دانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137526420191023Cloning, expression and antimicrobial activity of a recombinant (CBD)2-DrsB1 peptide against human microbial pathogensهمسانهسازی، بیان و بررسی اثر ضد میکروبی پپتید نوترکیب (CBD)2-DrsB1 بر میکروارگانیسمهای بیماریزای انسانی4044121208FAمرضیهوارسته شمسگروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران0000-0001-6011-0939فرهادنظریان فیروزآبادیگروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایران0000-0002-8291-3887احمداسماعیلیگروه زراعت و اصلاح نباتات ، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران0000-0001-8718-3943Journal Article20181121New and effective antimicrobial agents are inevitable because of the increased use of antibiotics and spread of microbial resistance. The expression of antimicrobial peptides that are part of the inherent immune system of all organisms, is a novel approach of confronting a wide range of pathogens. Among the wide range of antimicrobial peptides, Dermaseptin B1 is a potent cationic peptide with strong antimicrobial activity. In this study, Dermaseptin B1 (DrsB1) coding sequence from Phyllomedusa bicolor frogs was fused to a tandem repeat of a chitin-binding domain (CBD) from Cladosporium fulvum Avr4 effector protein and expressed in tobacco Hairy Roots (HRs). The expression of recombinant (CBD)2-DrsB1 peptide was confirmed, using molecular methods and its antimicrobial activity was evaluated against Escherichia coli, Pseudomonas aeruginosa, Staphylococcus aureus, Enterococcus faecalis and Bacillus subtilis bacteria. The results of antimicrobial activity analysis demonstrated that the recombinant protein had a significant (Pزمینه و هدف: به دلیل افزایش مصرف آنتیبیوتیکها و گسترش مقاومتهای میکروبی، دستیابی به عوامل ضد میکروبی موثر جدید امری اجتناب ناپذیر است. یکی از راههای مقابله با طیف وسیعی از بیماریزاها، بیان پپتیدهای ضد میکروبی قوی است که بخشی از سیستم ایمنی ذاتی همه موجودات زنده محسوب میشوند. پپتید درماسپتین B1 یک پپتید کاتیونی قوی با اثرات ضد میکروبی بسیار بالا است.<br />مواد و روشها: در این مطالعه توالی کدکننده پپتید درماسپتین B1 از قورباغه فیلومدوسا بایکالر به دو تکرار پشت سر هم از دمین اتصال به کیتین پروتئین Avr4 قارچ کلادوسپوریوم فلاوم متصل و سازه ژنی (CBD)2-DrsB1 پس از همسانهسازی در ریشههای موئین توتون بیان شد. بیان پپتید نوترکیب به کمک روشهای مولکولی مورد تأیید قرار گرفت. اثرات ضد میکروبی این پپتید نوترکیب بر باکتریهای اشریشیا کولای، سودوموناس آروژینوزا، استافیلوکوکوس اورئوس، انتروکوکوس فکالیس، باسیلوس سوبتیلیس در محیط آزمایشگاهی مورد ارزیابی قرار گرفت.<br />یافتهها: نتایج نشان داد که عصاره پروتئین کل از کلونهای تراریخت ریشههای موئین، اثرات ضد میکروبی معنیداری (05/0>P) بر رشد باکتریهای بیماریزا داشتند. نتایج تعیین شاخص MIC نشان داد که جهت بازدارندگی از رشد باکتریهای گرم منفی غلظت دو برابری از پپتید نوترکیب (CBD)2-DrsB1 در مقایسه با باکتریهای گرم مثبت مورد نیاز بود. <br />نتیجهگیری: شواهد این مطالعه نشان داد که بیان و تولید پپتید نوترکیب (CBD)2-DrsB1 در سیستم ریشههای موئین میتواند راهکاری جهت تولید یک داروی ضد میکروبی جدید باشد.https://jsums.medsab.ac.ir/article_1208_56c2c7349d4e8aa9ae11b270956adc81.pdfدانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137526420191023Assessment quality of life heamodialysis patients and and Influencing Factors in Mashhad University of Medical Sciences hospitals in 2017کیفیت زندگی و عوامل موثر برآن در بیماران همودیالیزی دربیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد درسال 13964134201209FAسید مجتبیموسوی بزاردانشیار، گروه پزشکی اجتماعی ، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد0000-0001-7844-1066زهراکیوانلومرکز تحقیقات عوامل اجتماعی موثر بر سلامت، دانشگاه علوم پزشکی سبزوار،سبزوار، ایران0000-0002-5883-9429عقیل اللهکیخسرویگروه نفرولوژی، دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، سبزوار، ایرانمحمدنعمت شاهیگروه هوشبری،دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، سبزوار، ایرانعاطفهاسدیپزشک طب کار،علوم پزشکی سبزوار،سبزوار، ایرانمحبوبهنعمت شاهی- استادیار، گروه پزشکی اجتماعی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، سبزوار، ایران0000-0001-5962-9442Journal Article20181126Background:<br />Health-related quality of life is an index of the safety Patients and refers to the measure of a patient's functioning, well-being, and general health perception in each of three domains: physical, psychological, and social. The aim of this study is identify related factors with quality of life in hemodialysis patients.<br />Materials and Methods:<br />In this cross sectional study, 50 hemodialysis patients of 15 to 87 years old in mashad city were participated in 2017. We used checklists which included demographic questionnaire and SF-36 Questionnaire. Descriptive and statistical tests such as mean± standard deviation for quantitative variables, Spearman correlation coefficient,Naparametric test were used. <br />Results:<br />The mean score of quality of life was 43.3±8.2 that in the physical dimension was 42.8 ± 11.9 and in the psychological dimension was 43.9 ± 10.4.The highest mean of quality of life was observed in the men( 42.5 ± 6.1) , singles ( 43.6 ± 5.4), users general vehicles (44.4 ± 8.4) and people with a level of education in the guidance school (43.5±6.7).Age (p=0.04,r=-0.3) and duration to each dialysis session(p=0.007,r=-0.2) with mean score for quality of life were significantly inversely related but the correlation did not significantly with any of the individual characteristics, laboratory factors and clinical factors. The marrage (p=0.03) and duration of each dialysis session (p=0.03) and age(p=0.04) was a significant inversely correlation with the physical dimension.<br />Conclusions: <br />Life quality of Hemodialysis patients is low and authorities need to provide these patients with more social support and see into their welfare.زمینه و هدف :<br />کیفیت زندگی مرتبط با سلامت، یکی از شاخص های سنجش سلامتی بیماران می باشد و به اندازه گیری عملکرد، رفاه و سلامت عمومی بیمار در هر یک از سه حوزه (جسمی، روانی و اجتماعی) اشاره دارد.سطح کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی پایین تر از افراد سالم می باشد. هدف از این مطالعه شناسایی فاکتورهای مرتبط باکیفیت زندگی در بیماران دیالیزی می باشد.<br />مواد و روش ها:<br />این مطالعه مقطعی بر روی 50 بیمار همودیالیزی 15-87 ساله درشهر مشهد در سال 1396انجام گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات چک لیست اطلاعات جمعیتی و پرسشنامه SF-36انجام گردید. آنالیز داده ها باSPSS نسخه21انجام شد.