دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137526520191222The effect of mental workload on stress and Quality of Work Life firefightersبررسی نقش بارکاری بر سطح استرس و کیفیت زندگی شغلی کارکنان آتش نشانی5475531221FAسمیهبلقن آبادیمربی گروه مهندسی بهداشت حرفهای، دانشگاه علوم پزشکی نیشابور، نیشابور، ایران0000-0003-0046-1512سید حجتموسوی کردمیریکارشناس ارشد مهندسی بهداشت حرفه ای، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران،تهران، ایران.عاطفهمحمودیدانشجوی کارشناسی مهندسی بهداشت حرفهای، کمیتة تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی نیشابور، نیشابور، ایرانسعیدهمهدی آبادیدانشجوی کارشناسی مهندسی بهداشت حرفهای، کمیتة تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی نیشابور، نیشابور، ایرانJournal Article20181012Abstract<br />Introduction: Firefighting is due to high physical demand and activities such as running, rising, and responding quickly to a variety of different situations, endure high mental workload And these sudden make changes in work situations will put a lot of psychological stress on the firefighters. The purpose of this study was investigating the level of mental health in firefighters.<br />Methods: This cross-sectional study was conducted on 65 randomly selected firefighters in Khorasan Razavi Province. The data were collected using the NASA Task Load Index (NASA-TLX), stress and quality of life questionnaire. Data analysis was performed in SPSS, version 20, using descriptive statistics, Pearson correlation coefficient, ANOVA, and independent samples t-test.<br /> Results: The results of stress, NASA-TLX and quality work life demonstrated that the mean scores of were 169.2, 66.4 and 84.3 respectively, stress and mental workload were at a high level and quality of work life was low. A significant relationship was found between stress, mental workload and quality of work life(pمقدمه: آتشنشانی از جمله مشاغلی می باشد که به علت خواسته های فیزیکی کار بالا و فعالیت هایی همچون دویدن، بالارفتن و واکنش سریع در موقعیت های مختلف بارذهنی بالایی را متحمل می شوند و این تغییرات ناگهانی وضعیت های کاری استرس روانی زیادی را بر آتش نشانان وارد خواهد کرد، در این مطالعه هدف بررسی سطح بارکاری ذهنی و میزان استرس وارد شده بر این افراد و اثر بر کیفیت زندگی افراد آتشنشان می باشد.<br />روش کار: این مطالعه توصیفی مقطعی به صورت سرشماری در 65 نفر از کارکنان سازمان آتشنشانی استان خراسان در سال 97 انجام شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه پرسشنامه بار کاری (NASA TLX (، پرسشنامه استرس شغلی و پرسشنامه کیفیت زندگی شغلی استاندارد استفاده گردید. داده ها پس از جمع آوری توسط نرم افزار SPSS نسخه 20 و ارتباط بین شاخص های بار کاری، استرس شغلی از آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه و t مستقل و پیرسون استفاده شد.<br />نتایج و یافته ها: میانگین نمرات استرس در بین کارکنان آتشنشانی 2/169 که در سطح بالا و میانگین بارکاری4/66 در سطح خیلی زیاد و کیفیت زندگی کاری3/84 که درسطح کیفیت پایین می باشد. آزمون های آماری نشان داد بین استرس شغلی و کیفیت زندگی با بارکاری ذهنی ارتباط معنی داری وجود دارد(phttps://jsums.medsab.ac.ir/article_1221_6701e159565f7ffecb453725c3928c02.pdfدانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137526520191222Comparative evaluation of essential oil bioactivities of Mentha longifolia from Marivan and Qaza Anبررسی و مقایسه فعالیت زیستی اسانس Mentha longifolia از مریوان و قزاآن5555651222FAمرتضییزدانیفیتوشیمی، گروه فیتوشیمی، دانشکده شیمی، دانشگاه کاشان، کاشان، ایران0000-0001-6569-5681فرشتهجوکار کاشیمیکروبیولوژی، گروه بیوتکنولوژی، دانشکده شیمی، دانشگاه کاشان، کاشان، ایران0000-0002-8332-1269اکرمرحیمی مقدممیکروبیولوژی، گروه بیوتکنولوژی، دانشکده شیمی، دانشگاه کاشان، کاشان، ایران0000-0002-4192-3405Journal Article20180813Background: Considering the adverse effects of synthetic antioxidants, anticancer drugs and antibiotics on human health, in this study, bioactivities of Mentha longifolia essential oils collected from Marivan and Qaza An were examined and compared with each other for identification a natural alternative of synthetic antioxidants, anticancer drugs and antibiotics.<br />Materials and Methods: Essential oil of M. longifolia leaves and stems collected from Marivan and Qaza An was prepared using solvent-free microwave extraction method. The essential oil components were identified by gas chromatography/mass spectrometry. The antioxidant and cytotoxicity activity of the essential oils were determined via β–carotene bleaching assay and brine shrimp lethality test, respectively. The antimicrobial activity of the essential oils was evaluated by the agar well diffusion method and by determination of minimum inhibitory concentration.<br />Results: The main components of M. longifolia essential oil collected from Marivan were pulegone (81.45%) and isopulegol (8.39%) and the main components of M. longifolia essential oil collected from Qaza An were pulegone (48.29%) and piperitenone oxide (23.53%). The inhibition of linoleic acid oxidation by M. longifolia essential oils collected from Marivan, Qaza An and BHT were 80.02%, 78.59% and 95.50%, respectively. The LC50 of the M. longifolia essential oils collected from Marivan, Qaza An and vincristine sulfate were 53.47μg/ml, 55.96 μg/ml and 0.751 μg/ml, respectively. M. longifolia essential oils had good antimicrobial activity, especially against gram-positive bacteria.