روانشناسی و روانپزشکی
ابراهیم نامنی؛ حسن عبداله زاده؛ حمیده پیرانی؛ محمود جاجرمی
دوره 25، شماره 5 ، آذر و دی 1397، ، صفحه 600-607
چکیده
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) به شیوه گروهی بر سرکوبی افکار منفی و درماندگی آموخته شده در زنان نابارور انجام گرفت. روش کار : این پژوهش، به صورت نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل نابرابر اجرا شد. جامعه آماری مورد مطالعه، شامل همه زنان نابارور مراجعه کننده به متخصصین زنان و زایمان ...
بیشتر
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) به شیوه گروهی بر سرکوبی افکار منفی و درماندگی آموخته شده در زنان نابارور انجام گرفت. روش کار : این پژوهش، به صورت نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل نابرابر اجرا شد. جامعه آماری مورد مطالعه، شامل همه زنان نابارور مراجعه کننده به متخصصین زنان و زایمان شهر نیشابور در بهار 96 می باشد. 24 زن نابارور به روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند و به دو گروه آزمایش(12 نفر) و کنترل(12 نفر) به صورت تصادفی گمارش شدند. از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد. اعضای گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان گروهی مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد قرار گرفتند. داده ها از طریق پرسشنامههای سرکوبی افکار وگنر و زاناکس (1994)» و سبک اسناد اسلامی شهربابکی (1369) مورد جمع آوری قرار گرفت. داده های پژوهش به روش تحلیل کواریانس چندمتغیره و تک متغیره توسط نرم افزار SPSS 21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری با سطح معناداری (0/001< p) نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه در مرحله پس آزمون وجود دارد که نشان دهنده اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرکوبی افکار و درماندگی آموخته شده (سبک اسناد) زنان نابارور می باشد. نتیجه گیری: از این مطالعه می توان نتیجه گرفت که درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند از درمان های مناسب جهت کاهش افکار منفی و درماندگی آموخته شده در زنان نابارور باشد.
آزاده حداد سبزوار؛ حسن عبداله زاده
دوره 23، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1395، ، صفحه 31-39
چکیده
زمینه و هدف: استافیلوکوک اورئوس مقاوم به متی سیلین(MRSA) یکیازعواملاصلیعفونتهایبیمارستانیو اکتسابیازجامعهاست. هدف ازانجام این پژوهش، بررسی شیوع ژن aac(6')-Ie-aph(2′′)-Ia در میان ایزوله های بالینی استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی سیلین جدا شده از بیمارستان های منتخب مشهد می باشد. مواد و روشها: روش انجام مطالعه از نوع مقطعی ...
بیشتر
زمینه و هدف: استافیلوکوک اورئوس مقاوم به متی سیلین(MRSA) یکیازعواملاصلیعفونتهایبیمارستانیو اکتسابیازجامعهاست. هدف ازانجام این پژوهش، بررسی شیوع ژن aac(6')-Ie-aph(2′′)-Ia در میان ایزوله های بالینی استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی سیلین جدا شده از بیمارستان های منتخب مشهد می باشد. مواد و روشها: روش انجام مطالعه از نوع مقطعی (از مهرماه 1392 تا تیرماه 1393 از نمونه های بالینی مختلف بیمارستان های قائم، پاستور، امام هادی (ع)، امام رضا (ع) مشهد) و به صورت توصیفی – تحلیلی می باشد. پساز جمع آوری 45 ایزولهبالینی MRSAالگویحساسیتآنتی بیوتیکیسویهها به روشانتشاراز دیسک توسطدیسکهایآنتی بیوتیکی اگزاسیلین، جنتامیسین، توبرامایسین، آمیکاسین و کانامایسین با رعایت اصول CLSI تعیین شد. برای تشخیص و تعیین فراوانی ژن مقاومت mecA (جهت تشخیص قطعی MRSA) و ژن aac(6')-Ie-aph(2′′)-Iah از روش PCR استفاده شد. دادههای جمعآوری شده پس از ورود به نرمافزار SPSS نسخه 18 با استفاده از آزمون کای دو در سطح معناداری 0001/0P< مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در این پژوهش، جمعاً 45 نمونه MRSA مورد بررسی قرار گرفتند. 51% از نمونه ها از زخم و به ترتیب 37 % ، 7% و 5% نمونهها از خون، ادرار و خلط ایزوله شده بودند. بر اساس نتایج حاصل از آنتی بیوگرام، نمونههای MRSA بیشترین مقاومت را به ترتیب نسبت به کانامایسین (80%)، توبرامایسین (71%)، آمیکاسین (53%) و جنتامایسین (31%) نشان دادند. ژن aac(6')-Ie-aph(2′′)-Ia در 44/24 درصد از جدایه های استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی سیلین شناسایی شد. نتیجه گیری: در مطالعه حاضر نسبت به سایر تحقیقات شیوع مقاومت آنتی بیوتیکی کمتر می باشد که می تواند به علت شیوع کمتر مکانیسم های مقاومتی در این ایزوله ها باشد. تفاوت مشاهده شده در نتایج مطرح کننده تنوع الگوی مقاومت به آمینوگلیکوزید ها در نواحی جغرافیایی مختلف است.
