ایمنی شناسی و بیوشیمی
نفیسه عنابستانی؛ حمید ملانیا؛ نسرین ملانیا
دوره 30، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1402، ، صفحه 768-784
چکیده
زمینه و هدف: داروهای گیاهی، عوارض جانبی کمتری نسبت به داروهای شیمیایی دارند و در درمان دیابت که یک بیماری متابولیک مزمن است، محبوبیت بیشتری پیدا کردهاند.مواد و روشها: پس از اندازهگیری خواص آنتیاکسیدانی، الگوی بازداری بین عصارهها و آنزیم آلفا- آمیلاز پانکراسی تعیین شد. موشهای دیابتی با عصارههای گیاهی و آکاربوز تحت درمان ...
بیشتر
زمینه و هدف: داروهای گیاهی، عوارض جانبی کمتری نسبت به داروهای شیمیایی دارند و در درمان دیابت که یک بیماری متابولیک مزمن است، محبوبیت بیشتری پیدا کردهاند.مواد و روشها: پس از اندازهگیری خواص آنتیاکسیدانی، الگوی بازداری بین عصارهها و آنزیم آلفا- آمیلاز پانکراسی تعیین شد. موشهای دیابتی با عصارههای گیاهی و آکاربوز تحت درمان قرار گرفتند. سپس فاکتورهای بیوشیمیایی خون اندازهگیری شد. سنتز نانوذرات نقره (Ag-NPs) توسط بهترین عصاره گیاهی بررسی شدند.یافتهها: عصاره گلبرگ زعفران و بابونه اثر مهاری بر آنزیم α-آمیلاز با الگوی رقابتی و مخلوط نشان داد. FBS در تمامی گروههای تیمار کاهش داشت و تنها در گروه تیمارشده با عصاره آبی التراسونیک گلبرگ زعفران، انسولین به میزان معناداری افزایش مییابد. آنزیم ALT در حضور عصاره زعفران و فاکتور AST تنها در حضور عصاره بابونه، کاهش معناداری داشت. نتایج نشان داد که برای سنتز بهینه نانوذرات نقره، دما، pH، زمان و غلظت نمک نیترات نقره بهترتیب C55 ، pH=10، 4 ساعت و 1.2 میلیمولار میباشد.نتیجهگیری: عصارههای گیاهی پیشنهادی میتوانند سطح قند خون را کاهش دهند، تولید انسولین را افزایش دهند، آنزیمهای کبدی را در خون تنظیم کنند و در درمان دیابت مؤثر باشند. این عصارهها از نظر اثربخشی، بهتر از داروی شیمیایی آکاربوز هستند و تأثیر منفی بر کبد ندارند. عصاره زعفران، توانایی سنتز Ag-NP را نشان میدهد که اغلب در کاربردهای زیست پزشکی استفاده میشود.
روانشناسی و روانپزشکی
مریم معتکف فر؛ شیدا سوداگر؛ مریم بهرامی هیدجی؛ نجمه رحیمی
دوره 29، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1401، ، صفحه 822-832
چکیده
زمینه و هدف: طبق پیشبینی سازمان بهداشت جهانی شیوع دیابت نوع 2 در جهان و کشور ما تا سال 2030 به شدت رو به افزایش خواهد بود. از آنجا که کنترل قند خون موجب تأخیر در شروع و پیشرفت عوارض دیابت میشود؛ پژوهش حاضر با هدف اثربخشی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان هیجانمدار بر کنترل قند خون بیماران دیابتی نوع 2 انجام شد.
مواد و روشها: ...
بیشتر
زمینه و هدف: طبق پیشبینی سازمان بهداشت جهانی شیوع دیابت نوع 2 در جهان و کشور ما تا سال 2030 به شدت رو به افزایش خواهد بود. از آنجا که کنترل قند خون موجب تأخیر در شروع و پیشرفت عوارض دیابت میشود؛ پژوهش حاضر با هدف اثربخشی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان هیجانمدار بر کنترل قند خون بیماران دیابتی نوع 2 انجام شد.
