روانشناسی و روانپزشکی
حسین علمداریان؛ محمداسماعیل ابراهیمی؛ آریا حدادی؛ امیرحسین قاسمی
دوره 30، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1402، ، صفحه 301-311
چکیده
زمینه و هدف: بیماری ام.اس. ﻳﻚ ﺑﻴﻤﺎری ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻋﺼﺒﻲ ﻣﺮﻛﺰی اﺳﺖ که بیماران مبتلا به آن با مشکلات مختلفی مانند ناتوانی، کاهش امید به زندگی و مشکلات عاطفی و اقتصادی درگیر هستند. به همین منظور، مطالعه حاضر با هدف پیشبینی گرایش به خودکشی بر اساس خودشفقتورزی و انعطافپذیری روانشناختی در زنان متأهل مبتلا به اماس شهر همدان انجام ...
بیشتر
زمینه و هدف: بیماری ام.اس. ﻳﻚ ﺑﻴﻤﺎری ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻋﺼﺒﻲ ﻣﺮﻛﺰی اﺳﺖ که بیماران مبتلا به آن با مشکلات مختلفی مانند ناتوانی، کاهش امید به زندگی و مشکلات عاطفی و اقتصادی درگیر هستند. به همین منظور، مطالعه حاضر با هدف پیشبینی گرایش به خودکشی بر اساس خودشفقتورزی و انعطافپذیری روانشناختی در زنان متأهل مبتلا به اماس شهر همدان انجام شد.مواد و روشها: مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری آن زنان مبتلا به اماس شهر همدان با تعداد 153 نفر بودند که به روش نمونهگیری در دسترس و بر اساس جدول نمونهگیری کرجسی و مورگان تعداد 110نفر انتخاب و مطالعه شدند. میزان گرایش به خودکشی، خودشفقتورزی و انعطافپذیری روانشناختی آنان توسط پرسشنامههای گرایش به خودکشی بک (۱۹۷۹)، خودشفقتورزی نف (۲۰۰۳) و انعطافپذیری روانشناختی بوند و همکاران (2011) اندازهگیری شد و دادههای بهدستآمده با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون با کمک نرمافزار spss ویراست 25 تجزیهوتحلیل شد.یافتهها: مقدار r بهدستآمده 0/385- در سطح اطمینان بیشتر از 0/95 بوده است و این بدان معناست که با افزایش خودشفقتورزی و انعطافپذیری روانشناختی زنان، میزان گرایش به خودکشی در آنان کاهش مییابد.نتیجهگیری: خودشفقتورزی و انعطافپذیری روانشناختی تأثیر منفی بر گرایش به خودکشی زنان مبتلا به اماس داشت از این رو تدوین برنامههای روانشناختی مناسب در راستای افزایش انعطافپذیری روانشناختی با محوریت خودشفقتورزی برای این بیماران میتواند مفید باشد.
فیزیولوژی ورزشی
پریسا قاسمی؛ فرزاد ناظم؛ مسعود اعتمادیفر؛ حسین ساکی
دوره 29، شماره 2 ، خرداد و تیر 1401، ، صفحه 231-242
چکیده
زمینه: افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس احتمالا با اختلال در راه رفتن و تعادل فیزیکی مواجه هستند. نقش فعالیت ورزشی به عنوان یک روش غیردارویی برای توانبخشی این بیماران موثرگزارش شده است. بنابراین، هدف از این مطالعه، بررسی مداخله تمرینات ورزشی تعلیقی (Total-Body Resistant Exercise, TRX) و پیلاتس بر پارامترهای تعادل و ظرفیتهای عملکردی بیماران مبتلا ...
