دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137524420170923Students’ Psychometric Properties of a Scale Measuring Attitudes toward People with Disabilitiesویژگیهای روانسنجی مقیاس سنجش نگرش دانشجویان نسبت به افراد دارای ناتوانی211216986FAمعصومهآرانکارشناسارشد مدیریت توانبخشی، مرکز تحقیقات سلامت سالمندان، دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، سبزوار، ایرانمنوچهرارجمند حسابیپزشک عمومی، MPH، دستیار محقق، مرکز علوم بهداشت دانشگاه تگزاس (CCTS)، هوستون (UTHealth)، آمریکاملاحتاکبر فهیمیاستادیار گروه آموزشی کاردرمانی، دانشکدة علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایرانمرجانوجدانیکارشناسارشد مدیریت خدمات بهداشتی درمانی، مرکز تحقیقات سلامت سالمندان، دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، سبزوار، ایرانمحمدکمالیدانشیار، دانشگاه علوم پزشکی ایران، مرکز تحقیقات توانبخشی دانشکدة علوم توانبخشی، تهران، ایرانJournal Article20160212<strong>Background & Objectives:</strong> People with disabilities are increasing in the world; so recognizing attitude of the society about disability is necessary. Since this attitude is important, having appropriate tools for its measuring is essential. This study was aimed to investigate psychometric properties of a measuring scale of attitudes toward people with disabilities.
<strong>Materials & Methods:</strong> This is a non-experimental study, in which scale of attitudes toward people with disabilities (ATDP) was translated, equivalent and normalized. Data collection tool was ATDP Scale. English version of the questionnaire in two stages was translated in Persian by three translators whose native language was Persian and they had experience and proficiency in the English translation, then translated back. Scale reliability was investigated test- the test within three weeks. ICC and SEM indices were used for evaluating the relative and absolute repeatability and Cronbach's alpha was used for coefficient to evaluate reproducibility of scale scores. For content validity, qualitative method of content validity was used. The translated text was sent to ten experts and their comments were taken.
<strong>Results:</strong> The results showed that the translators were agreed in the overall quality of the translation (90%), in the same concept (93.3%), in the transparency (96.7%) and in the common language translator (96.7%). All scales of the questionnaire were showed good stability (Cronbach= 0.85, Icc= 0.75 and r= 0.70).
<strong>Conclusion:</strong> The study showed that the Persian version of the ATDP scale has reliability and validity for measuring attitudes toward people with disabilities in society.
اهداف: کثرت افراد دارای ناتوانی و افزایش روزافزون آنها، لزوم شناخت نگرش جامعه در مورد ناتوانی را مشخص ساخته است. اهمیت شناخت نگرش، داشتن ابزاری مناسب برای اندازهگیری آن را ضروری میسازد. مطالعة حاضر با هدف تعیین ویژگیهای روانسنجی مقیاس فارسی سنجش نگرش نسبت به افراد دارای ناتوانی انجام شد.
مواد و روشها: تحقیق حاضر مطالعهای غیرتجربی و روششناختی بود که در آن مقیاس نگرش به افراد دارای ناتوانی ترجمه، معادلسازی و هنجاریابی شده است. ابزار جمعآوری اطلاعات مقیاس (ATDP scale) بود. نسخة انگلیسی پرسشنامة ATDPطی دو مرحله، نخست بهدست سه مترجم باتجربه و مسلط که زبان مادری آنها فارسی بود، به فارسی ترجمه و سپس به انگلیسی بازگردان شد. پایایی پرسشنامه به روش آزمون– بازآزمون در فاصلة سه هفته بررسی شد. از شاخصهای ICCو SEM در ارزیابی تکرارپذیری نسبی و مطلق و از ضریب آلفای کرونباخ در ارزیابی تکرارپذیری نمرات مقیاسها از جنبة همخوانی درونی استفاده شد. برای روایی محتوا، از شیوة روایی محتوای کیفی استفاده شد. بدینصورت که متن ترجمهشده در اختیار ده نفر از صاحبنظران قرارگرفت و نظرات آنها اخذ شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که مترجمان در کیفیت کلی ترجمه 90 درصد، در یکسانی مفهومی 3/93 درصد، در شفافیت 7/96 درصد و در زبان مشترک ترجمه 7/96 درصد توافق داشتند. تمام مقیاسهای پرسشنامه ثبات خوبی را نشان داد (70/0 r=و 75/0 Icc= و 85/0= Cronbachα).
