دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
مجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
2821-1375
21
2
2014
07
28
تأثیر برنامهی تمرین در آب بر سطوح کورتیزول و TGF-β بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس
207
216
FA
محمود
سلطانی
soltani.mahmood@gmail.com
مهرداد
فتحی
مهتاب
معظمی
نسرین
گلردی
زمینه و هدف: تعیین تأثیر برنامهی تمرین در آب، بر سطوح کورتیزول وTGF-β در مردان مبتلا به مولتیپلاسکلروزیس میباشد.
مواد و روشها: تحقیق حاضر از نوع نیمهتجربی و کاربردی با طرح پیشآزمون و پسآزمون میباشد. جامعهی آماری این پژوهش، شامل بیماران مرد مبتلا به MS مراجعه کننده به مطب خصوصی پزشک متخصص مغز و اعصاب در شهر مشهد میباشد که از این بین 30 نفر انتخاب شده و بهصورت تصادفی به دو گروه (کنترل و تجربی) تقسیم شدهاند. برنامهی تمرینی گروه تجربی، شامل 24 جلسهی 40 دقیقهای تمرین هوازی در آب بهمدت هشت هفته و با تواتر 3 بار در هفته بودهاست. بهطوریکه بر طبق اصل اضافه بار، بعد از هر هشت جلسه، 10 دقیقه به زمان جلسهی تمرینی اضافه شدهاست. قبل و بعد از انجام برنامهی تمرینی خونگیری از آزمودنیها که شامل متغیرهای کوتیزول و TGF-β میباشد انجامشدهاست. تحلیل داده-ها با استفاده از آزمون t مستقل (تفاوت بین گروهی) و آزمون t همبسته (تفاوت درون گروهی) درسطح 05/0≥p صورت گرفتهاست.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد بین دو گروه، در سطوح کورتیزول تفاوت معنیدار بود (001/0 P=)؛ به نحویکه تمرین موجب کاهش معنیدار این فاکتور شد و علیرغم کاهش در سطح TGF-β تفاوت معنیداری بین دو گروه مشاهده نشد (09/0P=).
نتیجهگیری: نتایج نشان داده بیماران مبتلا بهMS برای بهبود عملکرد سیستم ایمنی خود، میتوانند با کاهش در سطوح TGF- بهواسطهی شرکت در تمرین هوازی در آب، البته با یک دورهی تمرینی طولانیتر سود ببرند.
تمرین در آب,کورتیزول,TGF,β و مولتیپل اسکلروزیس
https://jsums.medsab.ac.ir/article_422.html
https://jsums.medsab.ac.ir/article_422_e7804555fe49068a709a35341bd54f0a.pdf
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
مجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
2821-1375
21
2
2014
08
02
پارگی زودرس پرده های جنینی وسطح سرب خون مادران در نیمه اول بارداری
217
225
FA
لیدا
مقدم بنائم
0000-0002-9849-7451
moghaddamb@modares.ac.ir
سیده سمیرا
مخلصی
مسعود
کیمیاگر
مینور
لمیعیان
lamyianm@modares.ac.ir
لیلا
قلعه خندابی
سیامک
محبی
smohebi@muq.ac.ir
زمینه و هدف: پارگی زودرس پردههای جنینی، یکی از علتهای عمدهی زایمان زودرس و ناتواناییهای پره ناتال است. با توجه به اهمّیّت این عارضه و عدم وجود عوامل قطعی مساعدکنندهی آن، این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین PROM و سطح سرب خون مادران در نیمهی اوّلِ بارداری انجامشدهاست.
مواد و روشها: این مطالعهی طولی، درسالهای 1389 ـ 90 بر روی 1100 مادر باردار در سن حاملگی 20-14 هفته در درمانگاههای بیمارستانهای آموزشی دانشگاههای تهران انجامشدهاست. از واحدهای پژوهشی مورد مطالعه، نمونهی خون جهت سنجش سرب اخذ و پرسشنامهی دموگرافیک و بارداری تکمیلگردیدهاست. تجزیه و تحلیل دادهها، با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 16 و آزمونهای آماری کای دو، تی مستقل، من ویتنی و رگرسیون لجستیک با سطح معناداری کمتر از 05/0 انجامیافتهاست.
یافتهها: میانگین سن مادران3/4±7/26سال، میانگین سطح سرب خون مادران µg/dl 9/4±7/4 و وقوع پارگی زودرس پردههای جنینی 8/6%گزارشگردیدهاست. جهت بررسی ارتباط PROM با سطح سرب خون مادر، از آزمون آماری تی مستقل استفاده شده که ارتباط معنادار آماری میان میانگین لگاریتم سطح سرب خون در دو گروه با PROM و بدون PROM مشاهدهن گردیده است (8/0P=). همچنین جهت بررسی ارتباط بین PROM و سطح سرب خون بالا (بیش از µg/dl 10) با استفاده از آزمون آماری کای دو، ارتباط معنادار آماری مشاهده نشده است (8/0P=).
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشانداده که بین سطح سرب خون مادران در نیمهی اوّلِ بارداری، با پارگی زودرس پردههای جنینی ارتباطی وجود ندارد.
