فیزیولوژی ورزشی
فاطمه عباسپور؛ سیدکاظم موسوی ساداتی؛ رضا بهدری
دوره 27، شماره 2 ، خرداد و تیر 1399، ، صفحه 219-226
چکیده
چکیدهزمینه و هدف: هدف تحقیق حاضر تعیین اثر هشت هفته تمرین استقامتی همراه با مصرف مکمل زنجبیل بر روی CRP و TNF-α در دختران جوان 20 تا 30 سال بود.مواد و روشها: در این پژوهش نیمه تجربی،32 دختر جوان با دامنه سنی 20 تا30 سال به طور تصادفی به چهار گروه (کنترل، مکمل، تمرین، تمرین + مکمل) هشت نفره تقسیم شدند. میانگین و انحراف معیار وزن شرکت کنندگان ...
بیشتر
چکیدهزمینه و هدف: هدف تحقیق حاضر تعیین اثر هشت هفته تمرین استقامتی همراه با مصرف مکمل زنجبیل بر روی CRP و TNF-α در دختران جوان 20 تا 30 سال بود.مواد و روشها: در این پژوهش نیمه تجربی،32 دختر جوان با دامنه سنی 20 تا30 سال به طور تصادفی به چهار گروه (کنترل، مکمل، تمرین، تمرین + مکمل) هشت نفره تقسیم شدند. میانگین و انحراف معیار وزن شرکت کنندگان (61/17 ± 11/1) کیلو گرم و نمایه توده بدن آنها (23/45 ± 2/7) بود. برنامه تمرینی شامل هشت هفته، سه جلسه در هفته، هر جلسه 45 تا 60 دقیقه با شدت 75-65 درصد حداکثر ضربان قلب هدف بود. گروه مکمل و تمرین + مکمل، روزانه یک گرم زنجبیل (چهار کپسول 250 میلی گرمی) به مدت هشت هفته دریافت کردند. 48 ساعت پس از پایان آخرین جلسه تمرین، نمونه خونی از آزمودنیها گرفته شد. دادهها با استفاده از آزمون کولموگروف - اسمیرنوف و آزمون لوین، کوواریانس و بونفرونی و با نرم افزار SPSS20 تجزیه و تحلیل شد.یافتهها: نتایج نشان داد تاثیر تمرین استقامتی بر کاهش مقادیر TNF-α دختران جوان 20 تا 30 سال معنادار بود (P
علی حیدریان پور؛ مریم کشوری
دوره 23، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1395، ، صفحه 916-925
چکیده
مقدمه: مطالعات مختلف نشاندهندهی نقش عوامل التهابی در ایجاد و پیشرفت عوارض ناشی از دیابت هستند. در میان این بیومارکرهای التهابی CRP، سریعترین واکنشدهندهی فاز حاد است که افزایش مییابد و با درمان موفقیتآمیز سریع به حد طبیعی بازمیگردد. مطالعات متعددی اثر ضدالتهابی تمرینهای ورزشی را در مطالعات مقطعی و طولی تأیید میکنند ...
بیشتر
مقدمه: مطالعات مختلف نشاندهندهی نقش عوامل التهابی در ایجاد و پیشرفت عوارض ناشی از دیابت هستند. در میان این بیومارکرهای التهابی CRP، سریعترین واکنشدهندهی فاز حاد است که افزایش مییابد و با درمان موفقیتآمیز سریع به حد طبیعی بازمیگردد. مطالعات متعددی اثر ضدالتهابی تمرینهای ورزشی را در مطالعات مقطعی و طولی تأیید میکنند و به تأثیر آن بر سایتوکینهای مختلف التهابی و پیش التهابی اشارهکردهاند. به همین منظور این مطالعه به مقایسهی سه شیوهی تمرینی مختلف بر CRP پلاسمای بیماران دیابتی نوع دو پس از ده هفته تمرین طراحیشده است.