نتیجهگیری: تحقیق حاضر نشان داد که نسخة فارسی مقیاسATDP قابلیت اعتماد و اعتبار لازم برای سنجش نگرش نسبت به افراد دارای ناتوانی را در جامعة ایرانی دارد. دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137524420170923The Perception of Learning Environment and Academic Burnout: Mediate role of Academic Resilienceادراک از محیط یادگیری و فرسودگی تحصیلی : نقش واسطه تابآوری تحصیلی217223977FAفاطمهبهرامیاستادیار، دکتری روان شناسی تربیتی، گروه علوم تربیتی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایرانمحمدامیریکارشناسی ارشد تحقیقات آموزشی، مرکز مطالعات و توسعه آموزش علوم پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، سبزوار، ایرانزهراعبداللهیکارشناسی مدیریت و برنامه ریزی آموزشی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایرانJournal Article20160723Background and Objective: Attending University is not always pleasant for all the students and students can sometimes encounter with challenges leading them to uninterested, fatigue, and ineffectiveness feeling. Uninterested, fatigue, and ineffectiveness feeling are of academic burnout dimensions have attracted many researchers' interest in recent decades. Bearing this mind, the present research aims at identifying the relationship of perception of learning environment and academic burnout with academic resilience mediating among the students of Hakim Sabzevari University.<br />Materials and Methods: The present study is cross-sectional (modeling of structural relationships). The population encompasses all the educational sciences students of Hakim Sabzevari University; 170 of which are randomly selected as the sample. The instruments are three questionnaires, Dundee Ready Educational Environment Measure questionnaire, Samuel's Academic Resilience questionnaire, and Breso Academic Burnout questionnaire. The collected data are analyzed by SPSS and AMOS.<br />Findings: The findings of the study demonstrated that perception of learning environment had a significant effect on academic burnout (-0.33) and academic resilience (0.51). And academic resilience had a significant effect on academic burnout (-0.55). Beside the direct effects, the indirect effect of perception of learning environment on academic burnout via academic resilience was significant (-0.28). Also according to the model fit indices, goodness of fit index (0/93), Root Mean Square Error of Approximation (0/07), normative fit index (0/90) the proposed model was a good fit. <br />Conclusion: Not only perception of learning environment directly influences on academic burnout, but it also indirectly influences it through academic resilience.زمینه و هدف: حضور در دانشگاه همواره برای تمام دانشجویان خوشایند نیست و ممکن است برخی مواقع دانشجویان با چالشهایی مواجه شوند که منجر به بیعلاقگی، خستگی و احساس ناکارآمدی آنها شود. بیعلاقگی، خستگی و احساس ناکارآمدی از وجوه فرسودگی تحصیلی میباشد که در چند دهه اخیر موردتوجه پژوهشگران قرار گرفته است. برایناساس هدف پژوهش حاضر، شناسایی ارتباط ادراک از محیط یادگیری و فرسودگی تحصیلی با واسطهگری تابآوری تحصیلی در بین دانشجویان دانشگاه حکیم سبزواری میباشد.<br />مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی–تحلیلی (با استفاده از مدلیابی روابط ساختاری) می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان رشته علوم تربیتی دانشگاه حکیم سبزواری تشکیل دادند که از بین آنها 170 نفر بصورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده، شامل پرسشنامههای اندازهگیری ادراک محیط آموزشی داندی، تابآوری تحصیلی ساموئلز و فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران میباشد. دادههای جمعآوری شده به وسیله نرمافزارهای SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. <br />یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد، ادراک از محیط یادگیری اثر معناداری بر فرسودگی تحصیلی (33/0-) و تابآوری تحصیلی (51/0) و تابآوری تحصیلی اثر معناداری بر فرسودگی تحصیلی (55/0-) داشت. علاوهبراین، اثر غیرمستقیم ادراک از محیط یادگیری بر فرسودگی تحصیلی از طریق تابآوری تحصیلی نیز معنادار (28/0-) بود. همچنین با توجه به شاخصهای برازندگی مدل؛ شاخص نیکویی برازش (93/0)، ریشه دوم برآورد واریانس خطای تقریب (07/0)، شاخص برازش هنجارشده (90/0)، مدل پیشنهادی از برازش مناسبی برخوردار بود.<br />نتیجه گیری: ادراک از محیط یادگیری علاوه بر اثر مستقیم بر فرسودگی تحصیلی، بطور غیرمستقیم نیز از طریق تابآوری تحصیلی بر فرسودگی تحصیلی اثرگذار است. بنابراین متغیر تابآوری تحصیلی را میتوان به عنوان متغیر میانجی بین ادراک از محیط یادگیری و فرسودگی تحصیلی در نظر گرفت.<br />کلیدواژه: ادراک از محیط یادگیری، تابآوری تحصیلی، فرسودگی تحصیلی، دانشجویاندانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137524420170923The difference of med 13 gene expression of slow and fast twitch skeletal muscles due to endurance activityتفاوت بیان ژن med 13 عضله اسکلتی کند انقباض و تند انقباض در اثر فعالیت استقامتی225231978FAمحمدفتحیاستادیار فیزیولوژی ورزشی، گروه تربیتبدنی دانشکدة علوم انسانی، دانشگاه لرستان، ایران0000-0002-2113-365XJournal Article20160301<strong><em>Background & Objective</em></strong><em>: </em><em>Med 13</em> transcriptional factor effects on skeletal muscle response related to stimuli inducing muscular adaptation. The aim of this research was to study the effects of an endurance activity program on med 13 gene expression in slow and fast twitch skeletal muscles.
<strong><em>Materials and Methods</em></strong><em>:</em> The subjects of this study were 14 wistar rats which were housed four weeks under controlled conditions before of start of protocol. Then they were randomly assigned to control and experimental groups. The experimental group performed an endurance activity program (fourteen weeks) on motorized treadmill. They were anesthetized and sacrificed 48 hours after the end of the last session of endurance activity program. The soleus and extensor digitorum longus muscles were removed. Using real time RT-PCR method, the rate of expression levels of <em>med 13</em> gene determined. Finally, by using t-test, the collected data were evaluated.
<strong><em>Results: </em></strong>The results of this research showed, physical activity significantly increase the expression of <em>med 13</em> gene in soleus muscle but has no effect on expression of this gene in extensor digitorum longus muscles.
<strong><em>Conclusions: D</em></strong>espite the same endurance activity (duration and intensity), the rate of <em>med 13</em> gene expression in fast and slow twitch muscles was difference which possibly return to difference of these muscles sensitivity to thyroid hormone.<strong>اهداف: </strong>فاکتور رونویسی med 13بر پاسخ عضلة اسکلتی به محرکهای القاکنندة سازگاری عضلانی تأثیر دارد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر برنامة فعالیت استقامتی بر بیان ژن med 13 عضلات اسکلتی تند و کند انقباض بود.
<strong>مواد و روشها: </strong>آزمودنیهایی این پژوهش چهارده رت نر نژاد ویستار بودند که تحت شرایط استاندارد بهمدت چهار هفته قبل از شروع پروتکل تمرینی نگهداری شدند. سپس، بهصورت تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. گروه تجربی برنامهای استقامتی (14 هفتهای) را روی نوارگردان اجرا کرد. 48 ساعت پس از پایان آخرین جلسة تمرینی، نمونهها بیهوش و تشریح شدند. عضلة نعلی و عضلة بازکنندة بلند انگشتان پا خارج شد. با استفاده از روش Real time-PCR میزان بیان ژن med 13دو عضله اندازهگیری شد. در پایان با استفاده از آزمون آماری t اطلاعات بهدستآمده ارزیابی شد.
