راضیه خسروراد؛ سکینه سلطانیکوهبنانی
دوره 23، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1395، ، صفحه 532-539
چکیده
اهداف اختلال نقص توجه و بیشفعالی یک اختلال عصبیرفتاری شایع در کودکان است که بر عملکرد کودک در جنبههای اجتماعی و تحصیلی و خانوادگی تأثیر میگذارد. هدف اصلی این تحقیق، بررسی تأثیر تمرینهای ادراکیحرکتی بر بهبود قابلیتهای حرکتی کودکان اختلال بیشفعالی نقص توجه است.مواد و روش ها روش انجام تحقیق نیمهتجربی است. جامعه آماری ...
بیشتر
اهداف اختلال نقص توجه و بیشفعالی یک اختلال عصبیرفتاری شایع در کودکان است که بر عملکرد کودک در جنبههای اجتماعی و تحصیلی و خانوادگی تأثیر میگذارد. هدف اصلی این تحقیق، بررسی تأثیر تمرینهای ادراکیحرکتی بر بهبود قابلیتهای حرکتی کودکان اختلال بیشفعالی نقص توجه است.مواد و روش ها روش انجام تحقیق نیمهتجربی است. جامعه آماری پژوهش دانشآموزان پسر دوره ابتدایی با اختلال بیشفعالی نقص توجه در شهر ایلام در سال تحصیلی 1392-1391 هستند. نمونه آماری شامل 30 دانشآموز پسر 7 تا 12 ساله مبتلا به اختلال بیشفعالی نقص توجه بودند که براساس ملاکهای DSM-IV و پرسشنامه کانرز و بهوسیله آزمون رشد حرکتی لینکناُزرتسکی بررسی شدند. دانشآموزان بهصورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی 24 جلسه آموزش دیدند. پسآزمون برای هر دو گروه اجرا شد. اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تی مستقل و نسخه 13 نرمافزار SPSS تجزیهوتحلیل شد.یافته ها یافتهها نشان داد که تمرینهای ادراکیحرکتی سبب بهبود مشکلات حرکتی دانشآموزان با اختلال بیشفعالی نقص توجه میشود. بنابراین پیشنهاد میشود برای افزایش آمادگی حرکتی کودکان مبتلا به اختلال بیشفعالی و نقص توجه در مدارس و درنتیجه بهبود اختلالهای حرکتی، برنامههای تمرینی ادراکیحرکتی اجرا شود.نتیجه گیری از یافتههای این تحقیق میتوان استنباط کرد که تمرینهای ادراکیحرکتی سبب بهبود مشکلات حرکتی دانشآموزان با اختلال بیشفعالی نقص توجه میشود. بنابراین پیشنهاد میشود برای افزایش آمادگی حرکتی کودکان در مدارس و درنتیجه بهبود اختلالهای حرکتی، برنامههای تمرینی ادراکیحرکتی اجرا شود.
راضیه خسروجردی؛ الهه حجازی؛ نیکچهره محسنی
دوره 20، شماره 5 ، بهمن و اسفند 1392، ، صفحه 648-658
چکیده
زمینه و هدف: یادگیری از جمله توانایی های بسیار مهم سیستم عصبی محسوب میشود که بدون آن زندگی فرد مختل می شود در واقع فرآیند یادگیری به ارگانیسم کمک می کند تا خود را با محیط در حال تغییر سازگار کند. بنابراین فهم مکانیسم های دخیل در یادگیری و عوامل اثر گذار بر آن از مسایلی است که ذهن بسیاری از روانشناسان و متخصصین علوم اعصاب را به خود مشغول ...