برای توصیف متغیرها ازشاخص فراوانی و میانگین وانحراف معیاراستفاده گردید تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری همبستگی اسپیرمن و آزمون کروسکال-والیس و من -ویتنی انجام شد. <br />یافته ها:<br />میانگین نمره کیفیت زندگی2/8±3/43بود که در بعد جسمی11.9± 8/42و در بعد روانی4/10±9/43می باشد. بیشترین میانگین نمره کیفیت زندگی در مردان 1/6±5/42 ،در افراد مجرد 5/6±43 ، در استفاده کنند گان از وسایل نقلیه عمومی4/8±9/44و افراد با سطح تحصیلات در حد سیکل 7/6±5/43بود ولی میانگین نمره کیفیت زندگی به جزسن (04/0=,p3/0-=r ) وطول مدت هرجلسه دیالیز(007/0=,p 2/0-=r ) باهیچکدام ازویژگیهای فردی، فاکتورهای آزمایشگاهی وفاکتورهای کلینیکی ارتباطی رانشان نداد. وضعیت تاهل(03/0=p) و طول مدت هر جلسه به ساعت (03/0=p) و سن(04/0=p) با بعد جسمی کیفیت زندگی ارتباط معنی داری داشت . <br />نتیجه گیری: کیفیت زندگی بیماران تحت درمان با همودیالیز پایین بوده و نیازمند توجه بیشتر مسئولان به حمایتهای اجتماعی و رسیدگی به وضعیت رفاهی این افراد است.https://jsums.medsab.ac.ir/article_1209_b1a08515a81113c91b9aca5fe284df4d.pdfدانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137526420191023Comparison of Perceived Social Support, Marital Satisfaction and Empathy in Women with Postpartum Depression and Normalمقایسه حمایت اجتماعی ادراکشده، رضایت زناشویی و همدلی در زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان و عادی4214301210FAفروغمنتظر صومعه سراییکارشناسی ارشد مشاوره خانواده، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت، رشت، ایران0000-0001-8327-0687سامرهاسدی مجرهاستادیار گروه روان شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت، رشت، ایران.0000-0001-9666-4466Journal Article20190511Background and Aim: Postpartum period has the highest risk associated with psychiatric illnesses and mainly postpartum depression for women. The present study was conducted to determine the difference between perceived social support, marital satisfaction and empathy in women with Post-Partum Depression (PPD).<br />Materials & Methods: It is a descriptive study of the causal-comparative type. The present Statistical population includes all Post-Partum depressed women and normal ones who visited the comprehensive health centers of Piribazar and eynak in Rasht city, from among whom 120 women (60 with PPD and 60 normal) were chosen by the convenience sampling method. To collect data, Zimet et al. (1998) scale of Perceived Social Support, ENRICH (1988) Marital Satisfaction Questionnaire, Jolliffe & Farrington (2006) scale of marital empathy and Beck Depression Inventory were used. The data was analyzed by SPSS software using descriptive indexes and Multivariable Analysis of Variance and T Test.<br />Results: The results show that there is a significant difference in family support (F=8/79, pزمینه و هدف: دوران پس از زایمان بیشترین خطر را در ارتباط با بیماریهای روانپزشکی و عمدتاً افسردگی پس از زایمان برای زنان دارد. هدف پژوهش حاضر مقایسه حمایت اجتماعی ادراکشده، رضایت زناشویی و همدلی زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان و عادی بود. <br />مواد و روشها: پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی ـ مقایسهای است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان و عادی مراجعهکننده به مراکز بهداشتی پیربازار و عینک شهر رشت در طی مهر تا آذرماه سال 1397 بود که از میان آنها 120 زن (60 نفر مبتلا به افسردگی پس از زایمان و60 نفر عادی) به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. به منظور جمعآوری دادهها از مقیاس حمایت اجتماعی ادراکشده زیمن و همکاران (1988)، پرسشنامه رضایتزناشویی اینریچ (1988) و مقیاس همدلی زناشویی جولبف و فارینگتون (2006) و پرسشنامه افسردگی بک استفاده شد. تحلیل دادهها با استفاده از شاخصهای توصیفی و آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمونt مستقل با استفاده از نرمافزار SPSS ویرایش 18 انجام شد. <br />یافتهها: نتایج نشان داد که بین زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان و عادی از نظر حمایت خانواده (F=8/79, phttps://jsums.medsab.ac.ir/article_1210_b992ecb9413546c0a4ec525776ea986a.pdfدانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137526420191023The effectiveness of the Stress immunization program on Coping with stress Strategies, emotion regulation strategies and mental health in female-headed households covered by the Welfare Organizationآموزش برنامه ایمنسازی در مقابل استرس بر سبک مواجهه با استرس، تنظیم هیجان و سلامت روانی زنان بیسرپرست4314441211FAفرامرزسهرابیاستاد روانشناسی بالینی، گروه روانشناسی بالینی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران0000-0003-0293-6120مهدیخانجانیاستادیار روانشناسی، گروه روانشناسی بالینی، دانشکدة روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهرانیوسفاعظمیدکترای تخصصی روانشناسی، گروه روانشناسی بالینی، دانشکدة روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران0000-0001-7579-0578اسماعیلخانجانیکارشناس ارشد روانشناسی عمومی، مدیر اداره بهزیستی شهرستان خمینپیمانمامشریفیدانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران0000-0003-2333-7389الههفروغینژاددانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره تحصیلی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهرانJournal Article20180613Background: How to cope with life stressors affects the quality of life of female headed households. Therefore, this study aimed to evaluate the effectiveness of the Stress immunization program on coping with stress, emotion regulation and mental health in female-headed households were covered by welfare organization. <br />Materials and Methods: This quasi-experimental research with pretest – posttest and control group design. 48 women covered city Khomeini Welfare Organization, which of these, randomly into two experimental and control groups were replaced. Data collected using of coping strategies, emotion regulation and General Health (GHQ-28) questionnaires, and the results were analyzed using Multivariate and analysis of covariance. <br />Results: The results showed that Stress immunization program makes greater use of positive coping strategies such as problem-focused coping and emotion-focused coping is used less as a short-term strategies. Also, reassessment strategy at posttest in the experimental group was significantly higher than the scores of the control group and the strategy of repression in the posttest in the experimental group showed negative, also, results showing reduce symptoms of somatic, anxiety and insomnia, social dysfunction and depression in household women. <br />Conclusion: Based on the findings, it can be said that Stress immunization program is a multi-dimensional program and affect thoughts, emotions and behaviors in people and with factors such as cognitive restructuring, search for meaning, relaxation exercises and positive thinking, can have a significant impact on improving people mental health.