پارگی زودرس پردههای جنینی,سرب خون مادر,بارداری
https://jsums.medsab.ac.ir/article_423.html
https://jsums.medsab.ac.ir/article_423_61f86b5fb69f083a0450796d4d425399.pdf
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
مجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
2821-1375
21
2
2014
08
02
اثربخشی گروه درمانگری شناختی- رفتاری هیمبرگ- بکر بر بهبود اضطراب اجتماعی و انعطافپذیری شناختی دختران نوجوان
226
240
FA
مهدی
روئین فرد
حسین
شاره
hsharreh@yahoo.com.au
الهام
حقی
زمینه و هدف: افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی رویکرد انعطافپذیری در مواجهه با استرس نداشته و در به کارگیری مهارتهای اجتماعی ضعف دارند. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر گروه درمانگری شناختی- رفتاری هیمبرگ- بکر بر بهبود اضطراب اجتماعی و انعطاف-پذیری شناختی نوجوانان دختر انجام پذیرفت.
مواد و روشها: در این پژوهش آزمایشی، 24 نفر از دختران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی از بین دختران دبیرستانی سال تحصیلی 1392- 1393 شهرستان اسفراین که جامعه آماری این پژوهش را تشکیل میداد، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (گروه درمانگری شناختی- رفتاری هیمبرگ- بکر) و کنترل گماشته شدند. قبل و بعد از انجام مداخلات، بر روی آزمودنیهای هر دو گروه پرسشنامههای اختلال اضطراب اجتماعی (SPIN)، انعطافپذیری شناختی (CFI)، رضایتمندی مراجع (CSQ) و شاخص بهبود کلی بالینی (CGI) اجرا شدند. دادهها با استفاده از آزمون t مستقل و تحلیل کواریانس چند متغیری (MANOVA) در نرم افزار SPSS-19 با سطح معناداری 05/0 تجزیه و تحلیل شدند. همچنین درصدهای بهبودی مورد محاسبه قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج نشان داد که گروه درمانگری شناختی- رفتاری هیمبرگ- بکر در مقایسه با گروه کنترل باعث بهبود بیشتر انعطافپذیری شناختی و کاهش معنادار اضطراب اجتماعی میشود (001/0P
گروه درمانگری شناختی,رفتاری,اضطراب اجتماعی,انعطافپذیری شناختی,نوجوانان,رضایت از درمان,بهبودی بالینی
https://jsums.medsab.ac.ir/article_424.html
https://jsums.medsab.ac.ir/article_424_9854a5fd17491c3a59990b907a72d2fa.pdf
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
مجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
2821-1375
21
2
2014
08
02
بررسی رابطه شاخص های تعادلی استاتیک و دینامیک و شاخص های آنتروپومتری در مردان و زنان سالم با شاخص توده بدنی نرمال
241
251
FA
رضا
پاپلی
فاطمه
غیاثی
f_ghiasi_p@yahoo.com
اصغر
اکبری
akbari_as@yahoo.com
محمدعلی
جلالی
زمینه و هدف: تغییر در شاخص های آنتروپومتری بدن می تواند سبب کاهش تعادل بدن شود و حتی می تواند به عنوان فاکتوری به افتادن فرد نیز مربوط شود. بنابراین هدف از مطالعه حاضر ارزیابی ارتباط بین شاخص توده بدن و شاخص های تعادل استاتیک و دینامیک در اشخاص سالم بود.
مواد و روش ها: پنجاه دانشجوی خانم و آقا از طریق نمونه گیری غیر احتمالی ساده انتخاب شدند. شاخص های تعادلی استاتیک و دینامیک توسط دستگاه بیودکس اندازه گیری شد. اطلاعات آنتروپومتری توسط متر نواری و ترازوی غیردیجیتال اندازه گیری شدند. آزمون تی مستقل و پیرسون برای آنالیز اطلاعات استفاده گردید (05/0>p).
یافته ها: نتایج ، ارتباط معناداری بین شاخص های استاتیک تعادلی و شاخص توده بدن در هر دو گروه مردان و زنان نشان نداد (05/0>p) (به عنوان مثال در شاخص ثبات استاتیک کلی گروه مردان30/0=p، 21/0=r بود). ارتباط معناداری بین شاخص های دینامیک تعادلی و شاخص توده بدن و هم چنین متغیرهای وزن و قد در هر دو گروه مردان و زنان دیده شد (05/0>p) (به عنوان مثال در شاخص ثبات دینامیک کلی گروه مردان 005/0=p، 54/0=r بود). ارتباط غیرمستقیم معناداری بین شاخص های محدوده ثبات دینامیک و شاخص توده بدن دیده شد (به عنوان مثال در شاخص محدوده ثبات دینامیک کلی گروه مردان 02/0=p، 45/0-=r بود).
نتیجه گیری: نتایج مطالعه ارتباط مستقیم بین شاخص های ثبات دینامیک و اطلاعات آنتروپومتری را تایید می کند. هم چنین ارتباط غیرمستقیم یا معکوس بین شاخص های محدوده ثبات و اطلاعات آنتروپومتری افراد وجود دارد.
