فیزیولوژی و فارماکولوژی
سحر حیدری؛ بهاره امین؛ اکبر پژهان؛ سید جمال میرموسوی؛ محمد محمدزاده
دوره 28، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1400، ، صفحه 911-922
چکیده
زمینه: اختلال طیف اوتیسم (ASD) نوعی اختلال عصبی است که رفتار تکراری و اختلال ارتباط اجتماعی دو علائم اصلی آن است. شیر شتر به دلیل داشتن خواص آنتیاکسیدانی، تعدیلکننده سیستم ایمنی و ضدالتهاب ممکن است بتواند در درمان اوتیسم مؤثر واقع شود.مواد و روشها: موشهای باردار بهطور تصادفی بهصورت داخل صفاقی 500 میلیگرم در کیلوگرم والپروئیک ...
بیشتر
زمینه: اختلال طیف اوتیسم (ASD) نوعی اختلال عصبی است که رفتار تکراری و اختلال ارتباط اجتماعی دو علائم اصلی آن است. شیر شتر به دلیل داشتن خواص آنتیاکسیدانی، تعدیلکننده سیستم ایمنی و ضدالتهاب ممکن است بتواند در درمان اوتیسم مؤثر واقع شود.مواد و روشها: موشهای باردار بهطور تصادفی بهصورت داخل صفاقی 500 میلیگرم در کیلوگرم والپروئیک اسید (VPA) در روز5 /12 حاملگی تزریق شد. سپس نوزادهای نر به پنج گروه کنترل، گروه VPA، گروه شیر خام شتر + ریسپریدون و گروه شیر شتر پاستوریزه + ریسپریدون، و ریسپریدون تقسیم شدند. برای دوره درمان ریسپریدون (mg/kg 2/0) تزریق شد و شیر خام و پاستوریزه شده شتر روزانه (ml/kg 10) به مدت 42 روز به موشها داده شد. آزمایشهای تداخل رفتاری-اجتماعی و تکراری در ابتدا و انتهای دوره درمان سنجیده شد.نتایج: شاخصهای جامعهپذیری و ترجیح اجتماعی زادههای مادرانی که VPA دریافت کردند کاهش معناداری داشت. همچنین رفتارهای تکراری خود آراستگی در این حیوانات افزایش یافت. گروههای درمانی پس از دریافت رژیم شیر شتر و داروی ریسپریدون رفتارهای اجتماعی و تکراری در آنها بهبود یافت و نسبت به گروههای VPA و نیز قبل از درمان اختلاف معناداری داشتند؛ و شاخصهای اجتماعی افزایش نشان داد. شاخص جامعهپذیری، ترجیح اجتماعی، شاخص ترجیح اجتماعی و نیز رفتارهای تکراری در قبل و نیز در بعد درمان بین گروهها بهطور معنیداری (p <0.001) بعد از درمان بهبود یافت.نتیجهگیری: درمان با رژیم شیر شتر رفتارهای اصلی علائم اوتیسم مانند تعاملات اجتماعی و حرکات تکراری را بهبود بخشید.
سیدمهدی بهشتی نصر؛ محمد محمدزاده؛ حسن رامشینی
دوره 21، شماره 2 ، خرداد و تیر 1393، ، صفحه 352-361
چکیده
مقدمه: مینوسیکلین دارای اثرات ضد تشنجی است. از آن جایی که برخی داروهای ضد تشنجی باعث افزایش میانجی عصبی گابا در مغز می شوند، لذا هدف از این مطالعه بررسی میزان بیان ژن گیرنده GABAA در نواحی هیپوکمپ و پیریفورم مغزی، به دنبال تزریق مینوسیکلین در طی روند کیندلینگ آمیگدال در موش صحرایی می باشد.
روشها: در این مطالعه تجربی 3 گروه موش صحرایی ...
بیشتر
مقدمه: مینوسیکلین دارای اثرات ضد تشنجی است. از آن جایی که برخی داروهای ضد تشنجی باعث افزایش میانجی عصبی گابا در مغز می شوند، لذا هدف از این مطالعه بررسی میزان بیان ژن گیرنده GABAA در نواحی هیپوکمپ و پیریفورم مغزی، به دنبال تزریق مینوسیکلین در طی روند کیندلینگ آمیگدال در موش صحرایی می باشد.
