نسرین فاضل؛ حمیده یزدیمقدم؛ فاطمه الحانی؛ اکبر پژهان؛ محسن کوشان؛ محمدرضا قاسمی؛ فهیمه ریواده
دوره 24، شماره 2 ، خرداد و تیر 1396، ، صفحه 97-106
چکیده
اهداف: آموزش بالینی پرهزینهترین عنصر برنامة پرستاری و یکی از ارکان مهم آموزش پرستاری است. دورة آموزش بالینی از مقاطع مهم آموزش پرستاری است که طی آن توانمندیهای اولیه و حرفهای دانشجویان پایهریزی میشود. لذا، این پژوهش کیفی با هدف تبیین تجارب پرستاران از آموزش بالینی در بخش اورژانس انجام شد. مواد و روشها: این تحقیق مطالعهای ...
بیشتر
اهداف: آموزش بالینی پرهزینهترین عنصر برنامة پرستاری و یکی از ارکان مهم آموزش پرستاری است. دورة آموزش بالینی از مقاطع مهم آموزش پرستاری است که طی آن توانمندیهای اولیه و حرفهای دانشجویان پایهریزی میشود. لذا، این پژوهش کیفی با هدف تبیین تجارب پرستاران از آموزش بالینی در بخش اورژانس انجام شد. مواد و روشها: این تحقیق مطالعهای کیفی با رویکرد تحلیل محتواست. فرایند جمعآوری دادهها مشتمل بر بیست مصاحبة نیمهساختاریافته و عمیقباپرستاران در بخش اورژانس (شش دانشجوی پرستاری، دو پرستار مسئول بخش، چهار مربی پرستاری و هشت پرسنل پرستاری) همراه با یادداشتهای عرصه است. مصاحبة عمیق براساس تجربههایواقعیپرستاراندرمحیطبالینیباپاسخبهسؤالهایباز و در موارد لزوم سؤالهایکاووشی جمعآوری شد. تحلیل دادهها به روش آنالیزمحتوی کیفی انجامگرفت. یافتهها:تحلیل دادهها منجر به استخراج نه طبقه وسه درونمایه شد که بیانگر تجربه و درک پرستاران اورژانس از آموزش بالینی است، شامل محیط (ارتباطات، امنیت محیط و تجهیزات محیط) آموزش (آموزش به بیمار، آموزش پرسنل و آموزش دانشجو) و عملکرد مسئول بخش نقش مدیریت بخش اورژانس در آموزش، نقش و عملکرد متون در آموزش، و نقش و عملکرد پرسنل عرضهکنندة خدمات. نتیجهگیری: یافتههای پژوهش بیانگر وجود برخی فاکتورهای مؤثر در کسب تجربههای مثبت بود، مثل آموزش چهرهبهچهره به بیمار، حضور مؤثر مربی در بخش و برخی تجربههای منفی مانند عدم بهکارگیری فنهای آموختهشدة دانشجویان در محیط آموزشی با کیفیت بالا در شرایط بالینی، و کمبود تجهیزات و حجم کار زیاد کارکنان. با درنظرگرفتن مجموع نظرات چنین برداشت میشود که با شناخت نارساییهای آموزش بالینی مسئولان قادر خواهند بود که برنامههای آموزشی مطلوب را طرحریزی کنند و سبب ارتقای کیفیت آموزش بالینی خواهد شد.
مریم مرادی؛ هدی عزیزی؛ سید احسان صفاری؛ محسن کوشان
دوره 22، شماره 5 ، آذر و دی 1394، ، صفحه 765-772
چکیده
زمینه و هدف: بیماران تحت درمان با همودیالیز علاوه بر تغییرات متعدد فیزیولوژیکی با تنشهای روانی بسیاری روبهرو میشوند. امروزه یکی از روشهای کنترل این تنشها، طب مکمّل میباشد. مطالعهی حاضر با هدف بررسی تأثیّرطبّ فشاری بر میزان اضطراب بیماران همودیالیزی انجام شد. موادّ و روشها:در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده شاهددار،81 ...
بیشتر
زمینه و هدف: بیماران تحت درمان با همودیالیز علاوه بر تغییرات متعدد فیزیولوژیکی با تنشهای روانی بسیاری روبهرو میشوند. امروزه یکی از روشهای کنترل این تنشها، طب مکمّل میباشد. مطالعهی حاضر با هدف بررسی تأثیّرطبّ فشاری بر میزان اضطراب بیماران همودیالیزی انجام شد. موادّ و روشها:در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده شاهددار،81 بیمار تحت درمان با همودیالیز با استفاده از روش بلوکهای جایگشتی در سه گروه طبّ فشاری در نقاط حقیقی(27نفر)، طبّ فشاری در نقاط غیر حقیقی(27نفر) و گروه کنترل(27نفر) قرار گرفتند.اضطراب بیماران با مقیاس اشپیل برگر قبل از مداخله و نیز از پایان هفتهی اوّل تا پایان هفته چهارم بعد از مداخله در هر سه گروه اندازهگیری شد. در گروه مداخله حقیقی مجموعه نقاط مشخص شده فشار داده شد. این روش در گروه مداخله حقیقی دو بار در هفته به مدّت چهار هفته بهکار برده شد. در گروه طبّ فشاری غیرحقیقی نقاط مشخص شده با فاصلهی 3-2 سانتیمتر از نقاط اصلی فشار داده شدند.دادهها با استفاده ازآزمون های کروسکال والیس و فریدمن در سطح معناداری 05/0 و نرم افزار SPSS نسخه16مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها:میانگین اضطراب آشکار و پنهان در گروه فشار در نقاط حقیقی و غیرحقیقی در قبل از مداخله با هفتهی اوّل تا چهارم تفاوت آماری معناداری داشت(005/0=P،027/0=P). در گروه فشار در نقاط غیرحقیقی میانگین اضطراب آشکار قبل از مداخله با هفتهی اوّل تا چهارم تفاوت آماری معناداری داشت؛ امّا، این تفاوت در این گروه از نظر میزان اضطراب پنهان معنادار نبود. میانگین اضطراب آشکار و پنهان در گروه کنترل در قبل از مداخله با هفتهی اوّل تا چهارم تفاوت آماری معناداری نشان نداد. نتیجهگیری:نتایج نشان میدهد که طبّ فشاری در نقاط حقیقی میتواند اضطراب آشکار و پنهان را در بیماران تحت درمان با همودیالیز کاهش دهد.
