اعظم عسگری؛ سعید سمنانیان؛ نفیسه عطاپور؛ امیر شجاعی؛ وحید شیبانی؛ سید جواد میرنجفی زاده
دوره 23، شماره 2 ، خرداد و تیر 1395، ، صفحه 290-303
چکیده
زمینه و هدف: تحریک الکتریکی کم فرکانس (LFS) دارای اثرات ضدّ تشنجی است که مکانیسم عملکرد آن بهدرستی مشخص نشدهاست. هدف مطالعهی حاضر بررسی اثر اعمال LFSبر جریانهای برانگیختهی مهاری گابااژیک(eIPSC) در نورون های هرمی ناحیهی CA1هیپوکمپ موشهای صحرایی کیندلشده میباشد. موادّ و روشها: در این مطالعهی تجربی حیوانات با تحریک ...
بیشتر
زمینه و هدف: تحریک الکتریکی کم فرکانس (LFS) دارای اثرات ضدّ تشنجی است که مکانیسم عملکرد آن بهدرستی مشخص نشدهاست. هدف مطالعهی حاضر بررسی اثر اعمال LFSبر جریانهای برانگیختهی مهاری گابااژیک(eIPSC) در نورون های هرمی ناحیهی CA1هیپوکمپ موشهای صحرایی کیندلشده میباشد. موادّ و روشها: در این مطالعهی تجربی حیوانات با تحریک الکتریکی آمیگدال کیندلینگ شدند. 24 ساعت بعد از اکتساب کامل کیندلینگ در 20 عدد موش صحرایی ویستار، تأثیر اعمال LFS بر eIPSC در برشهای زنده هیپوکمپ مورد بررسیقرارگرفت. 05/0p< به عنوان سطح معناداری منظورگردید. یافتهها: اعمال LFSبا الگوی 200 پالس و شدت 5/1 برابر آستانه، دامنهی eIPSC و ثابت زمانی بازگشت eIPSC به حالت پایه را در گروه کنترل و کیندل بهطور معناداری افزایشداد و هنگامی که LFSبا الگوی 200 پالس و باشدت آستانه اعمالشد، فقط دامنهی eIPSC در گروه کنترل و کیندل بهطور معناداری افزایش را نشانداد (001/0P<). مقایسهی میزان تاثیر اعمال LFSدر گروه کنترل و کیندل نشانداد که اعمال LFSبا الگوی 200 پالس و باشدت 5/1 برابر آستانه در گروه کنترل، دامنهی eIPSC را به طور معناداری بیشتر از گروه کیندل افزایشداد (001/0P<). نتیجهگیری: نتایج حاصل از این تحقیق نشانداد که اعمال LFSبهطور وابسته به تعداد پالس و شدت، باعث افزایش eIPSCمیشود و این افزایش میتواند یکی از مکانیسمهای احتمالی اثرات ضد تشنجی LFSباشد.
حمیرا مرادی چمه؛ سعید سمنانیان؛ مهیار جان احمدی؛ امیر شجاعی؛ اعظم عسگری؛ سیدجواد میرنجفی زاده
دوره 22، شماره 4 ، مهر و آبان 1394، ، صفحه 649-659
چکیده
زمینه و هدف: کیندلینگ آمیگدال با تغییر در ویژگیهای الکتروفیزیولوژیک سلولهای هرمی ناحیهی CA1هیپوکمپ همراه است. اما بهدرستی مشخص نیست که بروز این تغییرات در طی روند کیندلینگ آمیگدال از چه زمانی و در کدام مرحله تشنجی رخ میدهد. بنابراین، در این تحقیق ویژگیهای الکتروفیزیولوژیک نورونهای هرمی ناحیهی CA1 هیپوکمپ به دنبال ...