مواد و روشها: این پژوهش نیمهتجربی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را افراد مبتلا به دیابت نوع 2 که در سال 1398 به کلینیک دیابت شهر سبزوار مراجعه کردهاند تشکیل دادند که تعداد 45 نفر براساس فرمول کوهن انتخاب شدند و بهصورت گمارش تصادفی در سه گروه آزمایش شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی، گروه آزمایش هیجانمدار و گروه کنترل جای گرفتند. قند خون بیماران با استفاده از آزمایش قند خون ناشتا اندازهگیری و برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزارSPSS24 و از روشهای آمار توصیفی و تحلیلی (تحلیل کوواریانس) استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر کنترل قند خون بیماران دیابتی نوع 2 مؤثر است (0/05> P). روش درمانی هیجانمدار بر کنترل قند خون بیماران دیابتی نوع 2 مؤثر است (0/05> P) و بین اثربخشی روش شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و روش درمانی هیجانمدار بر کنترل قند خون بیماران دیابتی نوع 2 تفاوت معناداری وجود ندارد (0/05< P).
نتیجهگیری: با توجه به تأثیر معنادار روش شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و روش درمانی هیجانمدار بر کنترل قند خون بیماران دیابتی نوع 2 پیشنهاد میشود از این دو روش در راستای بهبود کنترل قند خون بیماران دیابتی نوع 2 بهره برده شود.
روانشناسی و روانپزشکی
مهدی معتکف فر؛ ابوالفضل بخشی پور؛ مهدی قاسمی مطلق
دوره 29، شماره 4 ، مهر و آبان 1401، ، صفحه 563-575
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان هیجانمدار بر انسجام روانی در بیماران دیابتی نوع 2 بود.
مواد و روشها: این پژوهش نیمهتجربی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه افراد مبتلا به دیابت نوع 2 که در سال 1398 به کلینیک دیابت شهر سبزوار مراجعه کردند ...
بیشتر
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان هیجانمدار بر انسجام روانی در بیماران دیابتی نوع 2 بود.
مواد و روشها: این پژوهش نیمهتجربی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه افراد مبتلا به دیابت نوع 2 که در سال 1398 به کلینیک دیابت شهر سبزوار مراجعه کردند تشکیل دادند که تعداد 45 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تخصیص تصادفی در سه گروه آزمایش شناختیدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی، آزمایش درمان هیجانمدار و گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه احساس انسجام روانی آنتونوسکی (2006) بود و برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزارSPSS24 و از روشهای آمار توصیفی و تحلیلی (کوواریانس چندمتغیره) استفاده شد.
یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی بر انسجام روانی مؤثر است (0/05> P). روش درمان هیجانمدار بر انسجام روانی مؤثر است (0/05> P) و بین اثربخشی روش درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان هیجانمدار بر انسجام روانی بیماران دیابتی نوع دو تفاوت معناداری وجود ندارد (0/05< P).
نتیجهگیری: با توجه به تأثیر معنادار روش درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان هیجانمدار بر انسجام روانی پیشنهاد میشود از این دو روش در راستای بهبود انسجام روانی و مشکلات روانشناختی مربوط به بیماری در بیماران دیابتی نوع دو و خانوادههای آنها بهره برده شود.
روانشناسی و روانپزشکی
مهدی معتکف فر؛ ابوالفضل بخشی پور؛ مهدی قاسمی مطلق
دوره 29، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1401، ، صفحه 131-141
چکیده
زمینه و هدف : هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان هیجان مدار بر خود مراقبتی، عملکرد جنسی در بیماران دیابتی نوع 2 بود. مواد و روش ها : تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی ، با طرح پیشآزمون – پسآزمون بود که از طرح پژوهشی نیمه آزمایشی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به دیابت ...