شاخص ثبات استاتیک,شاخص ثبات دینامیک,شاخص توده بدن,سیستم تعادلی بایودکس
https://jsums.medsab.ac.ir/article_425.html
https://jsums.medsab.ac.ir/article_425_924f0e26a5aa5a09ab6457ad7e698fec.pdf
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
مجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
2821-1375
21
2
2014
08
02
تعیین کارایی فرایند الکتروکواگولاسیون با الکترودهای آلومنیومی در حذف سیانید از پساب سنتتیک با بهرهگیری از کمک منعقد کننده منیزیم اکسید
252
262
FA
جمال
مهرعلیپور
0000-0001-5385-418X
jamalmehralipour@yahoo.com
یوسف
پورعشق
امیر
شعبانلو
shabanlo_a@yahoo.com
محمدرضا
سمرقندی
رقیه
صفری
پریسا
سلگی
زمینه وهدف: یون سیانید بهعنوان یکی از ترکیبات خطرآفرین انسانی بهشمار میرود. فرایند الکتروکواگولاسیون با کارایی بالا در حذف آلاینده ها، بهعنوان یک فرایند مؤثر، مورد توجهاست. هدف از این مطالعه، تعیین کارایی فرایند الکتروکواگولاسیون با الکترودهای آلومنیومی در حذف سیانید از پساب سنتتیک با بهرهگیری از کمک منعقد کننده منیزیم اکسید میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه، از یک محفظهی واکنش با چهار الکترود آلومینیوم به ابعاد 200*20*2 میلیمتر به حجم مفید1 لیتر مجهز به دستگاه مولد جریان الکتریسیته استفادهشدهاست. تأثیر پارامترهای (3-9)pH، ولتاژ(10-30 ولت)، غلظت اولیهی سیانید ورودی (50-500 میلیگرم در لیتر) و غلظتهای مختلف نانو ذرات اکسید منیزیم (1/0-1 گرم درلیتر) بهعنوان کمک منعقد کننده مورد بررسی قرارگرفتهاست.
یافتهها: نتایج نشانداده که راندمان فرایند در pH برابر 5، ولتاژ 30 ولت و غلظت اولیهی آلاینده سیانید 50 میلیگرم بر لیتر، در مدت زمان 45 دقیقه، برابر 80 درصد است. با افزودن کمک منعقدکننده راندمان فرایند افزایش پیدا میکند. در مقادیر بهینه کمک منعقدکننده ( 1/0 میلیگرم بر لیتر) از مادهی اکسید منیزیم در فرایند الکتروکواگولاسیون در طی زمان واکنش 45دقیقه، حذف سیانید 90 درصد حاصل شدهاست.
نتیجهگیری: فرایند الکتروکواگولاسیون، فرایندی مناسب در حذف سیانید میباشد. همچنین ذرات اکسید منیزیم بهعنوان کمک منعقدکنندهی مناسب در این فرایند عملکرده و سبب افزایش کارایی فرایند و متعاقباً باعث افزایش حذف سیانید شدهاست.
فرایند الکتروکواگولاسیون,سیانید,کمک منعقد کننده,منیزیم اکسید,پساب سنتتیک
https://jsums.medsab.ac.ir/article_426.html
https://jsums.medsab.ac.ir/article_426_658d731f8b3e06cba21c3431c349efc0.pdf
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
مجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
2821-1375
21
2
2014
08
02
اثر نیکوتین بر میزان انسولین، گلوکز،پروفایل لیپیدی و آنزیمهای کبدی ALP، ALT و AST در موشهای صحرایی نر دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
263
270
FA
علیرضا
فتحی
سیدابراهیم
حسینی
ebrahim.hossimi@yahoo.com
لیلا
صیادی
زمینه و هدف: نیکوتین یکی از مواد مؤثر موجود در سیگار میباشد. نیکوتین برای مغز، سیستم های قلبی عروقی، تنفسی و بافتهای مختلف بدن سمی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر نیکوتین بر آنزیمهای آلانین آمینوترانسفراز (ALT)، آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) و آلکالین فسفاتاز (ALP)، پروفایل لیپیدی، گلوکز و انسولین در موشهای دیابتی شده انجام گرفت.
مواد وروش ها:در این مطالعه تجربی از50 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار با وزن تقریبی 220 تا 250 گرم استفاده شد که به 5 گروه 10تایی شامل کنترل (فاقد تیمار)، شاهد دیابتی، 3 دسته تجربی شامل موشهای دیابتی شدهای که تحت تیمار دوزهای mg/kg125/0 ، 5/0 و 25/0، نیکوتین قرار داشتند تقسیم شدند. در این مطالعه برای دیابتی کردن موشها از تزریق درون صفاقی mg/kg60 استرپتوزوتوسین استفاده گردید. در پایان آزمایش از موشها خون گیری به عمل آمده و میزان سرمی آنزیمهای AST، ALP، ALT، LDL، HDL، کلسترول، تری گلیسرید، انسولین و گلوکز بررسی گردید. دادهها به کمک آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون پیگیری Tukey توسط نرم افزار SPSS نسخه 18، آنالیز شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که غلظت آنزیمهای ALP، AST، ALT، انسولین، گلوکز، کلسترول تام، تری گلیسرید و LDL در گروههای تجربی دارای افزایش و غلظت HDL دارای کاهش معناداری نسبت به گروه شاهد میباشند.
نتیجهگیری: نیکوتین، باعث افزایش عوارض ناشی از بیماری دیابت از قبیل افزایش قند، چربیها و آنزیمهای کبدی ALP، AST و ALT می-گردد.
