فیزیولوژی ورزشی
حسین صمدی؛ محمد سیداحمدی؛ محمدرضا صادقیان شاهی؛ جلیل مرادی
دوره 30، شماره 4 ، مهر و آبان 1402، ، صفحه 502-512
چکیده
زمینه و هدف: مصرف استروئیدهای آنابولیک بهدلایل زیبایی اندام و افزایش عملکرد در ورزشکاران رو به افزایش است و یکی از مشکلات عمده بهداشت عمومی محسوب میشود. هدف پژوهش، مقایسه ویژگیهای پنج عامل بزرگ شخصیتی در ورزشکاران مرد بدنساز و پرورش اندام با و بدون مصرف استروئیدهای آنابولیک-آندروژنی بود.مواد و روشها: پژوهش از نظر هدف، کاربردی ...
بیشتر
زمینه و هدف: مصرف استروئیدهای آنابولیک بهدلایل زیبایی اندام و افزایش عملکرد در ورزشکاران رو به افزایش است و یکی از مشکلات عمده بهداشت عمومی محسوب میشود. هدف پژوهش، مقایسه ویژگیهای پنج عامل بزرگ شخصیتی در ورزشکاران مرد بدنساز و پرورش اندام با و بدون مصرف استروئیدهای آنابولیک-آندروژنی بود.مواد و روشها: پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ استراتژی، توصیفی از نوع علی- مقایسهای بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ورزشکاران مرد بدنساز و پرورش اندام استان یزد بود که تعداد 105 ورزشکار (50 نفر دارای سابقه مصرف و 55 نفر بدون سابقه مصرف استروئید) با دامنه سنی 18 تا 48 سال و تجربه ورزشی حداقل دو سال بهصورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار استفاده شده در پژوهش، پرسشنامه پنج عاملی شخصیت NEO-FFI بود. برای تجزیهوتحلیل آماری از آزمون کلموگروف اسمیرنوف و آزمون تی مستقل استفاده شد. تحلیل دادهها در نرمافزار SPSS نسخه 24 انجام گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد که ورزشکاران بدنساز و پرورشاندام استفاده کننده از استروئیدها در بعد روانرنجورخویی دارای نمره بالاتر و در ابعاد برونگرایی، گشودگی، سازگاری و وظیفه شناسی دارای نمره کمتری نسبت به ورزشکاران بدون مصرف استروئید بودند. اگرچه نتایج حاکی از تفاوت معنادار در مؤلفههای روانرنجوری (0/013=P)، برونگرایی (0/02=P)، سازگاری (0/04=P) و وظیفه شناسی (0/01=P) بود، بااینحال تفاوت بین مؤلفه گشودگی به تجربه معنادار نبود (0/26=P).نتیجهگیری: نتایج نشان داد بین ورزشکاران بدنساز و پرورش اندام با و بدون استفاده از استروئیدهای آنابولیک-آندروژنی در ابعاد شخصیتی روانرنجورخویی، برونگرایی، سازگاری و وظیفه شناسی تفاوت معناداری وجود دارد.
حسین صمدی؛ فاطمهسادات حسینی؛ رضا بیدکی
دوره 23، شماره 4 ، مهر و آبان 1395، ، صفحه 724-731
چکیده
اهداف در زمینه اثر مداخلات ذهنآگاهی بر پاسخ محور هیپوتالاموس هیپوفیز آدرنال (HPA) و عملکرد ورزشی ورزشکاران مطالعات اندکی صورت گرفته است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی شش هفته تمرین ذهنآگاهی بر غلظت کورتیزول بزاقی به عنوان شاخص روانشناختی معتبر در استرس رقابتی و عملکرد ورزشی تیراندازان است.روش بررسی تحقیق حاضر نیمهتجربی و با ...
