روانشناسی و روانپزشکی
نسرین میرچولی؛ علی محمد ناعمی
دوره 28، شماره 5 ، آذر و دی 1400، ، صفحه 790-800
چکیده
زمینه و هدف: تفکر انتقادی، زمینه ایجاد مهارت فهم و ارزیابی دانش جدید را برای فراگیران فراهم میکند که با عوامل گوناگونی از جمله خودپنداره تحصیلی و ساختار کلاس ارتباط پیدا میکند. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه خودپنداره تحصیلی و ساختار کلاس با تفکر انتقادی در دانشجویان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار انجام شد.
مواد ...
بیشتر
زمینه و هدف: تفکر انتقادی، زمینه ایجاد مهارت فهم و ارزیابی دانش جدید را برای فراگیران فراهم میکند که با عوامل گوناگونی از جمله خودپنداره تحصیلی و ساختار کلاس ارتباط پیدا میکند. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه خودپنداره تحصیلی و ساختار کلاس با تفکر انتقادی در دانشجویان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار انجام شد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری را تمامی دانشجویان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار به تعداد 250 نفر تشکیل دادند که تعداد 148 نفر براساس فرمول کوکران و به روش تصادفی نظامدار بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادههای موردنیاز با استفاده از پرسشنامههای استاندارد تفکر انتقادی، خودپنداره تحصیلی و ساختار کلاس جمعآوری شد و با روشهای آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با کمک نرمافزار SPSS20 تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین متغیرهای خودپندارة تحصیلی و تفکر انتقادی رابطة مثبت و معنادار وجود دارد ( p≤0 /001و r=0/519) و این متغیر 25/4 درصد تغییرات تفکر انتقادی دانشجویان را تبیین میکند. همچنین یافتهها حاکی از آن است که متغیرهای ساختار کلاس و تفکر انتقادی رابطه مثبت و معنادار دارند
(r=0/628 ;p≤0 /001)و توانسته است 22/4 درصد تغییرات تفکر انتقادی دانشجویان را تبیین کند.
نتیجهگیری: خودپنداره تحصیلی و ساختار کلاس، در رشد تفکر انتقادی دانشجویان نقش دارد و این امر میتواند موفقیت تحصیلی دانشجویان را سبب شود؛ بنابراین، با افزایش سطح خودپنداره تحصیلی و بهبود ساختار کلاس میتوان زمینه رشد تفکر انتقادی دانشجویان را فراهم ساخت.
مدیریت آموزش
حمیرا وحدتی؛ علی محمد ناعمی
دوره 27، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1399، ، صفحه 441-451
چکیده
زمینه پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه فناوری اطلاعات و ارتباطات و چابکی سازمانی با میانجیگری فراموشی سازمانی هدفمند کارکنان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار صورت گرفته است.
روش کار روش پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری دادهها، توصیفی از نوع همبستگی با تأکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان ...
بیشتر
زمینه پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه فناوری اطلاعات و ارتباطات و چابکی سازمانی با میانجیگری فراموشی سازمانی هدفمند کارکنان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار صورت گرفته است.
روش کار روش پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری دادهها، توصیفی از نوع همبستگی با تأکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان اداری پردیس دانشگاه علوم پزشکی سبزوار به تعداد 205 نفر بود که بر اساس فرمول کوکران تعداد 134 نفر بهعنوان نمونه انتخاب و از طریق روش نمونهگیری نظامدار (سیستماتیک) مورد بررسی قرار گرفتند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه فاوا محرمپور (1390)، چابکی سازمانی شریفی و ژانگ (1999) و فراموشی سازمانی هدفمند محمودوند (1390) استفاده شد. برای تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS22 و 8.8 lisrel و آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده گردید.
یافتهها یافتهها نشان دادند که: 1- بین فاوا و چابکی سازمانی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. 2- بین فاوا و فراموشی سازمانی هدفمند، رابطه مثبت معناداری وجود دارد. 3- بین فراموشی سازمانی هدفمند و چابکی سازمانی، رابطه مثبت معناداری وجود دارد.