نیکوتین,انسولین,گلوکز,لیپیدها,ALP,AST,ALT
https://jsums.medsab.ac.ir/article_427.html
https://jsums.medsab.ac.ir/article_427_7718ed658c4ca9a7899c905752af9abf.pdf
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
مجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
2821-1375
21
2
2015
02
15
اثر تجویز حاد مهار کننده های کانال های پتاسیمی بر علایم رفتاری پارکینسونیسم القا شده با 6-هیدروکسی دپامین در موش صحرایی
271
282
FA
هاشم
حقدوست یزدی
hhaghdoost@gmail.com
حسن
اژدری زرمهری
0000000000000000
hasan.azhdari@gmail.com
طاهره
درگاهی
tahere.dargahi@yahoo.com
محمد
صوفی آبادی
0000-0001-9459-3369
mohasofi@yahoo.com
زمینه و هدف: 4-آمینوپیریدین (4-AP) و تترااتیل آمونیوم (TEA) دو مهار کننده کانال های پتاسیمی می باشند؛ که اثرات سودمندی در درمان برخی بیماری های نورولوژیک همچون مولتیپل اسکلروزیس، اتاکسیا و الزایمر نشان داده اند. در این مطالعه اثر تجویز حادّ 4-AP و TEA در درمان علایم رفتاری پارکینسونیسم القا شده با سم 6- هیدروکسی دپامین (6-OHDA) درموش های صحرایی نر مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش ها: سم 6-هیدروکسی دپامین به وسیله جراحی استرئوتاکسیک و از طریق سرنگ هامیلتون به درون ناحیه دسته مغز جلویی میانی نیمکره چپ موش ها تزریق شد. سپس در هفته سوم پس از جراحی موش ها در دو مرحله قبل و پس از کاربرد داروها تحت آزمون رفتاری چرخش القا شده با اپومرفین قرار گرفتند. در هفته چهارم آزمون روتارد درحضور مهار کننده ها در شش روز متوالی انجام گرفت.
یافته ها: 4-AP دردوزهای g/kgμ 200 و 500 اثر قابل ملاحظه ای نداشت؛ امّا، در دوز g/kgμ 1000 سبب بهبود معنی دار علایم رفتاری پارکینسونیسم در آزمون چرخشی گردید. از طرف دیگر این دارو سبب تضعیف اجرای حرکتی موش ها در آزمون روتارد شد. TEA در دوز mg/kg 1 بی اثر بود. در دوز mg/kg2 سبب کاهش معنی دار و در دوز mg/kg5 سبب افزایش معنی دار تعداد چرخش ها شد. TEA اثری بر یادگیری حرکتی در آزمون روتارد نداشت.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که 4-AP و TEA به صورت وابسته به دوز برخی علایم رفتاری پارکینسونیسم را تضعیف می کنند. امّا، ممکن است برخی علایم دیگر را تشدید نمایند.
4,آمینوپیریدین,تترااتیل آمونیوم,6,هیدروکسی دپامین,اپومرفین,آزمون چرخشی,روتارد
https://jsums.medsab.ac.ir/article_428.html
https://jsums.medsab.ac.ir/article_428_65b2a3764956fe39ef13ef1eebf6f8b3.pdf
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
مجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
2821-1375
21
2
2014
08
02
تغییرات پروتئین واکنشگر-C، اینترلوکین -6 سرمی و شاخصهای لیپیدی در مردان میانسالِ غیر فعال پس از تمرینات مقاومتی
283
292
FA
مجتبی
میرسعیدی
سیدرضا
عطارزاده حسینی
0000-0002-9059-3262
rattarzadeh@yahoo.com
احسان
میر
کیوان
حجازی
زمینه و هدف: خطر بروز بیماریهای دیابت و قلبی - عروقی در افراد مسن، چاق و کمتحرک زیاداست. تمرین ورزشی، اختلالات متابولیکی مرتبط با این بیماریها را بهبودمیبخشد. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی برسطوح سرمی پروتئین واکنش گر C، اینترلوکین-6 و شاخصهای لیپیدی مردان میانسالِ غیرفعال میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع نیمهتجربی و در سال 1391 در شهرستان ساری انجامشد. در این تحقیق، 24 آزمودنی در دو گروه تجربی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) بهروش نمونهگیری در دسترس و هدفمند انتخاب شدند. برنامهی تمرین مقاومتی درهشت هفته و در هرهفته، سه جلسه به-مدت 90 دقیقه باشدت 60 تا 70 درصد یک تکرار بیشینه انجامشد. نمونهی خونی پیش از شروع و پس از پایان مداخلهی تمرینی جمعآوریشد. با استفاده از نرمافزار SPSS، ویرایش 15 مقایسهی میانگینهای درونگروهی و بینگروهی انجام و برای آزمون فرضیهها، سطح معناداری 05/0>p در نظرگرفتهشد.
یافتهها: نتایج نشانداد در گروه مقاومتی سطوح CRP،IL-6، درصدچربی بدن بهترتیب بهمیزان 14/19، 00/11 و 55/9 درصد کاهش معناداری یافت(05/0P).
نتیجهگیری: هشت هفته تمرین مقاومتی از طریق کاهش معنادار CRPو IL-6، دو عامل خطر جدید قلبی- عروقی، میتواند در کاهش خطر بیماری آترواسکلروز و بهبود سلامت قلب و عروق موثر باشد.