زمینه و هدف: چگونگی مقابله با عوامل استرسزای زندگی بر کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار تأثیر میگذارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر برنامه ایمنسازی در مقابل استرس بر مواجهه با استرس، تنظیم هیجان و سلامت روانی زنان بیسرپرست انجام شد.<br />مواد و روشها: این پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. 48 نفر از زنان تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان خمین به شیوه در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. داده-ها با استفاده از پرسشنامه راهبردهای مقابله با استرس، تنظیم هیجان و مقیاس سلامت روان جمعآوری و با روش تحلیل کوواریانس تحلیل گردید. <br />یافتهها: نشان داد که آموزش تابآوری و مدیریت استرس باعث استفاده بیشتر از راهبردهای مثبت مواجهه با استرس همانند مواجهه مسئلهمدار و کاربرد کمتر راهبردهای کوتاهمدت مثل مواجهه هیجانمدار میشود (001/0phttps://jsums.medsab.ac.ir/article_1211_5909e5bd7a1f6f5630e93716cf05394b.pdfدانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137526420191023effect of L-carnitine and weight loss diet on Anthropometry indices in women with knee osteoarthritisبررسی تاثیر ال-کارنیتین و رژیم کاهش وزن بر شاخص های تن سنجی در زنان مبتلا به استئوارتریت زانو4454511212FAفرنازباغبانگروه تغذیه، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی، یزد0000-0002-1008-1305مهدیهحسین زادهگروه تغذیه، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی، یزد، ایران0000-0001-7482-2494حسنمظفری خسرویگروه تغذیه،دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی، یزد، ایرانعلیدهقانگروه پزشکی داخلی، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی، یزد، ایرانحسینفلاح زادهمرکز تحقیقات پیشگیری و اپیدمیولوژی بیماری های غیرواگیر، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی، یزد، ایرانJournal Article20180919obesity and diet are the most important risk factors for the development of osteoarthritis. L-carnitine is an anti-oxidant agent and increase energy expenditure. The aim of this study was to evaluate the efficacy of L-carnitine supplementation on the anthropometry measures in obese women with knee osteoarthritis.<br />Materials and Methods: This study was a randomized clinical trial in which 43 obese women with knee osteoarthritis were randomly assigned into two weight loss diet groups; the first one received the 1000 mg L-carnitine and with the second group took the placebo. Anthropometry indices such as height, weight, Body mass index (BMI), hip and waist circumference were assessed at the baseline and after 12 weeks from the start of intervention. Statistical analyses were carried out using SPSS (version16).<br />Results: Compared with the baseline, weight, BMI, waist and hip circumference decreased significantly in both groups after 12 weeks of intervention. However, no significant differences were observed between L-carnitine group and placebo group (P>0.05). But mean of changes waist circumference were significant between two groups (P=0.006)<br />Conclusion: According to the findings, oral administration of 1000 mg L-carnitine could decrease waist circumference but no significant effect observed on other anthropometry indices.زمینه و هدف: چاقی و نوع رژیم غذایی از مهمترین عوامل خطر استئوآرتریت میباشد. ال-کارنیتین ماده ای با خاصیت آنتی اکسیدانی و افزایش دهنده سوخت و ساز انرژی می باشد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر ال-کارنیتین بر شاخصهای تنسنجی در زنان چاق مبتلا به استئوآرتریت زانو بود.<br />مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور از بین بیماران مبتلا به استئوارتریت زانو، 43 خانم مبتلا به استئوارتریت به طور تصادفی انتخاب و به دو گروه تقسیم شدند. این دو گروه علاوه بر در یافت رژیم کاهش وزن به ترتیب مکمل ال-کارنیتین (1000 میلی گرم در روز) و دارونما دریافت کردند. در ابتدای مطالعه و پس از 12 هفته شاخص های تن سنجی شامل قد، وزن، نمایه توده بدنی، دور کمر و دور باسن بیماران اندازه گیری شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.<br />یافتهها: هر چند کاهش وزن، نمایه توده بدنی و دور کمر و دور باسن در هر دو گروه در پایان مطالعه نسبت به ابتدای آن معنادار بودهاست اما بین دو گروه ال-کارنیتین و دارونما این تفاوت معنادار نبود (0.05P>). اما میانگین تغییرات دور کمر بین دو گروه معنادار بود (0.006P=). <br />نتیجه گیری: مطالعهی حاضر نشان داد 1000 میلی گرم ال-کارنیتین خوراکی میتواند سبب کاهش معنادار در اندازه دور کمر شود اما تاثیر معناداری بر روی دیگر فاکتورهای تن سنجی ندارد.https://jsums.medsab.ac.ir/article_1212_372a096a541543fbe5cd00b56563c3b2.pdfدانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137526420191023The Effectiveness of Mindfulness Based Stress Reduction on impulsivity and anxiety sensitivity among students with peptic ulcersاثربخشی درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تکانشگری و حساسیت اضطرابی در دانشجویان مبتلا به زخم گوارشی4534591213FAسودابهبساک نژاددانشگاه شهید چمران اهواز دانشکده علوم تربیتی گروه روانشناسی بالینی0000-0002-7850-6525علیرضابدری علی کردیدانشگاه شهید چمران اهواز دانشکده علوم تربیتی گروه روانشناسی بالینیمهنازمهرابی زاده هنرمنددانشگاه شهید چمران اهواز دانشکده علوم تربیتی گروه روانشناسی بالینیJournal Article20180712Background: Peptic ulcers is a common psycho- physiologic disease among students. The aim of the present study was to experiment of the effectiveness of Mindfulness Based on Stress Reduction on anxi-ety sensitivity and impulsivity among Shahid Chamran university of Ahvaz students with peptic ulcers. <br />Materials and Methods: Through a quasi-experimental design with the pre-test, post-test and follow-up with the control group, a total number of 24 BA level students with peptic ulcers were selected through available sampling and divided to [12 experimental group] and [12 control group]. The experimental group received eight ses-sions of Mindfulness Based Stress Reduction through two 120-minute sessions per week. The instruments applied comprised Baret Impul-sivity Scale [BIS-11] and Anxiety Sensitivity Index [ASI], which were answered in three phases, namely prior to the treatment, after the treatment and one-month follow-up. <br />Results: The results of Multivariate covariance showed that Mindful-ness-Base Stress Reduction reduces the impulsivity ( F= 8.80, p= 0.001) and anxiety sensitivity ( F= 5.62 , p= 0.02) in the experimental group compared with the control group, in posttest.