دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137518419700101The Effect of Ethanol on the Efficacy of Valproic Acid in Miceاثر اتانول بر کارآیی داروی والپرویک اسید در موش سوری2352431FAاکبرپژهان8524_7196_0002_0000سید جوادمیرنجفی زادهمحمدمحمدزادهسبزوار، دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، مرکز تحقیقات سلولی مولکولی، دکتر محمد محمدزاده0000-0002-5250-6092آرشاکابریJournal Article20120308Background and Purpose: Ethanol is known as anticonvulsant and proconvulsant but sometimes has no effect on seizure. There is no report about the role of ethanol on the anticonvulsant effect of Valproic acid (VPA). In this study، we explore the effect of ethanol on the anticonvulsant effect of VPA.
Methods and Materials: In this experimental study، eight groups of mice (25-30 gr) were injected pentylenetetrazol (PTZ) (37 mg/kg; ip) every other day (3 times a week). Groups receiving ethanol (0.5 and 1 g/kg; 7 and 21 continuous days; everyday; ip)، PTZ was injected 30 minutes after ethanol. In Valproic acid+ethanol، Valproic acid (100 mg/kg) was injected 5 minutes before ethanol (1 g/kg). Immediately after PTZ injection، seizure stages were recorded for 20 min. Seizure stage-4 duration (S4D)، seizure stage-4 latency (S4L) and seizure stage 1 latency (S1L) were recorded from each mouse after PTZ injection، and data were compared with control groups. The basis of all decisions was a significant level of Pزمینه و هدف: اتانول به عنوان ضد تشنج و پیش برنده تشنج و در پاره ای موارد بی اثر بر تشنج معرفی شده است. در رابطه با مداخله اتانول بر نقش ضد تشنجی والپرویک اسید گزارشی وجود ندارد. در پژوهش حاضر، نقش اتانول بر کارآیی داروی ضد تشنجی والپرویک اسید مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد و روش ها: در این تحقیق تجربی، هشت گروه موش سوری در محدوده وزنی 30-25 گرم، روز در میان (سه بار در هفته) پنتیلن تترازول (pentylenetetrazol; PTZ) به صورت داخل صفاقی (mg/kg 37) دریافت می کردند. گروه های دریافت کننده اتانول (g/kg 1 و 5/0)، PTZ 30 دقیقه بعد از اتانول (داخل صفاقی، یک گروه 7 روز و گروه دیگر 21 روز متوالی) تزریق می شد. گروه دریافت کننده والپرویک اسید (Valproic acid; VPA) و اتانول، والپرویک اسید (mg/kg 100) 5 دقیقه قبل از اتانول (g/kg 1) تزریق شد. بلافاصله پس از هر بار تزریق PTZ ، رفتار هر حیوان به مدت 20 دقیقه زیر نظر گرفته می شد و مراحل رفتاری ثبت می شد. مدت زمان مرحله 4 تشنج (S4D)، مدت زمان تاخیری تا شروع مرحله 4 تشنج (S4L) و مدت زمان تاخیری تا شروع مرحله 1 تشنج (S1L) برای هر حیوان پس از تزریق PTZ ثبت و داده ها با گروه کنترل مربوطه مقایسه شدند. سطح معناداری 05/0
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که S4D تجمعی در گروه اتانول با غلظت g/kg 1 به مدت 7 روز (8/31%) و به مدت 21 روز (3/48%) نسبت به PTZ+Saline کاهش معناداری داشت (001/0دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137518419700101The Effect of Aloe Vera Ointment on the Intensity of Perineal Pain following Episiotomy: A Randomized Blind Clinicalتاثیر پماد گیاه صبر زرد بر شدت درد پرینه بعد از اپی زیاتومی مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده یک سوکور2432492FAفریدهاقدام پورتهران، دانشگاه علوم پزشکی تهران، دانشکده پرستاری و مامایی، گروه مامایی، فریده اقدامپورعصمتمهرابیمحسنتقی زادهمعصومهخیرخواهحمیدحقانیفرشتهجهدیJournal Article20120308Background and Purpose: Aloe vera has long been used as a medication of many diseases but the research approving its analgesic effects are not many. Since the effect of its ointment on episiotomy pain has been investigated، we intended to determine the effect of aloe vera ointment on the pain intensity of episiotomy among primiparous women.