بیشتر
زمینه: افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس احتمالا با اختلال در راه رفتن و تعادل فیزیکی مواجه هستند. نقش فعالیت ورزشی به عنوان یک روش غیردارویی برای توانبخشی این بیماران موثرگزارش شده است. بنابراین، هدف از این مطالعه، بررسی مداخله تمرینات ورزشی تعلیقی (Total-Body Resistant Exercise, TRX) و پیلاتس بر پارامترهای تعادل و ظرفیتهای عملکردی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس است.روشکار: در این مطالعه،30 زن بیمار مبتلا به MS درشهر اصفهان با میانگین سنی (57/7 ±41/37) سال و سابقه بیماری (77/3 ± 31/11) سال و درجه ناتوانی (EDSS) 84/0± 81/1 در سه گروه تصادفی 10 نفره قرار گرفتند. گروه کنترل، گروههای تمرین کرده TRX و پیلاتس ظرف هشت هفته و هفتهای سه جلسه فعالیت داشتند. متغیرهای تعادل و ظرفیتهای عملکردی با تستهای استاندارد اندازهگیری شد. تجزیه و تحلیل دادهها در سطح 5 درصد با آزمون تحلیل کواریانس انجام گرفت.یافتهها: نتایج نشان داد هر دو برنامه ورزشی موجب تفاوت معناداری در میانگین پارامترهای تعادل برگ (005/0=P) ، سرعت راه رفتن (000/0=P) و اجرای آزمون TUG یا تعادل پویا (000/0=P) و مسافت آزمون شش دقیقه پیادهروی در دو گروه تمرینی و بصورت بارزتر در گروه TRX نسبت به گروه کنترل گردید (004/0=P) اما در آزمون 2 دقیقه پیادهروی تفاوت معناداری بین گروهها مشاهده نشد (147/0=P).نتیجهگیری: مداخلات هر دو برنامه ورزش TRXو پیلاتس به مدت 8 هفته، به بهبود شاخص های منتخب ظرفیت عملی وتعادل بیماران زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجامیده است. به نظر میرسد الگوی ورزشی TRX برتغییرات میانگین متغیرهای وابسته قابل توجه بود.
روانشناسی و روانپزشکی
تکتم دهقانی بیدگلی؛ حسین مهدیان؛ ابوالقاسم شکیبا
دوره 28، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1400، ، صفحه 936-949
چکیده
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری مزمن پیشرونده سیستم اعصاب مرکزی است و از علائم نشانههای آن درد و کاهش ظرفیت عملکردی میباشد. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نارسایی شناختی و اجتناب هیجانی در بیماران مبتلا به MS انجام گرفت.مواد وروشها: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح ...
بیشتر
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری مزمن پیشرونده سیستم اعصاب مرکزی است و از علائم نشانههای آن درد و کاهش ظرفیت عملکردی میباشد. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نارسایی شناختی و اجتناب هیجانی در بیماران مبتلا به MS انجام گرفت.مواد وروشها: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری بود. آزمودنیها با دامنه سنی 40-20 سال و با مقیاس ناتوانی جسمانی (EDSS) یک تا 5/5 و هدفمندانه و داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی به گروههای تجربی و کنترل تقسیم شدند. هر دو گروه در مرحله پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری 2 ماهه به پرسشنامههای نارسایی شناختی برادبنت و همکاران و اجتناب هیجانی کندی و همکاران پاسخ دادند. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 23 و روش تحلیل کوواریانس با اندازهگیری مکرر تحلیل شدند.یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیری با اندازهگیری مکرر نشان داد که آموزش راهبردهای تنظیم هیجانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش نارسایی شناختی و اجتناب هیجانی بیماران مولتیپل اسکلروزیس مؤثر است (001/0≥P). بازبینی دیداری نمودارهای اثربخشی و اندازهی ضریب تأثیر نیز بیانگر ثبات مداخلهها در مرحله پیگیری بودند.نتیجهگیری: براساس نتایج این پژوهش میتوان از آموزش راهبردهای تنظیم هیجانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کنار مداخلات دارویی برای کاهش نارسایی شناختی و اجتناب هیجانی بیماران مولتیپل اسکلروزیس در مراکز درمانی استفاده نمود.
روانشناسی و روانپزشکی
محبوبه امیربیک؛ حسین اکبری امرغان؛ الهام فریبرزی؛ حمید نجات
دوره 28، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1400، ، صفحه 467-475
چکیده
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس، یک بیماری نورودژنراتیو پیشرونده است. برخورداری از رضایت زناشویی، شاخصی مهم در پیشآگهی مطلوب درمانی در اختلالات عصب روانشناختی پیشرونده میباشد. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی زوج درمانی رفتاری التقاطی و درمان تلفیقی طرحواره مبتنیبر پذیرش و تعهد بر رضایت زناشویی زنان مبتلا به مولتیپل ...