بیشتر
اهداف در زمینه اثر مداخلات ذهنآگاهی بر پاسخ محور هیپوتالاموس هیپوفیز آدرنال (HPA) و عملکرد ورزشی ورزشکاران مطالعات اندکی صورت گرفته است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی شش هفته تمرین ذهنآگاهی بر غلظت کورتیزول بزاقی به عنوان شاخص روانشناختی معتبر در استرس رقابتی و عملکرد ورزشی تیراندازان است.روش بررسی تحقیق حاضر نیمهتجربی و با استفاده از طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل تمام تیراندازان پسر استان یزد با دامنه سنی 17 تا 22 سال بود. برای انجام تحقیق 16 تیرانداز حرفهای بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 8 نفر) قرار گرفتند. برای سنجش میزان استرس رقابتی از کیت کورتیزول بزاقی شرکت IBL آلمان مدل RE-52611 و برای اندازهگیری عملکرد از فرمهای مخصوص استفاده شد. برای مقایسه نمرههای عملکرد از آزمون تی مستقل و برای مشاهده غلظت کورتیزول بزاقی گروه کنترل و آزمایش از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد. دادهها به کمک نسخه 20 نرمافزار SPSS تجزیهوتحلیل شد.یافته ها یافتههای این پژوهش کاهش معناداری را در غلظت کورتیزول بزاقی و افزایش عملکرد ورزشی گروه آزمایش پس از شش هفته تمرینهای ذهنآگاهی در مقایسه با گروه کنترل نشان داد.نتیجه گیری از تمرینهای ذهنآگاهی میتوان به عنوان روشی جدید و نویدبخش در کاهش استرس قبل از مسابقه و افزایش عملکرد ورزشی تیراندازان استفاده کرد.
فهیمه کیوانلو؛ محمد سید احمدی؛ زینب فرخ؛ حسین صمدی؛ محسن کوشان؛ مهدی خلیل ارجمندی
دوره 18، شماره 4 ، آذر و دی 1390، ، صفحه 272-279
چکیده
زمینه و هدف: عوامل متعددی بر یادگیری مهارت های حرکتی تاثیرگذار است. یکی از این عوامل، نحوه آرایش تمرین است که می تواند باعث ثبات و توسعه برنامه حرکتی تعمیم یافته و پارامتریزه کردن حرکات شود. مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر روش های مختلف تمرین بر یادگیری و انتقال برنامه حرکتی تعمیم یافته و پارامتر زمان در یک تکلیف زنجیره ای انجام گرفت.
مواد ...
بیشتر
زمینه و هدف: عوامل متعددی بر یادگیری مهارت های حرکتی تاثیرگذار است. یکی از این عوامل، نحوه آرایش تمرین است که می تواند باعث ثبات و توسعه برنامه حرکتی تعمیم یافته و پارامتریزه کردن حرکات شود. مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر روش های مختلف تمرین بر یادگیری و انتقال برنامه حرکتی تعمیم یافته و پارامتر زمان در یک تکلیف زنجیره ای انجام گرفت.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع تجربی و جامعه پژوهش شامل دانشجویان پسر راست دست دانشگاه شهید باهنر کرمان بود. بدین منظور، 80 آزمودنی داوطلب مرد (با دامنه سنی 23-19 سال) به طور تصادفی ساده در چهار گروه تمرینی قالبی، تصادفی و دو گروه ترکیبی (قالبی-تصادفی و تصادفی-قالبی) قرار گرفتند. آزمایش شامل اجرای تکالیف زنجیره ای با برنامه حرکتی تعمیم یافته متفاوت (تغییر ابعاد فضایی) و پارامتر زمان متغیر بود. آزمودنی ها پس از مرحله آشنایی با آزمون و انجام 108 کوشش طبق گروه تمرینی، در آزمون های یادداری و انتقال شرکت کردند. پس از مراحل مختلف آزمایش، میزان خطای زمان بندی نسبی (شاخص کارایی برنامه حرکتی تعمیم یافته) محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی توکی) در سطح معناداری 05/0 و نرم افزار SPSS 16 استفاده شد.