Methods and Materials: This blind randomized clinical trial was conducted on 74 primiparous women، having the inclusion criteria، admitted to Lolagar hospital in Tehran، Iran; the participants were continuously assigned into two groups by random allocation: experimental (using the aloe vera ointment) and control (routine medication). The experimental group (37 women) consumed Aloe vera ointment 3cc / 60 mg every 8 hours; and the control group (37 women) consumed the hospital routine care (Povidone Iodine) for five days. Data collection instruments were a demographic questionnaire and VAS scale، for recording the pain intensity before application، 4 and 8 hours and 5 days after application in both groups. The obtained data were analyzed in SPSS 16 using independent t-test and chi-square. Results: Mean pain score of the experimental and control groups before application of aloe vera ointment were 6.24±1.57 and 6.02±1.77 respectively، which reduced to 1.86±1.45 and 3.97±2.19 respectively five days after intervention; the difference between the two groups was significant (pزمینه و هدف: گیاه صبر زرد از روزگاران کهن برای درمان بیماری های مختلف به کار می رفته است اما تحقیقات محدودی درباره اثر ضد دردی این گیاه وجود دارد. از آن جایی که تا کنون اثر پماد آن بر روی شدت درد ناحیه اپی زیاتومی مورد بررسی قرار نگرفته است، مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر پماد صبر زرد بر شدت درد زخم اپی زیاتومی زنان نخست زا انجام گردید.
مواد و روش ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده یک سوکور بر روی 74 زن نخست زای واجد شرایط ورود به پژوهش انجام گردید که جهت زایمان طبیعی به بیمارستان لولاگر تهران مراجعه کرده بودند. نمونه ها به طور مستمر و به روش تخصیص تصادفی در یکی از دو گروه آزمون (مصرف کننده پماد گیاه صبر زرد) و کنترل (مصرف کننده روتین بیمارستان) قرار گرفتند. پس از زایمان، مادران گروه آزمون از پماد صبر زرد به میزان 3 سی سی معادل 60 میلی گرم هر 8 ساعت و گروه کنترل از روتین بیمارستان ( محلول بتادین) روی اپی زیاتومی به مدت 5 روز استفاده کردند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ثبت مشخصات دموگرافیک، فرم ثبت مسکن مصرفی و مقیاس دیداری درد (VAS) بود که شدت درد محل اپی زیاتومی قبل از مداخله، 4 ساعت، 8 ساعت و 5 روز پس از مداخله در دو گروه بررسی شد. داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل و مجذور کای توسط نرم افزار آماری SPSS ویرایش 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین نمره درد قبل از مداخله در گروه استفاده کننده از پماد گیاه صبر زرد 57/1±24/6 و در گروه کنترل 77/1±02/6 بود که 5 روز پس از زایمان در گروه مطالعه 45/1±86/1 و در گروه کنترل 19/2±97/3 گزارش شد و اختلاف بین دو گروه معنادار بود (001/0>p)، در حالی که نمره درد 4 ساعت پس از مداخله در دو گروه اختلاف معناداری نداشت(62/0=p).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصله، استفاده از پماد صبر زرد شدت درد زخم اپی زیاتومی و میزان نیاز به مسکن را به میزان قابل توجهی کاهش داد.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137518419700101Effect of Evidence-based Practice Treatment with Cryotherapy on Oral Mucositis in Children with Cancer Undergoing Chemotherapyتاثیر مراقبت مبتنی بر شواهد همراه با یخ درمانی بر التهاب مخاط دهان در کودکان تحت شیمی درمانی2502593FAزهراظهوریانزهرابدیعیعلیرضاصراف شیرازیحمیدرضابهنام وشانیمشهد، چهارراه دکترا، دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، گروه کودک و نوزاد، حمیدرضا بهنام وشانیJournal Article20120308Background and Purpose: Mucositis is one of the most debilitating side effects of chemotherapy، affecting around 52 to 81 percent of children undergoing chemotherapy. The present study aimed to evaluate the efficiency of Evidence-based care guidelines، with and without cryotherapy، on oral Mucositis in children with cancer undergoing chemotherapy.