<strong>یافتهها: </strong>نتایج این تحقیق نشان داد فعالیت استقامتی موجب افزایش معنادار بیان ژن med 13عضلة نعلی میشود، اما تأثیر معناداری بر بیان این ژن در عضلة بازکنندة بلند انگشتان ندارد.
<strong>نتیجهگیری: </strong>علیرغم فعالیت استقامتی یکسان (مدت و شدت)، میزان بیان این ژن در عضلات تند و کند انقباض متفاوت بود که احتمالابه تفاوت حساسیت عضلات به هورمون تیروئید برمیگردد.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137524420170923Quality control of sterilization in the hospitals of Sabzevar in 2014وضعیت کنترل کیفی واحدهای استریلسازی در بیمارستانهای شهر سبزوار در سال 1393233237979FAرمضانعلیخمیرچیمربی، دانشکدة بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، سبزوار، ایران0000-0002-5707-0646زهرارضائی گزل آبادمربی، دانشکدة بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، سبزوار، ایرانمحمد علییعقوبی فرمربی، دانشکدة بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، سبزوار، ایرانمحد حسنرخشانیاستادیار، دانشکدة بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، سبزوار، ایران0000-0001-0554-8484Journal Article20160308Background and Purpose: The important role of proper sterilization of surgical instruments and accessories of patient safety and infection control in hospitals to hygiene standards is a proven fact. Therefore, evaluating the quality control of sterilization in hospitals in Sabzevar is the aim of this study. <br /> <br />Methods: This investigation cross-sectional was studied in the 2014-2015 on the three hospitals Vasei, Emdad and Mobini. In this study, a questionnaire workplace health center of the Ministry of Health and Medical Education was used by using a check list of the sterilization units were survey and compared in four dimensions: personnel, physical condition, devices and equipment, and packs features reviews. Then the results were analyzed using SPSS 11. <br /> <br /><strong>Result: </strong>The results showed that the sterilization unit in Sabzevar hospitals, as then staff is the highest with 96.66% and then sterilization equipment with a 76.66% had the lowest quality. <br /><strong>Conclusion</strong><strong>: </strong>Sterilization and infertile can reduce hospital infection rate, increase efficiency indicators, and avoid imposing additional financial burden. Therefore, considering the health centers to provide management, credit systems and equipment, increased physical space, and workshops for staff seem necessary for sterilization units.<strong>اهداف:</strong> نقش مهم استریلسازی صحیح ابزار و لوازم جراحی در سلامت بیماران و کنترل عفونتهای بیمارستانی و رعایت موازین بهداشتی امری تأییدشده است. لذا بررسی کنترل کیفی واحدهای استریلسازی در بیمارستانهای شهر سبزوار هدف این مطالعه است.<br /> <strong>مواد و روشها: </strong>این پژوهش از نوع توصیفی- مقطعی استکه در سال 1393-1394 در سه بیمارستان واسعی، امداد و شهیدان مبینی سبزوار انجام شد. در این تحقیق از پرسشنامة مرکز سلامت محیط کار وزرات بهداشت درمان و آموزش پزشکی استفاده شد. با استفاده از چکلیستها وضعیت واحد استریلسازی در چهار بعد پرسنلی، شرایط فیزیکی، دستگاهها و تجهیزات، و مشخصات پکها بررسی و مقایسه شد. سپس، نتایج با استفاده از نرمافزار SPSS نسخة ۱۱ تجزیهوتحلیل شد.<br /> <strong>یافتهها: </strong>در مجموع، در واحد استریلسازی بیمارستانهای شهر سبزوار بعد پرسنلی با 66/96 درصد بیشترین و بعد دستگاه و تجهیزات با 66/76 درصد کمترین درصد را به خود اختصاص داد.<br /> <strong>نتیجهگیری: </strong>استریلسازی و ستروندسازی موجب کاهش میزان عفونتهای بیمارستانی و افزایش شاخصهای کارایی و جلوگیری از تحمیل بار مالی اضافی میشود. از اینرو، توجه به مدیریت مراکز درمانی در تأمین و کسب اعتبار دستگاهها و تجهیزات، افزایش فضای فیزیکی، و برگزاری کارگاههای آموزشی برای کارکنان واحدهای استریلسازی امری لازم و ضروری به نظر میرسد.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137524420170923Removal of phosphate from aqueous solutions by yellow and red soil from West Azerbaijan and its EDTA-modified formحذف فسفات از محیطهای آبی با استفاده از خاک زرد و قرمز منطقة آذربایجانغربی و شکل اصلاحشدة آن با اتیلن دیآمین تترا استیک اسید239248980FAمنصورضرابیمربی، گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکدة بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی البرز، کرج، ایرانمحمدنوری سپهراستاد، گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکدة بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی البرز، کرج، ایرانمحمدشکاکدانشجوی کارشناسیارشد مهندسی بهداشت محیط، گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکدة بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی کردستان، سنندج، ایرانغلامرضاابراهیم زادهمربی، گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکدة بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی زابل، زابل، ایرانمحمودتقویدانشجوی دکتری تخصصی بهداشت محیط، گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکدة بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی گناباد، گناباد، ایرانJournal Article20151010<strong>Background & Objectives: </strong>Phosphorus is a common ion in wastewater treatment effluents, but excess amount of phosphate concentration in the effluent discharge accelerates eutrophication that affects many natural water bodies. Eutrophication of the water bodies is one of the most important environmental problems. Eutrophication can lead to abundant development of aquatic plants, growth of algae and disturbance to the balance of organisms present in the water. Therefore, in present work, natural and modified yellow and red soil with EDTA was used for removal of phosphorous from aqueous solution.