بیشتر
زمینه و هدف : هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان هیجان مدار بر خود مراقبتی، عملکرد جنسی در بیماران دیابتی نوع 2 بود. مواد و روش ها : تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی ، با طرح پیشآزمون – پسآزمون بود که از طرح پژوهشی نیمه آزمایشی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به دیابت نوع 2 که در سال 1398 به کلینیک دیابت شهر سبزوارمراجعه کرده اند بود. از جامعه آماری یاد شده 45 نفر به صورت در دسترس انتخاب و در 3 گروه 15 نفری (2 گروه آزمایش و یک گروه کنترل) به صورت تصادفی قرار گرفتند.آزمودنی های هر دو گروه در سه مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری به پرسشنامه های خود مراقبتی توبرت هامپسون و گلاسکو(2000) ، پرسشنامه ی عملکرد جنسی زنان (FSFI)و عملکرد جنسی مردان (MSHQ ) پاسخ دادند. در این تحقیق از تجزیه و تحلیل توصیفی دادهها، به منظور توصیف دادههای جمعآوری شده، استفاده شد و با استفاده از نرمافزار آماری Spss اطلاعات تجزیه و تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان هیجان مدار بر خود مراقبتی، عملکرد جنسی در بیماران دیابتی نوع 2 اثر بخش هستند و در اثر بخشی آنها تفاوت معناداری مشاهده نشد.نتیجه گیری: از درمانهای شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان هیجان مدار می توان در جهت تعدیل مشکلات روانشناختی بیماران دیابتی استفاده کرد.
علوم تغذیه
پروانه سارانی علی آبادی؛ علیرضا داشی پور؛ حامد سارانی؛ افسانه سرابندی نو
دوره 28، شماره 5 ، آذر و دی 1400، ، صفحه 740-751
چکیده
زمینه و هدف: دیابت، یک سندرم متابولیکی است که بهطور فزایندهای درحال جهانی شدن است. امروزه مطالعات زیادی برای تعیین اثرات ضدهایپرگلایسمیک محصولات گیاهی ایمن و ارزان از جمله دارچین متمرکز شده است. این پژوهش به دلیل تناقض در نتایج مطالعات گذشته، با هدف بررسی تأثیر دارچین در دوزهای مختلف بر گلوکز خون ، HbA1C و مقاومت انسولین در افراد ...
بیشتر
زمینه و هدف: دیابت، یک سندرم متابولیکی است که بهطور فزایندهای درحال جهانی شدن است. امروزه مطالعات زیادی برای تعیین اثرات ضدهایپرگلایسمیک محصولات گیاهی ایمن و ارزان از جمله دارچین متمرکز شده است. این پژوهش به دلیل تناقض در نتایج مطالعات گذشته، با هدف بررسی تأثیر دارچین در دوزهای مختلف بر گلوکز خون ، HbA1C و مقاومت انسولین در افراد دیابتی نوع 2 انجام شد.
مواد و روشها: این کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور، بر روی 69 بیمار دیابتی مرد و زن، با میانگین گلوکز خون ناشتا 30/44 ± 16/202، درشهر زاهدان انجام شد. آزمودنیهای موردپژوهش به سه گروه (دو گروه مداخله دریافتکننده دارچین با دوزهای 2 و 4 گرم و گروه کنترل) تقسیم شدند. آزمودنیها روزانه 4 کپسول به مدت 12 هفته دریافت میکردند. پس از 8 ساعت ناشتایی، نمونه خون وریدی در شروع مداخله و هفتههای 4، 8 و 12 برای اندازه گیری شاخصهای گلوکز خون ناشتا، مقاومت انسولین و HbA1C گرفته شد. از آزمونهای ANOVA یکطرفه وRepeated Measurement و نرمافزار SPSS برای تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: در پایان هفتههای 8 و 12، کاهش آماری معناداری در میانگین گلوکز خون ناشتا، HbA1C و مقاومت انسولینی در گروههای تجربی (دریافتکننده دارچین 2 و 4 گرم در روز) در مقایسه با گروه کنترل دیده شد (0/001 > P). همچنین در پایان هفته 12 نیز در متغیرهای گلوکز و HbA1Cبین دو گروه تجربی دریافتکننده دارچین نیز اختلاف آماری معنادار مشاهده گردید (0/001 > P).
نتیجهگیری: مصرف طولانیمدت دارچین با دوز بالا بهعنوان یک مکمل درمانی کمخطر، برای کنترل قند خون و ارتقای سلامت افراد مبتلا به دیابت، مؤثر میباشد.
پرستاری
مهدی جعفرزاده فخاری؛ یاسر تبرائی؛ مهدی معتکف فر؛ سلیمه عزیزی
دوره 25، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1397، ، صفحه 111-117
چکیده
مقدمه: افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانپزشکی در بیماران مبتلا به دیابت است که بروز آن علاوه بر تاثیر بر سیر درمان، می تواند پیش آگهی بیماری را نیز دستخوش تغییر کند.مطالعه حاضر باهدف تعیین تاثیرآرام سازی پیشرونده عضلانی بر افسردگی بیماران مبتلا به دیابت نوع2انجام شد. روش کار:این مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی77بیمار مراجعه کننده ...