Methods and Materials: In this experimental study، 66 children of 3 to 15 years old undergoing chemotherapy were allocated randomly into three groups; evidence based practice with cryotherapy (EBP+Cryo)، evidence based practice without cryotherapy (EBP)، and the control group. For two experimental groups، the necessary care-giving، based on evidence based clinical guideline، were conducted. Cryotherapy was performed in one of the (EBP+Cryo) group. Mucositis was scored by Eilers and WHO scales. Data analysis was done in SPSS 11.5 using Kruskall Wallis، Spearman Correlation coefficient and Mann Whitney U test.
Results: The frequency of Mucositis was 8.3% in the (EBP+Cryo) group، 40% in the (EBP) group and 90% in the control group (pزمینه و هدف: التهاب مخاط دهان یکی از ناتوان کننده ترین عوارض جانبی شیمی درمانی می باشد که تقریبا 52 الی 81 درصد از کودکان دچار این عارضه می شوند. بنابراین، باید برای کنترل آن راهکارهایی یافت شود. این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر مراقبت مبتنی بر شواهد همراه با یخ درمانی و بدون آن بر التهاب مخاط دهان در کودکان سرطانی تحت شیمی درمانی انجام شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، 66 کودک 3 تا 15 ساله تحت شیمی درمانی به طور تصادفی در سه گروه «مراقبت مبتنی بر شواهد همراه با یخ درمانی» ، «مراقبت مبتنی بر شواهد بدون یخ درمانی» و «کنترل» قرار گرفتند. در دو گروه آزمودنی، مراقبت های لازم بر اساس راهنمای بالینی مبتنی بر شواهد تهیه شده توسط گروه متخصصان آنکولوژی و پرستاران این رشته صورت گرفت؛ در یکی از گروه های آزمودنی، یخ درمانی نیز اعمال شد. التهاب بر اساس معیار بررسی دهان ایلرز و WHO ارزیابی شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS 11.5 و آزمون های کروسکال والیس، ضریب همبستگی اسپیرمن و من ویتنی یو انجام شد.
یافته ها: میزان بروز التهاب در گروه یخ درمانی 3/8 درصد، گروه مراقبت مبتنی بر شواهد 40 درصد و گروه کنترل 90 درصد بود (0001/0نتیجه گیری: اعمال راهنمای بالینی مراقبت مبتنی بر شواهد همراه با یخ درمانی باعث کاهش بروز و شدت التهاب مخاط دهان می گردد.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137518419700101Measuring Protein Levels and Leptin Gene Expression in Response to Acute Endurance Exercise in Ratsاندازه گیری میزان پروتئین و بیان ژن لپتین در پاسخ به یک جلسه تمرین استقامتی در موش صحرایی2602714FAمیتراخادم الشریعهمحمدرضاحامدی نیاطیبهامیری پارساسید علی رضاحسینی کاخکسبزوار، توحید شهر، دانشگاه تربیت معلم سبزوار، دانشکده تربیت بدنی، دکتر سیدعلیرضا حسینی کاخک0000-0002-7510-2445Journal Article20120308Background and Purpose: Leptin is one of the most important proteins involved in lipid metabolism and energy homeostasis but the effect of acute exercise on leptin has been less investigated. The purpose of the present study was to investigate the effect of a one-session exercise on tissue concentration and gene expression of leptin in rats.
Methods and Materials: In this experimental study، 24 male Wistar rats were housed in a standard environment، and were randomly divided into two groups (Control and Experimental). The exercise was running on a treadmill for 120 min (18 m/min). Immediately، 2 and 24 hours after exercise the rats anesthetized، blood، fat tissue and soleus were taken. Leptin concentration in the muscular، fat and blood were measured. Also، leptin gene expression was investigated with RT-PCR in tissues. Data were analyzed in SPSS 16 using repeated measures ANOVA (P0.05).