<strong>Materials & Methods:</strong> All experiments were conducted in a batch system. Natural yellow and red soil and its modified one with EDTA were used as adsorbent for removal of phosphorous from aqueous solutions. Effect of various experimental parameters such as pH, initial phosphorus concentration, contact time and adsorbent mass were investigated.
<strong>Results:</strong> Results showed that the removal efficiency was increased by increasing in contact time, adsorbent mass and initial phosphorus concentration. Higher removal efficiency was observed at 150 min contact time, 10 g/L adsorbent mass, 50 mg/L phosphorus concentration and pH 5. At these conditions, about 65% of phosphorus were removed by natural soils, while 78% was removed by modified adsorbents.
<strong>Conclusion:</strong> The results of present work well demonstrate that, due to higher content of calcium, red and yellow soil is capable for adsorption of phosphorus and if they be modified with EDTA, their efficiency will be improved remarkably.<strong>اهداف</strong>: فسفر ازجمله یونهای معمول در پساب تصفیهخانههای فاضلاب است. مقدار این یون در پساب تصفیهخانههای فاضلاب زیاد است. تخلیة آن در محیط باعث تسریع در بروز پدیدة اتریفیکاسیون میشود. این امر منابع آب را تحت تأثیر قرارمیدهد. پدیدة اتریفیکاسیون در منابع آبی یکی از مسائل مهم محیطزیستی است. اتریفیکاسیون به رشد بیشازحد گیاهان آبزی و جلبکها میانجامد و از این طریق باعث برهمزدن تعادل ارگانیسمهای موجود در منابع آبی میشود؛ بنابراین، در این پژوهش از خاک زرد و قرمز خام، همچنین اشکال اصلاحشدة آن با اتیلن دیآمین تترااستیک اسید برای حذف فسفر از محلولهای آب استفاده شده است.
<strong>مواد و روشها</strong>: تمامی آزمایشهای مطالعة حاضر در سیستم ناپیوسته انجام گرفت. در این مطالعه از خاک زرد و خاک قرمز، همچنین اشکال اصلاحشدة آن با اتیلن دیآمین تترا استیک اسید برای جذب فسفر از محلولهای شبیهسازیشده استفاده شد. تأثیر پارامترهای مختلف از جمله زمان واکنش، غلظت اولیة فسفر، pH محلول و مقدار جاذب بر راندمان حذف فرایند بررسی شد.
<strong>یافتهها</strong>: نتایج نشان داد که با افزایش زمان تماس، دوز جاذب و غلظت اولیة یون فسفات، راندمان حذف افزایش مییابد. بیشترین میزان حذف در زمان تماس 150 دقیقه، دوز جاذب برابر 10 گرم بر لیتر، غلظت فسفر برابر 50 میلیگرم بر لیتر و در pH برابر 5 اتفاق افتاد. در شرایط بهینه و با استفاده از جاذب خام، در حدود 65 درصد یون فسفر حذف شد، درحالیکه در مورد خاکهای اصلاحشده در حدود 78 درصد یون فسفر حذف گردید.
<strong>نتیجهگیری</strong>: بهطورکلی، نتایج نشان داد که خاکهای زرد و قرمز خام بهعلت بالابودن میزان کلسیم قادرند یون فسفات را در حد قابلقبولی حذف کنند و چنانچه با اتیلن دیآمین تترا استیک اسید اصلاح شوند قابلیت حذف آنها بهطور چشمگیری افزایش مییابد.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137524420170923Relationship between job stress and work locus of control with job satisfactionنقش استرس شغلی و منبع کنترل کار در رضایت شغلی امدادگران اورژانس249255987FAعلی اصغرمحمدیکارشناسارشد، گروه روانشناسی، دانشکدة روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایرانمحمدنقیفراهانیاستاد، گروه روانشناسی، دانشکدة روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایرانجعفرحسنیدانشیار، گروه روانشناسی بالینی، دانشکدة روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایرانفیروزمیردریکوندکارشناسی ارشد، دانشکدة روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایرانJournal Article20151008<strong>Background:</strong> The purpose of this study is to investigate the impact of job stress and work locus of control on job satisfaction of Tehran emergency first responders. <br /><strong>Method: </strong>In this study correlational research method was used and 160 members of Tehran emergency first responders were selected through multi-stage cluster sampling method. To collect data three questionnaires including self-reported job stress questionnaire (Martinssuen, 2001), spector work locus of control questionnaire (1988) and spector job satisfaction questionnaire (1988) were used. Statistical analysis of data was performed with Pearson correlation and regression analysis. <br /><strong>Results: </strong>The results of this study show there is negative significant relationship between job stress and job satisfaction. In addition, findings showed that there are significant positive and negative correlation relationships between internal and external locus of control and job satisfaction respectively. Furthermore, stepwise regression analysis showed the subscales of external locus of control, role, internal locus of control, communication and supervisors could estimate 54% of the variance in job satisfaction. <br /><strong>Conclusion: </strong>According to this study, job satisfaction can be estimated on the basis of two effective factors of job stress and work locus of control.<strong>اهداف: </strong>رضایت شغلی یکی از مؤلفههای مهم ارتقای کارایی و پیشرفت هر سازمانی است؛ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش استرس شغلی و منبع کنترل کار در رضایت شغلی امدادگران اورژانس شهر تهران انجام شد.<br /> <strong>مواد و روشها:</strong> مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی بود. نمونة پژوهش 160 نفر از امدادگران مرد اورژانس شهر تهران بودند که با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامة استرس شغلی، پرسشنامة منبع کنترل کار و پرسشنامة رضایت شغلی بود. دادههای بهدستآمده با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره تجزیهوتحلیل شد.