علی وحیدی سبزوار؛ محسن کوشان؛ راضیه خسروراد؛ یاسر تبرائی؛ محمدرضا شگرف نخعی
دوره 22، شماره 5 ، آذر و دی 1394، ، صفحه 805-814
چکیده
زمینه و هدف: پرستاران ازجمله افرادی هستند که همواره درمعرض آسیبهای ناشی از اضطراب قراردارند. این استرسها میتواند روی سلامت روانی و نیز عملکرد پرستاران تأثیر منفی بگذارد. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش هوش هیجانی بر وضعیت اضطراب پرستاران شاغل در بیمارستانهای شهر سبزوار انجام شد. موادّ و روشها: در این مطالعه ...
بیشتر
زمینه و هدف: پرستاران ازجمله افرادی هستند که همواره درمعرض آسیبهای ناشی از اضطراب قراردارند. این استرسها میتواند روی سلامت روانی و نیز عملکرد پرستاران تأثیر منفی بگذارد. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش هوش هیجانی بر وضعیت اضطراب پرستاران شاغل در بیمارستانهای شهر سبزوار انجام شد. موادّ و روشها: در این مطالعه تجربی، تعداد 135 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستانهای سبزواردر سال 1393، به صورت بهروش تصادفی ساده انتخاب شدند. سپس ازطریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری معیارهای ورود و خروج، کنترل و پس احراز شرایط ورود به مطالعه و پس از تکمیل فرم رضایتنامه وارد مطالعه شدند. سپس بهصورت، نمونه بهصورت تصادفی به دو گروه مورد و کنترل تقسیم شدند. در ابتدا توسط تمام نمونه پرسشنامههای مشخصات فردی، هوش هیجانی بار-اون و اضطراب وضعیتی و صفتی اشپیل برگر تکمیل شد. سپس گروه مورد مؤلفههای هوش هیجانی را طی شش جلسه توسط یک متخصص روانشناسی آموزش دیدند. درنهایت در پایان دوره آموزش مجدداً پرسشنامهها از هر دو گروه، تکمیل و در پایان نتایج بهدست آمده ازطریق آزمونهای تی زوجی، تی دونمونهای مستقل،Monte Carloو آزمون ناپارامتری کای-دو در محیط نرم افزار نسخهی20SPSS آنالیز و مقایسه شدند. سطح معناداری 5 صدم p< در نظرگرفته شد. یافتهها: یافتههای مطالعه نشان دادمیزان هوش هیجانی در آغاز مطالعه در گروه مداخله و کنترل به ترتیب 02/34±06/319 و62/31±76/333 بود و بعد از مداخله 67/29±11/350 و 84/43±49/330 شد. میزان اضطراب کل در گروه مورد قبل از مداخله 76/15±95/84 و در گروه کنترل 77/13±61/77 بود و بعد از مداخله در گروه مورد 55/13±98/72 و در گروه کنترل 68/15±52/79 شد که این تفاوت از نظر آماری معنادار بود (1 هزارم p<). نتیجهگیری:یافتههای مطالعه نشان میدهد با افزایش نمره هوش هیجانی بهعلت اثر آموزش مؤلفههای هوش هیجانی؛ میزان اضطراب صفتی و وضعیتی بهطور معنادار کاهش مییابد.
مهدی جمالی نیک؛ کاظم مسکنی؛ محسن کوشان؛ محمدحسن رخشانی
دوره 22، شماره 4 ، مهر و آبان 1394، ، صفحه 708-715
چکیده
زمینه و هدف:یکی از شایعترین روشهای تشخیصی و درمانی در بیماران قلبی، کاتتریسم قلبی است. روشهای آموزشی مثل آموزش گروهی سبب ایجاد احساس راحتی و آرامش بیشتر و نیز تغییر در پاسخهای روانی و فیزیولوژیکی بیماران میشود. مطالعهی حاضر با هدف تعیین تأثیر بیان احساسات گروهی بر میزان اضطراب بیمارانِ در شرف آنژیوگرافی قلبی انجامگرفته ...
بیشتر
زمینه و هدف:یکی از شایعترین روشهای تشخیصی و درمانی در بیماران قلبی، کاتتریسم قلبی است. روشهای آموزشی مثل آموزش گروهی سبب ایجاد احساس راحتی و آرامش بیشتر و نیز تغییر در پاسخهای روانی و فیزیولوژیکی بیماران میشود. مطالعهی حاضر با هدف تعیین تأثیر بیان احساسات گروهی بر میزان اضطراب بیمارانِ در شرف آنژیوگرافی قلبی انجامگرفته است. مواد و روشها: این مطالعه بهروش کارآزمایی بالینی تصادفی شده در دو گروه مداخله و کنترل بر روی 80 نفر از بیمارانی که در سال 1393 و برای اولین بار در طول زندگی خود، تحت آنژیوگرافی عروق کرونر قرارگرفتهاند، انجام شد. واحدها به روش نمونهگیری در دسترس در روزهای تصادفی انتخاب شدند. در گروه مداخله، روش بیان احساسات گروهی انجام شدهاست. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامهی استاندارد اضطراب اشپیل برگر بود. دادهها توسط نرم افزار SPSS نسخهی 20، تجزیه و تحلیل و از آزمونهای مجذور کای، دقیق فیشر و آنالیز کوواریانس استفادهشد. در همهی آنالیزها، سطح معناداری 05/0 در منظورگردید. یافتهها: میانگین سنّی افراد شرکتکننده در این مطالعه 67/10±11/54 میباشد.39 نفر از شرکتکنندگان مرد(8/48 درصد) و 41 نفر زن(2/51 درصد) بودند. میانگین اضطراب آشکار در گروه آزمون بعد از مداخله نسبت به گروه کنترل کاهش یافتهاست(01/0P=). نتیجهگیری: بیان احساسات گروهی در کاهش اضطراب بیماران در شرف آنژیوگرافی قلب مؤثر میباشد. پیشنهادمیشود که قبل از کاتتریزاسیون قلب، از این روش استفاده گردد.
زهرا نوا نورافشار؛ محسن کوشان
دوره 22، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1394، ، صفحه 220-224
چکیده
زمینه و هدف: مسأله خودکشی درزمره آسیب های اجتماعی وبهداشتی است . بررسیهای اپیدمیولوژیک خودکشی می تواند زمینه را برای اقدامات مؤثّر پیشگیرانه فراهم آورد. این پژوهش با هدف بررسی اپیدمیولوزی اقدام کنندگان به خودکشی درمراجعین به بیمارستانهای شهرستان سبزوار درسال 1389 انجام شده است.
مواد وروش کار: این پژوهش از نوع توصیفی – مقطعی بوده ...
بیشتر
زمینه و هدف: مسأله خودکشی درزمره آسیب های اجتماعی وبهداشتی است . بررسیهای اپیدمیولوژیک خودکشی می تواند زمینه را برای اقدامات مؤثّر پیشگیرانه فراهم آورد. این پژوهش با هدف بررسی اپیدمیولوزی اقدام کنندگان به خودکشی درمراجعین به بیمارستانهای شهرستان سبزوار درسال 1389 انجام شده است.