<br />Conclusion: Considering the efficacy of this treatment on impulsivity and anxiety sensitivity, we suggested that Mindfulness Based on Stress Reduction with other medical treatment operate for peptic ul-cers.هدف: بیماری زخم گوارشی یکی از مشکلات روانی فیزیولوژیک رایج در بین دانشجویان است. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تکانشگری و حساسیت اضطرابی دانشجویان مبتلا به زخم گوارشی است.<br />مواد و روشها: طرح تجربی از نوع پیشآزمون-پسآزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بودند که طی یک دوره شش ماهه جهت بیماری زخم گوارشی به کلینیک دانشگاه مراجعه کردند. تعداد 24 نفر از دانشجویان مبتلا بهصورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گروه گواه تقسیم شدند. برای گروه آزمایش 8 جلسه مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی برگزار گردید. ابزارهای مورد استفاده مقیاس تکانشگری بارت و شاخص حساسیت اضطرابی بودند، که در دو مرحلهی قبل از مداخله و پایان مداخله تکمیل و دادههای به دست آمده با استفاده از SPSS نسخه 20مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.<br />یافتهها: نتایج آزمونهای تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش تکانشگری ( 80/8 F= ، 001/0 P= )و حساسیت اضطرابی(62/5F= ، 02/0 P= ) در افراد گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه، در مرحله پس آزمون شد.<br />نتیجهگیری: با توجه به اثربخشی این درمان بر کاهش تکانشگری و حساسیت اضطرابی پیشنهاد میشود تا درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی برای بیماران زخم گوارشی به همراه سایر روشهای درمانهای طبی اجرا گردد.https://jsums.medsab.ac.ir/article_1213_34ad8b22275f17ec64e5caf6da6cb15f.pdfدانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137526420191023Role and function of telomere in reproductionنقش و عملکرد تلومر در تولید مثل4614761214FAمرضیهتولاییپژوهشگاه رویان، پژوهشکده زیست فناوری جهاد دانشگاهی، مرکز تحقیقات پزشکی تولید مثل، گروه زیست فناوری تولید مثل، اصفهان، ایران0000-0001-9954-964Xزهرادرمیشون نژاددانشجوی کارشناس ارشد زیست شناسی سلولی و مولکولی، پژوهشگاه رویان، پژوهشکده زیست فناوری جهاد دانشگاهی، مرکز تحقیقات پزشکی تولید مثل، گروه زیست فناوری تولید مثل، اصفهان، ایرانطیبهایزدیکارشناس ژنتیک پژوهشگاه رویان، پژوهشکده زیست فناوری جهاددانشگاهی، مرکز تحقیقات علوم سلولی، گروه زیست فناوری مولکولی، اصفهان، ایرانمحمدحسیننصر اصفهانیپژوهشگاه رویان، پژوهشکده زیست فناوری جهاددانشگاهی، مرکز تحقیقات پزشکی تولید مثل، گروه زیست فناوری تولید مثل، اصفهان، ایران.0000-0003-1983-3435Journal Article20180214Background and aims: Telomeres as noncoding hetrochromatic and protective structures contain hexa-nucleutid repeats with rich in guanine at the end of each chromosomes. These structures are conserved during evolution, and their function depends on their length. In somatic cells, telomeres length decreases by each cell division. Shortening of telomere length lead to cell cycle arrest, chromosomes anomalies and cell death. While, telomere length does not short in germ cells and cancer cell due to high activity of telomerase enzyme. Other factors that influenced the telomere length are: 1) parental age at child's birth, 2) gender, 3) family history of cancer, 4) syndromes, 5) smoking, 6) X-radiation, 7) psychological stress, 8) alcohol consumption and 9) improper eating habits. Therefore, we aimed in this review, to discuss the role of telomere length in male germ cells.<br />Materials and Methods: For this review, all relevant information were collected via databases including PubMed and Google Scholar during the period 1965-2016.<br />Results: Normal size of the sperm telomere can be considered as an indicator of semen quality, ability to fertilize and result in formation of good quality embryo and pregnancy.<br />Conclusion: Examination of telomeric structure especially telomere length could provide a new insight for our understanding of the etiology of human infertility.اهداف: تلومرها ساختارهای حفاظت شدهی هتروکروماتینی غیر کد شونده با تکرارهای شش نوکلئوتیدی غنی از گوانین هستند که در انتهای کروموزومها قرار دارند. این ساختار در طی تکامل حفظ شدهاند و عملکرد آن ها به طول ساختار وابسته است. در سلولهای سوماتیک، طول تلومر در هر بار تقسیم سلولی کاهش مییابد. کوتاه شدن بیش از حد طول تلومر باعث توقف در چرخهی سلولی، ناهنجاری در تفکیک شدن کروموزومها و مرگ سلولی میگردد. در حالی که در سلولهای زایا و سرطانی به علت فعال بودن آنزیم تلومراز، کاهش طول تلومر در آن رخ نمیدهد. نشان داده شده که برخی از فاکتورها از جمله،1) سن پدر و مادر در هنگام تولد فرزندشان، 2)جنسیت، 3)سابقهی سرطان در خانواده، 4) سندرومها، 5)مصرف سیگار، 6)اشعهی X ، 7) استرس روانی، 8)مصرف مشروبات الکل، 9) عادتهای غذایی بر طول تلومر تاثیر دارند. لذا در این مطالعه مروری، در رابطه با نقش طول تلومر در سلولهای زایای مردانه بحث میگردد.<br />مواد و روش ها: برای این مقاله مروری ما از اطلاعات و دادههای مرتبط و حاصل از جستجوی پایگاه داده PubMed و Google Scholar، بین سالهای 1941 تا 2016، استفاده کردیم.<br />یافتهها: اندازه طبیعی طول تلومر اسپرم می تواند بعنوان یک نشانگری از کیفیت مایع منی ، توانایی لقاح، و در نتیجه جنین با کیفیت خوب و حاملگی در نظر گرفته شود. <br />نتیجهگیری: بررسی ساختار تلومر به خصوص طول تلومر، بینش جدیدی را برای درک ما از علل ناباروری انسان ارائه میدهد.https://jsums.medsab.ac.ir/article_1214_01109b7916a4138a3fafa6f82c50b3cb.pdfدانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137526420191023A comparative study on Type D Personality, psychological Hardiness, Frustration Tolerance, and perfectionism among patients with coronary Heart Disease and Normal people in Khoramabad over a three – month summer in 2017.بررسی و مقایسه تیپ شخصیتیD، سرسختی روانشناختی، تحمل ناکامی و کمالگرایی بیماران کرونر قلبی و افراد عادی شهر خرم آباد در سه ماهه تابستان 13964774871215FAحسنعلیویسکرمیاستادیار روانشناسی، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایران0000-0002-3404-6563مسعودصادقیاستادیار روانشناسی، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایرانسیروسمرادی زادهدکترای روانشناسی تربیتی دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایران0000-0002-4762-7690Journal Article20171212Background and Aim: Regarding the role of psychological factors and lifestyle in the etiology of heart disease, this research was conducted with the aim of investigating and comparing the personality type D, psychological hardiness, failure tolerance and perfectionism in cardiac and normal patients in Khorramabad city.