بیشتر
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس، یک بیماری نورودژنراتیو پیشرونده است. برخورداری از رضایت زناشویی، شاخصی مهم در پیشآگهی مطلوب درمانی در اختلالات عصب روانشناختی پیشرونده میباشد. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی زوج درمانی رفتاری التقاطی و درمان تلفیقی طرحواره مبتنیبر پذیرش و تعهد بر رضایت زناشویی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود. مواد و روشها: در یک کارآزمایی مقدماتی تصادفی، طی نیمه دوم سال 1398، 42 بیمار زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس و همسرانشان، با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و با استفاده از روش تصادفیسازی بلوکی در قالب دو گروه درمانی و یک گروه کنترل تخصیص یافتند. دو گروه درمانی به مدت 10 جلسه 90 دقیقهای هفتهای یک بار تحت یکی از درمانهای زوج درمانی رفتاری التقاطی و تلفیقی طرحواره مبتنیبر پذیرش و تعهد قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (1998) در سه برهه زمانی پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری توسط شرکتکنندگان تکمیل شد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس و اندازهگیریهای مکرر تحلیل شد. یافتهها: نتایج اولیه نشان داد که هر دو درمان نسبت به گروه کنترل، اثربخشی معناداری بر شاخص رضایت زناشویی بیماران ایفا کردند که تا مرحله پیگیری سه ماهه پایدار ماند (0/05> p ). علاوه براین، نتایج ثانویه نشان داد که تفاوت معناداری بین اثربخشی دو درمان وجود ندارد (0/05<p). نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه میتواند در طرحریزی چشمانداز مداخلات درمانی در بیماران مبتلا به اختلالات نورودژنراتیو با کاربستهای بالینی همراه باشد.
راضیه جعفری جوزانی؛ سید علی محمد موسوی؛ عبدالجواد احمدی؛ نصراله عسگری
دوره 23، شماره 2 ، خرداد و تیر 1395، ، صفحه 328-335
چکیده
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس یکی از اختلالات عصبیشناختی است که آثار شناختی و رفتاری بسیار زیادی ایجاد میکند. مطالعه حاضر با هدف مقایسه کارکردهای اجرایی و جهتگیری زندگی در افراد مبتلا به مواتیپل اسکلروزیس و افراد سالم انجام شد. مواد و روشها: مطالعه حاضر، توصیفی از نوع علّی- مقایسهای بود. از بین مراجعان انجمن مواتیپل اسکلروزیس ...
بیشتر
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس یکی از اختلالات عصبیشناختی است که آثار شناختی و رفتاری بسیار زیادی ایجاد میکند. مطالعه حاضر با هدف مقایسه کارکردهای اجرایی و جهتگیری زندگی در افراد مبتلا به مواتیپل اسکلروزیس و افراد سالم انجام شد. مواد و روشها: مطالعه حاضر، توصیفی از نوع علّی- مقایسهای بود. از بین مراجعان انجمن مواتیپل اسکلروزیس ایران، 100 فرد مبتلا به مواتیپل اسکلروزیس که حداقل 5 سال از بیماری آنها میگذشت به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. بهمنظور تشکیل گروه مقایسه، از میان همراهان افراد مبتلا به مواتیپل اسکلروزیس و کارکنان انجمن، 100 نفر از افراد از لحاظ سن، جنس، تحصیلات، شغل و وضعیت تأهل همتا شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامههای کارکردهای اجرایی و جهتگیری زندگی جمعآوری شد و با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری و آزمون t تحلیل شد. یافتهها: افراد سالم در زیرمقیاسهای کارکردهای اجرایی و جهتگیری زندگی نسبت به افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس میانگین یالاتری دارند و بین دو گروه در این مقیاسها تفاوت معنادار در سطح 05/0 وجود دارد. نتیجهگیری: نتایج نشان داد که افراد مبتلا به مواتیپل اسکلروزیس نسبت به افراد سالم در مقیاسهای کارکردهای اجرایی در جایگاه پایینتری قرار دارند. همچنین در مقیاس جهتگیری زندگی، افراد مبتلا به مواتیپل اسکلروزیس پایینتر از افراد سالم هستند و نگرش آنها بیشتر به سمت جهتگیری منفی و بدبینانه است. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، نیاز به توجه جدی متخصصان در زمینه مداخله در مشکلات این گروه، وجود دارد.