بیشتر
مقدمه: افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانپزشکی در بیماران مبتلا به دیابت است که بروز آن علاوه بر تاثیر بر سیر درمان، می تواند پیش آگهی بیماری را نیز دستخوش تغییر کند.مطالعه حاضر باهدف تعیین تاثیرآرام سازی پیشرونده عضلانی بر افسردگی بیماران مبتلا به دیابت نوع2انجام شد. روش کار:این مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی77بیمار مراجعه کننده به مرکز دیابت شهرستان سبزوار در سال 1394 انجام شد.افراد شرکت کننده در مطالعه آزمون افسردگی بک را تکمیل کردند و در صورت کسب نمره 28-14 (افسردگی خفیف و متوسط)وارد مطالعه شدند.سپس بیماران پس از تکمیل رضایت نامه، به صورت تصادفی به دو گروه آرام سازی پیشرونده عضلانی(37 نفر) و کنترل(40 نفر) تقسیم شدند.آرام سازی هفته ای2مرتبه به مدت20-30دقیقه تحت نظارت پژوهشگر در طی6 هفته اجرا شد و در پایان هفته ششم مجددا آزمون افسردگی بک تکمیل گردید.داده ها با استفاده از آمار توصیفی تحلیلی با نرم افزارSPSS (نسخه 16) تجزیه وتحلیل شد و P مساوی 05/0 به عنوان سطح معنی دار در نظر گرفته شد. یافته ها:میانگین نمره افسردگی بعد از مداخله در گروه آرام سازی از 20/4± 20/91به 85/2±29/11 و در گروه کنترل از21/4±20/60 به61/3±19/99 رسید.بر اساس آزمون آماری تی مستقل بین دو گروه اختلاف آماری معنا داری وجود داشت(P<0/001).آزمون آماری تی زوجی تفاوت آماری معناداری را از نظر نمره افسردگی قبل و بعد از مداخله در گروه آرام سازی عضلانی نشان داد(p<0/001)در حالی که درگروه کنترل اختلاف آماری معناداری وجود نداشت(p=0/204). نتیجه گیری:آرام سازی پیشرونده عضلانی روشی موثردرکاهش میزان افسردگی در بیماران مبتلا به دیابت نوع2می باشد.
سیدامیر حسین ذهنی مقدم؛ مریم جوادی؛ فؤاد علیمرادی؛ اصغر محمدپور اصل
دوره 23، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1395، ، صفحه 103-109
چکیده
زمینه و هدف: بیماریدیابت مشکلی جهانی بوده و یکی از علل مهم ناتوانی و مرگ در جوامع امروزی است. برخی بررسی ها نشان داده اند که بین مدت خواب با سطح قند خون در بیماران دیابتی رابطه وجود دارد، اما این رابطه در مطالعات دیگر مورد تأیید قرار نگرفته است. از این رو مطالعه حاضر به منظور بررسی ارتباط طول مدت خواب با قند خون بیماران دیابتی نوع 2 طراحی ...
بیشتر
زمینه و هدف: بیماریدیابت مشکلی جهانی بوده و یکی از علل مهم ناتوانی و مرگ در جوامع امروزی است. برخی بررسی ها نشان داده اند که بین مدت خواب با سطح قند خون در بیماران دیابتی رابطه وجود دارد، اما این رابطه در مطالعات دیگر مورد تأیید قرار نگرفته است. از این رو مطالعه حاضر به منظور بررسی ارتباط طول مدت خواب با قند خون بیماران دیابتی نوع 2 طراحی گردید. مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی– تحلیلی 244 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به مرکز غربالگری دیابت در جنوب تهران مورد بررسی قرار گرفتند. بعد از کسب رضایت نامه کتبی، اطلاعات دموگرافیکی، وضعیت خواب و نمونه خون از افراد گرفته شد. اطلاعات با استفاده از رگرسیون لجستیک تجزیه وتحلیل گردید. یافته ها: از 244 نمونه مورد بررسی تعداد 9/68 درصد (168 نفر) زن و 1/31 درصد (67 نفر) مرد بودند. میانگین کلی سن این افراد22/11±30/58 سال بود. بررسی رابطه کنترل قند خون با ساعات خواب با تطبیق متغیر های دموگرافیکی و مدت بیماری نشان داد که طول مدت خواب در روز های عادی و روز های تعطیل، با کنترل قند خون در افراد مورد مطالعه رابطه معنی داری ندارد(05/0<p). نتیجه گیری: بین طول مدت خواب با قند خون ناشتا و هموگلوبین A1c در بیماران دیابتی نوع 2 رابطه وجود ندارد. انجام مطالعات طولی در این زمینه توصیه می گردد.