<br />Conclusion: M. longifolia essential oils have significant antioxidant, antimicrobial and anticancer activity and can be introduced as alternatives of synthetic antioxidants, antibiotics and anti-cancer drugs.زمینه و اهداف: از آنجا که آنتیاکسیدانها، آنتیبیوتیکها و مواد ضدسرطان مصنوعی دارای اثرات نامطلوب بر سلامتی انسان هستند، در این پژوهش فعالیتهای زیستی اسانسهای پونه مریوان و قزاآن بررسی و با یکدیگر مقایسه شدند تا جایگزین طبیعی مناسبی برای ترکیبات مصنوعی ذکر شده، شناسایی گردد.<br />مواد و روش ها: اسانس برگها و ساقههای پونه مریوان و قزاآن با امواج میکرویو و بدون استفاده از حلال استخراج شد. ترکیبات تشکیل دهنده اسانسها با دستگاه کروماتوگرافی گازی-طیفسنج جرمی شناسایی شدند. فعالیت آنتیاکسیدانی اسانسها با روش بیرنگ شدن بتاکاروتن، سمیت سلولی آنها با آزمون کشندگی میگوی آب شور و فعالیت ضدمیکروبی آنها با روش انتشار در آگار و تعیین کمترین غلظت مهارکننده رشد بررسی گردید.<br />یافته ها: ترکیب اصلی در اسانس پونه مریوان پولگون (%45/81) و ایزوپولگول (%39/8) و در اسانس پونه قزاآن پولگون (%29/48) و پیپریتنون اکسید (%53/23) بودند. درصد بازدارندگی اسانس پونه مریوان و قزاآن و استاندارد BHT به ترتیب %02/80، %59/78 و %50/95 و مقدار LC50 اسانس پونه مریوان و قزاآن و داروی ضدسرطان وینکریستینسولفات به ترتیب 47/53، 96/55 و 751/0 میکروگرم بر میلیلیتر به دست آمد. اسانسهای پونه مریوان و قزاآن فعالیت ضدمیکروبی خوبی به خصوص برعلیه باکتریهای گرم مثبت نشان دادند.<br />نتیجهگیری: اسانسهای پونه مریوان و قزاآن دارای فعالیت آنتیاکسیدانی، ضدمیکروبی و ضدسرطانی خوبی هستند و میتوان آنها را به عنوان جایگزینی برای آنتیاکسیدانها، آنتیبیوتیکها و مواد ضدسرطان مصنوعی معرفی نمود.https://jsums.medsab.ac.ir/article_1222_751e2f88546913da6dbcb9935b37f169.pdfدانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137526520191222The role of neurosis and mindfulness in predicting the quality of life of diabetes patients in Delfanنقش روان رنجوری و ذهن آگاهی در پیش بینی کیفیت زندگی بیماران دیابتی شهرستان دلفان5685741223FAخلیلکرمیکارشناس ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد بروجرد، بروجرد، ایران0000-0002-5846-6685جوادکریمیاستادیار گروه روانشناسی، دانشگاه ملایر، ملایر، ایران0000-0002-6771-5540تورجسپهونداستادیار گروه روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه اراک، اراک، ایران0000-0002-3914-7048Journal Article20181108Background and purpose: This study was implemented in order to study the role of neurosis and mindfulness in predicting the quality of life of diabetic patients in Delfan. <br />Methods and materials: The research is a descriptive-correlational study. The study population included all diabetic patients, 945 individuals, in Delfan in second half of year 2015. Accordingly, using Cochran formula, 197 people were selected using simple cluster random sampling. To measure the variables of research, the mindfulness questionnaire (Bauer and colleague, 2006), quality of life questionnaire (WHO, 1996), and NEO questionnaire of neurosis (Casta and Maccarry, 1992) were used. Data were analyzed using Pearson correlation and stepwise multiple regressions.<br />Findings: The results showed that there is a significant positive relationship between mindfulness with quality of life. Also, there is a significant negative relationship between neuroticism with quality of life. Regarding the amount of beta of non-judgment (Beta= 0.249), neuroticism with beta coefficient (Beta = 0.588), conscious action with beta coefficient (Beta = 0.286) and observation with beta coefficient (Beta = 0.151) are the most powerful variables to predict the quality of life of diabetic patients.<br />Conclusion: According to research findings, it seems that improving the mindfulness in diabetic patients, will increase the quality of life and decrease the neurosis.زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش روانرنجوری و ذهنآگاهی در پیشبینی کیفیت زندگی بیماران دیابتی شهرستان دلفان انجام شده است. <br />مواد و روشها: این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران دیابتی شهر دلفان در نیمه دوم سال 1394، به تعداد 945 نفر بود. بر این اساس با استفاده از فرمول کوکران تعداد 197 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای اندازهگیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه ذهنآگاهی بائر و همکاران، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و پرسشنامة روانرنجوری نئو استفاده گردید. دادهها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون گامبهگام تحلیل شدند. <br />یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که بین ذهنآگاهی با کیفیت زندگی در بیماران دیابتی رابطه معنادار مثبت وجود دارد، و بین روانرنجوری با کیفیت زندگی در بیماران دیابتی رابطه معنادار منفی وجود دارد. با توجه به مقادیر بتا عدم قضاوت (249/0=Beta )، روان رنجوری با ضریب بتا (588/0-= Beta)، عمل آگاهانه با ضریب بتا (286/0= Beta) و مشاهده با ضریب بتا (151/0= Beta) به عنوان قوی ترین متغیرها برای پیش بینی کیفیت زندگی بیماران دیابتی می باشند. <br />نتیجهگیری: با توجه به نقش روانرنجوری و ذهنآگاهی بر کیفیت زندگی بیماران دیابتی به نظر میرسد با بالا بردن کیفیت زندگی در بیماران دیابتی می توان به پرورش ذهنآگاهی درست در این بیماران امیدوار بود و روان رنجوری آنان را کاهش