فیزیولوژی و فارماکولوژی
فاطمه برفرازی؛ مرضیه کفعمی...؛ اکبر پژهان
دوره 30، شماره 2 ، خرداد و تیر 1402، ، صفحه 256-269
چکیده
زمینه و هدف: : پرفشاری خون به علت عوارض متعدد، سومین فاکتور مرگومیر در جهان شناخته شده و امروزه میلیونها انسان درگیر این بیماری هستند. سیستم رنین- آنژیوتانسین در ایجاد این بیماری نقش دارد. مهارکنندههای گیرنده یک آنژیوتانسین دو AT1)) در کاهش فشار خون مؤثر هستند. بیان آنژیوتانسین دو در هستههای سوپراکیاسماتیک دیده شده است. هدف مطالعه ...
بیشتر
زمینه و هدف: : پرفشاری خون به علت عوارض متعدد، سومین فاکتور مرگومیر در جهان شناخته شده و امروزه میلیونها انسان درگیر این بیماری هستند. سیستم رنین- آنژیوتانسین در ایجاد این بیماری نقش دارد. مهارکنندههای گیرنده یک آنژیوتانسین دو AT1)) در کاهش فشار خون مؤثر هستند. بیان آنژیوتانسین دو در هستههای سوپراکیاسماتیک دیده شده است. هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر تزریق آنژیوتانسین دو در هسته سوپراکیاسماتیک بر عملکرد قلبی- عروقی موشهای صحرایی نر است.مواد و روشها: 24 موشهای صحرایی نر نژاد ویستار به سه گروه تقسیم شدند: 1- کنترل 2- آنژیوتانسین دو 3- آنژیوتانسین دو + لوزارتانگروه 1 نرمال سالین با دوز nl 100، گروه 2 آنژیوتانسین دو با دوز Mm 100 و گروه 3 ابتدا آنژیوتانسین با دوز Mm 100 و بعد از 30 دقیقه، لوزارتان با دوز 100Mm و پس از 2 دقیقه، آنژیوتانسین با دوز 100Mm، به هسته سوپراکیاسماتیک میکرواینجکشن و فشار خون و ضربان قلب ثبت شد.یافتهها: میانگین فشار متوسط شریانی و ضربان قلب، قبل و پس از تزریق سالین، اختلاف معناداری نداشتند (P› 0.05)، در گروه آنژیوتانسین، ∆MAP و HR∆ نسبت به قبل تزریق این دوز آنژیوتانسین (بهترتیب P‹0.001و P‹0.05) و نسبت به گروه کنترل (بهترتیب P‹0.001 و P‹0.01 )، بهطور معنیداری افزایش داشت. در گروه لوزارتان، میکرواینجکشن لوزارتان پیش از تزریق دوم آنژیوتانسین دو، باعث کاهش معنیداری در ∆MAP نسبت به تزریق اول آنژیوتانسین دو گردید ((P‹0.001 اما در HR∆ معنیدار نبود.نتیجهگیری: میکرواینجکشن آنژیوتانسین دو در هسته سوپراکیاسماتیک از طریق اتصال به AT1 باعث افزایش فشارخون و ضربان قلب شد.
فیزیولوژی و فارماکولوژی
فرانک جعفری؛ امید غلامی؛ اکبر پژهان؛ بهاره امین؛ صمد ناظمی
دوره 25، شماره 4 ، مهر و آبان 1397، ، صفحه 546-554
چکیده
سابقه و هدف: دردهای مزمن و نوروپاتی که در اثر آسیب یا اختلال در عملکرد سیستم حسی پیکری ایجاد میشود، یکی از مشکلات بهداشتی مهم بوده و افراد زیادی از این بیماری رنج میبرند. هدف از این مطالعه بررسی اثر آمبلیپرنین بر علائم رفتاری درد نوروپاتی در مدل نوروپاتی بستن مزمن عصب سیاتیک (CCI) در موش صحرایی نر بالغ بود.مواد و روشها: تعداد 24 ...
بیشتر
سابقه و هدف: دردهای مزمن و نوروپاتی که در اثر آسیب یا اختلال در عملکرد سیستم حسی پیکری ایجاد میشود، یکی از مشکلات بهداشتی مهم بوده و افراد زیادی از این بیماری رنج میبرند. هدف از این مطالعه بررسی اثر آمبلیپرنین بر علائم رفتاری درد نوروپاتی در مدل نوروپاتی بستن مزمن عصب سیاتیک (CCI) در موش صحرایی نر بالغ بود.مواد و روشها: تعداد 24 موش صحرایی نر نژاد ویستار (250±20 گرم) به صورت تصادفی به 3 گروه تقسیم شدند: گروه شم، گروه CCI و گروه CCI + آمبلیپرنین (100µg/rat)؛ تزرق دارو و حامل از روز قبل از جراحی تا روزسوم بعد از عمل به مدت 4 روز و به روش تزریق مستقیم داخل نخاعی انجام گرفت. تستهای رفتاری فون فری و هات پلیت در روز قبل از جراحی و روزهای 2، 4، 7، 10 و 14 بعد از جراحی انجامگرفت. نتایج به صورت میانگین و SEM گزارش شدند (P
نسرین فاضل؛ حمیده یزدیمقدم؛ فاطمه الحانی؛ اکبر پژهان؛ محسن کوشان؛ محمدرضا قاسمی؛ فهیمه ریواده
دوره 24، شماره 2 ، خرداد و تیر 1396، ، صفحه 97-106
چکیده
اهداف: آموزش بالینی پرهزینهترین عنصر برنامة پرستاری و یکی از ارکان مهم آموزش پرستاری است. دورة آموزش بالینی از مقاطع مهم آموزش پرستاری است که طی آن توانمندیهای اولیه و حرفهای دانشجویان پایهریزی میشود. لذا، این پژوهش کیفی با هدف تبیین تجارب پرستاران از آموزش بالینی در بخش اورژانس انجام شد. مواد و روشها: این تحقیق مطالعهای ...