پروتئین واکنشگر C,اینترلوکین,6,تمرین مقاومتی,مردان میانسالِ غیرفعال
https://jsums.medsab.ac.ir/article_429.html
https://jsums.medsab.ac.ir/article_429_2e06c2e1a736a86cc2a9bc6197958b23.pdf
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
مجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
2821-1375
21
2
2014
08
02
پهنه بندی کیفی تغییرات فصلی نیترات و آمونیاک در چاههای تامین کننده آب شرب شهرستان بابل با استفاده از سامانه GIS
293
301
FA
ایوب
رستگار
0000-0002-6721-7509
rastegar.89@gmail.com
امیرحسین
محوی
علی اکبر
محمدی
حسین
فرجی
faraji@yahoo.com
زمینه و هدف: منابع آبهای زیر زمینی، بخش مهمی از منابع تامین آب شهری را تشکیل میدهند. یکی از چالشهای جدی در راستای تامین و ارتقای سلامت جامعه، افزایش تدریجی میزان نیترات در آب آشامیدنی جوامع مختلف دنیا میباشد. هدف از این تحقیق، بررسی تغییرات فصلی میزان نیترات و آمونیاک در چاههای تامینکنندهی آب شرب بابل با استفاده از نرمافزار GISدر فصول مختلف سالهای89-1388 میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی از نوع مقطعی است که بر روی چاههای تامین آب شرب بابل درطول سالهای 89-88 انجام-گرفتهاست. از 20 چاه آب شرب شهر بابل در فصول مختلف، نمونهبرداری برطبق روش استاندارد صورتگرفته و در نهایت، 80 نمونه آب مورد آنالیز قرارگرفتهاست. جهت اندازهگیری مقادیر نیترات و آمونیاک، از دستگاه اسپکترو فتومتر مدل DR2000 و طول موجهای 500 و425 نانومتراستفاده-شدهاست. جهت تجزیه و تحلیل کیفی و نوسانات فصلی غلظت نیترات و آمونیاکِ مکانهای مختلف، از سیستمهای اطلاعات جغرافیایی، نرمافزار ArcGIS استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشانداده که بیشترین میزان نیترات در فصل تابستان(68/23 میلیگرم درلیتر) و کمترین آن در فصل زمستان(14میلیگرم در لیتر) بوده-است. درحالی که بیشترین مقدار آمونیاک در فصل بهار(43/0 میلیگرم در لیتر) و کمترین آن در فصل تابستان(06/0 میلیگرم در لیتر) بهدستآمده-است. همچنین نتایج نشانداده که فقط در چاه شمارهی 5 واقع در روستای کته پشت سفلی، غلظت نیترات روند افزایش داشته است و در بقیهی چاه-ها، دادهها بهترتیب روند افزایشی و کاهشی در غلظت نیترات و آمونیاک نشان دادهاند.
نتیجهگیری: نتایج بیانگر آن است که میزان نیترات و آمونیاک در کلیهی نمونهها، کمتر از مقادیر توصیهای سازمان بهداشت جهانی میباشد. جهت جلوگیری از افزایش غلظت آمونیاک و نیترات در منابع آبهای زیرزمینی، آموزش مداوم به کشاورزان در زمینهی استفادهی صحیح ازکودهای شیمیایی و نیز ساخت و بهرهبرداری از سیستمهای جمعآوری فاضلاب شهری توصیه میگردد.
نیترات,آمونیاک,آب آشامیدنی,بابل,GIS
https://jsums.medsab.ac.ir/article_430.html
https://jsums.medsab.ac.ir/article_430_22fa0a53082f275def9394fc661c02ea.pdf
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
مجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
2821-1375
21
2
2014
08
02
اثر سالمترول بر برخی از پارامترهای تهویه ریوی در افراد سیگاری و غیر سیگاری مبتلا به بیماری انسداد مزمن ریوی
302
309
FA
غلامرضا
نوری
رحیم
گل محمدی
0000-0002-1741-8919
rahimgolmohammadi@yahoo.com
زمینهوهدف: فاکتورهای مختلفی وجوددارند که برحجمهای ریوی وفرآیند درمان بیماران مزمن تنفسی(COPD) اثر میگذارند. سیگار، بهعنوان یک فاکتور خطر در این فرآیند مهماست. هدف از این مطالعه، بررسی اثر بخشی سالمترول بر برخی از پارامترهای تهویهی ریوی در افراد سیگاری و غیرسیگاری مبتلا به بیماری انسداد مزمن ریوی میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه ازنوع توصیفی ـ تحلیلی است که در شهرستان سبزوار و در طول سال 92ـ 1389 بر روی 117بیمارِمراجعهکننده به مطب تخصصی داخلی ـ ریه با علائم تنفسی COPD ، انجامشدهاست. روش جمعآوری دادهها شامل: مشاهده، معاینه ، علائم بیماری و تست تنفسی(اسپیرومتری) بوده که توسط پزشک انجامشدهاست. قبل و بعد از استنشناق سالمترول تست عملکردی ریوی انجامگرفته و پارامترهای ریوی FEVI، FVC ، FEV1% و PEF اندازه گیری و ثبتشدهاست. دادهها با آزمون آماری تست تی زوجی وتی مستقل تجزیه تحلیل شدهاند.
یافتهها: از 117 بیمار، 75 مورد (64%) مرد و42نفر (36%) زن بودهاند میانگین سن افراد سیگاری 56/18±36/42 و غیر سیگاری ها20/18±14/50 بوده که از نظر آماری این تغییرات سن بین دوگروه (سیگاری وغیر سیگاری) معنا دار بودهاست(03/ 0P
سالمترول,سیگار,ریه,COPD
https://jsums.medsab.ac.ir/article_431.html
https://jsums.medsab.ac.ir/article_431_13b867f7f284b97cabc8266e394eb541.pdf
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
مجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
2821-1375
21
2
2014
08
02
بررسی عوامل مؤثر بر انتخاب نوع زایمان و نگرش زنان باردارِ مراجعه-کننده به بیمارستانهای ملکی سازمان تامین اجتماعی در سال 1392
310
319
FA
آزاده
ایمانی
زهرا
لاجوردی
سپیده
مطهر
محبوبه
رسولی
rasouli_m@razi.tums.ac.ir
محمودرضا
قدیمی
عبدالکریم
چوبساز
شیرین
رازقیان
زمینه و هدف: انجام عمل سزارین معمولاً محدود به مواردی است که زایمان از طریق مسیر طبیعی امکانپذیر نیست یا با خطرات جدی برای جنین و مادر همراه است. بنابراین، انتظار میرود، عمل سزارین موارد استفاده اندک و مشخصی داشته باشد و نرخ آن از حد معینی فراتر نرود. متاسفانه، امروزه شیوع سزارین در کشور بیشتر از حد قابل قبول آن گزارش میشود. فقدان آگاهی از عوارض سزارین و نگرش منفی نسبت به زایمان طبیعی، از علتهای افزایش تمایل زنان باردار نسبت به سزارین میباشد. هدف از انجام این مطالعه، بررسی عوامل مؤثر بر شیوههای انتخاب زایمان و نگرش زنان باردار مراجعهکننده به بیمارستانهای ملکی سازمان تامین اجتماعی درسال 1392 میباشد.