مواد و روشها: برای انجام این پژوهش 52 بیمار دیابتی نوع دو (65-40 سال) بهطور تصادفی به چهار گروه تمرینی هوازی، مقاومتی، ترکیبی (هوازی و مقاومتی) و کنترل تقسیم شدند. در هر گروه سیزده نفر قرار گرفت. تمرینهای سه بار در هفته، هر جلسه شصت دقیقه به مدت ده هفته به طول انجامید. پروتئین واکنشدهنده با حساسیت بالا (hs-CRP) در ابتدا و در پایان مطالعه به روش الایزا اندازهگیری شد. برای تحلیلدادههاازنرمافزار SPSS نسخۀ 20 در سطحمعنیداری (05/0 P≤) استفاده شد.
نتایج: یافتههای تحقیق نشان داد که تمرین هوازی به مدت ده هفته بهطور معنیداری سطح hs-CRP را کاهش داد. سطح hs-CRP در اثر تمرین مقاومتی به مدت ده هفته تغییر معنیداری نداشت (05/0 <P). تمرین ترکیبی بهطور معنیداری سطح CRP را کاهش داد و این کاهش نسبت به گروه هوازی بهتنهایی بارزتر بود.
نتیجهگیری:بر اساس یافتههای پژوهش تجویز تمرینهای ورزشی هوازی و بهویژه ترکیبی میتواند روش مناسبی برای جلوگیری از بالا رفتن بیومارکرهای التهابی مثل CRP در بیماران دیابتی نوع دو باشد درنتیجه با انجام مطالعات بیشتر در آینده شاید برای جلوگیری از بروز عوارض دیابت مفید باشد.
بهنام ایزدی؛ سیده نیلوفر موسوی؛ ریحانه عسکری کچوسنگی
دوره 23، شماره 5 ، آذر و دی 1395، ، صفحه 782-787
چکیده
اهداف آپاندیسیت یکی از شایعترین و مهمترین اورژانسهای جراحی است. بیشتر این بیماران تحت عمل جراحی آپاندکتومی قرار میگیرند. تشخیص آپاندیسیت امری حساس است و ارزش تشخیصی آزمایشها همواره مورد بحث و تبادلنظر بوده است. هدف این مطالعه تعیین ارزش تشخیصی افزایش پروتئین فعال سی در تشخیص آپاندیسیت حاد است.مواد و روش ها مطالعه حاضر ...
بیشتر
اهداف آپاندیسیت یکی از شایعترین و مهمترین اورژانسهای جراحی است. بیشتر این بیماران تحت عمل جراحی آپاندکتومی قرار میگیرند. تشخیص آپاندیسیت امری حساس است و ارزش تشخیصی آزمایشها همواره مورد بحث و تبادلنظر بوده است. هدف این مطالعه تعیین ارزش تشخیصی افزایش پروتئین فعال سی در تشخیص آپاندیسیت حاد است.مواد و روش ها مطالعه حاضر از نوع توصیفیمقطعی بود. بدین منظور 105 نفر از مراجعهکنندگان به بخش اورژانس بیمارستان شهیدمطهری مرودشت در سال 1391 ارزیابی شدند. قبل از دریافت آنتیبیوتیک پیش از عمل، برای اندازهگیری سطح سرمی پروتئین فعال سی از آنها نمونه خون گرفته شد. پس از جراحی ارتباط میان سطح سرمی پروتئین فعال سی با جواب پاتولوژی بافت آپاندیس و نظر جراح درباره نوع بافت بررسی شد. اطلاعات بهدستآمده با نرمافزار SPSS نسخه 18 و آزمون تحلیل واریانس و آزمون توکی تجزیهوتحلیل شد.یافته ها 81 نفر از افراد مطالعهشده آپاندیسیت حاد و 24 نفر آپاندیسیت عادی داشتند. از میان افراد مبتلا به آپاندیسیت حاد، در 65 نفر سطح سرمی پروتئین فعال سی افزایش یافته و در 16 نفر سطح سرمی پروتئین فعال سی عادی بود. در این مطالعه حساسیت و ویژگی پروتئین فعال سی به ترتیب 80 درصد و 63 درصد بود.نتیجه گیری نتایج این مطالعه نشان داد سنجش سطح سرمی پروتئین فعال سی میتواند در تشخیص آپاندیسیت حاد سودمند باشد.
