حسن احدی؛ علی دلاور؛ حسن توزنده جانی؛ حسین آزاد
دوره 11، شماره 4 ، آذر و دی 1383، ، صفحه 33-40
چکیده
هدف: این مطالعه به منظور ارزیابی کارآمدی نسبی تکنیک های شناختی – رفتاری، دارو درمانی و ترکیب آنها در درمان اختلال وسواس فکری و عملی انجام شده است.
مواد و روش ها: این پژوهش مبتنی بر نظریه های شناختی – رفتاری و زیست شیمیایی درمان اختلال های روانی می باشد. بدین منظور ما از بین مراجعین زن و مرد (متاهل و مجرد 15 تا 45 ساله) مراجعه کننده به کلینیک ...
بیشتر
هدف: این مطالعه به منظور ارزیابی کارآمدی نسبی تکنیک های شناختی – رفتاری، دارو درمانی و ترکیب آنها در درمان اختلال وسواس فکری و عملی انجام شده است.
مواد و روش ها: این پژوهش مبتنی بر نظریه های شناختی – رفتاری و زیست شیمیایی درمان اختلال های روانی می باشد. بدین منظور ما از بین مراجعین زن و مرد (متاهل و مجرد 15 تا 45 ساله) مراجعه کننده به کلینیک های روانشناسی، 4 گروه 8 نفری به صورت تصادفی جایگزینی انتخاب نموده ایم و از مقیاس های وسواس فکری و عملی مادسلی، یل بروان و الگوشناختی سالکوسکیس، ون اوپن و آرنتز و دارودرمانی استفاده شده است.
نتایج: از لحاظ سن، تحصیلات و مدت ابتلا و جنسیت تفاوت معنی داری میان گروه ها وجود ندارد، اما از نظر وضعیت تاهل تفاوت معناداری میان گروه ها به چشم می خورد. همچنین، هر کدام از روش های درمانی به تنهایی موجب کاهش علایم وسواسی، سطح افسردگی، اضطراب، تغییر باورها، افکار ناهشیارانه یا ناسالم و نیز بهبود نسبی سازگاری اجتماعی بیماران شد، اما ترکیب دارودرمانی و تکنیک شناختی – رفتاری نسبت به هر یک از درمان ها به تنهایی و گروه کنترل فهرست انتظار بخشی بیشتری داشت. درمان شناختی – رفتاری نسبت به هر یک از درمان ها به تنهایی و گروه کنترل فهرست انتظار بخشی بیشتری داشت. درمان شناختی – رفتاری نیز به جز شاخص بهبود افسردگی در سایر شاخص ها نسبت به دارو درمانی برتری داشت.
نتیجه گیری: به کارگیری ترکیب دارودرمانی و تکنیک شناختی – رفتاری در درمان اختلال و وسواس فکری و عملی بیشترین تاثیر را دارد.