بیشتر
زمینه و هدف: یادگیری از جمله توانایی های بسیار مهم سیستم عصبی محسوب میشود که بدون آن زندگی فرد مختل می شود در واقع فرآیند یادگیری به ارگانیسم کمک می کند تا خود را با محیط در حال تغییر سازگار کند. بنابراین فهم مکانیسم های دخیل در یادگیری و عوامل اثر گذار بر آن از مسایلی است که ذهن بسیاری از روانشناسان و متخصصین علوم اعصاب را به خود مشغول داشته است.هویت، توان اثرگذاری بر بسیاری از عملکردهای فرد را دارد در حالی که نقش آن در یادگیری کمتر مورد بررسی قرار گرفته است، از آن جا که انگیزش یکی از مهم ترین عوامل اثر گذار بر یادگیری است می تواند تحول هویت را با یادگیری مرتبط سازد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع طرح های غیر آزمایشی و به طور دقیق تر طرح همبستگی است که با استفاده از روش آماری تحلیل مسیر رابطه متغیرها را مورد بررسی قرار داده است. . تحلیل مسیر در واقع گسترش روش های رگرسیون و در حقیقت کاربرد رگرسیون چند متغیری درارتباط با تدوین مدل های علّی استنمونه پژوهش تعداد 1072 نفر از دانش آموزان دختر پایه ی دوم دبیرستان شاغل به تحصیل در دبیرستان های شهرهای سبزوار و نیشابور هستند که با استفاده از نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. به منظور ارزیابی متغیرهای پژوهش از مقیاس های سبک هویت برزنسکی (ISI-3) و اهداف پیشرفت میگلی و همکاران (PALS) و راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (MSLQ) استفاده شد. روایی و اعتبار مقیاس ها به وسیله تحلیل عاملی تاییدی و اعتبار مرکب بررسی شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: سبک های هویت بر اهتمام ذهنی هم اثر مستقیم و هم اثر غیر مستقیم دارد، هر دو اثر در سطح 01/0 معنادار هستند. اثر غیر مستقیم آن از طریق نقش واسطه گری انگیزش اعمال می شود. مدل برازش شده توانسته است 36% اهتمام ذهنی را پیش بینی کند. نتیجه گیری: برای بهبود یادگیری می توان اهتمام ذهنی (کوشش های ذهنی) را به واسطه متغیرهای شناختی و انگیزشی هدفمند کرد.
علی خان زاده؛ راضیه خسروجردی
دوره 14، شماره 2 ، خرداد و تیر 1386، ، صفحه 110-116
چکیده
زمینه و هدف: نظریه هوش هیجانی دیدگاه جدیدی درباره پیش بینی عوامل موثر بر موفقیت و هم چنین پیشگیری اولیه از اختلالات روانی فراهم می کند. بر اساس شواهد، افرادی که مهارت هیجانی دارند در هر حیطه ای از زندگی ممتاز هستند. با توجه به این که دانشجویان آینده سازان جامعه هستند، هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی با سلامت عمومی در دانشجویان ...
بیشتر
زمینه و هدف: نظریه هوش هیجانی دیدگاه جدیدی درباره پیش بینی عوامل موثر بر موفقیت و هم چنین پیشگیری اولیه از اختلالات روانی فراهم می کند. بر اساس شواهد، افرادی که مهارت هیجانی دارند در هر حیطه ای از زندگی ممتاز هستند. با توجه به این که دانشجویان آینده سازان جامعه هستند، هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی با سلامت عمومی در دانشجویان است.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه دانشجویان دختر و پسر دوره کارشناسی دانشگاه تربیت معلم سبزوار است که در نیمسال دوم سال تحصیلی 83-82 مشغول به تحصیل بوده اند. نمونه مورد نظر 230 نفر از دانشجویان کارشناسی بود که با روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند و برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه جمعیت شناسی محقق ساخته پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه هوش هیجانی مایر استفاده شد. روش های آماری مورد استفاده ضریب همبستگی پیرسون، ضریب تعیین رگرسیون ساده، رگرسیون چندگانه با روش گام به گام، آزمون تی و تحلیل واریانس چند متغیری است.
یافته ها: یافته های پژوهش رابطه 0.68- را بین هوش هیجانی و سلامت عمومی نشان می دهد. یعنی 46 درصد تغییرات سلامت عمومی را هوش هیجانی پیش بینی می کند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که بازسازی احساسات بهترین پیش بینی کننده سلامت عمومی می باشد. در مقایسه هوش هیجانی دختران و پسران، پسران از هوش هیجانی بالاتری برخوردار می باشند و نتیجه مقایسه سلامت عمومی دختران و پسران سلامت عمومی بیشتر در پسران را نشان می دهد.
نتیجه گیری: هوش هیجانی از عوامل ارتقای سلامت عمومی و پیشگیری از اختلالات روانی می باشد.