عفت مسکنی؛ حسن عبداله زاده؛ بتول کلاته میمری؛ فرزانه سعادت طلب
دوره 22، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1394، ، صفحه 213-219
چکیده
هدف: این مطالعه برای ارایه وضعیّت تأثیر شروع تغذیه تکمیلی بر روند رشد در کودکان زیر یک سال سبزوار و به منظور جهت دهی به سیاستگزاری بهداشتی منطقه انجام شد.
روش کار: روش بررسی، مقطعی می باشد . 400 نمونه به روش طبقه بندی مبتنی بر حجم نمونه ، از مراکز بهداشتی درمانی انتخاب گردید. معیار ورود به مطالعه، شروع تغذیه تکمیلی کودک در هنگام ارزیابی، ...
بیشتر
هدف: این مطالعه برای ارایه وضعیّت تأثیر شروع تغذیه تکمیلی بر روند رشد در کودکان زیر یک سال سبزوار و به منظور جهت دهی به سیاستگزاری بهداشتی منطقه انجام شد.
روش کار: روش بررسی، مقطعی می باشد . 400 نمونه به روش طبقه بندی مبتنی بر حجم نمونه ، از مراکز بهداشتی درمانی انتخاب گردید. معیار ورود به مطالعه، شروع تغذیه تکمیلی کودک در هنگام ارزیابی، به مدّت حدّاقل یک ماه بود. یافته ها در دو مقطع قبل و بعد از شروع تغذیه تکمیلی از طریق بررسی اطّلاعات پرونده خانوار، تکمیل پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون مک نمار و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد .
یافته ها: در 75/80%، سنّ شروع تغذیه تکمیلی بالای 6 ماهگی بود. روند مطلوب رشد قبل از شروع تغذیه تکمیلی 87% و بعد از آن 3/81% بود. بین روند رشد قبل و بعد از شروع تغذیه تکمیلی ارتباط آماری معنی دار وجود داشت (001/0P< و 595/0r=). بین شیردهی و روند رشد قبل از شروع تغذیه تکمیلی ارتباط معنی داری مشاهده گردید (021/0P= و 115/0r=). آزمون مک نمار به طور مستقل، بین جنسیّت کودک، شغل پدر و تحصیلات مادر با روند رشد ، قبل و بعد از شروع تغذیه تکمیلی ارتباط آماری معنی دار نشان داد (001/0P< ). در سایر موارد ارتباط معنی دار آماری مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: شروع تغذیه تکمیلی می تواند به عنوان یک عامل بالقوّه مثبت (595/0r=) در روند مطلوب رشد کودک تأثیرگذار باشد؛ ولی، متغیّرهایی مانند جنس کودک ، شغل پدر و سطح تحصیلات مادر ، این وضعیّت را به صورت مستقل مورد تأثیر قرار می دهند که در فرآیند مشاوره تغذیه باید به آنها دقت نمود.
زهرا افتخاری یزدی؛ حسن عبداله زاده
دوره 21، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1393، ، صفحه 36-42
چکیده
هدف: با توجه به متفاوت بودن تاثیر عواملی مانند وزن قد و نمایه توده بدنی بر سن شروع قاعدگی(منارک)، این مطالعه به منظور تعیین عوامل مؤثّر بر سن منارک در دختران سبزوار، جهت سیاستگزاری های درمانی- بهداشتی انجام شد.