بهنام ایزدی؛ سیده نیلوفر موسوی؛ ریحانه عسکری کچوسنگی
دوره 23، شماره 2 ، خرداد و تیر 1395، ، صفحه 313-319
چکیده
زمینه و هدف: آپاندیسیت یکی از شایع ترین و مهم ترین اورژانس های جراحی است و بیشتر این بیماران تحت عمل جراحی آپاندکتومی قرار می گیرند. تشخیص آپاندیسیت امری حساس بوده و ارزش تشخیصی تست های آزمایشگاهی همواره مورد بحث و تبادل نظر بوده است. هدف از این مطالعه تعیین ارزش تشخیصی افزایش پروتئین فعالC (CRP) در تشخیص آپاندیسیت حاد است. مواد و روش ...
بیشتر
زمینه و هدف: آپاندیسیت یکی از شایع ترین و مهم ترین اورژانس های جراحی است و بیشتر این بیماران تحت عمل جراحی آپاندکتومی قرار می گیرند. تشخیص آپاندیسیت امری حساس بوده و ارزش تشخیصی تست های آزمایشگاهی همواره مورد بحث و تبادل نظر بوده است. هدف از این مطالعه تعیین ارزش تشخیصی افزایش پروتئین فعالC (CRP) در تشخیص آپاندیسیت حاد است. مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی-مقطعی بود. 105 نفر از مراجعه کنندگان به بخش اورژانس بیمارستان شهید مطهری مرودشت در سال 1391 مورد ارزیابی قرار گرفتند. قبل از دریافت آنتی بیوتیک پیش از عمل، نمونه خون جهت اندازه گیری سطح سرمی CRP تهیه شد .پس از جراحی ارتباط میان سطح سرمی CRP با جواب پاتولوژی بافت آپاندیس و نظر جراح در مورد نوع بافت بررسی شد. اطّلاعات بهدستآمدهتوسطنرمافزار SPSS نسخه 18 (آزمون تحلیل واریانس و آزمون توکی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : 81 نفر از افراد مورد مطالعه مبتلا به آپاندیسیت حاد و24 نفر دارای آپاندیس نرمال بودند. از میان افراد مبتلا به آپاندیسیت حاد ،در 65 نفر سطح سرمی CRP افزایش یافته و در16 نفر سطح سرمی CRP نرمال بود. در این مطالعه حساسیت و ویژگی CRP به ترتیب، %80 و 63% بود.. نتیجه گیری :نتایج این مطالعه نشان داد که سنجش سطح سرمی CRP می تواند در تشخیص آپاندیسیت حاد ، مفید و سودمند باشد.
خاطره کمالی؛ آسیه عباسی دلویی؛ احمد عبدی؛ سید جواد ضیاء الحق؛ علیرضا براری
دوره 22، شماره 5 ، آذر و دی 1394، ، صفحه 823-831
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی بر استئوکلسین غیرکربوکسیله، پروتئین واکنشدهندهی C و مقاومت انسولینی در زنان دارای اضافه وزن بود. موادّ و روشها: 16 زن دارای اضافه وزن (وزن 28/2±19/73 کیلوگرم، سن 66/3±38/39 سال، قد 04/0±61/1 متر و شاخص تودهی بدنی 36/4±19/28 کیلوگرم بر متر مربع) به ...
