موسی الرضا تدین فر؛ مهدی آمدنی؛ علی تاج آبادی؛ یاسر تبرائی؛ حسین خسروجردی
دوره 23، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1395، ، صفحه 14-20
چکیده
زمینه و هدف:درد بعد از اعمال جراحی، به خصوص آپاندکتومی از شایع ترین علل نارضایتی بیماران می باشد. عوارض مسکن های رایج، محققین را بر آن داشت تا با جایگزینی داروهای مناسب تر، بتوانند بر درد این بیماران غلبه کنند. این پژوهش با هدف مقایسه اثر تسکینی پرومتازین و دیکلوفناک بر کنترل درد بیماران آپاندکتومی انجام شد. مواد و روش ها: این کارآزمایی ...
بیشتر
زمینه و هدف:درد بعد از اعمال جراحی، به خصوص آپاندکتومی از شایع ترین علل نارضایتی بیماران می باشد. عوارض مسکن های رایج، محققین را بر آن داشت تا با جایگزینی داروهای مناسب تر، بتوانند بر درد این بیماران غلبه کنند. این پژوهش با هدف مقایسه اثر تسکینی پرومتازین و دیکلوفناک بر کنترل درد بیماران آپاندکتومی انجام شد. مواد و روش ها: این کارآزمایی بالینی سه سوکور در 60 بیمار تحت عمل آپاندکتومیبستری در بیمارستان امداد شهید دکتر بهشتی شهر سبزوار در سال 1391 انجام شد.واحدها به روش نمونه گیری آسان در دسترس انتخاب و به صورت تخصیص تصادفی به دو گروه 30 نفره تقسیم شده، به گروه کنترل دیکلوفناک و مداخله پرومتازین به روش عضلانی عمیق و در عضله دورسوگلوتئال تزریق گردید. براساس مقیاس استاندارد عددی درد، ساعت اول پس از دریافت دارو، درد بیماران بررسی شد. اطلاعات با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و کای دو توسط نرم افزار SPSS نسخه 18 با سطح معنی داری 05/0 تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: بین دو گروه در تسکین درد نیم ساعت بعد از عمل، اختلاف معنی داری مشاهده شد (018/0P=). به طوری که میانگین میزان درد بعد از تزریق دیکلوفناک (26/2) ±04/5 و پرومتازین(33/1)±96/3 بود. میانگین میزان درد یک ساعت بعد از تزریق دیکلوفناک (31/5)±59/4 و پرومتازین (33/1)±30/3 بود اما اختلاف معنی داری مشاهده نشد (177/0P=). نتیجه گیری: اثر تسکینی پرومتازین بیشتر از دیکلوفناک است. لذا برنامه ریزی اساسی جهت استفاده از فنوتیازین ها به جای مسکن های پر عارضه مثل ضد التهاب های غیر استروئیدی توصیه می شود.
مهتاب قلی زاده؛ رحیم اکرمی؛ موسی الرضا تدین فر؛ رؤیا اکبرزاده
دوره 22، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1394، ، صفحه 955-964
چکیده
زمینه و هدف: مراقبت از بیمار مبتلا به سکته مَغزی، میتواند ابعاد مختلف زندگی مراقبان و ازهمه مهمتر، کیفیّت زندگی آنان را تحت تأثیر قراردهد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیّر آموزش مراقبت از بیمار مبتلا به سکتهی مغزی بر کیفیّت زندگی مراقبانِ آنها انجام شد.
موادّ و روشها:این مداخلهی کارآزماییِ میدانیِ تصادفیشده درسال 1393 ...
بیشتر
زمینه و هدف: مراقبت از بیمار مبتلا به سکته مَغزی، میتواند ابعاد مختلف زندگی مراقبان و ازهمه مهمتر، کیفیّت زندگی آنان را تحت تأثیر قراردهد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیّر آموزش مراقبت از بیمار مبتلا به سکتهی مغزی بر کیفیّت زندگی مراقبانِ آنها انجام شد.