Conclusion: Acute exercise can increase leptin gene expression in muscle and fat tissues. However، exercise with longer duration and higher volume may appear to be more effective.زمینه و هدف: لپتین یکی از هورمون های مهم در فرایند متابولیسم چربی و هموستاز انرژی می باشد که اثر یک جلسه تمرین ورزشی بر آن کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر یک جلسه تمرین استقامتی بر میزان پزوتئین و بیان ژن لپتین در موش صحرایی می باشد.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، تعداد 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار در شرایط استاندارد محیطی نگهداری و به طور تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. تمرین شامل دویدن روی تردمیل (شدت 18 متر/ دقیقه، مدت 120 دقیقه) بود. موش ها بلافاصله، دو و 24 ساعت پس از تمرین بیهوش شده، نمونه گیری خون، عضله سولئوس و چربی انجام شد. غلظت لپتین در عضله، چربی و پلاسما اندازه گیری شد. بیان ژن لپتین در بافت ها توسط روش RT-PCR بررسی گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 16 و آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر (Repeated Measures) در سطح معناداری 05/0
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که در پاسخ به تمرین بیان ژن لپتین در بافت عضله در دو ساعت [ (51 درصد) از 36/10±15/169 به 71/112± 13/349] و 24 ساعت [(48 درصد) از21/8±14/185 به 77/14±01/359 ] و در بافت چربی در 24 ساعت [(49 درصد) از 42/21±69/181 به 80/16±66/361] پس از تمرین افزایش معنادار یافت (05/0>P). اما غلظت لپتین نه در بافت چربی، نه در بافت عضله و نه در پلاسما در هیچ یک از زمان ها تغییر معناداری پیدا نکرد (05/0نتیجه گیری: تمرینات کوتاه مدت ورزشی می تواند بیان ژن لپتین را در بافت عضله و چربی افزایش دهد، البته احتمالاً تمرینات با شدت و حجم بالاتر بتواند موثرتر باشد.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137518419700101The Effect of Practice Schedules on the Acquisition, Retention and Transfer of Generalized Motor Programاثر آرایش تمرین بر اکتساب، یادداری و انتقال برنامه حرکتی تعمیم یافته2722795FAفهیمهکیوانلومحمد سیداحمدیزینبفرخحسینصمدیتفت، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تفت، حسین صمدی0000-0002-1073-3393محسنکوشانمهدیخلیل ارجمندیJournal Article20120308Background and Purpose: Many factors affect the learning of motor skills، one of which is the arrangement pattern of exercises، which can affect the stability and development of a generalized practice schedules and parameterizing the movements. The current research was performed to monitor the effect of different practice schedules on learning and transfer of generalized motor program in a serial task.
Methods and Materials: This experimental study involved the population of male right-handed university students at Shahid Bahonar University of Kerman، Iran. Therefore، 80 participants (age range of 19-23 years old) were randomly allocated into four groups: blocked، random، blocked-random and random-blocked. The test included performance of serial tasks with different generalized motor schedules (spatial dimension variance) and variable timing parameter. The participants took part after pre-test phase and accomplishing 108 trial exercises according to practice group in retention and transfer tests. When different tests were performed، amount of relative timing errors (measure of consistency and proficiency of generalized motor program) were calculated. For data analysis، descriptive statistics (mean and standard deviation) and inferential statistics (repeated measures ANOVA and Tukey test) were used in SPSS 16 (p0.05).
Conclusion: The results showed that the blocked exercises caused a better performance at the acquisition level. However، different patterns caused a similar effect on the performance of participants at the levels of learning and transfer in a serial task.زمینه و هدف: عوامل متعددی بر یادگیری مهارت های حرکتی تاثیرگذار است. یکی از این عوامل، نحوه آرایش تمرین است که می تواند باعث ثبات و توسعه برنامه حرکتی تعمیم یافته و پارامتریزه کردن حرکات شود. مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر روش های مختلف تمرین بر یادگیری و انتقال برنامه حرکتی تعمیم یافته و پارامتر زمان در یک تکلیف زنجیره ای انجام گرفت.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع تجربی و جامعه پژوهش شامل دانشجویان پسر راست دست دانشگاه شهید باهنر کرمان بود. بدین منظور، 80 آزمودنی داوطلب مرد (با دامنه سنی 23-19 سال) به طور تصادفی ساده در چهار گروه تمرینی قالبی، تصادفی و دو گروه ترکیبی (قالبی-تصادفی و تصادفی-قالبی) قرار گرفتند. آزمایش شامل اجرای تکالیف زنجیره ای با برنامه حرکتی تعمیم یافته متفاوت (تغییر ابعاد فضایی) و پارامتر زمان متغیر بود. آزمودنی ها پس از مرحله آشنایی با آزمون و انجام 108 کوشش طبق گروه تمرینی، در آزمون های یادداری و انتقال شرکت کردند. پس از مراحل مختلف آزمایش، میزان خطای زمان بندی نسبی (شاخص کارایی برنامه حرکتی تعمیم یافته) محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی توکی) در سطح معناداری 05/0 و نرم افزار SPSS 16 استفاده شد.