<br />Methods: This study is a case-retrospective study. Which compares to personality type D, psychological hardiness, failure, and perfectionism in cardiac and normal patients. The statistical population included all patients with coronary heart disease referred to cardiovascular clinics in Khorramabad city, in which 64 patients volunteered to participate in the study. Also, 64 normal people matched them in terms of age and gender. To measure the variables, personality type D questionnaire, Ahwaz psychological hardiness and perfectionism scale, and Harrington's failure tolerance scale were used. Data were analyzed using multivariate analysis of variance (MANOVA)<br />Findings: The results of this study showed that there is a significant difference between cardiac patients and normal people in terms of personality type D, psychological hardiness, failure tolerance and perfectionism. Cardiac patients have lower tolerance and lower psychological hardiness, and mean score of personality type D and higher perfectionism.<br />Conclusion: According to the results of the research, it can be said that personality type D, psychological hardiness, tolerance of failure, and perfectionism act as important variables that influence the development or prevention of heart disease.زمینه و هدف: با توجه به نقش عوامل روانشناختی و سبک زندگی در سبب شناسی بیماری های قلبی، این تحقیق با هدف بررسی و مقایسه تیپ شخصیتیD، سرسختی روانشناختی، تحمل ناکامی و کمالگرایی در بیماران قلبی و عادی شهر خرم آباد انجام شد.<br />روش کار: پژوهش حاضر، مطالعه ای مورد –شاهدی و گذشته نگر است. که به مقایسه تیپ شخصیتیD، سرسختی روانشناختی، تحمل ناکامی و کمالگرایی در بیماران قلبی و عادی می پردازد. جامعه آماری پژوهش شامل همه بیماران کرونر قلبی مراجعه کننده به مطب های تخصصی قلب و عروق در شهر خرم آباد بودند که 64 نفر بیمار به صورت داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. همچنین تعداد 64 نفر از افراد عادی که به لحاظ سن و جنسیت با آنها همسان شدند. جهت سنجش متغیرها از پرسشنامه تیپ شخصیتیD، مقیاس سرسختی روانشناختی و کمالگرایی اهواز و مقیاس تحمل ناکامی هارینگتون استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیره(مانوا) تجزیه و تحلیل شدند.<br />یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که بین بیماران قلبی و افراد عادی از نظر تیپ شخصیتیD، سرسختی روانشناختی، تحمل ناکامی و کمالگرایی تفاوت معنی داری وجود دارد. بیماران قلبی از تحمل ناکامی و سرسختی روانشناختی پایین تر و میانگین نمره تیپ شخصیتی D و کمال گرایی بالاتری برخوردارند. <br />نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق می توان گفت که تیپ شخصیتیD، سرسختی روانشناختی، تحمل ناکامی و کمالگرایی به عنوان متغیرهای مهم تاثیرگذار در ایجاد یا جلوگیری از بیماری های قلبی عمل می کنند.https://jsums.medsab.ac.ir/article_1215_336bda8de98ad3e1e83ebd674b368ee3.pdfدانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137526420191023The Evaluation effect of peer and non-peer education methods on clinical learning of anesthesia students in Sabzevar University of Medical Sciences 2016-2017بررسی تأثیر روشهای آموزشی همتا و غیر همتا بر یادگیری بالینی دانشجویان هوشبری دانشگاه علوم پزشکی سبزوار در سال 96-13954874931216FAامیرحسینکیذوریﮔﺮوه ﻋﻠﻮم ﺗﺮﺑﯿﺘﯽ، داﻧﺸﮑﺪه ادﺑﯿﺎت و ﻋﻠﻮم اﻧﺴﺎﻧﯽ، داﻧﺸﮕﺎه ﺣﮑﯿﻢ ﺳﺒﺰواری، ﺳﺒﺰوار، اﯾﺮان ،0000-0003-4831-8416حمیدیاقوتی مقدمگروه اتاق عمل و هوشبری، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی، سبزوار، ایران0000-0002-5724-9320حمیدصادقیکارشناسی ارشد، گروه مدیریت آموزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0001-6278-5155محمدحسین زاده حصاریکارشناسی ارشد آموزش پرستاری، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی، سبزوار، ایران0000-0002-9910-9385مهنازحق نظرکارشناسی ارشد روانشناسی، گروه علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحدسبزوار، سبزوار، ایرانJournal Article20190626Background and aim: The training is a series of activities that the teacher does to facilitate the learning of learners on their own or with the help of educational materials.<br />the purpose of this study was to investigate the effect of peer-to-peer education methods on clinical learning of anesthesia students in Sabzevar University of Medical Sciences<br />Materials and methods: This experimental study was a post-test pre-test. The statistical population of this study consisted of 48 students of anesthesiology students of the Bachelor of Science from 95-96. According to the characteristics of the statistical society, all anesthesia students of Sabzevar University of Medical Sciences were selected as samples,and simple random sampling method was chosen. They were randomly assigned to peer and non-peer groups.The data gathering tool was a multi-part questionnaire. content validity was used and Their reliability was estimated through Cronbach’s alpha. SPSS16 software and descriptive and analytical statistics (covariance) were used to analyze the data.<br />Results: The analysis of covariance showed that learning from their peers had a positive and significant effect on students' clinical performance (F = 295 / 68, T =17.19 Pزمینه و هدف: آموزش به فعالیتهای گفته میشود که با هدف آسان ساختن یادگیری از سوی معلم طرحریزی میشود و بین معلم و یک یا چند یادگیرنده بهصورت یک کنش متقابل جریان مییابد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر روشهای آموزشی همتا و غیرهمتا بر یادگیری بالینی دانشجویان هوشبری دانشگاه علوم پزشکی سبزوار انجام شد.<br />مواد و روش ها: این پژوهش تجربی از نوع پیش آزمون - پس آزمون بود. جامعة آماری پژوهش را تمامی دانشجویان هوشبری مقطع کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار در سال تحصیلی 96-1395 به تعداد 48 نفر تشکیل دادند که تمامی بعنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه همتا و غیر همتا جای گرفتند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه چندقسمتی بود که روایی آن توسط متخصصان و پایایی آن نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (a= 0/93) مورد تأیید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزارSPSS16 و از روشهای آمار توصیفی و تحلیلی (کوواریانس) استفاده شد.