بیشتر
اهداف: آموزش بالینی پرهزینهترین عنصر برنامة پرستاری و یکی از ارکان مهم آموزش پرستاری است. دورة آموزش بالینی از مقاطع مهم آموزش پرستاری است که طی آن توانمندیهای اولیه و حرفهای دانشجویان پایهریزی میشود. لذا، این پژوهش کیفی با هدف تبیین تجارب پرستاران از آموزش بالینی در بخش اورژانس انجام شد. مواد و روشها: این تحقیق مطالعهای کیفی با رویکرد تحلیل محتواست. فرایند جمعآوری دادهها مشتمل بر بیست مصاحبة نیمهساختاریافته و عمیقباپرستاران در بخش اورژانس (شش دانشجوی پرستاری، دو پرستار مسئول بخش، چهار مربی پرستاری و هشت پرسنل پرستاری) همراه با یادداشتهای عرصه است. مصاحبة عمیق براساس تجربههایواقعیپرستاراندرمحیطبالینیباپاسخبهسؤالهایباز و در موارد لزوم سؤالهایکاووشی جمعآوری شد. تحلیل دادهها به روش آنالیزمحتوی کیفی انجامگرفت. یافتهها:تحلیل دادهها منجر به استخراج نه طبقه وسه درونمایه شد که بیانگر تجربه و درک پرستاران اورژانس از آموزش بالینی است، شامل محیط (ارتباطات، امنیت محیط و تجهیزات محیط) آموزش (آموزش به بیمار، آموزش پرسنل و آموزش دانشجو) و عملکرد مسئول بخش نقش مدیریت بخش اورژانس در آموزش، نقش و عملکرد متون در آموزش، و نقش و عملکرد پرسنل عرضهکنندة خدمات. نتیجهگیری: یافتههای پژوهش بیانگر وجود برخی فاکتورهای مؤثر در کسب تجربههای مثبت بود، مثل آموزش چهرهبهچهره به بیمار، حضور مؤثر مربی در بخش و برخی تجربههای منفی مانند عدم بهکارگیری فنهای آموختهشدة دانشجویان در محیط آموزشی با کیفیت بالا در شرایط بالینی، و کمبود تجهیزات و حجم کار زیاد کارکنان. با درنظرگرفتن مجموع نظرات چنین برداشت میشود که با شناخت نارساییهای آموزش بالینی مسئولان قادر خواهند بود که برنامههای آموزشی مطلوب را طرحریزی کنند و سبب ارتقای کیفیت آموزش بالینی خواهد شد.
فتاح مرادی؛ سوران حیدری؛ اکبر پژهان
دوره 23، شماره 4 ، مهر و آبان 1395، ، صفحه 714-723
چکیده
اهداف کمتحرکی و چاقی بهطور مستقیم با افزایش نشانگرهای التهابی درگیر در بیماریهای آترواسکلروزیس و شریان کرونری و دیابت نوع دو مرتبط است. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر دوازده هفته تمرین هوازی بر سطوح سرمی اینترلوکین -18 و پروتئین واکنشگر C با حساسیت بالا در مردان چاق کمتحرک است.مواد و روش ها پس از اعلام فراخوان در یک کارآزمایی ...
بیشتر
اهداف کمتحرکی و چاقی بهطور مستقیم با افزایش نشانگرهای التهابی درگیر در بیماریهای آترواسکلروزیس و شریان کرونری و دیابت نوع دو مرتبط است. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر دوازده هفته تمرین هوازی بر سطوح سرمی اینترلوکین -18 و پروتئین واکنشگر C با حساسیت بالا در مردان چاق کمتحرک است.مواد و روش ها پس از اعلام فراخوان در یک کارآزمایی بالینی نیمهتجربی 21 مرد چاق کمتحرک بهطور تصادفی به دو گروه تمرین هوازی (10 نفر، 2/3±8/27 سال، 4/3±7/31درصد چربی بدن، 5/3±0/32 کیلوگرم بر متر مربع) و کنترل (11 نفر، 6/2±7/26 سال، 2/3±4/31درصد چربی بدن، 8/2±3/32 کیلوگرم بر متر مربع) تقسیم شدند. شاخصهای آنتروپومتریکی، حداکثر اکسیژن مصرفی، سطوح سرمی اینترلوکین-18 و hsCRP (متعاقب 12 ساعت ناشتا) پیش و پس از دوره تمرین ارزیابی شد. تمرین هوازی به مدت دوازده هفته (سه جلسه تمرین در هفته، با شدت 60 تا 70درصد ضربان قلب ذخیره، به مدت 20 تا 40 دقیقه در هر جلسه) اجرا شد. دادهها با استفاده از نسخه 16 نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل واریانس دوعاملی با اندازهگیریهای مکرر تجزیهوتحلیل شد. سطح معناداری 05/0>P در نظر گرفته شد.یافته ها دوازده هفته تمرین هوازی باعث کاهش معنادار غلظت اینترلوکین-18 و hsCRP سرم مردان چاق کمتحرک شد، اما تغییر معناداری در گروه کنترل مشاهده نشد.نتیجه گیری بهنظر میرسد تمرین هوازی میتواند از طریق اثر بر شاخصهای اینترلوکین-18 و hsCRP نقش مهمی در کاهش وقوع آترواسکلروزیس، بیماری شریان کرونری و دیابت نوع دو در مردان چاق کمتحرک داشته باشد.
