علی دلاور؛ عبدالله شفیع آبادی؛ ابراهیم نامنی؛ خدابخش احمدی
دوره 21، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1393، ، صفحه 155-163
چکیده
مقدّمه: در میان راهبرد های خاص برای درمان اختلال سوء مصرف مواد، خانواده درمانی، توجّه زیادی را در تحقیقات به خود جلب کرده است. با استفاده از خانواده درمانی، اثر گذاری سایر رویکردها افزایش می یابد. هدف این پژوهش بررسی اثر بخشی تلفیق دو روش خانواده درمانی راه حل مدار و ساختاری در درمان (قطع مصرف مواد) افراد وابسته به مواد و افزایش عملکرد ...
بیشتر
مقدّمه: در میان راهبرد های خاص برای درمان اختلال سوء مصرف مواد، خانواده درمانی، توجّه زیادی را در تحقیقات به خود جلب کرده است. با استفاده از خانواده درمانی، اثر گذاری سایر رویکردها افزایش می یابد. هدف این پژوهش بررسی اثر بخشی تلفیق دو روش خانواده درمانی راه حل مدار و ساختاری در درمان (قطع مصرف مواد) افراد وابسته به مواد و افزایش عملکرد خانواده می باشد.
روش: این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 6 ماهه همراه با گروه کنترل انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه خانواده های مراجعه کننده دارای فرد وابسته به مواد به خانه سلامت زیبا دشت در منطقه 22 شهر تهران در سال 1391میباشد. تعداد 30 خانواده به صورت نمونه در دسترس انتخاب شد. بعد از همتاسازی، در دو گروه آزمایش (15 خانواده) و کنترل (15 خانواده) به صورت تصادفی جایگزین شدند. جهت جمع آوری اطّلاعات از پرسشنامه دموگرافیک، آزمایش اعتیاد و ابزار سنجش خانواده استفاده شد. از هر دو گروه پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 6 ماهه به عمل آمد. داده های جمع آوری شده پس از ورود به نرم افزار اس.پی.اس.اس نسخه 11 با استفاده از آزمون مجذور کای و تحلیل کواریانس چند متغیّره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که تلفیق دو روش خانواده درمانی راه حل مدار و ساختاری در درمان (قطع مصرف مواد) افراد وابسته به مواد و همچنین افزایش عملکرد خانواده مؤثّر است؛ به این صورت که در پس آزمون80% در سطح معناداری (0001/0P
حسن احدی؛ علی دلاور؛ حسن توزنده جانی؛ حسین آزاد
دوره 11، شماره 4 ، آذر و دی 1383، ، صفحه 33-40
چکیده
هدف: این مطالعه به منظور ارزیابی کارآمدی نسبی تکنیک های شناختی – رفتاری، دارو درمانی و ترکیب آنها در درمان اختلال وسواس فکری و عملی انجام شده است.
مواد و روش ها: این پژوهش مبتنی بر نظریه های شناختی – رفتاری و زیست شیمیایی درمان اختلال های روانی می باشد. بدین منظور ما از بین مراجعین زن و مرد (متاهل و مجرد 15 تا 45 ساله) مراجعه کننده به کلینیک ...
بیشتر
هدف: این مطالعه به منظور ارزیابی کارآمدی نسبی تکنیک های شناختی – رفتاری، دارو درمانی و ترکیب آنها در درمان اختلال وسواس فکری و عملی انجام شده است.
مواد و روش ها: این پژوهش مبتنی بر نظریه های شناختی – رفتاری و زیست شیمیایی درمان اختلال های روانی می باشد. بدین منظور ما از بین مراجعین زن و مرد (متاهل و مجرد 15 تا 45 ساله) مراجعه کننده به کلینیک های روانشناسی، 4 گروه 8 نفری به صورت تصادفی جایگزینی انتخاب نموده ایم و از مقیاس های وسواس فکری و عملی مادسلی، یل بروان و الگوشناختی سالکوسکیس، ون اوپن و آرنتز و دارودرمانی استفاده شده است.
نتایج: از لحاظ سن، تحصیلات و مدت ابتلا و جنسیت تفاوت معنی داری میان گروه ها وجود ندارد، اما از نظر وضعیت تاهل تفاوت معناداری میان گروه ها به چشم می خورد. همچنین، هر کدام از روش های درمانی به تنهایی موجب کاهش علایم وسواسی، سطح افسردگی، اضطراب، تغییر باورها، افکار ناهشیارانه یا ناسالم و نیز بهبود نسبی سازگاری اجتماعی بیماران شد، اما ترکیب دارودرمانی و تکنیک شناختی – رفتاری نسبت به هر یک از درمان ها به تنهایی و گروه کنترل فهرست انتظار بخشی بیشتری داشت. درمان شناختی – رفتاری نسبت به هر یک از درمان ها به تنهایی و گروه کنترل فهرست انتظار بخشی بیشتری داشت. درمان شناختی – رفتاری نیز به جز شاخص بهبود افسردگی در سایر شاخص ها نسبت به دارو درمانی برتری داشت.
نتیجه گیری: به کارگیری ترکیب دارودرمانی و تکنیک شناختی – رفتاری در درمان اختلال و وسواس فکری و عملی بیشترین تاثیر را دارد.