نادیا بنی هاشم؛ بهمن حسن نسب؛ بابک نعمتی؛ وحید حسینی؛ برهانه حسن نسب
دوره 20، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1392، ، صفحه 25-33
چکیده
زمینه و هدف: بی حسی منطقهای داخل وریدی (IVRA) یک روش ساده و قابل اعتماد برای ترمیم جراحات اندام فوقانی محسوب میشود. برای بهبود کیفیت بلوک، کاهش درد تورنیکه و بیدردی بعد از عمل ترکیبات متفاوتی به داروهای بیحسکننده موضعی اضافه میشوند. هدف اصلی از انجام این مطالعه تعیین اثر نیتروگلسیرین در بهبود کیفیت بلوک داخل وریدی منطقهای ...
بیشتر
زمینه و هدف: بی حسی منطقهای داخل وریدی (IVRA) یک روش ساده و قابل اعتماد برای ترمیم جراحات اندام فوقانی محسوب میشود. برای بهبود کیفیت بلوک، کاهش درد تورنیکه و بیدردی بعد از عمل ترکیبات متفاوتی به داروهای بیحسکننده موضعی اضافه میشوند. هدف اصلی از انجام این مطالعه تعیین اثر نیتروگلسیرین در بهبود کیفیت بلوک داخل وریدی منطقهای با لیدوکائین- مپریدین میباشد.
مواد و روشها: در این کارآزمایی بالینی 50 بیمار با جراحات اندام فوقانی برای بیحسی منطقهای داخل وریدی بهصورت تصادفی در دو گروه مساوی قرار گرفتند. پس از بستن تورنیکه در گروه شاهد 200 میلی گرم لیدوکائین و 20 میلی گرم مپریدین و در گروه آزمون 200 میلیگرم لیدوکائین، 20 میلیگرم مپریدین و 200 میکروگرم نیتروگلسیرین تزریق شد. در هر دو گروه حجم دارو با نرمال سالین تا 40 سیسی رقیق شد. شروع بلوک حسی، کیفیت بلوک، نیاز به مخدر، زمان شروع درد و اولین دوز تزریق مسکن بعد از تخلیه تورنیکه ثبت شد. یافتهها: شروع بلوک حسی در گروه نیتروگلسیرین (1/1 ±7/3 دقیقه) نسبت به گروه مپریدین (3/1±1/5 دقیقه) کوتاهتر بوده است (004/0=P). کیفیت بیدردی دو گروه تفاوتی را نشان نداد و نیاز به فنتانیل برای کنترل درد در دو گروه برابر بود. درد در گروه مپریدین (448/73 – 07/35) 28/52 دقیقه و در گروه نیتروگلسیرین (23/92-28/61) 79/78 دقیقه بعد از تخلیه تورنیکه شروع شد. (29/0=P) زمان نیاز به مخدر در گروه لیدوکائین – مپریدین (18/81-39/40)78 /60 دقیقه و در گروه لیدوکائین- مپریدین – نیتروگلیسرین (06/106-30/69)68/87 دقیقه بود (064/ 0 P =). نتیجهگیری: بررسی این مطالعه نشان داد که افزودن نیتروگلسیرین به لیدوکائین و مپریدین زمان شروع بلوک حسی را کوتاه میکند؛ اما کیفیت بلوک منطقهای داخل وریدی، بیدردی بعد از عمل و نیاز به مخدر را در بیماران تحت عمل جراحی دست تغییر نمیدهد.
مصطفی صادقی؛ علیرضا سلیمی نیا؛ علی موافق
دوره 17، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1389، ، صفحه 13-20
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از مخدرهای داخل نخاعی باعث افزایش عمق بلوک بی حس کننده ها و مدت اثر بی دردی می گردد. مخدرهای داخل نخاعی با عوارض جانبی همچون خارش، تهوع و استفراغ همراه هستند. از طرفی، استفاده از داروهای NSAID با کاهش بروز خارش ناشی از تجویز مخدرهای داخل نخاعی همراه بوده است. هدف از این پژوهش تعیین و مقایسه اثرات نانوگرم سلکوکسیب (Celecoxib) ...
بیشتر
زمینه و هدف: استفاده از مخدرهای داخل نخاعی باعث افزایش عمق بلوک بی حس کننده ها و مدت اثر بی دردی می گردد. مخدرهای داخل نخاعی با عوارض جانبی همچون خارش، تهوع و استفراغ همراه هستند. از طرفی، استفاده از داروهای NSAID با کاهش بروز خارش ناشی از تجویز مخدرهای داخل نخاعی همراه بوده است. هدف از این پژوهش تعیین و مقایسه اثرات نانوگرم سلکوکسیب (Celecoxib) در کاهش میزان بروز و شدت خارش ناشی از تجویز مپریدین داخل نخاعی است.
مواد و روش ها: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی شده دوسوکور بر روی 90 بیمار کاندید عمل جراحی سزارین انتخابی انجام شد. نمونه ها به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. گروه مداخله به میزان 25 ng/kg یا 100 ng/kg سلکوکسیب و گروه کنترل دارونمای خوراکی دریافت کردند. به بیماران تحت بی حسی اسپینال، مقدار10 mg مپریدین به همراه 12.5 m.g داروی Bupivacaine 0.5% به طریقه داخل نخاعی تجویز شد. سپس عوارض خارش، در فواصل صفر، 2، 6، 12 و 24 ساعت پس از عمل جراحی ارزیابی و طبق معیارهای Scoring امتیاز هر یک ثبت شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آنالیز واریانس یک طرفه، مجذور کای و تست دقیق فیشر تجزیه و تحلیل شدند؛ مقادیر کمتر از 5 درصد معنادار در نظر گرفته شد.
یافته ها: تفاوت گروه های مداخله و گروه کنترل از لحاظ میانگین سن، وزن و مایعات دریافتی معنادار نبود. در گروه مداخله 25 ng/kg و 100 ng/kg بروز خارش در ساعات صفر و 2 به ترتیب با P برابر با 0.049، 0.001 و شدت خارش در ساعت 2 با P برابر با 0.001 به طور معناداری پایین تر از گروه کنترل بود.
نتیجه گیری: دوزهای نانوگرم سلکوکسیب در کاهش میزان بروز و شدت خارش ناشی از تجویز مپریدین داخل نخاعی موثر و به عنوان یک داروی ضد خارش قابل استفاده است.