بیشتر
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی بر استئوکلسین غیرکربوکسیله، پروتئین واکنشدهندهی C و مقاومت انسولینی در زنان دارای اضافه وزن بود. موادّ و روشها: 16 زن دارای اضافه وزن (وزن 28/2±19/73 کیلوگرم، سن 66/3±38/39 سال، قد 04/0±61/1 متر و شاخص تودهی بدنی 36/4±19/28 کیلوگرم بر متر مربع) به طور تصادفی به گروههای کنترل و تمرین تقسیم شدند. خونگیری 48 ساعت قبل از پیش آزمون و پس از هشت هفته فعّالیّت از آزمودنیها گرفته شد. برنامهی تمرینی هشت هفته و سه جلسه در هفته با شدّت 70-65 درصد ضربان قلب ذخیره انجام شد. دادهها با استفاده از روش آماری تی همبسته برای تعیین تفاوتهای درونگروهی و تی مستقل برای تعیین تفاوتهای بینگروهی تجزیه و تحلیل شدند. تفاوت معنیدار در سطح 05/0 p<پذیرفته شد. یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که سطح استئوکلسین غیرکربوکسیله در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل افزایش معناداری داشته است(01/0p=). همچنین سطح hs-CRP (083/0p=) و مقاومت انسولینی (158/0p=) در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری را نشان نداد. نتیجهگیری: هشت هفته تمرین منظم هوازی افزایش معناداری را در سطوح استئوکلسین غیرکربوکسیله نشان داد که با تأثیر احتمالی بر سلولهای بتا، می تواند بهبود در فاکتورهای مؤثّر در مقاومت انسولینی مانند افزایش ترشّح انسولین و کاهش سطح گلوکز را موجب شود.
راضیه چغاخوری؛ مجید محمدشاهی؛ کریم مولا؛ مهدی زارعی؛ فاطمه حیدری
دوره 21، شماره 6 ، آذر و دی 1393، ، صفحه 1144-1153
چکیده
زمینه و هدف: آرتریت روماتوئید یک بیماری التهابی است که با افزایش مرگ و میر ناشی از بیماری قلبی عروقی همراه است. آدیپوسیتوکین ها و hs-CRP نقش مهمّی در پاتوفیزیولوژی آرتریت روماتوئید و بیماری قلبی عروقی ناشی از آن دارد. از آن جایی که سویا و فیتواستروژن ها خواصّ ضدّالتهابی دارند؛ لذا، این مطالعه با هدف تعیین اثر مصرف شیر سویا در مقایسه با ...
بیشتر
زمینه و هدف: آرتریت روماتوئید یک بیماری التهابی است که با افزایش مرگ و میر ناشی از بیماری قلبی عروقی همراه است. آدیپوسیتوکین ها و hs-CRP نقش مهمّی در پاتوفیزیولوژی آرتریت روماتوئید و بیماری قلبی عروقی ناشی از آن دارد. از آن جایی که سویا و فیتواستروژن ها خواصّ ضدّالتهابی دارند؛ لذا، این مطالعه با هدف تعیین اثر مصرف شیر سویا در مقایسه با شیر گاو بر شاخص های تن سنجی، فشار خون و سطوح سرمی hs-CRP، آدیپونکتین و لپتین در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید طراحی شد.
مواد و روش ها: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی متقاطع و تصادفی بر روی 30 بیمار انجام شد. این مطالعه دارای دو دوره مداخله 4 هفته ای بود. افراد به دو گروه مصرف شیرسویا (یک لیوان در روز) و شیرگاو (یک لیوان در روز) تقسیم شدند. مدّت زمان شست و شو (wash-out) دو هفته بود. متغیّرها قبل و بعد از هر نوع مداخله اندازه گیری شد. به منظور مقایسه میانگین های هر متغیّر از آزمون آماری Paired sample t test و ANCOVA استفاده شد.