بیشتر
زمینه و هدف: کیندلینگ آمیگدال با تغییر در ویژگیهای الکتروفیزیولوژیک سلولهای هرمی ناحیهی CA1هیپوکمپ همراه است. اما بهدرستی مشخص نیست که بروز این تغییرات در طی روند کیندلینگ آمیگدال از چه زمانی و در کدام مرحله تشنجی رخ میدهد. بنابراین، در این تحقیق ویژگیهای الکتروفیزیولوژیک نورونهای هرمی ناحیهی CA1 هیپوکمپ به دنبال کیندلینگ موضعی آمیگدال، بررسی و با تغییرات ایجاد شده در کیندلینگ کامل مقایسه شد. مواد و روشها: حیوانات با روش کیندلینگ سریع با اعمال پالسهای مربعی 1 میلی ثانیهای، فرکانس 50 هرتز، 12 بار در روز، به مدت 3 ثانیه و با فواصل 5 دقیقهای تحریک میشدند. در یک گروه از حیوانات با مشاهدهی مرحلهی 2 تشنج (گروه کیندلینگ موضعی) و در گروهی دیگر با مشاهده مرحلهی 5 تشنج (کیندلینگ کامل) تحریکات متوقف و 24 ساعت بعد ویژگیهای الکتروفیزیولوژیک نورونهای ناحیه CA1هیپوکمپ به روشWhole-Cell Patch Clampبررسی شد. یافتهها: نتایج حاصل از کیندلینگ آمیگدال نشان داد شاخص سازش، رئوباز، زمان تاخیری تا وقوع اولین پتانسیل عمل و دامنهی هیپرپلاریزاسیون متعاقب در گروه کیندلینگ موضعی و کیندلینگ کامل نسبت به گروه کنترل به طور معناداری، کاهش و تعداد پتانسیل عمل افزایش یافت. نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان میدهند با وجود اینکه گروه کیندلینگ موضعی نسبت به گروه کیندلینگ کامل تحریکات کمتری دریافت میکند، اما همانند گروه کیندلینگ کامل، ویژگی های الکتروفیزیولوژیک نورون های هرمی ناحیهی CA1 هیپوکمپ را تغییرداده و باعث افزایش تحریک پذیری این نورون ها میشود.
سیدجواد میرنجفی زاده؛ یعقوب فتح اللهی؛ امیر شجاعی؛ اعظم عسگری؛ فاطمه رستمی
دوره 21، شماره 5 ، آذر و دی 1393، ، صفحه 951-959
چکیده
زمینه و هدف: امروزه تحریک مغناطیسی از طریق جمجمه (rTMS) در درمان بعضی از اختلالات عصبی مورد استفاده قرار میگیرد؛امّا، تأثیرآن بر فعّالیّت نورونی و شکلپذیری سیناپسی به خوبی مشخص نشده است. هدف از این تحقیق بررسی اثر اعمال مزمن rTMS بر توانایی شکلپذیری سیناپسی میباشد.
مواد و روشها: rTMS به مدّت 14 روز به ناحیه هیپوکمپ اعمال شد. یک هفته ...
بیشتر
زمینه و هدف: امروزه تحریک مغناطیسی از طریق جمجمه (rTMS) در درمان بعضی از اختلالات عصبی مورد استفاده قرار میگیرد؛امّا، تأثیرآن بر فعّالیّت نورونی و شکلپذیری سیناپسی به خوبی مشخص نشده است. هدف از این تحقیق بررسی اثر اعمال مزمن rTMS بر توانایی شکلپذیری سیناپسی میباشد.
مواد و روشها: rTMS به مدّت 14 روز به ناحیه هیپوکمپ اعمال شد. یک هفته پس از پایان اعمال rTMS میزان تقویّت سیناپسی طولانی مدّت (LTP) در حیوانات بررسی و با گروه کنترل مقایسه گردید. برای القای LTP، تحریک با فرکانس بالا (HFS) در مسیر پرفورنتاعمال شد و از لایه گرانولار شکنج دندانهدار پتانسیلهای میدانی ثبت شد. در هر حیوان ثبت پتانسیلهای میدانی پایه به مدّت 10 دقیقه قبل از اعمال HFS انجام شد. دامنه اسپایک تقویّت به عنوان شاخص قدرت سیناپسی اندازهگیری گردید. افزایش این کمیّت پس از اعمال HFSبه میزان حدّاقل 20 درصد به عنوان شاخص تقویّت سیناپسی در نظر گرفته شد. برای مقایسه اثرات rTMS بر کمیّتهای اندازه گیری شده از آزمونتی و یا آزمونآنوا دو طرفه و آزمون متعاقب بونفرونی(Bonferroni) (نرم افزار پریزم 8 ) استفاده کردیم.