مواد و روشها: این تحقیق، یک پژوهش توصیفی – تحلیلی و مقطعی است. در این مطالعه، 2521 مادر باردار که در تابستان 1392، به 67 بیمارستان ملکی سازمان در سراسر کشور مراجعهکرده، با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده مورد بررسی قرارگرفتهاند. جهت جمعآوری اطلاعات، پرسشنامهای شامل خصوصیات دموگرافیک، سوالات دلایل انتخاب سزارین و نگرش سنجی نسبت به زایمان طبیعی و سزارین که با نظرخواهی از ماماها و متخصصان زنان و زایمان تهیه و پس از تایید پایایی آن با روش بازآزمایی، از طریق مصاحبه با مادران بادار تکمیل گردیده-است. جهت تجزیه و تحلیل دادهها، از نرمافزار SPSS 22 و آزمونهای کای دو و T استفادهشدهاست.
یافتهها: میانگین سنی مادران، 21/0± 64/27 و 7/57 درصد از آنها نیز تحصیلات بالاتر از دیپلم داشتهاند. میزان سزارین در زنان مورد مطالعه، 7/50 درصد بودهاست. تمایل 57 درصد زنان به سزارین، بیشتر از حد متوسط بودهاست (001/0p
زنان باردار,سزارین,زایمان طبیعی,آگاهی,نگرش,سازمان تامین اجتماعی
https://jsums.medsab.ac.ir/article_432.html
https://jsums.medsab.ac.ir/article_432_eb2273c30ed53153501f69492eed527b.pdf
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
مجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
2821-1375
21
2
2014
08
02
بررسی فاکتور افزایش دوز تومور با حضور نانو ذرات مختلف در براکی-تراپی پروستات بهروش مونت کارلو
320
331
FA
محسن
خسروآبادی
mohsen.khosroabadi83@gmail.com
مهدی
بخش آبادی
m.bakhshabadi@gmail.com
علیرضا
گلشن
محمد
مهرپویان
زمینه و هدف: یکی از راههای درمان پروستات، استفاده از چشمههای براکیتراپی کمانرژی مانند ید-125 است. هدف ما دراین مطالعه، بررسی فاکتور افزایش دوز تومور با حضور نانو ذرات مختلف در براکیتراپی پروستات بهروش مونت کارلو و بررسی اثر حضور نانو ذرات بر منحنیهای هم دوز در براکیتراپی پروستات میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه، چشمهی براکیتراپی ید-125 مدل SL-125/SH-125 با استفاده از کدMCNPX مونت کارلو، شبیهسازی-شد. پس از محاسبه و تایید پارامترهای گروه کاری 43 انجمن فیزیک پزشکی آمریکا (TG-43) برای آن، فاکتور افزایش دوز در مقطع مرکزی تومور در اثر حضور مواد جاذب Fe2O3، Ag،Gd ، Pt و Au بهصورت نانو ذره با سه غلظت 7، 18و 30 میلیگرم بر میلیلیتر در تومور بهطور جداگانه بررسیشد.
یافتهها: مقدار ثابت آهنگ دوزcGyh-1U-1 954/0 بهدستآمد. مقدار بیشینهی فاکتور افزایش دوز در روی مقطع مرکزی در راستای محورX برای مادههای Fe2O3، Ag،Gd ، Pt و Au، بهترتیب برابر 27/1، 15/1، 14/1، 32/1 و 79/1 میباشد. همچنین دراثر حضور نانوذرات، شکل منحنی همدوز برای کانتورهای 100 درصد بهسمت مرکز تومور و منحنی 50 درصد بهسمت خارج تومور متمایل میشوند. فاکتور افزایش دوز با افزایش غلظت و با افزایش عدد اتمی نانو ذرات، نظم خاصی را در افزایش یا کاهش نشاننداد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج حاصل از شبیهسازی، میتوان بهاین نتیجهرسید که حضور نانو ذرات، باعث افزایش دوز در تومور وکاهش دوز در خارج تومور بر روی منحنیهای همدوز میشود. لذا میتوان زمان درمان و اکتیویته را کاهشداد. بنابراین، استفادهی بالینی از این نانو ذرات بهمنظور افزایش دوز در براکیتراپی پروستات توصیه میگردد.