یافته ها: مصرف شیر سویا باعث کاهش قابل توجّهی در غلظت سرمی hs-CRP شد (درصدتغییرات: 39/5±81/13- در گروه شیرسویا و 33/6±21/9 در گروه شیرگاو؛ 008/0=p). همچنین سطوح سرمی آدیپونکتین در گروه شیر سویا کاهش یافت (ابتدا: 2±39/38، انتها: 9/1±71/30؛ 001/0>p). هرچند این کاهش در مقایسه با شیر گاو معنی دار نبود (096/0=p). هیچ تفاوت معنی داری بر سطوح لپتین، وزن و فشار خون بین دو دوره مداخله دیده نشد (05/0
نسیم شریف؛ علیرضا آقایوسفی
دوره 21، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1393، ، صفحه 431-440
چکیده
زمینه و هدف: کاربرد روش های مقابله با استرس در بیماران عروق کرونر قلب می تواند منجر به تغییرات قابل ملاحظه ای در سطح پروتئین واکنشگر C شود. ولی، پژوهشگران تا به حال به طور تجربی آن را مورد کنکاش قرار نداده اند. لذا، هدف اصلی این پژوهش شناخت رابطه بین راه های مقابله با استرس و بیومارکر پروتئین واکنشگر C و نیز یافتن راه های مقابله ای است؛که ...
بیشتر
زمینه و هدف: کاربرد روش های مقابله با استرس در بیماران عروق کرونر قلب می تواند منجر به تغییرات قابل ملاحظه ای در سطح پروتئین واکنشگر C شود. ولی، پژوهشگران تا به حال به طور تجربی آن را مورد کنکاش قرار نداده اند. لذا، هدف اصلی این پژوهش شناخت رابطه بین راه های مقابله با استرس و بیومارکر پروتئین واکنشگر C و نیز یافتن راه های مقابله ای است؛که تغییرات در غلظت پروتئین واکنشگر C را پیش بینی می کنند.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی و همبستگی است. در سال 1390 انجام پذیرفته است. جامعه آماری آن را همه بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب(CHD) مراجعه کننده به بیمارستان قلب و عروق شهید رجائی تهران در سال 1390 بودند. تعداد 44 بیمار مبتلا به CHD بستری در بخش های داخلی زنان و مردان و بخش های خصوصی بیمارستان که گرفتگی عروق کرونر در آنها توسّط آنژیوگرافی مورد تایید قرار گرفته بود از بین بیماران واجد شرایط به روش نمونه برداری قضاوتی انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه راه های مقابله ای- لازاروس و فولکمن (Folkman& Lazarus) و کیت پروتئین واکنشگر C (ساخت شرکت پارس آزمون) استفاده شد. برای تحلیل آماری داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری توصیفی و نیز ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیّری به روش گام به گام در سطح معناداری 01/0 استفاده شد. قابل ذکر است که نرم افزار رایانه ای مورد استفاده در این پژوهش برای پردازش داده ها، SPSS نسخه 17 بود.
یافته ها: یافته ها نشان داد که بین راه های مقابله با تنیدگی هیجان مدار(ناکارآمد) با بیومارکر پروتئین واکنشگر C همبستگی مثبت و رابطه معنادار و نیز بین راه های مقابله با تنیدگی مسأله مدار(کارآمد) با بیومارکر پروتئین واکنشگر C همبستگی منفی و رابطه معنادار وجود دارد. همچنین ضریب تأثیر راه مقابله ای ارزیابی مجدّد مثبت با توجّه به مقدارt نشان داد که از بین 8 راه مقابله با تنیدگی فقط این متغیّر با اطمینان 99/0 می تواند تغییرات مربوط بیومارکر پروتئین واکنشگرC را پیش بینی کند(001/0 P=).
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که افزایش کاربرد راه های مقابله با تنیدگی هیجان مدار(ناکارآمد) باعث افزایش در سطح بیومارکر پروتئین واکنشگر C و افزایش در به کارگیری راه های مقابله با تنیدگی مسأله مدار(کارآمد) منجر به کاهش در سطح بیوماکر پروتئین واکنشگرC می شود.