سعید عسگری؛ فرید زایری؛ علیرضا اکبرزاده باغبان؛ مهدی صفری
دوره 18، شماره 3 ، مهر و آبان 1390، ، صفحه 166-171
چکیده
زمینه و هدف: خستگی از شایع ترین علائم بیماری ام اس محسوب می شود که کاهش کیفیت زندگی را به دنبال دارد. با توجه به هزینه زیاد درمان های دارویی جهت کنترل علائم ام اس و همچنین عوارض متعدد ناشی از آن ها، استفاده از درمان های مکمل در این بیماران رو به افزایش است. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر ماساژ رایحه درمانی بر شدت خستگی زنان مبتلا به مولتیپل ...
بیشتر
زمینه و هدف: خستگی از شایع ترین علائم بیماری ام اس محسوب می شود که کاهش کیفیت زندگی را به دنبال دارد. با توجه به هزینه زیاد درمان های دارویی جهت کنترل علائم ام اس و همچنین عوارض متعدد ناشی از آن ها، استفاده از درمان های مکمل در این بیماران رو به افزایش است. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر ماساژ رایحه درمانی بر شدت خستگی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهر اصفهان طراحی و اجرا گردید. مواد و روش ها: این مطالعه یک پژوهش نیمه تجربی است که بر روی 36 زن مبتلا به ام اس در شهر اصفهان انجام شد. نمونه گیری به روش هدفمند صورت گرفت و برای هر یک از واحدهای پژوهش ماساژِ افلوراژ همراه با اسانس لاواند، به مدت 20 دقیقه، 3 روز در هفته و طی چهار هفته انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله برنامه SPSS نسخه 16 و با استفاده از آمار توصیفی و همچنین از طریق آزمون های آماری تی زوجی، تی استیودنت و آنالیز واریانس انجام شد. یافته ها: قبل از مداخله، میانگین نمره شدت خستگی بیماران تحت مطالعه 49 بود که بعد از مداخله به 37/29 رسید. تجزیه و تحلیل آماری نشان می دهد که شدت خستگی قبل و بعد از مداخله تفاوت معناداری داشت (0001/0
سیدعلی ناجی؛ ساینا بحرینی؛ رضا منانی؛ رضا بخردی
دوره 18، شماره 3 ، مهر و آبان 1390، ، صفحه 172-178
چکیده
زمینه و هدف: خستگی از شایع ترین علائم بیماری ام اس محسوب می شود که کاهش کیفیت زندگی را به دنبال دارد. با توجه به هزینه زیاد درمان های دارویی جهت کنترل علائم ام اس و همچنین عوارض متعدد ناشی از آن ها، استفاده از درمان های مکمل در این بیماران رو به افزایش است. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر ماساژ رایحه درمانی بر شدت خستگی زنان مبتلا به مولتیپل ...
بیشتر
زمینه و هدف: خستگی از شایع ترین علائم بیماری ام اس محسوب می شود که کاهش کیفیت زندگی را به دنبال دارد. با توجه به هزینه زیاد درمان های دارویی جهت کنترل علائم ام اس و همچنین عوارض متعدد ناشی از آن ها، استفاده از درمان های مکمل در این بیماران رو به افزایش است. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر ماساژ رایحه درمانی بر شدت خستگی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهر اصفهان طراحی و اجرا گردید. مواد و روش ها: این مطالعه یک پژوهش نیمه تجربی است که بر روی 36 زن مبتلا به ام اس در شهر اصفهان انجام شد. نمونه گیری به روش هدفمند صورت گرفت و برای هر یک از واحدهای پژوهش ماساژِ افلوراژ همراه با اسانس لاواند، به مدت 20 دقیقه، 3 روز در هفته و طی چهار هفته انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله برنامه SPSS نسخه 16 و با استفاده از آمار توصیفی و همچنین از طریق آزمون های آماری تی زوجی، تی استیودنت و آنالیز واریانس انجام شد. یافته ها: قبل از مداخله، میانگین نمره شدت خستگی بیماران تحت مطالعه 49 بود که بعد از مداخله به 37/29 رسید. تجزیه و تحلیل آماری نشان می دهد که شدت خستگی قبل و بعد از مداخله تفاوت معناداری داشت (0001/0