مواد وروش کار: این پژوهش از نوع توصیفی – مقطعی بوده است . برای گرد آوری اطّلاعات مورد نیاز از پرونده بیماران استفاده شده است . برای تجزیه وتحلیل داده های از روشهای آماری توصیفی استفاده شد که با بهره گیری ازنرم افزار SPSS 16 داده ها آنالیزگردید.
یافته ها: دراین پژوهش شیوع اقدام به خودکشی 1 در هزار محاسبه گردیده است . طی یک سال 471 مورد اقدام به خودکشی در شهرستان سبزوار ثبت گردید.305مورد در گروه سنّی 15 تا 24 ساله بوده که بیشترین میزان شیوع موارد را تشکیل داده است. تعدادموارد زنان دراین پژوهش 288 نفربوده که61 درصد موارد را تشکیل میدهد. مجرّدها 289 مورد که 4/61 درصد میباشد. بیشترین موارد اقدام به خودکشی درمیان مشاغل زنان خانه دار با فراوانی 125 مورد بوده که 5/26 درصد را شامل میشود.
نتیجه گیری:میزان شیوع اقدام به خودکشی درشهرستان سبزوار1در هزار برآورد شد. بر اساس برنامه نظام ثبت خودکشی وزارت بهداشت سبزوار جزو شهرستان های باخطرمتوسّط از نظرمیزان شیوع اقدام به خودکشی قرار دارد.
محسن کوشان؛ زینب ملاشاهی؛ احمد دلبری؛ محمدحسن رخشانی
دوره 21، شماره 4 ، مهر و آبان 1393، ، صفحه 569-577
چکیده
زمینه و هدف: احساس تنهایی یکی از شایعترین شکایات سالمندان است که میتواند عواقب جدی بر سلامت روان آنان ایجاد کند. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر خاطرهگویی گروهی بر احساس تنهایی سالمندان شهر سبزوار انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه تجربی بر روی 73 نفر از سالمندان مرد مراجعه کننده به کلینیک جامع توانبخشی سلامت سالمندان ...
بیشتر
زمینه و هدف: احساس تنهایی یکی از شایعترین شکایات سالمندان است که میتواند عواقب جدی بر سلامت روان آنان ایجاد کند. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر خاطرهگویی گروهی بر احساس تنهایی سالمندان شهر سبزوار انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه تجربی بر روی 73 نفر از سالمندان مرد مراجعه کننده به کلینیک جامع توانبخشی سلامت سالمندان و کانونهای بازنشستگان شهر سبزوار انجام شد. افراد بر اساس معیارهای ورود، انتخاب و بهطور تصادفی ساده به دو گروه مداخله (36 نفر) و کنترل (37 نفر) وهمچنین برای کنترل تاثیر پیشآزمون در نتایج پسآزمون، هر گروه نیز به دو گروه با پیشآزمون و بدون پیشآزمون تقسیم شدند. ابتدا در گروههای پیشآزمون، احساس تنهایی توسط پرسشنامه استاندارد احساس تنهایی اندازه گرفته شد و سپس برای گروه مداخله، جلسات خاطرهگویی به مدت هشت جلسه (هفتهای یک جلسه یک ساعته) برگزار گردید و در پایان، احساس تنهایی در همه گروهها مورد سنجش قرار گرفتند و دادههای حاصل به کمک نرم افزارspss نسخه 20، تجزیه و تحلیل شدند. آزمونهای آماری مورد استفاده شامل آنالیز واریانس دو طرفه، من ویتنی، تی مستقل، تی زوجی و دقیق فیشر میباشد.
یافتهها: میانگین میزان احساس تنهایی بعد از مداخله در گروههایی که پیش آزمون داشتند در گروه مداخله، 63/1 ± 15/10 و در گروه کنترل 30/3 ± 84/13 بود، آزمون تیمستقل تفاوت معناداری را نشان میدهد (001/0>p). میانگین میزان احساس تنهایی بعد از مداخله در گروههایی که پیش آزمون نداشتند در گروه مداخله، 09/3 ± 12 و در گروه کنترل 92/3 ± 56/13 بود، آزمون تیمستقل تفاوت معناداری را نشان میدهد (004/0=p).
نتیجه گیری: براساس نتایج این پژوهش، هشت جلسه خاطرهگویی گروهی اثرات مثبتی بر کاهش میزان احساس تنهایی سالمندان دارد.
محمدحسن رخشانی؛ رویا اکبرزاده؛ محسن کوشان؛ سیدمرتضی هاشمی نیک
دوره 21، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1393، ، صفحه 492-450
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای قلبیعروقی، فاکتور اصلی در کاهش میزان خواب و افزایش بیداریهای شبانه میباشند. با توجه به عوارض داروهای خواب آور، استفاده از روشهای غیردارویی که بتوانند باعث بهبود کیفیت خواب بیماران مزمن قلبی شوند، لازم به نظر میرسد، لذا این مطالعه با هدف تأثیر روش آرامسازی بنسون بر کیفیت خواب بیماران مزمن قلبی، ...
بیشتر
زمینه و هدف: بیماریهای قلبیعروقی، فاکتور اصلی در کاهش میزان خواب و افزایش بیداریهای شبانه میباشند. با توجه به عوارض داروهای خواب آور، استفاده از روشهای غیردارویی که بتوانند باعث بهبود کیفیت خواب بیماران مزمن قلبی شوند، لازم به نظر میرسد، لذا این مطالعه با هدف تأثیر روش آرامسازی بنسون بر کیفیت خواب بیماران مزمن قلبی، انجام گرفت.
مواد و روشها: طرح مطالعه، کارآزمایی بالینی تصادفی شده میباشد. جامعه پژوهش را 60 بیمار مزمن قلبی مراجعه کننده به بیمارستان واسعی شهر سبزوار تشکیل میدهند که به روش تصادفی ساده به دو گروه کنترل (30 نفر) و مداخله (30 نفر) تقسیم شدند. گروه مداخله، تمرینات آرامسازی بنسون را به مدت 20 دقیقه دو بار در روز طی مدت یک ماه انجام دادند. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و کیفیت خواب پیتسبرگ بود که در دو نوبت قبل از مداخله و بعد از مداخله در دو گروه تکمیل گردید. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری من-ویتنی، کای اسکوئر، دقیق فیشر، ویلکاکسون و تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخه 11.5 و با سطح معنی داری 05/0 ˂ P مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار کیفیت خواب در گروه مداخله قبل از آرامسازی بنسون 41/4± 33/10 بود که بعد از مداخله به 01/4± 50/7 کاهش یافت. تجزیه و تحلیل داده ها بین میانگین کیفیت خواب واحدهای پژوهش قبل و بعد از مداخله در گروه مداخله، تفاوت معناداری را نشان داد (001/0> P).