<br /> <strong>یافتهها:</strong> نتایج نشان داد که بین استرس شغلی و رضایت شغلی همبستگی منفی و معناداری وجود دارد (01/0p<). همچنین، بین منبع کنترل کار درونی و بیرونی با رضایت شغلی بهترتیب همبستگی معنادار مثبت و منفی وجود داشت (01/0P<). علاوهبر این، نتایج تحلیل رگرسیون گامبهگام نشان داد منبع کنترل کار بیرونی و درونی و استرس شغلی (خردهمقیاسهای نقش، ارتباط و حمایت سرپرستان) توانستند در مجموع 54 درصد از واریانس رضایت شغلی را تبیین کند.<br /> <strong>نتیجهگیری:</strong> با توجه به نتایج بهدستآمده میتوان گفت استرس شغلی و منبع کنترل کار، پیشبینیکنندههای مهمی برای رضایت شغلی امدادگران اورژانس است؛ بنابراین، پیشنهاد میشود بیشتر مورد توجه مسئولان و پژوهشگران قرارگیرد.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137524420170923Investigation and Introducing a Variety of Synthetic/ Mixed and Review Studies in Medical Researchبررسی و معرفی انواع مطالعات سنتزی/ ترکیبی/ مروری در تحقیقات پزشکی257263981FAسمیهنادی راوندیدکترای کتابداری و اطلاعرسانی، مرکز تحقیقات مدیریت اطلاعات سلامت، دانشگاه علوم پزشکی کاشان، کاشان، ایرانJournal Article20160213<strong>Background:</strong> Research synthesis studies are a way to retrieve, review, synthesize, analyze and integrate the original research results. This study introduces a variety of methods such studies and then has investigated the status of published articles in PubMed. <br /><strong>Material and method:</strong> In first part, researcher used library method and then investigated the status of the production of articles in PubMed and analyzed extracted data with excel software. <br /><strong>Results:</strong> The results showed that all research synthesis studies have been growing in recent years and researchers have recognized their importance. <br /><strong>Conclusion</strong>: Due to the increasing size and number of specialized information, awareness and use of the results of research synthesis studies can be very effective in evidence-based clinical decision making. Given that most studies in Iran are systematic review and meta-analysis studies, paper can provide new look to synthesis studies.<strong>اهداف: </strong>مطالعات سنتزپژوهی، راهی برای بازیابی، مرور، ترکیب، تحلیل و یکپارچهکردن نتایج مطالعات اصیل است. مطالعة حاضر بهمعرفی انواع روشهای این نوع مطالعات میپردازد. سپس، وضعیت مقالات منتشرشده در PubMed بررسی شده است.<br /> <strong>مواد و روشها:</strong> در بخش نخست، از روش کتابخانهای استفاده شد. در بررسی وضعیت تولید مقالات، دادهها از PubMed استخراج و سپس با نرمافزار اکسل تحلیل شد.<br /> <strong>یافتهها:</strong> بررسیها نشان داد که همة مطالعات سنتزپژوهی طی سالهای اخیر روند رو به رشدی داشته است و پژوهشگران اهمیت آن را درک کردهاند.<br /> <strong>نتیجهگیری: </strong>با توجه به افزایش حجم و تعداد اطلاعات تخصصی، آگاهی و استفاده از نتایج مطالعات سنتزپژوهی در تصمیمگیریهای بالینی مبتنی بر شواهد بسیار مؤثر است. با توجه به اینکه در ایران بیشتر مطالعات به سیستماتیک و متاآنالیز محدود شده است، مقالة حاضر دید جدیدی را به مطالعات سنتزپژوهی ایجاد میکند.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137524420170923Health risk assessment of heavy metals (As, Al, Zn and Cu) in lemon balm and borage Marketed in Hamedan Cityتتعیین شاخص مخاطرة سلامت تجمع عناصر آرسنیک، آلومینیم، روی و مس در گیاهان دارویی بادرنجبویه و گل گاوزبان مصرفی شهر همدان265271982FAندابرکی وندیکارشناسیارشد محیطزیست، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد همدان، ایرانسهیلسبحان اردکانیدانشیار، گروه محیطزیست، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد همدان، ایرانمهردادچراغیدانشیار، گروه محیطزیست، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد همدان، ایرانJournal Article20151205<strong>Background and purpose:</strong> Medicinal plants are importance in the both approach of treatment and prevention of diseases in human societies. In recent years, due to the adverse effects of chemical drugs and their side effects, tendency to use of medicinal plants have increased. But due to the possibility of some toxic elements in medicinal plants, this study was carried out for analysis and health risk assessment of As, Al, Zn and Cu in lemon balm and borage marketed in Hamedan City in 2015.
<strong>Materials and Methods:</strong> After preparation of four samples of each medicinal plant and acid digestion of the samples according to standard methods, the concentration of elements in samples was determined using inductively coupled plasma-optical emission spectrometry (ICP-OES) in three replicates. Also, all statistical analyses were performed using the SPSS statistical package.
<strong>Results:</strong> The results showed that the maximum mean concentrations of As, Al, Zn and Cu in plant samples were 0.175 ± 0.07, 13.93 ± 5.50, 0.34 ± 0.18 and 0.25±0.08 mg/kg, related to lemon balm respectively. However, the mean concentration of Al in lemon balm samples was upper than WHO maximum permissible limits (MPL), but health risk assessment showed that no potential <em>risk</em> for children and adult by consume the studied herbal plants.
<strong>Conclusion:</strong> Although controlled consumption of medicinal plants has not adverse effect on the consumers’ health, but concerning increased use of agricultural inputs, sewage sludge and wastewater by farmers, regular periodic monitoring of chemical pollutants content specially heavy metals in foodstuffs are recommended for food safety.