روش کار: این مطالعه مقطعی و به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری از دانش آموزان دختر سه مقطع تحصیلی و به روش نمونه گیری ...
بیشتر
هدف: با توجه به متفاوت بودن تاثیر عواملی مانند وزن قد و نمایه توده بدنی بر سن شروع قاعدگی(منارک)، این مطالعه به منظور تعیین عوامل مؤثّر بر سن منارک در دختران سبزوار، جهت سیاستگزاری های درمانی- بهداشتی انجام شد.
روش کار: این مطالعه مقطعی و به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری از دانش آموزان دختر سه مقطع تحصیلی و به روش نمونه گیری طبقه بندی - متناسب با حجم طبقات انتخاب شد. نمونه لازم از 400 نمونه کل محاسبه گردید. اطّلاعات از طریق چک لیست، شامل اطّلاعات دموگرافیک و داده های قد و وزن دختران 17-10 ساله ای که قاعدگی آنها حدّاکثر 6 ماه قبل از انجام مطالعه حاضر و طی 3 سال گذشته ساکن سبزوار بوده اند، جمع آوری گردید. برای توصیف داده ها از شاخص های پراکندگی و برای تحلیل آنها از آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون و وآزمون تی استفاده شد .
یافته ها : میانگین سنّ منارک 26/1±88/12 سال، سن 53/1±12/15 سال، وزن 49/10±53 کیلوگرم، قد 07/0±49/160 سانتی متر و نمایه توده بدنی دختران 83/3±58/20 کیلوگرم بر متر مربع بود. بین سنّ منارک با قد(001/0P< و209/0r=)، وجود بیماری زمینهای (008/0P=)، سن مادر (002/0P= و 153/0r=)، نمایه توده بدنی(026/0P= و112/0r=-)، میزان تحصیلات مادران (001/0P= و 164/0r=-) ارتباط آماری معنی دار دیده شد. ولی، بین سنّ منارک وزن دختران، شغل مادر و شغل پدر، ارتباط آماری معنی دار مشاهده نگردید .
نتیجه گیری : این مطالعه نشان داد که بین برخی از عوامل مؤثّر بر سنّ منارک با نمایه توده بدنی در جامعه سبزوار ارتباط آماری وجود دارد. ولی، ممکن است این ارتباط با سایر جوامع متفاوت باشد که تعیین دقیق این عوامل نیاز به مطالعه های دیگری دارد.
ابراهیم شیرزاده؛ حسن عبداله زاده
دوره 18، شماره 4 ، آذر و دی 1390، ، صفحه 302-305
چکیده
یک نوزاد دخترسه روزه که به دنبال یک زایمان بدون عارضه به دنیا آمده بود به دلیل ناهنجاری های شدید در چشم چپ و راست به مطب چشم پزشکی ارجاع داده شد. شرح حال گرفته شده از دوران بارداری در زمینه های مصرف دارو توسط مادر، بیماری های زمینه ای در مادر و فامیل وابسته نکته مثبتی نداشت؛ همچنین ازدواج والدین نیز فامیلی نبود. تغذیه نوزاد توسط شیر مادر ...
بیشتر
یک نوزاد دخترسه روزه که به دنبال یک زایمان بدون عارضه به دنیا آمده بود به دلیل ناهنجاری های شدید در چشم چپ و راست به مطب چشم پزشکی ارجاع داده شد. شرح حال گرفته شده از دوران بارداری در زمینه های مصرف دارو توسط مادر، بیماری های زمینه ای در مادر و فامیل وابسته نکته مثبتی نداشت؛ همچنین ازدواج والدین نیز فامیلی نبود. تغذیه نوزاد توسط شیر مادر و بدون هیچ مشکلی صورت می گرفت و تنفس نوزاد نیز مشکلی نداشت. در مشاهده، نوزاد فاقد ابروی هر دو چشم بود؛ همچنین در چشم چپ پلک به صورت کامل وجود نداشت ولی در چشم راست آثاری از پلک ناقص دیده می شد. در معاینه چشم راست با اسلیت لامپ، بقایای ناقصی از حاشیه پلک فوقانی، همراه با تعدادی مژه دیده می شد که به نیمه فوقانی قرنیه چسنبدگی داشتند. قسمتی از اتاق قدامی و عنبیه از طریق نیمه تحتانی قرنیه چشم راست دیده می شد. مردمک قابل مشاهده نبود. پلک تحتانی راست دولایه داشت که لایه داخلی به قسمت پایین قرنیه چسبندگی داشت. به جز کشیدگی سوراخ بینی و بینی به سمت گونه چپ، لب ها، دهان، زبان، کام و حلق، طبیعی به نظر می رسیدند. در معاینه اندام ها، سینداکتیلی دست راست و پای چپ دیده می شد. به گفته والدین، نوزاد در ادرار کردن و دفع مدفوع مشکلی نداشت و در معاینه نیز ناهنجاری ظاهری دیده نمی شد. با توجه به این یافته ها تشخیص سندرم کریپت افتالموس – سینداکتیلی مطرح می شد. هدف از این گزارش، معرفی یک مورد جدید و شدید از سندرم کریپت افتالموس – سینداکتیلی می باشد.