یافته ها: بین روش های مختلف تمرین در مرحله اکتساب اختلاف معناداری (00/0 ،P≤71/3F=) مشاهده شد و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که گروه تمرین قالبی با میانگین خطای 7±14/20، عملکرد بهتری در این مرحله نسبت به سایر گروه ها (تصادفی 4/9±84/31، قالبی-تصادفی 29/8±25/30، تصادفی-قالبی 10/7±33/27) داشته است. ولی در مراحل یادداری و انتقال، علیرغم برتری نسبی طرح های تمرین ترکیبی بر میزان خطای زمان بندی نسبی، تفاوت بین گروه های تمرینی معنادار نبود (05/0>P).
نتیجه گیری: تمرین قالبی موجب عملکرد بهتر در مرحله اکتساب می شود، اما روش های مختلف تمرینی (قالبی، تصادفی و ترکیبی) تاثیر یکسانی بر عملکرد افراد در مراحل یادداری و انتقال برنامه حرکتی تعمیم یافته در یک تکلیف زنجیره ای دارند.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137518419700101The Effect of Freire’s Educational Model on Attitude Change and Eating Disorders in Studentsتاثیر مدل آموزشی فریر در تغییر نگرش و اختلالات خوردن دانش آموزان2802876FAنوشینپیمانزینبجلمبادانیمشهد، خیابان دانشگاه، بین دانشگاه 16 و 18 ، دانشکده بهداشت، زینب جلمبادانیJournal Article20120308Background and Purpose: Eating disorders and abnormal attitudes towards eating in adolescents، especially girls، are among fundamental problems of societies. In order to make useful interventions for detecting eating disorders and attitude change at early stages، an appropriate and capable model is required. Therefore، the present study was conducted to determine the effect of Freire’s educational model on attitude change and eating disorders in students.
Methods and Materials: This quasi-experimental study was conducted on 60 female first-grade overweight high school students in 2010. They were non-randomly sampled from two high school in Mashad، Iran and were assigned into experimental and control groups. A standard questionnaire (EAT-26) was used for collecting data on eating disorders and nutritional attitude; the participants completed the questionnaire before and one month after the educational intervention. For data analysis، central tendency and dispersion indexes and independent t-test and paired t-test were used in SPSS 11.5.
Results: The mean abnormal attitude score of the experimental group reduced from 8.53 before intervention to 4.16 after intervention (pزمینه و هدف: اختلالات خوردن و نگرش غیر طبیعی به خوردن در نوجوانان، بویژه دختران یکی از مشکلات اساسی جوامع می باشد. برای داشتن مداخله مفید و موثر در زمینه کشف زودرس اختلالات تغذیه ای و تغییر نگرش، داشتن یک مدل آموزشی مناسب و توانا از اولویت خاصی برخوردار است. لذا این مطالعه با هدف تعیین تاثیر مدل آموزشی فریر در تغییر نگرش و اختلالات خوردن در دانش آموزان انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه به صورت نیمه تجربی بر روی 60 نفر از دانش آموزان سال اول مقطع متوسطه دارای اضافه وزن شهر مشهد در سال 1389 انجام شد. دانش آموزان از دو دبیرستان دخترانه منطقه 6 به صورت غیرتصادفی انتخاب و در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه استاندارد نگرش تغذیه و اختلالات خوردن تحت عنوان EAT-26 بود که توسط نمونه های پژوهش قبل و یک ماه پس از اجرای برنامه آموزشی تکمیل شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های مرکزی و پراکندگی، آزمون تی مستقل و آزمون تی زوجی با استفاده از نرم افزار SPSS 11.5 استفاده شد.
یافته ها: پس از اجرای مداخله، میانگین نمره نگرش غیرطبیعی گروه آزمون از 53/8 قبل از آموزش به 16/4 بعد از آموزش کاهش یافت (001/0نتیجه گیری: مداخله آموزشی در چارچوب مدل آموزشی فریر در مدرسه، تغییرات مطلوبی را در نگرش و اختلالات خوردن دانش آموزان ایجاد کرده است.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137518419700101The Effect of Problem-solving Education on Self-Management and HbA1C in Adolescents with Type 1 Diabetesتاثیر آموزش حل مساله بر خودمدیریتی و هموگلوبین گلیکوزیله نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک2882957FAساراشیردل زادهنصرتقائمیحسینکریمی مونقی0000-0003-0496-2306حمیدرضابهنام وشانیمشهد، چهارراه دکترا، دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، گروه کودک و نوزاد، حمیدرضا بهنام وشانیJournal Article20120308Background and Purpose: Diabetes mellitus is the most common endocrine disease in children. Achieving self-management of the child and her family is one of the important goals nursing these patients. The present research was conducted to examine the effect of problem solving education on the self-management and HbA1C in adolescents with type 1 diabetes.