طاهره لشکری؛ معصومه فولادوندی؛ هاجر صادقی؛ آذر اسدآبادی
دوره 21، شماره 5 ، آذر و دی 1393، ، صفحه 769-777
چکیده
زمینه و هدف: دیابت، یکیاز بیماریهای شایعدر ایران وجهان میباشد که مزمن، پیشروندهو پرهزینه بوده وعوارض متعددی ایجاد میکند. افسردگی، یکی از مهمترین مشکلات این افراد است. پرستاران میتوانند با ارائهی آموزشهایی درخصوص مدیریت استرس در ارتقای کیفیت زندگی این افراد نقش داشتهباشند. این مطالعه، با هدف بررسی تاثیرآموزش ...
بیشتر
زمینه و هدف: دیابت، یکیاز بیماریهای شایعدر ایران وجهان میباشد که مزمن، پیشروندهو پرهزینه بوده وعوارض متعددی ایجاد میکند. افسردگی، یکی از مهمترین مشکلات این افراد است. پرستاران میتوانند با ارائهی آموزشهایی درخصوص مدیریت استرس در ارتقای کیفیت زندگی این افراد نقش داشتهباشند. این مطالعه، با هدف بررسی تاثیرآموزش مدیریت استرس بر شدت افسردگی درافراد مبتلا به دیابت نوع دو انجام گردید.
مواد و روشها: در این پژوهشکارآزمایی بالینی، 96 نفر از افراد مبتلا به دیابت نوع2 در مرکز دیابت کرمان در سال1391 بهروش در دسترس انتخاب و پسازکسبرضایت افراد، پرسشنامهی DASS21 سوالیرا تکمیلنمودند. سپس افراد افسرده، با تخصیص تصادفی به دو گروه آزمون و کنترل تقسیم وآموزش مدیریت استرس در گروه آزمون اجراشد. ابزارگردآوری دادهها، پرسشنامهی (بک = DASS) بود. دادهها با کمک آزمونهای کوواریانس، واریانس و اندازه یریهای تکرارشونده و نرمافزار آماری SPSS نسخه 18 باسطح معناداری (0.05P< )، تجزیه و تحلیلشد.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار افسردگی قبل از اجرای مداخله در گروه کنترل و آزمون بهترتیب (94/13)± 37/33 و(58/13)±77/32 و بعد از اجرای مداخله بهترتیب (91/13) ±34/31 و (42/10) ±77/20 بود که نسبت به قبل از مداخله کاهش یافته است. 52.1 درصد افراد گروه آزمون، بعد از آموزش مدیریت استرس دارای شدت افسردگی کم بودند و اختلاف معناداری بین شدت افسردگی قبل و بعد از اجرای آموزش مدیریت استرس وجودداشت (0001/0> p-value).
نتیجهگیری: آموزش مدیریت استرس در شدت افسردگی تاثیر داشته و باعث کاهش آن شدهاست.
مریم فخاری؛ لیلی مهدیه
دوره 21، شماره 4 ، مهر و آبان 1393، ، صفحه 629-636
چکیده
زمینه و هدف : دیابت، اختلال متابولیک مزمنی است که درنهایت، منجر به تحمیل عوارضی از جمله عوارض عصبی که باعث کاهش حس عمقی و تعادل و عوارض قلبی- عروقی میشود. فعالیت جسمانی در برنامهی روزانه بسیارحایز اهمّیّت بوده و موجب بهبود حساسیّت به انسولین میشود. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر فعالیت بدنی منتخب بر تعادل و توان هوازی بیماران زن ...