داد.https://jsums.medsab.ac.ir/article_1223_d08c922396b45fabf145acb43e2b461c.pdfدانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137526520191222Investigation The Antimicrobial Eeffects of Manganese and Iron Doped Zinc Oxide Nanoparticles against Shigella flexneriبررسی اثرات ضدمیکروبی نانوذرات ترکیبی اکسید روی- منگنز و اکسید روی- آهن علیه باکتری شیگلا فلکسنری5755831224FAمحمدمهدیسلطان دلالاستاد مرکز تحقیقات میکروبیولوژی مواد غذایی، گروه پاتوبیولوژی، دانشکدة بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران0000-0001-6268-6376زهرهدیداراستادیار گروه صنایع غذایی، واحد نیشابور، دانشگاه آزاد اسلامی، نیشابور، ایران0000-0001-6268-6376Journal Article20180418In this study, the synthesis of nanoparticles of manganese-zinc oxide and zinc iron oxide by chemical co- precipitation method performed and investigation of structural and morphological properties of related nanoparticles using Fourier Infrared spectrum, X-ray diffraction and Transmission electron microscopy were carried out. Antimicrobial effects against shigella flexneri (PTCC 1234) determined by inhibitory diameter zone method. Synergistic effect of nanoparticle with hydrogen peroxide and hypochlorite sodium also assessed by calculation of the fractional inhibitory concentration (FIC) index. Structural analysis of Mn- ZnO and Fe- ZnO nanoparticle revealed that co- precipitation is a suitable method for synthesis of these nanoparticles. Results of antimicrobial tests showed that Mn- ZnO nanoparticles has more antibacterial effect against shigella flexneri than Fe- ZnO nanoparticles. Inhibitory zone diameter of Mn- ZnO and Fe- ZnO were 25 and 14 mm, respectively. In addition, both doped nanoparticle exhibited more antimicrobial effect than zinc oxide nanoparticle so, doping cause increasing antimicrobial effect of zinc oxide nanoparticle. Furthermore, combination of nanoparticles with hydrogen peroxide and hypochlorite sodium showed synergistic effects which was complete synergistic at high concentration and partial synergistic at low concentrations.در این تحقیق، سنتز نانوذرات منگنز- اکسید روی ، آهن- اکسید روی به روش ترسیب شیمیایی همزمان و بررسی ویژگی-های ساختاری و مورفولوژیکی نانوذرات حاصله با استفاده از طیف مادون قرمز فوریه، پراش اشعه X و میکروسکوپ الکترونی عبوری صورت گرفت. اثرات ضد میکروبی نانوذرات در برابر باکتری شیگلا فلکسنری (PTCC 1234) توسط روش تعیین قطر هاله عدم رشد سنجیده شد. میزان هم افزایی نانوذرات با دو ماده پراکسید هیدروژن و هیپوکلریت سدیم با محاسبه حداقل غلظت بازدارنده کسری انجام شد. بررسیهای ساختاری کارایی مناسب روش ترسیب شیمیایی همزمان در تهیه نانوذرات منگنز- اکسید روی و آهن- اکسید روی را نشان داد. نتایج آزمون ضد میکروبی نشان داد که نانوذرات منگنز- اکسید روی اثرات ضد میکروبی بیشتری بر روی شیگلا فلکسنری نسبت به آهن- اکسید روی دارد و قطر هاله عدم رشد برابر با 25 میلیمتر ایجاد نمود در حالیکه قطر هاله عدم رشد در مورد آهن- اکسید روی، 14 میلیمتر بود. بعلاوه هر دو نانوذره ترکیبی اثرات ضد میکروبی بیشتری نسبت به نانوذرات اکسید روی به تنهایی نشان دادند و در نتیجه عمل ترکیب این عناصر در ساختار اکسید روی سبب بهبود خاصیت ضد میکروبی آن میگردد. همچنین مخلوط هر یک از نانوذرات با پراکسید هیدروژن و هیپوکلریت سدیم، اثرات همافزایی داشتند که این اثر در غلظتهای بالاتر، به صورت اثر هم افزایی کامل و در غلظتهای پایینتر به صورت همافزایی جزئی بود.https://jsums.medsab.ac.ir/article_1224_9116a65fbabda999edc1beb6c95c93f7.pdfدانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137526520191222The Effectiveness of Group Therapy Based on Acceptance and Commitment to Quality of Life in Elderly People with Nasal Syndromeاثر بخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی سالمندان مبتلا به سندرم آشیانه خالی5875911225FAزهراعسکریکارشناس ارشد روانشناسی بالینی، علوم پزشکی مشهد، مجتمع آموزش عالی سلامت کاشمر، کاشمر، ایران0000-0003-2691-1278محمدطحانباشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، واحد بیرجند، دانشگاه آزاد اسلامی، بیرجند، ایران.
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی، گروه روانشناسی بالینی، واحد بیرجند، دانشگاه آزاد اسلامی، بیرجند، ایران0000-0003-2175-4584الههآهنگریکارشناس ارشد روانشناسی، مدرس دانشگاه، گروه روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه پیام نور کاشمر، کاشمر، ایران0000-0003-1920-3484Journal Article20180819Background and Objective: An empty nest syndrome is a kind of mental wilting, which is felt in the parents after the emptying of the house from their children and their absence along with parents, since the occurrence of this syndrome in middle age and ages Higher socially in this age group can have a special effect on the overall health of the community. Therefore, the present study aimed to determine the efficacy of a group therapy based on acceptance and commitment on the quality of life of the elderly with nasal syndrome. Materials and Methods: A quasi-experimental research was carried out with a pretest-posttest design with control group. The statistical population consisted of all elderly people referred to the Mashhad Mashhad Psychiatric Center in 2018. In this voluntary and voluntary sample population, 30 elderly as a sample were randomly assigned to two groups of 15 experimental and control groups. The experimental group underwent eight sessions of 90 minutes of treatment based on acceptance and commitment, and the control group did not receive any treatment. Both groups responded to the quality of life questionnaire (IRQOL) at the beginning and the end of treatment. Statistical analysis of data was done with SPSS-22 software and inferential statistics (covariance analysis) (pپیش زمینه و هدف: سندرم آشیانهی خالی نوعی پژمردگی روحی است که به دنبال خالی شدن منزل از فرزندان و عدم حضور آنها در کنار والدین، در پدر و مادر احساس میشود و از انجایی که وقوع این سندرم در دوران میانسالی و سنین بالاتر ممکن است به لحاظ اجتماعی در این گروه سنی، تاثیر ویژهای بر سلامت کلی جامعه داشته باشد لذا پژوهش حاضر با هدف، تعیین اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی سالمندان مبتلا به سندرم آشیانه خالی انجام شده است.