معصومه فولادوندی؛ هاجر صادقی؛ مریم توفیقی؛ آذر اسدآبادی
دوره 24، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1396، ، صفحه 1-8
چکیده
زمینهوهدف: از مهمترین عوامل در کیفیت عرضة هر چه بهتر خدمات پرستاران به بیماران رضایت شغلی و هوش هیجانی است که بیتوجهی به آن در بلندمدت موجب بروز عصیان، کاهش حس مسئولیت، فرسودگی شغلی و ترک خدمت را بهدنبال خواهد داشت. بنابراین، مطالعة حاضر،با هدفتعیین ارتباطرضایت شغلی با هوش هیجانی در پرستاران بخشهای اورژانس، بهویژه بیمارستانهای ...
بیشتر
زمینهوهدف: از مهمترین عوامل در کیفیت عرضة هر چه بهتر خدمات پرستاران به بیماران رضایت شغلی و هوش هیجانی است که بیتوجهی به آن در بلندمدت موجب بروز عصیان، کاهش حس مسئولیت، فرسودگی شغلی و ترک خدمت را بهدنبال خواهد داشت. بنابراین، مطالعة حاضر،با هدفتعیین ارتباطرضایت شغلی با هوش هیجانی در پرستاران بخشهای اورژانس، بهویژه بیمارستانهای آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهر کرماندرسال 1391 انجام شد. مواد و روشها: اینمطالعةتوصیفی- همبستگیروی150نفراز پرستاران بخشهای اورژانس، بهویژه بیمارستانهای آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهر کرمان به روش سرشماری با استفاده از پرسشنامههای مشخصاتدموگرافیکی، رضایت شغلی پرستاران و هوش هیجانی برادی گریوز(Bradbry- Graves) بهصورت سرشماری انجام شد. تجزیهوتحلیلدادهها باآزمون تی مستقل، آنالیز واریانس یکطرفه وضریب همبستگیپیرسون با استفاده از SPSS نسخة 20انجام شد و سطحمعناداری05/0 درنظرگرفتهشد. یافتهها: میانگین نمرة کلی رضایت شغلی و هوش هیجانی بهترتیب (69/17±72/83) و (56/17±09/121) بود. بین نمرة کلی رضایت شغلی (رضایت درونی و رضایت بیرونی) و نمرة کلی هوش هیجانی ارتباط معناداری با ضریب همبستگی 351/0 مشاهده شد (0001/0>P). نتایج آزمون تحلیل واریانس (ANOVA) و تی مستقل نشان داد بین متغیرهای دموگرافیک (سن، تحصیلات، تجربه، واحد سازمانی، جنس) با رضایت شغلی و ابعاد آن و هوشهیجانی و زیرگروههایش ارتباطی وجود ندارد (05/0<P). نتیجهگیری: رضایت شغلیبا هوش هیجانی رابطةمستقیمداردوبهنظر میرسدافرادبا هوش هیجانی بالاتر احساس رضایت بیشتری در کار با همکاران و بیماران دارند. پیشنهاد میشود مطالعات بیشتری در رابطه با ارتباط این دو مفهوم و ارتباط آن با متغیرهای دموگرافیکی انجام شود.
طاهره لشکری؛ معصومه فولادوندی؛ هاجر صادقی؛ آذر اسدآبادی
دوره 21، شماره 5 ، آذر و دی 1393، ، صفحه 769-777
چکیده
زمینه و هدف: دیابت، یکیاز بیماریهای شایعدر ایران وجهان میباشد که مزمن، پیشروندهو پرهزینه بوده وعوارض متعددی ایجاد میکند. افسردگی، یکی از مهمترین مشکلات این افراد است. پرستاران میتوانند با ارائهی آموزشهایی درخصوص مدیریت استرس در ارتقای کیفیت زندگی این افراد نقش داشتهباشند. این مطالعه، با هدف بررسی تاثیرآموزش ...
بیشتر
زمینه و هدف: دیابت، یکیاز بیماریهای شایعدر ایران وجهان میباشد که مزمن، پیشروندهو پرهزینه بوده وعوارض متعددی ایجاد میکند. افسردگی، یکی از مهمترین مشکلات این افراد است. پرستاران میتوانند با ارائهی آموزشهایی درخصوص مدیریت استرس در ارتقای کیفیت زندگی این افراد نقش داشتهباشند. این مطالعه، با هدف بررسی تاثیرآموزش مدیریت استرس بر شدت افسردگی درافراد مبتلا به دیابت نوع دو انجام گردید.
مواد و روشها: در این پژوهشکارآزمایی بالینی، 96 نفر از افراد مبتلا به دیابت نوع2 در مرکز دیابت کرمان در سال1391 بهروش در دسترس انتخاب و پسازکسبرضایت افراد، پرسشنامهی DASS21 سوالیرا تکمیلنمودند. سپس افراد افسرده، با تخصیص تصادفی به دو گروه آزمون و کنترل تقسیم وآموزش مدیریت استرس در گروه آزمون اجراشد. ابزارگردآوری دادهها، پرسشنامهی (بک = DASS) بود. دادهها با کمک آزمونهای کوواریانس، واریانس و اندازه یریهای تکرارشونده و نرمافزار آماری SPSS نسخه 18 باسطح معناداری (0.05P< )، تجزیه و تحلیلشد.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار افسردگی قبل از اجرای مداخله در گروه کنترل و آزمون بهترتیب (94/13)± 37/33 و(58/13)±77/32 و بعد از اجرای مداخله بهترتیب (91/13) ±34/31 و (42/10) ±77/20 بود که نسبت به قبل از مداخله کاهش یافته است. 52.1 درصد افراد گروه آزمون، بعد از آموزش مدیریت استرس دارای شدت افسردگی کم بودند و اختلاف معناداری بین شدت افسردگی قبل و بعد از اجرای آموزش مدیریت استرس وجودداشت (0001/0> p-value).
نتیجهگیری: آموزش مدیریت استرس در شدت افسردگی تاثیر داشته و باعث کاهش آن شدهاست.