بیشتر
زمینه و هدف : دیابت، اختلال متابولیک مزمنی است که درنهایت، منجر به تحمیل عوارضی از جمله عوارض عصبی که باعث کاهش حس عمقی و تعادل و عوارض قلبی- عروقی میشود. فعالیت جسمانی در برنامهی روزانه بسیارحایز اهمّیّت بوده و موجب بهبود حساسیّت به انسولین میشود. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر فعالیت بدنی منتخب بر تعادل و توان هوازی بیماران زن دیابتی انجامشد.
مواد و روشها : دراین تحقیق نیمهتجربی از بین زنان مبتلا به دیابت نوع 2، تعداد 17 نفر براساس معیارهای تحقیق بهروش نمونهگیری در دسترس انتخاب و در دو گروه تمرین (سن3/7 ± 4/51 سال و تعداد 8 نفر) و کنترل(سن 9/ 4 ± 7/55 سال و تعداد 9 نفر) قرارگرفتند. گروه تمرین، 3 جلسهی یک ساعته در هفته بهمدت 8 هفته به فعالیت بدنی منتخب پرداختند و گروه کنترل، به زندگی معمول خود بدون فعالیت بدنی منظم ادامه دادند. دراین پژوهش، از تست لک لک برای سنجش تعادل ایستا و تست 6 دقیقه راهرفتن برای ارزیابی توان هوازی استفادهشد. تحلیل دادهها بهکمک نرمافزار SPSS16.0 با استفاده از تحلیل کوواریانس و در سطح معناداری کمتر از 05/0 انجامشد.
یافتهها: اختلاف میانگین دادههای تعادل در پیشآزمون و پسآزمون گروه تمرین نسبت به گروه کنترل معنادار نبود، اما میانگین مسافت راه رفتن در گروه تمرین افزایش معناداری نسبت به گروه کنترل داشت.
نتیجهگیری: یک دوره فعالیت بدنی منظم، میتواند بر استقامت هوازی بیماران دیابتی نوع 2 تاثیر داشتهباشد و بر تعادل آنان تاثیر معناداری ندارد.
بهرام رشیدخانی؛ تیرنگ رضانیستانی؛ شاهین رسولی؛ آتنا رمضانی؛ فریده طاهباز
دوره 17، شماره 4 ، آذر و دی 1389، ، صفحه 236-247
چکیده
زمینه و هدف: تغییر و افزایش سطوح عوامل التهابی و گلیسمی یکی از مشکلات بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 است، لذا این مطالعه به منظور بررسی تاثیر مصرف آب هویج غنی شده با بتاکاروتن بر سطوح نشانگرهای التهابی CRP،IL-6 و گلوکز ناشتا در این بیماران طراحی گردید.
مواد و روش ها: این کارآزمایی بالینی تصادفی دوسو کور کنترل شده بر روی 44 بیمار مبتلا به دیابت ...
بیشتر
زمینه و هدف: تغییر و افزایش سطوح عوامل التهابی و گلیسمی یکی از مشکلات بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 است، لذا این مطالعه به منظور بررسی تاثیر مصرف آب هویج غنی شده با بتاکاروتن بر سطوح نشانگرهای التهابی CRP،IL-6 و گلوکز ناشتا در این بیماران طراحی گردید.
مواد و روش ها: این کارآزمایی بالینی تصادفی دوسو کور کنترل شده بر روی 44 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 صورت گرفت. ابتدا بیماران به صورت طبقه بندی شده تصادفی بر حسب جنس و BMI به دو گروه دریافت کننده 200 میلی لیتر آب هویج غنی شده با 10 میلی گرم بتاکاروتن (گروه الف) و آب هویج معمولی (گروه ب) تقسیم شدند. هر دو گروه به مدت 8 هفته، هر روز 200 میلی لیتر آب هویج در وعده ناهار (به جای یک واحد غلات) دریافت نمودند. یاد آمد 24 ساعته خوراک در 3 روز متوالی و 6 روز غیر متوالی در ابتدا و انتهای مطالعه گرفته شد. همچنین مقادیرCRP، IL-6، گلوکز ناشتا و بتاکاروتن سرم در نمونه های خون ناشتا در شروع و پایان هفته هشتم اندازه گیری شدند. در نهایت داده های بررسی مصرف با نرم افزار Nutritionist IV آنالیز و برای آزمون های آماری از نرم افزار SPSS 11.5 استفاده شد.
