، آزمون تحمل بخیه و اندازه گیری ضخامت بررسی گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد میزان نیروی اعمال شده و ازدیاد طول در نقطه پاره شدن در پرده آمنیون کرایوپرزرو شده و لیوفلیزه، از بافت های تازه تهیه شده، کمتر می باشد. با اینکه نمونه های لیوفلیز شده، ضخامت کمتری نسبت به سایر نمونه ها داشتند، اما مقاومت نمونه های مختلف در آزمون تحمل بخیه یکسان بود. ساختار بافتی از نظر سلولهای اپیتلیوم و لایه های بافتی در نمونه های مختلف یکسان نبود.
نتیجه گیری: کرایوپرزرویشن و انجماد خشک به عنوان روش های نگهداری پرده آمنیون، می توانند ساختار بافتی، خواص فیزیکی و خواص مکانیکی آن را تغییر دهند. بنابراین می توان با توجه به کاربرد نهایی پرده آمنیون به عنوان یک بیومتریال، نوع روش نگهداری آن را انتخاب کرد.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137520319700101Impact of Industrial Noise-Induced Hearing Disorders on Workers Cognition and Auditory Memoryتأثیر اختلالات شنوایی ناشی از نویز صنعتی بر شناخت و حافظه شنوایی259269337FAزهراجعفریریحانهتوفانمریمآقاملاییشادیرحیم زادهمهدیهاسماعیلیJournal Article20131019Background and objective: Hearing loss and tinnitus are two auditory effects of hearing system damage due to occupational noise exposure. These factors can have non-auditory effects by themselves and impact on brain cognitive performance. In our study, the effect of occupational noise-induced hearing loss and tinnitus on cognition and auditory-verbal memory was investigated.
Materials and methods: Our study was done on 42 male workers aged 40 to 56 years in three groups of workers with 1) hearing loss, 2) hearing loss and tinnitus and 3) normal hearing. Workers in two first groups had a long history of working in environments with excessive noise, and third group was matched control workers with normal hearing. Hearing impaired persons had symmetrical moderate falling sensory-neural hearing loss in the both ears. For all subjects, Mini-Mental State Examination and Rey Auditory-Verbal Learning Tests were performed in identical conditions.
Results: Normal hearing group had higher scores in all stages of the Rey Auditory-Verbal Learning test than two other groups and their means differences in three A1, Sum and Recognition stages were significant (p≤0.034). Similar finding was observed in the Mini-Mental Examination test too (p≤0.025).
Conclusion: Our study revealed effect of noise induced hearing loss and tinnitus due to prolonged exposure to noise over the limit on general cognition and auditory-verbal memory. Given the preventable nature of auditory and non-auditory effects of occupational noise, administration and control of hearing conservation programs and training of workers can be the suitable and proposed solution.زمینه و هدف: کمشنوایی و وزوز گوش دو تأثیر شنیداری آسیب دستگاه شنوایی در اثر نویز محیط کار هستند که می توانند توأم یا جدای از هم ایجاد شوند. در مطالعه حاضر، تأثیر کمشنوایی و وزوز گوش ناشی از نویز صنعتی بر شناخت و حافظه شنوایی-کلامی مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: مطالعه حاضر روی 42 کارگر مرد، در محدوده سنی 40 تا 56 سال در سه گروه: 1) دچار کمشنوایی، 2) دچار وزوز و کمشنوایی و 3) با شنوایی هنجار انجام شد. دو گروه اول و دوم، افراد با سابقه طولانی کار در محیط با نویز بیش از حد مجاز و گروه سوم، افراد شاهد همگن با شنوایی هنجار بودند. کمشنوایی افراد از نوع حسی-عصبی نزولی در حد متوسط و متقارن در دو گوش بود. برای کلیه افراد، آزمون معاینه مختصر وضعیت شناختی و آزمون یادگیری شنوایی-کلامی ری در شرایط یکسان انجام شد.
یافتهها: گروه با شنوایی هنجار در کلیه مراحل آزمون یادگیری شنوایی-کلامی ری نسبت به دو گروه دیگر، امتیاز بالاتری را نشان داد، و اختلاف امتیازات 3 گروه در سه مرحله A1، Sum و بازشناسی، معنادار بود (034/0≥p). در آزمون معاینه مختصر وضعیت شناختی نیز یافته مشابهی مشاهده گردید (025/0≥p).
نتیجهگیری: مطالعه حاضر تأثیر کمشنوایی و وزوز گوش ناشی از مواجهه با نویز بیش از حد مجاز، بر توانایی شناختی کلی و حافظه شنوایی-کلامی را نشان داد. با توجه به قابل پیشگیری بودن تأثیرات شنوایی و غیرشنوایی نویز صنعتی، اجرا و پایش برنامههای حفاظت شنوایی و آموزش کارگران، راهکار مناسب و پیشنهادی است.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137520320131020The experiences of some addicted men to meth through the treatment and recovery tunnelتجارب مردان معتاد به شیشه از مسیر درمان و بهبودی270280338FAمعصومهدژمانحسنرفیعیعباسخزاییبهمنبهمنیJournal Article20131019Background: Understand and identifying of the experiences of meth addicted persons while withdrawal, could provide a worthwhile apprehension of how being experienced of the method of treatment and its effect on patients. The purpose of this research was to explore the experiences of meth addicted persons during treatment by the “rebirth” method.
Methodology: This study was accomplished by qualitative approach and content analysis method. Verdigs rehabilitation center, one of the subsets of Charitable Societies of rebirth locating in Karajs Vardavard, was the place this study accomplished. Data collection has done through deep semi-structured interview and field’s observation. Sampling methods were a mixture of purposive and snowballing that continued until data saturation reached to 15 in number.
Findings: Results of the study, through the treatment and recovery tunnel imply that the experiences of participants, is dividable to three main steps including: the first week presence in rehabilitation center, participating in programs and recovery.
Conclusion: It seems that the treatment programs of the center, considering extracted categories of this study, was relied on participants needs and participants described the treatment positive and successful.زمینه و هدف: درک و شناسایی تجارب افراد معتاد به شیشه در جریان ترک، میتواند شناخت ارزشمندی از چگونگی تجربه یک روش درمانی و تأثیرات آن بر بیماران فراهم آورد. هدف این مطالعه شناسایی تجارب مردان معتاد به شیشه در جریان درمان با روش «تولد دوباره» بوده است.
مواد و روش ها: این مطالعه، با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوا انجام گرفت. مکان انجام مطالعه مرکز باز توانی وردیج کرج بود. برای جمعآوری اطلاعات، از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته و مشاهده در عرصه استفاده شد. برای نمونهگیری از روشهای هدفمند و گلوله برفی در کنار هم استفاده شد و تا اشباع دادهها که تعداد واحدهای پژوهش به 15 نفر رسید ادامه یافت.
یافتهها: نتایج مطالعه بیانگر آن است که تجارب معتادان از مسیر درمان و بهبودی بر 3 گام اصلی شامل هفته اول حضور در مرکز، مشارکت در برنامههای مرکز و بهبودی قابل تقسیم است.