روشها: در این مطالعه تجربی 3 گروه موش صحرایی نژاد ویستار(24 سر) پس از جراحی استرئوتاکسیک و یک هفته دوره بهبودی، تحریکات کیندلینگ (2 بار در روز با فاصله زمانی شش ساعت) را دریافت میکردند. در گروه اول (8=n) حیوانات هیچ گونه تحریکی را دریافت نمی کردند، به حیوانات گروه دوم (8=n) روزانه سالین (1 ml/kg)، و گروه سوم (8=n) مینوسیکلین با غلظت 25 میلیگرم به ازای یک کیلوگرم حیوان (mg/kg) به صورت داخل صفاقی (60 دقیقه قبل از هر تحریک) تزریق شد. دو ساعت بعد از آخرین تحریک مغز حیوانات خارج شده و بیان ژن گیرنده های GABAA در نواحی هیپوکمپ و پیریفورم این سه گروه با یکدیگر مقایسه شدند. برای تحلیل داده ها از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه وتست تعقیبی Tukey در سطح معناداری 05/0 p
حسن اژدری مهری؛ حسین خادمی؛ الهه ارمی؛ محمد محمدزاده
دوره 21، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1393، ، صفحه 106-115
چکیده
زمینه و هدف: چندین سیستم تعدیل درد در سیستم اعصاب مرکزی، پاسخ به تحریک دردزا را در شرایط مختلف از جمله استرس و هیجان تحت تأثیر قرار می دهند. تحریک هیپوتالاموس از راه رله اطلاعات به هسته های ساقه ی مغز از جمله بخش سری-شکمی میانی پیاز مغز سبب بی دردی می شود. بخش سری-شکمی میانی پیاز مغز به عنوان خروجی ساقه مغز از طریق نورون های شاخ پشتی نخاع ...
بیشتر
زمینه و هدف: چندین سیستم تعدیل درد در سیستم اعصاب مرکزی، پاسخ به تحریک دردزا را در شرایط مختلف از جمله استرس و هیجان تحت تأثیر قرار می دهند. تحریک هیپوتالاموس از راه رله اطلاعات به هسته های ساقه ی مغز از جمله بخش سری-شکمی میانی پیاز مغز سبب بی دردی می شود. بخش سری-شکمی میانی پیاز مغز به عنوان خروجی ساقه مغز از طریق نورون های شاخ پشتی نخاع درد را تعدیل می کند. این نقش بخش سری-شکمیمیانی پیاز مغز در شرایط مختلف روحی و روانی به واسطه نوع متفاوت نورون ها و ارتباطات ویژه نورونی می باشد. این نورون ها می توانند سبب تسهیل و مهار درد شوند. ارتباط عملکردی بین فعال شدن دسته ویژه ای از نرون ها و افزایش درد، و بین فعال شدن گروه دیگر از نرون ها و کاهش درد مشاهده شده است. در این مقاله، نقش گروه های مختلف نرونی بخش سری-شکمیمیانی پیاز مغز در تعدیل درد مرکزی بررسی می شود
نتیجهگیری: بخش سری-شکمیمیانی پیاز مغز نقش مهم و اساسی در تعدیل درد دارد و مراکز بالاتر مغز از طریق تغییر فعالیت گروه های خاص نورونی این بخش سبب مهار و یا تسهیل درد در شرایط روحی و هیجانی مختلف می شود.
احمد مجد؛ سیدمهدی بهشتی نصر؛ الهام ایزی؛ محمد محمدزاده
دوره 20، شماره 2 ، خرداد و تیر 1392، ، صفحه 176-183
چکیده
مقدمه و هدف: گیاه گل طاووسی (cytisus scoparius L.) یک گیاه زینتی و فوقالعاده معطر است. از آنجایی که گلبرگ و پرچم گیاهان معطر از عوامل مهم آلرژیزای گیاهی هستند، هدف از این تحقیق بررسی آلرژیزایی گلبرگ و پرچم در مرحله تکوینی میانسال گیاه گل طاووسی در خوکچه هندی است.
مواد و روشها: در این تحقیق تجربی 9 خوکچه هندی نر نژاد هارتلی بهطور تصادفی ...
بیشتر
مقدمه و هدف: گیاه گل طاووسی (cytisus scoparius L.) یک گیاه زینتی و فوقالعاده معطر است. از آنجایی که گلبرگ و پرچم گیاهان معطر از عوامل مهم آلرژیزای گیاهی هستند، هدف از این تحقیق بررسی آلرژیزایی گلبرگ و پرچم در مرحله تکوینی میانسال گیاه گل طاووسی در خوکچه هندی است.