<br />یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که یادگیری از همتایان بر عملکرد بالینی دانشجویانF=295/68, T=17,19) Phttps://jsums.medsab.ac.ir/article_1216_af9649f3929739bea3bba1b602fb4c25.pdfدانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137526420191023The effect of eight weeks of continuous and periodic aerobic exercise on serum C-reactive protein and adhesion molecules in men with heart failureتاثیرهشت هفته تمرین هوازی تداومی و تناوبی بر سطح سرمی پروتئین واکنشی C و مولکول های چسبان در مردان مبتلا به نارسایی قلبی4955041217FAلادنحسینی ابریشمیدانشجوی دکتری، گروه تربیت بدنی، واحد نیشابور، دانشگاه آزاد اسلامی، نیشابور، ایران.0000-0003-1619-6063سید محمودحجازیاستادیار، گروه تربیت بدنی، واحد نیشابور، دانشگاه آزاد اسلامی، نیشابور، ایران0000-0003-4016-554Xامیررشیدلمیردانشیار گروه تربیت بدنی، واحد نیشابور، دانشگاه آزاد اسلامی، نیشابور، ایران0000-0001-6180-8554رامبدخواجه ایعضو هیات علمی گروه تربیت بدنی، واحد نیشابور، دانشگاه آزاد اسلامی، نیشابور، ایران0000-0002-0490-8695Journal Article20180809Introduction<br />Evidence showed that adhesion molecules and inflammatory factors play an important role in the pathogenesis of atherosclerosis.The purpose of this study was to evaluate the effect of eight weeks of continuous and periodic aerobic exercise on the serum level of C-reactive protein and some adhesive molecules in men with heart failure.<br /> Materials and Methods<br />In this study, 42 middle-aged men with heart failure were purposeful and randomly divided into three equal groups(14 subjects): continuous aerobic exercise, periodic aerobic exercise and control groups. Continuous training(45-70% of Maximum Heart Rate) and periodic exercise (45-80% of MHR with 5-10 minutes rest between each period) were done for 8 weeks(three days a week). Before and after exercise, blood samples were taken from three groups, ELISA method was used. Data were analyzed using SPSS (20 version) at a significant level of P≤0.05.<br /> Results<br />After eight weeks of training, the level of C-reactive protein, adhesion molecule -1 and vascular adhesion molecule -1 had a significant decrease in the two training groups(P ≤ 0.05). but no significant difference was observed in the control group. There was a significant difference between the levels of hs-CRP(P = 0.023) and VCAM-1(P = 0.0001) in all three groups, but there was not a significant difference in ICAM-1 level(P = 0.17).<br />Conclusion<br />Aerobic exercise by decreasing the levels of hs-CRP and VCAM-1 may play an important role in the prevention and control of cardiovascular disease in men with heart failure.مقدمه<br />شواهد نشان داده اند که مولکول های چسبان و میانجی های التهابی نقش مهمی در پاتوژنز آترواسکلروز دارند. هدف تاثیرهشت هفته تمرین هوازی تداومی و تناوبی بر سطح سرمی پروتئین واکنشی C و مولکول های چسبان در مردان مبتلا به نارسایی قلبی بود.<br />روش کار<br />در این پژوهش، 42 نفر مرد میانسال با نارسایی قلبی، هدفمند انتخاب و تصادفی به سه گروه مساوی(14 نفر) تمرین هوازی تداومی، هوازی تناوبی و کنترل تقسیم شدند. تمرین تداومی(شدت 45 تا 70 درصد ضربان قلب بیشینه) و تمرین تناوبی(شدت 45 تا 80 درصد ضربان قلب بیشینه با استراحت 5 تا 10 دقیقه ای بین هر تناوب) به مدت هشت هفته(سه روز در هفته) بود. قبل و پس از اجرای تمرین نمونه خونی از سه گروه گرفته، به روش الایزا اندازه گیری شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 20 در سطح معنی داری 05/0≥P استفاده شد.<br />نتایج<br />پس از هشت هفته تمرین سطح سرمی پروتئین واکنشی C، مولکول چسبان سلولی-1 و مولکول چسبان عروقی-1 در دو گروه تمرینی کاهش معنی دار داشت(P ≤ 0.05)، ولی در گروه کنترل تفاوتی معنی دار دیده نشد. در سطوح hs-CRP (P = 0.023) و VCAM-1(P = 0.0001) در هر سه گروه تفاوت معنی داری دیده شد، اما تفاوت معنی داری در سطح ICAM-1(P = 0.17). در بین سه گروه مشاهده نشد. <br />نتیجه گیری<br />تمرین هوازی با کاهش سطوح hs-CRP و VCAM-1 احتمالا نقش موثری در پیشگیری و کنترل بیماری های قلبی-عروقی مردان نارسایی قلبی دارد.https://jsums.medsab.ac.ir/article_1217_3cfa789f66d614f0e7f3c51f55989cdb.pdfدانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137526420191023Effectiveness of compassion-focused therapy on depression, anxiety, stress, and weight self-efficacy in patients with eating disorderاثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر نشانگان افسردگی، اضطراب، استرس و خودکارآمدی وزن در افراد مبتلا به اختلال خوردن5055131218FAمریمطاهر پورکارشناس ارشد روانشناسی بالینی، گروه روانشناسی، دانشکدة علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران0000-0002-1809-9490احمدسهرابیدکترای روانشناسی، گروه روانشناسی، دانشکدة علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران0000-0001-3215-1642مهدیزمستانیدکترای روانشناسی، گروه روانشناسی، دانشکدة علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران0000000221402434Journal Article20181006Abstract<br />Aims: Eating disorders are characterized by persistent eating disorders or eating behaviors that leading to significant damage on physical and psychosocial function. This study aimed to examine the efficacy of compassion-focused therapy on improving symptoms of depression, anxiety and stress and weight self-efficacy in women with eating disorders (restrictive type). <br />Materials & Methods: In a quasi-experimental design pretest-posttest control group design, a total of 30 girls of University of Kurdistan at the year between 2014-2015 who had higher range at determined cut-off point in Revised Rigid Restraint Scale, after initial clinical assessment and qualifications of the study, purposive sampling method selected and randomly assigned to two experimental (Compassion-Focused Therapy, n=15) and control groups (n=15). Data collection tools were Depression, Anxiety and Stress Scale (DASS), and Weight Efficacy Lifestyle Scale (WELS) that subjects before and after the intervention were assessed by this tool. In order to analyze the data, multivariate analysis of covariance (MANCOVA) was used.