نتیجهگیری: با توجه به مقولات استخراج شده از مطالعه به نظر میرسد برنامههای درمانی مرکز مبتنی بر نیازهای شرکتکنندگان بوده و آنها این درمان را مثبت و موفق ارزیابی نمودند.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137520319700101Preliminary validation of the questionnaire State-Trait Anger Experssion Inventory -2 Child and Adolescent (STAXI-2 C/A) amongst a sample of Iranian students aged 12-17 years.اعتبارسنجی مقدماتی پرسشنامه حالت - صفت و بیان خشم کودک و نوجوان در نمونهای از دانش آموزان 12 تا 17 ساله ایرانی281291339FAاعظمبرآبادی0000-0003-0819-5992لیلاحیدری نسبJournal Article20131019Aim and background: Since there is no questionnaire in Iran to measure child and adolescent anger, we need to translate and validate STAXI-2 C/A from English to Persian. For this reason, the aim of the present study was to investigate the psychometric properties of the measure of State-Trait Anger Expression Inventory -2 Child and Adolescent (STAXI-2 C/A) amongst a sample of Iranian students aged 12-17 years.
Methods and materials: in this descriptive study, the questionnaire has been carried out on 556 high- School and junior- high –school students. Validation of the (STAXI-2 C/A) was carried out on aspects of convergent and divergent validity. The results of the analysis supported the convergent and divergent validity of (STAXI-2 C/A).Reliability of the (STAXI-2 C/A) was examined in two ways: Cronbach alpha coefficient and test-retest reliability (with 14 days between two assessments).
Results: The results internal consistency and test-retest coefficients of the (STAXI-2 C/A) were satisfactory to excellent.
Conclusion: In general, these findings support the validity and reliability of (STAXI-2 C/A). Amongst sample of Iranian students.زمینه و هدف: پرسشنامههای زیادی در ایران وجود دارد که به بررسی خشم بزرگسال می پردازد، اما درحالحاضر هیچ پرسشنامهای در کشور جهت بررسی خشم کودک و نوجوان وجود ندارد. با توجه به این مسأله، هدف اساسی پژوهش حاضر، تعیین ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه صفت- حالت و بیان خشم کودکان و نوجوانان (STAXI-2 C/A) در دانشآموزان 12 تا 17 ساله ایرانی است.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی، نمونه پژوهش شامل 556 دانشآموز راهنمایی و دبیرستان بود که با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. اعتبار همگرا و واگرای مقیاس مذکور با استفاده از بررسی همبستگی گشتاوری پیرسون، بین نمرات این مقیاس با مقیاسهای افسردگی کودکان، اضطراب آشکار کودکان، پرخاشگری و رفتار قانونشکنانه محاسبه گردید و پایایی ابزار نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و ضریب بازآزمایی با فاصله 2 هفته بررسی شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش حاکی از پایایی (اندازهگیری شده بر حسب ضرایب بازآزمایی) و همسانی درونی مطلوب (STAXI-2 C/A) و خردهمقیاسهای آن است.
نتیجهگیری: در مجموع نتایج مطالعه حاضر، شواهدی برای صحت اعتبار و پایایی قابل قبول پرسشنامه حالت – صفت و بیان خشم در کودکان و نوجوانان (STAXI-2 C/A)، در دانشآموزان ایرانی فراهم آورده است و قابل استفاده در فعالیت های پژوهشی می باشد.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137520319700101Comparing the effectiveness of rehabilitation methods with and without exercise on quality of life and self-steam addictsمقایسه اثربخشی دو روش بازتوانی همراه با ورزش و بدون ورزش بر کیفیت زندگی و عزت نفس افراد معتاد292301340FAمحمدحسنشیرسوارعلی محمدامیرتاششهینجلالیمحسنکوشانفهیمهکیوانلومحمدسیداحمدی0000-0001-6060-8358Journal Article20131019Background and purpose: Addiction is a dependence on the drug that makes him the physical and psychological dependence on drugs and will affect all his personal and social behavior and has been attacked as an important social pathology of human society. Therefore, the aim of this study was Effect of a given exercise program on quality of life and self steam of addicts.
Methods and materials: The study was quasi-experimental. Between drug addiction in the center of the 60 Congress, 60 of whom were purposefully selected and divided into two groups. The first group, There were 30 people after detoxification and drug treatments did not participate in exercise programs and advice received, the second Group, There were 30 people on drug treatment and counseling after detoxification were involved in sports programs. In two pre-test and post test subjects responded to questionnaires about quality of life and self steam. Data analysis was performed using the dependent and independent T test whit Using software SPSS16 at significant level (pزمینه و هدف: اعتیاد ابتلای اسارتآمیز فرد به ماده یا دارویی مخدر است که او را از نظر جسمی و روانی به خود وابسته ساخته و کلیه رفتارهای فردی و اجتماعی او را تحت تأثیر قرار می دهد و بهعنوان مهمترین آسیب اجتماعی جامعه انسانی را مورد هجوم خود قرار داده است. لذا هدف از این تحقیق مقایسه تأثیر بازتوانی همراه با ورزش بر کیفیت زندگی و عزت نفس افراد معتاد در مقایسه با شیوه های معمول است.
مواد و روشها: در این تحقیق نیمهتجربی، از میان مراجعهکنندگان به مرکز ترک اعتیاد کنگره شصت، تعداد 60 بیمار بهصورت تصادفی ساده انتخاب و به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول 30 نفر از افرادی بودند که پس از سمزدایی در برنامههای ورزشی شرکت نداشته و فقط درمانهای دارویی و مشاوره دریافت می کردند، گروه دو، 30 نفر از افرادی بودند که علاوهبر درمانهای دارویی و مشاوره پس از سمزدایی در برنامههای ورزشی شرکت داشتند. آزمودنیها در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون به پرسشنامههای مربوط به کیفیت زندگی و عزت نفس پاسخ دادند. نهایتاً اطلاعات با استفاده از آزمونهای تی دو گروه مستقل و وابسته از طریق نرمافزار SPSS 16 در سطح معناداری (05/0pدانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137520319700101The Comparative Effects of a Gluteus Medius Strength Training Program and Balance Training Program on Postural Control in adult and elder womenمقایسه اثر 6 هفته برنامه تمرینی تقویت عضله سرینی میانی و تمرینات تعادلی بر کنترل پاسچر در زنان میانسال و سالمند302309341FAسولمازمهدوی اورتاکندامینفرزانه حصاری0000-0000-2497-1017مهدیزارعی0000-0002-4616-2166مهیارخوشدلJournal Article20131019Purpose: The purpose of this study was studying the comparative effects of a gluteus medius strength training program and balance training program on postural control in adult and elder women.
Method: this study is semi-experimental with pre-test – post-test design. Forty five elderly women (55-65 aged) participated in this study and divided randomly in three groups: gluteus medius (GM), balanced and control. The Experimental groups performed their training program for 6 weeks and three times per week. Prior and after to starting training program, the balance measured by Berg Balance Test (BBT). Dependent t-test and ANOVA used to analyze the data (Pزمینه و هدف: این مطالعه اثر دو نوع برنامه تمرینی تقویت عضله سرینی میانی و تمرینات تعادلی بر کنترل پاسچر زنان سالمند را مورد ارزیابی قرار داده است.