اهداف: گیاهان دارویی هم بهلحاظ درمان و هم پیشگیری از بیماریها از ارزش و اهمیت خاصی در تأمین بهداشت و سلامتی جوامع برخوردارند. در سالیان اخیر، بهعلت عوارض سوء ناشی از مصرف داروهای شیمیایی و آثار جنبی آن، گرایش به گیاهان دارویی افزایش یافته است، ولی با توجه به احتمال وجود بعضی عناصر سمی در آنها، این پژوهش با هدف تعیین مخاطرة سلامت مصرف گیاهان دارویی مصرفی شهر همدان بر اساس پتانسیل خطر عناصر آرسنیک، آلومینیم، روی و مس در سال 1394 انجام یافت.
مواد و روشها: پس از تهیة چهار نمونه از هر کدام از گونههای بادرنجبویه و گلگاوزبان و آمادهسازی آنها به روش هضم اسیدی در آزمایشگاه، غلظت تجمعیافتة عناصر در دستگاه پلاسمای جفتشدة القایی در سه تکرار خوانده شد. پردازش آماری نتایج نیز با نرمافزار SPSS انجام یافت.
<strong>یافتهها: </strong>بیشینة میانگین غلظت عناصر آرسنیک، آلومینیم، روی و مس بر حسب میلیگرم در کیلوگرم برابر با 07/0±175/0، 50/5±93/13، 18/0±34/0 و 08/0±25/0 و مربوط به نمونههای بادرنجبویه بود. همچنین، میانگین غلظت آلومینیم در نمونههای بادرنجبویه بیش از رهنمود WHO بود. از طرفی، شاخص مخاطرة سلامت در همة عناصر در نمونههای بادرنجبویه و گلگاوزبان کوچکتر از 1 و بیانگر عدم بروز مخاطره برای مصرفکنندگان بود.
نتیجهگیری: مصرف کنترلشدة گیاهان دارویی اثر سوءبهداشتی بر سلامت مصرفکنندگان ندارد، ولی با توجه به افزایش استفاده از نهادههای کشاورزی، لجن فاضلاب، پساب تصفیهخانهها و جزآن توسط کشاورزان، نسبت به پایش دورهای و منظم مواد غذایی از نظر غلظت باقیمانده یا تجمعیافتة آلایندههای شیمیایی بهمنظور حفظ امنیت غذایی توصیه میشود.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137524420170923Hypoglycemic interactional effects of saffron (Crocus Sativus) aqueous extract and swimming training in streptozotocin induced diabetic ratsآثار تعاملی هیپوگلایسمی عصارة آبی زعفران و تمرین شنا در موشهای دیابتیشده با استروپتوزوتوسین273279983FAایمانعاصی شیرازیکارشناسارشد فیزیولوژی ورزشی، واحد مرودشت، دانشگاه آزاد اسلامی، مرودشت، ایرانسید علیحسینیدکتری فیزیولوژی ورزشی، گروه فیزیولوژی ورزشی، واحد مرودشت، دانشگاه آزاد اسلامی، مرودشت، ایرانفریدهکیخسرویکارشناسارشد تربیتبدنی، گروه فیزیولوژی ورزشی، واحد مرودشت، دانشگاه آزاد اسلامی، مرودشت، ایرانJournal Article20160810<strong>Background & Objectives:</strong> Prevalence of diabetes is increasing in worldwide and because of unfavorable effects of pharmaceutical drugs, there is a clear need to very few side effects therapeutic methods such as medicinal plants consumption and exercises. Aim of present study was to review the hypoglycemic interactional effects of saffron (crocus sativus) extract and swimming training in streptozotocin induced diabetic rats.
<strong>Methods</strong>: In this experimental research from 50 sprague dawley diabetic rats which induced by 60 mg/kg streptozotocin, 32 rats with more than 300 mg/dL fasting glucose selected as statistical sample and base on their fasting glucose divided into four groups of 8 rats (1) saffron extract, (2) swimming training, (3) saffron extract with swimming training and (4) control. Groups 1 and 3 received four weeks intraperitoneal25 mg/kg saffron extract. Also, groups 2 and 3 swam four weeks, five sessions per week for 30 minutes per-session. For statistical analysis of data used Kolmogorov-Smirnov, dependent t test, one way ANOVA and tukey post hoc tests (<em>p</em>≤0.05).
<strong>Results</strong>: Four weeks swimming training has significant effect on reduction fasting glucose of diabetic rats (<em>p</em>=0.04). Four weeks saffron extract has significant effect on reduction fasting glucose (<em>p</em>=0.02), insulin (<em>p</em>=0.001) and insulin resistance (<em>p</em>=0.001) of diabetic rats. Four weeks saffron extract with swimming training has significant effect on reduction fasting glucose, insulin and insulin resistance of diabetic rats (<em>p</em>=0.001). Saffron extract with swimming training rather than swimming training has significant effect on reduction fasting glucose, insulin and insulin resistance of diabetic rats (<em>p</em>=0.001) also, four weeks saffron extract rather than swimming training has significant effect on reduction insulin and insulin resistance of diabetic rats (<em>p</em>=0.001).
<strong>Conclusion</strong>: Regards to results of present study, it concluded that saffron aqua extract with swimming training has hypoglycemic interactional effects in streptozotocin induced diabetic rats.<strong>اهداف</strong>: شیوع دیابت در سراسر دنیا روبه افزایش است. بهعلت آثار نامساعد داروهای صنعتی نیازی آشکار به روشهای درمانی کمعارضه از قبیل استفاده از گیاهان دارویی و فعالیتهای ورزشی وجود دارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی آثار تعاملی هیپوگلایسمی عصارة زعفران و تمرین شنا در موشهای دیابتیشده با استروپتوزوتوسین بود.