نانوذرات,فاکتور افزایش دوز,براکی تراپی پروستات,شبیه سازی مونت کارلو
https://jsums.medsab.ac.ir/article_433.html
https://jsums.medsab.ac.ir/article_433_46b7e31fc345e711a867e45b4fef8738.pdf
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
مجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
2821-1375
21
2
2014
08
02
مقایسهی تمرینات اینتروال شدید (HIIT) کوتاهمدت با رست و پلایومتریک در برخی از شاخصهای قلبی عروقی، توان بیهوازی و عملکرد سرعتی و پرشی در دانشجویان دختر فعّال
332
342
FA
سیده مهسا
رستگار مقدم منصوری
کاظم
خدائی
0000-0003-1566-2851
k.khodai@yahoo.com
ندا
بدری
زمینه و هدف: در سالهای اخیر، اگرچه استفاده از تمرینات اینتروال شدید (HIIT)، جایگزین تمرینات مداوم و بلندمدت در بیماران و ورزشکاران شده، ولی تمرین ورزشی عملی و میدانی برای این منظور کمتر استفادهشدهاست. لذا، هدف از پژوهش حاضر، مقایسهی تمرینات HIIT کوتاهمدت با رست و پلایومتریک در برخی از شاخصهای قلبی عروقی، توان بیهوازی و عملکرد سرعتی و پرشی در دانشجویان دختر فعّال میباشد.
مواد و روشها: برای این منظور، 30 دانشجوی دختر تربیت بدنی بهصورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کرده که بهصورت تصادفی به 3 گروه HIIT با رست، HIIT با پلایومتریک و گروه کنترل تقسیم شدهاند. سپس، آزمونگیری پایه در یک هفته اندازهگیری شدهاست. بعد از آن گروه-های تمرینی علاوه بر فعالیت بدنیِ روزمرهی خود، بهمدت 2 هفته و هر هفته 5 روز در برنامهی تمرینی شرکت کردهاند بعد از 48 ساعت از اتمام جلسهی آخر تمرین، تستگیری بعد تمرین در هر سه گروه انجامشدهاست. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل عاملی واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی LSD تحلیلشدهاست.
یافتهها: یافتههای پژوهش افزایش معنادار VO2max و کاهش معنادار زمان دوی سرعتی 20 متر در گروه HIIT با رست در مقایسه با گروه HIIT با پلایومتریک را نشاندادهاست (05/0p˂ ). علاوه بر این افزایش معنادار در VO2max، اوج، میانگین و حداقل توان در تست رست و نیز کاهش معنادار در زمان دوی سرعت در گروه HIIT با رست نسبت به گروه کنترل و نیز افزایش معنادار در VO2max، ارتفاع پرش اسکات و پرش عمودی با کمک دست و پا در گروه HIIT با پلایومتریک نسبت به گروه کنترل مشاهدهشدهاست (05/0p˂).
نتیجهگیری: بر طبق یافتههای پژوهش، بهنظر میرسد تمرینات HIIT با رست کارایی بیشتری نسبت به تمریناتHIIT با پلایومتریک دارند، ولی هر دو نوع تمرین باعث بهبود VO2maxو عملکرد سرعتی میشوند. بنابراین ممکن است ترکیب این دو نوع تمرین، سبب نتایج بهتری شود.
تمرینات اینتروال شدید,شاخصهای قلبی عروقی,برون ده توان بیهوازی,عملکرد سرعتی,عملکرد پرشی
https://jsums.medsab.ac.ir/article_434.html
https://jsums.medsab.ac.ir/article_434_d129431b165eb3c3c23a5128b7adc127.pdf
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
مجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
2821-1375
21
2
2014
08
02
بررسی ویژگیهای جمعیّتشناختی و علایم اختلال وسواسی- جبری
343
351
FA
سیدحسین
قافله باشی
محمدابراهیم
ساریچلو
سیدعلی محمد
موسوی
صدیقه
صالحی
salehi.s1990@yahoo.com
زمینه و هدف: عوامل فرهنگی نقش مهمّی در تأیید علایم وسواس دارند. شناخت و اطلاع از فروانی و تنوّع آنها به تشخیص دقیقتر و اهداف درمانی مناسب کمک میکند. هدف مطالعه ی حاضر، تعیین ویژگیهای جمعیت شناختی و علایم بیماران وسواسی- جبری بود.
مواد و روشها: در قالب طرح مقطعی یک ساله (از 10/1391 تا 9/1392)، 62 بیمار مبتلا به وسواس از کلینیک روانشناسی قزوین، به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. گردآوری دادهها براساس مصاحبه بالینی، پرسشنامه جمعیّت شناختی و پرسشنامه وسواس مادزلی انجام شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 21 و روشهای آمار توصیفی و استنباطی (کای دو) در سطح 5 درصد و 1 درصد معناداری تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: بیش ترین فراوانی در شروع ابتلا به وسواس در مقطع سنی 21 تا 30 سال بروز میکند (67/59%)، در زنان مبتلا به وسواس، سن شروع اختلال بالاتر از مردان است (میانگین زنان 87/31 و مردان 42/25). فراوانی بیش تر زنان نشان میدهد که زنان نسبت به مردان برای درمان پیگیرترند و زنان بیشتر از مردان به وسواس مبتلا میشوند (زنان 71/88% و مردان 29/11%). افراد متأهل برای درمان از انگیزه بیشتری برخوردارند و فراوانی بیشتری را شامل میشوند (03/79%). نوع و کیفیّت رابطه والدین نیز در افراد وسواس نشان میدهد که این افراد والدین سختگیر و یکسویهنگر داشتهاند (87/83%). هم چنین نتایج حاکی است که رایجترین نشانههای وسواس به ترتیب شامل نشخوار فکری(38/98%)، تردید (54/93%)، بازبینی (93/91%)، تکرار (09/87%) و شستن (03/79%) است.
نتیجهگیری: بیماران مبتلا به اختلال وسواس خصوصیات علامتشناسی و جمعیّتشناختی متمایزی دارند که دلیل آن میتواند تنوّع فرهنگی باشد و این یافته مفهوم مهمّی برای تشخیص و درمان است.