مواد و روشها: در این تحقیق تجربی 9 خوکچه هندی نر نژاد هارتلی بهطور تصادفی به 3 گروه سهتایی تقسیم شدند. عصارههای گیاهی با غلظت 16 درصد تهیه گردید و بهصورت درون صفاقی به خوکچهها تزریق شدند. گروه اول بهعنوان کنترل منفی (تزریق بافر فسفات سالین) مد نظر گرفته شد. در گروه دوم عصاره گلبرگ میانسال و در گروه سوم عصاره گلبرگ و پرچم میانسال استفاده شد. تزریقهای درون صفاقی به مدت 4 هفته، هر هفته یک بار، و تزریق زیر پوستی در هفته پنجم انجام شد. در نهایت یک هفته پس از آخرین تزریق مستقیماً از قلب حیوانات خونگیری شد. تعداد ائوزینوفیل، سطح ایمونوگلوبولین E و قند خون درگروههای مختلف اندازهگیری وآنالیز آماری دادهها انجام شد.
یافتهها: آزمون پوستی (قطر ویل ایجاد شده) و آزمونهای سرولوژیکی (میزان ایمونوگلوبولین E، ائوزینوفیل و قند خون) در هر دو گروه تیمار شده با گل طاووسی در مقایسه با گروه کنترل بهطور معناداری افزایش یافت. در نیم رخهای الکتروفورزی پروتئینهای گلبرگ میانسال حدود 4 باند پروتئینی (2 باند پررنگ و 2 باند کمرنگ) در محدوده 27 تا 85 کیلو دالتون و در پروتئینهای گلبرگ بهمراه پرچم میانسال حدود 6 باند پروتئینی مشخصتر در محدوده 10 تا 75 کیلو دالتون مشاهده شد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج بهدست آمده مشخص گردید که گلبرگ مرحله تکوینی میانسال در گیاه طاووسی دارای خاصیت آلرژیزایی بالایی هستند و زمانی این اثر در آنها تشدید میشود که به همراه پرچم باشند.
مهدی زارعی؛ محمد محمدزاده؛ سید مهدی بهشتی نصر
دوره 19، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1391، ، صفحه 217-227
چکیده
مقدمه و هدف: تحریک الکتریکی با فرکانس پایین (LFS: Low Frequency Stimulation) (کمتر از 5 هرتز) به عنوان یک راهکار درمانی مناسب برای معالجه صرع و تشنجهای ناشی از آن؛ محسوب میشود. هر یک از الگوهای LFS اثرات متفاوتی بر تشنجهای صرعی دارد. با توجه به اینکه الگویی از LFS که بتواند کاملاً این گونه تشنجات را مهار و سرکوب کند ارائه نشده است؛ در این تحقیق ...
بیشتر
مقدمه و هدف: تحریک الکتریکی با فرکانس پایین (LFS: Low Frequency Stimulation) (کمتر از 5 هرتز) به عنوان یک راهکار درمانی مناسب برای معالجه صرع و تشنجهای ناشی از آن؛ محسوب میشود. هر یک از الگوهای LFS اثرات متفاوتی بر تشنجهای صرعی دارد. با توجه به اینکه الگویی از LFS که بتواند کاملاً این گونه تشنجات را مهار و سرکوب کند ارائه نشده است؛ در این تحقیق بر آن شدیم تا اثر 60 دقیقه اعمال LFS را بر تشنجهای ناشی از کیندلینگ آمیگدال بررسی نماییم. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی دو گروه موش صحرایی (14 سر) پس از جراحی استرئوتاکسیک و یک هفته دوره بهبودی، تحریکات کیندلینگ (2 بار در روز) دریافت میکردند. حیوانات پس از کیندل شدن؛ در گروه 1 (6=n)و (4 بار و یک مرتبه در روز) تنها تحریکات کیندلینگ را دریافت میکردند. اما در گروه دوم (8=n)، چهار بار (در فواصل زمانی 24 ساعت) و به مدت 60 دقیقه LFS (فرکانس1 هرتز، مدت زمان پالس 1/0 میلی ثانیه و شدت تحریک برابر با ½ آستانه ایجاد امواج تخلیه متعاقب) داده شده و بلافاصله تحریکات کیندلینگ انجام میشد. مدت زمان امواج تخلیه متعاقب (ADD: Afterdischarge Duration)، مدت زمان تأخیری تا شروع مرحله 2 تشنج (S2L: Stage 2 Latency)، مدت زمان تأخیری تا شروع مرحله 4 تشنج (S4L: Stage 4 Latency) و مدت زمان مرحله 5 تشنج (S5D: Stage 5 Duration) روز تحریک LFS با روز قبل (که تنها تحریکات کیندلینگ را دریافت کرده بودند) مقایسه شد. یافتهها: اولین الگوی LFS بهکار گرفته شده مدت زمان لازم برای شروع مرحله 2 و 4 تشنج را بهترتیب 5/91 درصد (05/0>P) و 5/79 درصد (01/0>P) نسبت به گروه کنترل بهطور معناداری افزایش داد. اعمال 4 بار LFS مدت زمان مرحله 5 تشنج را نیز بهطور معناداری کاهش داد؛ بهطوری که اولین الگوی LFS این پارامتر را 100 درصد کاهش داد. مدت زمان امواج تخلیه متعاقب تحت تأثیر 4 روز LFS تنها در 2 روز اول بهترتیب 9/46 درصد و 4/40 درصد بهطور معناداری (05/0>P) نسبت به گروه کنترل کاهش یافت.نتیجهگیری: نتایج بهدست آمده از این تحقیق نشان داد که اعمال LFS بلافاصله قبل از شروع تشنجات صرعی موجب کاهش شدت حملات تشنجی گردید.