<strong>مواد و روشها</strong>: در این تحقیق تجربی از بین 50 سرموش صحرایی نر نژاد اسپراگودوالی دیابتیشده با تزریق mg/kg 60 استروپتوزوتوسین، 32 سرموش صحرایی دارای گلوکز ناشتای بالای mg/dL300 نمونة آماری انتخاب شدند. بر اساس گلوکز ناشتا بهطور تصادفی در چهار گروه هشت سری (1) مصرف عصارة زعفران، (2) تمرین شنا، (3) مصرف عصارة زعفران همراه با تمرین شنا و (4) کنترل قرارگرفتند. موشهای صحرایی گروه 1 و 3 بهمدت چهار هفته روزانه mg/kg 25 عصارة زعفران را بهصورت صفاقی دریافت کردند. همچنین، موشهای صحرایی گروههای 2 و 3 بهمدت چهار هفته، پنج جلسه در هفته و هر جلسه 30 دقیقه شنا کردند. برای تجزیهوتحلیل یافتههای تحقیق از آزمونهای آماری کالموگروف- اسمیرنوف، t وابسته، تحلیل واریانس یکطرفه، بههمراه آزمون تعقیبی توکی استفاده شد (05/0≥p).
<strong>یافتهها</strong>: نتایج نشان داد چهار هفته تمرین شنا اثر معناداری بر کاهش گلوکز ناشتای موشهای صحرایی دیابتی دارد (04/0=p). چهار هفته مصرف عصارة زعفران اثر معناداری بر کاهش گلوکز ناشتا (02/0=p)، انسولین (001/0=p) و مقاومت به انسولین (001/0=p) در موشهای صحرایی دیابتی دارد. چهار هفته مصرف عصارة زعفران همراه با تمرین شنا اثر معناداری بر کاهش گلوکز ناشتا، انسولین و مقاومت به انسولین موشهای صحرایی دیابتی دارد (001/0=p). مصرف عصارة زعفران همراه با تمرین شنا، در مقایسه با تمرین شنا، اثر بیشتری بر کاهش گلوکز ناشتا، انسولین و مقاومت به انسولین موشهای صحرایی دیابتی دارد (001/0=p). همچنین، چهار هفته مصرف عصارة زعفران در مقایسه با تمرین شنا اثر بیشتری بر کاهش انسولین و مقاومت به انسولین موشهای صحرایی دیابتی دارد (001/0=p).
<strong>نتیجهگیری</strong>: با توجه به نتایج تحقیق حاضر نتیجهگیری میشود مصرف عصارة آبی زعفران بههمراه تمرین شنا آثار تعاملی هیپوگلایسمی در موشهای صحراییدیابتی شده با استروپتوزوتوسین دارد.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137524420170923Assessment of potential health risks of heavy metals due to sewage irrigation of agricultural soils in the south of Sabzevarارزیابی خطرات سلامتی فلزات سنگین حاصل از آبیاری خاکهای کشاورزی با فاضلاب شهری در جنوب سبزوار281291976FAسید علیمظهریدانشیار، گروه زمین شناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه پیام نور، تهران، ایرانفائزهحقیقیمربی گروه میکروب شناسی، مرکز تحقیقات سلولی و مولکولی، دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، سبزوار، ایران0000-0003-1962-9186Journal Article20160903<strong>Background</strong>: Agricultural soils irrigation by urban sewage is a key factor to increase soil pollution and environmental risks. Heavy metals are one of the most important sewage pollutants which may produce different diseases.
<strong>Methods: </strong>The specified locations were selected for surface soil sampling to investigate the effect of sewage irrigation on the soil and vegetation (parsley) composition in the south of Sabzevar area. The heavy metals concentration and trace elements composition of whole samples were determined by ICP-MS. The heavy metals bioavailability was measures by DTPA method. The heavy metals concentration in DTPA extracted solution and parsley samples were defined by FAAS method.
<strong>Results: </strong>Ni and Cr concentrations in the non-polluted soils are more than standard limits. These high concentrations have been generated by enriched parental materials. In addition to Ni and Cr, polluted soils have potential environmental risk because of high concentration of Ag, Cd, Co and Zn. The DTPA results showed that non-polluted soils, unlike polluted soils, have low bioavailability. The vegetables cultivated on the polluted soils have several times higher heavy metal concentrations than non-polluted samples. These vegetations show higher Cr bioavailable value than FAO/WHO standard.
<strong>Conclusion: </strong>Heavy metal concentration has been increased by long time sewage irrigation in the southern Sabzevar soils. These heavy metals are environmentally harmful. Nickel content of vegetables cultivated on polluted soils have high HRI (>1) index which indicates high health risk for consumers.<strong>اهداف:</strong> آبیاری خاکهای کشاورزی با پسابهای حاصل از ضایعات شهری موجب آلودگی خاک و ایجاد خطرات محیطزیستی میشود. فلزات سنگین یکی از مهمترین آلایندههای آبهای زائد است که موجب بروز بیماریهای گوناگون میشود.
<strong>مواد و روشها</strong>: بهمنظور بررسی اثر فاضلاب شهری بر ترکیب خاکهای منطقة جنوب سبزوار، از خاکهای سطحی آلوده و غیرآلوده، همچنین سبزی جعفری کشتشده روی این خاکها نمونهبرداری هدفمند انجام گرفت. میزان فلزات سنگین و عناصر کمیاب نمونههای کل خاک با روش طیفسنج جرمی پلاسمای زوج القایی (ICP-MS) تعیین شد. برای اندازهگیری میزان دسترسی زیستی فلزات سنگین از روش DTPA استفاده شد. غلظت فلزات سنگین در محلول استخراجشده به روش DTPA و میزان این عناصر در سبزیجات به روش FAAS تعیین شد.