رحیم گل محمدی؛ اکبر پژهان؛ آرش اکابری؛ لادن نجار؛ حمیده یزدی مقدم
دوره 21، شماره 5 ، آذر و دی 1393، ، صفحه 903-912
چکیده
زمینه و هدف: ارزیابی مراحل پیشرفت بلوغ جنسی برای ارزیابی سلامت نوجوانان از اهمّیّت زیادی برخورداراست. مطالعهی حاضر با هدف تعیین میانگین سنّ شروعِ بلوغ و ارتباط آن با شاخص تودهی بدنی (BMI ) در دانشآموزان پسر شهر سبزوار در شمال شرق ایران در سال 1390 انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعهی توصیفی- مقطعی بر روی 252دانشآموز پسر مدارس راهنمایی ...
بیشتر
زمینه و هدف: ارزیابی مراحل پیشرفت بلوغ جنسی برای ارزیابی سلامت نوجوانان از اهمّیّت زیادی برخورداراست. مطالعهی حاضر با هدف تعیین میانگین سنّ شروعِ بلوغ و ارتباط آن با شاخص تودهی بدنی (BMI ) در دانشآموزان پسر شهر سبزوار در شمال شرق ایران در سال 1390 انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعهی توصیفی- مقطعی بر روی 252دانشآموز پسر مدارس راهنمایی و دبیرستان شهرستان سبزوار، در ردهی سنّی 18-11 سال که با روش نمونهگیریِ احتمالی و چندمرحله ای انتخابشدند، انجامگرفت. جمعآوری دادهها ازطریق تکمیل پرسشنامهی استاندارد تانر و سپس اندازهگیری قدّ و وزن و محاسبهی BMI انجامگردید. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS تحت ویندوز ویرایش 15 و با استفاده از آزمونهای آماری مجذورکای، تیتست، آنالیز واریانس و آزمون تعقیبی بنفرونی، آنالیز کواریانس، ضرایب همبستگی اسپیرمن و توافق کاپا و سطح معناداری برابر با 05/0 تجزیه و تحلیلشدند.
یافتهها: برای انجام پژوهش گروهی، از محققانی که برای بررسی وضعیت بلوغ در مدارس پسرانه، بهمنظور افزایش دقت در تعیین مراحل تانر، پیش از آغاز طرح آموزش دیدهبودند، درنظرگرفتهشدند. دانش آموزان پسر برای تعیین اندازه قدّ و وزن، اندازهی آلت تناسلی، بیضه و نحوهی رشد موهای زهار و زیر بغل و همچنین تغییرات صدا مورد بررسیقرارگرفتند. دراین مطالعه، میانگین مرحلهی نهایی رشد بیضهها و اسکروتوم( مرحلهG5 )، رشد موهای پوبیس (مرحلهP5 ) بهترتیب 65/1 ±40/16و 19/1 ± 79/16 سال و میانگین BMI در مراحل P2 , G2 بهترتیب 1/4± 96/20 و 66/3 ± 49/19کیلوگرم / متر مربع تعیینگردید.
نتیجهگیری: با توجه به کاهش سنّ بلوغ و نیز ارتباط آن با BMI، سیستم بهداشتی درمانی باید بر روی برنامههای آموزشی و تشویق نوجوانان برای شروع تغییر شیوهی زندگی تاکیدنماید. سنّ شروع بلوغ در پسران، مشابه بسیاری از مطالعات سایر کشورها می باشد، ولی برای تعیین وضعیت دقیق بلوغ در کودکان ایرانی، نیاز به مطالعات بیشتر در استانهای مختلف، مناطق روستایی و شهری و نیز مطالعات طولی است.
محمدحسن رخشانی؛ جواد مهدوی نسب؛ خدیجه محمدی؛ مصطفی عباسی؛ حسن روانسالار؛ اکبر پژهان؛ جواد حدادنیا؛ رحیم گل محمدی
دوره 21، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1393، ، صفحه 53-60
چکیده
زمینه و هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر شنیدن دو نوع تلاوت قرآن به روش ترتیل یا مجلسی بر مقدارفاکتور های سیستم ایمنی مثلIgA, IgM, IgG, C3, C4 ,WBC در انسان بود.
مواد و روش ها : این مطالعه نیمه تجربی روی 60 نفر دانشجوی داوطلب در دانشگاه علوم پزشکی سبزوار انجام گرفت. افراد به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اوّل به تلاوت نوع ترتیل و گروه دوم ...
بیشتر
زمینه و هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر شنیدن دو نوع تلاوت قرآن به روش ترتیل یا مجلسی بر مقدارفاکتور های سیستم ایمنی مثلIgA, IgM, IgG, C3, C4 ,WBC در انسان بود.
مواد و روش ها : این مطالعه نیمه تجربی روی 60 نفر دانشجوی داوطلب در دانشگاه علوم پزشکی سبزوار انجام گرفت. افراد به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اوّل به تلاوت نوع ترتیل و گروه دوم به تلاوت نوع مجلسی به مدّت 20 دقیقه گوش دادند. خونگیری قبل و بعد از شنیدن قرآن انجام شد. مقدار فاکتورهای IgA ، IgM ، IgG ، C3 ، C4 به کمک کیت و روش انتشار شعاعی و تعداد گلبول های سفید به کمک دستگاه شمارش گر سلولی اندازه گیری شد. داده های قبل و بعد از شنیدن قرآن به کمک نرم افزار اس.پی.اس اس نسخه 16 و آزمون های آماری آماری یو من ویتنی و کروسکال والیس و تحلیل کوواریانس آنالیز شد.
یافته ها: شنیدن تلاوت مجلسی باعث افزایش در فاکتورهای C4 (004/0p=)، C3 (049/0p=) و IgG (032/0p=) گردید. امّا، بر بقیه فاکتورها تأثیری نداشت. شنیدن تلاوت ترتیل باعث افزایش در IgG (008/0p=) و C3 (001/0p=) شد. ولی، بر بقیه فاکتورها تأثیری نداشت.