نتیجهگیری: آرامسازی بنسون بر کیفیت خواب بیماران مزمن قلبی، مؤثر است لذا میتواند به عنوان درمان مکمل برای بهبود کیفیت خواب در این بیماران، استفاده گردد.
محسن کوشان؛ محمدحسن رخشانی؛ محبوبه محبی؛ موسی الرضا تدین فر
دوره 20، شماره 5 ، بهمن و اسفند 1392، ، صفحه 681-688
چکیده
زمینه و هدف: بسیاری از بیمارانی که تحت بیهوشی و جراحی هستند، اضطراب و استرس درمان نشدهای را در روز جراحی تجربهمیکنند که این امر، روی سطوح روانی و فیزیولوژیکی بیماران تأثیر میگذارد. مطالعهی حاضر، با هدف بررسی تأثیر تجسمهدایت شده بر اضطراب بیماران تحت جراحی آپاندکتومی انجام شده است.
مواد و روشها: در این کارآزمایی بالینی ...
بیشتر
زمینه و هدف: بسیاری از بیمارانی که تحت بیهوشی و جراحی هستند، اضطراب و استرس درمان نشدهای را در روز جراحی تجربهمیکنند که این امر، روی سطوح روانی و فیزیولوژیکی بیماران تأثیر میگذارد. مطالعهی حاضر، با هدف بررسی تأثیر تجسمهدایت شده بر اضطراب بیماران تحت جراحی آپاندکتومی انجام شده است.
مواد و روشها: در این کارآزمایی بالینی تصادفیشده، 60 بیمار کاندید عمل جراحی آپاندکتومی که درسال1392، در بیمارستان شهید بهشتی سبزوار بستری شده، به صورت تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیمشدهاند. مداخله به صورت 18 دقیقه سیدی صوتی تجسمهدایت شده و یک ساعت قبل از عمل صورتگرفتهاست. دادهها توسط نرمافزار SPSS 20، تجزیه و تحلیلشده و از آزمونهای مجذور کای، تیزوجی و تحلیل کواریانس استفادهگردیدهاست. سطح اطمینان، 95% در نظرگرفته شده است.
یافتهها: میانگین میزان اضطراب آشکار و پنهان قبل از مداخله، درگروه تجسمهدایتشده بهترتیب 88/7±90/51 و 43/8±76/42 بوده که بعد از مداخله به 48/6±53/38 و 88/7±70/40 کاهشیافتهاست. میانگین میزان اضطراب آشکار و پنهان قبل از مطالعه در گروه کنترل بهترتیب 49/6±03/52 و 29/8±86/43 بوده که در پایان مطالعه به 97/7±60 و 18/8±36/44 افزایشیافتهاست. آزمون آماری تیزوجی تفاوت آماری معناداری را بین میزان اضطراب آشکار قبل و بعد از مطالعه در هر گروه نشان دادهاست (001/0>p).
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان داده یک جلسه تجسمهدایت شده قبل از عمل میتواند اضطراب آشکار و پنهان قبل از عمل جراحی را در بیماران کاهشدهد.
محسن کوشان؛ محمدحسن رخشانی؛ محدثه محسن پور؛ نرجس حشمتی فر
دوره 20، شماره 5 ، بهمن و اسفند 1392، ، صفحه 757-765
چکیده
زمینه و هدف: بسیاری از بیماران مبتلا به نارسایی کلیه در اثر فرآیند مزمن بیماری و درمان طولانی مدت دیالیز دچار خستگی میشوند. با توجه به مشکلات و عوارض زیاد ناشی از دارو درمانی، استفاده از روش های غیر دارویی که بتوانند باعث کاهش خستگی بیماران همودیالیزی شوند، منطقی به نظر میرسد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر آرامسازی بنسون بر میزان ...
بیشتر
زمینه و هدف: بسیاری از بیماران مبتلا به نارسایی کلیه در اثر فرآیند مزمن بیماری و درمان طولانی مدت دیالیز دچار خستگی میشوند. با توجه به مشکلات و عوارض زیاد ناشی از دارو درمانی، استفاده از روش های غیر دارویی که بتوانند باعث کاهش خستگی بیماران همودیالیزی شوند، منطقی به نظر میرسد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر آرامسازی بنسون بر میزان خستگی بیماران همودیالیزی انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر، یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده شاهد دار است. جامعه پژوهش را 65 بیمار همودیالیزی مراجعه کننده به بیمارستان واسعی شهر سبزوار تشکیل می دهند. بیماران بر اساس معیارهای ورود و خروج به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و سپس با استفاده از روش تخصیص تصادفی به دو گروه کنترل (32نفر) و مداخله (33 نفر) تقسیم شدند. گروه مداخله تمرینات آرام سازی بنسون را به مدت 15 دقیقه دو بار در روز طی مدت یک ماه انجام دادند. ابزار گردآوری داده ها فرم مشخصات جمعیت شناختی و پرسش نامه خلاصه شده سنجش خستگی (BFI) بود، در سه نوبت قبل از مداخله، 2 هفته بعد و در پایان هفته چهارم در دو گروه تکمیل گردید. داده ها با استفاده از آزمونهای آماری من ویتنی، کای اسکوئر و تی مستقل و معادلات برآورد تعمیم یافته با نرمافزار آماری SPSS نسخه 5/11 و SAS نسخه 9.1 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: میانگین و انحراف معیار خستگی در گروه مداخله قبل از آرامسازی بنسون84/0± 97/6، دو هفته بعد07/1±25/5 و چهار هفته بعد11/1± 92/3 بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها بین میانگین امتیازات خستگی نمونههای پژوهش قبل و بعد از مداخله در گروه آزمون تفاوت معنیداری را نشان داد(01/0p
محمدحسن شیرسوار؛ علی محمد امیرتاش؛ شهین جلالی؛ محسن کوشان؛ فهیمه کیوانلو؛ محمد سیداحمدی
دوره 20، شماره 3 ، مهر و آبان 1392، ، صفحه 292-301
چکیده
زمینه و هدف: اعتیاد ابتلای اسارتآمیز فرد به ماده یا دارویی مخدر است که او را از نظر جسمی و روانی به خود وابسته ساخته و کلیه رفتارهای فردی و اجتماعی او را تحت تأثیر قرار می دهد و بهعنوان مهمترین آسیب اجتماعی جامعه انسانی را مورد هجوم خود قرار داده است. لذا هدف از این تحقیق مقایسه تأثیر بازتوانی همراه با ورزش بر کیفیت زندگی و عزت نفس ...
