روانشناسی و روانپزشکی
جمال سوره؛ نادر حاجلو؛ اکبر عطادخت؛ سجاد بشرپور
دوره 30، شماره 2 ، خرداد و تیر 1402، ، صفحه 193-207
چکیده
زمینه و هدف: سرطان ازجمله بیماریهایی است که به درمان پیچیده و چندرشتهای نیاز دارد بنابراین هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش تفکر مثبت و درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی در ارتقای روحیه و سازگاری روانی- اجتماعی در بیماران مبتلا به سرطان پستان بود.مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون ...
بیشتر
زمینه و هدف: سرطان ازجمله بیماریهایی است که به درمان پیچیده و چندرشتهای نیاز دارد بنابراین هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش تفکر مثبت و درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی در ارتقای روحیه و سازگاری روانی- اجتماعی در بیماران مبتلا به سرطان پستان بود.مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه بیماران مبتلا به سرطان پستان در انجمن بیماران سرطانی شهرستان بوکان بودند که بهصورت در دسترس 45 نفر انتخاب و بهصورت تصادفی جایگزینی در سه گروه آموزش تفکر مثبت، درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی و گروه کنترل قرار گرفتند. گروههای آزمایشی به مدت 8 هفته و هر هفته یک جلسه 60 دقیقهای، تحت آموزش تفکر مثبت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی گروهی قرار گرفتند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرمافزار SPSS- 25 استفاده شد.یافته ها: هر دو درمان بر متغیرهای تضعیف روحیه و سازگاری روانی- اجتماعی اثربخشی معناداری در بیماران مبتلا به سرطان پستان داشتند. همچنین بررسی نشان داد درمان آموزش تفکر مثبت اثربخشی بیشتری نسبت به شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی در متغیر تضعیف روحیه داشت. همچنین نتایج نشان داد شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی در متغیر سازگاری روانی اجتماعی نسبت به آموزش تفکر مثبت، اثربخشتر بود.نتیجهگیری: برای کمک به بیماران مبتلا به سرطان سینه درمانهای روانشناختی میتوانند تأثیرات مثبتی داشته باشند تا با غلبه بر بحران وجودی، از عادات و قالبهای فکری منفی خود بیرون بیایند و آگاهانه و معنیدار زندگی کنند.
روانشناسی و روانپزشکی
حدیث محمودصالحی؛ ایران داودی؛ عبدالکاظم نیسی؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند
دوره 27، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1399، ، صفحه 330-337
چکیده
چکیده:زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش رویکرد ارتقای بهبودی ذهنآگاه محور به شیوةگروهی بر کاهش واکنشپذیری شناختی نسبت به خلق غمگین و اضطراب مرتبط با درد در بیماران مبتلا به درد مزمن انجام گرفت.روش کار: این پژوهش بهصورت نیمهآزمایشی با پیشآزمون_پسآزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعهآماری مورد مطالعه شامل همة ...
بیشتر
چکیده:زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش رویکرد ارتقای بهبودی ذهنآگاه محور به شیوةگروهی بر کاهش واکنشپذیری شناختی نسبت به خلق غمگین و اضطراب مرتبط با درد در بیماران مبتلا به درد مزمن انجام گرفت.روش کار: این پژوهش بهصورت نیمهآزمایشی با پیشآزمون_پسآزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعهآماری مورد مطالعه شامل همة بیماران مبتلا به درد مزمن مراجعه کننده به مراکز درمانی (بیمارستانهای دارای درمانگاههای تخصصی طب فیزیکی، و ارتوپدی) شهر اهواز در تابستان 1397 است. 30 فرد مبتلا به درد مزمن از طریق فراخوان و به شیوه داوطلبانه بر اساس تشخیص پزشک متخصص انتخاب شدند و به دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15 نفر) بهصورت تصادفی گمارش شدند. از هر دو گروه پیشآزمون گرفته شد. اعضای گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 120 دقیقهای تحت آموزش گروهی مبتنی بر رویکرد ارتقای بهبودی ذهنآگاه محور قرار گرفتند واعضای گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکردند. ابزارهای پژوهش شامل شاخص تجدیدنظر شده حساسیت در برابر افسردگی لیدن_تجدیدنظر شده(LEIDS_R) و مقیاس نشانگان اضطراب مرتبط با درد(PASS) بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چندمتغیره (با نرم افزار SPSS 21) استفاده گردید. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری با سطح معناداری (0001/0≥P) نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه در مرحلة پسآزمون وجود دارد که نشاندهندة اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر ارتقای بهبودی ذهنآگاه محور بر واکنشپذیری شناختی نسبت به خلق غمگین و اضطراب مرتبط با درد در بیماران مبتلا به درد مزمن است. نتیجه گیری: از این مطالعه میتوان نتیجه گرفت که آموزش گروهی مبتنی بر ارتقای بهبودی ذهنآگاه محور میتواند رویکردی مناسب برای کاهش واکنشپذیری شناختی نسبت به خلق غمگین و اضطراب مرتبط با درد در بیماران مبتلا به درد مزمن باشد.
روانشناسی و روانپزشکی
شهرام واحدی؛ میرمحمود میرنسب؛ اسکندر فتحی آذر؛ معصومه دامغانی میرمحله
دوره 26، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1398، ، صفحه 709-718
چکیده
چکیدهاهداف: اختلال نافرمانی مقابلهای، یک اختلال شایع و ناتوانکننده در کودکان است که با میزان بالایی از مشکلات توجه و مشکلات ارتباطی همراه است که ماهیت پیچیده این اختلال، بررسی و به کارگیری درمان های جدید از جمله ذهن آگاهی را ایجاب میکند. پژوهش حاضر با هدف مطالعه تاثیر درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی بر کارکرد اجرایی و کاهش ...
بیشتر
چکیدهاهداف: اختلال نافرمانی مقابلهای، یک اختلال شایع و ناتوانکننده در کودکان است که با میزان بالایی از مشکلات توجه و مشکلات ارتباطی همراه است که ماهیت پیچیده این اختلال، بررسی و به کارگیری درمان های جدید از جمله ذهن آگاهی را ایجاب میکند. پژوهش حاضر با هدف مطالعه تاثیر درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی بر کارکرد اجرایی و کاهش نشانههای اختلال نافرمانی مقابلهای در دانشآموزان انجام پذیرفت.مواد و روشها: روش پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه است. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پسر مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای 15-11 سال شهر گرگان در سال 1396 بود که از بین آنها 30 نفر با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و سپس در 2 گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه(15 نفر) به صورت تصادفی گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های نشانه های مرضی کودک(CSI-4) فرم والدین و پرسشنامه عصب-روانشناختی بود. آزمودنیهای گروه آزمایش در 8 جلسه90 دقیقهای به صورت گروهی تحت آموزش قرار گرفتند. دادهها بعد از اتمام جلسات با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره و چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابلهای دانشآموزان موثر است. همچنین درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در بهبود کارکرد اجرایی و خرده مقیاسهای تصمیمگیری، سازماندهی و بازداری دانشآموزان با اختلال نافرمانی مقابلهای موثراست.نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر میتوان استنباط کرد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود کارکرد اجرایی و کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابلهای موثر است.