یافته ها: در هر گروه 22 بیمار (شامل 11 مرد و 11 زن مبتلا به دیابت نوع 2) قرار گرفتند. سطح بتاکاروتن سرم به طور معناداری در گروه دریافت کننده آب هویج غنی شده با بتاکاروتن در مقایسه با گروه ب افزایش یافت (به ترتیب 64.9±111.9 در ابتدا و 43.9±72 در پایان مطالعه، P=0.02) و سطح CRP سرم در گروه الف، نسبت به گروه ب، کاهش یافت (به ترتیب 2172.6±-996.9 و 1412.4±-537.3، p=0.098) ولی این میزان کاهش به لحاظ آماری معنادار نبود و همچنین کاهش سطح IL-6 سرم نیز در گروه الف، نسبت به گروه ب، نیز به لحاظ آماری معنادار نبود (به ترتیب 2.1±-0.8 و 2.4±-0.6، p=0.085) و همچنین گلوکز ناشتا نیز در این تحقیق در هر دو گروه طی مطالعه تحت تاثیر قرار نگرفت.
نتیجه گیری: مصرف روزانه 200 میلی لیتر آب هویج غنی شده با 10 میلی گرم بتاکاروتن به مدت 8 هفته بدون تاثیر معنادار بر مقدار گلوکز سرم و شاخص های التهابی، سبب بهبود سطوح آنتی اکسیدانی سرم از قبیل افزایش سطح بتاکاروتن در بیماران دیابتی نوع 2 می گردد.
محمد کاظمی عرب آبادی؛ غلام حسین حسن شاهی راویز؛ نرگس یقینی؛ رضا نصرت آبادی؛ وحید پولادوند؛ علی شمسی زاده
دوره 17، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1389، ، صفحه 33-38
چکیده
زمینه و هدف: سایتوکین ها از جمله عوامل مربوط به سیستم ایمنی می باشند که اثر آن ها بر ایجاد دیابت به اثبات رسیده است. میزان بیان سایتوکین ها مانند IFN-y در افراد و جوامع مختلف، متفاوت می باشد. با توجه به این که نفروپاتی ایجاد شده در طی دیابت نوعی بیماری التهابی بوده و از طرفی نقش سایتوکین IFN-y در ایجاد التهاب به خوبی شناخته شده است، هدف از ...
بیشتر
زمینه و هدف: سایتوکین ها از جمله عوامل مربوط به سیستم ایمنی می باشند که اثر آن ها بر ایجاد دیابت به اثبات رسیده است. میزان بیان سایتوکین ها مانند IFN-y در افراد و جوامع مختلف، متفاوت می باشد. با توجه به این که نفروپاتی ایجاد شده در طی دیابت نوعی بیماری التهابی بوده و از طرفی نقش سایتوکین IFN-y در ایجاد التهاب به خوبی شناخته شده است، هدف از انجام مطالعه حاضر، تعیین میزان سطح سرمی سایتوکین IFN-y در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 دارای عوارض نفروپاتی می باشد.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی مقطعی، نمونه خون محیطی از 100 بیمار دیابتی نوع 2 مبتلا به نفروپاتی و 100 نفر از افراد غیر دیابتی سالم با کسب مجوز از کمیته اخلاق دانشگاه و رضایت کتبی از بیماران، جمع آوری شد که پس از انتقال به آزمایشگاه، بلافاصله سرم از خون محیطی جدا شده و توسط کیت های تجاری شرکت بیوسنس از نظر میزان سطح سرمی IFN-y مورد بررسی قرار گرفتند. داده های به دست آمده در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و از آزمون آماری آنالیز واریانس جهت انجام مقایسه ها استفاده گردید؛ مقدار P کمتر از 0.05 معنادار تلقی شد.
یافته ها: میانگین سطح سرمی IFN-y در بیماران دیابتی دارای عوارض نفروپاتی و افراد سالم به ترتیب به میزان7.74 ±16.09 و2.00 pg/ml ±4.03 بود که طبق بررسی های آماری، اختلاف بین دو گروه بیماران دیابتی دارای عوارض نفروپاتی و گروه سالم معنادار نبود.
نتیجه گیری: با توجه به معنادار نبودن اختلاف بین دو گروه به نظر می رسد که سطح سرمی IFN-y با نفروپاتی در بیماران دیابتی نوع 2 ارتباطی ندارد.