فیزیولوژی ورزشی
حسین طاهری چادرنشین؛ محمد اسماعیل افضل پور؛ احسان افروزی گروی؛ سید حسین ابطحی ایوری؛ میثم علی پورراز
دوره 26، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1398، ، صفحه 99-107
چکیده
گونههای اکسیژن واکنشی (ROS) موجب آسیب اکسایشی پروتئینها، لیپیدها و ساختارهای ژنومی میشود. مطالعات نشان داده-اند که تولید ROS در طی ورزش شدید افزایش مییابد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثرات دو نوع تمرین ورزشی سرعتی و استقامتی روی سطوح 8 - اکسو گوانین DNA گلیکوسیلاز (1OGG) و میزان 8- هیدروکسی، 2- داکسی گوآنوزین (OHdGـ8) بافت کبد و مغز موشهای ...
بیشتر
گونههای اکسیژن واکنشی (ROS) موجب آسیب اکسایشی پروتئینها، لیپیدها و ساختارهای ژنومی میشود. مطالعات نشان داده-اند که تولید ROS در طی ورزش شدید افزایش مییابد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثرات دو نوع تمرین ورزشی سرعتی و استقامتی روی سطوح 8 - اکسو گوانین DNA گلیکوسیلاز (1OGG) و میزان 8- هیدروکسی، 2- داکسی گوآنوزین (OHdGـ8) بافت کبد و مغز موشهای صحرایی نر ویستار بود. بدین منظور، 24 موش صحرایی نژاد آلبینو ویستار بالغ به طور تصادفی در سه گروه تمرین استقامتی، تمرین سرعتی و کنترل غیرفعال تقسیم شدند. موشها در گروه تمرین استقامتی و سرعتی برای 6 هفته، 6 جلسه در هفته، با شدت 80 تا 100 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی روی نوارگردان دویدند. سطوح 1OGG و OHdGـ8 به روش ساندویچ الایزا اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس یک طرفه در سطح 05/0 > P ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که هر دو نوع تمرین سرعتی و استقامتی موجب افزایش معنی دار سطوح 1OGG بافتهای مغز و کبد میشود. تمرین سرعتی موجب افزایش بیشتر سطوح 1OGG مغز نسبت به تمرین استقامتی شد. با وجود این، تمرینات سرعتی و استقامتی تاثیری معنی داری بر سطوح OHdGـ8 بافت مغز و کبد نداشت. سطوح 1OGG با OHdGـ8 به طور منفی و معنی دار همبسته بودند. به طور کلی، تمرینات ورزشی سرعتی و استقامتی از طریق افزایش محتوای 1OGG از آسیب اکسایشی ساختارهای ژنومی جلوگیری میکند.
علی شمسی زاده؛ غلامحسین حسن شاهی؛ علی روحبخش؛ فاطمه ایوبی؛ مهشید تهمتن
دوره 19، شماره 4 ، آذر و دی 1391، ، صفحه 310-324
چکیده
زمینه و هدف: ایسکمی گذرا در مغز موش باعث آسیب گسترده نورونی در مغز می شود؛ که به دنبال آن نقص در یادگیری و حافظه ایجاد می شود. در این مطالعه بر آن شدیم تا اثر ورزش را بر یادگیری و حافظه فضایی به دنبال ایسکمی گذرای مغز در موش صحرایی بررسی کنیم. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 50 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار در محدوده وزنی 250 تا 300 گرم بطور ...
بیشتر
زمینه و هدف: ایسکمی گذرا در مغز موش باعث آسیب گسترده نورونی در مغز می شود؛ که به دنبال آن نقص در یادگیری و حافظه ایجاد می شود. در این مطالعه بر آن شدیم تا اثر ورزش را بر یادگیری و حافظه فضایی به دنبال ایسکمی گذرای مغز در موش صحرایی بررسی کنیم. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 50 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار در محدوده وزنی 250 تا 300 گرم بطور تصادفی در گروه های مختلف قرار داده شدند. برای القای ورزش از دستگاه تردمیل استفاده شد. جهت ایجاد ایسکمی جریان خون شریان های مشترک کاروتید به مدت 10 دقیقه قطع شد. برای ارزیابی حافظه با استفاده از آزمون یادگیری احترازی غیر فعال انجام گرفت. برای بررسی نقایص حسی حرکتی از روش تشخیص و برداشتن چسب از کف دست حیوان و جهت بررسی هماهنگی حرکتی از آزمون روی لبه راه رفتن استفاده شد. یافتهها: یک هفته پس از ایسکمی گذرای مغز، مدت زمان پاسخ تاخیری در آزمون احترازی غیر فعال کاهش یافت همچنین زمان لمس و برداشتن چسب از کف دست و نسبت تعداد لغزش ها نیز افزایش یافت. پیش شرطی سازی با ورزش این شاخص ها را در موش های ایسکمیک بهبود بخشید. نتیجهگیری: پیش شرطی سازی با ورزش باعث بهبود نقص ایجاد شده در حافظه و اعمال حسی حرکتی به دنبال ایسکمی گذرای مغز می شود.
مهرداد شریعتی؛ آرش اسفندیاری؛ مهرداد مدرسی؛ زهرا رحمانی
دوره 19، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1391، ، صفحه 34-41
چکیده
زمینه و هدف: عرضه فراوان فرآوردههای گیاهی با وسعت زیاد در جوامع بشری امروز، مطالعات بافتی و هورمونی را ایجاب میکند و آگاهی از اثرات آنها میتواند کمک مؤثری به بهداشت باروری محسوب شود. با توجه به مصرف گیاه پونه در صنایع غذایی و دارویی به علت داشتن اثرات مفید درمانی، در این مطالعه اثرات عصاره آبی – الکلی این گیاه بر عملکرد محور ...
