صدیقه صالحی؛ سیدعلی محمد موسوی؛ محمدابراهیم ساریچلو؛ سید حسین قافله باشی
دوره 23، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1395، ، صفحه 21-30
چکیده
زمینه و هدف:وسواس بیماری مزمنی است که موجب اختلال در عملکردهای مختلف بیمار شده و درمان آن نیز به دلیل ماهیّت علایم و میل به ازمان آن دشوار و پیچیده است. هدف مطالعه حاضر، بررسی باورهای فراشناختی و ویژگیهای شخصیّتی افراد وسواسی است. مواد و روشها: در قالب طرح مقطعی یک ساله (از 9/1391 تا 8/1392)، 62 بیمار مبتلا به وسواس از کلینیک روانشناسی ...
بیشتر
زمینه و هدف:وسواس بیماری مزمنی است که موجب اختلال در عملکردهای مختلف بیمار شده و درمان آن نیز به دلیل ماهیّت علایم و میل به ازمان آن دشوار و پیچیده است. هدف مطالعه حاضر، بررسی باورهای فراشناختی و ویژگیهای شخصیّتی افراد وسواسی است. مواد و روشها: در قالب طرح مقطعی یک ساله (از 9/1391 تا 8/1392)، 62 بیمار مبتلا به وسواس از کلینیک روانشناسی قزوین، به شیوه نمونهگیری تصادفیِ زمانی انتخاب شدند. گردآوری دادهها براساس پرسشنامههای باورهای فراشناختی ولز (MCQ)، ویژگیهای شخصیّتی پنج عاملی کاستا و مککری (NEO-FFI) و علایم تشخیصی وسواس مادزلی (MOCI) انجام شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 21 و روشهای آمار توصیفی و استنباطی در سطح 5 درصد و 1 درصد معناداری تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: مؤلّفههای شخصیّت و باورهای فراشناختی اثر معناداری بر شدّت وسواس ندارد. بیشتر افراد وسواسی در طیف روانرنجورخویی و سپس باوجدان بودن قرار دارندو دو صفت برونگرایی و گشودگی در این افراد میزان پایینتری داشته است. بین باور اعتماد شناختی و سایر باورهای فراشناختی تفاوت معناداری وجود دارد و این باور نسبت به سایر باورها در بین افراد وسواسی از میزان کمتری برخوردار است. تنها رابطه معنادار مشاهده شده بین صفات شخصیّتی و باورهای فراشناختی، مربوط به رابطه معکوس برونگرایی و اعتماد شناختی است و سایر ضرایب مشاهده شده معنادار نیستند. نتیجهگیری: یافتههای پژوهش، از مفهومسازی فراشناختی و ویژگیهای شخصیّتیِ اختلال وسواس فکری-عملی حمایت میکند که این یافته مفهوم مهمّی برای علت شناسی، تداوم و درمان این اختلال است.
حسین شاره؛ مهشید دولتشاهی؛ محمد کاهانی
دوره 21، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1393، ، صفحه 216-227
چکیده
زمینه و هدف: ارتباط فراشناختها با علایم افسردگی طی دهههای گذشته به اثبات رسیده است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان گروهی فراشناختی (GMCT) بر افسردگی، باورهای فراشناختی و پاسخهای نشخواری بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی (MDD) انجام شد.
مواد و روشها: این پژوهش از نوع آزمایشی طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ...
بیشتر
زمینه و هدف: ارتباط فراشناختها با علایم افسردگی طی دهههای گذشته به اثبات رسیده است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان گروهی فراشناختی (GMCT) بر افسردگی، باورهای فراشناختی و پاسخهای نشخواری بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی (MDD) انجام شد.
مواد و روشها: این پژوهش از نوع آزمایشی طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی مراجعهکننده و ارجاع شده به کلّینیکهای روانشناسی رهیاب، آستان قدس و بیمارستان ابن سینا شهر مشهد سال 1392 بود. از بین این بیماران، 24 نفر به روش نمونهگیری مبتنی بر هدف و در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به یکی از دو گروه درمان فراشناختی و کنترل اختصاص یافتند. تمام بیماران گروه مداخله به مدّت 8 هفته مورد درمان قرار گرفتند و بیماران گروه کنترل درمانی دریافت نکردند. آزمودنیها پرسش-نامههای افسردگی بک- ویرایش دوم (BDI-II)، فراشناخت-30 سوؤالی(MCQ-30) و مقیاس پاسخهای نشخواری (RRS) را قبل از جلسه اوّل درمان و در پایان درمان تکمیل کردند. دادهها با محاسبه درصد بهبودی و آزمون تحلیل کواریانس چند متغیّری (MANCOVA) تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد درمان تغییرات قابل توجّهی در نمرات آزمودنیهای گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل در علایم افسردگی، باورهای فراشناختی و پاسخهای نشخواری ایجاد کرد و موجب بهبودی در علایم همهی بیماران شد (001/0P