<br />مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیـش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری را تمامی افراد سالمند مراجعه کننده به مرکز روان درمانی سپید مشهد در سال 1397 تشکیل دادند. از این جامعهی آماری به شیوه نمونه گیری هدفمند و داوطلبانه، تعداد 30 سالمند به عنوان نمونه انتخاب، به طور کاملا تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقهای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکردند. هر دو گروه در آغاز و پایان درمان به پرسشنامه کیفیت از زندگی (IRQOL) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل آماری داده ها، با نرم افزار spss-22 و آمار استنبـاطی (آزمون تحلیل کوواریانس) انجام شد (01/0>p).<br />یافتهها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات کیفیت زندگی در پس آزمون گروه آزمایش به طور معناداری از میانگین نمرات پس آزمون در گروه کنترل بالاتر است. <br />نتیجه گیری: بر اساس یافتهها در گروه ازمایش در مقایسه با گروه کنترل، کیفیت زندگی در زمان پس آزمون به طور معناداری افزایش یافته است. یافتههای این پژوهش نقش و اهمیت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در افزایش کیفیت زندگی در سالمندان مبتلا به سندرم اشیانه خالی را خاطر نشان میسازد.https://jsums.medsab.ac.ir/article_1225_cd8a2584d23cb1c3b68487ec09546a9e.pdfدانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137526520191222Comparison of quality of life in patients with acute myocardial infarction, heart failure and normalمقایسه کیفیت زندگی در بیماران انفارکتوس میوکارد حاد و نارسایی قلبی با افراد عادی5935981226FAامیرعزیزیدکترای روانشناسی، دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران0000000339483639صبافقیهکارشناس ارشد روانشناسی بالینی، گروه روانشناسی، واحد خوراسگان، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایرانJournal Article20180114Background: Evidence suggests that considering the type of heart disease diagnosis, people's quality of life can be different; Therefore, the aim of this study was to compare the quality of life in patients with acute myocardial infarction, heart failure and normal in 2014. <br />Martials and Methods: This descriptive study was which 100 patients with heart disease - cardiovascular (50 patients with acute myocardial infarction and 50 patients with heart failure) and 50 normal people who were matched in terms of demographic characteristics of patients In 2014 the sampling were selected. Information collected by (QOL) questionnaire at a significant level of 0.05 and univariate analysis of variance were analyzed using SPSS version 20.<br />Results: According to the findings, among heart patients and normal subjects there is a significant difference between quality of life (P=0.001); so patients with acute myocardial infarction and heart failure have lower scores in terms of quality of life than normal people. Also, no significant differences was observed in quality of life with acute myocardial infarction and heart failure (P=0.670). <br />Conclusion: Due to differences in the quality of life for heart patients and normal people, education and awareness of heart disease in these categories seem to be necessaryمقدمه: شواهد نشان میدهند که با توجه به تشخیص نوع بیماری قلبی، کیفیت زندگی افراد میتواند متفاوت باشد؛ به همین منظور پژوهش حاضر با هدف مقایسه کیفیت زندگی در بیماران انفارکتوس میوکارد حاد و نارسایی قلبی با افراد عادی انجام شد.<br />روششناسی: این مطالعه از نوع توصیفی – مقایسهای بود که در آن، 100 بیمار مبتلاء به بیماری قلبی - عروقی (50 بیمار انفارکتوس میوکارد حاد و 50 بیمار نارسایی قلبی) و 50 نفر از افراد عادی که به لحاظ ویژگیهای جمعیتشناختی با گروه بیمار همسان شده بودند، در سال 1393 به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. اطلاعات به وسیله پرسشنامه کیفیت زندگی در سطح معناداری 05/0 جمعآوری شد و با روش تحلیل واریانس تک متغیره در نرمافزار SPSS نسخه 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.<br />یافتهها: تحلیل واریانس تک متغیره نشان داد که، بین بیماران قلبی و افراد عادی از نظر کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0=P)؛ به طوری که گروه مبتلا به انفارکتوس میوکارد حاد و نارسایی قلبی نمرات کمتری را به لحاظ کیفیت زندگی نسبت به افراد عادی کسب کردند. اما تفاوت معناداری در کیفیت زندگی بیماران انفارکتوس میوکارد حاد و نارسایی قلبی مشاهده نشد (670/0=P).