اختلال وسواسی,جبری,نشانهشناسی
https://jsums.medsab.ac.ir/article_435.html
https://jsums.medsab.ac.ir/article_435_e413de253a4b1e12311e422e77a8f888.pdf
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
مجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
2821-1375
21
2
2014
08
02
بررسی اثر مینوسیکلین بر میزان بیان ژن گیرنده GABAA در نواحی هیپوکمپ و پیریفورم مغزی، در طی روند کیندلینگ آمیگدال در موش صحرایی
352
361
FA
سیدمهدی
بهشتی نصر
beheshti.m1985@gmail.com
محمد
محمدزاده
0000-0002-5250-6092
mohamad1353@gmail.com
حسن
رامشینی
0000-0002-6615-2651
hramshini@yahoo.com
مقدمه: مینوسیکلین دارای اثرات ضد تشنجی است. از آن جایی که برخی داروهای ضد تشنجی باعث افزایش میانجی عصبی گابا در مغز می شوند، لذا هدف از این مطالعه بررسی میزان بیان ژن گیرنده GABAA در نواحی هیپوکمپ و پیریفورم مغزی، به دنبال تزریق مینوسیکلین در طی روند کیندلینگ آمیگدال در موش صحرایی می باشد.
روشها: در این مطالعه تجربی 3 گروه موش صحرایی نژاد ویستار(24 سر) پس از جراحی استرئوتاکسیک و یک هفته دوره بهبودی، تحریکات کیندلینگ (2 بار در روز با فاصله زمانی شش ساعت) را دریافت میکردند. در گروه اول (8=n) حیوانات هیچ گونه تحریکی را دریافت نمی کردند، به حیوانات گروه دوم (8=n) روزانه سالین (1 ml/kg)، و گروه سوم (8=n) مینوسیکلین با غلظت 25 میلیگرم به ازای یک کیلوگرم حیوان (mg/kg) به صورت داخل صفاقی (60 دقیقه قبل از هر تحریک) تزریق شد. دو ساعت بعد از آخرین تحریک مغز حیوانات خارج شده و بیان ژن گیرنده های GABAA در نواحی هیپوکمپ و پیریفورم این سه گروه با یکدیگر مقایسه شدند. برای تحلیل داده ها از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه وتست تعقیبی Tukey در سطح معناداری 05/0 p
صرع,کیندلینگ,مینوسیکلین,گیرنده GABAA
https://jsums.medsab.ac.ir/article_436.html
https://jsums.medsab.ac.ir/article_436_2db15ce49fa9ae23f85aba8060137364.pdf
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
مجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
2821-1375
21
2
2014
08
02
تأثیر اثرات ترمودینامیکی بر تغییرات انرژی و مقایسهی برهمکنشهای ساختاری در پروتئینِ گیرندهی فاکتور رشد عصبی و آنزیم پروتئینی مؤثر در یادگیری
362
369
FA
ریحانه
صباغزاده
reihanehsabb@gmail.com
زمینه و هدف: دینامیک مولکولی، روشی برای شبیهسازی رفتار ترمودینامیکی مواد در سه فاز جامد، مایع و گاز با استفاده از نیرو، سرعت و مکان ذرات میباشد. دربین این عوامل، مهمترین عامل، نیرو است. در شبیهسازی دینامیک مولکولی کلاسیک، نیرو از پتانسیل کلاسیک بهدستمیآید. پتانسیل کلاسیکی، تابعی از مکان اتمها یا هستههاست و به موقعیت الکترونها در اتمها وابسته نیست. هدف از این کار، مطالعه و مقایسهی انرژی محاسبه شده برای چند پروتئین مهم بیولوژیکی بوده است.
مواد و روشها: شبیهسازی دینامیک مولکولی، روشی مناسب برای مدلسازی میکروسکوپی در مقیاس اتمی و مولکولی فراهممیکند. محاسبات روی یک کامپیوتر شخصی با برنامهی هایپر کم انجامشد. ژئومتری بدون هیچ تغییری انجام شد و این امکان فراهم گردید که تمام اتمها، پیوندها و زوایای دی هدرال بهطور خود بهخود تغییرکند.
یافتهها: انرژی نهایی ساختمان سه پروتئین در شبیهسازیهای مونت کارلو، دینامیک مولکولی و دینامیک لانگوین انجام شد. بهینهکردن ساختار هندسی و برهمکنش انرژیهای محاسبهشده با روشهای مختلف برای چند پروتئین شامل گیرندهی فاکتور رشد عصبی و آنزیم پروتئینی موثر در یادگیری مقایسهشد.
نتیجهگیری: در شبیهسازی دینامیک مولکولی کوانتومی، نیرو از پتانسیل کلاسیکی و معادلهی الکترونی شرودینگر محاسبه میشود. شبیهسازی کامپیوتری با معرفی روشهای غیرتعادلی در تعیین خواص انتقالی و درنظرگرفتن اثرات مکانیک کوانتومی توسعهیافتهاست. انرژی پتانسیل و درجهی حرارت درطی شبیهسازیها، تقریباً ثابت هستند که این خود، نشاندهندهی پایداری ساختمان این پروتئینها در دماهای ذکر شده میباشد.
شبیه سازی مولکولی,فاکتور رشد عصبی,MM,OPLS,AMBER
https://jsums.medsab.ac.ir/article_437.html
https://jsums.medsab.ac.ir/article_437_2b57461ecbe611f26b0eaa0a2fe3bbda.pdf