علی مقیمی؛ محمد محمدزاده؛ سیدمهدی بهشتی نصر
دوره 19، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1391، ، صفحه 14-25
چکیده
زمینه و هدف: مینوسایکلین علاوه بر اینکه یک داروی ضد التهاب و آنتیبیوتیک است، دارای اثرات محافظتی سلولهای عصبی نیز میباشد. با توجه به ارتباط تشنج با مرگ و میر سلولی و التهاب، هدف از این تحقیق بررسی اثر مینوسایکلین بر تشنجهای ناشی از کیندلینگ در موش صحرایی است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 3 گروه موش صحرایی (18 سر) پس از جراحی ...
بیشتر
زمینه و هدف: مینوسایکلین علاوه بر اینکه یک داروی ضد التهاب و آنتیبیوتیک است، دارای اثرات محافظتی سلولهای عصبی نیز میباشد. با توجه به ارتباط تشنج با مرگ و میر سلولی و التهاب، هدف از این تحقیق بررسی اثر مینوسایکلین بر تشنجهای ناشی از کیندلینگ در موش صحرایی است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 3 گروه موش صحرایی (18 سر) پس از جراحی استرئوتاکسیک و یک هفته دوره بهبودی، تحریکات کیندلینگ (2 بار در روز) را دریافت میکردند. هر یک از گروههای مذکور پس از کیندل شدن، مینوسایکلین با دوزهای 5/12 (7=n)، 25 (5=n) و 50 (6=n) میلیگرم به ازای یک کیلوگرم حیوان دریافت کردند. مدت زمان امواج تخلیه متعاقب (Afterdischarge Duration; ADD)، مدت زمان تأخیری تا شروع مرحله 4 تشنج (Stage 4 Latency; S4L)، مدت زمان مرحله پنج تشنج (Stage 5 Duration; S5D) و مدت زمان تشنج (Seizure Duration; SD) روز تزریق مینوسایکلین با روز قبل (که سالین دریافت کرده بودند) مقایسه شد.
یافتهها: در موشهای کیندلی که دوزهای mg/kg 50 و 25 را دریافت کرده بودند، ADD نسبت به تزریق سالین کاهش معنادار داشت. S5D نیز در هر سه دوز دارو بهطور معنادار کاهش یافت. از بین سه دوز مذکور، مینوسایکلین فقط با دوز mg/kg 50 توانست S4L و SD را بهترتیب بهطور معناداری افزایش و کاهش دهد.
نتیجهگیری: نتایج بهدست آمده از این تحقیق نشان داد که مینوسایکلین موجب کاهش شدت تشنجهای ناشی از کیندلینگ آمیگدال گردید.
اکبر پژهان؛ سید جواد میرنجفی زاده؛ محمد محمدزاده؛ آرش اکابری
دوره 18، شماره 4 ، آذر و دی 1390، ، صفحه 235-243
چکیده
زمینه و هدف: اتانول به عنوان ضد تشنج و پیش برنده تشنج و در پاره ای موارد بی اثر بر تشنج معرفی شده است. در رابطه با مداخله اتانول بر نقش ضد تشنجی والپرویک اسید گزارشی وجود ندارد. در پژوهش حاضر، نقش اتانول بر کارآیی داروی ضد تشنجی والپرویک اسید مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد و روش ها: در این تحقیق تجربی، هشت گروه موش سوری در محدوده وزنی ...
