روانشناسی و روانپزشکی
رضا سلمانی پور نقلبری؛ علیرضا پیرخائفی؛ جاوید پیمانی؛ علی اکبر فروغی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 15 فروردین 1403
چکیده
هدف: اختلال افسردگی اساسی با نقایص شناختی و عملکرد اجرایی همراه است. هدف این مطالعه تعیین میزان اثر بخشی آموزش مدل درمانی فرایند تثبیت مجدد برکارکردهای اجرایی، انعطافپذیری عصبشناختی و اصلاح طرحوارههای مرتبط با اختلال افسردگی در جانبازان اعصاب و روان بالای 25 درصد بود.
مواد و روشها: روش مطالعه نیمهآزمایشی در قالب طرح پیشآزمون ...
بیشتر
هدف: اختلال افسردگی اساسی با نقایص شناختی و عملکرد اجرایی همراه است. هدف این مطالعه تعیین میزان اثر بخشی آموزش مدل درمانی فرایند تثبیت مجدد برکارکردهای اجرایی، انعطافپذیری عصبشناختی و اصلاح طرحوارههای مرتبط با اختلال افسردگی در جانبازان اعصاب و روان بالای 25 درصد بود.
مواد و روشها: روش مطالعه نیمهآزمایشی در قالب طرح پیشآزمون پسآزمون و دوره پیگیری 45 روزه بود. از بین50 نفر جانباز اعصاب و روان بالای 25 درصد، که سابقه بستری در بیمارستان نیایش تهران را داشتند، تعداد40 نفر پس از تخصیص تصادفی در گروه آزمایش وکنترل، به مدت 12جلسه90 دقیقهای در هفته یک بار به مدت 3ماه تحت مداخله قرارگرفتند. ابزار پژوهش عبارت بودند ارسشنامه افسردگی بک(1996)، طرحوارههای هیجانی لیهی(2002)، کارتهای ویسکانسین(2008)، آزمون استروپ رنگی(1935) و پرسشنامه انعطافپذیری شناختی دنیس وندروال(2010). دادهها با استفاده از نرمافزار 24spss تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: نتایج تحلیل واریانس مختلط با اندازهگیری مکرر نشان داد که آموزش مدل درمانی تثبیت مجدد برکارکردهای اجرایی، انعطافپذیری عصبشناختی و طرحوارههای هیجانی افراد نمونه به طور معناداری اثربخش بوده است. این نتیجه در مرحله پیگیری نیز دوام داشت(05/0P<).
نتایج: مدل درمانی فرایند تثبیت مجدد با اصلاح حافظه آسیبزا وکاهش علایم افسردگی موجب بهبود عملکرد اجرایی، افزایش انعطافپذیری عصب شناختی و اصلاح طرحوارههای سازگار و ناسازگاردر جانبازان بالای 25درصد موثر واقع شد.
روانشناسی و روانپزشکی
مریم السادات فخری؛ جواد صالحی فدردی؛ سید علی کیمیایی؛ حسین کارشکی
دوره 29، شماره 4 ، مهر و آبان 1401، ، صفحه 517-530
چکیده
زمینه و هدف: افراد جذاب بهسختی نادیده گرفته میشوند. توجه به افراد جذاب، انگیزه ارتباط بیشتر را ایجاد میکند و این مسئله ممکن است در نهایت تهدیدی برای ثبات رابطه زناشویی باشد. پژوهش حاضر، نقش ساختار انگیزشی و شناختی در وسوسه توجه و ارتباط با جایگزینهای جذاب در افراد متأهل را بررسی کرده است..
مواد و روشها: جامعه آماری، زنان و مردان ...
بیشتر
زمینه و هدف: افراد جذاب بهسختی نادیده گرفته میشوند. توجه به افراد جذاب، انگیزه ارتباط بیشتر را ایجاد میکند و این مسئله ممکن است در نهایت تهدیدی برای ثبات رابطه زناشویی باشد. پژوهش حاضر، نقش ساختار انگیزشی و شناختی در وسوسه توجه و ارتباط با جایگزینهای جذاب در افراد متأهل را بررسی کرده است..