بیشتر
زمینه و هدف: اعتیاد ابتلای اسارتآمیز فرد به ماده یا دارویی مخدر است که او را از نظر جسمی و روانی به خود وابسته ساخته و کلیه رفتارهای فردی و اجتماعی او را تحت تأثیر قرار می دهد و بهعنوان مهمترین آسیب اجتماعی جامعه انسانی را مورد هجوم خود قرار داده است. لذا هدف از این تحقیق مقایسه تأثیر بازتوانی همراه با ورزش بر کیفیت زندگی و عزت نفس افراد معتاد در مقایسه با شیوه های معمول است.
مواد و روشها: در این تحقیق نیمهتجربی، از میان مراجعهکنندگان به مرکز ترک اعتیاد کنگره شصت، تعداد 60 بیمار بهصورت تصادفی ساده انتخاب و به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول 30 نفر از افرادی بودند که پس از سمزدایی در برنامههای ورزشی شرکت نداشته و فقط درمانهای دارویی و مشاوره دریافت می کردند، گروه دو، 30 نفر از افرادی بودند که علاوهبر درمانهای دارویی و مشاوره پس از سمزدایی در برنامههای ورزشی شرکت داشتند. آزمودنیها در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون به پرسشنامههای مربوط به کیفیت زندگی و عزت نفس پاسخ دادند. نهایتاً اطلاعات با استفاده از آزمونهای تی دو گروه مستقل و وابسته از طریق نرمافزار SPSS 16 در سطح معناداری (05/0p
فهیمه کیوانلو؛ شهین جلالی؛ محسن کوشان؛ محمد سیداحمدی؛ محسن غفرانی؛ معصومه شجاعی؛ نعیمه طاهری
دوره 19، شماره 2 ، خرداد و تیر 1391، ، صفحه 181-189
چکیده
زمینه و هدف: تأثیرات روانی- فیزیولوژیکی موسیقی در دهه اخیر به یک حوزه جذاب پژوهشی ورزشی تبدیل شده است، لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی اثرگذاری موسیقی مهیج، آرامبخش و دلخواه بر ویژگیهای خُلقی و دقت پرتاب ورزشکاران بسکتبالیست بود. مواد و روش ها: جامعه آماری این تحقیق نیمه تجربی را بازیکنان ماهر و نیمه ماهر تشکیل دادند. بدین منظور، 72 بسکتبالیست ...
بیشتر
زمینه و هدف: تأثیرات روانی- فیزیولوژیکی موسیقی در دهه اخیر به یک حوزه جذاب پژوهشی ورزشی تبدیل شده است، لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی اثرگذاری موسیقی مهیج، آرامبخش و دلخواه بر ویژگیهای خُلقی و دقت پرتاب ورزشکاران بسکتبالیست بود. مواد و روش ها: جامعه آماری این تحقیق نیمه تجربی را بازیکنان ماهر و نیمه ماهر تشکیل دادند. بدین منظور، 72 بسکتبالیست دختر (36 بازیکن ماهر و 36 بازیکن نیمهماهر) بهعنوان نمونه انتخاب و به طور تصادفی در گروه های 24 نفری (موسیقی مهیج، موسیقی آرامبخش و موسیقی دلخواه) جای گرفتند. روز اول پس از 10 دقیقه گرم کردن ویژگیهای خُلقی (توسط مقیاس خُلقی برونل با اعتبار 712/0 و روایی 89/0) و دقت پرتاب (توسط مقیاس پنج ارزشی زاچری با اعتبار 85/0 و روایی 91/0) مورد ارزیابی قرار گرفت. در روز دوم در حین 10 دقیقه گرم کردن موسیقی مربوط به هر گروه پخش و سپس اندازهگیریهای موردنظر صورت گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با سنجشهای مکرر و آزمون تعقیبی (LSD) توسط نرمافزار آماری 15 SPSS صورت گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس بیانگر آن است که ویژگی های خُلقی شرکت کننده ها در اثر گوش دادن به موسیقی بهطور معناداری بهبود یافته است (0.012=P و2.845=F). از طرفی موسیقی دلخواه نسبت به موسیقی مهیج و آرامبخش تأثیر بیشتری بر بهبود ویژگیهای خُلقی داشته است (0.05>P). به علاوه، دقت پرتاپ افراد صرف نظر از سطح مهارت و نوع موسیقی تجویز شده، در اثر موسیقی بهبود یافت.(پیش آزمون 0.93±2.58 در مقایسه با پس آژمون 0.77±2.88).نتیجه گیری: نتایج در مجموع نشاندهنده بهبود وضعیت خُلقی در اثر موسیقی است. همچنین دقت پرتاب بازیکنان در اثر موسیقی بهبود می یابد.
فهیمه کیوانلو؛ محمد سید احمدی؛ زینب فرخ؛ حسین صمدی؛ محسن کوشان؛ مهدی خلیل ارجمندی
دوره 18، شماره 4 ، آذر و دی 1390، ، صفحه 272-279
چکیده
زمینه و هدف: عوامل متعددی بر یادگیری مهارت های حرکتی تاثیرگذار است. یکی از این عوامل، نحوه آرایش تمرین است که می تواند باعث ثبات و توسعه برنامه حرکتی تعمیم یافته و پارامتریزه کردن حرکات شود. مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر روش های مختلف تمرین بر یادگیری و انتقال برنامه حرکتی تعمیم یافته و پارامتر زمان در یک تکلیف زنجیره ای انجام گرفت.
مواد ...
بیشتر
زمینه و هدف: عوامل متعددی بر یادگیری مهارت های حرکتی تاثیرگذار است. یکی از این عوامل، نحوه آرایش تمرین است که می تواند باعث ثبات و توسعه برنامه حرکتی تعمیم یافته و پارامتریزه کردن حرکات شود. مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر روش های مختلف تمرین بر یادگیری و انتقال برنامه حرکتی تعمیم یافته و پارامتر زمان در یک تکلیف زنجیره ای انجام گرفت.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع تجربی و جامعه پژوهش شامل دانشجویان پسر راست دست دانشگاه شهید باهنر کرمان بود. بدین منظور، 80 آزمودنی داوطلب مرد (با دامنه سنی 23-19 سال) به طور تصادفی ساده در چهار گروه تمرینی قالبی، تصادفی و دو گروه ترکیبی (قالبی-تصادفی و تصادفی-قالبی) قرار گرفتند. آزمایش شامل اجرای تکالیف زنجیره ای با برنامه حرکتی تعمیم یافته متفاوت (تغییر ابعاد فضایی) و پارامتر زمان متغیر بود. آزمودنی ها پس از مرحله آشنایی با آزمون و انجام 108 کوشش طبق گروه تمرینی، در آزمون های یادداری و انتقال شرکت کردند. پس از مراحل مختلف آزمایش، میزان خطای زمان بندی نسبی (شاخص کارایی برنامه حرکتی تعمیم یافته) محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی توکی) در سطح معناداری 05/0 و نرم افزار SPSS 16 استفاده شد.