<br />Results: Outcome of the experimental group received 8 sessions focused therapy showed that treatment focused on compassion have effect on improving depression (F=93.15, Pاهداف: اختلالات تغذیه و خوردن با اختلالات پایدار در خوردن یا رفتارهای مربوط به خوردن مشخص میشوند که منجر به آسیب قابل توجه در سلامت جسمی و عملکرد روانی- اجتماعی میگردند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر بهبود نشانگان افسردگی، اضطراب و استرس و خودکارآمدی وزن در زنان مبتلا به اختلال خوردن (طیف محدود کننده) انجام شد. <br />مواد و روشها: در یک طرح نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل، تعداد 30 نفر از دانشجویان دختر مشغول به تحصیل دانشگاه کردستان در سالتحصیلی 95-94 که از نقطه برش معلوم شده در مقیاس محدودیت در غذا خوردن نمرات متوسط رو به بالایی اخذ کرده بودند، پس از ارزیابی بالینی اولیه و احراز شرایط پژوهش، به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (درمان متمرکز بر شفقت، 15 نفر) و کنترل (15 نفر) گماشته شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس، و مقیاس سبک زندگی مبتنی بر خودکارآمدی وزن بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA)استفاده شد. <br />یافتهها: نتایج درمانی بر روی گروه آزمایش پس از دریافت 8 جلسه درمان متمرکز بر شفقت نشان داد که این درمان موجب کاهش معنیدار در علایم افسردگی(001/0Phttps://jsums.medsab.ac.ir/article_1218_9a0666030e6a4f0f43b7a3b586fd231f.pdfدانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137526420191023The Effect of Vitamins C and E on Nitric Oxide Elevation to enhance killing of phagocytised Tachizoites of Toxoplasma gondii in BALB/c miceاتاثیرویتامینهای C و Eدربالابردن سطح نیتریک اکساید وافزایش کشتن تاکی زوئیتهای توکسوپلاسما گوندی توسط ماکروفاژها در موشهای حساس BALB/c5155251219FAبهنازجلالیزادگانکارشناس ارشد انگلشناسی و قارچشناسی، دانشکدة پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران0000-0002-1559-7220فاطمهغفاری فراستاد انگلشناسی، دانشکدة علوم پزشکی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایرانسودابهفلاحاستاد بیوشیمی، دانشکدة پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایرانطاهرعلمیانشجوی دکتری انگل شناسی،دانشکدةپزشکی،دانشگاه علوم پزشکی ایران ، تهران ، ایرانمحمد جوادنمازیدانشگاه علوم پزشکی سبزوار دانشکده پزشکی گروه ایمنی میکروبیولوژی و انگل شناسی0000-0001-5680-3919فاطمهوفا شعاراستادیار ایمونولوژی، مرکز بهداشت ارومیه، معاونت بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، ارومیه، آذربایجان غربی، ایرانفاطمهطباطباییگروه انگل شناسی و قارچ شناسی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران تهران ایران0000-0001-9189-4190Journal Article20190510Background: Toxoplasma gondii is an obligatory intracellular parasite causes toxoplasmosis. The parasite has two forms, noninvasive bradizoites and invasive tachizoites. The present study, for the first time, aimed to evaluate the effect of vitamins C and E on nitric oxide (NO) elevation to promote killing invasive tachizoites by macrophages in susceptible BALB/c mice.<br />Materials and Methods: Seventy BALB/c mice were recruited and randomly divided into fourteen groups of five (n=5). Control groups: one group left intact. Two groups were given saline or methanol. Two groups were infected with 104 or 5×104 parasites. The other groups were administrated only vitamin C, E, or both. The rest of sample and control groups were infected with either 104 or 5×104 tachizoites and supplemented with 100 µl vitamin E every other day, or 200 µl of vitamin C daily. Vitamins were intraperitoneally administered up to five days. On sixth day mice were intraperitoneally infected with tachyzoites. The blood samples were taken three days post infection, serum collected and stored at - 20 Cº until examinations. The peritoneal macrophages were isolated for counting phagocytised tachyzoites and nitric oxide assays.<br />Results: Tachyzoites were significantly decreased after vitamin C & E administration in the infected mice compared to the controls. In mice supplemented vitamins NO levels were significantly higher compared to controls. <br />Conclusion: Our findings showed that administration of vitamin C, E or both significantly enhanced killing invasive parasites through NO elevation produced by activated macrophages and may have therefore, complementary therapeutic effects.مقدمه: توکسوپلاسما گوندی یک انگل داخل سلولی اجباری و عامل عفونت توکسوپلاسموزیس و دارای دو فرم غیر مهاجم برادی زوئیت و مهاجم تاکی زوئیت می باشد . هدف این تحقیق برای اولین باربررسی تاثیر ویتامینهای Cو Eدربالا بردن سطح سرمی نیتریک اکساید و نقش فزاینده آن درکشتن تاکی زوئیتهای مهاجم انگل درموشهای حساسBALB/c می باشد. <br />روش کار: چهارده 14 گروه 5 تایی (70سر) موش BALB/cبطور تصادفی به دو گروه کنترل ومورد تقسیم شدند. هشت گروه کنترل عبات بودند از: یک گروه کنترل منفی که هیچ ویتامین ویا انگلی دریافت نکردند. سه گروه شامل دریافت فقط ویتامین C ، یا ویتامین E و یاهر دو ویتامین بودند. دوگروه کنترل مثبت که با دودوز مختلف 5×104 یا104 انگل آلوده شدندو دوگروه دیگر یکی سالین ودیگری متانول دریافت کردند. شش گروه مورد شامل : سه گروه دریافت کننده 5×104 انگل و سه گروه دریافت کننده 104انگل بودند. به هرکدام از موشها یکی ازویتامینها به تنهایی ویا همراه باهم تجویز شد. میزان ویتامین Eبه مقدار 100 میکرو لیتریک روز درمیان یا ویتامین C به مقدار 200 میکرو لیتر روزانه بصورت داخل صفاقی به مدت 5 روز تجویزشد. همین رژیم برای موشهائی که هردوویتامین را دریافت کردند اجرا شد. درروز ششم موشها با تاکی زوئیتهای انگل بصورت داخل صفاقی عفونی شدند. سه روز بعد ازتلقیح عفونت ، نمونه گیری انجام شد. سرمها درºC 20 – تا زمان انجام تستها ذخیره شدند. پس از جداسازی ماکروفاژهای صفاقی موشها ، تاکی زوئیتها شمارش شدند وسنجش نیتریک اکسایدنیزصورت گرفت .https://jsums.medsab.ac.ir/article_1219_0e6403706a9fac2ed8ec227ae506bf25.pdfدانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137526420191023Evaluation of cytotoxic effect of Rheum ribes extracts against MCF-7 human breast cancer cell line and analysis of ODC1 gene expressionارزیابی اثرسمیت سلولی عصاره گیاه ریواس برسلول های سرطان سینه رده MCF-7 وآنالیز بیان ژن ODC15275341220FAزینبنوریکارشناسی ارشد مهندسی بیوتکنولوژی کشاورزی، دانشگاه پیام نور تهران شرق، تهران، ایران0000-0002-3720-8484اکبرصفی پور افشاراستادیار، دکترای تخصصی زیستشناسی سلولی تکوینی، گروه زیستشناسی، واحد نیشابور، دانشگاه آزاد اسلامی، نیشابور، ایران0000-0002-1566-9140Journal Article20180623Aim: The characteristics of cancer cells that differentiate them from normal cells can be attributed to the increase of the ornithine decarboxylase enzyme (ODC), which has a very important role in the metabolism of polyamines in cancer cells. In this research, we tried to study the effects of cytotoxicity of Rhubarb extract on three different solvents distilled water, ethanol and n-hexane on MCF-7 cell lines. Also, the rate of expression of the ODC1 gene as one of the genes involved in breast cancer was studied under the influence of the extract of this plant.<br />Materials and Methods: MCF-7 breast cancer cells were cultured in DMEM medium. Subsequently, they were subjected to increasing concentrations of extract from 0-200 μg/mL. The cytotoxic activity of the extract was investigated using MTT assay. The quantitative analysis of the ODC1 gene was performed using the Real Time-PCR.