نتیجهگیری فراموشی سازمانی هدفمند در رابطه بین فاوا و چابکی سازمانی، نقش میانجیگری دارد و 45 درصد از چابکی سازمانی بهوسیله فاوا و با میانجیگری فراموشی سازمانی هدفمند، پیشبینی شد..
روانشناسی و روانپزشکی
نسرین میرچولی؛ علی محمد ناعمی
دوره 26، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1398، ، صفحه 809-816
چکیده
زمینه و هدف: در عصر حاضر تفکر انتقادی بهعنوان یکی از هدفهای مهم آموزشی محسوب میشود که باید در فرایند یادگیری، مورد توجه استادان، معلمان و فراگیران قرار گیرد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة درگیری تحصیلی، جهتگیری هدف و مولفههای آن با تفکر انتقادی در دانشجویان رشتة پزشکی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار انجام شد. مواد و ...
بیشتر
زمینه و هدف: در عصر حاضر تفکر انتقادی بهعنوان یکی از هدفهای مهم آموزشی محسوب میشود که باید در فرایند یادگیری، مورد توجه استادان، معلمان و فراگیران قرار گیرد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة درگیری تحصیلی، جهتگیری هدف و مولفههای آن با تفکر انتقادی در دانشجویان رشتة پزشکی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار انجام شد. مواد و روشها: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعة آماری را تمامی دانشجویان رشتة پزشکی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار در سال 1397 به تعداد 520 نفر تشکیل دادند که تعداد 221 نفر بر اساس فرمول کوکران و به روش تصادفی نظام دار به عنوان نمونه انتخاب شدند. دادههای مورد نیاز پژوهش با استفاده از پرسشنامههای استاندارد تفکر انتقادی، جهتگیری هدف و درگیری تحصیلی جمعآوری شد و با روشهای آمار توصیفی، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با کمک نرم افزار SPSS20 تجزیه و تحلیل شد.یافتهها: نتایج نشان داد که بین درگیری تحصیلی، جهتگیری مهارت- گرایشی و جهتگیری عملکرد - گرایشی با تفکر انتقادی رابطة مثبت و معناداری وجود دارد (001/0p
روانشناسی و روانپزشکی
علی محمد ناعمی؛ مریم داورزنی
دوره 25، شماره 2 ، خرداد و تیر 1397، ، صفحه 231-239
چکیده
زمینه و هدف: مهارتهای ارتباطی مجموعهای از مهارتها است که میتواند سبب برقراری تعامل مطلوب بین افراد و گروهها در سازمان شود و زمینة رشد اخلاق حرفهای و اهمالکاری کارکنان را فراهم سازد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیرآموزش مهارتهای ارتباطی با رویکرد دینی براخلاق حرفهای و اهمالکاری شغلی کارکنان انجام شد. مواد ...
بیشتر
زمینه و هدف: مهارتهای ارتباطی مجموعهای از مهارتها است که میتواند سبب برقراری تعامل مطلوب بین افراد و گروهها در سازمان شود و زمینة رشد اخلاق حرفهای و اهمالکاری کارکنان را فراهم سازد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیرآموزش مهارتهای ارتباطی با رویکرد دینی براخلاق حرفهای و اهمالکاری شغلی کارکنان انجام شد. مواد و روش ها: این پژوهش تجربی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعة آماری پژوهش را تمامی کارکنان اداری دانشگاه علوم پزشکی سبزوار در سال 1395 تشکیل دادند که 80 نفر از آنها به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 40 نفر) جای گرفتند. گروه مداخله 6 جلسة 90 دقیقهای آموزش مهارتهای ارتباطی با رویکرد دینی را دریافت کردند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای استاندارد اخلاق حرفهای و اهمالکاری استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزارSPSS22 و از روشهای آمار توصیفی و تحلیلی (کوواریانس) استفاده شد.یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مهارتهای ارتباطی با رویکرد دینی بر اخلاق حرفهای (123/5 = F، 05/0P< ) و اهمالکاری شغلی (944/1 = F، 05/0P< ) تاثیر مثبت و معناداری داشته است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارتهای ارتباطی با رویکرد دینی میتواند موجب افزایش اخلاق حرفهای و کاهش اهمالکاری کارکنان خواهد شد.