مریم جوانبخت؛ حسن عبداله زاده؛ فریبا عبداله زاده
دوره 18، شماره 2 ، خرداد و تیر 1390، ، صفحه 110-117
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به مطالعات اندک در زمینه وسواس های فکری و وجود درمان های غیردارویی، می توان درمان فراشناختی را به عنوان گزینه احتمالی مؤثر با اثرات بلندمدت تر معرفی کرد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و درمان دارویی بر روی مبتلایان به وسواس های فکری در اختلال وسواسی- اجباری می باشد.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع ...
بیشتر
زمینه و هدف: با توجه به مطالعات اندک در زمینه وسواس های فکری و وجود درمان های غیردارویی، می توان درمان فراشناختی را به عنوان گزینه احتمالی مؤثر با اثرات بلندمدت تر معرفی کرد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و درمان دارویی بر روی مبتلایان به وسواس های فکری در اختلال وسواسی- اجباری می باشد.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع شبه تجربی با گروه کنترل و مورد می باشد . جهت اجرای طرح، افراد به طور مساوی در دو گروه 8 نفره و تحت دو مدل گروه درمانی فراشناختی (14جلسه) و درمان دارویی به (مدت 1 ماه) طبقه بندی شدند. در ابتدا و انتهای درمان، از اعضای هر دو گروه با کمک پرسشنامه های فراشناخت (MCQ-30)، مقیاس وسواسی- اجباری ییل براون (Y-BOCS)، کنترل فکر (TCQ)، مقیاس اضطراب، افسردگی، استرس (DASS-21)، پرسشنامه افسردگی بک (BDI-II) و مقیاس صفت اضطراب از پرسشنامه اضطراب صفت و حالت اشپیلبرگر (STAY-T) و مصاحبه برای ارزیابی عملکرد کلی، پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد. داده ها به وسیله نرم افزار آماری SPSS 18 و آزمون های آماری تی و کوواریانس مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: در کاهش شدت وسواس های فکری (006/0=P) با میانگین های پیش آزمون 07/2±13/50 و پس آزمون 81/2±25/10، استرس (003/0=P) با میانگین های پیش آزمون 89/4±00/30 و پس آزمون 52/3±87/24 و متغیر باورهای فراشناختی منفی (001/0=P) با میانگین های پیش آزمون (72/2±00/15) و پس آزمون 25/2±75/11 استفاده از درمان فراشناختی ارجحیت دارد؛ همچنین ارتباط معناداری نیز بین افزایش عملکرد کلی و دارو درمانی (042/0=P) با میانگین های پیش آزمون 83/4±25/60 و پس آزمون 28/5±75/61 دیده می شود. مشاهدات بیانگر آن بود که بین متغیرهای افسردگی (09/0=P)، نگرانی (07/0=P) و اضطراب (2/0=P) تفاوت معناداری بین درمان های مذکور وجود ندارد.
نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که کاهش شدت وسواس های فکری، استرس و باورهای فراشناختی منفی با استفاده از روش درمانی فراشناختی، نتایج بهتری نسبت به درمان دارویی دارد. اما نتایج در خصوص افزایش عملکرد کلی به نفع درمان دارویی می باشد. ارتباط معناداری نیز بین دو نوع درمان استفاده شده جهت متغیرهای افسردگی، نگرانی و اضطراب وجود ندارد.