مواد و روشها: جامعه آماری، زنان و مردان متأهل شهر مشهد بودند که بهصورت هدفمند انتخاب و پرسشنامههای پژوهش را که بهصورت آنلاین بود، تکمیل کردند. تعداد 200 نفر معیارهای پژوهش را بهدست آوردند و پرسشنامهها را تکمیل کردند و نتایج براساس رگرسیون چندگانه سلسلهمراتبی انجام شد..
یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه سلسلهمراتبی نشان داد که از بین متغیرهای جمعیتشناختی، جنسیت توانست اقدام به روابط فرازناشویی را پیشبینی کند؛ به گونهای که مردان بیشتر از زنان دچار وسوسه جایگزین جذاب و اقدام به روابط فرازناشویی میشدند. همچنین متغیرهای حافظه، کنترل مهاری، برنامهریزی و انگیزش انطباقی پیشبینی معنیداری از متغیر وسوسه رابطه فرازناشویی ارائه دادند.
نتیجهگیری: به نظر میرسد با افزایش توانمندیهای شناختی و ساختار انگیزشی فوق، میزان مقاومت در برابر وسوسههای ارتباط با جایگزینهای جذاب در افراد متأهل بیشتر کنترل میشود.
راضیه جعفری جوزانی؛ سید علی محمد موسوی؛ عبدالجواد احمدی؛ نصراله عسگری
دوره 23، شماره 2 ، خرداد و تیر 1395، ، صفحه 328-335
چکیده
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس یکی از اختلالات عصبیشناختی است که آثار شناختی و رفتاری بسیار زیادی ایجاد میکند. مطالعه حاضر با هدف مقایسه کارکردهای اجرایی و جهتگیری زندگی در افراد مبتلا به مواتیپل اسکلروزیس و افراد سالم انجام شد. مواد و روشها: مطالعه حاضر، توصیفی از نوع علّی- مقایسهای بود. از بین مراجعان انجمن مواتیپل اسکلروزیس ...
بیشتر
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس یکی از اختلالات عصبیشناختی است که آثار شناختی و رفتاری بسیار زیادی ایجاد میکند. مطالعه حاضر با هدف مقایسه کارکردهای اجرایی و جهتگیری زندگی در افراد مبتلا به مواتیپل اسکلروزیس و افراد سالم انجام شد. مواد و روشها: مطالعه حاضر، توصیفی از نوع علّی- مقایسهای بود. از بین مراجعان انجمن مواتیپل اسکلروزیس ایران، 100 فرد مبتلا به مواتیپل اسکلروزیس که حداقل 5 سال از بیماری آنها میگذشت به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. بهمنظور تشکیل گروه مقایسه، از میان همراهان افراد مبتلا به مواتیپل اسکلروزیس و کارکنان انجمن، 100 نفر از افراد از لحاظ سن، جنس، تحصیلات، شغل و وضعیت تأهل همتا شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامههای کارکردهای اجرایی و جهتگیری زندگی جمعآوری شد و با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری و آزمون t تحلیل شد. یافتهها: افراد سالم در زیرمقیاسهای کارکردهای اجرایی و جهتگیری زندگی نسبت به افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس میانگین یالاتری دارند و بین دو گروه در این مقیاسها تفاوت معنادار در سطح 05/0 وجود دارد. نتیجهگیری: نتایج نشان داد که افراد مبتلا به مواتیپل اسکلروزیس نسبت به افراد سالم در مقیاسهای کارکردهای اجرایی در جایگاه پایینتری قرار دارند. همچنین در مقیاس جهتگیری زندگی، افراد مبتلا به مواتیپل اسکلروزیس پایینتر از افراد سالم هستند و نگرش آنها بیشتر به سمت جهتگیری منفی و بدبینانه است. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، نیاز به توجه جدی متخصصان در زمینه مداخله در مشکلات این گروه، وجود دارد.