مواد و روشها: این مطالعه یک تحقیق نیمهتجربی با طرح پیشآزمون – پسآزمون و با دو گروه مداخلهی تمرینی و یک گروه کنترل میباشد، که در آن 45 زن سالمند با دامنه سنی 65-55 سال به روش دردسترس و داشتن ملاکهای ورود بهصورت تصادفی به سه گروه تمرین تقویت سرینی میانی، تمرین تعادلی و کنترل تقسیم شدند. دو گروه تمرین سرینی میانی و تمرینات تعادلی پروتکل تمرینی مربوطه را به مدت 6 هفته، 3 بار در هفته بهصورت یک روز در میان انجام دادند. تغییر در کنترل پاسچر شرکت کنندگان، قبل و بعد از دوره تمرین، بهوسیله آزمون برگ (Berg Test) اندازهگیری شد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آزمون آماری t همبسته و تحلیل واریانس (ANOVA) انجام شد.
یافتهها: یافتههای تحقیق نشان داد که اعمال برنامهی تمرین تقویتی سرینی میانی و تعادلی میتواند باعث بهبود کنترل پاسچر (003/0p=) و (012/0p=) در زنان سالمند شود. همچنین تفاوت معنیداری بین دادههای پسآزمون گروه تمرین تقویتی سرینی میانی و تمرین تعادلی با گروه کنترل در آزمون تعادل دیده شد (005/0 p=) و (001/0 p=). همچنین تفاوت معناداری بین دو گروه تقویتی سرینی میانی و تمرین تعادلی (6/0 p=) دیده نشد.
نتیجهگیری: از یافتههای تحقیق میتوان نتیجه گرفت که تقویت عضله سرینی میانی باعث بهبود کنترل پاسچر در زنان سالمند میشود.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137520319700101Effect of one session of exhaustive aerobic exercise on serum adiponectin level and insulin resistance index in smoker menتأثیر یک جلسه ورزش هوازی واماندهساز بر آدیپونکتین سرم و شاخص مقاومت به انسولین در مردان سیگاری310319342FAامیرحسینحقیقی0000-0002-7258-9727هادییاراحمدیعبدالحامددریجانیJournal Article20131019Background: Smoking can decrease adiponectin serum and increase insulin resistance index. The purpose of present study was to examine the effect of one session of exhaustive aerobic exercise on levels of adiponectin serum and insulin resistance index in smoker men.
Materials and methods: A semi-experimental design was used. The target population consisted of smoker students of the Hakim Sabzevari University, from whom twelve smoker male students volunteered and were randomly divided into three situations; control, exhaustive aerobic exercise at 70-75% intensity of maximal heart rate, and exhaustive aerobic exercise at 90-95% intensity of maximal heart rate, in a crossover design.Two situations of aerobic exhaustive exercise programs involved running on treadmill with intensities of 70-75% and 90-95% of maximum heart rate of the subjects. During this period, the control group did not perform any physical activity. To calculate changes in plasma volume and measurement of adiponectin, glucose, insulin and lipid profile indices blood samples were collected before and immediately after performing of aerobic exercises. Data were analyzed using one way analysis of variance (ANOVA).
Results: After the correction of results with respect to plasma volume changes, no significant differences in serum of adiponectin levels (P=0.825) and insulin resistance index (P=0.756) were determined between the control and experimental situations. Furthermore, no significant difference was observed among the three situations in the glucose (P=0.633), insulin (P=0.768), low density lipoprotein (P=0.075), high density lipoprotein (P=0.131), total cholesterol (P=0.559), and serum triglyceride (P=0.641).
Conclusion: One session of exhaustive aerobic exercise with two different intensities has no effect on levels of serum adiponectin and insulin resistance index in smoker men. However, to achieve more conclusive results, further investigation is warranted.زمینه و هدف: سیگار کشیدن میتواند آدیپونکتین سرم را کاهش داده و باعث افزایش مقاومت به انسولین گردد. هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر یک جلسه ورزش هوازی واماندهساز بر میزان آدیپونکتین سرم و شاخص مقاومت به انسولین در مردان سیگاری بود.
مواد و روشها: روش تحقیق حاضر بهصورت نیمهتجربی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان سیگاری دانشگاه حکیم سبزواری بودند که از میان آنها 12 دانشجوی مرد سیگاری بهطور داوطلبانه انتخاب و بهصورت تصادفی در یک طرح متقاطع در سه گروه کنترل، ورزش هوازی واماندهساز با شدت 75-70 درصد حداکثر ضربان قلب و ورزش هوازی واماندهساز با شدت 95-90 درصد حداکثر ضربان قلب، قرار گرفتند. برنامه ورزش هوازی در دو وضعیت واماندهساز بر روی نوارگردان با شدتهای 75-70 درصد حداکثر ضربان قلب و 95-90 درصد حداکثر ضربان قلب آزمودنیها بود. در طول این مدت گروه کنترل هیچگونه فعالیتی انجام نمیداد. برای محاسبه تغییرات حجم پلاسما و اندازهگیری شاخصهای آدیپونکتین، گلوکز، انسولین و نیمرخ لیپیدی، نمونههای خونی، قبل و بلافاصله پس از اجرای آزمون جمعآوری شد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه تحلیل شدند.
یافتهها: پس از اصلاح نتایج نسبت به تغییرات حجم پلاسما، مشخص شد که تفاوت معناداری بین سه وضعیت کنترل، ورزش هوازی واماندهساز با شدت 95-90 درصد حداکثر ضربان قلب و ورزش هوازی واماندهساز با شدت 75-70 درصد حداکثر ضربان قلب، در میزان آدیپونکتین(825/0P=) و شاخص مقاومت به انسولین(756/0P=) وجود ندارد. همچنین، بین سه وضعیت در شاخصهای گلوکز(633/0P=)، انسولین(768/0P=)، لیپوپرتئین با چگالی پایین (075/0P=)، لیپوپروتئین با چگالی بالا (131/0P=)، کلسترول تام(559/0P=) و تریگلیسرید سرمی(641/0P=)، تفاوت معناداری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: یک جلسه ورزش هوازی واماندهساز با دو شدت متفاوت بر میزان آدیپونکتین سرم و شاخص مقاومت به انسولین در مردان سیگاری تأثیری ندارد. با اینحال، برای رسیدن به نتایج قطعیتر، انجام تحقیقات دیگری ضروری است.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137520319700101The client satisfaction of delivered services in private nursing homes for elderly: a survey in the provinces of Golestan, Mazandaran, Semnan and Northern Khorasan in 2012رضایت سالمندان مقیم آسایشگاههای غیردولتی از خدمات ارائه شده به آنها: پیمایشی در استانهای گلستان، مازندران، سمنان و خراسان شمالی در سال 1391320330343FAکوروشقاضیمهشیدفروغانمحمدعلیحسینیسمانهحسین زادهمانداناعسگریJournal Article20131020Objective: In The last two decades, nursing homes for elderly have expanded tremendously. Client satisfaction is one of the most important indicators of service quality delivered by institutes and organizations. This study was carried out to measure client satisfaction in the private nursing homes of Golestan, Mazandaran, Semnan and Northern Khorasan Provinces in 2012.