<br />بحث و نتیجهگیری: با توجه به تفاوت کیفیت زندگی در بیماران قلبی با افراد عادی، آموزش و آگاهی رسانی به بیماران قلبی در خصوص این مقوله ضرروی به نظر میرسد.https://jsums.medsab.ac.ir/article_1226_3dd1dc821fd0611746850014dc0f5a62.pdfدانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137526520191222The Effectiveness of Verbal Self-Learning Training on the Level of Social Interactions, Anxiety and Disability in Children with Attention Deficit / Excessive Disorderاثر بخشی آموزش خودآموزی کلامی بر سطح تعاملات اجتماعی ،اضطراب و خودانگی کودکان دارای اختلال نقص توجه / فزون کنش5996101227FAعبدالمجیدطاهریدانشجوی دکتری روانشناسی و آموزش کودکان استثنائی، گروه روانشناسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران. گروه روانشناسی، پردیس علوم تحقیقات خوزستان، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران1111-1111-1111-1111امیرقمرانیاستادیار مدعو گروه روانشناسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران2222 2222 2222 2222پرویزعسگریدانشیار گروه روانشناسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایرانسالارفرامرزیدانشیار گروه روانشناسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایرانفریباحافظیاستادیار گروه روانشناسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایرانJournal Article20181020Abstract<br />Background and Objectives: Attention deficit / hyperactivity disorder is the most common childhood that can affect the child's social and educational life. Considering that different therapies have been used to relieve the symptoms of this disorder, the purpose of this study was to investigate the effectiveness of cognitive-educational teaching on verbal self-learning on social interactions, anxiety and autonomy of these children. <br />Materials and Methods: This is a semi-experimental research. The statistical population of this study was all children with attention deficit / hyperactivity disorder, of which 30 were selected from clients referring to Sabzevar Counseling and Psychology Clinic and completely Randomized in both experimental and control groups. Data were collected from the children's spence anxiety questionnaire, Social Interactions, Kearsam and Elliot (1990), and Michael King's Self-Defense Questionnaire and for attention deficit / hyperactivity disorder recognition. The Convergs Questionnaire (1960) was used for parents' form, for data analysis, statistics Descriptive, mean standard deviation and inferential statistics of multivariate covariance analysis were used and data were analyzed using spss22 software. <br />Results: Findings showed that the effect of verbal self-learning on the social interactions of children with attention deficit / hyperactivity disorder was positive and significant (Pچکیده<br />زمینه و اهداف: اختلال نقص توجه/ فزون کنشی متداول ترین دوران کودکی است که می تواند زندگی اجتماعی و تحصیلی کودک را تحت تاثیر قرار دهد. با توجه به اینکه درمانهای متفاوتی برای تخفیف نشانه های این اختلال بکار رفته است هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان شناختی آموزشی خودآموزی کلامی بر تعاملات اجتماعی، اضطراب و خودانگی این کودکان بوده است.<br />مواد و روشها: پژوهش حاضر نوعی پژوهش نیمه آزمایشی بود و جامعه آماری آن را تمام کودکان دارای اختلال نقص توجه/ فزون کنش تشکیل می دادند که تعداد 30 نفر آنها از مراجعین به کلینیک مشاوره و روانشناسی آموزش و پرورش سبزوار انتخاب شده بودند و بطور کاملاً تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اضطراب اسپنس کودکان، تعاملات اجتماعی کر شام و الیوت(1990) و پرسشنامه خودانگی مایکل کینگ وبرای تشخیص نقص توجه /فزون کنشی از پرسشنامه کانرز (1960)فرم والدین استفاده شد ،برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی، میانگین انحراف استاندارد و آمار استنباطی تحلیل کواریانس چند متغیره استفاده شد و داده ها با استفاده از نرم افزار spss22 تحلیل شدند.<br />یافته ها: یافته ها نشان داد تاثیر آموزش خودآموزی کلامی بر تعاملات اجتماعی کودکان دارای اختلال نقص توجه/ فزون کنش مثبت (05/0 >P) و معنادار است و برخودانگی این کودکان (05/0>P) مثبت و معنادار است. امابر سطح اضطراب آنها (05/0https://jsums.medsab.ac.ir/article_1227_30e520cbaa24af784826ea4f5f4fcd5f.pdfدانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137526520191222The Effect of Group Training Assertiveness on Quality of Work Life in Hospital Staffتاثیر آموزش گروهی جرات ورزی بر بهبود کیقیت زندگی کاری کارکنان بیمارستان6116171228FAسیماکرباسیانکارشناس ارشد روانشناسی عمومی، گروه روانشناسی ، مؤسسة آموزش عالی حکمت رضوی، مشهد، ایران0000-0003-3178-3637جعفرطالبیان شریفاستادیار گروه روانشناسی، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایرانمحمد سعیدعبد خدائیدانشیار گروه روانشناسی، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایران0000-0001-5040-2153Journal Article20181021Background and Purpose: Quality of Working Life is a critical concept with great importance in the life of an employee which shows an appropriate balance between work and personal life, ensuring or organizational productivity and employee’s job satisfaction. The purpose of this study was to determine the effect of group training of assertiveness on improvement in the quality of work life of Khatam-ol-Anbia hospital staff.