هدا عزیزی؛ فرحزاد جباری؛ محمود شبستری؛ مریم هاشمیان
دوره 19، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1391، ، صفحه 206-216
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالا و مرگومیر بالای ناشی از بیماریهای قلبی عروقی باید به درمان آن توجه ویژه مبذول داشت. در حال حاضر درمان اصلی انفارکتوس میوکارد (MI) با بالارفتن قطعه ST، برقراری مجدد جریان خون از طریق حل لخته است. علاوه بر این درمان اساسی، عوامل فارماکولوژیک متعددی در طی سالهای گذشته مورد بررسی قرار گرفتهاند. در این ...
بیشتر
زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالا و مرگومیر بالای ناشی از بیماریهای قلبی عروقی باید به درمان آن توجه ویژه مبذول داشت. در حال حاضر درمان اصلی انفارکتوس میوکارد (MI) با بالارفتن قطعه ST، برقراری مجدد جریان خون از طریق حل لخته است. علاوه بر این درمان اساسی، عوامل فارماکولوژیک متعددی در طی سالهای گذشته مورد بررسی قرار گرفتهاند. در این مقاله ضمن اشاره به درمانهای کمکی که در سالهای اخیر پیشنهاد شده است، مقالات کارآزمایی بالینی در خصوص محلول گلوکز- انسولین- پتاسیم مورد بحث قرار می گیرد. مواد وروشها: کلیه مطالعات منتشر شده در مجلات و ارائه شده در کنگرهها در پایگاههای اطلاعاتی Elsievier، Pubmed، Cochrane و SID با کلید واژههای مرتبط مورد جستوجو قرار گرفتند و مقالات مرتبط که دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند پس از کنترل کیفی وارد مطالعه شدند. یافتهها: نتایج این مطالعه مروری نشان میدهد که نتایج حاصل از مطالعات انجام شده بر روی اثرات گلوکز انسولین پتاسیم بر مرگومیر، سطح آنزیمهای قلبی، کسر جهشی بطن چپ، بازگشت قطعه ST، فاکتورهای التهابی و مارکرهای اکسیداتیو متفاوت بوده است؛ ولی عموماً در مطالعاتی که جدیدتر انجام شده و روی تعداد بیشتری از بیماران صورت گرفته است GIK بیتأثیر بوده است. نتیجهگیری: در حال حاضر درمان با گلوکز انسولین پتاسیم بهعنوان درمان کمکی به ترومبولیتیک توصیه نمیشود.
مریم هاشمیان؛ محمد شوریده یزدی؛ محسن حیطه؛ ویدا کلاهدوز
دوره 18، شماره 3 ، مهر و آبان 1390، ، صفحه 233-234
علیرضا وکیلی؛ مریم هاشمیان؛ آرش اکابری
دوره 17، شماره 2 ، خرداد و تیر 1389، ، صفحه 67-73
چکیده
زمینه و هدف: برخی محققین معتقدند که تجویز گلوکز انسولین پتاسیم (GIK) در مبتلایان به انفارکتوس قلبی همراه با بالارفتن قطعه ST (STEMI) باعث کاهش مرگ و میر می گردد. اما برخی دیگر این یافته ها را نقض کرده اند. لذا این مطالعه با هدف بررسی اثرات محلول GIK بر پیامدهای کوتاه مدت بیماران مبتلا به STEMI انجام شده است.
مواد و روش ها: کارآزمایی بالینی سه سوکور ...
بیشتر
زمینه و هدف: برخی محققین معتقدند که تجویز گلوکز انسولین پتاسیم (GIK) در مبتلایان به انفارکتوس قلبی همراه با بالارفتن قطعه ST (STEMI) باعث کاهش مرگ و میر می گردد. اما برخی دیگر این یافته ها را نقض کرده اند. لذا این مطالعه با هدف بررسی اثرات محلول GIK بر پیامدهای کوتاه مدت بیماران مبتلا به STEMI انجام شده است.