Methods: In this cross-sectional study, 89 participants from all 14 nursing homes located in the pre-mentioned provinces who met the inclusion criteria including age 60 years or older, ability to communicate, Abbreviated Mental Test scores of 6 or higher, and at least 6 months stay duration were recruited by the method of census and interviewed. Data was gathered using the questionnaire of Assessing Elderly Residents' Satisfaction of the Delivered Services in Nursing Homes. In order to analyze data, statistical parametric t-test, ANOVA, Mann-Whitney, Kruskal-Wallis test, Spearman correlation coefficient and SPSS software (version 17), were used.
Results: Mean scores showed that satisfaction with the physical care (3.55) and physical environment (3.77) were higher than of satisfaction with psychological care (3.00) and social care (3.26). The mean score of overall satisfaction with the services was 3.40 and indicative of satisfaction in the levels of moderate to good. There was a significant relation between mean scores of satisfaction and the way which clients had been admitted to nursing homes (pزمینه و هدف: طی دو دهه اخیر شاهد گسترش کمی آسایشگاههای سالمندی در کشور بودهایم. یکی از مهمترین شاخصهای کیفیت خدمات، سنجش رضایت سالمندان از خدمات ارائه شده در آسایشگاههاست. این مطالعه با هدف سنجش رضایت سالمندان مقیم آسایشگاه از خدمات ارائه شده به آنان در چهار استان گلستان، سمنان، مازندران و خراسان شمالی در سال 1391 انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه به روش مقطعی انجام شده است. سالمندان مقیم تمامی 14 آسایشگاه واقع در 4 استان مورد مطالعه، درصورتیکه واجد معیارهای سن 60 سال یا بالاتر، توانایی برقراری ارتباط با نمره 6 و بالاتر در آزمون کوتاه شناختی، و حداقل 6 ماه اقامت در آسایشگاه بودند، مجموعا شامل 89 نفر، به روش سرشماری وارد مطالعه شدند. دادهها از طریق پرسشنامههای اطلاعات دموگرافیک و رضایتمندی سالمند از خدمات ارائه شده در آسایشگاه و بهروش مصاحبه جمعآوری گردید. روایی و پایایی پرسشنامه رضایتمندی قبل از کاربرد به تأئید رسید. بهمنظور تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصله از آزمونهای آماری پارامتری تی مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه، من ویتنی، کروسکال والیس، ضریب همبستگی اسپیرمن، از نرمافزار اس پی اس اس نسخه هفدهم استفاده شد.
یافتهها: میانگین نمرات کسب شده نشان داد که رضایت سالمندان از بعد مراقبت جسمانی (55/3) و محیط فیزیکی آسایشگاهها (77/3) نسبت به رضایت آنان از ابعاد روانی (00/3) و مراقبت اجتماعی (26/3) از سطح بالاتری برخوردار است. میانگین نمرات رضایت کلی از خدمات 40/3 و نشان دهنده رضایت در سطح متوسط تا خوب بود. بین رضایت کلی و نحوه پذیرش در آسایشگاه رابطه معناداری وجود داشت (002/0 P=).
نتیجهگیری: سطح رضایت سالمندان از مراقبتهای روانی و اجتماعی، از مراقبت های فیزیکی پایین تر بود، لذا توجه بیشتر به ارائه خدمات در این دو بعد توصیه می شود. همچنین با توجه به رابطهی معنادار میان رضایت کلی و نحوهی پذیرش در آسایشگاه، آمادهسازی روانی سالمند قبل از پذیرش در آسایشگاه ممکن است به رضایت بیشتر او از خدمات ارائه شده در آسایشگاه منجر شود.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137520319700101The effect of temperature on the structure of insulin-like growth factor (IGF-1) and a similar study based on method of molecular dynamics and computationalتأثیر دما بر ساختار فاکتور رشد شبهانسولینی (IGF-1) و مطالعهای مبتنی بر شبیهسازی با روشهای دینامیک مولکولی و محاسبات کامپیوتری331337344FAریحانهصباغ زادهJournal Article20131020Introduction: The insulin-like growth factor naturally exists in the Central Nervous System (CNS) and plays a significant role in cellular multiplication and differentiation during growth and maturation of the brain. These factors are expressed with their bond proteins and their receptors in the damaged areas of the brain. This indicates the role of IGFs systems in the brain damage.
Objective: Molecular simulation is a direct computational method for studying the structural changes of a wide spectrum of physical and biological issues. Computationally, experimental force fields have various forms in simulation of folding insulin-like growth factor.
Materials and Methods: In this study, the transfer temperature for IGF1 was modulated. The system was balanced and was studied and analyzed through dynamic molecular method within 500 Pico seconds.
Results: Studying the changes occurred in the potential energy of the three force fields showed that Amber force field is better than MM+ and OPLS force field and also MD simulation, at least in this model, is more effective than MC and LD methods.
Conclusion: Low temperatures make the structure more stable while high temperatures are on the contrary.زمینه و هدف: فاکتور رشد شبهانسولینی بهطور طبیعی در سیستم عصبی مرکزی (CNS) موجود است و نقش مهمی در تکثیر و تمایز سلولی در طی رشد و بلوغ مغز دارد. این فاکتورها بههمراه پروتئینهای پیوند به آنها و گیرندههایشان در نواحی آسیب دیدهی مغز بیان میشوند که نقش سیستم IGF ها را در آسیب مغزی نشان میدهد.
شبیهسازی مولکولی یک روش محاسباتی مستقیم برای مطالعهی تغییرات ساختمانی طیف وسیعی از مسایل فیزیکی و بیولوژیکی میباشد. از نظر محاسباتی، میدانهای نیروی تجربی اشکال زیادی در شبیهسازی تا خوردن فاکتور رشد شبهانسولینی دارند.
مواد و روشها: در این مطالعه درجه حرارت انتقال برای IGF-1 مدل شد. سیستم به تعادل رسید و در مدت 100 پیکوثانیه برای تحلیل با روش مولکولار دینامیک مطالعه شد.
یافتهها: بررسی تغییرات انرژی پتانسیل در سه میدان نیرو مشخص نمود، میدان نیروی AMBER از میدان نیروی MM+ و OPLS بهتر میباشد و نیز شبیهسازی MD حداقل در این مدل از روشهای MC و LD اثرپذیری بیشتری دارد.
نتیجهگیری: درجه حرارتهای پایین باعث پایداری ساختار می شود، در صورتیکه درجه حرارتهای بالا حالت عکس دارد.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137520319700101Assessment of Gender and race effect on food deprivation on nociceptive behaviors in formalin test in ratبررسی تأثیر جنس و نژاد در تأثیر محرومیت غذایی بر رفتار درد در آزمون فرمالین در موش صحرایی338346345FAبقیه الهصالحیحسناژدری زرمهری0000000000000000محمدصوفی آبادی0000-0001-9459-3369الههارمینعمت الهغیبیJournal Article20131020Introduction: It is well recognized that gender and race differences play a role in pain sensitivity, pain perception, response to analgesic drug and prevalence of certain chronic pain disorders. In this study investigated gender and strain-related differences in the effect of food deprivation on formalin induced nociceptive behaviors in rats.
