ایمنی شناسی و بیوشیمی
محمدشفیع مجددی؛ مریم امیرپور؛ محمد صاحبکار؛ مریم کرابی؛ سعیده سادات شبیری
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 03 بهمن 1402
چکیده
زمینه و هدف: پسوریازیس یک بیماری پوستی شایع است که با پاپولها و پلاکهای پوسته پوسته ظاهر میشود و میتواند عواقب روانی و جسمی داشته باشد. با توجه به نقش ضدالتهابی ویتامین D، مطالعاتی در مورد ارتباط سطح سرمی این ویتامین با پسوریازیس انجام شدهاست. این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین سطوح سرمی 25 هیدروکسی ویتامین D و پسوریازیس انجام ...
بیشتر
زمینه و هدف: پسوریازیس یک بیماری پوستی شایع است که با پاپولها و پلاکهای پوسته پوسته ظاهر میشود و میتواند عواقب روانی و جسمی داشته باشد. با توجه به نقش ضدالتهابی ویتامین D، مطالعاتی در مورد ارتباط سطح سرمی این ویتامین با پسوریازیس انجام شدهاست. این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین سطوح سرمی 25 هیدروکسی ویتامین D و پسوریازیس انجام شد.روش کار: این مطالعه مورد شاهدی بر روی بیماران پسوریازیس از کلینیک پوست بیمارستان واسعی و افراد سالم از مرکز انتقال خون سبزوار در ایران انجام شد. بیماران مبتلا به پسوریازیس مزمن (بیش از 6 ماه) در سنین 18 تا 65 سال بدون توجه به نوع پسوریازیس وارد مطالعه شدند. حجم نمونه این پژوهش 177 نفر (88 مورد و 89 گروه شاهد) بود. روش جمع آوری داده ها پرسشنامه و نمونه خون بود. در هر دو گروه، میزان 25 هیدروکسی ویتامین D به روش الایزا اندازه گیری شد.یافتهها: 177 نفر شامل 78 نفر (10/44%) مرد و 99 نفر (90/55%) زن وارد این مطالعه شدند. میانگین سنی در گروه مورد 30/13±95/36 و در گروه شاهد 60/12±34/21 سال بود. میانگین سطوح ویتامین D بین گروه مورد (60/13±68/19) و گروه شاهد (60/12±34/21) تفاوت معنیداری نداشت (05/0P>).نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان داد که تفاوت معنیداری در سطوح ویتامین D بین گروه مورد و گروه کنترل وجود ندارد که این فرضیه که کمبود ویتامین D با پسوریازیس مرتبط است را تایید نمیکند.
محمدرضا نوری دلویی؛ زهرا صدر
دوره 26، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1398، ، صفحه 1-11
چکیده
زمینه امروزه درمان سرطان، از مهمترین چالشهای علوم پزشکی به شمار میآید. جراحی، شیمی درمانی، پرتودرمانی یا ترکیبی از این روشها برای کوچک کردن و از بین بردن تومور استفاده میشود. هورمون درمانی، پیوند سلولهای بنیادی و مغز استخوان و ایمنی درمانی، دیگر شیوههای درمانی هستند.
مواد و روشها ایمنی درمانی با استفاده از سیستم ...
بیشتر
زمینه امروزه درمان سرطان، از مهمترین چالشهای علوم پزشکی به شمار میآید. جراحی، شیمی درمانی، پرتودرمانی یا ترکیبی از این روشها برای کوچک کردن و از بین بردن تومور استفاده میشود. هورمون درمانی، پیوند سلولهای بنیادی و مغز استخوان و ایمنی درمانی، دیگر شیوههای درمانی هستند.
مواد و روشها ایمنی درمانی با استفاده از سیستم ایمنی، پس از جراحی، شیمی درمانی و پرتودرمانی از مهمترین روشهای مکمل در درمان سرطان است. این روش بهطور سیستمیک انجام شده و برای جلوگیری از گسترش بدخیمیها به کار میرود، اما در ایمنی درمانی به سلولهای بدخیم حمله میشود و بر سلولهای سالم بدن تأثیر چندانی نداشته، و اختصاصی عمل میکند. ایمنی درمانی سرطان در صورت بهکارگیری مستقیم اجزای سیستم ایمنی و ایجاد پاسخ ایمنی فعال، ایمنی درمانی فعال، و در صورت تحریک غیرمستقیم و استفاده از محصولات ایمنی مانند آنتیبادی مونوکلونال، ایمنی درمانی غیرفعال خوانده میشود.