بهرام رشیدخانی؛ تیرنگ رضانیستانی؛ شاهین رسولی؛ آتنا رمضانی؛ فریده طاهباز
دوره 17، شماره 4 ، آذر و دی 1389، ، صفحه 236-247
چکیده
زمینه و هدف: تغییر و افزایش سطوح عوامل التهابی و گلیسمی یکی از مشکلات بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 است، لذا این مطالعه به منظور بررسی تاثیر مصرف آب هویج غنی شده با بتاکاروتن بر سطوح نشانگرهای التهابی CRP،IL-6 و گلوکز ناشتا در این بیماران طراحی گردید.
مواد و روش ها: این کارآزمایی بالینی تصادفی دوسو کور کنترل شده بر روی 44 بیمار مبتلا به دیابت ...
بیشتر
زمینه و هدف: تغییر و افزایش سطوح عوامل التهابی و گلیسمی یکی از مشکلات بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 است، لذا این مطالعه به منظور بررسی تاثیر مصرف آب هویج غنی شده با بتاکاروتن بر سطوح نشانگرهای التهابی CRP،IL-6 و گلوکز ناشتا در این بیماران طراحی گردید.
مواد و روش ها: این کارآزمایی بالینی تصادفی دوسو کور کنترل شده بر روی 44 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 صورت گرفت. ابتدا بیماران به صورت طبقه بندی شده تصادفی بر حسب جنس و BMI به دو گروه دریافت کننده 200 میلی لیتر آب هویج غنی شده با 10 میلی گرم بتاکاروتن (گروه الف) و آب هویج معمولی (گروه ب) تقسیم شدند. هر دو گروه به مدت 8 هفته، هر روز 200 میلی لیتر آب هویج در وعده ناهار (به جای یک واحد غلات) دریافت نمودند. یاد آمد 24 ساعته خوراک در 3 روز متوالی و 6 روز غیر متوالی در ابتدا و انتهای مطالعه گرفته شد. همچنین مقادیرCRP، IL-6، گلوکز ناشتا و بتاکاروتن سرم در نمونه های خون ناشتا در شروع و پایان هفته هشتم اندازه گیری شدند. در نهایت داده های بررسی مصرف با نرم افزار Nutritionist IV آنالیز و برای آزمون های آماری از نرم افزار SPSS 11.5 استفاده شد.
یافته ها: در هر گروه 22 بیمار (شامل 11 مرد و 11 زن مبتلا به دیابت نوع 2) قرار گرفتند. سطح بتاکاروتن سرم به طور معناداری در گروه دریافت کننده آب هویج غنی شده با بتاکاروتن در مقایسه با گروه ب افزایش یافت (به ترتیب 64.9±111.9 در ابتدا و 43.9±72 در پایان مطالعه، P=0.02) و سطح CRP سرم در گروه الف، نسبت به گروه ب، کاهش یافت (به ترتیب 2172.6±-996.9 و 1412.4±-537.3، p=0.098) ولی این میزان کاهش به لحاظ آماری معنادار نبود و همچنین کاهش سطح IL-6 سرم نیز در گروه الف، نسبت به گروه ب، نیز به لحاظ آماری معنادار نبود (به ترتیب 2.1±-0.8 و 2.4±-0.6، p=0.085) و همچنین گلوکز ناشتا نیز در این تحقیق در هر دو گروه طی مطالعه تحت تاثیر قرار نگرفت.
نتیجه گیری: مصرف روزانه 200 میلی لیتر آب هویج غنی شده با 10 میلی گرم بتاکاروتن به مدت 8 هفته بدون تاثیر معنادار بر مقدار گلوکز سرم و شاخص های التهابی، سبب بهبود سطوح آنتی اکسیدانی سرم از قبیل افزایش سطح بتاکاروتن در بیماران دیابتی نوع 2 می گردد.