یافته ها: بین روش های مختلف تمرین در مرحله اکتساب اختلاف معناداری (00/0 ،P≤71/3F=) مشاهده شد و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که گروه تمرین قالبی با میانگین خطای 7±14/20، عملکرد بهتری در این مرحله نسبت به سایر گروه ها (تصادفی 4/9±84/31، قالبی-تصادفی 29/8±25/30، تصادفی-قالبی 10/7±33/27) داشته است. ولی در مراحل یادداری و انتقال، علیرغم برتری نسبی طرح های تمرین ترکیبی بر میزان خطای زمان بندی نسبی، تفاوت بین گروه های تمرینی معنادار نبود (05/0>P).
نتیجه گیری: تمرین قالبی موجب عملکرد بهتر در مرحله اکتساب می شود، اما روش های مختلف تمرینی (قالبی، تصادفی و ترکیبی) تاثیر یکسانی بر عملکرد افراد در مراحل یادداری و انتقال برنامه حرکتی تعمیم یافته در یک تکلیف زنجیره ای دارند.
محسن کوشان؛ فرشته گلستانه؛ محمد سیداحمدی؛ مهدی مقرنسی؛ فهیمه کیوانلو
دوره 18، شماره 2 ، خرداد و تیر 1390، ، صفحه 91-97
چکیده
زمینه و هدف: زنان معتاد در مقایسه با دیگر زنان، مسائل و مشکلات روانی بیشتری دارند که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از روش های پیشگیرانه کم هزینه و سهل الوصول مانند تمرینات ایروبیک می تواند باعث ارتقاء سلامت روانی زنان معتاد شده و از ابتلای آن ها به اختلالات روانی جلوگیری کند. پژوهش حاضر، به منظور بررسی تاثیر یک دوره تمرین ایروبیک ...
بیشتر
زمینه و هدف: زنان معتاد در مقایسه با دیگر زنان، مسائل و مشکلات روانی بیشتری دارند که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از روش های پیشگیرانه کم هزینه و سهل الوصول مانند تمرینات ایروبیک می تواند باعث ارتقاء سلامت روانی زنان معتاد شده و از ابتلای آن ها به اختلالات روانی جلوگیری کند. پژوهش حاضر، به منظور بررسی تاثیر یک دوره تمرین ایروبیک بر سلامت روان زنان معتاد زندان مرکزی زاهدان انجام گرفت.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع تجربی بوده و جامعه تحقیق را زنان معتاد زندان مرکزی زاهدان در سال 1387 تشکیل می دادند. از بین آن ها تعداد 30 نفر به طور تصادفی ساده به دو گروه مساوی (15 نفر گروه کنترل، 15 نفر گروه تجربی) تقسیم شدند. ابزار جمع آوری داده ها، شامل پرسشنامه سلامت عمومی 28 سؤالی گلدبرگ (28 GHQ) و پرسشنامه جمعیت شناختی بود. گروه تجربی به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه با مدت زمان 45 دقیقه در برنامه تمرینی ایروبیک شرکت کردند. برای بررسی تاثیر برنامه تمرینی ایروبیک بر سلامت روان زنان معتاد، گروه های کنترل و تجربی قبل و بعد از 8 هفته تمرین ایروبیک به پرسشنامه سلامت عمومی پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و آزمون های تی مستقل و همبسته با نرم افزار SPSS.15 انجام گرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که پس از 8 هفته برنامه تمرینی ایروبیک میزان علائم جسمانی (از 37/6±20/12 به 83/2±53/4)، اضطراب (از 50/4±47/14به 13/2±33/4)، افسردگی (از 78/6±67/11 به 25/3±60/3) و سلامت روانی (از 50/15±20/48 به 71/6±87/18) آزمودنی های گروه تجربی به طور معناداری (05/0≥p) بهبود یافته است. اما در کارکرد اجتماعی (از 34/4±33/10 به 80/3±07/7) آزمودنی ها تغییر معناداری (05/0≤p) مشاهده نشد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که تمرینات ایروبیک نقش مؤثری در بهبود سلامت روانی زنان معتاد دارد.
محسن کوشان؛ محمد سید احمدی؛ فهیمه کیوانلو
دوره 18، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1390، ، صفحه 47-54
چکیده
زمینه و هدف: هوش هیجانی شامل شناخت و کنترل عواطف و هیجان های فرد است. هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین هوش هیجانی و سبک رهبری (تحول بخش- مبادله ای) مربیان تیم های ورزشی منطقه 9دانشگاه آزاد اسلامی می باشد.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش توصیفی – تحلیلی و به صورت مقطعی انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل مربیان مرد تیم های ورزشی منطقه 9 دانشگاه ...
بیشتر
زمینه و هدف: هوش هیجانی شامل شناخت و کنترل عواطف و هیجان های فرد است. هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین هوش هیجانی و سبک رهبری (تحول بخش- مبادله ای) مربیان تیم های ورزشی منطقه 9دانشگاه آزاد اسلامی می باشد.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش توصیفی – تحلیلی و به صورت مقطعی انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل مربیان مرد تیم های ورزشی منطقه 9 دانشگاه آزاد اسلامی بود که از بین آن ها 240 نفر به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه هوش هیجانی (شوت) با اعتبار 84/0، پرسشنامه سبک رهبری (وارنر بورک) با اعتبار 79/0 و پرسشنامه جمعیت شناختی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و ضریب همبستگی پیرسون با نرم افزار SPSS 13 انجام گرفت.
یافته ها: میانگین هوش هیجانی در آزمودنی ها 21/20±25/116 و میانگین نمرات سبک رهبری تحول گرا 41/5±60/50 و عمل گرا 41/5±42/24 بود که بین هوش عاطفی و سبک رهبری تحول بخش رابطه مثبت و معناداری (001/0= p، 404/0r=) وجود داشت. همچنین بین هوش عاطفی و سبک رهبری مبادله ای یک رابطه منفی و معنادار (001/0 p=، 404/0- r=) مشاهده شد. بررسی تاثیر سن، سابقه و نوع رشته تحصیلی بر رابطه هوش عاطفی و سبک رهبری نشان داد که افزایش سن و سابقه باعث تقویت این رابطه شده است (0001/0 p=، 475/0r=). از طرفی این همبستگی فقط در مربیان دارای مدرک غیر تربیت بدنی (0001/0p=، 559/0r=) معنادار بود.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت که با افزایش هوش هیجانی در مربیان، تمایل آن ها به سبک رهبری تحول بخش افزایش می یابد.