یافته ها: بین روش های مختلف تمرین در مرحله اکتساب اختلاف معناداری (00/0 ،P≤71/3F=) مشاهده شد و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که گروه تمرین قالبی با میانگین خطای 7±14/20، عملکرد بهتری در این مرحله نسبت به سایر گروه ها (تصادفی 4/9±84/31، قالبی-تصادفی 29/8±25/30، تصادفی-قالبی 10/7±33/27) داشته است. ولی در مراحل یادداری و انتقال، علیرغم برتری نسبی طرح های تمرین ترکیبی بر میزان خطای زمان بندی نسبی، تفاوت بین گروه های تمرینی معنادار نبود (05/0>P).
نتیجه گیری: تمرین قالبی موجب عملکرد بهتر در مرحله اکتساب می شود، اما روش های مختلف تمرینی (قالبی، تصادفی و ترکیبی) تاثیر یکسانی بر عملکرد افراد در مراحل یادداری و انتقال برنامه حرکتی تعمیم یافته در یک تکلیف زنجیره ای دارند.
محمدجواد نمازی؛ غلام رضا جوادی؛ محمدحسن شاه حسینی؛ جمیله نوروزی؛ سیدحسین شاه چراغی؛ حسین صمدی؛ سیدهادی شاه چراغی
دوره 17، شماره 3 ، مهر و آبان 1389، ، صفحه 196-206
چکیده
زمینه و هدف: در بین باسیلوس ها، باسیلوس سرئوس، باسیلوس تورنجینزیس و باسیلوس آنتراسیس دارای اهمیت زیادی می باشند که از میان آن ها باسیلوس آنتراسیس عامل بیماری سیاه زخم می باشد. تولید توکسین در باسیلوس آنتراسیس توسط ژن pxo1 و پلاسمید مربوط به آن صورت می گیرد. اخیرا در تحقیقات نشان داده شده است که این ژن به سایر باسیلوس های یاد شده در فوق ...
بیشتر
زمینه و هدف: در بین باسیلوس ها، باسیلوس سرئوس، باسیلوس تورنجینزیس و باسیلوس آنتراسیس دارای اهمیت زیادی می باشند که از میان آن ها باسیلوس آنتراسیس عامل بیماری سیاه زخم می باشد. تولید توکسین در باسیلوس آنتراسیس توسط ژن pxo1 و پلاسمید مربوط به آن صورت می گیرد. اخیرا در تحقیقات نشان داده شده است که این ژن به سایر باسیلوس های یاد شده در فوق نیز انتقال یافته است. هدف این مطالعه جستجو و تعیین فراوانی ژن pxo1 در باسیلوس هایی به جزء باسیلوس آنتراسیس می باشد تا در صورت وجود ژن pxo1 در آن ها بتوان از آن ها بدون خطر بیماریزایی در ساخت واکسن علیه سیاه زخم استفاده کرد.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی-مقطعی، 65 نمونه خاک از مناطق مختلف ایران جمع آوری شد و ارگانیسم های مورد نظر از آن نمونه ها جدا شدند. پس از جداسازی ارگانیسم ها از خاک، پروتئین های جدا شده از باسیلوس های یافت شده با استفاده از تکنیک SDS-PAGE مورد ارزیابی قرار گرفته و محدوده پروتئین های کد شده توسط ژن pxo1 در هر یک از آن ها بررسی و مشخص شد. داده ها به صورت جداول و نمودار با استفاده از نرم افزار Exell تلخیص شد.
یافته ها: بر اساس نتایج، 13 باسیلوس از 38 باسیلوس مطالعه شده دارای باندهای پروتئینی در ناحیه پروتئین های کد شده توسط ژن pxo1 می باشند که همگی این نمونه ها از گروه باسیلوس سرئوس بودند.
نتیجه گیری: در ایران پلاسمید pXO1 از باسیلوس آنتراسیس، به 13 باسیلوس جدا شده از گروه باسیلوس سرئوس انتقال یافته است.