<br />Results: Cell line mortality increases significantly in a concentration-dependent manner. In the rhubarb extracts, the most cytotoxicity was observed in 72 hours. Changes in ODC1 gene expression in MCF-7 cell lines treated with different concentrations of rhubarb extract indicate a decrease in gene expression with increasing concentrations of extracts.<br />Conclusion: The results of this study indicate that Rhubarb extract has a potential influence on ODC1 gene expression in breast cancer cells and cause inhibition of cancer cell proliferation.هدف: از ویژگیهای سلولهای سرطانی که آنها را متمایز از سلولهای طبیعی بدن مینماید میتوان به افزایش میزان آنزیم اورنیتین دکربوکسیلاز (ODC1) اشاره کرد که اثر بسیار مهمی در متابولیسم پلیآمینها در سلولهای سرطانی دارد. در این پژوهش اثرات سمیت سلولی عصارههای آبی، اتانولی و ان هگزانی گیاه ریواس (Rheum ribes) بر سلولهای سرطانی رده MCF-7 بررسی شده است. همچنین میزان بیان ژن اورنتین دکربوکسیلاز به عنوان یکی از ژن های درگیر درسرطان پستان تحت تاثیر عصاره این گیاه مطالعه شده است.<br />مواد و روشها: سلول های سرطان پستان رده MCF-7 در محیط DMEMکشت گردیدند. سپس تحت تیمار غلظتهای افزایشی عصاره از صفر تا200 میکروگرم در میلی لیتر قرار گرفتند. فعالیت سایتوتوکسیک عصاره با استفاده ازسنجش MTT بررسی شد. آنالیز کمی بیان ژن ODC1 با استفاده از تکنیک Real Time – PCRانجام پذیرفت.<br />نتایج: با افزایش غلظت، تأثیر عصاره بر سلولها به طور معنیداری افزایش یافت و افزایش قابلتوجهی در مرگ و میر سلولها دیده شد. در هر سه عصاره ریواس بیشترین سمیت سلولی در 72 ساعت مشاهده گردید. تغییرات بیان ژن ODC1 در لاین سلولی MCF-7 تیمار شده با غلظتهای مختلف عصاره ریواس، نشانگر کاهش بیان ژن با افزایش غلظت عصارهها است.<br />نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده آن است که عصاره گیاه ریواس بر بیان ژن ODC1 درسلولهای سرطانی پستان انسان اثر بالقوهای دارد و باعث مهار رشد سلولهای سرطانی میشود.https://jsums.medsab.ac.ir/article_1220_37fe14aff41116714f9fbdfac6e9fd67.pdfدانشگاه علوم پزشکی سبزوارمجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار2821-137526420191023Efficiency comparison of single and binary mixture adsorption processes of lead (II) and 2, 4-D by bi-functional magnetic iron oxide nanoparticles from water matrix: kinetic studiesمقایسه کارایی فرآیند جذب مجزا و همزمان سرب و سم 2,4-D توسط نانوذرات دوعاملی مغناطیسی اکسید آهن از ماتریکس های آبی5355461126FAعلیاسرافیلیاستاد گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی ایران0000-0002-9178-2735مریمایزانلوکارشناس ارشد مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی ایران،تهران، ایران0000-0001-6385-7579مهدیفرزادکیااستاد مهندسی بهداشت محیط، دانشکدة بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایراناحمدجنیدی جعفریاستاد گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی ایرانمینایوسفیدانشجوی کارشناسی ارشد بهداشت محیط، مرکز تحقیقات علوم و فناوری محیط زیست، دانشکدة بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شهید
صدوقی یزد، تهران، ایرانJournal Article20180530Nowadays,due to the irreparable effects imposed on aquatic ecosystems,organisms and humans,the removal of heavy metals and herbicides from water sources has extremely become vital.In recent years, the process of adsorbing contaminants with magnetic nanoparticles has gained lots of attention.Therefore, the present study aimed to synthesize nanoparticles as an adsorbent for adsorption of the contaminants of Pb and 2,4-D from water. Materials and methods:To evaluate the effect of independent variables such as pH(3-11),contact time(0-150min),adsorbent dose(0.2-1.2g/L) and adsorbate concentration(5-50mg/L) on the contaminant removal and determine the optimal conditions, the method of one factor at the time was used by design expert software. Nanoparticles were synthesized via a co-precipitation method and their morphology were characterized by TEM,XRD,FT-IR and SEM. Finally, the experiments were performed on aqueous solution. Results: Structural analysis revealed that adsorbent has a spherical structure with a Fe3O4 core and SiO2 shell, modified by both amine and thiol functional groups.The results of experiments showed that the maximum adsorption efficiency of single system occurred at pH 5 and contact time 40 min for lead and at pH6 and contact time 90min for 2,4-D.Also the optimal values of adsorbent dose and initial concentration obtained 0.8 g/L and 10 mg/L. In the binary adsorption system,the maximum adsorption efficiency determined at pH 6 and contact time 40 min for lead and contact time 60 min for 2,4-D and adsorbent dose 1.2 g/L. Conclusion:According to the results,the bi-functional nanoadsorbent could be effectively used for the simultaneous removal of inorganic and organic pollutants from various aqueous solutions.سابقه و هدف: امروزه با توجه به اثرات غیر قابل جبران فلزات سنگین و سموم بر اکوسیستم های آبزی، ارگانیسم ها و انسان ها، حذف آن ها از منابع آب بسیار حیاتی است. در سال های اخیر، روند جذب آلاینده ها با نانو ذرات مغناطیسی توجه زیادی به خود جلب کرده است. بنابراین مطالعه حاضر باهدف، سنتز نانوذره Fe3O4@SiO2-NH2-SH بهعنوان یک جاذب جدید جهت حذف آلاینده های سرب و2,4-D از ماتریکس های آبی انجام گرفت. <br />مواد و روشها: به منظور بررسی تاثیر متغیرهای pH(11-3)، زمان تماس(min150-0)، دوز جاذب (g/L2/1-2/0) و غلظت آلاینده ها (mg/L50-50) بر راندمان حذف و تعیین شرایط بهینه از روش One Factorial با کمک نرم افزار Design Expert استفاده گردید. جاذب به روش هم رسوبی شیمیایی سنتز گردید و سپس مورفولوژی آن با استفاده از دستگاه های TEM، XRD، FT-IR و SEM انجام گرفت. و در نهایت آزمایشات بر روی محلول آبی آزمایش گردید.<br />یافتهها: تجزیه و تحلیل ساختاری نشان داد که جاذب دارای ساختار کروی با هسته Fe3O4 و پوسته SiO2 است که توسط هر دو گروه عاملی آمین و تیول اصلاح شده است. نتایج آزمایشات نشان داد که بیشترین درصد حذف در سیستم مجزا برای سرب در pH برابر 5، زمان min40 و برای 2,4-D در pH برابر 6 و زمان min90 به دست آمد. همچنین در این سیستم مقادیر بهینه دوز جاذبg/L 8/0 و غلظت اولیه mg/L10 به دست آمد. در سیستم همزمان بیشترین درصد حذف در مقادیر بهینه pH برابر6 و زمان تماسmin 40 برای سرب وmin 60 برای 2,4-D و دوز جاذبg/L 2/1 تعیین گردید.<br />نتیجهگیری: طبق نتایج به دست آمده نانوذره سنتز شده چندمنظوره می تواند جاذب مناسبی برای حذف همزمان آلاینده های آلی و معدنی از محلول های آبی باشد.https://jsums.medsab.ac.ir/article_1126_2cfdeee18bdfcec7289f93b9b8c4683b.pdf