سعید واقعی؛ ام البنین میرزایی؛ محسن کوشان
دوره 17، شماره 2 ، خرداد و تیر 1389، ، صفحه 88-95
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات زیادی بیانگر آن بوده است که دانشجویان رشته پرستاری سطح بالایی از استرس را در محیط های بالینی تجربه می کنند. به نظر می رسد که آموزش مهارت های ارتباطی می تواند توانمندی دانشجویان رشته پرستاری را برای مقابله با عوامل استرس زای محیط های بالینی افزایش دهد. بنابراین، مطالعه حاضر تاثیر آموزش مهارت های ارتباطی را بر میزان ...
بیشتر
زمینه و هدف: مطالعات زیادی بیانگر آن بوده است که دانشجویان رشته پرستاری سطح بالایی از استرس را در محیط های بالینی تجربه می کنند. به نظر می رسد که آموزش مهارت های ارتباطی می تواند توانمندی دانشجویان رشته پرستاری را برای مقابله با عوامل استرس زای محیط های بالینی افزایش دهد. بنابراین، مطالعه حاضر تاثیر آموزش مهارت های ارتباطی را بر میزان استرس ادراک شده در دانشجویان رشته پرستاری مورد بررسی قرار داد.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع تجربی و جامعه پژوهش شامل دانشجویان پرستاری نیمسال اول سال تحصیلی 89-1388 در دانشکده پرستاری و مامایی مشهد بود. تعداد 26 نفر در گروه مداخله و 30 نفر در گروه کنترل انتخاب شد (با توان 0.84 و ضریب اطمینان 0.95). تخصیص دانشجویان به دو گروه به صورت تصادفی انجام گرفت. برای گروه مداخله کارگاه آموزشی مهارت های ارتباطی به مدت 10 ساعت برگزار گردید. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه عوامل استرس زای کارآموزی پژوهشگر ساخته (پایایی 0.834) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 11.5 و آزمون های تی زوج، تی مستقل، مجذور کای، کروسکال والیس و من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین استرس ادراک شده قبل از آموزش در گروه مداخله 22.24±43.69 و گروه کنترل 14.36±47.03 بود که تفاوت آماری معناداری بین دو گروه وجود نداشت. اما این میزان بعد از آموزش، در گروه مداخله 19.66±28.00 و در گروه کنترل 16.64±43.47 بود که این تفاوت از نظر آماری معنادار بود (p=0.002).
نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که آموزش مهارت های ارتباطی در کاهش میزان استرس ادراک شده در دانشجویان پرستاری تاثیر دارد.
فهیمه کیوانلو؛ محسن کوشان؛ محمد سیداحمدی؛ مصطفی محمدی رئوف
دوره 17، شماره 2 ، خرداد و تیر 1389، ، صفحه 116-122
چکیده
زمینه و هدف: بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، اختلال روانی از علل مهم ناتوانی و از کار افتادگی در جهان بوده و می تواند موجب کاهش موفقیت و پیشرفت تحصیلی دانشجویان شود. پزشکان نیز اعتقاد دارند که آمادگی بدنی به عنوان زمینه ای مناسب برای دستیابی به شرایط مطلوب روانی می باشد. بر این اساس، هدف از انجام این پژوهش بررسی و مقایسه وضعیت سلامت ...
بیشتر
زمینه و هدف: بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، اختلال روانی از علل مهم ناتوانی و از کار افتادگی در جهان بوده و می تواند موجب کاهش موفقیت و پیشرفت تحصیلی دانشجویان شود. پزشکان نیز اعتقاد دارند که آمادگی بدنی به عنوان زمینه ای مناسب برای دستیابی به شرایط مطلوب روانی می باشد. بر این اساس، هدف از انجام این پژوهش بررسی و مقایسه وضعیت سلامت روانی و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار می باشد.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش توصیفی-تحلیلی و به صورت مقطعی انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تربت جام بودند که از بین آن ها 74 نفر به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه سلامت عمومی 28 سوالی گلدبرگ به همراه پرسشنامه جمعیت شناختی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و آزمون تی مستقل با نرم افزار SPSS.13 انجام گرفت.
یافته ها: شیوع اختلالات روانی در کل دانشجویان، 61.76 درصد، در دانشجویان ورزشکار 9.4 و در دانشجویان غیر ورزشکار 30.2 درصد بود که اختلاف حاصله معنادار می باشد (P
عباس حیدری؛ طاهره توفیقیان؛ علی ربانی زاده؛ محمدرضا شگرف نخعی؛ محسن کوشان؛ کاظم مسکنی
دوره 15، شماره 2 ، خرداد و تیر 1387، ، صفحه 123-128
چکیده
زمینه و هدف: تحقیقات حاکی از شیوع روز افزون خودکشی به خصوص در بین جوانان است. شناسایی عوامل خطر خودکشی و اتخاذ تدابیری در جهت کاهش این عوامل ضروری می باشد و این مطالعه به همین منظور در بین افراد اقدام کننده به خودکشی در شهر سبزوار انجام گرفت.
مواد و روش ها: مطالعه از نوع توصیفی بوده و جمعیت مورد مطالعه افراد اقدام کننده به خودکشی بستری ...
بیشتر
زمینه و هدف: تحقیقات حاکی از شیوع روز افزون خودکشی به خصوص در بین جوانان است. شناسایی عوامل خطر خودکشی و اتخاذ تدابیری در جهت کاهش این عوامل ضروری می باشد و این مطالعه به همین منظور در بین افراد اقدام کننده به خودکشی در شهر سبزوار انجام گرفت.