نتیجه گیری : نتایج این مطالعه نشان می دهد که شنیدن هر دو نوع تلاوت قرآن کریم به روش مجلسی یا ترتیل باعث افزایش میزان فاکتورهای سیستم ایمنی و تقویت سیستم ایمنی بدن برای مقابله با شرایط بحرانی و استرسی می شود.
محمد سیداحمدی؛ اکبر پژهان؛ فتاح مرادی؛ سوران امینی اقدم
دوره 19، شماره 4 ، آذر و دی 1391، ، صفحه 325-335
چکیده
زمینه و هدف: آدیپونکتین یکی از آدیپوسایتوکینهایی است که میتواند شاخصی برای بیماری شریان کرونری بوده و به نظر میرسد که ویژگیهای محافظتی متابولیکی و ضد التهابی داشته باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط سطوح سرمی آدیپونکتین با مقاومت انسولینی، فشار خون و عملکرد قلبی تنفسی در مردان کمتحرک ایران میباشد. مواد و روشها: در یک ...
بیشتر
زمینه و هدف: آدیپونکتین یکی از آدیپوسایتوکینهایی است که میتواند شاخصی برای بیماری شریان کرونری بوده و به نظر میرسد که ویژگیهای محافظتی متابولیکی و ضد التهابی داشته باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط سطوح سرمی آدیپونکتین با مقاومت انسولینی، فشار خون و عملکرد قلبی تنفسی در مردان کمتحرک ایران میباشد. مواد و روشها: در یک مطالعه نیمه تجربی 45 مرد جوان که طی 6 ماه گذشته هیچ گونه فعالیت بدنی منظمی نداشتند، بهصورت داوطلبانه به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. پس از 12 ساعت ناشتایی (در ساعت 8 صبح)، نمونههای خون جهت تعیین سطوح سرمی آدیپونکتین، انسولین و گلوکز مورد سنجش قرار گرفت. عملکرد قلبی-تنفسی آزمودنیها با استفاده از آزمون نوارگردان بالک و فشار خون با دستگاه اسفیگمومانومتر اندازهگیری شد. جهت تحلیل دادههای خام از نرمافزار آماری SPSS نسخه 16 و ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید. سطح معنیداری 01/0>p در نظر گرفته شد. یافتهها: سطوح آدیپونکتین بهطور معنیداری با نمایه توده بدن (002/0= P)، انسولین (009/0=P)، HOMA-IR (002/0=P) و گلوکز (007/0=P) همبستگی منفی و با حداکثر اکسیژن مصرفی (006/0=P) آزمودنیها همبستگی مثبت داشت. بهعلاوه، هیچگونه رابطه معنیداری بین سطوح آدیپونکتین سرم با فشار خون سیستولیک (097/0=P) و دیاستولیک (117/0=P) مشاهده نگردید. نتیجهگیری: بهنظر میرسد در افراد کمتحرک که از آمادگی قلبی تنفسی پایینی برخوردارند، پایین بودن غلظت آدیپونکتین ممکن است با اختلال در کنترل گلیسیمک همراه باشد. که این امر خطر ابتلا به دیابت نوع دو و بیماریهای قلبی عروقی را در این افراد بالا میبرد. همچنین، با وجود ارتباط مستقیم بین غلظت آدیپونکتین و عملکرد قلبی تنفسی آزمودنیها، به نظر نمیرسد ارتباطی بین سطوح آدیپونکتین و فشار خون وجود داشته باشد.
اکبر پژهان؛ سید جواد میرنجفی زاده؛ محمد محمدزاده؛ آرش اکابری
دوره 18، شماره 4 ، آذر و دی 1390، ، صفحه 235-243
چکیده
زمینه و هدف: اتانول به عنوان ضد تشنج و پیش برنده تشنج و در پاره ای موارد بی اثر بر تشنج معرفی شده است. در رابطه با مداخله اتانول بر نقش ضد تشنجی والپرویک اسید گزارشی وجود ندارد. در پژوهش حاضر، نقش اتانول بر کارآیی داروی ضد تشنجی والپرویک اسید مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد و روش ها: در این تحقیق تجربی، هشت گروه موش سوری در محدوده وزنی ...
بیشتر
زمینه و هدف: اتانول به عنوان ضد تشنج و پیش برنده تشنج و در پاره ای موارد بی اثر بر تشنج معرفی شده است. در رابطه با مداخله اتانول بر نقش ضد تشنجی والپرویک اسید گزارشی وجود ندارد. در پژوهش حاضر، نقش اتانول بر کارآیی داروی ضد تشنجی والپرویک اسید مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد و روش ها: در این تحقیق تجربی، هشت گروه موش سوری در محدوده وزنی 30-25 گرم، روز در میان (سه بار در هفته) پنتیلن تترازول (pentylenetetrazol; PTZ) به صورت داخل صفاقی (mg/kg 37) دریافت می کردند. گروه های دریافت کننده اتانول (g/kg 1 و 5/0)، PTZ 30 دقیقه بعد از اتانول (داخل صفاقی، یک گروه 7 روز و گروه دیگر 21 روز متوالی) تزریق می شد. گروه دریافت کننده والپرویک اسید (Valproic acid; VPA) و اتانول، والپرویک اسید (mg/kg 100) 5 دقیقه قبل از اتانول (g/kg 1) تزریق شد. بلافاصله پس از هر بار تزریق PTZ ، رفتار هر حیوان به مدت 20 دقیقه زیر نظر گرفته می شد و مراحل رفتاری ثبت می شد. مدت زمان مرحله 4 تشنج (S4D)، مدت زمان تاخیری تا شروع مرحله 4 تشنج (S4L) و مدت زمان تاخیری تا شروع مرحله 1 تشنج (S1L) برای هر حیوان پس از تزریق PTZ ثبت و داده ها با گروه کنترل مربوطه مقایسه شدند. سطح معناداری 05/0
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که S4D تجمعی در گروه اتانول با غلظت g/kg 1 به مدت 7 روز (8/31%) و به مدت 21 روز (3/48%) نسبت به PTZ+Saline کاهش معناداری داشت (001/0
فهیمه کیوانلو؛ بهرام یوسفی؛ زهرا سلمان؛ اکبر پژهان؛ محمد سیداحمدی؛ حمیدرضا طاهری
دوره 18، شماره 2 ، خرداد و تیر 1390، ، صفحه 125-131
چکیده
زمینه و هدف: از آن جا که دانش آموزان مبتلا به نارسای حرکتی در اجرای برخی حرکات مشکل دارند و ناهنجاری های ستون فقرات به عنوان یک عامل می تواند باعث محدودیت حرکتی آنان شود، لذا در تحقیق حاضر به بررسی ارتباط بین ناهنجاری های ستون فقرات با مؤلفه های حرکتی آزمون کپارت در دانش آموزان مبتلا به نارسای حرکتی پرداخته شد.