بیشتر
زمینه و هدف: اتانول به عنوان ضد تشنج و پیش برنده تشنج و در پاره ای موارد بی اثر بر تشنج معرفی شده است. در رابطه با مداخله اتانول بر نقش ضد تشنجی والپرویک اسید گزارشی وجود ندارد. در پژوهش حاضر، نقش اتانول بر کارآیی داروی ضد تشنجی والپرویک اسید مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد و روش ها: در این تحقیق تجربی، هشت گروه موش سوری در محدوده وزنی 30-25 گرم، روز در میان (سه بار در هفته) پنتیلن تترازول (pentylenetetrazol; PTZ) به صورت داخل صفاقی (mg/kg 37) دریافت می کردند. گروه های دریافت کننده اتانول (g/kg 1 و 5/0)، PTZ 30 دقیقه بعد از اتانول (داخل صفاقی، یک گروه 7 روز و گروه دیگر 21 روز متوالی) تزریق می شد. گروه دریافت کننده والپرویک اسید (Valproic acid; VPA) و اتانول، والپرویک اسید (mg/kg 100) 5 دقیقه قبل از اتانول (g/kg 1) تزریق شد. بلافاصله پس از هر بار تزریق PTZ ، رفتار هر حیوان به مدت 20 دقیقه زیر نظر گرفته می شد و مراحل رفتاری ثبت می شد. مدت زمان مرحله 4 تشنج (S4D)، مدت زمان تاخیری تا شروع مرحله 4 تشنج (S4L) و مدت زمان تاخیری تا شروع مرحله 1 تشنج (S1L) برای هر حیوان پس از تزریق PTZ ثبت و داده ها با گروه کنترل مربوطه مقایسه شدند. سطح معناداری 05/0
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که S4D تجمعی در گروه اتانول با غلظت g/kg 1 به مدت 7 روز (8/31%) و به مدت 21 روز (3/48%) نسبت به PTZ+Saline کاهش معناداری داشت (001/0
سیدجواد میرنجفی زاده؛ محمد محمدزاده
دوره 15، شماره 3 ، مهر و آبان 1387، ، صفحه 129-137
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات قبلی نقش گیرنده های آدنوزینی A2A را در گسترش تشنج های ناشی از کیندلینگ را به درستی روشن نکرده اند. در مطالعه حاضر با انسداد این گیرنده ها (توسط آنتاگونیست اختصاصی) نقش آن ها در تشنجات ناشی از کیندلینگ مسیر پرفورنت مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد و روش ها: این مطالعه به صورت تجربی بر روی موش های صحرایی انجام شد که 24 سر ...
بیشتر
زمینه و هدف: مطالعات قبلی نقش گیرنده های آدنوزینی A2A را در گسترش تشنج های ناشی از کیندلینگ را به درستی روشن نکرده اند. در مطالعه حاضر با انسداد این گیرنده ها (توسط آنتاگونیست اختصاصی) نقش آن ها در تشنجات ناشی از کیندلینگ مسیر پرفورنت مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد و روش ها: این مطالعه به صورت تجربی بر روی موش های صحرایی انجام شد که 24 سر موش در چهار گروه 6 تایی به صورت تصادفی مورد مطالعه قرار گرفتند. روش کار به این صورت بود که حیوانات با تحریک الکتریکی مسیر پرفورنت کیندل شدند. در دو گروه از حیوانات قبل از هر بار تحریک کیندلینگ، آنتاگونیست گیرنده های آدنوزینی (ZM 241385) A2A با غلظت های 500 و 200 میکرومولار به داخل بطن جانبی حیوانات تزریق می شد. حیوانات گروه کنترل نرمال فقط تحریکات کیندلینگ دریافت می کردند. درگروه چهارم حیوانات تزریق حلال داروی فوق به داخل بطن جانبی قبل از تحریکات کیندلینگ صورت می گرفت (گروه کنترل شم). جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آنالیز واریانس دو طرفه و توکی تحت نرم افزار Statistica استفاده شد.
یافته ها: تزریق آنتاگونیست گیرنده های آدنوزینی (ZM 241385) A2A با غلظت 500 میکرومولار به داخل بطن جانبی حیوانات باعث به تعویق افتادن روند کیندلینگ شد. آزمون آنالیز واریانس دو طرفه نشان داد که تعداد تحریکات لازم برای رسیدن به مراحل تشنجی را به طور معنا داری افزایش داد ] =47,P