Methods: This study was done in Qazvin University of Medical Sciences 8 groups of rats (220-300gr). Groups 1 and 2: Effect formalin-induced nociceptive behaviours in male and female Sprague-Dawley rats. Groups 3 and 4: Effect formalin-induced nociceptive behaviours in male and female Wistar rats. Groups 5 and 6: Effect of food deprivation on formalin-induced nociceptive behaviours in male and female Sprague-Dawley rats. Groups 7 and 8: Effect of food deprivation on formalin-induced nociceptive behaviours in male and female Wistar rats. Food was withdrawn 48 h (short-term food deprivation) prior to performing the formalin test, but water continued to be available ad libitum. The formalin (50 μL, 2%) was injected into hind plantar paw. Immediately after the formalin injection, pain behaviors recorded for 90 minutes.
Results: There is significant difference between male and female control Sprague-Dawley rats during phase 2B. Although interphase in male rats is more than female ones, but the phase 2B in female rats is more than male ones and phase 2 finished with delay in Sprague-Dawley race. There are no significant differences between male and female control Wistar rats during formalin test. Following 48-h food deprivation, male and female rats exhibited enhanced nociceptive behaviors in response to formalin injection during phase 1, the interphase, phase 2. In contrast, 48 h food deprivation had significant effect on formalin-evoked nociceptive behaviors in phase 2B for male Wistar and in interphase and phase 2B for female rats.
Conclusion: The present study demonstrates the existence of gender and strain-related differences in rats in the development and maintenance of inflammatory hyperalgesia. Also, these differences observed following food deprivation.زمینه و هدف: به خوبی شناخته شده است که تفاوتهای جنسی و نژادی در حساسیت به درد، درک درد، پاسخ به داروهای ضد دردی و در شیوع دردهای مزمن دارای نقش میباشند. در این تحقیق تفاوتهای جنسی و نژادی در تاثیر محرومیت غذایی بر رفتارهای دردی ناشی از آزمون فرمالین در موش صحرایی مطالعه شد.
مواد و روشها: این مطالعه تجربی در دانشگاه علوم پزشکی قزوین بر روی 56 موش صحرایی در 8 گروه با محدوده وزنی 220 تا 300 گرم انجام شد. گروه 1و2: اثر تزریق فرمالین بر رفتارهای دردی در موشهای نر و ماده نژاد اسپراگ. گروه 3 و4: اثر تزریق فرمالین بر رفتارهای دردی در موشهای نر و مادهی نژاد ویستار. گروه 5 و6: اثرات محرومیت غذایی در رفتارهای دردی تحریک شده به وسیلهی آزمون فرمالین در موشهای نر و ماده نژاد اسپراگ. گروه 7 و 8: اثرات محرومیت غذایی بر رفتارهای دردی برانگیخته شده توسط آزمون فرمالین در موشهای نر و ماده ی نژاد ویستار. آب و غذا در دسترس موشها بود و در محرومیت غذایی، 48 ساعت قبل از انجام آزمون فرمالین حیوانات از غذا محروم میشدند. برای انجام آزمون فرمالین 50 میکرولیتر فرمالین 2% به کف پای راست موشهای آزمایشگاهی تزریق گردید و رفتارهای دردی تا 90 دقیقه ثبت شد.
یافتهها: تفاوتهای معنی داری بین موشهای صحرایی نر و ماده گروه کنترل در نژاد اسپراگ در مرحلهی فاز B2 مشاهده شد. اگرچه مرحله اینترفاز در موشهای نر نژاد اسپراگ طولانی تر از مادهها بوده اما مرحلهی B2 مادههای اسپراگ طولانی تر از نرها بوده و مرحلهی آخر فاز 2 تاخیر دارد. تفاوتهای معنیداری بین موشهای صحرایی نر و ماده نژاد ویستار در آزمون فرمالین وجود نداشت. محرومیت غذایی 48 ساعته در موشهای صحرایی نر و ماده نژاد اسپراگ سبب پردردی و یا افزایش رفتارهای دردی به دنبال آزمون فرمالین در فاز 1، اینتر فاز و فاز 2 شد، در حالیکه محرومیت غذایی48 ساعته سبب تفاوتهای معنی داری در رفتارهای دردی برانگیخته شده با آزمون فرمالین تنها در فاز 2B برای نرها و فاز اینترفاز و فاز 2B برای ماده های نژاد ویستار شد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه وجود اختلاف وابسته به جنس و نژاد در موشهای صحرایی نژاد اسپراگ نسبت به ویستار در توسعه و ماندگاری رفتارهای دردی به دنبال تزریق فرمالین در کف پای حیوان را نشان میدهد و همچنین این اختلاف به دنبال محرومیت غذایی دیده شد.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137520319700101Effect of nicotine administration on physical and psychological signs of withdrawal syndrome induced by single or repeated doses of morphine in ratاثر مصرف نیکوتین بر علائم فیزیکی و روانی سندرم ترک در موش صحرایی نر وابسته با تک دوز یا دوزهای مکرر مورفین347358346FAاحمدتقوی رفسنجانیسیدعلیحائری روحانیعلی اصغرپورشانظریعلیشمسی زادهمحمدالله توکلیJournal Article20131020Background and purpose: Morphine addiction and morphine withdrawal syndrome are of main problems in human societies. In the present study, effect of nicotine on the strength of physical and psychological dependency, produced by single and repeated doses of morphine, was investigated.
Material and method: Male wistar rats were dependent to morphine with single and repeated dose protocols. In the single dose protocol, rats received only one dose of morphine and 24h later were given Naloxone. In the repeated dose protocol, rats received incremental doses of morphine for 7 days and 24h after the last dose (8th day) were given Naloxone. In the single dose protocol, rats were given one dose of nicotine 30 min before Naloxone. However in the repeated doses they received nicotine 15 min before morphine for 4 days from 4th day to 7th day. 5 min after Naloxone each rat′s behavior was captured for 30 min. then physical and psychological signs of withdrawal syndrome were recorded.
Results: Results showed that injection of repeated and even single dose of morphine can produce dependency. Nicotine consumption attenuated strength of withdrawal syndrome signs, specially increasing weight excrement and total withdrawal score in single dose protocol and weight excrement increasing, weight decreasing, place aversion, and total withdrawal score in repeated dose treatment.
Conclusion: Based on our data, even a single dose of morphine can produce dependency in rats. Conversely, Nicotine consumption attenuates strength of withdrawal syndrome signs.زمینه و هدف: اعتیاد به مورفین و سندرم ترک ناشی از آن، از معضلات اصلی جوامع بشری است. در این مطالعه اثر نیکوتین بر شدت وابستگی فیزیکی و روانی ایجاد شده با تک دوز و دوزهای مکرر مورفین مطالعه شد.