مواد و روش ها: تحقیق حاضر ...
بیشتر
زمینه و هدف: از آن جا که دانش آموزان مبتلا به نارسای حرکتی در اجرای برخی حرکات مشکل دارند و ناهنجاری های ستون فقرات به عنوان یک عامل می تواند باعث محدودیت حرکتی آنان شود، لذا در تحقیق حاضر به بررسی ارتباط بین ناهنجاری های ستون فقرات با مؤلفه های حرکتی آزمون کپارت در دانش آموزان مبتلا به نارسای حرکتی پرداخته شد.
مواد و روش ها: تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و به صورت مقطعی انجام گرفت. جامعه تحقیق را دانش آموزان پسر ابتدایی تهران در سال 1388 تشکیل دادند. آزمودنی ها با روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به شرح زیر انتخاب شدند: از بین مناطق 22 گانه تهران، منطقه 4 و از بین مدارس، 5 مدرسه و نهایتاً از بین آن ها 1100 نفر به صورت تصادفی انتخاب گردیده و سپس با استفاده از پرسشنامه ارزیابی نارسایی ادارکی- حرکتی (با اعتبار 86/0) اطلاعات اولیه از کل جامعه (1100 نفر) به دست آمد و 80 نفر از دانش آموزان پسر 8 تا 12 ساله که حداقل در 5 مورد از 14 فعالیت مورد سؤال دچار مشکل بودند، در آزمون ادراکی – حرکتی 22 نمره ای کپارت (با اعتبار 95/0) شرکت داده شدند. از این تعداد، 34 نفر که پایین ترین نمره را کسب کرده بودند به عنوان نمونه های پژوهش انتخاب شدند. سپس با استفاده از دستگاه اسپاینال موس، ناهنجاری های ستون فقرات این دانش آموزان در دو نمای ساجیتال و فرونتال مورد مطالعه قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و نرم افزار SPSS 13 استفاده شد.
یافته ها: ناهنجاری های پشت صاف 40 درصد، کیفوزیس سینه ای 16/29 درصد و اسکولیوزیس سینه ای 83/20 درصد در دانش آموزان مبتلا به نارسای حرکتی شیوع داشت. در بین فاکتورهای حرکتی آزمون کپارت، فقط بین لوردوز و راه رفتن به پهلو رابطه معناداری (050/0=P) و (34/0=r) یافت شد. همچنین میزان شیوع نارسایی حرکتی در بین دانش آموزان 27/7 درصد بود که از این میزان 09/3 درصد به طور شدید به نارسایی حرکتی دچار بودند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته ها مشخص شد که با کاهش میزان لوردوز کمری توانایی راه رفتن به پهلو در این دسته از دانش آموزان کاهش می یابد.
محمد سیداحمدی؛ فهیمه کیوانلو؛ حمیدرضا طاهری؛ اکبر پژهان؛ جواد طاهرزاده
دوره 17، شماره 4 ، آذر و دی 1389، ، صفحه 256-265
چکیده
زمینه و هدف: بیماری پارکینسون یکی از علل شایع ناتوانی در سالمندان است. این بیماری به واسطه اختلال در هسته های قاعده ای مغز که کنترل حرکاتی مثل تعادل و راه رفتن را بر عهده دارد، به وجود می آید. هدف از تحقیق حاضر، بررسی و مقایسه اثر سه شیوه تمرینی (تمرین ریتمیک، تمرین با توپ طبی و تمرینات کششی-نرمشی) بر روی تعادل بیماران پارکینسون است.
مواد ...
بیشتر
زمینه و هدف: بیماری پارکینسون یکی از علل شایع ناتوانی در سالمندان است. این بیماری به واسطه اختلال در هسته های قاعده ای مغز که کنترل حرکاتی مثل تعادل و راه رفتن را بر عهده دارد، به وجود می آید. هدف از تحقیق حاضر، بررسی و مقایسه اثر سه شیوه تمرینی (تمرین ریتمیک، تمرین با توپ طبی و تمرینات کششی-نرمشی) بر روی تعادل بیماران پارکینسون است.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع تجربی است و جامعه پژوهش را کلیه بیماران مرد مبتلا به پارکینسون شهرستان های کاشان و آران و بیدگل تشکیل می داد. تعداد 35 بیمار پارکینسون مرد با میانگین سنی 3±61 سال و شدت بیماری متوسط (مرحله 3 مقیاسY&H ) انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه شامل گروه تمرین ریتمیک (N=11)، گروه تمرین با توپ طبی (N=12)، و گروه تمرینات کششی-نرمشی(N=12) تقسیم شدند. همه بیماران در حین تحقیق داروهای خود را تحت کنترل پزشک متخصص مصرف می کردند. هر گروه یک دوره تمرینی را به مدت 10 هفته، هر هفته 3 جلسه و هر جلسه یک ساعت انجام دادند. برای اندازه گیری داده ها از مقیاس تعادل برگ (BBS) و جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تی وابسته، آزمون آنالیز واریانس یک سویه و آزمون پیگیری LSD استفاده گردید. تجزیه و تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 16 صورت گرفت.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که سه شیوه تمرینی (تمرینات ریتمیک، توپ طبی و حرکات کششی-نرمشی) به ترتیب به طور معناداری موجب 15.7 درصد، 5.58 درصد و 4.28 درصد بهبودی در تعادل بیماران شده اند (p=0.0001). نتایج این تحقیق نشان داد که ورزش ریتمیک اثر بیشتری نسبت به دو شیوه تمرین با توپ طبی(p=0.03) و تمرینات کششی-نرمشی(p=0.008) در بهبود تعادل بیماران پارکینسونی دارد. میزان اثر دو شیوه تمرین با توپ طبی و حرکات کششی-نرمشی روی تعادل بیماران تقریبا مشابه بود و تفاوت معناداری با هم نداشتند(p=0.530) .