<br />Materials and Method: The method of this study is terms of purpose was applied and in term of data collection method was pseudo experimental and designed was pretest-posttest with control group. The sample of the study included 30 employees who were voluntary selected and randomly divided into control and experimental groups (each of them 15 people) .assertiveness skills were applied as the independent variable on the experimental group. The data collection tool was the Walton Quality of Work Life questionnaire. The Data were analyzed with analysis of covariance. <br />Results: The results suggested that there is a difference between experimental and control groups after performing the intervention. In other words, the use of group training assertiveness has enhanced quality of work life among the employees in the post-test (p< 0.05).<br />Conclusion: It seems quality of work life is an important issue in the Workplace. Organizations can use group training assertiveness and self-expression in order to improve the quality of work life and increase employees’ satisfaction.زمینه و هدف: کیفیتزندگیکاری مفهومی بحرانی با اهمیت زیاد در زندگی یک کارمند است که تعادلی مناسب بین کار و زندگی شخصی، تضمین بهرهوری سازمانی و رضایت شغلی کارمند نشان میدهد. لذا پژوهش حاضر با هدف تاثیر آموزش گروهی جراتورزی بر بهبود کیفیتزندگیکاری کارکنان بیمارستان خاتمالانبیاء مشهد به تحریر درآمدهاست.<br />مواد و روشها: پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گرداوری دادهها از نوع مطالعات شبهآزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون است. جامعه آماری شامل 30 نفر از کارکنان که با استفاده از روش نمونهگیری داوطلبانه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه (هر گروه 15 نفر) آزمایش و گواه جای گرفتند. مهارت جراتورزی به عنوان متغیر مستقل بر روی گروه آزمایش اعمال گردید. اطلاعات با پرسشنامه کیفیتزندگیکاری والتون مورد اندازهگیری قرارگرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل کواریانس استفاده به عملآمد.<br />یافتهها: نتایج نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گواه پس از اعمال مداخله تفاوت وجود دارد، به عبارت دیگر آموزش گروهی جراتورزی کیفیت زندگی کاری کارکنان را در پسآزمون افزایش دادهاست (0.05https://jsums.medsab.ac.ir/article_1228_318b6efb7896c9b4b7c1b9bd1820f5b9.pdfدانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137526520191222A survey of Relationship between Job Satisfaction with Organizational Commitment and its Influencing Factorsin Employees of Sabzevar University of Medical Sciencesبررسی ارتباط رضایت شغلی با تعهد سازمانی و عوامل موثر برآن در کارکنان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار6196261229FAزهراکیوانلوکارشناس ارشد مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی، مرکز تحقیقات بیماریهای غیرواگیر، دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، سبزوار، ایران0000-0002-5883-9429علیرضاقربانیاستادیار اقتصاد سلامت، دانشکدة بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، سبزوار، ایران0000-0002-6936-1088حسینتیرهکارشناس ارشد آمار زیستی، گروه اپیدمیولوژی و آمار زیستی، دانشکدة بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد ایرانرمضانتازه گلکارشناس ارشد مدیریت تحول، مرکز تحقیقات بیماریهای غیرواگیر، دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، سبزوار، ایران0000-0001-8113-7866Journal Article20190115Backgrand: The relationship between job satisfaction and organizational commitment is as most important factor in the management science. One of the basic factors influencing commitment is employee's job satisfaction. The purpose of study was investigate the relationship between job satisfaction with organizational commitment and its influential factors in staff working in Sabzevar University of Medical Sciences.<br />Materials and Methods: This cross-sectional study was carried out on 288 employees from different fields. The instrument was a Demographic information, Job Satisfaction Questionnaire (JDI) and organizational commitment of Allen & Meyer. The collected data were analyzed by descriptive statistics, Spearman, Naparametric Test and with SPSS24.<br />Results: Results showed that job satisfaction and organizational commitment of employees in all dimensions were higher than the average level. The highest level of job satisfaction was observed in the dimension of the co-worker and the highest organizational commitment of the employees in emotional dimension. There was a positive and significant relationship between job satisfaction and organizational commitment of employees.(r=0.32-pمقدمه: رابطه بین رضایت شغلی و تعهد سازمانی یکی از فاکتور های مهم در علم مدیریت است. یکی از عوامل اصلی تأثیرگذار بر تعهد، رضایت شغلی کارکنان است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه رضایت شغلی با تعهد سازمانی و عوامل تاثیرگذار بر آن در کارکنان شاغل در دانشگاه علوم پزشکی سبزوار انجام شد.<br />مواد و روش ها: مطالعه حاضر بصورت مقطعی و بر روی 288 نفر از کارکنان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار انجام گردید. ابزار مطالعه پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، رضایت شغلی (JDI) و تعهد سازمانی آلن و مایر بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های آماری توسیفی، ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون کروسکال والیس و من ویتنی در نرم افزار spss24 تجزیه و تحلیل شد.