یافتهها: دادههای به دست آمده نشان داد که اعمال rTMS به مدّت 14 روز باعث کاهش دامنه اسپایک تقویّت در مقایسه با گروه کنترل میشود (05/0p
امیر شجاعی؛ وحید شیبانی؛ خدیجه اسماعیل پور؛ یاسر معصومی؛ سیدجواد میرنجفی زاده
دوره 20، شماره 4 ، آذر و دی 1392، ، صفحه 496-504
چکیده
زمینه و هدف: اخیراً تحریک با فرکانس پایین (LFS) به عنوان یکی از راههای ضد تشنجی در مورد سندرمهای صرعی مقاوم به درمان از جمله صرع لوب گیجگاهی پیشنهاد شده است. تا کنون در اکثر مطالعات بالینی و تحقیقاتی ناحیه هدف برای اعمال LFS همان ناحیه کانون تشنج بوده است. با توجه به نقش ناحیه شکنج دندانهدار در گسترش تشنجات سیستم لیمبیک، در این مطالعه ...
بیشتر
زمینه و هدف: اخیراً تحریک با فرکانس پایین (LFS) به عنوان یکی از راههای ضد تشنجی در مورد سندرمهای صرعی مقاوم به درمان از جمله صرع لوب گیجگاهی پیشنهاد شده است. تا کنون در اکثر مطالعات بالینی و تحقیقاتی ناحیه هدف برای اعمال LFS همان ناحیه کانون تشنج بوده است. با توجه به نقش ناحیه شکنج دندانهدار در گسترش تشنجات سیستم لیمبیک، در این مطالعه تأثیر اعمال LFS به شکج دندانهدار بر تشنجات ناشی از کیندلینگ آمیگدال مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش ها: برای ایجاد کیندلینگ، در موشهای صحرایی نر نژاد ویستار با استفاده از دستگاه استریوتاکسی یک الکترود سه قطبی در ناحیه قاعدهای - جانبی آمیگدال سمت راست و یک الکترود دو قطبی در ناحیه شکنج دندانهدار در همان طرف قرار داده شد. پس از یک دوره بهبودی ده روزه، حیوانات در دو گروه قرار گرفتند. حیوانات گروه کیندل (6=n)، تحریکات کیندلینگ را به صورت روزانه دریافت میکردند تا زمانی که مرحله 5 تشنج را نشان دهند. در حیوانات گروه کیندل+LFS (6=n) روزانه یک دقیقه پس از پایان تحریکات کیندلینگ، تحریکات LFS به ناحیه شکنج دندانهدار اعمال میشد. تأثیر LFS بر مراحل رفتاری تشنجها و مدت زمان امواج تخلیه متعاقب در دو گروه با استفاده از آزمون ناپارامتری Kruskall Walllis و آزمون ANOVA دو طرفه از نوع Repeated Measures با هم مقایسه گردید و 05/0>p به عنوان حداقل سطح معنی دار بودن در نظر گرفته شد.
یافتهها: مدت زمان لازم برای کیندل شدن حیوانات گره کیندل 12 روز بود، اما حیوانات گروه کیندل+LFS پس از گذشت 12 روز فقط تا مرحله 2 تشنج رسیدند. اعمال تحریکات LFS در مقایسه با گروه کیندل، به طور معنیداری از پیشرفت مراحل رفتاری تشنج و افزایش مدت زمان امواج تخلیه متعاقب در طی روند کیندلینگ جلوگیری کرد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که اعمال LFS به ناحیه شکنج دندانهدار میتواند یک راه مؤثر برای کنترل تشنجات ناشی از کیندلینگ باشد و شواهد بیشتری فراهم میکند که نشان میدهد علاوه بر کانون تشنج، اعمال LFS به نواحی دخیل در انتشار تشنج نیز میتواند اثر ضدتشنجی داشته باشد.