نتیجه گیری: روش تمرین ریتمیک نسبت به دو روش دیگر، اثر بیشتری بر بهبود تعادل بیماران پارکینسون دارد.
محمد سیداحمدی؛ اکبر پژهان؛ فهیمه کیوانلو
دوره 17، شماره 4 ، آذر و دی 1389، ، صفحه 266-273
چکیده
زمینه و هدف: از آن جا که گردن وزن سر را تحمل می کند، قرار گرفتن آن در وضعیت غیرطبیعی نه تنها باعث ظاهری ناموزون می شود، بلکه می-تواند زمینه ای برای بروز اختلالات، ناهنجاری ها و آسیب های بدنی باشد. این مطالعه با هدف بررسی مولفه های رادیوگرافیک وضعیت سر به جلو و ارتباط آن با جنسیت و قد طراحی و اجرا شده است.
مواد و روش ها: در این تحقیق توصیفی- ...
بیشتر
زمینه و هدف: از آن جا که گردن وزن سر را تحمل می کند، قرار گرفتن آن در وضعیت غیرطبیعی نه تنها باعث ظاهری ناموزون می شود، بلکه می-تواند زمینه ای برای بروز اختلالات، ناهنجاری ها و آسیب های بدنی باشد. این مطالعه با هدف بررسی مولفه های رادیوگرافیک وضعیت سر به جلو و ارتباط آن با جنسیت و قد طراحی و اجرا شده است.
مواد و روش ها: در این تحقیق توصیفی- تحلیلی است، از میان دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه 300 نفر (150 دختر و 150 پسر) به صورت تصادفی انتخاب و با استفاده از نرم افزار( Posture Pro V PPV ) ارزیابی و غربال شدند که نهایتاً از میان آنان 14 نفر که دارای وضعیت شدیدتر (Forward head posture FHP) بودند (FHP>5) به عنوان افراد دارای وضعیت سر به جلو FHP و 14 نفر از کسانی که دارای کمترین میزان FHP بودند (1≥FHP ≥0) به عنوان افراد سالم جهت مقایسه انتخاب شده و با رضایت کامل در مراحل بعدی آزمون شرکت کردند. میزان جابجایی سر به جلو یا (Anterior head translation AHT)، لوردوز گردنی (C2-C7) و انحنای فوقانی گردنی (C1-C2) آن ها در رادیوگرافی نمای جانبی ارزیابی شد. برای بررسی تفاوت میانگین های دو گروه سالم و دارای وضعیت FHP از آزمون تی مستقل و برای بررسی ارتباط متغیرها از همبستگی پیرسون با سطح معناداری (05/0 یافته ها: لوردوز گردنی افراد سر به جلو (26/6±44/23=C2-C7) نسبت به افراد سالم (24/5±29/38=C2-C7) به طور معناداری (0001/0=P) کمتر است. افراد کوتاه قد و زنان نسبت به افراد بلند قد و مردان وضعیت سر به جلوی شدیدتر (67/25 در مقابل 31/11) و لوردوز گردنی کمتری (11/23 در مقابل 77/33) دارند (01/0نتیجه گیری: وضعیت سر به جلو موجب کاهش لوردوز طبیعی گردن و ایجاد کیفوز گردنی می گردد و افزایش قد موجب افزایش وضعیت سر به جلو نمی شود. زنان دارای وضعیت سر به جلو شدیدتری نسبت به مردان هستند.
اکبر پژهان؛ رحیم گل محمدی
دوره 17، شماره 2 ، خرداد و تیر 1389، ، صفحه 123-128
چکیده
زمینه و هدف: یکی از ژن هایی که در سرطان پستان دچار جهش می شود، ژنp53 است. میزان بیان ژنp53 در سرطان پستان در نواحی مختلف، متفاوت گزارش شده است. از طرفی جهش این ژن در بیماران سرطانی با مقاومت به شیمی درمانی همراه است. هدف از این مطالعه، تعیین بیان ژن p53 با شاخص های بافتی و آسیب شناسی در سرطان پستان می باشد.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی تحلیلی ...