مواد و روشها: در این مطالعه رتهای نر نژاد ویستار به دو روش تک دوز و دوزهای مکرر به مورفین وابسته شدند. در روش تک دوز، رتها تنها یک دوز مورفین دریافت کرده و 24 ساعت بعد از آن نالوکسان دریافت کردند و در روش دوزهای مکرر، رتها دوزهای افزایشی مورفین را به مدت 7 روز دریافت کردند و 24 ساعت بعد از آخرین دوز ( روز هشتم)، نالوکسان دریافت کردند. در روش تک دوز رتها 30 دقیقه قبل از دریافت نالوکسان یک دوز نیکوتین دریافت کردند اما در دوزهای مکرر از روز چهارم تا هفتم به مدت چهار روز، 15 دقیقه قبل از دریافت مورفین نیکوتین دریافت کردند. 5 دقیقه بعد از دریافت نالوکسان، رفتارهای مربوط به سندرم ترک، از رتها به مدت سی دقیقه فیلم برداری شد. سپس علائم فیزیکی و روانی سندرم ترک مورفین ثبت گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد تزریق دوزهای مکرر مورفین و حتی تنها یک دوز مورفین می تواند وابستگی ایجاد نماید. مصرف نیکوتین شدت علائم سندرم ترک خصوصاً وزن مدفوع و امتیاز کل ترک را در روش تک دوز و افزایش وزن مدفوع، کاهش وزن، تنفر مکانی و امتیاز کل ترک را در دوزهای مکرر کم کرد.
نتیجهگیری: بر پایه دادههای ما، حتی یک دوز مورفین میتواند در رتها وابستگی ایجاد نماید. از طرفی، مصرف نیکوتین میتواند شدت علائم سندرم ترک را تضعیف نماید.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137520319700101The effect of interference of Nicotine and immobility stress on performance pituitary–adrenal axis in mature male ratsبررسی اثر تداخل عمل استرس بیحرکتی با نیکوتین بر عملکرد محور هیپوفیز-آدرنال در موشهای صحرایی نر بالغ359366347FAسید ابراهیمحسینی0000-0003-0548-0114Journal Article20131020Introduction: Nicotine is the alkaloid used by millions of people around the world through smoking and at the same time these people also exposed to some kind stressors that effect on body including endocrine system. The aim of this study was to investigate the interference of nicotine and immobility stress on plasma levels of hormones of ACTH and corticosterone in mature male rats.
Method: In this empirical research study, we used 70 mature male Wistar rats were enrolled as the control, sham and experiment groups randomly. 3 experimental groups of different types received doses of 0.3, 0.5 and 1 mg/kg BW nicotine, and 2 experimental group, one received for 2 hours immobility stress and other for 2 hours immobility stress and other plus nicotine with doses of 0.3 mg/kg BW and the sham group received 1cc of saline intraperitoneally for 5 days. 24 hours after the last injection, mice were bled from the heart and were measured hormones ACTH and corticosterone levels. The data were evaluated using ANOVA and Tuky test.
Results: The results showed that the nicotine at different doses and immobility stress and immobility stress with nicotine increases plasma levels of ACTH and corticosterone hormones.
Discussion and conclusion: According to the result of this study it can be concluded that the effect of immobilization stress and nicotine enhances the stimulatory effects of nicotine and stress on corticosterone and ACTHزمینه و هدف: نیکوتین آلکالوئیدی است که از طریق مصرف سیگار مورد استفاده میلیونها نفر در دنیا میباشد، این افراد همزمان در معرض انواعی از استرسزاها قرار دارند که اثراتی را بر بدن، از جمله سیستمهای اندوکرین دارد. لذا این مطالعه به بررسی اثرات تداخل عمل مصرف نیکوتین با استرس بیحرکتی بر میزان پلاسمایی کورتیکوسترون و ACTH در موشهای صحرایی نر بالغ، پرداخته است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 70 سر موش صحرایی نر بالغ در گروههای کنترل، شم و تجربی مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه کنترل تحت هیچ تیماری قرار نگرفت. گروه شم فقط ml1 سرم فیزیولوژیک بهصورت درون صفاقی روزانه به مدت 5 روز دریافت داشت. 5 گروه تجربی در دستههای مختلف، روزانه به مدت 5 روز تحت تیمارهای نیکوتین به میزان 3/0، 5/0 و 1 میلیگرم بر کیلوگرم، بهصورت درون صفاقی، استرس بیحرکتی به مدت 2 ساعت، استرس بیحرکتی + نیکوتین به میزان mg/kg3/0، قرار گرفتند. در پایان روز ششم از ناحیه بطن قلب موشها، خونگیری به عمل آمد و میزان کورتیکوسترون و ACTH توسط روش رادیوایمونواسی اندازهگیری شد. دادهها با کمک برنامه آماری SPSS 18 آزمونهای تجزیه واریانس و توکی مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج بهدست آمده از این تحقیق نشان داد که، نیکوتین در دوزهای مختلف، استرس بیحرکتی و استرس بیحرکتی به همراه نیکوتین، باعث افزایش معنیدار کورتیکوسترون و ACTH در سطح 05/0P< میشوند.
نتیجهگیری: باتوجهبه نتایج این تحقیق میتوان نتیجه گرفت که، تأثیر همزمان استرس بیحرکتی با مصرف نیکوتین، باعث تقویت اثرات تحریکی نیکوتین و استرس بهتنهایی بر میزان کورتیکوسترون و ACTH میگردد.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137520319700101Relation of menopausal with total Antioxidant capacity, Super Oxide dismutase and catalase activity enzymesارتبـاط یائسـگی با ظرفیت آنتیاکسیدانی تام، آنـزیمهای سـوپر اکسیداز و کاتالاز367372348FAسعیدناظریمهدیهدایتیآزادهتوکلی دارستانیحسناحمدوندJournal Article20131020Background: Regarding estrogen role in free radical scavenging, secretion cessation of estrogen in menopause is considered as the source of ROS increase. due to deficiency of estrogen, antioxidant defence system seems to be affected in this phase. The aim of this study was Assay of total antioxidant capacity and superoxide dismutase and catalase activities in menopausal women.
Materials and Methods: This case-control study was performed on 75 postmenopausal women as a case group and 74 volunteer premenopausal women as a control was performed. Serum enzyme activity of catalase, superoxide dismutase and total antioxidant capacity was measured in the fasting state.
Results: The amount of total antioxidant capacity in postmenopausal (11.4±4.4 mM Trolox) compared to the control group (10.3±1.2 mM Trolox) were significantly decreased (pزمینه و هدف: استروژن نقش مهمی در جمعآوری رادیکال آزاد دارد. قطع ترشح استروژن در یائسگی بهعنوان منبع افزایش گونههای فعال اکسیژن در نظر گرفته میشود. بهعلت کاهش استروژن، سیستم دفاع آنتیاکسیدانی در این فاز تحت تأثیر قرار میگیرد. هدف از این مطالعه بررسی ظرفیت آنتیاکسیدانی تام، فعالیت سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز در زنان یائسه است.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع شاهد موردی روی 75 زن یائسه بهعنوان گروه آزمون و 74 زن غیریائسه بهعنوان گروه کنترل انجام شد. واحدهای پژوهش به روش نمونهگیری آسان انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. میزان فعالیت سرمی آنزیم کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز و ظرفیت آنتیاکسیدانی تام در حالت ناشتا سنجیده شد.