مواد و روش ها: کارآزمایی بالینی سه سوکور بر روی 72 بیمار مبتلا به STEMI در بخشCCU بیمارستان واسعی سبزوار، از مهر ماه 1387 تا تیر ماه 1388 انجام شد. بیماران به روش تصادفی سازی بلوکی به دو گروه درمان استاندارد انفارکتوس قلبی و گروه GIK اضافی (گلوکز 25 درصد، 50 واحد انسولین رگولار در لیتر و 80 mmol کلرید پتاسیم در لیتر با سرعت1.5 ml/kg/hour ) تقسیم شده و از نظر شیوع MACE (مرگ، انفارکتوس مجدد و آریتمی های خطرناک) و سطح سرمی آنزیم های قلبی و میانگین کسر تخلیه ای بطن چپ بررسی شدند. آنالیز آماری با استفاده از نرم افزار SPSS.15 انجام شد. برای مقایسه متغیرها از آزمون های دقیق فیشر، تی و اندازه گیری مکرر استفاده شد. مقدار P کمتر از 0.05 به عنوان میزان قابل توجه آماری در نظر گرفته شد.
یافته ها: بروزMACE در گروه 30.3 GIK درصد و در گروه شاهد 25.6 درصد بود (P=0.66). اختلاف قابل توجهی بین دو گروه از نظر سطح سرمی آنزیم های قلبی وجود نداشت. میانگین کسر تخلیه ای بطن چپ در گروه 39 GIK درصد و در گروه شاهد 41 درصد بود(P=0.34) .نتیجه گیری: در بیماران مبتلا به STEMI که تحت درمان با استرپتوکیناز قرار گرفته اند،GIK تاثیری بر پیامدهای کوتاه مدت بیماران ندارد.
مسعود ابراهیمی؛ مریم هاشمیان
دوره 17، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1389، ، صفحه 63-66
چکیده
زمینه و هدف: تب کریمه کونگو (CCHF) اولین بار در سال 1944 در کریمه و سپس در سال 1956 در کونگو شرح داده شد. سرانجام با بررسی های بیشتر، یکسان بودن این دو بیماری در دو قاره مشخص شد و به اسم «تب خونریزی دهنده کونگو کریمه» نامگذاری شد. این بیماری یکی از انواع تب های خونریزی دهنده است که پس از طی دوره کمون کوتاه مدت به صورت تب، لرز و میالژی تظاهر کرده ...
بیشتر
زمینه و هدف: تب کریمه کونگو (CCHF) اولین بار در سال 1944 در کریمه و سپس در سال 1956 در کونگو شرح داده شد. سرانجام با بررسی های بیشتر، یکسان بودن این دو بیماری در دو قاره مشخص شد و به اسم «تب خونریزی دهنده کونگو کریمه» نامگذاری شد. این بیماری یکی از انواع تب های خونریزی دهنده است که پس از طی دوره کمون کوتاه مدت به صورت تب، لرز و میالژی تظاهر کرده و پس از گذشت حدود پنج روز از شروع، وارد فاز خونریزی دهنده می شود.
معرفی بیمار: بیمار مورد معرفی، یک پسر 15 ساله مبتلا به بروسلوز و تحت درمان از حدود پانزده روز قبل است که به علت تب، سردرد و استفراغ مراجعه و با تشخیص اولیه مننژیت بروسلایی بستری شده است و به علت ترومبوسیتوپنی و پتشی های پراکنده و اپیستاکسی نمونه سرم بیمار از نظر CCHF به روش RT-PCR مورد آزمایش قرار گرفته و مثبت گزارش شده است.
نتیجه گیری: احتمال ابتلا به CCHF در مشاغل مرتبط با دام وجود دارد و از آن جا که علایم ابتدایی این بیماری شبیه به بیماری بروسلوز است، باید این تشخیص در بیماران مبتلا به بروسلوز مد نظر قرار گیرد.