بیشتر
زمینه و هدف: یکی از ژن هایی که در سرطان پستان دچار جهش می شود، ژنp53 است. میزان بیان ژنp53 در سرطان پستان در نواحی مختلف، متفاوت گزارش شده است. از طرفی جهش این ژن در بیماران سرطانی با مقاومت به شیمی درمانی همراه است. هدف از این مطالعه، تعیین بیان ژن p53 با شاخص های بافتی و آسیب شناسی در سرطان پستان می باشد.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی تحلیلی به روش نمونه گیری آسان بر روی 80 نمونه سرطانی پستان انجام شد که در طول سال های 1385 تا 1388 به بیمارستان های شهر سبزوار مراجعه کرده بودند. بعد از ثابت کردن نمونه ها در فرمالین، پاساژ بافتی بر روی نمونه ها انجام شد و بعد از رنگ آمیزی با هماتوکسیلین و ائوزین در صورت تشخیص بدخیمی، پس از ماسک زدایی نمونه ها بیان ژن p53 با روش ایمونوهیستو شیمی تعیین شد. داده ها با نرم افزار SPSS.11.5 با استفاده از آزمون مجذور کای تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: از تعداد 80 نمونه سرطانی پستان، در 39 نمونه (48.8 درصد) بیان ژن p53 مشاهده شد که ترتیب بیان ژن P53 در 21 نمونه یک مثبت (+)، در 10 نمونه دو مثبت (++) و در 8 نمونه سه مثبت (+++) بود. بین پایداری پروتئین p53 در سلو ل های سرطانی با مراحل تومور و همچنین بین گروه های سنی بالاتر از 45 سال و کمتر از آن با مرحله تومور ارتباط معنادار آماری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: در مطالعه حاضر، پایداری پروتئین p53 در حدود نیمی از نمونه ها مشاهده شد که می تواند نشانه ای از جهش زیاد ژن p53 در سرطان پستان در ناحیه سبزوار باشد.
مهری صباغ زاده؛ اکبر پژهان؛ محمدعلی یعقوبی فر
دوره 17، شماره 2 ، خرداد و تیر 1389، ، صفحه 129-134
چکیده
زمینه و هدف: بررسی میزان رضایت مندی دانشجویان به عنوان مشتریان نظام آموزشی نقش عمده ای در ارزیابی عملکرد و فعالیت های آموزشی دانشگاه دارد. هدف از این مطالعه بررسی میزان رضایت مندی دانشجویان از امکانات آموزشی دانشگاه می باشد.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع مقطعی توصیفی-تحلیلی در سال 1387 انجام گرفت. تعداد 414 نفر از دانشجویان به روش نمونه ...
بیشتر
زمینه و هدف: بررسی میزان رضایت مندی دانشجویان به عنوان مشتریان نظام آموزشی نقش عمده ای در ارزیابی عملکرد و فعالیت های آموزشی دانشگاه دارد. هدف از این مطالعه بررسی میزان رضایت مندی دانشجویان از امکانات آموزشی دانشگاه می باشد.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع مقطعی توصیفی-تحلیلی در سال 1387 انجام گرفت. تعداد 414 نفر از دانشجویان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته که روایی آن قبلا توسط صاحب نظران تایید و پایایی آن توسط آزمون آلفای کرونباخ به اثبات رسیده بود، انجام شد. داده های به دست آمده پس از کد بندی، به کمک نرم افزار SPSS.16 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت و برای تعیین تفاوت بین گروه ها از آزمون تی مستقل و آنالیز واریانس استفاده شد. سپس میزان رضایت مندی در سه دسته ضعیف، متوسط و خوب اعلام گردید.
یافته ها: این پژوهش نشان داد که میزان رضایت مندی از امکانات و خدمات آموزشی دانشگاه در 7 حیطه مورد بررسی 41.4 درصد بود. همچنین رضایت کلی دختران 20.9 درصد و پسران 34.3 درصد بود که تفاوت رضایت مندی پسران نسبت به دختران معنادار است (P
چون لی؛ پال پیلوسکی؛ اکبر پژهان
دوره 15، شماره 2 ، خرداد و تیر 1387، ، صفحه 88-97
چکیده
زمینه و هدف: نرون های تحریک کننده سمپاتیکی که از قسمت سری ناحیه شکمی-جانبی بصل النخاع (RVLM) منشا گرفته و به نخاع منشعب می شوند، برای حفظ تون سمپاتیکی پایه و جمع بندی رفلکس های قلبی-عروقی ضروری است. از طرفی کاتکولامین ها، ماده P و سوماتواستاتین در تعدیل فشار خون در ساقه مغز نقش دارند. هدف از مطالعه حاضر این بود که در نرون های C1 بصل النخاع ...
بیشتر
زمینه و هدف: نرون های تحریک کننده سمپاتیکی که از قسمت سری ناحیه شکمی-جانبی بصل النخاع (RVLM) منشا گرفته و به نخاع منشعب می شوند، برای حفظ تون سمپاتیکی پایه و جمع بندی رفلکس های قلبی-عروقی ضروری است. از طرفی کاتکولامین ها، ماده P و سوماتواستاتین در تعدیل فشار خون در ساقه مغز نقش دارند. هدف از مطالعه حاضر این بود که در نرون های C1 بصل النخاع که حاوی mRNA پرپروتاکی کینین (PPT-A) A بوده و به نخاع منشعب می شوند، آیا گیرنده 2A سوماتواستاتین (SST2A) هم بیان می شود یا خیر.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی که بر روی 12 سر موش صحرایی نر نژاد Sprague-dawley انجام شد، بیان ژن PPT-A و حضور گیرنده SST2A در نرون های C1 ناحیه RVLM به کمک مخلوطی از تکنیک های نشانه گذاری رو به عقب توسط تزریق زیر واحد بنای کلراتوکسین (CTB)، هیبریدسازی درجا (ISH) و ایمونوهیستوشیمی بررسی شد. برای توصیف داده ها نیز از درصد و میانگین استفاده شد.