<br />یافته ها: نتایج نشان داد که رضایت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان در تمامی ابعاد بالاتر از سطح متوسط قرار دارد و بالاترین سطح رضایت شغلی در بعد همکار و بیشترین تعهد سازمانی کارکنان در بعد عاطفی مشاهده شد. بین رضایت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان ارتباط مثبت و معناداری وجود داشت. (0.32= r ,0.001 (phttps://jsums.medsab.ac.ir/article_1229_47a29f9e90a7a3f54a2cf39b3045b058.pdfدانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137526520191222Infections, Identification Tests and New Therapeutic Techniques for NonTuberculosis Mycobacteriaعفونتها، تستهای شناسایی و روشهای درمانی جدید مایکوباکتریومهای غیرسلی6276401230FAمسعودکیخواهدانشجوی دکتری تخصصی باکتریشناسی پزشکی، دانشکدة پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران0000-0002-5883-9429مرتضیکرمیدانشجوی دکتری تخصصی باکتریشناسی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران0000-0002-2617-6827حسینعلیراهداراستادیار باکتریشناسی، دانشکدة پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی ایرانشهر، ایرانشهر، ایران0000-0003-1583-9936الههتاکیدانشجوی دکتری تخصصی باکتریشناسی پزشکی، دانشکدة پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایرانJournal Article20180522The genus Mycobacterium is a group of acid fast bacteria with DNA G+C content of 61-71% and the cell wall containing mycolic acid. According to growth physiology, mycobacteria grouped into two divisions: rapidly-growing and slow-growing mycobacteria. Three groups of mycobacteria exist based on pigment production: nonpigmented (nonphotochromogens), photo-chromogens and scotochromogen. Both human obligate pathogens (M. tuberculosis and M.leprae) and opportunistic species exist in mycobacteria genus. There is different kind of mycobacterial infections such asrespiratory infections, lymphatic node and skeletal involvement, dermal and disseminated infection. Spread of HIV virus and immunodeficiency in recent years makes the mycobacterial infections one of the most dangerous infections. Acid fast staining, biochemical tests and cell wall mycolic acid and fatty acid analysis are used for detection of mycobacteria. Different molecular tests including different PCR basedmethods; hybridization and sequencing tests are used for diagnosis and also verifying phenotypic and biochemical tests. Clarithromycin, rifabutin, ciprofloxacin, rifampin and ethambutol currently were used for treatment of slow growing mycobacterial infections. Whereas macrolides, cephalosporins and fluoroquinolones are used for rapidly growing treatment. For rapidly growing mycobacteria, disk diffusion method, disk elution method and broth micro dilution method are more appropriate. Radiometric methods and broth micro dilution method are choice methods for slow growing mycobacteria drug susceptibility test. Moreover molecular methods like PCR single-strand conformational polymorphism (PCR-SSCP), Sequencing, PCR-RFLP and Multiplex-PCR are developed for drug susceptibility determination in mycobacteria. According to non-tuberculosis mycobacteria clinical significance, clinical laboratories and health care team most take attention to diagnosis of these bacterial infections.مایکوباکتریوم ها، باکتری های اسید فاست حاوی مایکولیک اسید با درصد گوانین و سیتوزین 71-61 مول درصد می باشند. مایکوباکتریوم ها بر اساس ویژگی های رشد به دو گروه: سریع الرشد و کندرشد تقسیم بندی می شوند. بر اساس تولید رنگدانه به سه زیر گروه فوتوکروموژن، اسکوتوکروموژن و نان کروموژن طبقه بندی می شوند. پاتوژن های انسانی (مایکوباکتریوم توبرکلوزیس و لپره) و گونه های ساپروفیت محیطی در جنس مایکوباکتریوم وجود دارند. عفونت های مایکوباکتریومی، بیماری ریوی تا انواع عفونت های بافت های پوستی، استخوانی، غدد لنفی و بیماری های منتشر را شامل می شوند. افراد دارای نقص ایمنی حساسیت بالایی در برابر عفونت مایکوباکتریوم های غیر سلی دارند. رنگ آمیزی اسید فست، انواع تست های بیوشیمیایی و تجزیه و تحلیل مایکولیک اسید و اسید های چرب برای تشخیص مایکوباکتریوم ها استفاده می شود. تست های مولکولی از قبیل انواع PCR، تست های هیبریدازیسیون و سکانسینگ ژن های خانه دار برای تایید تشخیص مایکوباکتریوم ها استفاده میگردند. مایکوباکتریوم های کند رشد به طور معمول با دارو های کلاریتروماسین، ریفابوتین، سیپروفلوکساسین، ریفامپین و اتامبوتول درمان می شوند؛ در حالیکه برای مایکوباکتریوم های سریع الرشد ماکرولید ها، سفالوسپورین ها و فلوئوروکوئینولون ها تجویز می شوند. برای تعیین حساسیت دارویی مایکوباکتریوم توبرکلوزیس روش های تناسبی (Proportional method) استفاده می شود. همچنین برای مایکوباکتریوم های سریع الرشد روش های دیسک دیفوژن، دیسک الوشن و براث میکرودیلوشن و برای مایکوباکتریوم های کند رشد روش های رادیومتریک و براث میکرودیلوشن مناسبترین روش های تعیین حساسیت دارویی می باشند. روش های مولکولی نظیر: PCR single-strand conformational polymorphism ، Sequencing، PCR-RFLP و Multiplex-PCR برای تعیین حساسیت دارویی استفاده می شوند. با توجه به اهمیت مایکوباکتریوم های غیرسلی و مقاومت های آنتی بیوتیکی این باکتری ها آزمایشگاه های تشخیص طبی و تیم درمان می بایست به عفونت های مایکوباکتریوم های محیطی در بیماران واجد شرایط خاص توجه داشته باشند.https://jsums.medsab.ac.ir/article_1230_835b9a61aab73931aaf0b9c9b258704e.pdfدانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137526520191222Polyotropic effects of vitamin D on health and diseaseاثرات پلیوتروپیک ویتامین D بر سلامت و بیماری6416501231FAمحمدفریدونیدانشیار ، مرکز تحقیقات سلولی و مولکولی ، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی بیرجند، بیرجند، ایران0000-0002-2576-9452محمدصادقنقی زادهکارشناس ارشد ایمونولوژی، دانشکدة پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی بیرجند، بیرجند، ایران0000-0002-7187-3736افشیندرخشانیکارشناس ارشد ایمونولوژی، مرکز تحقیقات ایمونولوژی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران0000-0002-3243-233xمریمموسویدانشجوی دکتری تخصصی پزشکی مولکولی، دانشکدة پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی بیرجند، بیرجند، ایران0000-0002-6891-535XJournal Article20180816Background: Vitamin D is a fat-soluble vitamin, which has been well known for its role on calcium and phosphate homeostasis since many years ago, but several studies in recent years have shown that vitamin D is involved in a variety of other processes which can be included its role on the immune system and the related diseases.