موادّ و روشها:این مداخلهی کارآزماییِ میدانیِ تصادفیشده درسال 1393 بر روی 120مراقب بیمار مبتلا به سکتهی مغزی بستری در بیمارستان واسعی سبزوار انجام شد. واحدهای پژوهش با تخصیص تصادفی به دو گروه مداخله (60 نفر) و کنترل (60 نفر) تقسیم شدند. پرسشنامهی کیفیت زندگی(SF-36)توسط مراقبین، قبل و یکماه پس از آموزش تکمیل گردید. دادهها با آزمون کای2، ویلکاکسون، تی زوجی و تی مستقلدر سطح معناداری 5 صدم مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.
یافتهها: نمرات ابعاد کیفیّت زندگی مراقبان، یکماه بعد از آموزش در گروه مداخله بهطور معناداری بیشتر از گروه کنترل نشاندادهشد. بیشترین تفاوت در ابعاد سلامت عمومی(0001/0>P) و ایفای نقش جسمی(0001/0>P) و ایفای نقش هیجانی(0001/0>P) مشاهده گردید.
نتیجهگیری: آموزش مراقبت از بیمار به مراقبان بیماران مبتلا به سکتهی مغزی، منجر به افزایش آگاهی و مهارت آنها در مراقبت از بیمار و در نتیجه موجب بهبود کیفیّت زندگی آنها گردید. بنابراین، اهمیّت آموزش مهارتهای مراقبتی پرستاران به مراقبان بیماران، باید بیش از پیش مورد توجّه قرارگیرد.
منصوره فتحانی؛ منور افضل آقایی؛ موسی الرضا تدین فر
دوره 22، شماره 5 ، آذر و دی 1394، ، صفحه 893-902
چکیده
زمینه و هدف: نارسایی قلبی به عنوان یکی از بیماریهای مزمن و پیشرونده، برای بیمار چالش جدّی ایجاد کرده و کیفیّت زندگی آنان را تحت تأثیّر قرار میدهد.آموزش مبتنی بر نیازهای خود مراقبتی، سبب موفّقیّت در خود مراقبتی شده و تأثیّر مثبت بر کیفیّت زندگیآنان دارد.مطالعهی حاضر باهدف بررسیتأثیّر آموزش مبتنی بر نیازهای خود مراقبتی بر کیفیّت ...
بیشتر
زمینه و هدف: نارسایی قلبی به عنوان یکی از بیماریهای مزمن و پیشرونده، برای بیمار چالش جدّی ایجاد کرده و کیفیّت زندگی آنان را تحت تأثیّر قرار میدهد.آموزش مبتنی بر نیازهای خود مراقبتی، سبب موفّقیّت در خود مراقبتی شده و تأثیّر مثبت بر کیفیّت زندگیآنان دارد.مطالعهی حاضر باهدف بررسیتأثیّر آموزش مبتنی بر نیازهای خود مراقبتی بر کیفیّت زندگی بیماران مبتلا به نارسایی قلب انجام گرفته است. موادّ و روش ها:در این مطالعهی تجربی 120 بیمار مبتلا به نارسایی قلب در بخش قلب بیمارستان قایم (عج) مشهد در سال 93به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه مساوی کنترل (60 n=) و مداخله (60 n=) تقسیم شدند. در گروه مداخله برنامهی آموزشی مبتنی بر نیازهای خود مراقبتیبرگزار گردید. هر دو گروه قبل و یک ماه پس از اجرای مداخله،پرسشنامهی کیفیّت زندگیSF-36را تکمیل کردند. در نهایت اطّلاعات با استفاده از آزمون های آماری و نرم افزار spss (نسخه 16) در سطح معنی داری 05/0 p< تجزیه، تحلیل و تفسیر گردید. یافته ها:نتایج نشان داد بین نمرهی کیفیّت زندگی دو گروه قبل از مداخله اختلاف آماری معنی دار نبود(61/0 p=). امّا، پس از مداخله میانگین و انحراف معیار نمرهی کلّی کیفیّت زندگی در گروه کنترل و مداخله به ترتیب 93/3 ±62/63 و51/3 ± 62/72 بود و آزمون تی مستقل بین دو گروه اختلاف آماری معنی داری نشان داد (001/0p<). نتیجهگیری:آموزش مبتنی بر نیازهای خود مراقبتی سبب بهبود کیفیّت زندگی بیماران مبتلا بهنارسایی قلب می گردد.