یافته ها: بیشتر نرون های RVLM که وارد نخاع می شوند (نرون های CTB+) از نوع C1 هستند، یعنی حاوی آنزیم تیروزین هیدروکسیلاز (TH+) می باشند. این نرون ها همچنین حاوی PPT-A mRNA یا گیرنده SST2A هستند. اما هیچ نرونی که هم دارای mRNA مربوط به PPT-A بوده و هم گیرنده SST2A داشته باشد، مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه به نظر می رسد که نرون های ناحیه C1 بصل النخاع که به داخل نخاع منشعب می شوند، از نظر بیان PPT-A mRNA یا گیرنده SST2A به صورت دو گروه نرونی متفاوت بوده و ممکن است اثرات تعدیلی متفاوتی بر رفلکس های قلبی- عروقی داشته باشند.
لادن نجار؛ اکبر پژهان؛ عباس حیدری
دوره 15، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1387، ، صفحه 26-32
چکیده
زمینه و هدف: پرفشاری خون یک بیماری شایع و بدون علامت است که به آسانی قابل ردیابی بوده و معمولا به سادگی درمان می شود اما در صورت عدم درمان به عوارض مرگبار منتهی شده و مبالغ هنگفتی جهت درمان عوارض این بیماری هزینه می شود. این مطالعه به منظور بررسی شیوع پرفشاری خون در جمعیت شهری سبزوار انجام پذیرفته است.
مواد و روش ها: این مطالعه به صورت ...
بیشتر
زمینه و هدف: پرفشاری خون یک بیماری شایع و بدون علامت است که به آسانی قابل ردیابی بوده و معمولا به سادگی درمان می شود اما در صورت عدم درمان به عوارض مرگبار منتهی شده و مبالغ هنگفتی جهت درمان عوارض این بیماری هزینه می شود. این مطالعه به منظور بررسی شیوع پرفشاری خون در جمعیت شهری سبزوار انجام پذیرفته است.
مواد و روش ها: این مطالعه به صورت توصیفی-مقطعی بر روی خانوارهای تحت پوشش مراکز بهداشتی انجام گرفت. تعداد 596 نفر از جمعیت بالای 18 سال به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب و ضمن تکمیل پرسشنامه طرح، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک آن ها با روش استاندارد اندازه گیری فشار خون، با استفاده از فشارسنج Alpk2 و گوشی لیتمن تعیین گردید و آستانه پرفشاری خون 140.90 منظور شد. برای توصیف داده ها از فراوانی و درصد و برای تحلیل داده ها از آزمون مجذور کای تحت نرم افزار آماری SPSS استفاده شد.
یافته ها: از نظر میزان شیوع، پرفشاری خون سیستولیک و دیاستولیک به ترتیب ??.? و ??.? درصد نشان داده شده است و میزان شیوع در زنان بیشتر از مردان بوده است (P
اکبر پژهان؛ اسموند دنیل
دوره 13، شماره 2 ، خرداد و تیر 1385، ، صفحه 55-63
چکیده
زمینه و هدف: NPP (پروتئین جدید افزاینده فشار خون) یک آنزیم پلاسمایی انسانی و از نظر ساختمانی وابسته به b-FXIIa است که به طور شدیدی فشار خون سیستولیک (SBP)، فشارخون دیاستولیک (DBP) و ضربان قلب (HR) را در موش های صحرایی افزایش می دهد. این پاسخ ها در موش های نفرکتومی شده (2NX) شدیدا تقویت می شود. همزمان با آن، افزایش در رهایی کاتکولامین ها از غدد آدرنال ...
بیشتر
زمینه و هدف: NPP (پروتئین جدید افزاینده فشار خون) یک آنزیم پلاسمایی انسانی و از نظر ساختمانی وابسته به b-FXIIa است که به طور شدیدی فشار خون سیستولیک (SBP)، فشارخون دیاستولیک (DBP) و ضربان قلب (HR) را در موش های صحرایی افزایش می دهد. این پاسخ ها در موش های نفرکتومی شده (2NX) شدیدا تقویت می شود. همزمان با آن، افزایش در رهایی کاتکولامین ها از غدد آدرنال نیز دیده می شود. هدف از این مطالعه بررسی مکانیسم عمل NPP و اطمینان از این مطلب است که آیا بلوک گانگلیونی توسط pentolinium می تواند روی پاسخ های NPP در موش های 2NX اثر داشته باشد؟
مواد و روش ها: در این مطالعه از موش های صحرایی نر با وزن 350-300 گرم و نژاد Wistar استفاده شد. در گروه نفرکتومی شده، 24 ساعت پس از 2NX حیوان توسط Inactin بیهوش شده و برای ایجاد بلوک گانگیونی داروی(19.2 mg/kg S.C) Pentolinium تزریق شد (گروه +P). اندازه گیری SBP،DBP و HR در پاسخ به تزریق وریدیNPP5mL ، NPP20mL و b-FxII 300ng/kg انجام شد. نتایج حاصل از این گروه (+P) با گروه هایی که P- بودند مقایسه شد.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد که NPP و b-FXIIa خالص می تواند SBP،DBP و HR را هم در موش های کنترل و هم در موش های نفرکتومی شده افزایش دهد. میزان این پاسخ ها در موش های گروه P+ نفرکتومی شده به طور معنی داری بیشتر از پاسخ های گروه P- نفرکتومی شده است. به هر حال در گروه P+ نفرکتومی شده، میزان افزایش SBP،DBP بیشتر از HR است.
نتیجه گیری: NPP و b-FXIIa می تواند در موش ها، پاسخ های قلبی عروقی فوق را ایجاد نماید. برای بروز این پاسخ ها نیازی به بلوک گانگلیونی نیست ولی در موش های P+ که داروی بلوک گانگلیونی را دریافت کرده اند، این پاسخ ها تقویت شده اند و این تقویت پاسخ در موش های نفرکتومی شده معنی دار است. این موضوع علاوه بر تایید رابطه ساختمانی و عملی NPP با b-FXIIa، همچنین بیانگر تداخل بین مسیرهای کولینرژیک و پپتیدرژیک برای بروز اثرات قلبی عروقی NPP است.