<br />Materials and methods: In this article, the most recent findings about the role of vitamin D in the immune system and a number of immune-related diseases have been investigated.<br />Results: Reviewing the articles shows that vitamin D and its receptor have an important role in the function of the body immune system. <br />Conclusion: It seems that screening of vitamin D levels in the society can play a useful role not only in the preventing certain diseases and cancers but also in reducing the severity of the disease and better responding to common treatments.زمینه و هدف: ویتامین D یک ویتامین محلول در چربی می باشد که نقش آن درهموئوستاز کلسیم و فسفات از سالها قبل به خوبی شناخته شده است اما تحقیقات متعدد در سالهای اخیر نشان داده است که، ویتامین D در فرآیندهای متنوع و متعدد دیگری دخالت دارد. که از جمله میتوان به نقش آن در سیستم ایمنی و بیماریهای مربوطه اشاره کرد. <br />مواد و روش ها: در این مقاله جدیدترین یافته ها در خصوص نقش ویتامین D در سیستم ایمنی و تعدادی از بیماری های مرتبط با سیستم ایمنی مورد بررسی قرار گرفته اند.<br />یافته ها: بررسی مقالات نشان می دهد که ویتامین D و گیرنده ی آن نقش مهمی در عملکرد سیستم ایمنی بدن دارند.<br /> نتیجه گیری: بنظر می رسد غربالگری سطح ویتامین D در جامعه میتواند نه تنها در پیشگیری از بروز برخی بیماریها و سرطانها بلکه در کاهش شدت بیماری و پاسخ بهتر به درمانهای رایج نقش مفیدی داشته باشد.https://jsums.medsab.ac.ir/article_1231_edd317f51c1e6b4c2b9d8f2d6c9aa1df.pdfدانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137526520191222The Effect of the Mesenchymal Stem Cell Conditioned Media on Mouse Fibroblast Collagen Gene Expressionتأثیر محیط رویی سلول بنیادی مزانشیمی بر بیان ژنهای تولید کالژن سلول فیبروبالست موش6516561125FAمجیدمومنی مقدماستادیار سلولی مولکولی، گروه زیستشناسی، دانشکدة علوم پایه، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران0000-0001-8372-1310رویاغلامیدستیار تخصصی پزشکی خانواده، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایرانJournal Article20180307Abstract:<br /><br />Aims: Collagen synthesis can help to heal wounds, especially Large wounds. Any treatments that can stimulate collagen synthesis in fibroblasts can accelerate wound repair, so it has clinical value. Stem cells secrete some macromolecules and signals that can have different effects in other cells.<br />Materials and Methods: In this study, human mesenchymal stem cells were cultured and their medium supernatant was harvested as a medium containing the signal. After determining concentration, they were exposed to mouse fibroblasts. The cell viability was examined and then in the molecular section, by designing specific primers, three The collagen gene was evaluated by Real-Time PCR.<br />Results: The results indicated a growth-promoting effect using the amount of 20 μg /ml of stem cells conditioned media in the culture medium of fibroblast cells. It was also found in the molecular section, that this concentration could increase the expression of all three selected collagen genes.<br />Discussion and conclusion: The results of this study fully confirmed the initial goals, indicating the high power of mesenchymal stem cells in the induction of collagen synthesis, and thus could be a very good candidate for clinical studies.چکیده:<br />اهداف: سنتز کلاژن می تواند به ترمیم زخم به خصوص زخمهایی با وسعت زیاد کمک کند. راههای درمانی که بتواند سنتز کلاژن را در فیبروبلاستها تحریک کند می تواند ترمیم را تسریع کند بنابراین می تواند از ارزش کلینیکی برخوردار باشد. سلولهای بنیادی از خودمواد ومولکولهایی ترشح می کنند که می تواند در دیگر سلولها تاثیرات مختلفی را به همراه داشته باشد.<br />مواد و روش ها: در این مطالعه سلولهای بیادی انسان کشت داده شدند و مایع رویی آنها به عنوان محیط حاوی سیگنال جمع اوری شد، این مایع پساز تعیین غلظت در اختیار فیبروبلاستهای موش قرار گرفتند و میزان زنده مانی سلولها بررسی شد، در بخش مولکولی با طراحی پرایمرهای اختصاصی برای سه ژن کلاژن توسط روش ریل تایم بیان این ژنها بررسی شد.<br />یافته ها: نتایج بیانگر اثرمطلوب رشد با استفاده از مقدار 20 میکروگرم بر میلی لیتر سلولهای بنیادی در محیط کشت سلولهای فیبروبلاستی بود. همچنین در بخش مولکولی مشخص گردیداین غلظت می تواندافزایش بیان هر سه ژن کلاژن انتخاب شده را به همراه داشته باشد.<br />بحث و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش کاملا اهداف اولیه را تایید نمود و نشانگر قدرت بالای مایع رویی سلول های بنیادی مزانشیمی در القا سنتزکلاژن دارد و بنابراین می تواند کاندید بسیار مناسبی در مطالعات کلینیکی باشد.https://jsums.medsab.ac.ir/article_1125_fc50811b28c65c9bc4f6ac67121caef8.pdf