یافتهها: میزان ظرفیت آنتیاکسیدانی تام در زنان بعد از یائسگی (میلی مولارترولوکس 4/4±4/11) که نسبت به قبل از یائسگی (میلی مولارترولوکس 2/1±3/10) بهطور معنیداری کاهش یافت. (05/0Pدانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137520319700101Acute effects of swimming exercise on withdrawal syndrome sign in morphine-dependent ratsاثـرات حاد تـمرینات ورزشی شنـا بر روی علائـم سندرم ترک در موشهای معتاد373379349FAعلیجلالوندعلیحیدریان پورجوادالماسیJournal Article20131020Background: Aerobic exercise stimulates the release of β- endorphin and other endogenous opioid peptides that are induced influences of morphine and other receptors agonist’s opioid peptides. Therefore, it may be reduced withdrawal sign and benefit in withdrawal period.
The purpose of this study was investigated acute effects of swimming exercise on common behavior following withdrawal syndrome in morphine-dependent rats.
Method: in this experimental study Male Wistar rats (250±20 g, N=24) in two group (control addiction, exercise trained addiction) were addicted by morphine sulfate 0.4 mg/ml (for 21 days) and animals were submitted to swimming training for 8 weeks;they initially swim 60 min for 3 weeks, then 90 min 2 weeks, finally 120 min for 3 weeks. At the end of each stage of exercise protocol we inject naloxan hydrochloride (3mg/kg.ip). Behavioral symptoms (such as jumping, tearing, teeth chattering, diarrhea, and body tremors) were measured based on 45-minute in addicted animal. Analysis of variance with repeated measures (with the software SPSS) was used to analyze the data.
Results: Our data showed that swimming exercise after 5 and 8 weeks acutely decreased withdrawal sign (pزمینه و هدف: ورزش هوازی آزادسازی بتا اندورفینها و سایر پپتیدهای شبه افیونی درون زاد مغز را افزایش میدهد، در نتیجه اثرات مرفین و سایر آگونیستهای گیرندههای شبه افیونی را پدید میآورد و بدین ترتیب ممکن است بتواند در دوران ترک از شدت علائم کاسته و در فرآیند ترک مفید واقع شود. لذا هدف از این تحقیق بررسی اثرات حاد تمرینات ورزشی شنا (برنامه تمرینی منتخب) بر روی رفتارهای شایع موشهای معتاد در سندرم ترک میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، موشهای نر نژاد ویستار در محدوده وزنی 20±250 و تعداد 24 سر در دو گروه معتاد کنترل و معتاد ورزیده قرار گرفتند و سپس توسط سولفات مرفین 4/0 گرم در لیتر بهمدت 21 روز معتاد شدند. حیوانات معتاد ورزیده، تمرینات شنا را 5 روز در هفته بهمدت 8 هفته که، در ابتدا 60 دقیقه به مدت 3 هفته، سپس 90 دقیقه در 2 هفته و در پایان 120 دقیقه بهمدت 3 هفته بود، انجام دادند. علایم رفتاری مانند (پرش، ایستادن روی دو پا، دندان قروچه، اسهال، لرزش بدن، صعود و کشیدن بدن) بر حسب تعداد در زمان بهمدت 30 دقیقه در هر دو گروه، اندازهگیری شد. تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر با نرمافزار SPSS جهت تجزیه و تحلیل دادهها استفاده گردید.
یافتهها: اطلاعات نشان دادند ورزش هوازی شنا بعد از پنج و هشت هفته بهصورت حاد (بلافاصله بعد از تمرین ورزشی) توانست بهطور معناداری (حداقل 05/0>P) میزان بروز علایم سندرم ترک مانند پرش، ایستادن روی دو پا، دندان قروچه، اسهال، لرزش بدن، صعود و کشیدن بدن را کاهش دهد.
نتیجهگیری: با توجه به این یافتهها میتوان نتیجه گرفت که تمرین ورزشی منظم شنا با شدت متوسط در مدت 5 و 8 هفته بهصورت حاد میتواند در کاهش بروز تعداد علائم رفتاری سندرم ترک حیوانات معتاد به مرفین مؤثر و مفید باشد.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137520319700101Inflammation and depression: Mechanisms and involved moleculesبررسی مروری مولکولهای درگیر در التهاب ایجاد شده در طی افسردگی380389350FAبتولحاج ابراهیمیمحمدکاظمی عرب آبادیJournal Article20131020Depression is a main complication in the developed and in developing countries. Studies showed that depression not only is a emotional disease but also affect the body. Immune system disordering is an important complication following depression. Studies showed that depression can induce immunological chronic inflammation, hence, lead to accelerate depression. Several molecules including JAK/STAT pathways and Toll like receptors, AIMII and NLRs play important roles in inducing chronic inflammation. It seems that the mentioned molecules can induce inflammation via cytokine production in depressed patients. Therefore, evaluation of cytokine patterns and cytokines producing pathways in depressed patients can help scientists to find the pathogenesis of depression. Thus, the aim of this review article was to collect recent information regarding cytokine patterns as well as the related molecules in inflammation in depression.زمینه و هدف: افسردگی یکی از مشکلات حال حاضر جوامع پیشرفته و در حال توسعه میباشد. مطالعات نشان می دهد که افسردگی نه تنها یک اختلال روانپزشکی بوده، بلکه مشکلات مختلف جسمی را نیز بهدنبال دارد. از جمله مهمترین مشکلاتی که افسردگی ایجاد میکند، اختلالات سیستم ایمنی میباشد. مطالعات نشان میدهد که افسردگی موجب التهاب مزمن و مخرب توسط سیستم ایمنی میشود. به گونهای که التهاب خود موجبات وخیمتر شدن افسردگی را فراهم میآورد. در پاسخهای ایمونولوژیک، مولکولهای متعددی جهت ایجاد التهاب بالاخص التهاب مزمن نقش دارند، به گونهای که میتوان به مسیرهای وابسته به (JAK/STAT) Janus kinase/signal transducers and activators of transcription و یا اینکه به التهاب متعاقب القاء توسط سنسورهای میکروبی مثل Toll Like Receptor، (AIMII) Absent in melanoma 2 و همچنین (NLR) Node like receptor اشاره کرد. بهنظر میرسد که همین مولکولها با تولید سایتوکینهای التهابی در ایجاد التهاب در بیماران مبتلا به افسردگی دخیل میباشند. بنابراین بررسی الگوی سایتوکینها و همچنین مسیرهایی که منجر به تولید سایتوکینهای التهابی در بیماران مبتلا به افسردگی میشود، میتواند جهت مشخص شدن پاتوژنز بیماری کمککننده باشد. بنابراین، هدف از انجام این مطالعه، جمعآوری مطالعات اخیر در زمینه الگوی سایتوکینها و همچنین مولکولهای درگیر در التهاب بهدنبال افسردگی میباشد.