یافتهها نتایج حاکی از تأثیر درمانهای ترکیبی در درمان سرطان، شامل ترکیب انواع روشهای متداول درمان با ایمنی درمانی در کنار هم است. در این مقاله مروری مهمترین پیشرفتهای اخیر در ایمنیشناسی و ایمنی درمانی سرطان بررسی و بحث میشود. همچنین به سازوکارهای زمینهساز فرار سلولهای سرطانی از سیستم ایمنی اشاره شده است که به شناسایی درمانهای جدید میانجامد.
فیزیولوژی و فارماکولوژی
انسیه نامجو؛ رویا لاری؛ ناصر مهدوی شهری؛ علی مقیمی؛ مهرنگار رجحان نژاد؛ لیلا ایزی
دوره 25، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1397، ، صفحه 93-100
چکیده
سابقه و اهداف: فاکتور محرک رشد کلونی گرانولوسیت (G-CSF) به عنوان فاکتور موثر در تمایز سلولهای خونی خصوصا نوتروفیلها شناخته می شود، به همین دلیل به طور گسترده ای در درمان نوتروپنی ناشی از شیمی درمانی استفاده می شود. تحقیقات متعدد بیانگر بالا رفتن میزان G-CSF در شراط التهابی و همچنین نقش التهابی این فاکتور بوده اند. اینترفرون های(IFN) نوع یک ...
بیشتر
سابقه و اهداف: فاکتور محرک رشد کلونی گرانولوسیت (G-CSF) به عنوان فاکتور موثر در تمایز سلولهای خونی خصوصا نوتروفیلها شناخته می شود، به همین دلیل به طور گسترده ای در درمان نوتروپنی ناشی از شیمی درمانی استفاده می شود. تحقیقات متعدد بیانگر بالا رفتن میزان G-CSF در شراط التهابی و همچنین نقش التهابی این فاکتور بوده اند. اینترفرون های(IFN) نوع یک به عنوان فاکتورهای ضد التهابی شناخته می شوند. هدف از این پژوهش بررسی این موضوع بود که آیا اینترفرون های نوع یک می توانند اثر G-CSF بر فاکتورهای خونی را تعدیل کنند. مواد و روش ها: چهل و دو سر موش سوری نر هشت هفتهای در شش گروه هفت تایی دستهبندی شدند که شامل گروه١ (کنترل): تزریق آب مقطر، گروه٢: µg/kg٢٠٠ G-CSF ، گروه٣: µg/kg ٢٠٠ اینترفرون آلفا (IFN-α)، گروه٤: µg/kg٢٠٠ اینترفرون بتا (IFN-β)، گروه٥: µg/k ٢٠٠ IFN-α +µg/kg ٢٠٠ G-CSF، گروه٦: µg/kg ٢٠٠ IFN-β+ µg/kg ٢٠٠G-CSF بود. تزریقات یک بار در روزانجام شد. پس از ٢٨روز از قلب موش ها خون گرفته و به آزمایشگاه تشخیص طبی ارسال شد. پس از دریافت نتایج آزمایشگاه، تغییرات فاکتورهای بیوشیمیایی خون شامل گلوکز، تری گلیسرید وکلسترول با استفاده از نرم افزار SPSS18 بررسی شد. نتایج و بحث: G-CSF و یا IFNs ، به تنهایی و یا به طور هم زمان موجب کاهش سطوح سرمی قند، تری گلیسرید و کلسترول در خون موش سوری به طور معناداری شدند، که با فرضیات اولیه ما که اثرات ضدالتهابی IFN-α، IFN-β در جهت مقابل اثرات التهابی G-CSF روی می دهند، مغایرت دارد. همچنین در تجویز توأم اینترفرونهای نوع یک و G-CSF میزان کاهش گلوکز، تری گلیسرید وکلسترول بیشتر از G-CSF به تنهایی بود. این موضوع نشان دهنده اثر سینرژیک احتمالی G-CSF و IFN-α،IFN-β است. این احتمال وجود دارد که مسیرهای سیگنالینگ سلولی مشابهی مورد استفاده G-CSF وIFN α/ β قرار گرفته است.