Methods and Materials: In this experimental study، adolescents 10-19 years old with type 1 diabetes for at least on year، were allocated randomly into two control and problem-solving education groups. The intervention group received 6 sessions of problem-solving process education; the family function of caregivers، self-management and HbA1C of adolescents with type 1 Diabetes before and 3 months after the intervention were evaluated. Data analysis was done using independent and paired t-test، Mann-Whitney U and Wilcoxon tests.
Results: Problem-solving education increased self-management in adolescents by 76.57% in terms of public health، 49.11% regimen therapy، 112.20% social presence and 75% in terms of overall self-management (pمقدمه و هدف: دیابت شیرین نوع یک شایع ترین بیماری آندوکرین کودکان است. یکی از اهداف مهم پرستاری در این بیماران، دستیابی کودک و خانواده اش به خودمدیریتی است. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش حل مساله بر خودمدیریتی و هموگلوبین گلیکوزیله نوجوانان مبتلا به این بیماری انجام گرفت.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع تجربی است. نوجوانان 19-10 ساله که حداقل یک سال از ابتلای آنان به دیابت نوع یک گذشته بود، به طور تصادفی در دو گروه برنامه معمول و آموزش حل مساله قرار گرفتند. گروه آزمون تحت آموزش شش جلسه ای فرآیند حل مساله قرار گرفتند و میزان خودمدیریتی و هموگلوبین گلیکوزیله نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک قبل از شروع مداخله و سه ماه بعد از آنان ارزیابی شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS 16 و آزمون های تی مستقل و زوجی، من ویتنی و ویلکاکسون انجام شد.
یافته ها: در گروه مداخله قبل و بعد از آموزش حل مساله، میزان خودمدیریتی از لحاظ حیطه بهداشت عمومی 57/76 درصد، رژیم درمانی 11/49 درصد، حضور اجتماعی 20/112 درصد و خودمدیریتی کل 75 درصد افزایش یافته است (001/0نتیجه گیری: آموزش حل مساله در ارتقای خودمدیریتی نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک تاثیر چشمگیری دارد.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137518419700101Frequency of Risk Factors of HIV and Hepatitis Infections among the Homeless in Tehran, Iran (2005-2007)فراوانی عوامل خطر عفونت های HIV و هپاتیت در افراد بی خانمان شهرتهران طی سال های 86-13842963018FAآرشاکابریسیداحمدسید علی نقیتهران، بلوار کشاورز، بیمارستان امام خمینی (ره)، مرکز تحقیقات ایدز ایران، دکتر سید احمد سید علی نقیربیع الهرحمانیسعیدرحمانیمحمودمحمود فراهانیسیدمصطفیحسینیJournal Article20120308Background and Purpose: Identifying the risk factors of Hepatitis C، B، and HIV is necessary to prevent their increasing prevalence. Therefore، we sought to identify the frequency of their risk factors among the homeless of Tehran، Iran during 2005 to 2007.
Methods and Materials: This descriptive analytical study was conducted during 2005 to 2007 on the homeless population of Tehran، Iran. Two groups of patients were enrolled in this study: 103 HIV-positive and 75 hepatitis patients were examined (total 178)، and relevant risk factors were investigated. The relevant details of the participants were obtained and recorded by a questionnaire، HIV and Hepatitis diagnosis using Eliza technique. Data were analyzed using Chi square and factor analysis in SPSS 13.
Results: 60.8% of the HIV positive cases and 43.88% of the hepatitis cases had no relations with their friends; the difference was statistically significant (p=0.027). Also، 94.2% of the AIDS cases and 85.1% of the hepatitis cases were deprived of their family support، and the difference was statistically significant (p=0.o44). the prevalence of addiction to crack and heroin was 28% and 44.7% in hepatitis and AIDS sufferers respectively، where the difference was statistically significant (p=0.023). The results of factor analysis revealed five major factors: familial factors (relation with family، relation with friends، lifestyle)، type of addiction (opium، crack، heroin)، social factors (sex، incarceration history، family support)، personal factors (age، marital status، living parents)، cultural factors (education، psychological problems). The five factors related to HIV comprised 68.42% of the total variance، and those of hepatitis 56.69% of the total variance.