مواد و روش ها: مطالعه از نوع توصیفی بوده و جمعیت مورد مطالعه افراد اقدام کننده به خودکشی بستری در اورژانس بیمارستان واسعی سبزوار بودند که 106 نفر از آن ها به روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش، نمونه های مورد مطالعه توسط روانپزشک، مورد مصاحبه بالینی قرار گرفتند و به منظور شناخت خصوصیات شخصی، اجتماعی و اقتصادی با دیگر اعضای خانواده نیز مصاحبه انجام شد. در جریان مصاحبه چک لیستی که حاوی متغیرهای مورد بررسی بود، تکمیل گردید. سپس داده ها با استفاده از آزمون آماری مجذور کای تحت SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: در این مطالعه، 106 نفر نمونه (49.1 درصد مرد و 50.9 درصد زن) با میانگین سنی 24.8 ± 8.4 سال مورد مطالعه قرار گرفتند که بر اساس یافته های به دست آمده، شیوع عوامل خطر خودکشی به ترتیب 63.2 درصد تجرد، 41.5 درصد اختلال روانی به خصوص افسردگی (28.3 درصد)، 15 درصد ناسازگاری زناشویی، 14.2 درصد وابستگی به مواد مخدر، 12.3 درصد مشکلات خانوادگی، 8.5 درصد بیماری های جسمی، 6.6 درصد بیکاری، 6.86 درصد رویداد استرس زای اخیر مانند از دست دادن یکی از بستگان نزدیک، 3.8 درصد مشکلات تحصیلی و 2.8 درصد جدایی از همسر بود.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه می توان مهم ترین عوامل خطر خودکشی را در شهرستان سبزوار، سنین نوجوانی و اوایل بزرگسالی، اختلالات روانی، ناسازگاری های زناشویی، مصرف مواد مخدر و مشکلات خانوادگی دانست.
محسن کوشان؛ نعمتاله شموسی؛ محمدحسن رخشانی
دوره 13، شماره 4 ، آذر و دی 1385، ، صفحه 158-165
چکیده
زمینه و هدف: نقش استراتژهای آموزش زبان خارجی در سه دهه گذشته همواره مورد توجه بوده است، اما نقش آن در آزمون پایان ترم به نحو جدی مد نظر قرار نگرفته است. بنابراین، نقش این استراتژی ها در گذراندن موفقیت آمیز امتحان پایان ترم درس زبان انگلیسی مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع مداخله ای نیمه تجربی می باشد و جمعیت مورد ...
بیشتر
زمینه و هدف: نقش استراتژهای آموزش زبان خارجی در سه دهه گذشته همواره مورد توجه بوده است، اما نقش آن در آزمون پایان ترم به نحو جدی مد نظر قرار نگرفته است. بنابراین، نقش این استراتژی ها در گذراندن موفقیت آمیز امتحان پایان ترم درس زبان انگلیسی مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع مداخله ای نیمه تجربی می باشد و جمعیت مورد مطالعه دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشکده علوم پزشکی سبزوار در سال تحصیلی 85-84 می باشند. در این مطالعه، کلیه دانشجویانی که درس زبان عمومی را گرفته بودند (253نفر) شرکت داشتند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه SILL برای ارزیابی میزان به کارگیری استراتژی های یادگیری زبان و آزمون اضطراب اسپیلبرگر جهت برآورد میزان اضطراب بود.
یافته ها: بر اساس یافته های این مطالعه، میانگین نمره اضطراب قبل از امتحان در پسران 146.72 و دختران 120.46 بوده است که اختلاف بین آن ها معنی دار نمی باشد ولی یک رابطه خطی منفی بین نمره SILL (به ویژه استراتژهای فراشناختی) و اضطراب به دست آمد.
نتیجه گیری: آموزش استراتژی ها توسط اساتید و انتقال مهارت های یادگیری از طریق کتب درسی زبان انگلیسی دانشگاه ها ضروری به نظر می رسد.
محسن کوشان؛ عباس حیدری
دوره 13، شماره 4 ، آذر و دی 1385، ، صفحه 185-189
چکیده
زمینه و هدف: کیفیت و کمیت یادگیری از عوامل متعددی نظیر سطح عمومی هوش، سلامت جسمی و روانی، انگیزه، امکانات محیط زندگی، امکانات آموزشی و کمک آموزشی و قابلیت های شناختی تاثیر می پذیرند اما روان شناسان مشاهده کرده اند که حداقل در دوران دانشجویی، آن چه که بیشترین تاثیر را بر وضعیت عملکرد تحصیلی دانشجویان دارد، مهارت های عمومی مطالعه، یادگیری ...
بیشتر
زمینه و هدف: کیفیت و کمیت یادگیری از عوامل متعددی نظیر سطح عمومی هوش، سلامت جسمی و روانی، انگیزه، امکانات محیط زندگی، امکانات آموزشی و کمک آموزشی و قابلیت های شناختی تاثیر می پذیرند اما روان شناسان مشاهده کرده اند که حداقل در دوران دانشجویی، آن چه که بیشترین تاثیر را بر وضعیت عملکرد تحصیلی دانشجویان دارد، مهارت های عمومی مطالعه، یادگیری درسی و یادآوری مطالب آموخته شده است. لذا این مطالعه با هدف شناسایی عادت های مطالعه ی دانشجویان و تشخیص نارسایی های احتمالی موجود در روش های مطالعه ی آن ها انجام گرفت.
مواد و روش ها: این پژوهش یک مطالعه توصیفی – مقطعی می باشد و جمعیت مورد مطالعه، دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشکده علوم پزشکی سبزوار در سال 1383 می باشد که 297 نفر از آن ها به روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس، انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه عادت های مطالعه PSSHI استفاده شد. این پرسشنامه دارای 45 سوال در هشت حوزه شامل تقسیم بندی زمان، شرایط فیزیکی مطالعه، توانایی خواندن، یادداشت برداری، انگیزش یادگیری، حافظه، امتحانات و سلامتی می باشد. پاسخ سوالات به صورت همیشه، یا بیشتر اوقات، بعضی اوقات، به ندرت یا هرگز است. ضریب پایایی از طریق آزمون- آزمون مجدد 0.88 و در روش دو نیمه کردن 0.65 بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی تحت spss استفاده شد.
یافته ها: میانگین نمره کل عادت مطالعه در دانشجویان پسر 50.87 و دختر 51.48 (از نمره 90) بود که تفاوت بین این دو گروه معنی دار نبود. نتایج در مورد نمره به دست آمده به تفکیک حوزه های مربوط به عادت های مطالعه عبارت بودند از: تقیسم بندی زمان 5.36 از 10، شرایط فیزیکی 6.9 از 12، توانایی خواندن، 8.29 از 16، یادداشت برداری 3.2 از 6، انگیزش یادگیری 8.55 از 12، حافظه 4.6 از 8، امتحانات 10.26 از 18 و سلامتی عمومی 2.94 از 6. در حوزه های توانایی خواندن، انگیزش یادگیری و امتحان دادن، بین دو جنس مذکر و مونث اختلاف معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: به طور کلی می توان گفت شیوه مطالعه در دانشجویان از کیفیت مطلوبی برخوردار نیست و این مساله باید مورد توجه مسوولین آموزش دانشکده قرار گیرد. لازم است جهت آموزش و راهنمایی دانشجویان و بهبود عادات مطالعه آن ها برنامه ریزی شود.