بتول حاج ابراهیمی؛ محمد کاظمی عرب آبادی
دوره 20، شماره 3 ، مهر و آبان 1392، ، صفحه 380-389
چکیده
زمینه و هدف: افسردگی یکی از مشکلات حال حاضر جوامع پیشرفته و در حال توسعه میباشد. مطالعات نشان می دهد که افسردگی نه تنها یک اختلال روانپزشکی بوده، بلکه مشکلات مختلف جسمی را نیز بهدنبال دارد. از جمله مهمترین مشکلاتی که افسردگی ایجاد میکند، اختلالات سیستم ایمنی میباشد. مطالعات نشان میدهد که افسردگی موجب التهاب مزمن و مخرب توسط ...
بیشتر
زمینه و هدف: افسردگی یکی از مشکلات حال حاضر جوامع پیشرفته و در حال توسعه میباشد. مطالعات نشان می دهد که افسردگی نه تنها یک اختلال روانپزشکی بوده، بلکه مشکلات مختلف جسمی را نیز بهدنبال دارد. از جمله مهمترین مشکلاتی که افسردگی ایجاد میکند، اختلالات سیستم ایمنی میباشد. مطالعات نشان میدهد که افسردگی موجب التهاب مزمن و مخرب توسط سیستم ایمنی میشود. به گونهای که التهاب خود موجبات وخیمتر شدن افسردگی را فراهم میآورد. در پاسخهای ایمونولوژیک، مولکولهای متعددی جهت ایجاد التهاب بالاخص التهاب مزمن نقش دارند، به گونهای که میتوان به مسیرهای وابسته به (JAK/STAT) Janus kinase/signal transducers and activators of transcription و یا اینکه به التهاب متعاقب القاء توسط سنسورهای میکروبی مثل Toll Like Receptor، (AIMII) Absent in melanoma 2 و همچنین (NLR) Node like receptor اشاره کرد. بهنظر میرسد که همین مولکولها با تولید سایتوکینهای التهابی در ایجاد التهاب در بیماران مبتلا به افسردگی دخیل میباشند. بنابراین بررسی الگوی سایتوکینها و همچنین مسیرهایی که منجر به تولید سایتوکینهای التهابی در بیماران مبتلا به افسردگی میشود، میتواند جهت مشخص شدن پاتوژنز بیماری کمککننده باشد. بنابراین، هدف از انجام این مطالعه، جمعآوری مطالعات اخیر در زمینه الگوی سایتوکینها و همچنین مولکولهای درگیر در التهاب بهدنبال افسردگی میباشد.
مواد و روشها: دادههای موجود در این مقاله مروری با استفاده از جستجوی کلید واژههای سایتوکین (cytokine)، افسردگی (Depression)، TLR، التهاب (Inflammation) و مولکولهای سیگنالینگ (signaling molecules) در موتورهای جستجوگر Pubmed، scopous و Google scholar جمعآوری شد و براساس موضوعیت داده ها در قسمت مربوطه مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: نتیجه جستجو و بررسی مطالعات انجام شده نشان داد که بیماران مبتلا به افسردگی از یک التهاب مزمن رنج میبرند که سایتوکینها و مولکولهای TLR در این میان نقش به سزایی ایفا می کنند.
نتیجه گیری: با توجه به این نتایج، به نظر می رسد که التهاب، نقش زیادی در پاتوژنز بیماری افسردگی ایفا کرده و مطالعات آینده در زمینه هدف قرار دادن پاسخها و مولکولهای التهابی، می تواند راهکاری مناسب برای درمان این دسته از بیماران به شمار آید.
عباسعلی گائینی؛ فاظمه شب خیز؛ علی صمدی؛ مریم خالصی؛ فاطمه ترک
دوره 18، شماره 3 ، مهر و آبان 1390، ، صفحه 198-205
چکیده
زمینه و هدف: پیشنهاد شده است که مولکولهای چسبان سلولی به عنوان شاخص التهابی جدید در پیش بینی و پیشگویی بیماری های قلبی عروقی از حساسیت و دقت بالاتری نسبت به شاخص های سنتی پیشگویی کننده بیماری های قلبی عروقی برخوردارند. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر فعالیت ورزشی استقامتی غیر تداومی بر میزان مولکول چسبان سلولی (sICAM-1) و پروفایل لیپیدی (LDL-C، ...