<strong>یافتهها:</strong> در خاکهای غیرآلودة سبزوار عناصر نیکل و کروم به مقدار بیشازحد استاندارد دیده شد که حاصل هوازدگی سنگهای مادر غنی از این عناصر است. در خاکهای آلوده علاوهبر این دو عنصر، نقره (Ag)، کادمیم (Cd)، کبالت (Co) و روی (Zn) نیز در ترکیب کلی خاک پتانسیل خطر محیطزیستی را نشان داد. آنالیز DTPA مشخص ساخت که میزان دسترسی زیستی فلزات سنگین در خاکهای غیرآلوده پایین است، اما در خاکهای آلوده استخراجپذیری این عناصر بسیار است. تمرکز فلزات سنگین در سبزیجات کشتشده روی خاکهای آلوده نیز چندین برابر خاکهای غیرآلوده افزایش داشت و میزان کروم در دسترس به بالاتر از استانداردهای تعیینشده رسید.
<strong>نتیجهگیری:</strong>دادههای حاصل از این تحقیق نشان داد که آبیاری خاکهای منطقة جنوب سبزوار با فاضلاب شهری طی سالهای طولانی موجب تمرکز بسیاری از فلزات سنگین و عناصر دارای پتانسیل خطر محیطزیستی در این خاکها شده است. ضریب HRI محاسبهشده برای نیکل موجود درسبزیجات کشتشده بر این خاکها بالاست (>1) وخطرات سلامتی برای مصرفکنندگان بههمراه دارد.دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137524420170923Survey configuration of collection and disposal of medical wastes in hospitals of Sabzavar, in 2016وضعیت جمعآوری و دفع زبالههای بیمارستانی مراکز آموزشی- درمانی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار در سال 1395293298984FAمحمدنورمحمدیدانشجوی کارشناسیارشد مهندسی منابع طبیعی و محیط زیست، گرایش آلودگیهای محیطزیستی، دانشگاه بیرجند، ایرانمحمدرضارضاییدانشیار، گروه محیطزیست، دانشگاه بیرجند، ایرانمحمدحسینصیادی اناریدانشیار، گروه محیطزیست، دانشگاه بیرجند، ایرانJournal Article20161121<strong>Background and purpose: </strong>Hospital waste contains microbial agents and chemical and toxic compounds that are hazardous to the health of patients, hospital personnel, and people visiting hospitals. Considering the presence of hazardous and infectious materials in hospital waste, it is essential that it be managed suitably. This research intended to study hospital waste collection and disposal at teaching treatment centers of Sabzevar University of Medical Sciences in 2016.
<strong>Materials and methods: </strong>The present literature review on medical waste at Treatment-Teaching Centers of Sabzevar University of Medical Sciences was conducted in 2016. The initial raw quantitative data was received from the Waste Management Organization of Sabzevar Municipality. The guide issued by the World Health Organization was used to study the produced waste. Based on daily visits and completed questionnaires, the situation regarding disposed material with respect to type, collection method, storage, disposal and the degree of waste segregation at the three treatment-teaching centers were investigated. The validity of the questionnaire was confirmed by University Professors and its reliability by Cronbach’s alpha (that was 80%). Results were analyzed by using software (SPSS and Excel).
<strong>Results: </strong>The studied centers produced 869.5 kg of waste per day or 2.20 kg per occupied bed on average. Ordinary, infectious, chemical, pathological, sharp or pointed, pharmaceutical, and pressurized waste constituted 22%, 47.5%, 0.6%, 24.5%, 5%, 0.2%, and 0.2% of the total.
<strong>Conclusions: </strong>Results showed that hospital waste in Sabzevar was collected and disposed according to the circular of the Ministry of Health regarding hospital waste, waste management was supervised, and hospital waste collection and disposal was of desirable quality.<strong>اهداف:</strong> زبالههای بیمارستان محتوی عوامل میکروبی و ترکیبات شیمیایی و سمی و خطرناک برای سلامت بیماران، پرسنل و مراجعان است. با توجه به وجود مواد خطرناک و عفونی در زبالههای بیمارستانی، مدیریت مناسب آن الزامی است. هدف از انجام این مطالعه بررسی وضعیت جمعآوری و دفع زبالههای بیمارستانی مراکز آموزشی- درمانی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار در سال 1395 بود.
<strong>مواد و روش ها</strong>: در این تحقیق بررسی پسماندهای پزشکی مراکز آموزشی- درمانی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار در سال 1395 انجام شد. دادههای خام کمّی اولیه از سازمان مدیریت پسماند شهرداری سبزوار دریافت شد. با استفاده از دستورالعمل سازمان بهداشت جهانی، بررسی پسماندهای تولیدی صورتگرفت. براساس بازدید روزانه و تکمیل پرسشنامه، وضع مواد دفعشده از نظر نوع و نحوة جمعآوری، نگهداری و دفع، و میزان تفکیک پسماندهای تولیدی در سه مرکز آموزشی- درمانی سبزوار مطالعه شد. روایی پرسشنامه را اساتید دانشگاه تأیید کردند. پایایی آن نیز بر اساس ضریب آلفای کرونباخ (80 درصد) تأیید شد. نتایج بهدستآمده با نرمافزارهای SPSS و EXCEL تجزیهوتحلیل شد.
<strong>نتایج:</strong> مجموع زبالههای روزانه در بیمارستانهای مورد بررسی، 5/869 کیلوگرم بود. بهطور متوسط، برای هر تخت اشغالشده 20/2 کیلوگرم زباله تولید شده است. زبالههای تولیدی عبارت است از زبالة معمولی (22 درصد)، زبالة عفونی (5/47 درصد)، زبالة شیمیایی (6/0 درصد)، زبالة پاتولوژیکی (5/24 درصد)، زبالة نوک تیز و برنده (5 درصد)، زبالة دارویی (2/0درصد) و زبالة تحت فشار (2/0 درصد).
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که وضعیت جمعآوری و دفع زبالههای بیمارستانی در شهر سبزوار مطابق با بخشنامة وزارت بهداشت در رابطه با زبالههای بیمارستانی، نظارت بر مدیریت زباله صورت گرفته و وضعیت جمعآوری و دفع زبالههای بیمارستانی در حد مطلوب است.