مواد و روشها: دادههای موجود در این مقاله مروری با استفاده از جستجوی کلید واژههای سایتوکین (cytokine)، افسردگی (Depression)، TLR، التهاب (Inflammation) و مولکولهای سیگنالینگ (signaling molecules) در موتورهای جستجوگر Pubmed، scopous و Google scholar جمعآوری شد و براساس موضوعیت داده ها در قسمت مربوطه مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: نتیجه جستجو و بررسی مطالعات انجام شده نشان داد که بیماران مبتلا به افسردگی از یک التهاب مزمن رنج میبرند که سایتوکینها و مولکولهای TLR در این میان نقش به سزایی ایفا می کنند.
نتیجه گیری: با توجه به این نتایج، به نظر می رسد که التهاب، نقش زیادی در پاتوژنز بیماری افسردگی ایفا کرده و مطالعات آینده در زمینه هدف قرار دادن پاسخها و مولکولهای التهابی، می تواند راهکاری مناسب برای درمان این دسته از بیماران به شمار آید.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137520320140126Effect of 8 Weeks of Resistance Training on Oxidative Stress in Diabetic Ratsتأثیرهشت هفته تمرین مقاومتی بر استرس اکسایشی رتهای ویستار دیابتی389399352FAهدیخرمعلی اصغررواسیمهدیهدایتیعلیصمدیعباسعلیگائینیJournal Article20131128Background: Reactive oxygen species have an important role in the development of diabetes and its complications. The purpose of this study was to investigate the effect of eight weeks of resistance training on oxidative stress in heart of diabetic rats.
Material and methods: In an experimental study, 24 Wistar rats divided into two groups, 1. Resistance training (n = 12), and 2. Control group (n = 12). Induction of diabetes was done by a single intraperitoneal injection of streptozotocin (STZ) at a dose of 50 mg/kg dissolved in phosphate buffer (pH, 4.5). The training protocol consisted of 1 set of 10 climbing with the weight attached to the base of the tail, three times per week and for 8 weeks. Forty eight hours after last training session, animals were anesthetized blood was taken directly from the heart and then the heart removed and left ventricles were isolated and used for biochemical assessments. All the statistical analysis was done by SPSS software version 16. Level of significance was set at αزمینه و هدف: رادیکالهای آزاد نقش مهمی در توسعه دیابت و عوارض ناشی از آن دارند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی بر میزان استرس اکسایشی در قلب رتهای دیابتی بود.
مواد و روشها: طی یک مطالعه تجربی تعداد 24 سر رت ویستار به دو گروه تمرین مقاومتی (12=n) و کنترل (12=n) تقسیم شدند. دیابت از طریق تزریق تک دوز استرپتوتوزوسین (50 میلیگرم/کیلوگرم وزن بدن، درون صفاقی) حل شده در بافر فسفات با PH 5/4، به رتها القاء شد. پروتکل تمرین مقاومتی به مدت 8 هفته (هفتهای سه جلسه) به طول انجامید و شامل یک ست 10 تایی از تمرینات مقاومتی تکرار بالا رفتن از نردبان همراه با وزنه متصل به قاعده دم (بر اساس حداکثر ظرفیت هر رت در حمل وزنه) بود. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، رتها بیهوش شدند و خونگیری از قلب انجام شد، سپس قلب خارج شده و بطن چپ آن برای سنجش شاخص های استرس اکسایشی جدا گردید. در انتها به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی تفاوت بین گروهی از آزمون آماری تی مستقل در سطح معنیداری 05/0>α با کمک نرم افزار SPSS16 استفاده شد.
یافته ها: گروه تمرین مقاومتی در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری در MDA وPC قلب داشتند، به ترتیب (02/0=p، 03/0=p). میزان گلوتاتیون تام قلب در گروه تمرین مقاومتی به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود (001/0>p). همچنین، تمرین مقاومتی موجب کاهش معنی دار قند خون شده بود (001/0=p) اما گروه ها در میزان انسولین خون تفاوت معناداری نداشتند (931/0=p).
نتیجهگیری: به نظر میرسد تمرین مقاومتی می تواند موجب کاهش قند خون و استرس اکسایشی و نیز افزایش میزان گلوتاتیون تام قلب شود. کاهش مشاهده شده در استرس اکسایشی و افزایش مشاهده شده در میزان گلوتاتیون به دلیل نقش حفاظت سلولی و آنتی اکسیدانی گلوتاتیون پیشنهاد کننده این است که، تغییرات ناشی از تمرین مقاومتی ممکن است در پیشگیری از توسعه عوارض قلبی- عروقی ناشی از دیابت مفید باشد.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137520319700101The Assessment of effect Spontaneous Pushing in Second Stage of Labor on Maternal and Fetus Outcomesبررسی تأثیر زور زدن خودبخودی در مرحله دوم زایمان بر پیامدهای مادری و نوزادی390397351FAفاطمهرحیمی کیانفروغطالبیشهنازگلیان تهرانیعباسمهرانJournal Article20131020Background & Aim: In more than 75% of delivery nursing staff members encourage prolonged Valsalva-type pushing during the second stage of labor. The objective of the present study is to the assessment of effect Spontaneous Pushing in second stage of labor on maternal and fetus outcomes.
Methods & Materials: In this quasi-experimental study was completed on 160 pregnant women in second stage of labor and average 18-35 years old. The participants were allocated in two groups spontaneous pushing (n=80) and Valsalva pushing technique (n=80). In group spontaneous pushing, used the spontaneous pushing method (open glottis pushing while breathing out) and in other group, used the Valsalva pushing technique (closed glottis pushing while holding their breath) during the second stage of labor. Duration stage of delivery, perineal tears, 1- and 5- minute APGAR score were evaluated in both group .Data were analyzed by SPSS.
Results: Rate intact perineum in spontaneous pushing group was higher than Valsalva pushing technique group (pزمینه و هدف: با وجود عوارض زور زدن فعال مادر در مرحله دوم زایمان، در بیش از 75% زایمانها، مادران به استفاده از این روش، تشویق میشوند. هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر زور زدن خودبخودی، در مرحله دوم زایمان بر پیامدهای مادری و جنینی می باشد.
مواد و روشها: در این مطالعه نیمهتجربی، 160 خانم حامله واجد شرایط، با تشخیص پزشک کشیک، در یکی از دو گروه زور زدن خودبخودی (انجام تنفس در حین زور زدن و عدم استفاده از عضلات شکمی) (گروه آزمون 80 نفر) و گروه زور زدن فعال (نگه داشتن نفس و تشویق مادر به زور زدن با استفاده از عضلات شکمی) (گروه کنترل 80 نفر) قرار گرفتند. طول مراحل زایمان، وضعیت پرینه، آپگار دقیقه اول و پنجم نوزادی ارزیابی شد. دادهها توسط نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: دو گروه از نظر طول مدت مرحله اول و دوم زایمان تفاوت آماری معنیداری نداشتند. سالم ماندن پرینه در گروه آزمون با اختلاف معناداری بیشتر از گروه کنترل بود (001/0p