Conclusion: The risk factors among the two groups are having no relations with friends، lack of family support and addiction to crack or heroin.زمینه و هدف: مشخص کردن عوامل خطر ابتلای به هپاتیت C،B و HIV جهت ارائه راهکارهای پیشگیری موثر برای جلوگیری از شیوع بیشتر این بیماری ها لازم است. لذا در این مطالعه به بررسی فراوانی عوامل خطر عفونت های HIV و هپاتیت در افراد بی خانمان شهر تهران طی سال های 86-1384 پرداخته شده است.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی- مقطعی می باشد که در طی سال های 1384 تا 1386 بر روی افراد بی خانمان ساکن شهر تهران انجام گردید. این مطالعه روی 178 فراد بی خانمان که 103 نفر دارای عفونت HIV و 75 نفر دارای بیماری هپاتیت انجام شد و عوامل خطر در این افراد مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات و مشخصات افراد به وسیله پرسشنامه و تشخیص HIV و هپاتیت با استفاده از آزمایش الایزا صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون مجذور کای و تحلیل عاملی (فاکتور آنالیز) در نرم افزار SPSS 13 استفاده شده است.
یافته ها: در مبتلایان به HIV 8/60 درصد و در افراد مبتلا به هپاتیت 8/43 درصد با دوستان رابطه نداشتند، این تفاوت از نظر آماری معنادار بود(027/0=P). و همنطور 2/94افراد مبتلا به ایدز و 1/85 درافراد مبتلا به هپاتیت از حمایت خانواده برخوردار نبودند، این تفاوت از نظر آماری معنادار بود (044/0=P) در افراد مبتلا به HIV7/44 درصد و در افراد مبتلا به هپاتیت28 درصد به هرویین و کراک اعتیاد داشتند و از این نظر تفاوت معناداری داشتند(023/0=P). نتایج تحلیل عاملی در مورد عفونتHIV و هپاتیت در افراد بی خانمان شهر تهران پنج دسته عوامل عمده شرکت داشتند که شامل مشخصه خانوادگی (رابطه با خانواده، رابطه با دوستان، نحوه زندگی)، مشخصه نوع اعتیاد (اعتیاد به تریاک، اعتیاد به کراک و هروئین)، مشخصه اجتماعی (جنس، سابقه زندان، حمایت خانواده)، مشخصه فردی (سن، تاهل، حیات والدین) و مشخصه فرهنگی (تحصیلات، بیماری روانی) بودند. پنج عامل مربوط به HIV 42/68 درصد کل واریانس و پنج عامل مربوط به هپاتیت 69/56 درصد کل واریانس مربوطه را توصیف می نماید.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه، عوامل خطر در دو گروه بیماران مبتلا به عفونت HIV و هپاتیت عبارتند از نداشتن رابطه با دوستان، فقدان حمایت خانواده و اعتیاد به هروئین و کراک.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137518419700101Bilateral Cryptophthalmos Syndactyly Syndrome: Report of a New Caseسندرم کریپت افتالموس - سینداکتیلی دوطرفه: گزارش یک مورد جدید3023059FAابراهیمشیرزادهسبزوار، دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، بیمارستان واسعی، بخش چشم، دکتر ابراهیم شیرزادهحسنعبداله زادهJournal Article20120308A three-day-old Iranian female neonate being the product of an uncomplicated pregnancy was admitted to the ophthalmology office with severe abnormality of the left and right eyes. Family history، drug history and maternal diseases during pregnancy were negative and there was no history of consanguinity. Breastfeeding was normal and there was no problem of feeding and breathing. There were complete absence of both eyebrows and complete absence of lids in the left eye as well as an incomplete lid defect in the right eye. Slit lamp examination of the right eye showed remnants of incomplete upper lid margin with some eyelashes attached to the upper half of cornea. Part of anterior chamber and iris were visible from lower half of the right cornea. Pupil was not observable. Right lower lid had two layers with its inner layer attached to the lower part of cornea. Except for the pulling of the left nostril and nose toward the left cheek، other parts including the lips، mouth، tongue، palate and pharynx seemed normal. Also، she had partial syndactyly of the right hand and left foot. By parents’ statement، genitourinary tract and bowel tract had no abnormality. The diagnosis was cryptophthalmos-syndactyly syndrome. The purpose of this presentation is to report a new and severe case of bilateral cryptophthalmos-syndactyly.