بیشتر
زمینه و هدف: پیشنهاد شده است که مولکولهای چسبان سلولی به عنوان شاخص التهابی جدید در پیش بینی و پیشگویی بیماری های قلبی عروقی از حساسیت و دقت بالاتری نسبت به شاخص های سنتی پیشگویی کننده بیماری های قلبی عروقی برخوردارند. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر فعالیت ورزشی استقامتی غیر تداومی بر میزان مولکول چسبان سلولی (sICAM-1) و پروفایل لیپیدی (LDL-C، HDL-C، TG، TG) دانشجویان پسر غیر ورزشکار و بررسی همبستگی بین این متغیرها بود. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع تجربی است. از میان پسران غیر ورزشکار، 20 دانشجوی پسر واجد شرایط با اخذ رضایت نامه کتبی آگاهانه به طور تصادفی در دو گروه مداخله (12=n) و کنترل (8=n) قرار گرفتند. برنامه تمرینی به مدت 8 هفته و هفته ای 3 جلسه با مدت و شدت مشخص و به طور پیشرونده اجرا شد. نمونه های خونی قبل از اجرای اولین جلسه و 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی و هر دو پس از 14 ساعت ناشتایی جمع آوری شد. داده های حاصل با نرم افزار SPSS 16 و با استفاده از آزمون تی مستقل و همبسته تجزیه و تحلیل شده و از ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی همبستگی بین متغیرهای وابسته استفاده شد. سطح معناداری برای آزمون های آماری 05/0>α در نظر گرفته شد. یافته ها: هشت هفته فعالیت ورزشی استقامتی غیرتداومی موجب کاهش 14 درصدی میزان sICAM-1 (0001/0=P) و 10 درصدی LDL-C (0001/0P=)، 6 درصدی کلسترول تام (001/0=P) و 40 درصدی تری گلیسیرید (0001/0=P) و افزایش 23 درصدی( HDL-C (001/0P=) در گروه مداخله شد. با وجود این، همبستگی معناداری بین تغییرات sICAM-1و تغییرات شاخص های سنتی پیشگویی کننده بیماری قلبی- عروقی (TC، TG،LDL-C،HDL-C) مشاهده نشد (05/0
محمدرضا حامدی نیا؛ امیرحسین حقیقی؛ پرستو جمیلی
دوره 13، شماره 4 ، آذر و دی 1385، ، صفحه 204-210
چکیده
زمینه و هدف : پروتئین واکنش پذیر C (CRP)، یک شاخص حساس و غیراختصاصی التهاب است که ارتباط آن با بیماری عروق کرونر مشخص گردیده است. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرینات مقاومتی بر میزان پروتئین واکنش پذیرC در مردان چاق بود.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی است. تعداد 24 نفر (16 مرد چاق و 8 مرد لاغر) با دامنه سنی 35 تا 48 سال به صورت داوطلبانه ...
بیشتر
زمینه و هدف : پروتئین واکنش پذیر C (CRP)، یک شاخص حساس و غیراختصاصی التهاب است که ارتباط آن با بیماری عروق کرونر مشخص گردیده است. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرینات مقاومتی بر میزان پروتئین واکنش پذیرC در مردان چاق بود.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی است. تعداد 24 نفر (16 مرد چاق و 8 مرد لاغر) با دامنه سنی 35 تا 48 سال به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. مردان چاق به صورت تصادفی در دو گروه زیر قرار گرفتند: 1) گروه تمرین مقاومتی 2) گروه کنترل. گروه سوم هم مردان لاغر بودند. از همه آزمودنی ها در حالت ناشتا خون گیری به عمل آمد. گروه آزمایش مدت 13 هفته و هر هفته سه جلسه تمرینات مقاومتی داشتند. برنامه تمرینات مقاومتی به صورت دایره ای، در یازده ایستگاه و با شدت 50 الی60 درصد یک تکرار بیشینه (IRM) انجام گرفت.
یافته ها: تمرینات مقاومتی باعث کاهش معنی دار میزان CRP در مردان چاق گردید (از 1.65±0.6 به 0.53±0.73). همچنین مشخص شد که در حالت پایه غلظت های سرمی CRP در مردان چاق به طور معنی داری بالاتر از مردان لاغراست (1.65±0.6 در مقابل 0.26±0.21). به علاوه همبستگی مثبت و معنی داری بین میزان CRP با شاخص های چاقی (r=0.75) و اجزای مختلف سندرم متابولیکی مشاهده گردید.
نتیجه گیری: تمرینات مقاومتی به علت داشتن اثرات ضد التهابی احتمالا سبب کاهش خطر حوادث قلبی عروقی بعدی در مردان چاق می گردد.