بیشتر
زمینه و هدف: عرضه فراوان فرآوردههای گیاهی با وسعت زیاد در جوامع بشری امروز، مطالعات بافتی و هورمونی را ایجاب میکند و آگاهی از اثرات آنها میتواند کمک مؤثری به بهداشت باروری محسوب شود. با توجه به مصرف گیاه پونه در صنایع غذایی و دارویی به علت داشتن اثرات مفید درمانی، در این مطالعه اثرات عصاره آبی – الکلی این گیاه بر عملکرد محور هیپوفیز – گناد مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 40 سر موش صحرایی نر با وزن تقریبی 220-190 گرم در پنج گروه 8 تایی به مدت 28 روز مورد آزمایش قرار گرفت. گروهها شامل کنترل، شاهد و گروههای تجربی دریافتکننده دوزهای 400 و 800 و 1600 mg/kg.b.w از عصاره آبی – الکلی برگ گیاه پونه به صورت درون صفاقی بودند. پس از آخرین دوز دریافتی، از تمام گروهها نمونه خونی گرفته شده و بیضهها خارج شدند. میزان هورمونهای تستوسترون، FSH و LH اندازهگیری شد و بیضهها پس از توزین مورد بررسیهای بافتشناسی قرار گرفت. نتایج دادهها در سطح معناداری 05/0>P بررسی گردید.
یافتهها: سطوح سرمی تستوسترون و هورمونهای هیپوفیزی FSH و LH در گروههای تجربی کاهش معناداری (05/0>P) نسبت به گروه کنترل نشان داد. در بررسیهای بافتشناسی کاهش تعداد اسپرماتیدها در دوزهای بالا و در بافت بینابینی کاهش معنادار تعداد سلولهای لیدیگ مشاهده گردید.
نتیجهگیری: عصاره آبی – الکلی برگ گیاه پونه در دوزهای پایین باعث کاهش هورمونهای گنادوتروپ و تستوسترون میشود و در دوزهای بالا، این اثرات کاهشی با تخریب بافتی بیضه نیز همراه است.
تهمینه پیروی؛ امیر حیدری؛ مصطفی صولتی؛ داریوش محمدنژاد؛ اکبر غربالی؛ غلامحسین فرجاه
دوره 19، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1391، ، صفحه 52-58
چکیده
زمینه و هدف:: اپیدیدیم از نظر رشد و حفظ ساختمان وابسته به تستوسترون است که ترشح آن وابسته به هورمونهای گنادوتروپین هیپوفیزی است، ترشح گنادوتروپینها هم تحت کنترل هورمونهای آزادکننده هیپوتالاموس(GnRH) میباشد. استفاده از آنالوگهای GnRH میتواند محور هیپوفیزی-گنادی را مختل نماید. هدف مطالعه حاضر، بررسی اثرات آگونیست GnRH (بوسرلین) ...
بیشتر
زمینه و هدف:: اپیدیدیم از نظر رشد و حفظ ساختمان وابسته به تستوسترون است که ترشح آن وابسته به هورمونهای گنادوتروپین هیپوفیزی است، ترشح گنادوتروپینها هم تحت کنترل هورمونهای آزادکننده هیپوتالاموس(GnRH) میباشد. استفاده از آنالوگهای GnRH میتواند محور هیپوفیزی-گنادی را مختل نماید. هدف مطالعه حاضر، بررسی اثرات آگونیست GnRH (بوسرلین) بر روی بافت اپیدیدیم موشهای صحرایی نابالغ است.
مواد و روشها: در این مطالعه نیمه تجربی تعداد بیست سر موش صحرایی نابالغ 25 روزه از خانه حیوانات دانشکده پزشکی به صورت غیرتصادفی و در دسترس تهیه و به چهار گروه (5=n) تقسیم شدند. از بین چهار گروه، دو گروه آزمایش اول و دوم و دو گروه دیگر کنترل اول و دوم در نظر گرفته شدند. به گروههای آزمایش، هر کدام mg/kg 1/0 بوسرلین و به گروههای کنترل ml 1/0 سرم فیزیولوژیک به مدت پنج روز تزریق و سپس به ترتیب در روز 30 گروه آزمایش و کنترل اول و در روز 35 گروه آزمایش و کنترل دوم تشریح شدند. دادههای به دست آمده بعد از بررسی با میکروسکوپ مجهز به عدسی مدرج مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که ارتفاع اپیتلیوم و قطر لومن در گروه آزمایش اول و آزمایش دوم نسبت به گروه کنترل اول، افزایش معناداری یافته است (05/0 p≤). در مقایسه بین گروه آزمایش دوم و گروه کنترل دوم فقط افزایش ارتفاع اپیتلیوم معنادار بود ولی قطر لومن افزایش معناداری را نشان نداد. در حالیکه ضخامت عضله صاف دیواره اپیدیدیم در بین گروههای آزمایش و کنترل، اختلاف معناداری را نشان نداد.
نتیجهگیری: تجویز کوتاه مدت آگونیست هورمون آزادکننده گنادوتروپین با اثر تحریکی خود باعث رشد اپیتلیوم و افزایش قطر لومن اپیدیدیم میگردد، اما تأثیری بر روی ضخامت عضله دیواره اپیدیدیم به عدم وجود گیرنده هورمون آزادکننده گنادوتروپین ندارد.