یک نوزاد دخترسه روزه که به دنبال یک زایمان بدون عارضه به دنیا آمده بود به دلیل ناهنجاری های شدید در چشم چپ و راست به مطب چشم پزشکی ارجاع داده شد. شرح حال گرفته شده از دوران بارداری در زمینه های مصرف دارو توسط مادر، بیماری های زمینه ای در مادر و فامیل وابسته نکته مثبتی نداشت؛ همچنین ازدواج والدین نیز فامیلی نبود. تغذیه نوزاد توسط شیر مادر و بدون هیچ مشکلی صورت می گرفت و تنفس نوزاد نیز مشکلی نداشت. در مشاهده، نوزاد فاقد ابروی هر دو چشم بود؛ همچنین در چشم چپ پلک به صورت کامل وجود نداشت ولی در چشم راست آثاری از پلک ناقص دیده می شد. در معاینه چشم راست با اسلیت لامپ، بقایای ناقصی از حاشیه پلک فوقانی، همراه با تعدادی مژه دیده می شد که به نیمه فوقانی قرنیه چسنبدگی داشتند. قسمتی از اتاق قدامی و عنبیه از طریق نیمه تحتانی قرنیه چشم راست دیده می شد. مردمک قابل مشاهده نبود. پلک تحتانی راست دولایه داشت که لایه داخلی به قسمت پایین قرنیه چسبندگی داشت. به جز کشیدگی سوراخ بینی و بینی به سمت گونه چپ، لب ها، دهان، زبان، کام و حلق، طبیعی به نظر می رسیدند. در معاینه اندام ها، سینداکتیلی دست راست و پای چپ دیده می شد. به گفته والدین، نوزاد در ادرار کردن و دفع مدفوع مشکلی نداشت و در معاینه نیز ناهنجاری ظاهری دیده نمی شد. با توجه به این یافته ها تشخیص سندرم کریپت افتالموس – سینداکتیلی مطرح می شد. هدف از این گزارش، معرفی یک مورد جدید و شدید از سندرم کریپت افتالموس – سینداکتیلی می باشد.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137518419700101Report of a Case of Radiation Retinopathy Following Esthesioneuroblastomaگزارش یک مورد رتینوپاتی به دنبال رادیوتراپی تومور استزیونوروبلاستوما30630810FAسیداحمدرسولی نژادمحمدمکانیکیامیرحسینشیرزادیانابراهیممکانیکیبابل، دانشگاه علوم پزشکی بابل، دانشکده پزشکی، گروه چشم، دکتر ابراهیم میکانیکیJournal Article20120308Retinopathy caused by radiation therapy has been frequently reported following treatment of lesions around the eye and orbit as well as inside the brain. In this paper، we report a female 51-year-old case of radiation retinopathy following Esthesioneuroblastoma. She was experiencing loss of vision، considering retinopathy due to radiation after angiography. Realtive improvement in vision was observed after laser photocoagulation. The purpose of this report is to turn attention into retinopathy following radiation therapy around the eye in order to timely diagnose and if possible to prevent or treat this complication which threatens the vision.رتینوپاتی ناشی از رادیاسیون تراپی، مکرراً به دنبال درمان ضایعات مختلف چشمی و اطراف اربیت و همین طور داخل مغزی گزارش شده است. این مقاله به معرفی خانم 51 ساله ای می پردازد که به دنبال رادیوتراپی ناحیه اربیت چپ دچار کاهش دید شده بود و پس از انجام آنژیوگرافی، تشخیص رتینوپاتی ناشی از رادیاسیون برای وی مطرح گردید. به دنبال درمان با فوتوکواگولاسیون لیزری، بهبودی نسبی در بینایی بیمار مشاهده گردید. هدف از این گزارش، توجه به عارضه رتینوپاتی به دنبال رادیاسیون تراپی در نواحی اطراف چشم، به منظور تشخیص به موقع و در صورت امکان، پیشگیری و یا درمان این عارضه تهدیدکننده بینایی می باشد.